مبارزه با هواى نفس

 

مبارزه با هواى نفس

يكى از عوامل مهمى كه انسان را در رسيدن به شناخت آفريدگار يكتا يارى مى دهد مبارزه با هواى نفس و خواسته هاى نفسانى است. اگر شخصى بتواند بر تمايلات نفسانى خود غلبه كند به شناخت خدا دست مى يابد, ولى اگر دنبال خواسته هاى نفسانى رفته و از شهوات حيوانى پيروى كند, نه تنها به مقام شناخت نمى رسد, بلكه ممكن است از مسير حق منحرف شده و در ظلمت ها فرو رود تا آن جا كه از حيوانات هم پست تر گردد.
على(عليه السلام) مى فرمايد:
((ان النفس لاماره بالسوء والفحشإ فمن ائتمنها خانته و من استنام اليها اهلكته و من رضى عنها اوردته شر الموارد;(1) نفس همواره انسان را به بدى و كارهاى زشت فرمان مى دهد. پس هر كس او را امين خود دانست به او خيانت خواهد كرد و هر كس به او اعتماد كند او را به هلاكت مى اندازد و هر كس از او راضى باشد او را به بدترين جايگاه وارد مى كند.))
همچنين فرمود:
((غالب الشهوه قبل قوه ضراوتها فانها ان قويت ملكتك و استقادتك و لم تقدر على مقاومتها;(2) پيش از نيرومندى هواى نفست بر آن چيره شو, كه اگر نيرومند شود, بر تو چيره گشته و به هر جا كه خاطرخواه اوست مى كشاند, در آن صورت قادر نخواهى بود در برابرش مقاومت نمايى.))
نيز فرمود:
((غالب الهوى مغالبه الخصم خصمه و حاربه محاربه العدو عدوه لعلك تملكه;(3) بر هواى نفس خود غلبه كن, چنان كه دشمن بر دشمن غلبه مى كند و با او بجنگ, چنان كه دشمن با دشمن مى جنگد, شايد نفس خود را مهار كنى.))
امام صادق(عليه السلام) نيز در اين مورد مى فرمايد: ((اقصر نفسك عما يضرها من قبل ان تفارقك واسع فى فكاكها تسعى فى طلب معيشتك فان نفسك رهينه بعملك;(4) نفس خودت را از آن چه برايش ضرر دارد بازدار, قبل از اين كه روح از بدنت مفارقت كند. در آزادى نفست بكوش; چنان كه در طلب اسباب معيشت مى كوشى. همانا نفس تو در گرو اعمالت خواهد بود.))
حضرت امام (ره) در كتاب چهل حديث مى فرمايد: ((اگر توانستيم نفس اماره را مهار كرده و به راه مستقيم گام نهيم آن وقت است كه راه سلوك الى الله سهل و آسان شود و طريقه انسانيت روشن و وسيع مى گردد و قدم او كم كم قدم حق شود, از نفس اماره و آثار آن گريزان گردد.))
بنابراين تبعيت و پيروى از هواى نفس, همانند پرده اى روى عقل را مى گيرد و خواسته هاى نفسانى را جلوه مى دهد. صاحبش را با آرزوهاى طولانى خود سرگرم كرده و از توجه به معنويات و آخرت باز مى دارد.به همين جهت بزرگان دين هميشه از خدا مى خواستند كه هيچ گاه آنان را به خودشان وانگذارد.
عايشه مى گويد: نيمه شبى پيامبر را در رختخواب نديدم, برخاستم و جست و جو كردم, ناگهان ديدم كه آن حضرت سر به خاك نهاده و مى گويد: ((اللهم لا تكلنى الى نفسى طرفه عين ابدا;(5) پروردگارا مرا يك آن به خودم وامگذار.))
در مكتب اسلام بهترين تعبير براى رسيدن انسان به كمال واقعى, ((جهاد با نفس)) است. اين جمله از مختصات اسلام است كه اولين بار توسط رسول گرامى اسلام مطرح شد و پس از آن امامان و پيشوايان دين در احاديث خود استفاده كردند.
حضرت على(عليه السلام) فرمود: رسول خدا(صلى الله عليه و آله و سلم) سپاهى را براى جنگ با دشمنان فرستاد. وقتى اين سپاه با پيروزى نزد آن حضرت برگشت از آنان تجليل كرد و فرمود: ((مرحبا بقوم قضوا الجهاد الاصغر و بقى عليهم الجهاد الاكبر;(6) آفرين بر مردمى كه از جهاد كوچك تر بازگشته اند, در حالى كه جهاد بزرگ تر آنان باقى مانده است.))
شخصى عرض كرد: جهاد بزرگ تر كدام است؟ رسول خدا(صلى الله عليه و آله و سلم) فرمود: مجاهده با نفس.
اميرالمومنين على (عليه السلام) هم مى فرمايد: ((ان افضل الجهاد من جاهد نفسه التى بين جنبيه;(7) بهترين جهادها جهاد كسى است كه با نفس خويش كه بين دو پهلويش قرار گرفته (نفس اماره) مبارزه كند.))

مراحل هواپرستى

همان گونه كه كمالات نفسانى مراتبى دارد هواى نفسانى هم داراى مراحلى است كه خسارت و زيانش متفاوت است, از جمله:
مرحله اول ـ شبانه روز به فكر جمع آورى ثروت و حفظ منافع خويش است. اگرچه اين مرحله خلاف اخلاق نيست, اما سازشى با منش انسانى ندارد, زيرا صدقه, انفاق و صله رحم و مانند آن بى رنگ مى شوند.
مرحله دوم ـ نه تنها به نياز خود قانع نيست, بلكه گرفتار حرص و آز مى شود, به جمع آورى مال پرداخته و ثروت اندوزى مى كند كه اين روحيه نه تنها با روش انسانى منطبق نيست, بلكه ضد اخلاق بوده ونوعى بيمارى روانى اى است كه بايد با آن مبارزه كرد.
مرحله سوم ـ دچار حسادت مى شود, يعنى علاوه بر مراحل قبلى, به فكر بدبخت كردن و نابود ساختن رقباى خود مى افتد كه به تعبير قرآن: ((اولئك كالانعام بل هم اضل)), از حيوان هم پست تر مى گردد.
اين مراحل در اثر تمايلات نفسانى به وجود مىآيد. لذا اگر كسى بخواهد انسانى وارسته و كامل شود بايد هواى نفس خود را كنترل نمايد.

گرايش هاى مخفى

گاهى بعضى از افراد به حسب ظاهر از تمايلات نفسانى مبرا هستند, اما غافل از آن كه در باطن آنها بيمارىهاى روحى اى نهفته است كه ناگهان به صفات زشتى مانند: عجب, خودخواهى, بخل, حسد, كينه توزى و… تبديل مى شود.
عبدالملك مروان پيش از آن كه به خلافت برسد هميشه در مسجد و مشغول خواندن قرآن بود, آن قدر انسش با مسجد و قرآن زياد بود كه او را ((حمامه المسجد; كبوتر مسجد)) مى ناميدند. اما وقتى خبر مرگ پدرش را به او دادند در حال خواندن قرآن بود فورا آن را بوسيد و گفت: ((سلام عليك هذا فراق بينى و بينك; سلام بر تو اى قرآن! همين جا وقت جدايى ميان من و توست!!)) لذا در مدت بيست و يك سال حكومتش چنان اعمال زشتى مرتكب شد كه چهره تاريخى اش را سياه كرد.
بنابراين براى رسيدن به كمالات نفسانى, و تزكيه روح بايد تمام بيمارىهاى ظاهرى و باطنى مداوا گردد كه تنها با مبارزه جدى و خودسازى امكان دارد, زيرا هر چه دشمن قوىتر باشد, جهاد با او بزرگ تر و مهم تر است, البته راه هاى مبارزه با نفس مختلف است, اما موثرترين آنها عبارتند از: احساس نياز به خدا, خشوع, گرسنگى, تشنگى, شب زنده دارى, دورى از مجالس گناه, موعظه نفس, مراقبت دائمى, عاقبت انديشى, رعايت فضايل اخلاقى, عبرت از گذشتگان, توبه و مانند آن.
بنابراين از خدا بخواهيم تا ما را آنى به خودمان وانگذارد تا بتوانيم با پيروى از سيره معصومين و عمل به دستورات آنها بر نفس اماره و خواهش هاى نفسانى مسلط شويم و در مسيرى كه رضاى الهى است قدم برداريم. آمين يا رب العالمين.

پى نوشت ها:
1. غرر الحكم, ج1, ح115.
2. همان, ص511.
3. همان, ص509.
4. اصول كافى, ج2, ص455.
5. بحارالانوار, ج18, ص204.
6. وسائل الشيعه, ج11, ص124.
7. بحارالانوار, ج70, ص68.