دشمنت را بشناس!

 

دشمنت را بشناس!

نوشته: حسن زعرور

هنوز بسيارى افراد، اطلاع رسانى و تبليغات دشمن صهيونيستى را نمى‏شناسند و نمى‏دانند كه افرادى مانند دايان، نتانياهو و شارون تا چه حد بر سياستگذارى رژيم صهيونيستى و كادر رهبرى اين رژيم تأثيرگذار هستند.
ساختار شخصيت يهوديان و رژيم عبرى به گونه‏اى است كه صلح ميان اعراب و اسراييل به هر شكل محال بنظر مى‏رسد. با نگاهى گذرا به ضعف شخصيتى اعراب و عقب نشينى‏هاى آنان در مقابل امتياز ندادن طرف صهيونيست به راحتى مى‏توان به اين امر پى برد.
براى اسراييلى‏ها مسأله، بودن يا نبودن يا باصطلاح هستى و نيستى است. آنها معتقدند كه عرب‏ها يا بايد يهودى شوند و يا از فلسطين بروند. از اين رو نه فقط ارتش بلكه مردم اسراييل نيز دفاع از اين ايده و تحقق آن را در افزايش و تقويت توان دفاعى خود مى‏دانند. اين همان فرهنگ نظامى گرى غير قابل كنترل است كه مسائل امنيتى و جاسوسى ابعاد پيچيده‏ترى به آن بخشيده است.
اما رژيم اسراييل اينك در وضعيتى قرار دارد كه بايد بازارهاى عربى را به چنگ آورد. لذا ما شاهد آن هستيم كه برخى يهوديان از امكان ادغام يهوديان با اعراب سخن مى‏گويند به همين دليل مى‏توان دريافت كه چرا برخى فرماندهان خونخوار و سفاك صهيونيست كه در گذشته از هيچ جنايتى فرو گذار نكردند اينك تبديل به كبوتران صلح با اعراب شده‏اند علت آن است كه رهبرى عالى رژيم صهيونيستى بر اساس نيازها و منافع خود سياستگذارى مى‏كند. اما اين رهبران چه كسانى هستند؟
ماشين جنگى اسراييل پايه اصلى جامعه اسراييل را تشكيل مى‏دهد و فرماندهان نظامى از زمان جنگ سال 1967 ميلادى در تمام اركان سياسى و مديريتى غير نظامى رخنه كردند و باصطلاح مركزيت تصميم‏گيرى را در دست گرفتند. در رژيم اشغالگر قدس نيروهاى نظامى مسئول امنيت ملى و حفاظت از رژيم به شمار مى‏روند.
اين در حالى است كه نظام سياسى اسراييل از مجموعه‏اى متنوع و رنگارنگ از احزاب و قوم گراها (يهوديان عرب) مذهبى‏ها (ارتودوكس‏هاى سنتى مذهبى)، ملى گرا (اشكنازها)، و ايدئولوگ‏ها (سوسياليست‏ها و ليبرال‏ها).
در اسراييل 50 % از هزينه‏ها و بودجه صرف امور نظامى مى‏شود اما جالب اينجاست كه هيچ يك از احزاب و گروهها با هر ماهيت و گرايش مخالفتى با اين مسأله ندارند. امرى كه جامعه اسراييل را به حامى سرسخت و هميشگى نيروهاى نظامى و دولت‏هاى ميليتاريست تبديل كرده و به تمام اركان حتى غير نظامى رنگ و بوى نظامى بخشيده است.
از اين رو مى‏توان دريافت چرا جامعه اسراييل جنگ عليه اعراب و فلسطينى‏ها را جنگ‏هايى ضرورى يا پيشگيرانه مى‏داند و از آن حمايت مى‏كند.
ماشين جنگى اسراييل در واقع از اجزايى تشكيل شده كه فرماندهان صهيونيست هر يك گوشه‏اى از آن را اداره مى‏كنند و هدف همه ادامه روند نظامى گرى جامعه صهيونيستى است. اين ماشين مورد حمايت شديد مسئولان بلند پايه نظامى و صنعت گران بزرگ قرار دارد و از تأثير بسزايى در هزينه‏ها، آمادگى براى جنگ و همچنين امنيت ملى برخوردار است. در زمينه استراتژى بلند مدت رژيم صهيونيستى بايد گفت كه اين استراتژى حول سه محور قرار دارد:
1. اسراييل پيوسته در حال جنگى بى‏پايان است.
2. امنيت اسراييل قادر به تحمل خطر نيست.
3. اسراييل بايد در زمينه مسائل مختلف بويژه امنيت ملى به خود متكى باشد.
به همين سبب رهبران سياسى رژيم حتى با وجود امضاى پيمان صلح با مصر، اردن و تشكيلات خودگردان فلسطين هزينه‏هاى نظامى و شمار نيروى انسانى را كاهش نداده و روند ترور شخصيت‏هاى فلسطينى را در اين كشورها متوقف نكردند زيرا هرگز قادر نيستند سازى مخالف با اين ماشين جنگى كه مركب از نيروهاى نظامى، اداره اطلاعات، وزارت دفاع و صنايع نظامى است، بزنند.
علاوه بر آن ماشين جنگى اسراييل حتى كميته‏هاى خدمات، امنيت غير نظامى، واحدهاى مبارزه با تروريسم، سازمان‏هاى دينى و غير نظامى، موساد، پليس،گارد مرزى، شركت‏هاى سرمايه گذارى و بازرگانى، بانكها، ادارات برق، پالايشگاههاى نفت، شركت‏هاى هوايى و صنايع را نيز در بر مى‏گيرد. به عنوان مثال ستاد پشتيبانى ارتش براى اجراى طرح توسعه و امروزينه سازى تانكهاى ميركافا، چهار هزار كارگر، 160 كارگاه، و 500 واحد غير نظامى را بكار گرفت. همچنين شركت رافائل كه در زمينه امور نظامى فعاليت دارد نيز براى ساخت سيستم سلاح‏هاى فرعى 150 كارخانه غير نظامى را با كليه پرسنل آن مورد استفاده قرار داد.
همين مسائل باعث شده كه رژيم غاصب صهيونيستى از يك وارد كننده به يك صادر كننده سلاح به كشورهاى مختلف جهان از جمله، زئير، هندوراس، اوگاندا، كنيا، اتيوپى، تايوان، هند و تركيه تبديل شود.
در اين ميان مديران اين ماشين جنگى براى پيشبرد اهداف خود به چهار شيوه عمل مى‏كنند كه عبارتند از:
1. بسيج جامعه اسراييل حول سمبل قدرت نوين يهود.
2. اعطاى نقش به دستگاههاى امنيتى براى نظارت و تأثيرگذارى بر تصميم‏گيرى‏ها.
3. قرار دادن نهادهاى مذهبى زير نظر ماشين جنگى اسراييل.
4. كنترل و هدايت دستگاهها و نهادهاى اقتصادى.
در پايان بد نيست به اين سخن بن گوريون درباره استراتژى رژيم صهيونيستى اشاره كنيم، آنجا كه گفت: مرزهايمان گسترش و توانمان افزايش يافت. ما بايد هر روز نيرويى جديد را وارد كنيم و در دوره آتش بس با اعراب، به مهاجرت و اسكان دست بزنيم…
حال با توجه به چنين سخنانى و همچنين نظامى‏گرى گسترده رژيم اشغالگر قدس، به راستى كدام فرد عاقل مى‏تواند صلح ميان اعراب و اين رژيم را باور كند؟