شيعه كيست؟ * رسولخدا صلى اللّه عليه و آله و سلّم:
«يا عَلى! اَعْمالُ شيعَتِكَ تُعرَضُ عَلَىَّ فى كُلِّ جُمُعَةٍ» (بحارالانوار، ج 68، ص 41)
يا على! كارهاى شيعيان تو هر جمعه بر من عرضه مىشود.(بياييم كارى كنيم كه با اعمالمان قلب پيامبر خدا(ص) را مكدّر نكنيم). * امام على عليه السلام:
«شيعَتُنا اَلْمُتَباذِلُونَ فى وِلايَتِنا» (كافى، ج2، ص 236)
شيعيان ما در راه ولايت ما اهل بذل و بخشش هستند. * امام زينالعابدين عليه السلام:
«اِنَّ اَبْغَضَ النَّاسِ اِلَى اللّهِ عَزَّ وَ جَلَّ مَنْ يَقْتَدى بِسُنَّةِ اِمامٍ وَلا يَقْتَدى بِاَعمالِهِ» (بحارالانوار، ج 71، ص 178)
مبغوضترين مردم نزد خداوند عزّ و جلّ كسى است كه ادّعاى پيروى از امامى را دارد ولى در عمل به او اقتدا نمىكند. * امام باقر عليه السلام:
«ما شيعَتُنا اِلّا مَنِ اتَّقَى اللّهَ وَ اَطاعَهُ» (كافى، ج 2، ص 74)
شعيه ما نيست، جز آن كس كه از خدا پروا كند و مطيع او باشد. * امام باقر عليه السلام:
«اَلشّيعَةُ ثَلاثَةُ اَصنافٍ: صِنفٌ يَتَزيَّنُونَ بِنا وَ صِنْفٌ يَسْتَأكِلُونَ بِنا وَ صِنْفٌ مِنّا وَ اِلَينا يَأمَنُونَ بِاَمنِنا وَ يَخافُون بِخَوفِنا» (مشكاة الانوار، ص 63)
شعيه بر سه قسم است: قسم اوّل كسانى هستند كه براى كسب آبرو خود را به ما منتسب مىنمايند، قسم دوم كسانى هستند كه با نام ما نان مىخورند و قسم سوم آنها هستند كه از ما هستند و جهتگيرى آنها به سوى اهداف ماست و آنها در آرامش و خطر با ما همراهند. * امام صادق عليه السلام:
«اِنَّما شيعَةُ عَلِىٍّ مَنْ عَفَّ بَطْنَهُ وَ فَرْجَهُ» (كافى، ج 2، ص 233)
همانا شيعه على كسى است كه شكم و شهوت خود را حفظ كند. * امام صادق عليه السلام:
« لَيْسَ مِنْ شيعَتِنا مَنْ قالَ بِلِسانِه وَ خالَفَنا فى اَعْمالِنا و آثارِنا وَلكِنْ شيعَتُنا مَنْ وافَقْنا بِلِسانِه وَ قَلبِه وَاَتَّبَع آثارَنا و عَمِلَ بِاَعمالِنا» (بحارالانوار، ج 6، ص 164)
كسى كه با زبان مدّعى پيروى از ماست و در عمل و نحوه زندگى با ما مخالفت مىكند، شيعه ما نيست. شيعه ما كسى است كه با زبان و دل با ما همراه است و دنبال ما حركت مىكند و در عمل از ما پيروى مىنمايد. آنان پيروان راستين ما هستند. * امام صادق عليه السلام:
« قَوْمٌ يَزَعَمُونَ اَنّى اِمامُهُمْ وَ اللّهِ ما اَنَالَهُمْ بِاِمامٍ لَعَنَهُمُ اللّهُ، كُلَّما سَتَرتُ سَتْراً هَتَكُوهُ، اَقُولُ كَذاوَ كَذا فَيَقُولُونَ: اِنَّما يَعنى كَذا وَ كَذا، اِنَّما اَنَا اِمامُ مَن اَطاعَنى» (خصال صدوق، ج 2، ص 27).
عدّهاى مىپندارند من امام آنها هستم، به خدا سوگند من امام آنان نيستم! خدا آنها را لعنت كند! پرده بر هر رازى افكندم آن را دريدند، مىگويم: چنين و چنان (بايد كرد، آنها سخنانم را تحريف مىكنند) و مىگويند مقصود اين است كه ما مىگوييم همانا من امام كسى هستم كه از من اطاعت كند. پاورقي ها: