چشمه محبّت و معرفت
(در فضيلت زيارت عاشورا)اشاره:
در مجله 6 – 255 بحثى پيرامون فضيلت زيارت عاشورا تحت عنوان چشمه محبّت ومعرفت تقديم خوانندگان گرامى نموديم و بعلت فشردگى مطالب شمارههاى بعد موفق به درج بقيه بحث نشديم كه با عرض پوزش اينك ادامه مقاله تقديم شما عزيزان مىگردد.
ارمغان جاويدان
زيارت عاشورا آن چنان اثر معنوى و جاويدان دارد كه اگر كسى به خواندن آن مداومت و مواظبت داشته باشد ودر اين طريق اخلاص و وارستگى را در نظر بگيرد بارقه ملكوتى آن قادر است موجبات سعادت آدمى را در عالم آخرت و سراى جاويد فراهم سازد. دكتر محمد هادى امينى فرزند علامه امينى، نوشته است: در شب جمعهاى قبل از اذان صبح پدرم را در عالم رؤيا مشاهده كردم در حالى كه بسيار خرسند، شادمان و آرام به نظر مىرسيد، جلو رفتم و پس از سلام و دست بوسى گفتم: پدر جان، در آنجا چه عملى باعث سعادت و نجات شما گرديد؟ پدرم گفت چه مىگويى؟ بار ديگر عرض كردم: آقاجان! در آنجا كه اقامت داريد، كدام عمل موجب آسودگى شما گرديد كتاب الغدير يا ساير تأليفات شما؟ يا تأسيس بنياد و كتابخانه اميرالمؤمنين(ع) پدرم پاسخ داد نمىدانم چه مىگويى؟ قدرى روشنتر سخن بگو. گفتم: آقاجان! شما اكنون از بين ما رخت بربستهايد و به سراى سرور انتقال يافتهايد. در آنجا كدامين عمل شما را از مشكلات و سختىهاى عالم برزخ رهانيد. علامه امينى درنگى نمود و سپس فرمود: فقط زيارت اباعبدالله الحسين(ع)! عرض كردم: شما مىدانيد كه اكنون روابط بين ايران و عراق تيره شده و راه كربلا بسته است. براى زيارت چه كنيم؟ فرمود در مجالس و محافلى كه براى عزادارى امام حسين(ع) بر پا مىشود شركت كنيد. ثواب زيارت امام حسين(ع) را به شما مىدهند. سپس فرمود: فرزندم! در گذشته بارها به تو يادآور شدم و اكنون نيز به تو توصيه مىنمايم كه زيارت عاشورا را به هيچ عنوان ترك مكن. زيارت عاشورا را دايم بخوان و آن را وظيفه خودت بدان. اين زيارت داراى آثار و بركات و فوايد بسيارى است كه موجب سعادت و خوشبختى تو در دنيا و عقبى مىشود. دكتر محمد هادى امينى مىافزايد: علامه امينى باكثرت مشاغل، تأليفات و مطالعات، مواظبت كامل بر خواندن زيارت عاشورا داشت و سفارش به خواندن زيارت مذكور مىنمود و بدين جهت خود من نيز سى سال است كه توفيق خواندن زيارت عاشورا را دارم(1) يادآور مىشود دكتر محمد هادى امينى روز چهارشنبه 25 آبان سال 1379 در سن 59 سالگى در تهران دار فانى را وداع گفت و پيكرش در باغ بهشت قم به خاك سپرده شد.(2)
گره گشاى زندگى
اهتمام به زيارت عاشورا بركات دنيوى هم دارد و در پرتو معنويت آن مىتوان از مشكلات زندگى و دشوارىها و مصائب گره گشايى نمود. مرحوم آية اللّه حاج شيخ عبدالكريم حائرى يزدى (ره) فرموده است: اوقاتى كه در سامرا مشغول تحصيل علوم دينى بودم. اهالى اين ديار به بيمارى وبا و طاعون مبتلا شدند و همه روزه عدهاى بر اثر ابتلا به اين عارضه فوت مىنمودند. روزى عدهاى از اهل علم در منزل استادم سيد محمد طباطبائى فشاركى اجتماع نموده بودند. ناگهان مرحوم آية اللّه ميرزا محمد تقى شيرازى تشريف آوردند و صحبت از بيمارى وبا شد و اين كه همه در معرض خطر مرگ هستند. ميرزاى دوم فرمود: اگر من حكم كنم آيا لازم مىدانيد انجام شود يا نه؟ همه حاضران پاسخ مثبت دادند. فرمود: من حكم مىكنم كه شيعيان ساكن سامرّا از امروز تا ده روز مشغول خواندن زيارت عاشورا شوند و ثواب آن را به روح حضرت نرجس خاتون والده ماجده حضرت مهدى (عج) اهداء نمايند تا ان شاء الله اين بلا از آنان دور شود. اهل مجلس اين حكم را به آگاهى تمامى شيعيان رسانيدند و همه مشغول خواندن زيارت عاشورا شدند. از فرداى آن روز تلف شدن مردمان شيعه به وسيله مرض طاعون متوقف گرديد. امّا تلفات اهل تسنن همچنان ادامه داشت، برخى از سنّىها از آشنايان شيعه خود مىپرسيدند: دليل اين كه شما به اين مرض هلاك كننده مبتلا نمىشويد چيست؟ پاسخ دادند: زيارت عاشورا. آنان نيز مشغول خواندن زيارت عاشورا شدند و بدين گونه بلاى مذكور را از خود دور ساختند.(3)
كسى كه زيارت عاشورا مىخواهد بخواند، بايد درون خويش را از تمايلات نفسانى تخليه كند، رفتارش را با افراد جامعه بهبود بخشد. در جهت آن مقاصد عالى كه امام حسين(ع) برايشان فداكارى نمود، اهتمام داشته باشد، در استفاده از امكانات زندگى و بدست آوردن رزق و روزى مراعات موازين شرعى را بنمايد و يك چراغ معنوى براى خود تدارك ببيند تا با نور امام حسين (ع) روشن شود، بديهى است از لامپ سوخته نمىتوان توقّع روشنايى داشت اگر چه به قوىترين منبع نورى هم اتصال داشته باشد. اجسام كدر و كثيف نيز نورى از خود عبور نمىدهند پس قلب را بايد از آلودگىها زدود و به نور حق آراست.معارف ناب معنوى
زيارت عاشورا دل را با عقيده و ايمان پيوند مىدهد و اين حالت استوارترين ارتباط آدمى با مكتبش مىباشد. اگر چنين پيوندى گسسته شود ديگر انسان از مدار حق فاصله مىگيرد و دچار ضلالت مىشود و اگر بر اين حالت بماند باتلاق رذالت او را به كام خويش فرو مىبرد. زيارت عاشورا همچون كشتى نجات، انسانى را كه گرفتار امواج متلاطم درياى حيرت و سرگردانى است و راه به جايى نمىبرد و نمىداند كرانه آرامش كجاست، به ساحل مطمئن مىبرد و وى را به نور پيوند مىدهد. زيارت عاشورا دو بعد را در آدمى تقويت مىكند: اشتياق به حقيقت، ارادت به خاندان عترت، روى آوردن به فضيلت و همگامى با اهل تقوا و اخلاص يك جنبه از آموزشهاى ارزنده كلاس درس اين زيارتنامه است، بعد ديگرش گسستن از وادى ظلمت، نفرت از اهل ستم، لعن و نفرين فرستادن بر اهل شقاوت و اعلام برائت از دشمنان دين خدا، رسول اكرم (ص) و خاندان او. در اين شعار شعور آفرين و زمزمه روح بخش زائر همراهى و همگامى با اهل حق را تمرين مىكند، دل دوستان اهل بيت را استوار مىنمايد و در قلوب دشمنان ارزشها و فضايل هراس و تزلزل ايجاد مىنمايد. در واقع زيارت عاشورا دو خط حبّ و بغض را به روشنى ترسيم مىكند و به خواننده مىآموزد چگونه براى پيمودن اين مسير خود را مجهز نمايد و چطور مصمم گردد.
زيارت در ژرف گرايى و تجسّم اصول اعتقادى در اعماق وجود انسان نقش ويژهاى دارد زيرا موضوع ولايت را در تمامى ابعادش مطرح مىنمايد و رابطهاش را با توحيد مشخص مىكند و مسئله معاد، برزخ، قيامت و شفاعت را مورد ارزيابى قرار مىدهد، زيارت مىخواهد به خواننداش بياموزد: بدون ولايت، اسلام شناخته نمىشود و توحيد تحقق نمىيابد، حاكميت توحيد با ولايت طاغوتى معنا ندارد چنانچه امام رضا(ع) فرمودهاند: كلمة لا اله الاّ اللّه حصنى فمن دخل حصنى امن من عذابى بشرطها و شروطها و انا من شروطها. در زيارت عاشورا همچون ديگر متون زيارتى، زائر با امام معصوم عهد ولايت مىبندد كه پيرو او باشد، در راهش حركت كند و با دشمنان او خصومت داشته باشد. همچنين خواننده زيارت از پيشگاه مقربين درگاه خداوند تقاضاى شفاعت دارد. يا از خداوند مىخواهد شفاعت امام را شامل حال او كند و اين موضوع او را به رحمت الهى اميدوار مىنمايد چرا كه اطمينان دارد امام دستش را گرفته و با اذن الهى او را از باتلاق گناه نجات مىدهد و در چشمه توحيد و تقوا شستشويش مىدهد. خواننده زيارت موضوع معاد و حيات آخرت را همراه زيارت به خود تلقين مىكند و آن را در وجود خويش ريشه دار مىنمايد و با تقويت اين اعتقاد بيدار مىشود و خود را براى فراهم آوردن توشه سراى ديگر كه جايگاه جاويدان اوست مهيا مىكند ذكر خدا، ياد اولياء او، گريستن و زارى نمودن، استغفار و توبه، اسوه بودن امام براى زائر از مسايلى است كه در زيارت بر آنها تأكيد مىشود و اين امور در پالايش روحى و تزكيه درونى زائر اثر مهمى دارد. زيارت عاشورا صحنه روبرو شدن دو چهره حق و باطل در طول تاريخ بشريت بوده و تكرار آن از راه دور و نزديك و ذكر صد لعن و صد سلام و تقدّم لعن بر سلام زمينه ساز تربيت انسان در مرحله ظلم ستيزى تا مرحله حق جويى است. دعاى علقمه نيز تأييد و تأكيد و حتى تشديد اين دو جبهه مىباشد. دليل اين كه پيشوايان معصوم (عليهم السلام) سفارشهاى وافرى بر خواندن زيارت عاشورا نمودند اين است كه اين متن منوّر در واقع صحيفه امامشناسى و مظهر روشن تولّى و تبراست. زيارت عاشورا مىآموزد كه چگونه بايد حق را يارى كرد و از باطل دورى نمود و در هر مكانى و زمانى راه و رسم امام حسين(ع) را در پيش گرفت و با يزيديان مبارزه كرد دعاى پس از آن گوياى محتوايى عميق و بيانگر اشارات معنوى و نكتههاى ناب و لطايف عرشى است زيرا نخست درس توحيد و اجتناب از شرك را در قالب مضامين عالى به خوانندهاش آموزش مىدهد و در بخش پايانى، شيوه زيارت و توسل به امام حسين(ع) و فرزندش امام سجاد(ع) راتعليم مىدهد.
زيارت عاشورا با سلام بر حضرت اباعبدالله الحسين(ع) آغاز مىشود و او را معرفى مىكند، در فراز بعدى از عظمت فاجعه عاشورا و چگونگى اين مصيبت بزرگ سخن مىگويد، آنگاه در فراز بعدى چهار دسته را مورد لعنت قرار مىدهد: آنها كه بنيان گزار ظلم بر ائمه بودند، افرادى كه امامان را از مقامشان كنار زدند، كسانى كه آنان را به شهادت رسانيدند و اشخاصى كه زمينه نبرد و جدال با اهل بيت را فراهم نمودند. آنگاه از آنها و پيروان و دوستان اين حزب عداوت نزد خداوند بيزارى جسته مىشود و به زائر مىآموزد كه بگويد: انّى سلم لمن سالمكم و حرب لمن حاربكم الى يوم القيامة. سپس دشمنانى را بر مىشمارد كه در بوجود آوردن حادثه عاشورا نقش اساسى داشتند و با مطرح كردن موضوع لعن و نفرين بر بنى اميه و آل مروان مىخواهد به شيعه بياموزد كه ستم دشمنان به عاشورا و چند روز قبل و بعد از آن منحصر نمىشود و جور اين خاندان استمرار دارد. در فرازهاى بعد از خدا توفيق انتقام گرفتن از خون امام حسين(ع) را همراه امام پيروزمند از اهل بيت پيامبر مىخواهد. از پيشگاه پروردگار خواسته مىشود كه به خاطر امام حسين(ع) زائر به درگاهش آبرومند گردد چه در دنيا و چه در آخرت و در عبارات بعد با موالات حسينى و برائت از دشمنانش خود را به خدا و رسولش و اميرمؤمنان و امام حسين(ع) نزديك مىكند كه همان موضوع شفاعت در اين فراز مطرح مىشود. از اين بخش، مطالب گذشته تكرار مىشود اما به شيوهاى خاص و نظمى جاذبه دار. در ادامه از خداوند خواسته مىشود كه زائر را در دنيا و سراى آخرت همراه سالار شهيدان قرار دهد و گامهايش را در راه حقيقت استوار سازد و او را به مقام پسنديدهاى كه امام نزد خدا دارد نزديك نمايد و انتقام خون اباعبدالله الحسين(ع) را در ركاب امام بر حق نصيبش سازد.
در فراز ديگر از خدا خواسته مىشود كه زائر در زمره كسانى قرار گيرد كه مشمول رحمت و مغفرت حضرت بارى تعالى قرار گرفتهاند و آنگاه از خداوند درخواست مىشود: خدايا حيات مرا همچون زندگى حضرت محمد (ص) و خاندانش و مرگم رانيز اين گونه قرار ده. سپس از شادى امويان در روز عاشورا ياد مىشود و لعنت رسول اكرم (ص) بر آنان مورد تأكيد قرار مىگيرد و به دنبالش از پيشگاه خداوند لعنت بر يكايك ستمگران اين خاندان درخواست مىگردد، در ادامه صد بار بايد عبارت لعن را بر زبان جارى نمود و بر امام حسين(ع) و يارانش صدبار سلام كرد. در پايان بار ديگر به سركردگان ستم لعنت فرستاده مىشود و در اين حال زائر به سجده مىرود و در هنگامى كه به سجده مىرود خدا را به دليل هم جهتى او در اين سوگوارى و مصائب عاشورايى سپاس مىگذارد و از خداوند آرزوى شفاعت امام حسين(ع) را در روز قيامت مىنمايد و همراهى و همگامى با سيد الشهداء و يارانش را با قدمى صادقانه و استوار مىطلبد. بنابراين در زيارت عاشورا بر تولاّ و تبرّا و انتظارى راستين تأكيد مىگردد و به زائر آموزش مىدهد كه همواره براى قيام و انتقام ازجنايتكاران مهيّا باشد و او را چنان پرورش مىدهد كه همچون ياران امام حسين آماده هرگونه فداكارى در راه اهل بيت است. به عبارتى ديگر زيارت عاشورا كلاس تعليم و تربيت نهضت حسينى است و به خواننده آن مىآموزد همه مكانها مىتواند كربلا باشد و در تمامى اعصار مىتوان از حماسه عاشورا پيروى كرد و ثابت و استوار در اين راه گام برداشت، درس ديگرى كه در زيارت عاشورا نهفته اين است كه اگر چه نهضت حسينى از مصائب بزرگ تاريخ تشيع و حتى تاريخ بشريت است و در اين واقعه حضرت امام حسين(ع)، خاندان و يارانش شديدترين ناگوارىها را به جان خريدند و حوادثى جانسوز و تأثّر برانگيز در اين قيام نهفته بود ولى علاوه بر آن كه شيعه را براى حمايت از خاندان عترت و ستيز با ستمگران بسيج مىنمايد فضيلت، معنويت، زيستى سازنده و رشد دهنده را به انسان تعليم مىدهد.پىنوشتها: –
1 – رمز موفقيت بزرگان، ص 82.
2 – روزنامه اطلاعات، شماره 22061، ص 4.
3 – الكلام يجّرالكلام، آية اللّه سيد احمد زنجانى، ج اول، ص 55 -54؛ سيماى فرزانگان، ص 189، داستانهاى شگفت، ص 400 – 399 ؛ گلشن ابرار، ج چهارم، مقاله نگارنده درباره سيد محمد فشاركى؛ فيض عرشى، ص 346؛ رمز موفقيت بزرگان، ص 80.