پاسخ به پرسش ها 4

پاسخ به پرسش ها 4

حجه الاسلام والمسلمين محمد محمدى اشتهاردى


O زيارت عاشورا
در ميان زيارت نامه ها, زيارت عاشورا از عظمت خاصى برخوردار است, امامان(ع) و علماى بزرگ در طول تاريخ اهميت بسيار به آن مى دادند, و هر روز آن را مى خواندند, و بهره هاى معجزآسا و درخشانى از آن مى گرفتند و پاداش خواندن آن به درجه اى است كه امام باقر(ع) به علقمه فرمود: وقتى كه اين زيارت را (با آدابش) خواندى ((كتب الله لك ماه الف الف درجه, و كنت كمن استشهد مع الحسين(ع) حتى تشاركهم فى درجاتهم… و كتب لك ثواب زياره كل نبى و كل رسول, و زياره كل من زار الحسين منذ يوم قتل; خداوند براى تو صد هزار هزار (صدميليون) درجه ثبت كند, و تو را به مقامى رساند كه گويى با امام حسين(ع) شهيد شده اى تا آنجا كه در درجات آنها خواهى بود, و برايت ثواب زيارت همه پيامبران و همه رسولان و همه كسانى كه از روز شهادت امام حسين(ع) تا حال, آن حضرت را زيارت كرده اند, نوشته و مقرر خواهد شد. ))(1)
و در پايان فرمود: اى علقمه! اگر خواستى در هر جا هستى هر روز از همه عمرت اين زيارت را بخوان, كه هر روز به تمام اين پاداش ها خواهى رسيد.(2)
درباره اين زيارت سوالات متعددى مطرح شده كه در اينجا نظر شما را به پاسخ پنج سوال زير جلب مى كنيم:
1ـ س: آيا زيارت عاشورا حديث قدسى است؟

ج: زيارت عاشورا از دو طريق نقل شده است:
1ـ از طريق امام باقر(ع) كه آن را علقمه بن محمد حضرمى و محمد بن اسماعيل از صالح بن عقبه, و او از مالك جهنى از امام باقر(ع) نقل كرده اند.
2ـ از طريق امام صادق(ع) كه آن را صفوان بن مهران جمال (از اصحاب نيك امام صادق و امام كاظم عليهما السلام) نقل كرده اند. از اين طريق دوم استفاده مى شود كه زيارت عاشورا, حديث قدسى است. زيرا در اين حديث آمده سيف بن عميره مى گويد: صفوان گفت امام صادق(ع) فرمود: ((همواره اين زيارت (عاشورا) و دعايش را بخوان, كه من بر كسى كه اين زيارت و دعايش را از دور و نزديك مى خواند ضامنم كه زيارتش قبول گردد, و سعيش مورد تقدير خداوند شود, و سلام او به امام حسين(ع) برسد, و حاجتش ـ هر گونه و هر قدر باشد ـ از سوى خداوند برآورده گردد.)) آنگاه امام صادق(ع) به من فرمود:
((يا صفوان وجدت هذه الزياره مضمونه بهذا الضمان عن ابى, و ابى عن على بن الحسين, مضمونا بهذا الضمان عن الحسين, والحسين عن إخيه الحسن, مضمونا بهذا الضمان, والحسن عن إبيه اميرالمومنين مضمونا بهذا الضمان, و اميرالمومنين عن رسول الله(ص) مضمونا بهذا الضمان, و رسول الله عن جبرئيل مضمونا بهذا الضمان عن الله عزوجل مضمونا بهذا الضمان; اى صفوان! من! اين زيارت را با همين ضمانت (قبولى و تقدير الهى و وصول سلام) از پدرم, و پدرم امام سجاد (ع) با همين ضمانت از امام حسين(ع) و حسين(ع) با همين ضمانت از برادرش حسن(ع) و حسن (ع) ضمانت از پدرش اميرمومنان على(ع) و اميرمومنان با همين ضمانت از رسول خدا(ص) و رسول خدا(ص) با همين ضمانت از جبرئيل, و او با همين ضمانت از خداوند متعال نقل كردند. ))(3)
بنابراين مطابق اين نقل, زيارت عاشورا حديث قدسى است, يعنى با سلسله مراتب از ذات پاك خدا نقل شده است.

2ـ س: زيارت عاشورا را چگونه بايد خواند؟
ج: چگونگى خواندن زيارت عاشورا از نظر مقدمات و قسمت هاى ديگر, كه در فرازى از حديث علقمه از امام باقر(ع) و صفوان از امام صادق(ع) آمده, بر اثر ابهام و اجمال باعث اختلاف نظرشده, تا آنجا كه علامه مجلسى(ره) شش وجه و قول را احتمال داده(4) كه اينجا جاى بيان آن نيست, و همين مطلب باعث اختلاف نظر بين علما و بزرگان تا عصر حاضر گشته است.
خلاصه قول انتخابى علامه مجلسى به عنوان قول اظهر اين است كه زيارت عاشورا خوانده شود, و در آخر آن سجده را بجا آورد, و بعد از سجده, دو ركعت نماز بخواند. (5)
و در كتاب مفاتيح الجنان محدث قمى, و مصابيح الجنان علامه كاشانى نيز همان متن حديث كه مبهم است نقل شده بهتر اين است كه در اين قسمت, مطلب را با بيان نظريه دو عالم و فقيه بزرگ, كه تكميل كننده پاسخ سوال دوم است به پايان برسانيم: علامه محمد على طهرانى در حاشيه يك مفاتيح قديم كه نزد نگارنده موجود است, پس از ذكر مطلبى از طريقه مرحوم آيت الله سيد محمد كاظم يزدى صاحب عروه الوثقى (ره) مى نويسد:
((اين عاصى خودم از آيت الله العظمى حاج شيخ عبدالكريم حائرى (موسس حوزه علميه قم, متوفى 1355 هـ.ق) شنيدم كه طريقه انتخابى خود در مورد خواندن زيارت عاشورا را چنين نقل كرد, و مى فرمود: طريقه ميرزاى شيرازى بزرگ (مرحوم آيه الله العظمى ميرزا محمد حسن شيرازى متوفى 1312 هـ.ق) نيز چنين بود, و آن اين كه: آنان كه از راه دور از كربلا مى خواهند اين زيارت را بخوانند, به مكان بلند بروند, ابتدا سلام مختصرى با توجه به ناحيه كربلا به امام حسين(ع) كنند و سپس به لعن بسيار شديد به قاتلان و دشمنان آن حضرت بپردازند, آنگاه دو ركعت نماز بگذارند, سپس زيارت عاشورا را بخوانند, و سرانجام پس از سجده پايانى زيارت, دو ركعت نماز بخوانند.))(6)
همين طريقه دو فقيه و مرجع بزرگ (ميرزاى شيرازى و حاج شيخ عبدالكريم حائرى) كه دو مرجع عادل وبسيار عميق بودند براى ما حجت و كافى است.
اما در مورد چگونگى صد سلام و صد لعن, درباره آن نيز طريقه آسان نقل شده است, از جمله از امام هادى(ع) نقل شده فرمود: ((من قرء لعن زياره العاشورا المشهوره سره واحده ثم قال: اللهم العنهم جميعا تسعه و تسعين مره كان كمن قرئه مإه مره, و من قرء سلامها مره واحده, ثم قال السلام على الحسين, و على على بن الحسين و على اولاد الحسين و على اصحاب الحسين تسعا و تسعين مره كان كمن قرئه مإه مره تامه من اولهما الى آخرهما; كسى كه در زيارت عاشورا, در فراز لعن, يك بار آن را كامل بخواند (اللهم العن اول ظالم ظلم…) سپس 99 بار بگويد اللهم العنهم جميعا, مانند آن است كه همه اين فراز لعن را صد بار گفته است, همچنين اگر يك بار فراز سلام را تا آخر به طور كامل بخواند, سپس 99 بار بگويد: ((السلام على الحسين, و على على بن الحسين و على اولاد الحسين و على اصحاب الحسين)) مانند آن است كه همه فراز سلام را به طور كامل خوانده است.(7)
البته در معنى اين حديث, احتمالات ديگرى نيز هست, ولى اين احتمال را بيشتر علمإ پسنديده اند.
بسيارى از علما نيز خواندن كامل يك بار, سپس ذكر و تسعا و تسعين را به قصد رجإ, كافى دانسته اند.

3 ـ س: ماهيت زيارت عاشورا چيست؟
ج: زيارت عاشورا در حقيقت يك حماسه سياسى تاريخى و شعور و شعار انقلابى نهضت عظيم و هميشه زنده عاشوراى خونين امام حسين(ع) وشهيدان كربلا و برقرار كردن پيوند محكم با آرمان اين نهضت, و آفرينندگان اين نهضت و شناخت و پى گيرى اهداف آن است, مسإله ولايت و تولى, و مقابل آن تبرى و بيزارى از دشمنان و طاغوتيان از اركان درس هاى زيارت عاشورا است, درس ديگر آن, رابطه با امام عصر(ع) و مسإله انتظار حقيقى او براى انتقام از يزيديان پليد هر عصر و زمان است, كوتاه سخن آن كه: زيارت عاشورا تبلور نهضت حسينى, و نهضت ساز در تمام زمان ها و مكان ها است, كارخانه قهرمان سازى و ايثار و مقاومت تا انقلاب جهانى حضرت مهدى(عج) است, و زمينه سازى عميق و وسيع براى ظهور او, و يادواره مقدس و سازنده براى فردا و فرداها است, زيارت عاشورا به ما مى گويد: اگر عاشورا نبود, حسين و زينب نبود, ما از نعمت وجود رادمردانى انقلابى و بزرگ در طول تاريخ اسلام محروم بوديم, و انقلاب عظيم اسلامى به رهبرى آيت بزرگ الهى امام خمينى پديدار نمى شد. زيارت عاشورا تنها براى حصول حاجت و عطيه مادى نيست, كه عده اى كرارا آن را به همين عنوان بخوانند و از روح و محتواى حماسى آن كوركورانه بگذرند, بلكه با خواندن آن بايد سعى كرد كه به اوج معنويت رسيد, و خود را براى سربازى آماده در ركاب امام زمان(عج) آموزش داد, در يك كلام زيارت عاشورا يعنى تجديد بيعت مكرر با امام حسين (ع) و شهيدان كربلا, و وصول به همان حالت استوارى كه در سجده آخر زيارت عاشورا مى خوانيم: ((و ثبت لى قدم صدق عندك مع الحسين و اصحاب الحسين الذين بذلوا مهجهم دون الحسين عليه السلام; و مرا در سخن و اعتقاد و عمل نسبت به[ امام] حسين(ع) ثابت قدم بدار, و هم چنين مرا نسبت به ياران حسين(ع) همان كسانى كه خون خويش را در ركاب حسين(ع) و براى حسين (ع) (كه سلام بر او باد) بذل نمودند, استوار ساز. ))
آخرين سخن اين كه در زيارت عاشورا اين درس بزرگ را مىآموزيم كه از خدا بخواهيم كه شيوه زندگى و مرگ ما را همانند شيوه زندگى و مرگ محمد(ص) و آلش قرار دهد, و خداوند به خاطر حسين(ع) ما را در دنيا و آخرت آبرومند فرمايد.

4 ـ س: لعن بر همه بنى اميه چرا؟
در فرازى از زيارت عاشورا مى خوانيم: ((و لعن الله بنى اميه قاطبه; و خدا همه افراد بنى اميه را لعنت كند)) سوال اين است كه بعضى از بنى اميه شيعه بودند(8) و بعضى مانند معاويه بن يزيد (معروف به معاويه صغير) خود را از خلافت خلع كرده و اظهار پشيمانى مى نمود و بعضى مانند عمر بن عبدالعزيز (هشتمين خليفه اموى) نسبت به آل محمد(ص) محبت فراوان كرد و بخشى از حق آنها را ادا نمود و… پس چرا همه بنى اميه مورد لعن قرار گرفته اند؟
ج: بعضى از علما در پاسخ به اين سوال, وجوهى را ذكر نموده كه اكثر آنها قانع كننده نيست, و خود آن را ناصحيح دانسته اند, ولى در اين ميان علامه ميرزا ابوالفضل تهرانى صاحب شفإ الصدور (در شرح زيارت عاشورا) يك وجه را پسنديده و آن اين كه: منظور از بنى اميه در زيارت عاشورا كه مورد لعن قرار گرفته اند آنها هستند كه در غصب خلافت و اطفإ نور خدا و دشمنى با آل محمد(ص) به عنوانى دست داشتند يا راضى بودند, كه در آن عصر اكثريت آنها چنين بودند, بنابراين مانعى ندارد كه اندكى از آنها از عموميت لعن استثنإ شده باشند.(9)
از اين رو شيعيان از بنى اميه, و معاويه اصغر, از عموميت لعن, مستثنى هستند, ولى عمر بن عبدالعزيز نظر به اين كه از خلافت كه حق مسلم آل محمد(ص) بود, دست نكشيد, و تا آخر عمر آن را غصب نمود, دليلى ندارد كه از شمول لعن, استثنا شود.

5 ـ س: با اين كه حمد و سپاس در برابر نعمت ها است, و با توجه به اين كه مصائب جان سوز اهل بيت رسول خدا(ص) در كربلا, بلاى خانمان سوز بود, چرا در ذكر سجده زيارت عاشورا كه در قسمت آخر آن واقع شده گفته مى شود: ((اللهم لك الحمد حمد الشاكرين لك على مصابهم, الحمد لله على عظيم رذيتى; پروردگارا بر تو سپاس باد آن هم همچون سپاس گزارانى كه براى مصائب شهيدان كربلا به سپاس و شكر تو پرداخته اند.))
ج: گاهى بعضى از مصائب, بزرگترين نعمت است, مانند مصايب جان سوز و ظاهرى كربلا و عاشورا, نعمت معنوى, انقلابى و فكرى بزرگ و ماندگارى است كه همواره موجب سازندگى, بالندگى, نورافشانى و تربيت نفوس, و انسان سازى است, و فرياد هميشگى عدالت براى واژگونى ظلم و ستم و نابودى طاغوت و طاغوتيان است. پس در برابر آن بايد نهايت شكر را نمود. اصولا مصائب گرچه تلخ و ناملايم و رنجآور است, ولى قهرمانان و رادمردان خدا در دل مصايب برمى خيزند, همچون موسى, ابراهيم, عيسى و پيامبر اسلام محمد(ص) كه در ميان شديدترين رنج ها قد علم كردند و پرچم حق را برافراشتند, بنابراين از رخدادهاى جان سوز بايد حسن استفاده كرد, و خود را آب ديده نمود, و آن را تبديل به نعمت ساخت, و به خاطر آن سپاس گزارى نمود.

پى نوشت ها:
1 . كامل الزيارات, تإليف جعفر بن محمد بن قولويه قمى, متوفى 368 هـ.ق, نشر مكتبه الصدوق, ص194.
2 . همان, ص197.
3 . مصباح المتهجد, تإليف ابوجعفر محمد بن حسن طوسى, متوفى 460 هـ.ق, طبق نقل بحارالانوار, ج101, ص299 و 300.
4 . بحارالانوار, ج101, ص300 و 301.
5 . همان, ص301.
6 . مفاتيح قديمى, ص456 , بنابراين بايد هم در آغاز زيارت پس از سلام و لعن, دو ركعت نماز خواند, و هم در آخر زيارت.
7 . شفإ الصدور فى شرح زياره العاشور, تإليف ميرزا ابوالفضل تهرانى; لولو النضيد نصر الله شبسترى و…
8 . مانند خالد بن سعيد بن عاص و ابوالعاص بن ربيع كه از بيعت با ابوبكر تخلف نموده و به پيروى از اميرمومنان على(ع) ثابت قدم ماندند (شفإالصدور, ص252)
9 . اقتباس از شفإ الصدور, ص253 ـ 258.