گفته ها و نوشته ها

گفته ها و نوشته ها

گفتارى از اديسون

قسمتى از ناخن هاى اديسون در آزمايشگاه قطع شد. دوست مهندس وى به ديدنش آمد و بر اين حادثه تإسف خورد. اديسون گفت: به زودى به پزشك حاذقى مراجعه مى كنم; او ناخن مرا بعد از چهل روز به من برمى گرداند. مهندس از روى تعجب پرسيد: آن پزشك حاذق كيست؟!
وى پاسخ داد: خدا.(1)

انيشتاين و رابطه او با خدا

انيشتاين بزرگ ترين دانشمند قرن بيستم, در كودكى بسيار كودن بود, تا جايى كه پدرش به منظور جبران اين كاستى, انواع اسباب بازى برايش فراهم كرده بود تا بدين وسيله كمبود او را جبران كند. وى با هم سالان خود تماس نمى گرفت و اغلب اوقات از آن ها دورى مى جست, ولى همين كودك كند ذهن, ناگهان اشعارى در توحيد, خداشناسى, دعا و استغفار سرود و از آن روز باب وسيع طبيعيات و رياضيات بر وى گشوده شد, چنان كه مى گويد:
گويا شعله اى در مغز من مشتعل شد و اين حقايق به من الهام گرديد.(2)

امت پيغمبر آخر الزمان

هنگامى كه خداوند عالم, قلم را آفريد به او فرمود كه: بنويس آن چه را كه تا روز قيامت خواهد شد و خواهد آمد, چون به امر اطاعت و معصيت امت هاى پيغمبران رسيد, فرمود: بنويس هر كه از من اطاعت كند, بهشت رود و هر آن كس كه عصيان كند, خواست كه بنويسد: دوزخش منزل باشد. آن گاه از حضرت رب الارباب خطاب رسيد كه بنويس: (امه مذنبه و رب غفور) اين امت امتى اند, كه گناه كارند ولى خدايى آمرزنده و بخشاينده دارند.
از اين جاست كه اين امت را ((مرحومه)) مى نامند.(3)

استدلال يك كودك

شخصى از طفلى پرسيد كه اگر گفتى خدا كجاست, يك اشرفى به تو خواهم داد.
آن طفل در جواب گفت: اگر گفتى كه خدا كجا نيست, من به شما دو اشرفى خواهم داد!(4)

ولايت على (ع)

هنگامى كه رسول خدا(ص) به معراج تشريف بردند, به وى خطاب شد كه يا محمد! من به ذات خود قسم خورده ام كه جميع امتان تو را به بهشت برم, مگر كسى كه نخواهد به بهشت برود.
عرض كرد: كيست كه به بهشت رود؟
خطاب رسيد كه: من تو را به نبوت برگزيدم و على(ع) را براى ولايت.
پس هر كس دورى نمايد از ولايت و محبت على (ع) نخواسته است كه به بهشت برود, زيرا كه داخل بهشت نمى شود, مگر دوست على و حرام است بهشت بر پيغمبران, پيش از آن كه تو و على و فاطمه و ذريه اشان و شيعيان ايشان داخل آن شوند.(5)

به ياد خدا بودن

يكى از پادشاهان, پارسايى را پرسيد كه هيچ از ما ياد مى كنى؟
گفت: بلى. آن گاه كه خدا را فراموش مى كنم.(6)

سلام

اى فصل ها, درود بر شما!
اى بهار كه جوانى را به زمين بر مى گردانى! سلام بر تو.
اى تابستان كه شكوه خورشيد را آشكار مى سازى! درود بر تو.
اى پاييز كه ثمره خستگى و بهره كارها را نور مى بخشى! سلام بر تو.
اى سال هايى كه سال بسيارى را از نهانگاه زمان, آشكار مى كنيد! سلام بر شما.
اى زمانه كه ما را به سوى كمال مى برى! سلام بر تو.
اى روح استوار در برابر دشوارىهاى زندگى و پنهان از ما در نقاب خورشيد! سلام بر تو.
اى قلب! سلام بر تو.
و سلام بر شما, اى لب ها! چرا كه سلام را شما بر زبان مىآوريد!(7)

ترك بندگى

حضرت موسى(ع) عرض كرد كه خداوندا! تو فرعون را روزى مى دهى و او سال هاست كه ادعاى خدايى مى كند و نافرمانى تو را مى نمايد و بندگان تو را گمراه مى سازد.
آن گاه از حضرت رب الارباب به آن عالى جناب خطاب رسيد كه: اى كليم من! اگر فرعون ترك بندگى ما گويد, ما نبايد كه ترك خدايى خود بگوييم; يعنى لازمه معناى خدايى, روزى دادن است, اگرچه, بندگى نپويد.(8)

كار با عشق

نصيب بى دل, لرزه است و كار بى عشق, هرزه است. چنان كه مرغ را پر بايد, آدمى را سر بايد, جوينده را صدق بايد و رونده را عشق بايد و تمامى اين اساس و نيك نامى اين لباس, هيچ طالب را دست نداد اى حكيم! ((الا من اتى بقلب سليم))
مگر آن كه خداى, وى را قلب سليم عطا كرده است.(9)

هنر به وقت پيرى

حكيمى بعد از هفتاد سال, هنرى مىآموخت, شاگردان او را ملامت كردند كه شرم ندارى كه با موى سپيد اين هنر, مىآموزى؟
گفت: شرم آن گاه دارم كه در ميان جمعى باشم كه ايشان هنر دانند و من ندانم و شك نيست كه بر جاى گاه جهل كسى راضى نباشد.(10)

وظيفه ما در اين دنيا

اى جوان! مهربان و راستگو و درستكار و بدون غرور باش. نادانى را عيب نشمار تا خود و ديگران را فريب ندهى. اگر روزى از راه كسب فضايل و كمالات لايق اين شدى كه براى مردم سخن بگويى, با آنها طورى حرف بزن كه وجدانت به تو دستور مى دهد و ابدا به فكر اين مباش كه حرف هاى تو را بپسندند و تمجيد كنند… در جاده حقيقت در آن چه قلب پاك شما حقيقت مى داند, استوار باشيد و به سبب خودپسندى يا ضعف نفس از آن راه منحرف نشويد.
با نهايت جرإت در نزد فلاسفه شكاك به وجود خداوند اقرار كنيد و با كمال شجاعت اشخاصى را كه نسبت به عقيده ديگران سخت گير هستند, به شفقت و مدارا ترغيب و تشويق كنيد. شايد در اين نوع افكار و كردار تنها بمانيد ولى قلب شما آفرين خواهد گفت شما را, از قدردانى مردم بى نياز خواهد ساخت… آن حرفى كه راست است بزنيد و آن كارى كه درست است بكنيد. فقط چيزى كه براى انسان اهميت دارد اين است كه وظيفه خود را خوب انجام بدهد.(11)

ماه رجب ماه پرواز

سلام بر تو اى ماه برگزيده خدا
اى ماه پرواز در آسمان آبى نيايش
اى ماه لحظات لطيف و دقايق زيبا
اى ماه مولود كعبه, سلام بر تو!
آن گاه كه صداى گام هاى مباركت از فراسوى ايام به گوش جان مى رسد, جان و روح در تب و تاب وصال مى افتد و قلب به تپش بى نهايت مى رسد.
زلال شادى بر شهرها و خانه ها جارى مى شود و جان عاشقان را صفا مى بخشد.
ماه رجب ماه سفر است به بى كران مناجات و ژرفاى توبه.
چه زيبا مى فرمايند امام عاشقان بيدل, امام رضا(ع) كه: ((رجب نام نهرى در بهشت است كه از شير سفيدتر و از عسل شيرين تر است, هر كس در اين ماه مبارك, روزه بگيرد, از آن نهر خواهد نوشيد.
اگر اندكى در اسرار اين ماه بزرگ بينديشيم, بعيد است كه چون بى خبران لحظات گران قدر آن را به بطالت بگذرانيم و از درياى رحمت الهى بهره اى نبريم.(12)

پى نوشت ها:
1. تاج لنگرودى, محمد مهدى, داستان هايى از خداشناسى, ص160.
2. همان, ص161.
3. ميرزا حبيب الله كاشانى, التنبيهات الغافلين, ص110, به نقل از ماهنامه گنجينه, ش18, شهريور 1381, ص116.
4. همان, داستان هايى از خداشناسى, ص175.
5. همان, تنبيهات الغافلين, ص159 به نقل از گنجينه, ص120.
6. همان, داستان هايى از خداشناسى, ص80.
7. جبران خليل جبران, اشكى و لبخندى, ص103, به نقل از ماهنامه گنجينه, ص140.
8. همان, تنبيهات الغافلين, ص110, به نقل از گنجينه, ص116.
9. انصارى, خواجه عبدالله, مجموعه رسايل, ج2, ص550.
10. عوفى, محمد, جوامع الحكايات, ص;229 به نقل از گنجينه, ص104.
11. اميل, ژان ژاك روسو, ص304, به نقل از گنجينه, ماهنامه ادبى مركز پژوهش هاى اسلامى, صدا وسيما, مهر 81, ص132.
12. سيد رضا باقريان, به نقل از اشارات, ماهنامه ادبى مركز پژوهش هاى اسلامى صدا و سيما, ش4, شهريور 81, ص140.