##تهيه و ترجمه مهندس مهدى قنبرى## 1- مقدمه
لبنان كشورى است كه بنا به ماهيّت سياسى و اجتماعى خود و وجود رقابتهاى مذهبى، قومى و طايفهاى در آن، همه امور هرچند با ظاهرى ساده به موضوعى با ابعاد سياسى، مهم و قابل توجه تبديل مىشود. طبيعى است كه برگزارى انتخابات شهردارىها در چنين كشورى از اهميت و حساسيّت خاص و بسيارى برخوردار گردد؛ خصوصاً اگر نتايج اين انتخابات به گونهاى به موضوع انتخابات رياست جمهورى و جايگاه گروههاى سياسى و ميزان و عمق نفوذ سياسى، اجتماعى و مردمى آنها در جامعه مرتبط باشد زيرا اين موضوع كه خود در تعيين سرنوشت انتخابات رياست جمهورى و توزيع قدرت در ميان آنها و تأثيرگذارى ايشان بر جريانات و حوادث سياسى داخلى و خارجى آينده مؤثّر خواهد بود. 2- نگاه گلى به نتايج انتخابات:
انتخابات شهردارىهاى لبنان در حدود دو ماه قبل و بدون هرگونه تأخير، در موعد مقرر برگزار گرديد. برگزارى انتخابات مطابق برنامه زمانى تعيين شده، به دليل ارتباط يافتن آن با موضوع انتخابات رياست جمهورى كاملاً ضرورى بوده و با توجه به امنيّت نظامى و اجتماعى حاكم بر كشور هيچگونه توجيه و عذرى براى تأخير آن وجود نداشته و هرگونه تغيير و تأخير در برگزارى انتخابات بگونهاى اعتراف به ناتوانى و ضعف از سوى حاكمان سياسى و برگزار كنندگان انتخابات تلقّى مىگرديد و به همين سبب عليرغم برخى تمايلات و انگيزهها در ميان عدهاى از گروههاى سياسى و سياستمداران جهت تأخير در برگزارى انتخابات گريزى از اجراى بموقع، آرام و قانونمند آن وجود نداشت. و از اينرو انتخابات در فضايى مناسب و بدون وجود فشارها و مداخلات گسترده سياسى و غير سياسى از طرف مسئولين حكومتى و گروههاى مختلف برگزار و در مسير اهداف پيشبينى شده و مورد انتظار خود به سرانجام رسيد.
بررسى نتايج كلى انتخابات حاوى نكات مهم و قابل توجّهى بوده كه ذيلاً به برخى از آنها اشاره مىگردد:
اولاً: نتايج انتخابات در مناطق شيعه نشين لبنان( ضاحيه در بيروت – بقاع – جنوب) حاكى از پيروزى و برترى چشمگير حزب اللّه نسبت به ساير گروههاى شيعى بوده و اين برترى را مىتوان در نسبت آراء هر منطقه به روشنى ملاحظه نمود:
در منطقه بقاع حزب اللّه حدود 75% از آراء شيعيان را به خود اختصاص داد.
در منطقه ضاحيه بيروت آراء حزب اللّه به حدود 60% كل آراء شيعيان بالغ گرديد.
در منطقه جنوب حدود 55% آراء شيعيان به حزب اللّه تعلق گرفت و اين در حالى است كه در بعضى از مناطق جنوب بخصوص شهرها و روستاهاى واقع در نوار مرزى با فلسطين اشغالى نسبت آراء آن به 70% نيز رسيده بود.
به عبارت ديگر و در يك جمع بندى كلى مىتوان نتيجه گرفت كه حدود (65% از شيعيان لبنان از طرفداران و حاميان حزب اللّه و ساير گروههاى شيعى فقط حدود 35% از آراء شيعيان را با خود همراه داند) و اين درست عكس همه آن چيزى است كه تا كنون در مورد آراء حزب اللّه و ساير گروههاى شيعى لبنان عنوان مىگرديد.
علل موفقيت و پيروزى ارزشمند حزباللّه در انتخابات را مىتوان در عوامل زير خلاصه نمود:
1- پيروزىهاى مستمر نظامى حزب اللّه در ايام اشغال كشور لبنان توسط رژيم صهيونيستى بالاخص آزادسازى بخش اعظمى از مناطق اشغالى جنوب و بقاع غربى در سال 2000 ميلادى و نيز موفقيّت بزرگ آن در آزادسازى اسراء و زندانيان لبنانى و فلسطينى از زندانهاى دشمن صهيونيستى در سال جارى.
2- حضور فعّال مردمى حزب اللّه در مناطق مختلف از طريق فعاليتهاى اجتماعى و خدماتى و اجراى پروژههاى عمرانى بالاخص در منطقه بقاع كه پيوسته از بىتوجّهى عمدى دولت به دليل شيعى نشين بودن در رنج و غربت به سر برده و مظلوميّت مضاعفى را نيز از ساير گروههاى شيعى كه داراى نفوذ و قدرت سياسى و اجتماعى هستند برخود ديده و مىبيند. به اعتقاد برخى از اين افراد و گروهها اين منطقه از مناطق نفوذ سوريه محسوب و هرگونه فعاليّت عمرانى و زيربنايى در آن هدر دادن و ضايع نمودن منابع خواهد بود.
3- ارتقاء سطح بينش و درك سياسى در ميان شيعيان و پيگيرى دقيق روابط قوى و در حال گسترش بين دو كشور ايران و سوريه و تأثيرات آن بر تقويت جايگاه حزب اللّه و احساس امكان جابجايى و تغيير در مسئوليتهاى سياسى شيعيان كه بر گرايشها و وابستگيهاى حزبى ايشان تأثيرگذار مىگردد.
4- قدرت برتر سازماندهى و تشكيلات قوى حزب اللّه در مقايسه با ساير گروههاى شيعى از بعد منابع انسانى و ساير امكانات كه تحرك و پويايى بيشترى بدان بخشيده و تعامل صادقانه آن با مردم كه به اعتماد، محبوبيت و مقبوليت مردمى آن منجر گرديده است.
ثانيا: نتايج انتخابات در بيروت با پيروزى نسبى و بدون دستيابى به اكثريت مطلق طرفداران آقاى رفيق حريرى نخست وزير لبنان به پايان رسيد. اگرچه گروههاى سياسى مختلف، تلاشهاى وسيعى را براى نفى چهره بلامنازع و منحصر به فرد از آقاى حريرى در مناطق سنّى نشين معمول و تا حد زيادى نيز در اين امر موفق گرديدند وليكن بنا به برخى دلايل امكان پيروزى كامل در انتخابات جارى در مقابل وى موجود نبوده و به همين سبب طىّ توافق حاصل، تركيبى از نامزدهاى مختلف كه اكثريت نسبى آن به سود آقاى حريرى بود اعضاى شوراى شهر بيروت را تشكيل دادند. دلايل عدم پيروزى جناح مقابل آقاى حريرى در انتخابات را مىتوان در موارد ذيل عنوان نمود:
1- نفوذ سنتى آقاى حريرى در مناطق سنّى نشين.
2- عدم وجود شخصيّت قوى و برجسته سنّى و داراى قدرت رقابت با وى.
3- اختلاف نظر و پراكندگى ديدگاههاى گروههاى رقيب.
علاوه بر آن گسترش بيش از حد رقابتهاى انتخاباتى، زمينه و خوف نفوذ و بهرهگيرى گروههاى مخالف مسيحى را فراهم مىآورد كه آثار آن به مراتب سنگينتر و غيرقابل جبرانتر از پيروزى هر يك از طرفهاى رقيب انتخاباتى بوده و هزينههاى بيشترى را براى اصلاح مىطلبيد.
ثالثاً: برگزارى انتخابات و نتايج آن در مناطق مسيحى نشين جبل لبنان بارديگر وجود اختلاف و عدم هماهنگى ميان گروههاى مسيحى مخالف آقاى اميل لحود(رئيس جمهور لبنان) را به اثبات رساند. نتيجه انتخابات در اين مناطق با پيروزى كامل طرفداران آقاى لحود همراه بوده و فرصت برگزارى انتخابات نه تنها كمكى به رفع اختلاف و هماهنگى بين اين گروهها ننموده بلكه به تشديد درگيرىها و منازعات داخلى ميان آنها منجر گرديد.
در مناطق دروزى نشين جبل لبنان( طايفهاى مذهبى با اعتقادات خاص) نتايج انتخابات تأكيد مجدّدى بر نفوذ قدرت آقاى جنبلاط و بىرقيب بودن وى در ميان طايفه دروزى بود. پيروزى ايشان در رقابتهاى انتخاباتى همسو و منطبق با اهداف مورد انتظار از انتخابات و جهتگيرىهاى كلى حزب اللّه بود. آقاى جنبلاط از ابتداى اشغال عراق توسط نيروهاى آمريكايى منادى ائتلاف بين نيروهاى ايرانى – سورى – لبنانى جهت مقابله با توطئههاى گسترده دشمن صهيونيستى و آمريكا بر عليه مردم سه كشور و خواهان تشكيل اتحاد سهگانه واقعى و قوى ميان دولتها و مردم كشورهاى فوق بوده است.
رابعاً: انتخابات در صيدا كه زادگاه و مركز نفوذ سنتى و ديرين خانواده آقاى حريرى مىباشد با شكست آقاى حريرى و پيروزى گروههاى متمايل به سوريه همراه بود. نتايج انتخابات در اين منطقه با پيغام قوى و روشنى براى آقاى حريرى مبنى بر كاهش محبوبيت و مقبوليت ايشان ميان طوايف سنّى و از دست دادن موقعيت خود در مناطق جنوبى و شمالى لبنان و محدود گرديدن آن در ميان مناطق سنّى نشين پايتخت يعنى بيروت به پايان رسيد. به نظر مىرسد كه آقاى حريرى تلاشهايى براى اعاده نفوذ از دست رفته توسط خواهر خود كه عضو مجلس نمايندگان لبنان مىباشد به عمل آورد وليكن ترميم گذشته و اصلاح ذهنيّت مردم عليرغم اعتراف خانواده حريرى به عدم همراهى با مردم و مشكلات آنها و بسته بودن درهاى مراجعه مردم به ايشان با سادگى ميسّر نخواهد بود.
خامساً: نتايج انتخابات در اكثر مناطق مسيحى نشين استان شمالى لبنان(با مركزيت طرابلس) با پيروزى طرفداران آقاى فرنجيه(وزير بهداشت و متمايل به سوريه) همراه بود. در شهر طرابلس كه داراى اكثريت سنّى مىباشد هرچند گروه مقابل آقاى رشيد كرامى (نخست وزير اسبق لبنان و نماينده فعلى مجلس) به پيروزى نسبى دست يافت وليكن گروه پيروز نيز از متمايلين به كشور سوريه محسوب مىگردد، از اينرو در يك ارزيابى كلى، نتايج انتخابات در اين منطقه نيز بدور از توقعات و انتظارات مطلوب نبود. انتخابات در مناطق شمالى كشور به دليل گرايشهاى عمومى حاكم بر منطقه فاقد حساسيتها و رقابتهاى انتخاباتى نظير ساير مناطق كشور بود چرا كه عليرغم وجود گروههاى مختلف رقيب در صحنه انتخابات و بروز رقابتهاى ظاهرى انتخاباتى، به دليل تمايلات سورى اكثر آنها نتيجه حاصل بدون توجه به طرف پيروز، نتيجهاى واحد و منطبق بر اهداف مورد انتظار تلقّى مىگرديد. 3- دست آوردهاى سياسى انتخابات شهرداريها:
اكثر تحليلگران سياسى، رئيس جمهور لبنان را پيروز اصلى و بزرگ انتخابات شهرداريها عنوان مىنمودند چرا كه نتايج انتخابات در اكثر مناطق با پيروزى احزاب و گروههاى همفكر و همراه با وى يا هم راستا در جهتگيرىهاى سياسى با ايشان به پايان رسيده بود. با نتايج حاصل از انتخابات زمينه لازم براى انجام تغييرات مورد نياز در قانون اساسى جهت تمديد مدت رياست جمهورى وى براى مدت معيّنى ديگر فراهم گرديد چرا كه گروهها و احزاب موفق در انتخابات كه موافق تمديد رياست جمهورى مىباشند اكثريت بالايى از آراء را به خود اختصاص داده و در صورت حدوث اختلاف در اين امر، گروههاى مذكور كه طيف گستردهاى از احزاب و فعّالان سياسى مسيحى و مسلمان را شامل و هر يك بنا به ديدگاهها و تحليلهاى خاص خود در موضوع تمديد مدت رياست جمهورى داراى نقطه مشتركى مىباشند به دفاع و حمايت از اين نظريه خواهند پرداخت.
دست آورد مهمّ ديگر انتخابات شهرداريها، ترسيم و تبيين جايگاه واقعى هر يك از گروهها و احزاب در حوزه سياسى لبنان بود كه مىتواند (در صورت عدم حدوث اتفاقات جديد در صحنه سياسى و اجتماعى كشور لبنان) در چگونگى تعيين سهم كرسى آنها در انتخابات پارلمانى سال 2005 نيز مؤثر واقع گردد. البته براى تحقق دست آوردهاى ياد شده بايد اميدوار بود و منتظر ماند چرا كه لبنان كشورى است با تحولات گسترده و دائمى و متأثر از حوادث و وقايع داخلى و خارجى و معادلات منطقهاى و جهانى كه همه پيش بينىهاى انجام يافته در آن به سرعت مىتواند تحت تأثير حوادث فوق قرار گيرد. پاورقي ها: