شرح دعاى كميل

شرح دعاى كميل
قسمت اول

حجه الاسلام والمسلمين حسين انصاريان


اشاره:
طى ديدارى كه در شب ميلاد بابركت اميرالمومنين عليه السلام, با خطيب دانشمند و توانا جناب حجه الاسلام والمسلمين انصاريان دست داد, با عنايت به اين كه ايشان عمرى را در درياى معارف اسلام به خصوص مضامين عاليه قرآن صاعد يعنى ادعيه مإثوره و بالاخص در درياى عرفان و چشمه حيات پاكان, دعاى كميل, دل سپرده و با زمزمه عاشقانه اش هزاران هزار دل پاك در مكتب دعا با خدا پيوند داده است, پيشنهاد گرديد, عصاره دريافتهايشان از اين خزانه معرفت را براى بهره مندى بيشتر امت ((پاسدار اسلام)) به رشته تحرير درآورند, باشد تا با تذكر و تعمق بيشتر در مضامين آسمانى اين دعاى ملكوتى هرچه بيشتر در راه عبوديت حق و عروج به عالم حقيقت با اميرمومنان و مقتداى سالكان همراه شويم ان شإ الله.(پاسدار اسلام)

بسم الله الرحمن الرحيم
((دعا)) اظهار احتياج و نياز, به پيشگاه حضرت بى نياز است, دعا بيان تهيدستى و فقر و مسكنت و ندارى به محضر غنى مطلق, و مالك جهان هستى است.
دعا درخواست گدائى بى نوا, از كريمى با وفا, و مددخواهى ناتوانى از توانائى شكست ناپذير است.
دعا كمك خواستن بنده اى ضعيف, مسكينى ذليل, مستكينى بيچاره, از پروردگارى رحيم, خدايى مهربان, حكيمى لطيف, و سميعى بيناست.
دعا نشان دادن فروتنى و تواضع, خاكسارى و خشوع, انكسار و خضوع, به درگاه سلطانى قدوس, عزيزى مقتدر, غفورى ودود, معبودى يكتا, و دانائى قوى است.
دعا محبوب خدا, و معشوق سالكان, و نور چشم عارفان, و راز و نياز مشتاقان, و چراغ شب دردمندان, و تكيه گاه مستمندان, و نور قلب نيازمندان است.

O دعا در قرآن
منبع فيض بى نهايت, درياى بى ساحل كرامت, فراهم آورنده فضاى هدايت, نازل كننده سفره دانش و حكمت, حضرت رب العزه در قرآن مجيد مى فرمايد: ((قل ما يعبا بكم ربى لولا دعاوكم;(1) اى پيامبر رحمت به مردم بگو: اگر دعاى شما نباشد, پروردگارم هيچ اعتنا و نظرى به شما نكند.))
دعا وسيله جلب اعتناى خدا, و زمينه جذب رحمت الهى به سوى دعاكننده است, اعتنا و نظرى كه سفره شقاوت را از خيمه حيات انسان برمى چيند, و مائده سعادت و خوشبختى را براى دعاكننده پهن مى كند.
محبوب محبان, معشوق عاشقان, انيس ذاكران, جليس شاكران, ياور بندگان, تكيه گاه صاحبدلان در قرآن مجيد مى فرمايد:
((واذا سالك عبادى عنى فانى قريب اجيب دعوه الداع اذا دعان;(2) هنگامى كه بندگانم در رابطه با من از تو سوال كنند, پاسخش اين است كه من يقينا نزديكم, دعاى دعا كننده را چون مرا بخواند مستجاب مى كنم.))
آرى جز خدا هيچ كس به بندگان نزديك نيست, او نزديكى است كه انسان را به وجود آورده, و او را در رحم مادر, پرورش داده, و از رحم مادر به دنيا انتقال داده, و در دنيا سفره مادى و معنويش را براى اين ميهمان با كرامت گسترده, و انبيا را براى هدايت او به سعادت دنيا و آخرت برانگيخته, و نعمت بى نظيرى چون قرآن, و امامان معصوم را براى او قرار داده, درد تشنگى را با آب زلال و صاف درمان مى كند, رنج گرسنگى اش را با غذاى مناسب و گوارا برطرف مى سازد, بيمارىهايش را به درمان مى رساند, تنهائيش را با زن و فرزند و دوستان و ياران جبران مى كند, برهنگى اش را با انواع لباس ها مى پوشاند, محبتش را در دلها مى نهد, مشكلاتش را هر چند شديد و سخت باشد مى گشايد, سلامتش را تداوم مى بخشد, به ارزش و اعتبار و آبرويش مى افزايد, و اين همه را جز خدا چه كسى مى تواند برايش فراهم آورد, و چه كسى چون خدا به تمام احوالات و نيازمنديها و حاجات او آگاهى دارد؟
آرى او از همه به انسان نزديك تر است, تا جايى كه در قرآن مجيد فرموده:
((ولقد خلقنا الانسان ونعلم ما توسوس به نفسه ونحن اقرب اليه من حبل الوريد;(3) هر آينه انسان را به وجود آورديم, و آنچه را نفس او به آن وسوسه مى كند مى دانيم, و ما از رگ گردن به او نزديك تريم.))
انبيا كه از نظر عقل و درايت, و بصيرت و كرامت از تمام انسانها برترند, و جان و قلب آنان از همه جانها و قلب ها نورانى تر است, و آگاهى آنان به حقايق غيب و شهود كامل ترين آگاهى است, و واقعيات را آنچنان كه هست مى دانند, جان و دلى وابسته به دعا داشتند, و با همه وجود به اين رشته استوار و محكم متصل بودند, و شب و روزى نبود كه بخشى از عمر خود را صرف دعا نكنند, و از راه دعا به محضر محبوب حاضر نشوند.
آنان دعا را مايه رشد جان, تصفيه دل, زدودن غبار ماديت از باطن, شستشوى خيمه حيات از كدورت هجران, و عامل حل مشكلات مى دانستند, و يقين داشتند هيچ خواننده از درگاه ربوبى بدون رسيدن به مقصد, و منهاى روا شدن حاجت بر نمى گردد, به همين خاطر به استجابت دعا مومن بودند, و در اين زمينه هيچ شك و ترديدى به خود راه نمى دادند, و در تمام دعاها قبولى دعا را خاضعانه از حضرت حق درخواست مى كردند, و اطمينان صد در صد داشتند كه دعاى نيازمند در پيشگاه حضرت بى نياز به اجابت مى رسد.
قرآن مجيد اين حقيقت را روشن تر از روز از زبان پاك, و دل تابناك ابراهيم حكايت مى كند:
((الحمد لله الذى وهب لى على الكبر اسماعيل واسحق ان ربى لسميع الدعإ;(4) همه سپاس و ستايش ويژه خداست كه مرا در سن پيرى و سالخوردگى دو فرزند برومند چون اسماعيل و اسحاق بخشيد, يقينا پروردگارم اجابت كننده دعاست)).
دعا نيرو و قدرتى است كه حضرت زكريا در سن سالخوردگى از پروردگار مهربان درخواست فرزند كرد, و خداى عزيز درخواستش را اجابت فرمود و به او و همسرش كه در سن نازائى قرار داشت, يحيى را عطا كرد.(5)
مسيح عليه السلام به دنبال تقاضاى يارانش, به وسيله دعا از حضرت حق, درخواست نزول مائده آسمانى كرد, و خداى عزيز دعايش را مستجاب فرمود, و براى او و يارانش سفره اى از غذاهاى مطبوع از آسمان نازل فرمود.(6)
وجود مبارك حضرت حق, بندگان را در تمام حالات, به دعا كردن فرمان داده, و از آنان خواسته در خوشى ها و ناخوشى ها به پيشگاه عزتش روى ذلت سايند, و به درگاه رحمتش دست به دعا بردارند, و با دلى فروتن, و اشكى مايه گرفته از قلب شكسته نيازهايشان را از او بخواهند, و به وعده قطعى و حتمى و يقينى او در رابطه با استجابت دعا اميدوار باشند, و قاطعانه اعلام كرده, آن را كه از دعا تكبر ورزد, خوار و ذليل و سرافكنده و عليل, و پست و فرومايه به دوزخ درآورد, و اين همه را در ظاهر و باطن يك آيه در سوره مومن بيان فرموده:
((وقال ربكم ادعونى استجب لكم ان الذين يستكبرون عن عبادتى سيدخلون جهنم داخرين.))(7)

O دعا در روايات
احسان و فضل حق نسبت به همه موجودات به ويژه انسان فراگير, و سفره رحمت بى نهايتش گسترده, و لطف و مهربانى و كرمش براى همگان آماده است.
درگاهش درگاه نوميدى نيست, و پيشگاهش پيشگاه بخل و طرد كردن نمى باشد.
فضل وجودش, و كرم و بخششش دائمى است, و دست عطايش براى عطا كردن به همگان باز, و چشم انتظاريش براى روى آوردن بندگانش به درگاهش هميشگى است.
به حضرت داود خطاب فرمود: زمينيان را بگو: چرا با من دوستى نمى كنيد كه سزاوار دوستى منم! من خدائى هستم كه با من بخل نيست, با دانائيم جهل نيست, با صبرم ناتوانى نيست, در صفتم تغيير نيست, در گفته ام تبديل نيست, رحمتم فراگير است, از فضل و كرم برنگردم, در ازل بر خود رحمت نوشتم, عود محبت سوختم, دل بندگانم به نور معرفت افروختم, من دوست آنم كه مرا دوست است, رفيق آنم كه مرا رفيق است, هم نشين آنم كه در خلوت ذكر با من است, مونس آنم كه به ياد من انس دارد.
داود هر كه مرا جويد, مرا يابد, و او كه مرا يابد سزاوار است كه مرا نبازد, داود نعمت از ماست, شكر ديگرى مى كنند, دفع بلا از ماست, از ديگرى مى بينند, پناهگاهشان حضرت ماست به ديگران پناه مى برند, مى گريزند ولى عاقبت باز مى گردند!!
چنين متن زيبا و پرمعنائى در كتاب هاى با ارزش اسلامى, فراوان به چشم مى خورد, اينگونه متن ها به انضمام آيات قرآن مژده عظيمى از جانب خداست, كه بندگان به فضل و احسانش اميد بندند, و براى روا شدن حاجاتشان دست گدايى به سوى او بردارند, و بدانند كه راه رسيدن به مقاصد و مطالبشان دعاست, و كمتر اتفاق مى افتد كه مهمى از مهماتشان, و حاجتى از حاجاتشان بدون دعا برآورده مى شود, به همين خاطر روايات اسلامى به ويژه روايات صادر شده از اهل بيت عصمت و طهارت(ع) براى دعا جايگاهى خاص, و ارزشى ويژه, و اعتبارى كم نظير و حسابى بخصوص باز كرده اند .
از رسول بزرگوار اسلام روايت شده:
((ان الدعا هو العباده;(8) يقينا دعا عبادت است.))
و از آن حضرت نقل شده:
((الدعا مخ العباده;(9) دعا مغز عبادت است.))
از حضرت باقر عليه السلام روايت شده:
((إفضل العباده الدعا;(10) برترين عبادت دعاست.))
و از آن حضرت روايت شده:
((… ما من شىء إفضل عندالله من ان يسئل و يطلب مما عنده و ما إحد إبغض الى الله ممن يستكبر عن عبادته و لايسئل ما عنده;(11) چيزى نزد خدا برتر از خواستن و درخواست فيوضاتى كه نزد اوست نيست, و كسى در پيشگاه او مبغوض تر از آن كه از دعا به درگاهش تكبر ورزد, و از فيوضات حضرتش درخواست نكند نمى باشد.))
از اميرمومنين عليه السلام روايت شده:
((إحب الاعمال الى الله تعالى فى الارض الدعا;(12) محبوبترين كارها به سوى خدا در همه روى زمين دعاست.))
و نيز آن حضرت فرمود:
((الدعا مفاتيح النجاح, و مقاليد الفلاح, و خير الدعا ما صدر عن صدر نقى و قلب تقى, و فى المناجاه سبب النجاه و بالاخلاص يكون الخلاص;(13) دعا كليدهاى پيروزى, و مخازن كاميابى است, بهترين دعا, دعايى است كه از سينه صاف, و دل پاك درآيد, در مناجات وسيله نجات, و رهائى به اخلاص است.))
از امام صادق عليه السلام روايت شده:
((… فاذا نزل البلإ فعليكم بالدعإ والتضرع الى الله;(14) هنگامى كه بلا نازل شود, حتما به دعا و زارى به درگاه خدا روى آوريد.))
و آن حضرت فرمود:
((عليك بالدعا, فان فيه شفإ من كل دإ;(15) بر تو باد به دعا, زيرا دعا درمان از هر دردى است.))

O ارزش دعا به صورت اجتماع
اهل دعا هنگامى كه به صورت اجتماع به دعا مى نشينند, و به شكل دسته جمعى به تضرع و انابه اقدام مى كنند, و به پيشگاه حضرت حق ناله و زارى مى برند, و همگان دست گدائى به درگاهش دراز مى كنند, يقينا دعايشان به اجابت نزديك تر است, زيرا در جمعيت دعاكننده, بدون شك دردمندى دل سوخته, مستمندى از راه مانده, بيچاره اى درمانده, عاشقى وارسته, عارفى دلداده, مخلصى ارزنده قرار دارد. كه دعا و حالش, و زارى و اخلاصش, و اضطرار و ناله اش عامل جلب رحمت, و جذب رإفت و مايه اجابت, و سبب جوشش عفو و مغفرت است. و چه بسا بنابر آنچه كه در معارف الهيه آمده, خداى مهربان به خاطر او دعاى ديگران را هم مستجاب كند, و به زارى و ناله آنان رحمت آرد, و خواسته ها و حاجاتشان را برآورد, و آنان را مشمول عفو و مغفرت قرار دهد, و كشكول خالى آنان را از فيوضات خاصه اش پر كند.
در اين زمينه روايات بسيار مهمى از منابع وحى و منازل علم, و خزانه هاى معرفت, و ابواب رحمت رسيده كه به پاره اى از آنها اشاره مى شود:
عن ابى عبدالله قال: ((ما اجتمع اربعه قط على امر واحد, فدعوا الا تفرقوا عن اجابه;(16) امام صادق عليه السلام فرمود: هرگز چهار نفر بر كار واحدى جهت دعا به خاطر گشايش آن كار اجتماع نمى كنند مگر اينكه با مستجاب شدن آن دعا از يكديگر جدا مى شوند.))
((قال النبى لايجتمع إربعون رجلا فى امر واحد, الا استجاب الله تعالى لهم حتى لو دعوا على جبل لازالوه;(17) پيامبر(ص) فرمود: چهل مرد جهت دعا براى گشايش كارى واحد اجتماع نمى كنند, مگر اين كه خداى تعالى دعايشان را مستجاب مى كند, تا جائى كه اگر بر ضد كوهى دعا كنند, آن را از ميان برمى دارند.))
عالم ربانى, عارف عاشق ابن فهد حلى بنا به روايت كتاب وسائل الشيعه در كتاب با ارزشش عده الداعى روايت مى كند:
((ان الله اوحى الى عيسى عليه السلام يا عيسى تقرب الى المومنين و مرهم ان يدعونى معك;(18) خدا به عيسى(ع) وحى فرمود: اى عيسى! به جمع مومنين بپيوند, و آنان را فرمان ده همراه تو به درگاه من دعا كنند.))
عن إبى عبدالله عليه السلام: ((قال كان ابى عليه السلام اذا حزنه, إمر جمع النسإ والصبيان, ثم دعا و امنوا;(19) امام صادق (ع) مى فرمايد: پدرم همواره چنين بود, هنگامى كه كارى او را محزون و غصه دار مى كرد, زنان و كودكان را به حال اجتماع گرد مىآورد, آنگاه دعا مى كرد و آنان آمين مى گفتند.

O نا اميدى و يإس حال كافران به خداست
دعاكننده بايد به اين حقيقت آگاه باشد, كه خداى مهربان او را به دعا دعوت فرموده, و مستجاب شدن دعا را ضامن شده, و اجابت دعا بر حضرت او كارى بسيار سهل و آسان است, زيرا تمام موجودات هستى در سايه فرمانروايى مطلق اويند, و او با يك فرمان و با به كارگيرى يك دستور تمام زمينه هاى اجابت را براى بنده دعاكننده اش فراهم مى كند.
بنابراين ابدا سزاوار نيست, كسى در پيشگاه خداى مهربانى كه قدرت و بصيرت و كرم و لطف و مغفرت او, و فيض و رحمتش بى نهايت است, و به بنده اش به ويژه به هنگام دعا و مناجات, و راز و نياز محبت خاص دارد نااميد و مإيوس باشد, نااميدى و يإس به فرموده قرآن مجيد حال كافران به خداست:
((انه لا يياس من روح الله الا القوم الكافرون.))(20)
قرآن مجيد اكيدا سفارش مى كند از رحمت خدا مإيوس و نااميد مباشيد:
((لا تقنطوا من رحمه الله)).(21)
رسول خدا مى فرمايد:
((الفاجر الراجى لرحمه الله تعالى إقرب منها من العابد المقنط;(22) بدكار اميدوار به رحمت خداى بزرگ, از عابد نااميد به رحمت خدا, نزديكتر است.))
امام صادق(ع) فرمود: ((اليإس من روح الله اشد بردا من الزمهرير;(23) سردى نااميدى از رحمت خدا از سرماى شديد سردتر است.))
در روايات و معارف اسلامى, نااميدى و يإس از رحمت خدا, از گناهان كبيره به حساب آمده, و به نااميد از رحمت خدا وعده قطعى عذاب داده شده.
دعاكننده از اينكه دعايش به سرعت به هدف اجابت نرسد, نبايد دچار يإس و نااميدى شود, بنا به آيات و روايات, شايد اجابت دعايش مصلحت نبوده, احتمالا موقع و زمان ظرف اجابت نرسيده, و ممكن است براى اينكه دعا ومناجات را ادامه دهد از اجابتش مانع شده اند, يا خواسته اند براى اينكه نصيبى ابدى, و بهره اى هميشگى عايد او شود, زمان اجابت دعايش را قيامت قرار داده اند, در هر صورت نااميدى از رحمت حق به هيچ صورت, عقلى و شرعى و اخلاقى و انسانى نيست, و مومن به حضرت حق, هرگز به نااميدى نمى گرايد, و يإس و دلسردى به خود راه نمى دهد.
در زمينه مطالب و مسائل مربوط به دعا و اجابت آن, رواياتى بس مهم در كتابهاى با ارزش اسلامى ثبت شده كه ذكر پاره اى از آنها بى مناسبت با موضوع نيست:
عن ابى عبدالله عليه السلام قال: ((ان العبد ليدعو فيقول الله عزوجل للملكين قد استجبت له, ولكن احبسوه بحاجه فانى احب ان اسمع صوته, و ان العبد ليدعو فيقول الله تبارك و تعالى عجلوا له حاجته, فانى إبغض صوته!;(24) به راستى عبد دعا مى كند, پس خداى عزوجل به دو فرشته مى فرمايد: من دعايش را مستجاب كردم, ولى حاجتش را نگاهداريد تا دعا را ادامه دهد زيرا من دوست دارم صدايش را بشنوم, و عبدى دعا مى كند خداى تبارك و تعالى مى فرمايد شتابانه حاجتش را برآورده كنيد, زيرا من از صدايش نفرت دارم.))
عن منصور الصيقل قال: ((قلت لابى عبدالله عليه السلام ربما دعا الرجل بالدعا فاستجيب له ثم اخر ذلك الى حين قال: فقال: نعم قلت: و لم ذاك ليزداد من الدعا؟ قال نعم;(25) منصور صيقل مى گويد: به حضرت صادق(ع) عرضه داشتم: چه بسا مردى دعا مى كند, و مستجاب مى شود, سپس تا مدتى ظهور اجابت به تإخير مى افتد, فرمود: آرى! گفتم: براى چيست؟ براى اين است كه بيشتر دعا كند؟! فرمود: آرى.
O شرايط دعا
دعاكننده اگر بخواهد دعايش مستجاب شود, لازم است پيش از ورود به عرصه دعا شرايطى را رعايت كند, اين شرايط در روايات نقل شده از اهل بيت در معتبرترين كتابها چون كتاب باارزش اصول كافى, محجه البيضإ, وسائل الشيعه, جامع احاديث الشيعه و… ثبت است.
شرايط دعا بدون تفسير و توضيح عبارت است از: طهارت شرعيه از قبيل وضو, غسل, تيمم, پاكى از حق الناس, اخلاص, صحيح خواندن متن دعا, حلال بودن كسب, صله رحم, صدقه قبل از دعا, مطيع خدا بودن, اجتناب از معصيت, اصلاح عمل, دعا در سحر, دعا در نماز وتر, دعا وقت فجر صادق, دعا در طلوع آفتاب, دعا در چهارشنبه بين ظهر و عصر, صلوات پيش از دعا.(26)ادامه دارد.

پى نوشت ها:
1 . فرقان/ 77.
2 . بقره / 186.
3 . ق / 16.
4 . ابراهيم / 39.
5 . مريم 9 ـ 5.
6 . مائده / 115 ـ 112.
7 . مومن / 60.
8 و 9 و 10 . محجه البيضإ, ج2, ص283 ـ 282.
11 . كافى, ج2, ص466.
12 . همان, ص467.
13 و 14 و 15 . محجه البيضإ, ج2, ص285 ـ 284.
16 و 17 . جامع احاديث الشيعه, ج19, ص354.
18 . وسائل الشيعه, ج7, ص104.
19 . اصول كافى, ج2, كتاب الدعا, ص353.
20 . يوسف / 87.
21 . زمر / 53.
22 و 23 . ميزان الحكمه, ج3, ص2632.
24 و 25 . كافى, چاپ اسوه, ج6, ص74.
26 . همان, ج6, ص43 ـ 81 ; محجه البيضإ, 268 ـ 349.