مهدويت اميدها و نويدها
حجة الاسلام سيد جواد حسينى
عمر را پايان رسيد و يارم از در،در نيامد
قصّهام آخر شد و اين غصّه را آخر نيامد
جام مرگ آمد بدستم جام مىهرگز نديدم
سالها بر من گذشت و لطفى از دلبر نيامد
مرغ جان در اين قفس بى بال و پر افتاد و هرگز
آن كه بايد اين قفس را بشكند از در نيامد
عاشقان روى جانان جمله بى نام و نشانند
نامداران را هواى او دمى بر سر نيامد
مردگان را روح بخشد عاشقان را جان ستاند
جاهلان را اين چنين عاشق كشى باور نيامد
در عصرى كه پيشرفتهاى مادّى به اوج خود رسيده امّا معنويات كمرنگ و بى جان شده و دين دارى از جوامع بشرى رخت بسته، و اديان تحريف شده و يا مكاتب ساخته دست بشرى جوابگوى نيازهاى بشر امروزى نيست، بشر، سخت سرخورده و نااميد شده است نااميدى از آيندهاى روشن، نااميدى از عدالت واقعى، و رفاه حقيقى، نااميدى از آرامش و امنيّت و سلامت عاطفى و… در اين آشفته بازار تنها دينى كه به بشريّت مخصوصاً مستضعفان و محرومان جهان اميدها و نويدهاى روشنى مىدهد، و يأس و نااميدى از آينده را گناه نابخشودنى مىداند اسلام حقيقى يعنى مذهب تشيّع است، اين مذهب، امامى را چشم به راه است كه جهان را پر از عدل و داد، علم و تكامل، امنيّت و سلامت مىكند و مقدم امامى را انتظار مىكشد كه صالحان و پاكان و مستضعفان و پا برهنه گان متدين را، حاكمان زمين قرار دهد. اين اميد و انتظار، بشريت را طراوت و زندگى مىبخشد.
به اعتقاد شيعه رابطه خدا و خلق پيوسته از طريق حجّت خدا و ولىّ او ادامه دارد و فيض الهى با واسطه فيض جريان مىيابد. و در آخر الزمان با ظهور آخرين حجّت خدا، مردم از بهترين فيوضات الهى بهرهمند خواهند شد.
«هانرى كربن» استاد فلسفه و مستشرق نامدار فرانسوى مىگويد:«به عقيده من مذهب تشيّع تنها مذهبى است كه رابطه هدايت الهى را ميان خدا و خلق براى هميشه نگه داشته و به طور مستمر و پيوسته ولايت را زنده و پا برجا مىدارد.
مذهب يهود، نبوّت را كه رابطهاى است واقع ميان خدا و عالم انسانى در حضرت كليم ختم كرده، و پس از آن به نبوت حضرت مسيح و حضرت محمد(ص) اذعان ننموده و رابطه مزبور را قطع مىكند، همچنين مسيحيان در حضرت مسيح متوقف شدهاند، اهل سنّت از مسلمانان نيز در حضرت محمد(ص) توقف كرده و با ختم نبوت در ايشان ديگر رابطهاى ميان خلق و فيُعِزُّهُم وَ يُذِلُّ عَدوَّهُم؛(1) اين گروه آل محمد (ص) هستند خداوند مهدى آنها را بعد از زحمت و فشارى كه بر آنان وارد مىشود بر مىانگيزد و به آنها عزّت مىدهد و دشمنانشان را ذليل و خوار مىكند».و در نهج البلاغه حضرتش مىخوانيم «لَتَعطِفَنّ الدُّنيا عَلَينا بَعد شِما سِها عَطف الضَّرُوس عَلى وَلَدِها وَتَلى…؛(2) دنيا پس از چموشى و سركشى – همچون شترى كه از دادن شير به دوشندهاش خوددارى كند و براى بچهاش نگه مىدارد – به ما روى مىكند…سپس آيه «و نريدان نمنّ…» را تلاوت فرمود».
3- پيروزى نهائى حق: «هُوَ الَّذى اَرسَلَ رَسُولَهُ بِالهُدى وَدِينِ الحَقِّ لِيُظهِرَهُ عَلَى الدين كُلّه وَلوكره المشركون ؛(3)خداوند كسى است كه پيامبرش را با هدايت و آيين حق فرستاد تا او را بر همه اديان پيروز گرداند اگر چه مشركان ناخشنود باشند». همين وعده با تفاوت مختصرى در آيات ديگر هم آمده است.(4)
امام باقر (ع) فرمود: «اِنَّ ذلِكَ يَكُونُ عِندَ خُروجِ المَهدِىِّ مِن آلِمُحَمّدٍ فَلا يَبقى اَحَدٌ اِلاّ اقَرَّ بِمُحمّدٍ(ص)؛اين پيروزى به هنگام قيام مهدى از آل محمد(ص) خواهد بود، آنچنان كه هيچ كس در جهان باقى نمىماند مگر اين كه اقرار به محمد(ص) خواهدكرد».(5)
ب: روايات و اميد دهى: روايات عديدهاى كه تعداد آن از حد تواتر هم گذشته است وعده ظهور و قيام حضرت مهدى (عج) و اميد و نويد آيندهاى درخشان را به بشريت داده است كه فقط به نمونههايى اشاره مىشود:
امام هشتم (ع) و پيامبر اسلام (ص) فرمودند:«لو لم يبق من الدّنيا الاّ يومٌ لطوّل الله ذالك اليوم، حتّى يبعث رجلاً (صالحاً) من اهل بيتى يملأالارض عدلاً و قسطاً كما ملئت ظلماً و جوراً؛ اگر از عمر دنيا جز يك روز نماند، خداوند آن روز را آن قدر طولانى مىكند تا مرد صالحى را از خاندان من برانگيزد كه صفحه زمين را پر از عدل و داد كند همانگونه كه از ظلم و جور پر شده است».(6)
2- على (ع) فرمود: «المنتظر لامرنا كالمتشحّط بدمه فى سبيل اللّه؛(7) منتظران امرما (و ظهور قيام مهدى (عج) همچون شهيدانىاند كه در راه خدا جان باختهاند».
3- مستضعفان زمينه ساز:پيامبر اسلام فرمودند «يخرج ناسٌ من المشرق فيوطؤن للمهدىّ سلطانه(8)؛گروهى از مردم از شرق قيام خواهند كرد و زمينه حكومت مهدى را فراهم مىآورند.»
بخش دوّم: اميد دهى روشن و مشخص و بيان مصداقها وجزئيات آنچه از اميدهاى مستضعفان در آن دوره برآورده مىشود، اهم آنها از اين قرار است.الف: اصلاحات اقتصادى
1- برقرارى عدالت جهانى:
هنوز آهنگ سنگين نالههاى كودكانى كه به بيگارى كشيده شدهاند، و زنانى كه شوهران خود را به بى عدالتى قربانى دادهاند، و مردانى كه به جبر كمر در برابر ظلم خم كردهاند، گوش تاريخ را مىخراشد. ضجّههاى دردناك، و دردهاى بى درمان، زخمهاى بى مرهم، نااميدىهاى بىپايان، نگاههاى خسته و بى سو، دستهاى لرزان و بى رمق، لبهاى خشك و چروكيده، بدنهاى رنجور و زجر كشيده، انسانهاى مستضعف سرا پا ظلم و بيداد ديده، هنوز اين همه در خاطره تاريخ ثبت است و اگر تاريخ با ياد اين حجم عظيمى از نامردمى و ظلم هنوز پابرجا ايستاده و قالب تهى نمىكند به دليل اميدى است كه دنيا و مستضعفين به عدالت جهانى مكتب مهدويت دارند، چرا كه عدل آشكارترين صفات نيك آن امام است كه در دعا مىخوانيم: «اَللهُمَّ وَصَلِّ عَلَى وَلىِّ اَمِرك القائِمِ المُؤَمَّلِ وَ العَدلِ المُنتَظَرِ؛(9) خداوندا! به ولىّ امر خود كه قيام كننده مورد آرزو و عدل مورد انتظار همه است درود فرست». و مىخوانيم: «اَوَّلُ العَدلِ وَ آخِرهُ؛ اول و آخر عدل است». و يا «العَدلُ المُشتَهَرُ؛(10) عدل مشهور است».
به برخى روايات در اين زمينه توجه كنيد:
يك – امام صادق فرمود:«يُفَرِّقُ المَهدِىُّ اَصحابَهُ فى جَميعِ البُلدانِ وَ يَأمُرُهُم بِالعَدلِ وَ الاِحسانِ؛(11) مهدى اصحاب خويش را به تمامى شهرها اعزام مىكند و آنان را به عدالت و احسان فرمان مىدهد.»
دو – امام باقر (ع) فرمود:«اِذا قامَ قائِمُنا فَاِنَّهُ يُقَسِّمُ بِالسَّوِيِّه وَ يَعدِلُ فى خَلقِ الرَّحمانِ البِرّ مِنهُم وَالفاجِرَ؛(12) چون قائم ما قيام كند به طور مساوى تقسيم مىكند، و در ميان خلق خدا – با نيك و بد – به عدالت رفتار مىنمايد.»2- فقر زدايى عمومى :
امام باقر (ع) فرمود: «اِذا ظَهَرَ القائِمُ سَوّى بَينَ النّاسِ حَتّى لاترى مُحتاجاً اِلَى الزَّكاةِ؛(13)چون قائم ظهور كند آنگونه بين مردم به مساوات رفتار نمايد كه نيازمند به زكات ديده نشود.» اين روايات نشان مىدهد كه در دوران ظهور حضرت خواستها و اميدها و آرزوهاى انسانها ومستضعفان نه تنها از ياد برده نشده بلكه حتى در صدر توجّه و عنايت قرار گرفته است.
3 – ايجاد اصلاحات گسترده و آبادانى فراگير
يكى از آرزوهاى ديرين مستضعفين آبادانى فراگير، عمومى و جهانى است ؛ به گونهاى كه ديگر جهان سوم، و كشورهاى عقب ماندهاى در كار نباشد. اين آرزو در دوران حضرت مهدى (عج) تحقق عينى خواهد يافت.توسعه عمومى
امام باقر (ع) فرمود: «اِذا قامَ القائِمُ يُوَسِّعُ الطّريقَ الاَعظم وَ يهدِمُ كُلَّ مَسجدٍ عَلى الطَّريق و يَسُدُّ كُلَّ كَوَّةٍ اِلى الطَّريقِ وَ…؛(14) چون قائم قيام كند راههاى اصلى را توسعه مىدهد و هر مسجدى را كه مانع راه باشد ويران مىسازد و هر پنجره را كه به سوى راههاى عمومى گشوده باشد و نيز هرگونه ايوان و آبريزگاه و ناودانى را كه به طرف راههاى عمومى باشد مىبندد».
2- سازندگى گسترده: امام باقر (ع) فرمود: «اَلقائِمُ مِنّا مَنصُورٌ بِالرُّعبِ مُؤَيَّدٌ بِالنَّصرِ يَبلُغُ سُلطانُهُ المَشرِقَ وَ المَغرِب… فَلا يَبقى عَلى وَجهِ الاَرضِ خَرابٌ اِلاّ عُمِّرَ؛(15) قائم ما به وسيله بيم، يارى شود و با پيروزى تأييد گردد، حكومت او مشرق و مغرب را فرا مىگيرد… سپس در تمامى روى زمين خرابى باقى نمىماند مگر آنكه آباد شود».3- استخراج گنجها و تقسيم مالها:
پيامبر اكرم فرمود:«اِنَّهُ يَستَخرِجُ الكُنُوزَ وَ يُقَسِّمُ المال؛(16) مهدى گنجها را استخراج مىكند و ثروتها را تقسيم مىنمايد.
4- باز پسگيرى حقوق
پيامبر اسلام در اين زمينه فرمود: «كار امام مهدى در باز پس گرفتن حقوق بدانجا رسد كه اگر در بُنِ دندان انسانى حق فرد ديگر وجود داشته باشد، آن را باز پس گرفته (و به صاحب حق) بر مىگرداند.»(17)
ب: نوسازى فكرى و فرهنگى و پيشرفت علم:
دوران ظهور مهدى، دوران گسترش علم و دانايى، تكامل عقل، تجديد سنت و كتاب و نوسازى فكرى همه جانبه خواهد بود. امام صادق (ع) فرمود: «اِذا خَرَجَ القائِمُ يَقُومُ بِاَمرٍ جَديدٍ وَ كِتابٍ جَديدٍ وَ سُنَّةٍ جَديدٍ و قَضاءٍ جديدٍ؛(18) هنگامى كه قائم خروج كند، امر جديد و كتاب جديد و روش جديد و داورى جديدى (با خود) مىآورد».
به نمونههايى در اين زمينه اشاره مىشود:1- رشد عقلها و تكامل انديشهها
امام باقر (ع) مىفرمايد: «اِذا قامَ قائِمُنا وَضَعَ اللّهُ يَدَهُ عَلى رؤوس العِبادِ فَجَمَعَ بِها عُقُولَهُم و كَمُلَت بِها اَحلامُهم؛(19) هنگامى كه قائم ما قيام كند خداوند دستش را بر سر بندگان مىگذارد و عقول آنها را با آن جمع كرده و افكارشان با آن تكميل مىشود».
2- پيشرفت علوم:
در حديثى از امام صادق (ع) مىخوانيم: «اَلعِلمُ سَبعَةٌ وَ عِشرُونَ حَرفاً فَجَميعُ ما جائَت بِهِ الرُّسُلُ حَرفانِ فَلَم يَعرِف النّاسُ حَتّى اليَوم غَيرَ اَلحَرفَينِ فَاِذا قامَ قائِمُنا اَخَرَجَ الخَمسَةَ وَ العِشرينَ حَرفاً فَبَثّها فى النّاسِ وَ ضَمَّ اِلَيها الحَرفَين حَتّى يَبُثَّها سَبعَةً وَ عِشرِينَ حَرفاً؛(20) علم و دانش بيست و هفت حرف (شعبه و شاخه) است. تمام آنچه پيامبران الهى (براى مردم) آوردند دو حرف بيش نبود و مردم تاكنون جز دو حرف را نشناختهاند، اما هنگامى كه قائم ما قيام كند بيست و پنج حرف (بيست و پنج شاخه و يا شعبه) ديگر را آشكار نموده و در ميان مردم منتشر مىسازد و دو حرف ديگر را به آن ضميمه مىكند تا بيست و هفت حرف كامل و منتشر گردد.»
اين حديث به روشنى جهش فوق العاده علمى عصر انقلاب مهدى (عج) را مشخص مىسازد كه تحولى بيش از 12 برابر! نسبت به علوم و دانشهايى كه در عصر همه پيامبران راستين به بشريت اعطا شده پيش مىآيد و درهاى همه رشتهها و همه شاخههاى علوم مفيد و سازنده به روى انسانها گشوده مىشود و راهى را كه بشر طى هزاران سال پيموده به ميزان 12 برابر در دوران كوتاهى مىپيمايد. چه جهشى از اين بالاتر و سريعتر؟!(21)
و به اين گونه در پرتو ارشاد و هدايت مهدى(عج) مغزها در مسير كمال به حركت در مىآيد و انديشهها شكوفا مىگردند و تمام كوته بينىها و تنگ نظريها و افكار پست و كوتاه كه سرچشمه بسيارى از تضادها و تزاحمها و برخوردهاى خشونتآميز اجتماعى است برطرف مىگردد.3- پيشرفت خارق العاده صنايع در عصر مهدويت:
يك: حل بحران انرژى: از امام صادق (ع) چنين نقل شده است:«اِنَّ قائِمَنا اِذا قامَ اَشرَقَتِ الاَرضُ بِنُورِ رَبِّها وَ استَغنَى العِبادُ مِن ضَوءِ الشَّمسِ»(22)هنگامى كه قائم ما قيام كند زمين به نور پروردگارش روشن شود و بندگان خدا از نور آفتاب بىنياز شوند.
دو: انتقال تصويرها: حضرت صادق (ع) فرمود:«اِنَّهُ تَناهَتِ الاُمُورُ اِلى صاحِبِ هذَا الاَمرِ رَفَعَ اللّهُ تَباركَ وَتَعالى لَهُ كُلَّ مُنخَفِضٍ مِنَ الاَرضِ وَ خَفِضَ لَهُ كُلَّ مُرتَفَعٍ حَتّى تَكُونَ الدُّنيا عِندَهُ بِمنزِلَةِ راحَتِهِ فَالَّكُم لَو كانَت فى راحتِهِ شَقرةً لَم يَبصُرها؛(23) هنگامى كه كارها به صاحب اصلى ولايت مهدى (عج) برسد خداوند هر نقطه فرو رفتهاى از زمين را براى او مرتفع، و هر نقطه مرتفعى را پائين مىبرد آنچنان كه تمام دنيا نزد او به منزله كف دستش خواهد بود! كداميك از شما اگر در كف دستش موئى باشد آن را نمىبيند.
از حديث فوق برمىآيد، كه در عصر مهدويت، يك سيستم نيرومند و مجهزى براى انتقال تصويرها به وجود مىآيد كه شايد تصور آنهم امروز براى ما مشكل باشد، آنچنانكه تمام جهان به منزله كف دست خواهد بود.
سه: وسيله سريع السير فوق العاده پيشرفته: از امام باقر (ع) نقل شده كه فرمود:«ذَخَرَ لصاحِبِكُمُ الصَّعبَ قُلتُ: وَ ما اَلصَّعبُ قالَ ما كانَ مِن سَحابٍ فِيهِ رَعدٌ وَ صاعِقَةٌ وَ بَرقٌ فَصاحِبُكُم يَركَبهُ اَمّا اَنَّهُ سَيَركَبُ السَّحابَ وَ يَرقى فى الاَسبابِ،! اَسبابَ السَّمواتِ السَّبعِ وَ الاَرضينَ؛(24) براى صاحب و دوست شما مهدى (عج) آن وسيله سركش ذخيره شده است راوى اين حديث مىگويد: گفتم منظور از وسيله سركش چيست؟ حضرت فرمود: ابرى است كه در آن غرش رعد و شدت صاعقه يا برق است او بر اين وسيله سوار مىشود، آگاه باشيد او بزودى بر ابرها سوار مىگردد و صعود به آسمانها و زمينهاى هفتگانه مىكند.»
شايد بتوان اين حديث را شاهدى بر پيشرفت علم در زمان حضرت مهدى (عج) دانست به صورتى .چهار: انتقال صدا و تصوير
در آن زمان به صورت همگانى و بسيار ساده است.
در حديثى از امام صادق (ع) چنين آمده است: «اِنَّ قائِمَنا اِذا قامَ مَدَّ اللّهُ شِيعَتَنا فى اَسماعِهِم وَ اَبصارِهِم حَتّى لا يَكونَ بَينَهُم وَ بَينَ القائِم بَريدٌ، يكلّمهم فَيَسمَعُونَ وَ يَنظُرُون اِلَيهِ وَ هُوَ فى مَكانِهِ ؛(25) هنگامى كه قائم ما قيام كند خداوند آنچنان گوش و چشم شيعيان ما را تقويت مىكند كه ميان آنها و قائم (رهبر و پيشوايشان) نامه رسانى نباشد، با آنها سخن مىگويد و سخنش را مىشنوند و به او مىنگرند در حالى كه او در مكان خويش است (و آنها در نقاط ديگر جهان). و همچنين فرمود: «مؤمن در زمان قائم در حالى كه در مشرق است برادر خودرا در مغرب مىبيند همچنين كسى كه در مغرب است برادرش رادر مشرق مىبيند».(26)4- احياى قرآن وسنّت
يك جامعه سالم بيش از پيشرفت علمى و صنعتى و… به آگاهى صحيح دينى آميخته با ايمان نياز دارد و جامعه دوران مهدويت چنين جامعهاى خواهد بود. امام على (ع) فرمود: «فَيُريكُم كَيفَ عَدلُ السِّيرَةِ وَ يُحيى مَيِّتَ الكِتابِ وَ السُّنَةِ؛(27) مهدى (ع) شيوه عدالت را به شما نشان مىدهد و (احكام) از بين رفته كتاب و سنّت را زنده مىسازد.»
5 – تعليم همگانى قرآن، آنچنان كه نازل شده است.
در اين باره امام باقر(ع) فرمودند:«اِذا قامَ قائِمٌ ضَرَبَ فَساطيطَ لِمَن يُعَلِّمُ النّاسَ القُرآنَ عَلى ما اَنزلَ اللّهُ؛(28) چون قائم (آل محمّد (ص)) قيام نمايد، خيمه هايى براى افرادى كه قرآن را آنگونه كه خداى نازل فرموده است به مردم مىآموزند، بر پا مىدارد.»
6- تربيت صحيح و صالح
تمدن بشرگراى امروز انسانيت را به لجن كشانده و بشريت را تباه نموده است. به قول يكى از منتقدان فرانسوى نظام غرب، «تمدن جديد كه به هنگام حركت آغازين خود مىخواست “انسان گرا” باشد به انسان آنچنان اصالتى داد كه آغاز و انجام همه چيزش كرد، اكنون به ماجرائى اين چنين شگفت دچار شده (كه) در روزگار ما، تار و پود مفهوم انسان از هم گسسته است… به هر حال، تمدنى كه خودرا “انسان گرا” مىناميد نظامى از آب درآمده است كه آدمى را تحقير مىكند و مىفريبد و سرانجام نابودش مىسازد. تحقير آدمى در اين معنى و از اين راه است كه تمدن مذكور، انسان را به دستگاهى مركب از يك سلسله وظائف كمى مادّى و به ماشينى منحصراً توليد كننده و مصرفكننده تبديل مىنمايد.»(29) در چنين روزگارى اميد بشريت به دوران مهدويت دوخته شده است كه در آن دوران در كنار دستيابى انسانها به غناى مالى، از غناى قلبى و روحى بهرهمند گردند.(30) و در كنار اتمام نعمت و وفور ثروت، به اخلاق و فضيلتهاى انسانى راه يابند؛(31) كينهها ريشه كن گردد (32)و دروغ و تزوير و نامردمى در روابط اجتماعى جاى خود را به يك رويى و يك رنگى بدهد.
ج – امنيّت همه جانبه
از مهمترين نيازهاى اساسى بشر، نياز به امنيّت است، آنهم امنيّت همه جانبه، امنيّت حقوقى، اجتماعى، اقتصادى، روانى، قضائى و…
آنچه از حجم بسيارى از روايات مهدويت بر مىآيد، نشان مىدهد كه دوران مهدى (عج) دوران امنيت همه جانبه، آن هم به معناى واقعى آن است.
در روايتى از امام صادق (ع) در تفسير آيه شريفه «وَعَد اللّهُ الَّذِينَ آمَنُوا مِنكُم وَ عَمِلُوا الصّالِحاتِ ليَسَتَخلِفَنَّهم فِى الاَرضِ كَما استَخلَفَ الَّذينَ مِن قَبلِهِم وَلَيُمَكِّنَنَّ لَهُم دينَهُم الَّذِى ارتَضى لَهُم وَ لَيُبَدِّلَنَّهُم مِن بَعدِ خَوفِهِم اَمناً؛(33) خداوند به كسانى از شما كه ايمان آورده و عمل صالح انجام دادهاند وعده داده كه آنها را حكمران روى زمين خواهد كرد، همان گونه كه به پيشينيان آنها خلافت روى زمين را بخشيد، و دين و آيينى را كه براى آنها پسنديده، پابرجا و ريشه دار خواهد نمود و ترسشان را به امنيت تبديل خواهد ساخت.» وارد شده است كه آن حضرت فرمود: «هُوَ القائِمُ وَ اَصحابُهُ؛(34) او (كه ايمان آورده و عمل صالح انجام داده است) حضرت مهدى و اصحاب او مىباشد.»
در ذيل به چند روايت درباره امنيت در ابعاد مختلف در دوران ظهور اشاره مىشود:1- امنيّت قضائى:
امام على (ع) فرمود:«لَيَنزِعَنَ عَنكُم قُضاةَ السَّوءِ؛(35) او (مهدى) قاضيان زشت (كردار)را بر كنار مىكند». و امام صادق (ع) فرموده:«اِذا قامَ قائِمُ آلِ مُحَمَّدٍ (ع) حَكَمَ بَينَ النّاسِ بِحُكمِ داوُدَ لايَحتاجُ اِلى بَيِّنَةٍ يُلهِمُهُ اللّهُ تَعالى فيحَكُمُ بعلمه؛(36) هنگامى كه قائم آل محمد قيام كند، در بين مردم به حكم داود (ع) حكم خواهد كرد كه نيازى به بيّنه ندارد. خداوند به او الهام مىكند، سپس با علم خود حكم مىكند.»
2- امنيّت راهها
در قسمتى از حديثى كه از امام صادق (ع) نقل شده مىخوانيم: «اِذا قامَ قائِمُ… آمَنَت بِهِ السُّبُلُ؛(37) هنگامى كه قائم قيام كند… جادهها در پرتو وجودش امن و امان مىگردد».
3- امنيّت حقوقى
پيامبر اسلام (ص) مىفرمايد: «يَبلُغُ مِن رَدِّ المَهدِىِّ اَلمَظالِمَ حَتّى لَوكانَ تَحتَ ضِرسِ اسنانٍ شَىءٌ اِنتَزَعَهُ حَتّى يَرُدَّهُ ق بركات خود را ظاهر مىكند و كسى را براى انفاق و صدقه و كمك مالى نمىيابند زيرا همه مؤمنان بىنياز و غنى خواهند شد.(38)
پىنوشتها: –
1. سالنامه مكتب تشيّع،مصاحبات استاد علاّمه طباطبايى باهانرى كربن درباره شيعه شماره 2، 1339 ه.ش به نقل از مهدى پيشوائى، سيره پيشوايان ص 722.
2. انبياء، ص 105 – 106.
3. عهد عتيق فارسى، مجمع بريتانيائى كتب مقدسه،1878، مزمور 37 جمله 9 به نقل از تفسير نمونه،ج 13، ص 520.
4. همان، مزمور 37، جمله 27.
5. ابوعلى طبرسى، مجمع البيان (بيروت).
6. سوره قصص، آيه 5.
7. نورالثقلين، ج 4، ص 11 به نقل از آية اللّه مكارم شيرازى؛ تفسير نمونه، ج 16، ص 18.
8. نهج البلاغه، ترجمه محمد دشتى، ص 672، كلمات قصار، شماره 209.
9. سوره توبه، آيه 33.
10. سوره فتح، آيه 28؛ سوره صف، آيه 9.
11. ملامحسن فيض كاشانى، تفسير الصافى (بيروت، مؤسسة الاعلمى للمطبوعات چاپ دوّم، 1402 ه)ج 2 ص 338.
12. شرح صدوق، كمالالدين و تمام النعمة(قم، جامعه مدرسين، 1405) با تعليقه على اكبر غفارى ص 372 – 373 و 318.
13. همان، ص 645حديث 6.
14. كنجى شافعى، البيان فىاخبار صاحب الزمان (قم، جامعه مدرسين 1409)، ص 99.
15. محمد تقى موسوى اصفهانى، مكيال المكارم، ج 1، ص 118.
16. شيخ عباس قمى، مفاتيح الجنان، زيارت صاحب الامر، ص 1055.
17. كامل سليمان، يوم الخلاص (بيروت، دارالكتاب اللبنانى، 1402 ه.ق) ،ص 395.
18. علل الشرايع، شيخ صدوق، ص 161.
19. محمد باقر مجلسى، بحارالانوار (تهران، دارالكتب الاسلاميه، 1398 ه.ق)، ج 52، ص 212.
20. شيخ طوسى، الغيبة،(مؤسسة المعارف الاسلامية 1411 ه.ق)، ص 475.
21. ابوالقاسم خوئى، منهاج البراعه (قم، بنياد فرهنگى امام المهدى 1405 ه.ق) ج 8، ص 353.
22. آية اللّه لطف اللّه صافى، منتخب الاثر (قم، نشر كتاب،1373 ه.ق)، ص 472.
23. كورانى موسوعة احاديث الامام المهدى (قم، مؤسسة المعارف الاسلاميّه، 1411) ج 1،221.
24. بحارالانوار (پيشين)، ج 53،ص 352و ص 349 و ر ك حر عاملى، اثبات الهداة، ج 7،ص 83.
25. بحارالانوار(پيشين)، ج 12،ص 182.
26. ر- ك موسوعة احاديث المهدى (پيشين)، ج 4، ص53.
27. ر ك آية اللّه ناصر مكارم شيرازى، مهدى انقلابى بزرگ (قم مطبوعاتى هدف)، ص 293.
28. بحارالانوار (پيشين)، ج 52،ص 328 روايت 47.
29. همان، ج 52،ص 328، روايت 46.
30. همان، ج 12، ص 182.
31. منتخب الاثر (پيشين)، ص 483.
32. همان.
33. نهجالبلاغه، محمد دشتى، خطبه 138،ص 256.
34. ميرجهانى، نوائب الدهور(كتابخانه صدر، 1369)، ج 3، ص 409.
35. ر – ك روژه دو پاسكيه، اسلام و بحران عصر ما، ترجمه دكتر حسن حبيبى، ص 18 – 21.
36. (پيشين)، ج 84،ص 51.
37. همان، ص 123.
38. منتخب الاثر(پيشين)، ص 374.
39. سوره نور، آيه 55.
40. ر – ك: الغيبة (پيشين)، ص 240.
41. بحارالانوار (پيشين)، ج 51،ص 120، ح 23.
42. مرحوم كلينى، الكافى (دارالكتب الاسلاميّه)، ج 1، ص 509.
43. بحارالانوار، ج 52، ص 339.
44. بحارالانوار،ج 53،ص 338.
45. موسوعة احاديث المهدى (پيشين)، ج 1، ص 221.
46. كمال الدين (پيشين) ،ص 653.
47. روزنامه جمهورى اسلامى 14/7/79 .
48. بحارالانوار، ج 52، ص 338.