عدالت اجتماعى در عصر ظهور
محمد آصف عطائى
اين مقاله توسط مركز فرهنگ و معارف قرآن دفتر تبليغات اسلامى تهيه شده است
عدالت يك تكليف الهى و اصل محبوب مطابق با خواست و فطرت انسان و موجب تعالى بشر در حوزههاى مختلف زندگى فردى و اجتماعى است و جامعهى بشرى هم از ابتدا، تا حال آرزوى روزى را داشته و دارد كه در آن، ظلم، تبعيض و بىعدالتى در تمام چهره و ابعادش، نابود شود و نسيم ملايم عدالت و برابرى در تمام زواياى زندگى انسانهاى دردمند و رنجيده، نفوذ كند، دردهاى كهنه و قديمى بشر، ناشى از ظلم و بىعدالتى را با داروى شفابخش عدالت و برابرى، مرهم نهاده و التيام بخشد.
ولى دريغ و درد كه اين ايده و آرزو، تا حال محقق نگرديده و تعبيرى براى اين رؤياى شيرين، پيدا نشده است، اكنون اين سؤال مطرح است كه آيا انسانهاى دردمند و تشنهى عدالت و برابرى، تا ابد در حسرت اين آرزوى ناپيدا و رؤياى تعبير نشده، خواهند سوخت؟ يا روزى اين خواب خوش و شيرين، تعبير خواهد شد، و آمال و آروزهاى ديرين بشر دردمند، محقق شده و مصداق عينى و خارجى پيدا خواهد كرد؟
دين مبين اسلام به عنوان دين جاويد و جهانى، پرسشها و ابهامات مطرح شده، پيرامون آينده بشر را با صراحت و روشن، پاسخ داده است. قرآنكريم در آيات گوناگون و مختلفى از سنتِ پيروزى حق بر باطل(1)، خلافت و وراثت مؤمنان و صالحان در زمين(2)، جهان شمولى دين خدا(3)، استقرار آيين خدا پسندانه و تحقق صلح و امنيت جهانى(4) و بالاخره غلبهى راه و رسم عادلانهى انبياء و پيامبران الهى… خبر مىدهد و مىفرمايد: «ما در كتاب زبور، پس از ذكر چنين مرقوم كرديم كه در آينده صالحان و پاكان، وارثان زمين خواهند شد و روى زمين براى هميشه از عناصر و حاكميت جور و ستم، پاكيزه، خواهد شد. به راستى كه در اين، پيامى است براى عبادت كنندگان».(5)
و در آيهى ديگر مىخوانيم: «خداوند به افرادى كه ايمان آوردهاند و عمل صالح انجام دادهاند وعده مىدهد كه آنها را قطعاً خليفهى روى زمين خواهد ساخت… و دين و آيينى را كه براى آنها پسنديده، پا بر جا و ريشهدار خواهد كرد، خوف و ترس آنها را به امنيت و آرامش تبديل خواهد نمود».(6)
انبوهى از احاديث و روايات كه از رسولگرامى اسلام(ص) و ائمه(ع) نقل شده است، اين حقيقت را روشن ساختهاند كه سنن وعده شدهى الهى، مبنى بر نابودى ظلم، جور و بىعدالتى و استقرار نظام عدالتگسترى كه در آن دين خدا بر همهى اديان و مذاهب انحرافى، پيروز شده، پاكان و صالحان، ادارهى امور جامعه را به دست گيرند، در زمان ظهور آخرين خليفهى خداوند و وصى حق در زمين، حضرت حجت(عج) محقق خواهد شد و آن حضرت با شمشير عدالتگستر خويش، تمامى نظامهاى فاسد را از بين برده و گوهر گمشدهى بشر يعنى عدالت اجتماعى را در پهندشت هستى به وجود خواهدآورد.
لذا در حديث شريفى مىخوانيم: «هنگامى كه قايم قيام كند، عدالت در جامعه پياده خواهد شد و با حاكميت عدالت و برابرى، ظلم و جور نابود شده و از امنيت كامل در مسير عبور و مرور مردم «در كل جهان» به وجود خواهد آمد… حقوق غضب شدهى مردم، گرفته شده و به صاحبانشان مستردد خواهد شد…»(7)عدالت اجتماعى در عصر:
از ويژهگيهاى منحصر به فرد دوران حكومت حضرت مهدى(عج) كه در روايات و احاديث معصومين(ع) فراوان ذكر شده و مورد تاكيد و توجه قرار گرفته و از برجستگى خاص برخوردار مىباشد استقرار عدالت اجتماعى، در تمام زواياى زندگى جامعهاى بشرى است، تعبير: «يملا الارض قسطاً وعدلاً كما ملئت ظلماً وجوراً؛ تعبير آشنايى است كه از طرق مختلف، در دهها حديث كه دوران طلايى و زندگىساز عصر ظهور را ترسيم مىكنند، آمده است و در پرتو اصل محبوب و دوست داشتنى عدالت اجتماعى است كه نابسامانىهاى سياسى، ستم اجتماعى و ظلم اقتصادى، كه زائدهاى نظام ظالمانه اى تبعيض، ستم و بىعدالتى است، سامان مىيابد، و همگان، جامه اى عافيت، سلامت و كرامت بر تن خواهند كرد، و اين جملهى حضرت على(ع) كه : «از عدالت خود، لباس عافيت بر تنتان كردم»(8) با اجراى احكام، قوانين و حدود الهى و حاكميت عدالت اجتماعى در عصر ظهور، به معناى واقعى كلمه در كل جهان، تبلور عينى و تحقق خارجى پيدا خواهدكرد.
لطافت و نسيم زندگى ساز عدالت اجتماعى در عصر ظهور، طبق حديث شريف از امام صادق(ع)(9) تا اقصى نقاط جهان و زواياى ناپيداى منازل و خانههاى مردم، نفوذ كرده، مأمن و مسكن آنان را گرما و حرارت خاص و ويژهاى خواهد بخشيد، و در پرتو حرارت و گرما و لطافت عدالت اجتماعى و بستر مناسب آن عصر و زمان است كه: دين و دنياى مردم، حيات انسانى و زندگى معنوى جوامع بشرى، سر و سامان گرفته و همه چيز، جان تازهاى خواهد گرفت.محورهاى عدالت در عصر ظهور:
الف. عدالت در تقسيم بيت المال:
فراهم آوردن رفاه و آسايش، و ايجاد شرايطي كه در آن، آحاد جامعه جهاني ، كفاف زندگي داشته و اضطراب و نگرانى، از اين ناحيه، احساس نكند در سرلوحهى برنامههاى كارى حكومت حضرت مهدى(عج) قراردارد، حضرت با توزيع عادلانهى بيتالمال و درآمدها و نظارت دقيق به دستگاههاى اقتصادى حكومت، زمينه لازم براى رفاه و آسايش همگانى را فراهم خواهند كرد. و در راه فقرزداى و تأمين معيشت مردم، جدّيت و تلاش خاصى از سوى مأمورين حكومتى، صورت خواهد گرفت، به گونهاى كه ساكنان آسمانها و زمين، از شرائط به وجود آمده، راضى و خشنود خواهند شد.
ابوسعيد خدرى مىگويد: «پيامبر(ص) فرمود: به مهدى بشارتتان مىدهم او به هنگام اختلاف مردمان از ميان امت من، ظهور خواهدكرد، و ساكنان آسمانها و زمين از او خشنود خواهند شد او مال را درست درست تقسيم مىكند مردى پرسيد: درست درست چيست؟ فرمود: ميان همه مساوى(10) و در حديث ديگر مىخوانم كه: مهدى(عج) ميان مردم، در تقسيم اموال، به مساوات رفتار، مىكند به طورى كه ديگر نيازمند و محتاجى يافت نمىشود.(11)ب. عدالت در انتخاب افراد شايسته:
ياران حضرت مهدى(عج) و افرادى كه شايستگى و افتخار انتخاب براى خدمتگذارى در حكومت جهانى آن حضرت را نصيب خواهند شد، افراد سست عنصر و بىارادهاى كه دين را به دنيا بفروشند، و براى احراز، حفظ و نگهدارى پست و مقام «يتشبث بكل حشيش» به هر نيرنگى، متوسل شوند نخواهند بود بلكه كارگزارانى آن حضرت، افراد شايسته و وارسته خواهند بود كه جسم و جان شان و روح و روان شان را در مدرسه عشق و ايمان، پرورش و صيقل دادهاند و با تمام وجود، در خدمت آن حضرت قرار گرفته و شب و روز، براى پيش برد و اجراى برنامههاى اصلاحى حضرت، تلاش و فعاليت خواهند كرد، افرادى كه ترس از خدا، و پايبندى به تعهد و تكليف، با گوشت، پوست و خون آنها عجين شده است ايمان به خدا، عشق خدمت به جامعه بشرى و كسب رضاى امام زمانشان، روح و روان آنها را در خود گداخته است.
احاديث و رواياتى كه ويژگى ياران پاك باخته حضرت مهدى(عج) را بيان مىكنند، فراوان است از جمله حضرت على(ع) مىفرمايد: «به هوش باشيد كه مهدى زيباترين انسانها، در سيما و كاملترين آنها در اخلاق و ارزشهاى معنوى و انسانى است هنگامى كه قيام كند ياران اصلى او كه شمارشان 313 نفر و به شمار ياران پيامبر(ص)، در جنگ بدر است، همگى بسان شيرانى، از قرارگاه خويش خارج گشته و بر گرد آن گرامى، حلقه مىزنند آنان به راستى بسان پاره آهنى هستند اگر بر متلاشى نمودن كوهها تصميم بگيرند آنها را نابود مىسازند آنان خدا را آن گونه كه شايسته است به يكتاى و يگانگى مىپرستند، شبانگاهان نداى دلنواز نيايش و گريههاى آنان از خوف خدا، بسان مادران جوان مرده، طنينافكن است، شب زنده دارند و روزه گيران، از نظر معنوى و اخلاقى همه بسان هم هستند گويى يك پدر و مادر آنان را پروراندهاند و دلهايشان، لبريز از مهر و خيرخواهى… است به هوش باشيد كه نام بلند آنان را مىدانم و از شهرهاىشان نيز آگاهم.»(12)
از سوى ديگر، اعمال و رفتار كارگزاران حكومت جهانى در عصر، ظهور، به شدت مراقبت خواهد شد، مأموران مخفى حكومت مركزى، قبل از آنكه مردم را زير نظر گيرند، به اعمال و رفتار كارگزاران حكومت مىنگرند زيرا: اگر مجموعهى مديران يك جامعه، صالح، عادل و متعهد باشند منبع و خواستگاه اصلى تزريق شايستگى به رگها و شريانهاى كل جامعه، پديد خواهد گشت.(13)
امام على(ع) مىفرمايد: «مهدى(عج) قاضيان زشت كار را كنار مىگذارد و دست سازشكاران (رشوه بگيران) را از سرتان كوتاه مىكند و حكمرانان ستم پيشه را عزل مىنمايد و زمين را از افراد پست و خائنين پاك مىسازد».(14)
و در جاى ديگر مىفرمايد: «عمّال و كارگزاران حكومتهاى جور را، بر آن همه كار بد كه كردهاند مؤاخذه مىكند»(15) و در حديث ديگرى مىخوانيم: «مهدى بخشنده است او درباره عمّال و كارگزاران و مأموران دولت خويش، بسيار سختگير است و با ناتوانان و مستمندان بسيار دل رحم و مهربان است».(16)
با سختگيرى و اعمال روش دور از نرمش و چشمپوشى درباره كارگزاران حكومت و مجريان امور، امام موفق مىشود روشهاى عادلانه خويش را در جامعه ، جامه عمل بپوشاند و نمونه كامل و آرمانى حكومت و نظام دادگستر را به همگان بنماياند، و اصلىترين مشكلى را كه همه حكومتهاى بشرى در طول تاريخ گرفتار آن بودهاند از ميان بردارد، در دوران آن امام منجى، نخست از كارگزاران و دستاندركاران و همه مجريان امر، خواسته مىشود كه به موازين عدالت، پايبند باشند و بدان عمل كنند و بدينسان اين اقدام عملى مهم، از متصديان امور به ديگران سرايت مىكند…»(17)ج. عدالت در اجراى قانون:
در طول تاريخ بشر، افراد زيادى بودهاند كه: در سخنرانيها، كتابها، مقالات و سرودههاى خود، مطالب جالب، شيرين و مهيج درباره عدالت، برابرى، و مساوات، گفتهاند، نوشتهاند و سرودهاند ولى همين سخنوران توانا و نويسندگان چيرهدست، شعرا و ادباى نامدار و متكلمان، فيلسوفان نامى، هنگامى كه خود بر مسند قدرت تكيه زده و به پست و مقامى رسيدهاند، و در ميدان عمل و محك تجربه قرار گرفتهاند، برخلاف گفتار و نوشتار خويش، عمل كردهاند و با سيهروى، در معركهى امتحان و آزمايش، مواجه شدهاند.
حضرت على(ع) در يك جملهى كوتاه اين واقعيت تلخ را اين گونه بيان مىفرمايد: «حق و عدل، وسيعترين ميدانها را به هنگام گفتن دارد، تنگترين و مشكلترين ميدان را در مقام عمل و اجراى قانون و دادن حق به صاحبان آن».(18) اما در عصر ظهور حضرت مهدى اين گونه نخواهد بود زيرا: اوّلاً: او معصوم است و منزّه از هر خطا و اشتباهى و ثانياً: با توجه به علم امامتى كه خداوند به او داده است، چهره واقعى افراد جانى، ستمكار و قانون شكن را مىداند و مىشناسد، لذا آن امام همام، براى استقرار نظام ارزشمند الهى و اصلاح جامعه و محيط امن و آرام، افراد جانى و بزهكار را شناسايى و تاديب خواهد كرد. حتى افراد و اشخاص كه در خفا و پنهانى، مرتكب جرم و جنايت شده و به حقوق ديگران تجاوز كنند، حضرت مهدى(عج) آنان را شناسايى و به كيفر اعمال ننگينشان خواهد رساند و همين امر باعث مىشود كه افراد جانى و بزهكار، دست و پايشان را جمع كرده حتى در خفا و پنهانى هم، جرأت و جسارت گناه، معصيت، تخلّف و حرمت شكنى را نداشته باشند.
امام صادق(ع) مىفرمايد: «گاه اتفاق مىافتد كه فردى در كنار مهدى(عج) ايستاده و سخن مىگويد، كه آن حضرت دستور مىدهد گردنش را «به خاطر جنايت مخفيانهاش» بزنند و آنگاه است كه در شرق و غرب عالم جنايتكارى نمىماند مگر از آن پيشواى عدالتگستر و آگاه ، حساب مىبرد.(19) در حديث ديگر از امام صادق(ع) نقل شده است كه «دنيا به پايان نخواهد رسيد تا بزرگ مردى از خاندان ما قيام نمايد، او به سبك داوود، حكومت و داورى خواهد كرد و از دلايل و گواهان نخواهد پرسيد، حق هر كس را به او اعطا خواهد كرد».(20)
باز از امام صادق(ع) نقل شده است كه: «هنگامى كه قايم آلمحمد(عج) قيام نمايد، ميان مردم به سبك داوود حكومت و داورى خواهد كرد و نيازى به دليل و برهان ندارد خداوند به او الهام كرده و او با علم و آگاهى خويش، داورى و حكومت مىكند و هر گروهى را از آنچه نهان مىدارند با خبر مىسازد.»(21)
حتى درباره قضات و نمايندگان كه حضرت مهدى(عج) به نقاط مختلف جهان گسيل مىدارد، اين گونه مىخوانيم كه: «هنگامى كه قايم(عج) قيام كند به هر منطقه و شهرى، فرستادهاى آگاه و پروا پيشه، گسيل مىدارد و به او مىگويد: برنامه كارى تو در كف دست توست، از اين رو، هرگاه كارى برايت پيش آمد كه راه حلّ آن را نفهميدى و داورى در آن را نشناختى، به كف دست خود نظاره كن و آنچه در آن يافتى عمل نما.»(22)
با توجه به احاديث فوق الذّكر، مىتوان گفت: هر مجرم و گناهكارى كه در خور كيفر باشد، امام مهدى(عج) براساس علم امامت خود، عمل كرده و حرمتشكنان قوانين الهى و اجتماعى را به جزاى اعمال ننگينشان خواهند رساند، و منتظر گواهى گواهان و اقامهى دلايل و مدارك از سوى مدعى نخواهد ماند و به سوگندهاى دروغين، از سوى طرفين دعوا، توجه نخواهد كرد، و آنچه حق و عدالت است، آن را ملاك قرار داده و براساس آن، حكم و داورى نموده و با اجراى دقيق احكام الهى، آزادى و امنيت به معناى واقعى كلمه را به جامعه جهانى عرضه خواهد كرد، امنيتى كه در آن، جان، مال، ناموس، حيثيت و آبروى افراد حفظ خواهد شد، و انسانها، ديگر از ناحيه تضييع حقوقشان، دلهره، اضطراب و نگرانى نخواهند داشت.
از خدا مىخواهيم هر چه سريعتر، موانع ظهور آن اميد محرومان و مستضعفان را مرتفع ساخته و لباس فرج، بر اندام و قامت مباركش بپوشاند و با ظهور آن فرزانه فضيلت سمبل فضيلت و كرامت، اسوهى تقوا و عدالت و منتقم آلعلى و محمد(ص) به تمامى نامردىها و نامردمىها پايان داده، ظلم و بىعدالتى را از كل جهان، ريشهكن سازد و با اجراى احكام و قوانين ارزشمند الهى و انسانى به دست نازنين آن يگانه دوران، امنيت و آزادى و عدالت اجتماعى را به ارمغان آورده و با داروى شفابخش دين، زخمهاى كهنه و دردهاى ديرين انسانهاى مظلوم و مستضعفان التيام بخشد.
به اميد آن روزپىنوشتها: –
1) اسراء/ 81 و انفال 7 – 8.
2) انبياء/ 105 – 106 و قصص/ 5.
3) توبه/ 33 و صف/ 7.
4) نور/ 55.
5) نور/ 105 – 106.
6) نور/ 55.
7) منتخب الاثر، باب 43، حديث 1، ص 379.
8) نهج البلاغه، خطبه 87:«والبستكم العافية من عدلى».
9) بحارالانوار، ج 52، ص 362: «…اما والله ليدخلن «القائم» عليهم عدله جوف بيوتهم كمايدخل الحروا …».
10) منتخب الا ثر، ص 147: … قال رسول اللَّه(ص): «ابشّركم بالمهدى يبعث في امتي علي اختلاف الناس و يرضي عنه ساكن السّماء و ساكن الارض يقسم المال صحاحا فقال له رجل و ما صحاحا ؟ قال: التسويه بين الناس».
11) بحارالانوار، ج 51، ص 88: «ويسوى بين الناس حتى لاترى محتاجا الى الزكاة».
12) امام مهدى از ولادت تا ظهور ، ترجمه على كرمى، ص 614: «الا وان المهدى احسن الناس خلقا و خلقا ثم اذ اقام يجتمع اليه اصحابه علي عدة اهل بدر و هم ثلاثمائة و ثلاثة عشرة رجلاً كانهم ليوث قد خرجو من غاياتهم مثل زبرالحد يد لوانهم همو ا بازالة الجبال الرواسى لازالوها عن مواضعها فهم الذين وحدوا اللَّه حق التوحيده…».
13) رجوع به عصر زندگى، ص 57.
14) بحارالانوار ج 51، ص 120: «ليننزعن عنكم قضاة السوء و ليقبضنّ عنكم المراضين وليعزلن عنكم امراء الجور وليطهرنّ الا رض من كل غاش».
15) نهج البلاغه خطبه 138: «يأخذ الوالي من غيرها عمّالها علي مساوى اعمالها».
16) المهدى الموعود المنتظر، ج 1، ص 277: «المهدى سمع بالمال شديد علي العمّال رحيم بالمساكين».
17) عصر زندگى – آينده انسان و اسلام -، ص 59.
18) نهج البلاغه، خطبه 216:«فالحق اوسع الاشياء في التواصف واضيقها فى التناصف».
19) غيبت نعمانى، ص 239، باب 13، حديث 33؛ بحارالانوارج 52، ص 320: « بيناالرجل علي راس القائم(عج) يامرو ينهي اذامر «الامام» بضرب ، عنقه فلا يبقي بين الخافقين شيء الاّ خافه».
20) بحارالانوار، ج 52، ص 32؛ بصائرالدرجات، ص 278: «لاتذهب الدنيا حتي يخرج رجل مني يحكم».
21) بحارالانوار چاپ بيروت ج 52، باب27، حديث 89، ص 339: «اذاقام قائم آلمحمد(عج) حكم بين الناس بحكم داوود لايحتاج الى بينة يلهمه اللَّه تعالى و يحكم بعلمه و يخبر كل قوم بما استببطنواه»
22) غيبت نعمانى، ص 319، باب 21، حديث 8 ؛ بحارالانوار، ج 52، ص 365: «اذاقام القائم بعث في اقاليم الارض في كل اقليم رجلا … يقول له الامام(ع) عهدك في كفك فاذا ورد عليك امر لا تفهمه و لا تعرف القضاءٌ فيه فانظر الي كفك و اعمل بما فيها».