بر ساحل معرفت‏

پرسش: براساس آيات قرآن، انسانى كه ايمان داشته و به آن عمل مى‏كند از چه مواهب بزرگى بهره‏مند مى‏شود؟
پاسخ: در مورد ماهيت ايمان در حديث آمده است: «ايمان اعتقاد قلبى، اعتراف زبانى و عمل به اعضا و جوارح است.»(1)
قرآن‏كريم ايمان را سرمايه رستگارى مى‏داند.
«يَآأَيُّهَا الَّذِينَ ءَامَنُواْ هَلْ أَدُلُّكُمْ عَلَى‏ تِجَارَةٍ تُنجِيكُم مِّنْ عَذَابٍ أَلِيمٍ * تُؤْمِنُونَ بِاللَّهِ وَ رَسُولِهِ وَتُجَاهِدُونَ فِى سَبِيلِ اللَّهِ بِأَمْوالِكُمْ وَ أَنفُسِكُمْ ذلِكُمْ خَيْرٌ لَّكُمْ إِن كُنتُمْ تَعْلَمُون؛ (صف/ 10 – 11) اى كسانى كه ايمان آورده‏ايد، آيا شما را بر تجارتى راه نمايم كه شما را از عذابى دردناك مى‏رهاند؟ به خدا و فرستاده او بگرويد و در راه خدا با مال و جانتان جهاد كنيد اين [گذشت و فداكارى ]اگر بدانيد، براى شما بهتر است.»
در اين آيه تصريح شده است: ايمان به خدا و رسول در كنار جهاد در راه خدا سرمايه‏هايى هستند كه رستگارى را تنها با آن‏ها مى‏توان به چنگ آورد. براساس اين آيه، ايمان سرمايه است و به كار بردن آن نيازمند مهارت است. بنابراين هر چه مهارت صاحب آن بيشتر باشد، بهره‏ورى افزون‏تر خواهد شد.
حالت سلامت و صحت اين سرمايه جاودانگى آن است كه اين عنصر ذهنى بلافاصله در صدد بروز خود در عالم خارج برآمده خود را در قالب اعمال صالح بنمايد. آرى، ايمان درختى است كه چنين ثمرى دارد، هر جا اين گل نشكفد از پژمردگى درخت خبر مى‏دهد.(2)
سرمايه ايمان، آثار و فوايد متعددى دارد. در اين‏جا به برخى آن‏ها به تفصيل و به برخى به اجمال اشاره مى‏كنيم: 1. اخلاق و معنويت‏
اخلاق و فضايل بشرى از ارزش‏هاى شناخته شده بشريتند، حتى آنان كه خود از آن محرومند از وجودش در ديگران به وَجد مى‏آيند و گاهى تظاهر به داشتن آن مى‏كنند.
در اولين نگاه به فهرست فضايل اخلاقى، انسان متوجه مى‏شود كه دارندگان آن، نقطه مشتركى دارند كه عبارت است از عدم دل‏بستگى به نعمت‏ها و لذت‏هاى مادى. مسلماً انگيزه اين افراد تنوع‏طلبى و مدح يا ذم ديگران نيست. چه بسيار افرادى كه بيشترين ايثار را داشتند و كم‏ترين اثر را به مدح يا ذم ديگران مى‏دادند؛ از اين‏رو، اساس اخلاق و فضايل را بايد ايمان به خدا و باور به معاد جست؛ انسان خداشناس و مؤمن خود را موظف به انجام اوامر و اجتناب از نواهى مى‏داند و چون خدا را دوست دارد و همواره مايل است كه به محبوب خود نزديك شده، تشبه به او حاصل كند تلاش مى‏نمايد تا خود را به فضايل اخلاقى بيارايد و هر چه بيشتر به صفات خدايى متصف شده و خداگونه گردد. 2. روشن‏بينى‏
«يَآأَيُّهَا الَّذِينَ ءَامَنُواْ إِن تَتَّقُواْ اللَّهَ يَجْعَل لَّكُمْ فُرْقَانًا وَيُكَفِّرْ عَنكُمْ سَيَِّاتِكُمْ وَيَغْفِرْ لَكُمْ وَاللَّهُ ذُو الْفَضْلِ الْعَظِيم؛ (انفال/29) اى كسانى كه ايمان آورده‏ايد، اگر از خدا پروا داريد، براى شما [نيروى ]تشخيص [حق از باطل‏] قرار مى‏دهد؛ و گناهانتان را از شما مى‏زدايد و شما را مى‏آمرزد؛ و خدا داراى بخشش بزرگ است.»
اين مطلب كه تقوا و ايمان موجب واقع‏بينى انسان است و او را از غلطيدن در دام خطاها مى‏رهاند، به صورت‏هاى گوناگون در قرآن آمده است؛ (نمل/ 4)
ايمان و تقوا اولاً: به رفع موانع و حجاب‏هاى معرفت – كه همان هوا و هوس‏هاى آدمى است – كمك مى‏كند و ثانياً: مؤمنان و پرهيزگاران، از آن‏جا كه با مبدأ حقايق اتصال دارند، نوعى آگاهى از حقايق امور در دل آنان زنده مى‏شود و به تعبيرى گويا با نگاه خداوند به امور مى‏نگرند و به همين دليل به دام گمراهى و خطاهاى ديگران گرفتار نمى‏آيند.(3) 3. محبوبيت‏
خداوند در قرآن وعده داده است كسانى كه ايمان آورده‏اند، عمل نيكو انجام دهند، محبوب ديگران قرار دهد و اين البته خصلت ايمان و تقوا است كه حتى محرومان از آن، شوق و رغبت دارند: «إِنَّ الَّذِينَ ءَامَنُواْ وَ عَمِلُواْ الصَّالِحَاتِ سَيَجْعَلُ لَهُمُ الرَّحْمانُ وُدًّا؛ (مريم/ 96) كسانى كه ايمان آورده و كارهاى شايسته كرده‏اند، به زودى [خداى ]رحمان براى آنان محبتى [در دل‏ها ]قرار مى‏دهد.»
ايمان و عمل صالح، جاذبه و كشش فوق‏العاده‏اى دارد، اعتقاد به يگانگى خدا و دعوت پيامبران كه بازتابش در روح، فكر و گفتار و كردار انسان به صورت اخلاق عاليه انسانى، تقوا و پاكى و درستى و امانت و شجاعت و ايثار و گذشت، تجلى مى‏كند، همچون نيروهاى عظيم مغناطيس رباينده است. 4. اميدوارى‏
«إِنَّ الَّذِينَ ءَامَنُواْ وَالَّذِينَ هَاجَرُواْ وَجاهَدُواْ فِى سَبِيلِ اللَّهِ أُوْلَكَ يَرْجُونَ رَحْمَتَ اللَّهِ وَاللَّهُ غَفُورٌ رَّحِيمٌ؛ (بقره/ 218) آنان كه ايمان آورده‏اند و  كسانى كه هجرت كرده و در اه خدا جهاد نموده‏اند، آنان به رحمت خدا اميدوارند و خداوند آمرزنده مهربان است.»
اعتقاد به قدرت لايزال و ايمان به خداى مهربان و توانا، باعث دلگرمى و استوارى شده، آن‏چنان نيرويى در سرار وجود انسان ايجاد مى‏كند كه هيچ‏گاه مؤمن، خويشتن را ناتوان نمى‏يابد و راه‏هاى چاره را به روى خود مسدود نمى‏بيند و در نتيجه هرگز نااميد نمى‏شود و از حوادث سهمگين و خطرناك نمى‏هراسد.
موحّد چه در پاى ريزى زرش‏

چه شمشير هندى نهى بر سرش‏
اميد و هراسش نباشد زكس‏

بر اين است بنياد توحيد و بس(4) 5. استوارى و تعادل روحى‏
پيشرفت علم پزشكى ثابت كرده است كه بيشتر بيمارى‏هاى روانى، مولود بى‏ايمانى و تزلزل عقيده است؛ زيرا هنگامى كه انسان براى خود پناهگاهى نيابد در هر پيشامدى مانند پيرى خاطرش پريشان مى‏شود و احتمالاً در ورطه بحران روانى سختى فرو مى‏غلتد. اما كسى كه به خدا عقيده دارد و به عالم غيب مؤمن است، در مقابل هرگونه رويدادى با نيروى ايمان و اعتقاد و اعتقاد به خدا ايستادگى و مقاومت كرده، متانت روانى و آرامش عصبى خويش را محفوظ مى‏دارد و از روان‏پريشى و افسردگى مصون مى‏ماند.
قرآن كريم براى بيان اين نكته كه ايمان مايه آرامش و بلكه به تعبير برخى روايات، خود آرامش (سكينه) است تعبيرهاى مختلفى دارد: «أَلَآ إِنَّ أَوْلِيَآءَ اللَّهِ لَا خَوْفٌ عَلَيْهِمْ وَ لَا هُمْ يَحْزَنُون؛ (يونس/ 62) آگاه باشيد، كه بر دوستان خدا نه بيمى است و نه آنان اندوهگين مى‏شوند». «هُوَ الَّذِى أَنزَلَ السَّكِينَةَ فِى قُلُوبِ الْمُؤْمِنِينَ لِيَزْدَادُواْ إِيمانًا مَّعَ إِيمانِهِم؛ (فتح/ 4) اوست آن كس كه در دل‏هاى مؤمنان آرامش را فرو فرستاد تا ايمانى بر ايمان خود بيفزايند.»(5)
6. بهجت و انبساط؛ (طه/ 124)
7. بركت؛ (اعراف/ 96)
8. هدايت؛ (انعام/ 82)
9. آزادى معنوى؛ (نحل/ 99)
10. برادرى؛ (حجرات/ 10)
11. استقامت؛ (نحل/ 102)
12. موفقيت؛ (توبه/ 20)

براى آگاهى بيشتر ر.ك:
انسان و ايمان، شهيد مطهرى، ص 38، انتشارات صدرا
بيست گفتار، همو، ص 218، انتشارات صدرا
آشنايى با قرآن، همو، ج 4، ص 125، انتشارات صدرا پاورقي ها:پى‏نوشت‏ها: – 1) الكافى، كلينى، ج 2، ص 27، دارالكتب الاسلامية.
2) نظريه ايمان در عرصه كلام و قرآن، محسن جوادى، ص 247، معاونت امور اساتيد و دروس معارف اسلامى.
3) ر.ك: تفسير نمونه، آيةاللَّه مكارم شيرازى و ديگران، ج 7، ص 140، دارالكتب الاسلامية.
4) گلستان سعدى، باب هشتم.
5) مجله مشكوة، ش 20، 7 / 1362، ص 63.