رهنمودها

 

امام خمينى ثابت و استوار از آغاز تا پايان

اساس كار

( امروز روز اين بحث ها نيست و دنبال كردن اين حرف كه چه كسى بد است و چه كسى خوب است خلاف اسلام است و خلاف مصالح اسلامى. اين جزء نقشه اى از خارج است كه نگذارند اين مملكت آرام گيرد, نگذارند شما يك مملكت اسلامى درست كنيد. اين نقشه اى است كه از خارج اشخاصى شيطان الهام مى كنند به اشخاص متدين و آنها هم بى توجه دنبال مى كنند. و شما مردم را آماده كنيد كه امروز روزى نيست كه ما مساجدمان را صرف اين بكنيم كه زيد بهتر است يا عمرو, مسيرتان, كارتان و منبرتان, بازارتان همه دنبال اين باشد. الان بايد همه روى اين جمع شويم كه اين قانون اساسى درست از كار دربيايد و اشخاصى را كه تهيه مى كنيد براى بررسى قانون اساسى, اشخاص صحيح باشند, مسلمان و متدين باشند, شرقى و غربى نباشند, امين باشند. امروز وقت تان را صرف اين بكنيد, صرف اين كه زيد خوب است يا نيست نكنيد. خوب باشد پيش خدا خوب است بد باشد پيش خدا بد است, به شما چكار؟ اين مگر يكى از اركان اسلام است كه زيد خوب است يا عمرو! امروز سر ولايت حضرت امير(ع) هم نبايد دعوا كرد. امروز بايد همه با هم مجتمع شويد و جمهورى اسلامى را به آخر برسانيم. )
(12 / 4 / 58)
( آقاى رئيس جمهور حدودش در قانون اساسى چى هست, يك قدم آن ور بگذارد من با او مخالفت مى كنم, اگر همه مردم هم موافق باشند, من مخالفت مى كنم. آقاى نخست وزير حدودش چقدر است, از آن حدود نبايد خارج بشود, يك قدم كنار برود با او هم مخالفت مى كنم. مجلس حدودش چقدر است, روى حدودش خودش عمل كند. شوراى نگهبان حدودش چقدر است, قوه قضائيه حدودش چى است, قوه اجرائيه, قانون معين شده است, نمى شود از شما پذيرفت كه ما قانون را قبول نداريم, غلط مى كنى قانون را قبول ندارى, قانون تو را قبول ندارد. نبايد از مردم پذيرفت, از كسى پذيرفت كه ما شوراى نگهبان قبول نداريم, نمى توانى قبول نداشته باشى, مردم رإى دادند به اينها, مردم به قانون اساسى شانزده ميليون تقريبا يا يك قدرى بيشتر رإى دادند به قانون اساسى. مردمى كه به قانون اساسى رإى دادند منتظرند كه قانون اساسى اجرا بشود, نه هر كس از هر جا صبح بلند مى شود, بگويد من, من شوراى نگهبان را قبول ندارم, من قانون اساسى را قبول ندارم, من مجلس را قبول ندارم, من رئيس جمهور را قبول ندارم, من دولت را قبول ندارم. نه, همه بايد مقيد به اين باشيد كه قانون را بپذيريد ولو بر خلاف رإى شما باشد, بايد بپذيريد براى اين كه ميزان اكثريت است و تشخيص شوراى نگهبان كه اين مخالف قانون نيست و مخالف اسلام هم نيست, ميزان اين است, همه ما بايد بپذيريم. )
(6 / 3 / 60)

رهنمودهاى مقام معظم رهبرى

( كسى كه نظام اسلامى را كه عليه فساد, ظلم, بيدادگرى و تبعيض در دنيا قيام كرده است به استبداد و ضديت با آزادى و ضديت با حقوق بشر متهم كند, يا خود دشمن است, يا فريب دشمن را خورده است, اين را بايد همه ـ به خصوص جوان ها ـ توجه داشته باشند.
امروز روش دشمنى, ايجاد اختلاف, نفرت و كينه ميان آحاد مردم است, ايجاد دلسردى نسبت به آرمان هاى اسلامى است, منحرف كردن شعارهاى مردم و طرح شعارهايى است كه با حركت عظيم مردم هيچ همخوانى ندارد.
كشورهايى كه دموكراسى غربى را تجربه كرده اند, ما ديديم به چه فلاكت و ذلتى افتادند و چگونه به نام دموكراسى پنجه هاى طماعان غرب و به خصوص امريكا در دوره اخير در جسم و جان آن مردم فرو رفت و همه چيز آنها را به يغما برد, مردم ما به دنبال اين نوع دموكراسى نبودند.
آن طور كه از حرف هاى مسئولان امريكايى بر مىآيد هدفشان اين است كه منطقه اى را كه اتفاقا دنياى اسلام در آن قرار دارد و از لحاظ سوق الجيشى و موقعيت جغرافيايى و هم چنين از لحاظ منابع طبيعى ـ به خصوص نفت ـ بى نظير و درجه يك است از وجود مزاحمى به نام اسلام و فكر اسلامى و انگيزه هاى اسلامى به كلى خلاص كنند و آن را صد در صد در مشت و قبضه خود بگيرند.
در همين قضيه عراق امريكايى ها مى خواستند بدون قيد و شرط, جنگ خونين و پر ضايعه اى را در اين منطقه به وجود بياورند. البته باز هم از اين فكر منصرف نيستند منتها آن طورى كه اول مى خواستند مهار گسيخته وارد بشوند, پيش نيامد و نتوانستند آنگونه عمل كنند.
آن طور كه آنها قلمداد مى كنند و بلندگوها و تبليغاتچى هايشان هم در گوشه و كنار اين گونه وانمود مى كنند كه ديگر چاره اى نيست, امريكا يك قدرت قاهر است و بايد با آن ساخت و به نحوى با آن كنار آمد, اين گونه نيست, اين قدرت قاهر به خاطر مستى قدرت دارد اشتباه مى كند و اين اشتباه هم دارد زير پاى او حفره و گودال بسيار خطرناكى را به وجود مىآورد.
اسم اسلام را آوردن و تكرار كردن اما عمل به مبانى اسلام نداشتن, اسم حقوق بشر را به عنوان مبنا مطرح كردن اما در عمل هيچ رعايت حقوق بشر را نكردن, اسم آزادى را آوردن اما در عمل رعايت آزادى ديگران را نكردن, اسم قانون و قانون طلبى را آوردن اما در عمل پايبند به قانون نبودن از جمله چيزهاى بسيار بد است, يكى از مصداق هاى بارز و خطرناك بى نظمى است.
الان تبليغات جهانى روى چند چيز متمركز است, يكى از آنها اين است كه در داخل نظام جمهورى اسلامى متصديان و خدمتگزاران نظام را به دو دسته تقسيم مى كنند و براى هر دسته اسم مى گذارند و يك عده هم ساده لوحانه در داخل كشور همان حرف ها را تكرار مى كنند.
اينها دام دشمنان است, همه بايد متوجه باشند در دام دشمن قرار نگيرند.
اختلاف نظر و سليقه و حتى اختلاف عقايد سياسى و دينى و غيره تا آنجايى كه به مبانى عملى نظام ارتباطى ندارد, مى تواند موجب جدايى, دشمنى و خصومت با يكديگر نشود. )
(2 / 9 81/)