نماينده جنبش جهاد اسلامى فلسطين در تهران
شكى نيست كه عقب نشينى قريب الوقوع دشمن صهيونيستى از نوار غزه نمايانگر حجم بحران امنيتى است كه شارون،دولت و ارتش وى در غزه از آن رنج مىبرند. اين بحران اولين نوع آن در طول تاريخ جنگ ميان فلسطينىها و دشمن صهيونيستى به شمار نمىرود چه اينكه اسحاق رابين نخست وزير مقبور رژيم صهيونيستى در اوايل دهه 90 ميلادى اميدوار بود روزى از خواب برخيزد و ببيند كه غزه در درياى مديترانه غرق شده است اما امروز نه تنها غزه غرق نشده بلكه اين شارون است كه در باتلاق آن گرفتار آمده است.
شارون يك لحظه هم به عقب نشينى حتى از يك وجب از خاك فلسطين اشغالى خواه اراضى اشغالى سال 1967 و يا ساير مناطق فكر نمىكرد زيرا امروز رهبر سمبليك ادامه جريان تاريخى صهيونيسم است كه از زمان برعهده گرفتن پست نخست وزيرى رژيم صهيونيستى براى تحقق دستاوردى تاريخى، سياسى و امنيتى در زمينه تثبيت صهيونيسم تلاش كرد اما در برابر قدرت و صلابت ملت فلسطين در انتفاضه اول كه بيش از 8 سال ادامه يافت با مشكلات زيادى مواجه شد علاوه بر آنكه پيمانهاى اسلو و گفتوگوهاى سياسى نيز نتوانست موفقيتى را براى صهيونيسم به دنبال داشته باشد.
امروز شارون تصميم به عقب نشينى از غزه و چشم پوشى از شهركهاى يهودى نشين در آن گرفته است. اين همان حقيقت مقاومت فلسطين و دستاورد جنبشهاى مبارز است كه از طريق عملياتهاى عظيم شهادت طلبانه به دست آمده است.
ضربات وارده به رژيم صهيونيستى و ارتش اين رژيم همان حقيقت انكار ناپذيرى است كه اهل انديشه و سياست نبايد آن را از نظر دور انگارند آنگونه كه تودههاى مردم و ملتهاى عربى و اسلامى با آگاهى و احساس با آن زيستند.
اما حقيقت دوم آن است كه اقشار مختلف ملت فلسطين و نيروهاى مبارز ملى و اسلامى، گروههاى مبارز و شاخههاى نظامى اين گروهها از جمله گروهانهاى قدس، گردانهاى قسام و گردانهاى شهداى اقصى از عقب نشينى خفت بار نيروهاى دشمن صهيونيستى از غزه بسيار خوشحال و شادمان خواهند شد. اين همان پيروزى مقاومت و مهمترين نقطه بيرون راندن اشغالگران صهيونيست از خاك و سرزمين ما خواهد بود حتى اگر دشمن صهيونيستى از يك وجب از اين سرزمين عقبنشينى كند.
در اين ميان واقعيت هايى كه ذكر شد بر ما لازم مىگرداند كه خطرات و دام هايى كه شارون سعى دارد آن را در مسير ما قرار داده و بدين ترتيب شكست خود در نواز غزه و عقبنشينى از آن را به پيروزى تبديل سازد و بحران امنيتى خود را به داخل فلسطين بكشاند، گوشزد نماييم.
به رغم آنكه امروز ملت فلسطين به شدت نيازمند حمايت همه جانبه كشورهاى عربى و اسلامى است اما با توجه به طرحهاى شارون كه مىخواهد آن را بر ما تحميل كند وظيفه داريم مخاطرات و پيامدهاى طرح شارون و عقب نشينى وى از نوار غزه را تشريح كنيم تا در دام صهيونيستها گرفتار نياييم.
همچنين با توجه به طرح مصر و نقش اين كشور در بازسازى دستگاههاى امنيتى تشكيلات خودگردان فلسطين و بر عهده گرفتن مسؤوليت تأمين امنيت مرز ميان نوار غزه و مصر سؤالاتى مطرح مىشود.
به نظر من مشكل، در جزييات مذاكرات ميان طرفين است نه در كليات، البته مصر بر مرز خود با فلسطين مشرف است اما بايد پرسيد آيا به مصلحت ملت، مقاومت و استقلال فلسطين است كه ملت فلسطين منتظر بماند تا مصر به تنهايى اين هدف را محقق سازد؟ در حالى كه ملت فلسطين در انتظار كمك مصر براى از بين بردن آثار اقتصادى، سياسى، اجتماعى، آموزشى و بهداشتى ناشى از تجاوزات رژيم صهيونيستى بر نوار غزه و اهالى آن و اوضاع فاجعهآميزى است كه اشغالگران براى مردم نوار غزه به وجود آوردهاند.
ما مىدانيم كه شارون در تلاش است تا از طريق درخواست از مصر و تشكيلات خودگردان فلسطين براى داشتن يك مرجع امنيتى واحد در نوار غزه، مصر را رو در روى ملت فلسطين قرار دهد و از اين رو بايد دانست كه هدف، تأمين امنيت مردم نيست بلكه تأمين امنيت اشغالگران و هدف قرار دادن رأس مقاومت و جنبشهاى جهادى است كه فداكارىهاى بزرگى در نبردهاى غزه و دوران اشغال انجام دادهاند.
اما چيزى كه باعث نگرانى مىشود اين احتمال كه تشكيلات خودگردان، حمله به مقاومت فلسطين، پذيرش جدايى ميان نوار غزه و كرانه باخترى، سركوب مقاومت و ايفاى نقش امنيتى براى دشمن صهيونيستى را به عنوان اولويت خود قرار دهد يعنى همان چيزى كه امروز شارون مىخواهد آن را با عقب نشينى از غزه به دست آورد تا شكست خود در اين منطقه را به پيروزى تبديل كند.
ما در طرح جزييات موضوع عقب نشينى رژيم صهيونيستى از نوار غزه به همان اندازه كه نمىخواهيم در زمينه امنيت ملت فلسطين در برابر طرحها و مكر دشمن صهونيستى ماجراجويى كنيم قصد نداريم از حوادث نيز پيشى بگيريم از اين رو ذكر اين نكات را ضرورى مىدانيم:
1- در صورت عقب نشينى دشمن صهيونيستى از نوار غزه چه كسى تضمين مىكند كه دشمن به آن بازنگردد و به صورت مستقيم و مستمر، امنيت مردم و رهبران ملى و اسلامى فلسطين را تهديد نكند و به راستى چه ضمانتى براى جلوگيرى از اين مسائل وجود دارد؟
2- آيا عقب نشينى دشمن صهيونيستى از نوار غزه گامى در مسير آزادى فلسطين است يا گامى براى مهار طرح آزادى كامل فلسطين و تشكيل دولت مستقل فلسطينى؟
3- آيا عقب نشينى رژيم صهيونيستى يك طرح سياسى براى جداسازى نوار غزه از كرانه باخترى نيست و پس از آن تشكيلات خودگردان فلسطين شعار ” از امروز به بعد مقاومت نخواهد بود” را سرنخواهد داد؟
4- آيا سركوب مقاومت ضد صهيونيستى در كرانه باخترى و مقاومت در برابر تجاوزات مستمر دشمن در كرانه باخترى، ادامه ساخت ديوار جدا كننده نژادى، مصادره اراضى، ادامه سياست ترور و قطع ارتباط ميان اجزاء اين سرزمين بخشى از توافقنامه مصر، اسراييل و تشكيلات خودگردان فلسطين نخواهد بود؟
5 – آيا سلاحى كه فلسطينىها به وسيله آن با دشمن در نوار غزه جنگيدند از نظر تشكيلات خودگردان فلسطين و مصر به سلاحى نامشروع در كرانه باخترى و اراضى اشغالى سال 1948 تبديل نخواهد شد؟
6- آيا جنبشهاى مقاومت كه آرزوى وطن فلسطينى را متبلور ساختند و براى امنيت و منافع ملى كشورهاى عربى و اسلامى با آن موافقت كردند يك شبه به تهديد كننده امنيت سياسى تشكيلات خودگردان تبديل نخواهند شد و جنبشهاى جهاد اسلامى و حماس با موافقت برخى كشورهاى عربى و تشكيلات خودگردان فلسطين در فهرست تروريسم قرار نخواهند گرفت؟!
ما پاسخ اين سؤالات را به روزهاى آينده واگذار مىكنيم. اما جنبش جهاد اسلامى فلسطين و تمام جنبشهاى ملى و اسلامى شريف فلسطين، خطوط و اصولى ثابت دارند كه هرگز از آن عدول نخواهند كرد:
1- خون فلسطينان بر يكديگر حرام است.
2- مقاومتى كه شارون را به فكر عقبنشينى از نوار غزه انداخت مىتواند دشمن را به فكر عقب نشنيى از كرانه باخترى نيز بيندازد.
3- تشكيلات خودگردان فلسطين بر دوش مقاومت به وجود آمد بنابراين اين تشكيلات بايد در خدمت ملت فلسطين و آرمانهاى آن باشد و ما هرگز نمىپذيريم كه در خدمت اشغالگران و امنيت آنها قرار گيرد.
4- عقب نشينى از غزه جايگزين طرح آزادى تمام فلسطين نيست بلكه فقط گامى جهت آزادى كامل اين سرزمين به شمار مىرود.
لذا مسؤوليت اسلامى، ملى و فلسطينى اقتضا مىكند كه همه ما در برابر طرحهاى دشمن صهيونيستى بسيار هوشيار و بيدار باشيم. پاورقي ها: