گفته ها و نوشته ها

گفته ها و نوشته ها


دعاى امام سجاد (ع) در سجده
امام سجاد (ع) از اول تا آخر شب 27 ماه مبارك رمضان اين دعا را در سجده تكرار مى كرد:
((اللهم ارزقنى التجافى عن دار الغرور و الانابه الى دار الخلود والاستعداد للموت قبل حلول الفوت))
خدايا مرا از اين دنياى فريب بر كن و نجات بخش و بازگشت به دنياى جاودان آخرت روزيم فرما, استعداد جدا شدن از اين جسم ظلمانى و اوج گرفتن روح نورانى را به سوى خودت عنايت فرما پيش از اين كه در اين تاريكناى شرك و خودپرستى تباه شوم.
(اقبال الاعمال, سيد بن طاوس, ص702)

جايگاه عشق حق
قال الصادق عليه السلام: ((القلب حرم الله فلاتسكن فى حرم الله غير الله))
(بحارالانوار, ج70, ص25)
قلب حرم خداست, پس غير خدا را در آن جا را مده.
رواق منظر چشم من آشيانه توست
كرم نما و فرود آ كه خانه خانه توست
من آن نيم كه دهم نقد دل به هر شوخى
در خزانه به مهر تو و نشانه توست
(حافظ)

نداى اذان
امام باقر عليه السلام فرمود: موذن به اندازه اى كه قدرت بصيرت اوست و به قدر معرفتش و آسمانى بودن صوتش, مشمول غفران و رحمت خداست و هر تر و خشكى كه اذانش را بشنوند, با او هم آوا هستند و اين شهادتها و كلمات توحيدى را تصديق مى كنند; يعنى همه در ذكر كه هم صدا هستند و موذن از هر كسى كه در مسجد با او نماز مى خواند سهمى دارد و هر كس به صداى اذان او نماز بخواند حسنه اى.
(وسائل الشيعه, ج2, ص619)
در دنيا موذن مومنان را به مجلس حضور و معراج و زيارت حق دعوت مى كند, همچنان كه در قيامت مردم را به حضور حضرت حق مى خواند. كسانى كه در دنيا عارف بالله بودند و منتظر اين ندا تا به مهمانى دوست بشتابند, در آخرت اهل شهودند و حضور دوست. و هر كه در دنيا جاهل است و غافل, در آخرت از فيض شهود نابيناست.

پاداش مصافحه
امام صادق(ع) فرمود: پيامبر(ص) در جايى عبور مى كرد, با حذيفه ملاقات نمود, دست به طرف حذيفه دراز كرد تا با او مصافحه كند.
حذيفه دست خود را كشيد! حضرت به او فرمود: من دستم را به سوى تو گشودم, تو دستت را كشيدى و از من بازداشتى؟!
حذيفه عرض كرد: اى رسول خدا(ص) مردم مشتاقند و افتخار مى كنند كه دست به دست شما دهند و مصافحه كنند, ولى من جنب هستم, نخواستم در اين حال دستم با دست شما تماس پيدا كند.
پيامبر(ص) فرمود: إما تعلم ان المسلمين اذا التقيا فتصافحا تحاتت ذنوبهما كما يتحات ورق الشجر; آيا نمى دانى كه وقتى مسلمانان با هم ملاقات كنند و دست به دست هم بدهند, گناهانشان مى ريزد, همانگونه كه برگهاى درخت مى ريزد.
(اصول كافى, ج2, ص183)

پاداش تولى و تبرى
امام سجاد (ع) فرمود: هنگامى كه روز قيامت فرا رسد, خداوند همه انسانها را در يكجا جمع مى كند, سپس منادى حق فرياد مى زند: اين المتحابون فى الله, كجايند آنانكه دوستان درراه خدا هستند؟
جمعى برمى خيزند, به آنها گفته مى شود: شما بدون حساب به سوى بهشت روانه گرديد, آنها رهسپار بهشت مى شوند, در راه جمعى از فرشتگان با آنها ملاقات كرده و مى پرسند: شما از كدام حزب انسانها هستيد؟
در پاسخ مى گويند:
ما براى خدا و طبق فرمان خدا, با دوستان خدا دوست بوديم و با دشمنان خدا دشمن بوديم.
فرشتگان به آنها بشارت مى دهند و مى گويند:
چه نيكوست پاداش عمل كنندگان.
(به اين ترتيب آنانكه تولى و تبرى دارند, يعنى با طرفداران حق دوستى فكرى و عملى مى كنند و با دشمنان حق, دشمنى مى نمايند به پاداش عالى بهشت نائل مى گردند. )
(اصول كافى, ج2, ص126)

شرطه الخميس
شرطه الخميس افرادى بودند كه پيمان بسته بودند تا سر حد شهادت آماده دفاع از حريم حضرت على(ع) باشند, آنها به پنج گروه تقسيم شده بودند:
1ـ گروه پيش جنگ 2ـ گروه مواظب قلب لشگر 3ـ گروه مواظب طرف راست لشگر 4ـ گروه مواظف طرف چپ لشگر 5ـ گروه ذخيره.
اين سازمان قبل از خلافت حضرت پى ريزى شد و اعضإ مركزى آن افرادى مانند: سلمان, ابوذر, عمار ياسر, مقداد, جابر بن عبدالله انصارى و… بودند و در زمان خلافت حضرت به پنج هزار تا شش هزار نفر رسيدند.
اصبغ بن نباته با آن كه در عصر خلافت سن پيرى را مى گذراند از افراد جدى و سرشناس شرطه الخميس بود.
از او پرسيدند: چرا شما را شرطه الخميس گويند؟
در پاسخ گفت: ما در حضور حضرت متعهد شديم تا خود را در راه او فدا كنيم و آن حضرت هم فتح و پيروزى را براى ما ضمانت كرد…
شمشيرهاى ما همواره همراه ماست, هر كس را كه على(ع) اشاره كند كه به قتل برسانيد, آن كس را خواهيم كشت.
(بحارالانوار, ج42, ص151)

دعاى مخصوص
فضل بن يونس, يكى از شاگردان موسى بن جعفر(ع) گويد: آن حضرت به من فرمود: اين دعا را بخوان:
اللهم لاتجعلنى من المعادين و لاتخرجنى من التقصير; خداوندا مرا از عاريت شدگان (در ايمان) قرار مده, و از تقصير بيرون مبر.
پرسيدم: معناى عاريت شدگان را دانستم (كه ايمان استوار و محكم باشد نه عاريه اى) اما معنى (مرا از تقصير بيرون مبر) را ندانستم, لطفا بيان فرماييد.
امام فرمود: هر كارى را كه به خاطر خداوند متعال انجام دهى, پس خود را در آن كار نزد خود, مقصر بدان زيرا همه مردم در كارهاشان, بين خود و خدا تقصيركار مى باشند.
(اصول كافى, ج2, باب دعوات موجزات)
(اين دستور اين درس را به ما مىآموزد كه در دعا, هيچ گاه غرور نورزيم بلكه در هر حال خود را مقصر بدانيم.)

معنى سبحان الله
شخصى از خليفه دوم پرسيد: تفسير سبحان الله چيست؟
او گفت: در اين باغ (و اشاره كرد به نخلستانى كه آنجا بود) مردى هست كه وقتى سوال كنى جواب مى دهد و وقتى سكوت كنى, آغاز به سخن (در راه آموزش) مى نمايد.
آن شخص به باغ رفت, ديد حضرت على(ع) در باغ مشغول به كار است, به حضورش رفت و عرض كرد: معنى سبحان الله چيست؟
على(ع) فرمود: سبحان الله, تعظيم مقام بلند و باعظمت خداست, منزه دانستن خداست از آنچه كه مشركان مى پندارند و وقتى كه بنده اى اين كلمه را مى گويد, همه فرشتگان بر او درود مى فرستند.
(معانى الاخبار صدوق, ص11)

خداى مهربانتر از خودت
اصبغ بن نباته گويد: در خانه حضرت على(ع) مشغول دعا بودم, پس از مدتى على(ع) از منزل خارج شد, مرا كه ديد فرمود: چه مى كنى؟ عرض كردم دعا مى كنم.
فرمود: هرگاه مى خواهى دعا كنى بگو: الحمد لله على ماكان والحمد لله على كل حال; سپاس خدا را بر آنچه گذشت و سپاس خدا را در هر حال.
سپس فرمود: اگر در اين راه ثابت بودى و ولايت تو كامل شد (يعنى امامت رهبران حق را قبول كردى و آنها را دوست داشتى) و دستت را گشودى و كمك به تهيدستان نمودى, آنگاه خداوند از خودت به تو مهربانتر است.
(امالى مفيد, ص108)