دانستنيهايى از قرآن‏

حركت در راه خدا
«يا أيها الذين آمنوا كونوا قوّامين لله شهداء بالقسط و لا يجرمنّكم شنآن قوم على ألاّ تعدلوا اعدلوا هو أقرب للتقوى و اتقوا الله انّ الله خبير بما تعملون» (سوره مائده، آيه 8)
اى اهل ايمان در راه خدا پايدار و استوار باشيد و گواه بر عدالت و دادخواهى باشيد. و همانا شما را نبايد دشمنى و عداوت برخى از افراد وادار سازد كه از راه راست عدالت خارج شويد. عدالت داشته باشيد (در همه جا و هر زمان) كه بى‏گمان عدالت به تقوا نزديكتر از هر كارى است و تقوا را پيشه خود سازيد كه همانا خداوند بر هر چه مى‏كنيد آگاه است.
قوّامين: جمع قوّام است. و قوام صيغه مبالغه از ” قائم ” است و معناى قوام لله كسى است كه در رفتار و كردارش كاملا رضايت خدا را مورد نظر خويش دارد و در هر زمان و مكان او را حاضر و ناظر بر اعمال خود مى‏يابد و جز خشنودى خدا انگيزه اى ندارد.
يجرمنّكم: جَرْم (بر وزن عزم) به معناى قطع است و در اينجا به معناى وادار ساختن مى‏باشد. لا يجرمنّكم: يعنى وادار نكند شما را. و برخى استادان لغت گفته‏اند: لا يجرمنّكم، يعنى لا يدخلنّكم فى الجرم. و با اين معنى يجرمنّكم از جُرم و جريمه گرفته شده يعنى اين كار شما را داخل در گناه و خطا و جرم نسازد.
شنآن: به معناى عداوت و كينه است.
اعدلوا: يعنى با عدالت رفتار كنيد چه نسبت به خويشان و چه نسبت به دشمنان.
اتقوا الله: بترسيد از عقاب خداوند و از گناهان دورى جوئيد.
ان الله خبير بما تعملون: خداوند آگاه است به كارهائى كه شما انجام مى‏دهيد، پس شمارا در كارهاى نيك پاداش بخشد و در كارهاى بد كيفر دهد.
اين آيه شريفه شباهت دارد به آيه ديگرى كه در سوره نساء وارد شده است و در آن مى‏فرمايد: «يا أيها الّذين آمنوا كونوا قوّامين بالقسط شهداء للّه ولو على أنفسكم» در اين آيه نيز خداوند مؤمنان را هشدار مى‏دهد كه دست از عدالت و دادخواهى برندارند هرچند مصالح و منافع خودشان به خطر بيفتد يا بخواهند به نفع ديگرى شهادت بدهند هرچند خواهر و برادر و نزديكترين خويشان باشند.
در شهادت ها و داوريها نبايد اغراض شخصى و هواهاى نفسى و مصالح فردى مد نظر باشد. بايد انسان تقواى خدا را پيشه خود سازد و در هر حال با تقوا حكم كند و با تقوا شهادت دهد. اين آيه صراحت دارد كه نبايد هواها دخالت در گواهى ها و داورى ها داشته باشد، كه در آن صورت جامعه به خطر مى‏افتد و ظلم حكمفرما مى‏شود و چه بسا يك گواهى نا بحق انسانهاى بى گناهى را مورد تجاوز و تعدى قرار دهد و حقوقشان را پايمال گرداند.و اگر خداى ناخواسته چنان پيشامدى پيش آيد، انسان به شدت مورد خشم و غضب خداى قهار قرار مى‏گيرد.. گو اينكه ظلم و تعدى به ديگران گاهى موجب مى‏شود كه حتى توبه شخص نيز پذيرفته نشود يا موفق به توبه نگردد و اين به خدا از همه چيز سنگين تر و وحشتناكتر است. و لذا خداوند عدالت را از هر كارى، طبق اين آيه مباركه به تقوا نزديكتر مى‏داند چه عدالت است كه حقوق فرد و حقوق جامعه را نگه مى‏دارد.
در روايتى از رسول اكرم صلى الله عليه و آله و سلم نقل شده كه فرمود: «بالعدل قامت السموات و الأرض» استوارى آسمانها و زمين بر پايه عدالت است.
يعنى تنها زندگى بشر بر روى زمين وابسته به عدل نيست بلكه تعادل نيروها و قرار گرفتن هر چيزى در جاى مناسب خود (كه اين معناى واقعى عدل است) تعادل آسمانها و زمين و تمام افلاك را نگه داشته است.
آرى.. پيوسته عدالت و دادخواهى شعار اسلام در زندگى انسانها است و قرآن از اين روى بر تربيت انسانها بر اساس عدالت تأكيد دارد و پيوسته آنان را به عدالت نسبت به دوست و دشمن سفارش مى‏كند تا اينكه تمام آرمانهاى كژ و انحرافى را از درون انسانها بزدايد و آنها را از حركت در مسير كژى بازدارد.
و اين آيه به همان خاطر نازل شده است كه اشاره به برخى از زواياى كژ در تفكر انسان بنمايد كه اين زاويه‏هاى انحرافى خواه ناخواه او را از راه مستقيم و حركت در خط الهى باز مى‏دارد.
بنابر اين در آغاز آيه، انسان مؤمن را به توجه مطلق به پروردگارش دعوت مى‏كند و از او مى‏خواهد كه جز رضايت خدا انگيزه اى براى قيام و حركت در جهان هستى نداشته باشد و همواره در وجود خود غير خدا را فرض نكند و جز توجه به او و عمل به خواسته‏هاى او توجهى ديگر نداشته باشد و اين اساس تمام دعوتهاى پيامبران و أولياى الهى است در تمام زمانها و مكانها.
پس قبل از هر چيز بايد تمام انگيزه ها و احساسات و عواطف رنگ الهى به خود گيرد و در برابر خواسته هاى خدا خاضع شود. اگر چنين شد انسان هيچ عاطفه و احساسى را در راه غلط به كار نمى‏گيرد و از هيچ حكمى جز حكم خدا پيروى نمى‏كند و بى گمان شهادت و داوريش به قسط و عدل خواهد بود. يعنى در حقيقت‏نتيجه گيرى از فراز اول آيه، همان حكم به عدالت است. زيرا مؤمن اگر خدا را در تمام اعمال و كردار و رفتار و احساس و حب و بغض مد نظر داشت و تنها رضايت او را غرض اصلى و فرعى خود دانست، در آن حالت فقط با نور خدا زندگى را مى‏بيند و با نور خدا جهان هستى را احساس مى‏كند «المؤمن ينظر بنور الله» و نور خدا انسان را از تجاوز به حريم ديگران و تعدى بر حقوق مردم قطعا باز مى‏دارد.
پس شهادت به قسط، حركت ايمان روشنگرا است در زندگى مؤمن و در چنين روح خدائى، جائى براى عداوت و صداقت، يا خويشى و كينه توزى و عصبيت نمى‏ماند و انسان با نور تقوا هميشه عدالت را مى‏بيند نه دوست را و نه دشمن را. خدا را مى‏بيند نه خويش را و نه هواها را. حق را مى‏بيند نه مصلحت را. هان! بيائيد اى مسئولان و اى كارگزاران.. با اين خط الهى و در راستاى آن حركت كنيد و كارهاى كليدى را فقط به تقواپيشگان دانا و خداخواهان كاردان بدهيد نه به نزديكان و دوستان و هم خطان تا آنكه از گزندها مصون بمانيد و جامعه از حالت سستى و بى بند و بارى و بى اعتمادى به در آيد و به سوى حق همواره روان شود. آمين رب العالمين. پاورقي ها: