سخنان معصومان عليهم السلام دوستى با على عليه السلام

 

سخنان معصومان‏
دوستى با على عليه السلام‏

رسول‏خدا صلى‏اللّه عليه وآله وسلم:

«مَن اَحَبَّ اَن يَركَبَ سَفينَةَ النّجاةِ وَ يَستَمسَكَ بِالعُروَةِ الوُثقى و يَعتَصِم بِحَبلِ اللّهِ المَتينَ، فَليُوالِ عَليّاً بَعدى وَ ليُعادِ عَدُوَّهُ وَ ليَأتَمّ بِالهُداةِ مِن وُلدِهِ فَاِنَّهُم خُلَفائى وَ اَوصِيائى…حِزبُهُم حِزبى وَ حِزبى حِزبُ اللّهِ عزَّ وَ جلَّ وَ حِزبُ اَعدائِهِم حِزبُ الشَّيطان». (بحارالانوار، ج 23، ص 144)
هر كس كه دوست دارد سوار بر كشتى نجات گردد و به عروة الوثقى دست يابد و به ريسمان محكم الهى چنگ زند، پس بعد از من ولايت و سرپرستى على را بپذيرد و با دشمنش دشمنى كند و به هدايت كنندگان از فرزندانش بپيوندد و از آنها پيروى كند كه آنان خلفا و جانشينان و اوصياى من اند… حزب آنها حزب من و حزب من حزب خداست و حزب دشمنانشان، حزب شيطان است.

رسول‏خدا صلى‏اللّه عليه وآله وسلم:

«اَنتَ سيّدٌ فى الدّنيا و سَيِّدٌ فِى الآخِرَةِ، مَن اَحَبَّكَ فَقَد اَحَبَّنى وَ حَبيبُكَ حَبيبُ اللّهِ وَ مَن اَبغَضكَ فَقَد اَبغَضَنى وَ بَغيضُكَ بَغيضُ اللّهِ، وَالوَيلُ لِمَن اَبغَضَكَ بَعدى». (مناقب خوارزمى، ص 327)
اى على، تو آقا و سيّد در دنيا و آخرتى، هر كسى تو را دوست دارد مرا دوست داشته و دوست تو دوست خداست، و هر كسى تو را دشمن بدارد مرا دشمن داشته و دشمن تو، دشمن خداست، واى بر كسى كه تو را بعد از من دشمن بدارد.

رسول‏خدا صلى‏اللّه عليه وآله وسلم:

«يا اُمّ سَلَمَة اَتَعرِفينَهُ؟ قُلتُ: يا رَسُولَ اللّهِ هذا عَلِىُّ بنُ اَبى طالِبٍ، قالَ: صَدَقتِ هُوَ سَيِّدٌ اُحِبُّهُ، لَحمُهُ مِن لَحمى وَ دَمُهُ مِن دَمى وَ هُوَ عَيبَةُ عِلمى فَاسمَعى وَ اشهدَى»
روزى رسول‏خدا(ص) در منزل امّ سلمه بود كه على عليه السلام در زد و وارد خانه شد رسول‏خدا همين كه او را ديد فرمود: اى امّ سلمه: آيا او را مى‏شناسى؟ گفتم آرى او على بن ابى طالب است. حضرت فرمود: راست گفتى، او آقايى است كه من او را دوست دارم، گوشت او از گوشت من و خون او از خون من است و او ظرف علم من است پس بشنو و شهادت بده و… و در پايان فرمود: «لَو اَنَّ عبداً عَبَدَ اللّه اَلفَ عامٍ و اَلفَ عامٍ وَ اَلفَ عامٍ بَينَ الرُّكنِ وَ المَقامِ ثُمَّ لقَى اللّهَ عَزَّ وَ جَلَّ مُبغِضاً لِعَلِىٍ بنِ اَبى طالِبٍ وَ عِترَتى، اَكَبَّهُ اللّهُ عَلى مِنخَرَيهِ يَومَ القِيامَة فى نارِ جَهَنَّم». (فرائد السمطين، ج‏1، ص 331)
اگر بنده‏اى چند هزار سال بين ركن و مقام خدا را عبادت و بندگى كند ولى خدا را در حالى ملاقات كند كه دشمن على و عترت من باشد، خداوند او را در قيامت با صورت در آتش جهنّم مى‏اندازد.

رسول‏خدا صلى‏اللّه عليه وآله وسلم:

«يا عَلِىُّ لَو اَنَّ عَبداً عَبَدَ اللّهَ اَلفَ عامٍ و عَبَدَ اللّهَ عَزَّ وَ جَلَّ مِثلَ ما قامَ نُوحٌ فى قَومِه و كانَ بِه مِثلُ اُحُدٍ ذَهَباً فَاَنفَقَهُ فى سَبيلِ اللّهِ وَ مُدَّ فى عُمرِه حَتّى حَجّ اَلفَ عامٍ عَلى قَدَمَيهِ ثُمّ قُتِلَ بَينَ الصَّفا وَ المَروَةِ قُتِلَ مَظلُوماً ثُمَّ لَم يُوالِك يا عَلِىُّ لَم يَشُمَّ رائِحَةَ الجَنَّةِ وَ لَم يَدخُلها». (مناقب خوارزمى، ص 67)
اى على، اگر كسى خدا را به مدّت عمر حضرت نوح بندگى كند و مثل كوه احد طلا داشته باشد و در راه خدا انفاق كند، و به قدرى عمر كند تا بتواند هزار بار با پاى خود حج به جا آورد و بعد بين صفا و مروه به ناحق كشته شود امّا ولايت تو را نداشته باشد بوى بهشت به مشام او نمى‏رسد و داخل بهشت نمى‏شود.

رسول‏خدا صلى‏اللّه عليه وآله وسلم:

«اِنَّ اللّهَ عَهَدَ اِلَىَّ فى عَلِىٍّ عَهداً، اِنَّ عليّاً رايَةُ الهُدى وَ اِمام اَولِيايى وَ نُورُ مَن اَطاعَنى وَ هُوَ الكَلِمَةُ الَّتى اَلزَمَتها المُتَقينَ، مَن اَحَبّه اَحَبَّنى وَ مَن اَبغَضَهُ اَبغَضَنى».
(ينابيع المودّه، ص 134)
خداوند متعال درباره على عهدى با من بسته است كه پرچم هدايت و پيشواى اولياى من است. او روشنايى كسانى است كه مرا اطاعت كنند و على كلمه‏اى است كه لازمه متقين است، هركه او را دوست بدارد مرا دوست داشته و هركه او را دشمن بدارد مرا دشمن داشته است.

رسول‏خدا صلى‏اللّه عليه وآله وسلم:

«ما مِن مُؤمِنٍ اِلّا وَ قَد خَلَصَ وُدّى اِلى قَلبِه وَ ما خَلَصَ وُدّى اِلى قَلبِ اَحَدٍ اِلّا وَ قَد خَلَصَ وُدُّ عَلِىٍّ اِلى قَلبِه، كَذَبَ يا عَلِىُّ مَن زَعَمَ اَنَّه يُحِبُّنى وَ يُبغِضُك».
(بحارالانوار، ج 39، ص 254)
مؤمنى نيست مگر اين كه دوستى من در قلبش خالص باشد و دوستى من در قلب كسى خالص نمى‏شود مگر آن كه دوستى على در قلبش خالص شود اى على! دروغ گويد كسى كه گمان كند مرا دوست دارد و تو را دشمن بدارد.

رسول‏خدا صلى‏اللّه عليه وآله وسلم:

«مَن اَحَبَّ عَلِياً فَقد اَحَبَّنى وَ مَن اَحَبَّنى فَقَد اَحَبَّ اللّهَ وَ مَن اَبغَض عَلِيّاً فَقَد اَبغَضَنى وَ مَن اَبغَضَنى فَقَد اَبغَضَ اللّهَ، لا يُحِبُّكَ الِّا مُؤمِنٌ وَ لا يُبغِضُكَ اِلّا كافِرٌ اَو مُنافِقٌ».
(تاريخ دمشق، ج 2، ص 188)
كسى كه على را دوست بدارد، مرا دوست داشته و هر كس مرا دوست بدارد خدا را دوست داشته و هر كس على را دشمن بدارد مرا دشمن داشته و هر كس مرا دشمن بدارد خدا را دشمن داشته است. اى على! دوست نمى‏دارد تو را مگر مؤمن و دشمن نمى‏دارد تو را مگر كافر يا منافق.