آزمونى ديگر براى مسئولان
حجة الاسلام والمسلمين محمد تقى رهبر
رهبر معظم انقلاب سال 82 را سال خدمت به مردم اعلام نمودند. اين موضوعى است كه بايد در صدر برنامهها و سياستهاى نظام قرار گيرد. اصولاً فلسفه حكومت چيزى جز سامان دادن به وضع كشور و رسيدگى به مشكلات مردم و حفظ و حراست از ارزشها نيست. آنچه براى زمامداران و مسئولان ماندنى است و رضاى خلق و خالق را در پى دارد اين است كه از پايگاه حكومت، ارزشهاى دينى و مصالح اجتماعى را مورد حمايت قرار دهند وگرنه حكومت سرابى كاذب و چون كفهاى روى آب مانند همه چيز اين دنيا بر باد رفتنى است. به بيان اميرالمؤمنين(ع) حكومت امانت الهى است كه نبايد به آن خيانت شود و اهداف اصلى آن از ياد رود. در نامهاى كه آن حضرت به اشعث بن قيس عامل خود در آذربايجان مىنويسد يادآور مىشود: «ان عملك ليس لك بطعمة ولكنّه فى عنقك امانة و انت مسترعى لمن فوقك…» كار فرماندارى براى تو وسيله بهره كشى و سودآورى نيست بلكه بر گردن تو امانت است، و بايد در برابر مقام مافوق خود كه تو را زير نظر دارد پاسخگو باشى.(1)
فراموش نكنيم كه نظام ما برگرفته از مكتب علوى است و مىبايست شباهتى به سيره عملى آن حضرت داشته باشد و مسئولين امر با خدمتگزارى پيوند خود را با جامعه مستحكم كنند.
يكى از آفات حكومت بريده شدن دولتمردان و كارگزاران امور از مردم است. مردمى كه آنان را به مقام و رياست رسانده و سرنوشت خود را هم چون امانتى به دست آنان سپردهاند.
متأسفانه برخى كارگزاران و صاحبان مقام و منصب كم حافظهاند و زود فراموش مىكنند كه مردم چه حقى بر آنان دارند و جاه و مقام را به بركت مجاهدات مردم و صدقه سر آنها كسب كردهاند. اين عده روزى كه حضور مردم را مىخواهند و به آراء مردم نياز دارند حاضرند پاى مردم را ببوسند تا رأى بيشتر به دست آورند! و التماس مىكنند تا از اين پلكان خود را به اهداف و مقاصد ديگر برسانند و به هر ترفندى دست مىيازند تا بر رقباى خود پيروز گردند، اما همين كه جاى خود را محكم كردند و آسوده خاطر بر پست و مقام چيره شدند ديگر مردم را نمىشناسند و خدمت به مردم براى آنان مفهومى ندارد و گاه در سخنرانىها و نطقها و موضعگيرىها به مردم بىاعتنايى مىكنند و گاهى با لحن اهانتآميز مىگويند: اينها كه در راهپيمايىهاى سرنوشت ساز ملى و دينى و ضداستكبارى به خيابانها مىآيند مردم نيستند و تنها كسانى را مردم مىدانند كه پاى صندوقهاى رأى بيايند و به آنها رأى بدهند!!
و اى كاش كه براى آنان نيز كارى در جهت خدمت انجام مىدادند و وجدان خود را بدين وسيله راضى مىكردند. پاسخ به آن اهانت كه بر مردم روا مىدارند و بيان خدمتى كه اين افراد انجام مىدهند فعلاً مقصد اين مقال نيست. آنچه محور بحث كنونى است سخن با مخاطبانى است كه جايگاه و نقش مردم را باور دارند و مفهوم خدمتگزارى را مىشناسند و خدمت را از خيانت تميز مىدهند و رضاى خلق و خالق را آرمان خود مىدانند و آن گاه به عرصه سياسى قدم مىگذارند. جاى آن دارد كه اينها چگونگى خدمت به كشور و مردم را به بررسى نهند، پيرامون آن فكر كنند و بدون فوت وقت به مشكلات مردم بينديشند و دردهاى جامعه كنونى را بشناسند و درصدد چاره برآيند.
انتظار اين بود كه مسئولين امور و نمايندگان مردم، توصيه مقام معظم رهبرى در خصوص خدمتگزارى به مردم در سال 82 را مد نظر قرار داده و در ساعات نخستين شروع كار مجلس و ساير نهادها و دستگاهها اين موضوع را مطرح مىكردند و در تحقق اين خواسته كه رضاى خدا و خلق را در پى دارد چارهاى مىانديشيدند. بيكارى، فقر، تبعيض، فساد، گرانى و مشكلات اقتصادى و ادارى آفاتى هستند كه جو روانى جامعه را تهديد مىكنند و زمينه دخالتهاى بيگانه را فراهم مىسازند. و دشمن به اين فرصتها چشم طمع بسته است. پرداختن به اين معضلات و چاره جويى براى حل آنها از وظايف اوليّه نمايندگان مردم و دستگاههاى اجرايى و ادارى كشور است كه متأسفانه از نظر يك عده به بوته فراموشى سپرده شده و آقايان و خانمها كه خودشان بحمدالله! هيچ مشكل مادى ندارند و از حقوق كلان و مسكن و اتومبيل و امتيازات ديگر و سفرهها و سفرهاى داخلى و خارجى و تفريح و سياحت بهره كافى دارند، مشكل تودههاى مردم را كه مقام و رياست آنان به بركت وجود آنها كسب شده است، ناديده گرفته و بدون توجه به مصالح ملى سرگرم منازعات سياسى فرسايشى شدهاند.
طرح مسائل جنجال برانگيز در وضع كنونى و مشاجرات جناحى و جر و بحث بر سر حذف نظارت استصوابى و مانند آن، در وضع كنونى كشور و با توجه به تهديدهاى بالقوهاى كه دشمنان تدارك ديدهاند، حركتى است برخلاف مصالح كشور و در راستاى تحليل بردن نيروها بدون دست آوردى معقول و خداپسند كه آن را با عقل سياسى و تعهد دينى نمىتوان توجيه كرد. اين گونه مباحث وقت تلف كن تنها به درد كسانى مىخورد كه هيچ مشكل ديگرى در زندگى ندارند و به فكر ادامه سياست و رياست خود در آينده مىباشند كه مبادا فيلترهاى قانونى به گونهاى آنها را كنار بگذارد و از صحنه سياسى منزوى كند وگرنه توده مردم و گروههاى مستقل سياسى از اين بحثها خسته شده و اصلاً مايل به شنيدن آن نيستند.
در انتخابات شوراها مردم نشان دادند كهبوق و كرنا و شعارهاى پر آب و رنگ و تبليغات سرسام آور كمترين تأثيرى بر دلها و مغزهاى مردم ندارد و همه اعتراف كردند كه شعارها بىرنگ شده و بايد به مرحله عمل گام نهاد كه عمل بهترين تبليغ است انتخابات شوراها روشن كرد كه مردم صاحب اراده و تصميم اند و از آگاهى لازم برخوردارند و با هر وسيله ممكن حتى با سكوت و عدم همكارى حرف خود را مىزنند اگر گوش شنوايى باشد اين پيام مىتواند براى آينده آموزنده باشد. بنابراين بهتر آن است كه مسئولان در هر نهاد و كارگزاران در هر مقام پيوند خود را با خدا و خلق مستحكم كنند كه اين سرمايهاى است پايدار و همان گونه كه امام چهارم مىفرمايد: «من اصلح مابينه و بين الله اصلح الله مابينه و بين الناس» آن كس كه ميان خود و خدا صلح و سازش برقرار سازد خداوند ميان او و مردم صلح و صفا برقرار خواهد ساخت.مسائل عراق و منطقه
مسئله ديگر آن كه كشور همسايه، عراق به اشغال نظامى امريكا و انگليس و اسرائيل درآمد و خطرناكترين طرح براى اداره عراق پس از جنگ همان است كه پنتاگون و سيا و موساد براى ملت مظلوم و ستمديده مسلمان عراق و بلكه همه مسلمانان طراحى كرده كه در جهت تحقق آرمان صهيونيسم و اسرائيل از نيل تا فرات است و اينك فرات و دجله كه سرچشمه حيات اقتصادى مردم است و هم چنين مخازن و معادن سرشار نفت و گاز در تصرف بيگانگان قرار دارد و كارگزاران فرهنگى و سياسى صهيونيستى و امريكايى در حال تدوين و نگارش فرهنگ و آئين نامه ادارى و سياسى اين منطقه و ايجاد دگرگونى در فكر و عقيده و اخلاق و ايمان نسل آينده سرزمينى مىباشند كه چهارده قرن است با فرهنگ و سنن اسلامى و شيعى روزگار گذرانيده و مهد تشيّع و مزار امامان و شهيدان و امامزادگان، اماكن مقدّسه و مساجد و معابد تاريخى در كربلا و نجف و كوفه و كاظمين و سامره و جاى جاى اين سرزمين مقدس و مبارك بوده است و اين منطقه با اين ويژگىها و با موقعيت استراتژيكى حساس در قلب جهان اسلام اگر پايگاه صهيونيستها و امريكايىها و انگليسىها شود، به جرأت مىتوان گفت كه فاجعهاى به بار مىآورد كه به اين بزرگى در قرنهاى اخير كمتر اتفاق افتاده و اگر اين طرح و نقشه تثبيت شود و به اجرا درآيد بزرگترين ننگ براى مسلمانان جهان و خطرناكترين مصيبت براى شيعه و انقلاب و كشور ما و ديگر كشورهاى همسايه خواهد بود. شايد براى دولتمردان ديگر كشورها كه پايگاه به امريكا داده و حياتشان در گرو بردگى شيطان بزرگ است چندان مهم نباشد ولى براى ايران اسلامى و آرمانهاى مكتبى ما مهم است كه شاهد حضور سرسختترين دشمنان بشريت در همجوارى كشور و محاصره كامل خط كمربندى امريكايى – اسرائيلى باشد، محاصرهاى كه بىشك خطرات سهمگينترى را براى كشور ما و جهان اسلام در پى خواهد داشت. وضع موجود ايجاب مىكند تمام توجه مسئولين به اين سو معطوف گردد كه با خط مشى صحيح و موضعگيرىهاى قاطع فضاى حضور بيگانه را بر او تيره و تار كنند و به مردم عراق ايده و آگاهى بدهند تا از اين فرصت استفاده نموده براى سرنوشت عراق حركتى خودجوش مردمى با هدايت و رهبرى دينى صورت گيرد و پاى بيگانه را در سرزمين خود بشكنند و امريكا را با شكست و رسوايى روبرو سازند و از منطقه بيرون كنند و سرزمين مقدس عراق را از سلطه كفار محارب آزاد سازند كه به صورت سرزمين قدس به اشغال غاصبان درنيايد و حاشا كه امت اسلام و شيعيان اهل بيت چنين چيزى را تحمل كنند كه مقدّرات كشور عراق و فرهنگ و دين و ناموس و شرف مسلمين به اين آسانى در تصرف دشمن درآيد. ايران اسلامى و علما و فقها مىتوانند در اين ميان نقش عمدهاى ايفا كنند چرا كه اكثريت مردم عراق را شيعيان تشكيل مىدهند و رأى و فتواى علماى شيعه ايرانى و غير ايرانى همواره براى اين مردم مورد احترام بوده و اگر مسلمانان عراق اعم از شيعه و سنى بدانند وظيفه آنها جهاد با كفار مهاجم و اشغالگر است شاخ آنها را دير يا زود خواهند شكست و ديگر مسلمانان نيز به يارى آنها خواهند شتافت و رؤياى شيطانى امريكا و اسرائيل را آشفته خواهند ساخت. اين مطلب نياز به همفكرى، مآل انديشى و حساسيت فوق العاده و اقدام مناسب و به موقع دارد كه بخشى از اين مسئوليت بر دوش علماى حوزهها و فقها و مراجع است كه فتواى جهاد با كفار و اخراج آنها را از عراق صادر كنند و بخش ديگر آن به دوش مسئولين كه با موضع گيرى قاطع وضعيت را دنبال كنند و با پشتيبانى مردم تكليف خود را ادا نمايند چرا كه اگر اين خاكريز به تصرف كامل دشمن درآمد متعاقب آن ديگر كشورها از هجوم او در امان نخواهند بود. تأكيد مىكنيم كه صدور حكم جهاد با كفار و عدم همكارى با دشمن متجاوز در روحيه مردم و سرنوشت عراق و منطقه فوق العاده مؤثر است همان گونه كه در گذشته نيز مؤثر بوده. قضيه تحريم تنباكو از سوى ميرزاى شيرازى و فتواى جهاد با اشغالگران انگليسى به رهبرى روحانيت در عراق و حضور علما در جبهه جنگ در گذشته نمونه هايى از آن است. وضعيت امروز با وسعتى خطرناكتر از گذشته پيش رو است. امروز امريكا و انگليس درصدد تحقق بخشيدن آرمان يهود و سلطه كامل بر منطقه خاورميانه و اسرائيل از نيل تا فراتاند و اعلام جنگ صليبى بر عليه جهان اسلام از سوى سردمداران كاخ سفيد و رژيم جنگ طلب امريكا جاى ابهام براى كسى باقى نمىگذارد كه دشمنان خدا چه طرحى را براى اسلام و مسلمين تدارك ديدهاند كه اگر عملى شد خداى نخواسته مكه و مدينه نيز در امان نخواهد ماند. بىتفاوتى و بىطرفى و سياسى كارى امروز از هيچ مسلمانى پذيرفته نيست، و جز تسليم و شكست معنايى ندارد.
لحظههاى حساس بر جهان اسلام مىگذرد كه همه بايد در برابر آن احساس مسئوليت كنند. تنها به منافع محدود ملى و درون مرزى ننگرند، بلكه مسائل جهان اسلام را كه منافع ملى بخشى از آن است، در نظر گيرند. بدانند كه اگر عراق جزيره امنى براى دشمن شد براى ما و ديگر مسلمانان منافع ملى وغير ملى مفهوم ندارد.
بزرگترين خطر تهديد كننده همانا حضور اشغالگران در عراق و تثبيت حاكميت رژيمهاى دست نشانده امريكايى مىباشد كه دلسوزان اسلام آن را تحمل نخواهند كرد.
اينها مسائل امروز ماست كه نمايندگان مردم در مجلس شوراى اسلامى و كارگزاران سياست خارجى و داخلى و نهادهاى ديگر حوزه روحانيت و هم چنين توده مردم نبايد از آن غفلت ورزند. مىبينيم كه در سراسر جهان و حتى كشورهاى غير اسلامى تظاهرات ضد جنگ و محكوميت اشغال عراق و بر ضد ياغيگرى امريكا ادامه دارد اين بيدارى عمومى يك پديده مبارك است و چنين به نظر مىرسد كه ايران اسلامى و انقلابى بايد در اين مصاف در خط مقدم مبارزه باشد. تظاهرات پى در پى در هر جاى جهان در آشفته كردن خواب دشمن بىتأثير نيست، وقتى ملتهاى غير مسلمان در كشورهايى چون كره، هند، فيليپين، ايتاليا، سوئيس، اسپانيا، استراليا و حتى انگليس و امريكا به مخالفت با سياستهاى جنگ افروزانه و قلدرمآبانه امريكا برخاستهاند و اقشار مختلف، علمى، دانشجويى، مردمى و كارگرى و غيره امريكا را توبيخ و تحقير مىكنند و آدمكهاى بوش و پرچم امريكا را آتش مىزنند، وقتى مفتى اعظم مصر امريكا و متحدانش را تحريم مىكند و فرياد جهاد با كفار محارب را سر مىدهد، آيا ما مىتوانيم در برابر اين ياغى گرى نكبت بار ساكت و آرام بنشينيم؟!
انتظار مردم جهان و مسلمانان سراسر گيتى از ايران اسلامى و رهروان راه امام خمينى(قدس سره) بيش از اين است. موضعگيرى ايران براى ديگر مسلمانان جهان دلگرم كننده خواهد بود، همان گونه كه حركتهاى خودجوش مردمى در كشورهاى ديگر را بايد بازتاب انقلاب اسلامى برشمرد كه به مردم عالم اين جرأت را داده كه على رغم تمايل سردمدارانشان به خيابانها بريزند و پرچم ضد جنگ برافراشته و حكومت هايشان را از همكارى با امريكا برحذر دارند. خلاصه آن كه دين به يارى ما امروز نياز مبرم دارد.
«إِن تَنصُرُوا اللَّهَ يَنصُرْكُمْ وَيُثَبِّتْ أَقْدَامَكُم»پىنوشت:
1) نهج البلاغه، نامه 5.