«و لنبلونّكم بشىءٍ من الخوف و الجوع و نقص من الاموال و الانفس و الثمرات»(1)
(و قطعاً شما را با چيزى از ترس، گرسنگى و كاهش در مالها و جانها و ميوهها آزمايش مىكنيم.)
زلزله شديد و جانكاه شهر بم يكى از بزرگترين و شديدترين زلزلههاى قرن اخير بود كه خبر آن تمام نفسها را در سينه حبس كرد و ناخودآگاه كلمه طيبه «لااله الا اللّه» را بر زبان هر انسان مؤمنى جارى ساخت و همه را به تفكر واداشت و به دنبال آن زلزلههاى مختلفى در نقاط گوناگون بوقوع پيوست.
اگرچه اين واقعه تأسف بار و حزن آور شوك عظيمى بر تمام انسانها وارد كرد، ولى درسهاى زيادى به همراه داشت كه موجب تنبّه همه انسانها بخصوص مؤمنان خداترس خواهد گرديد.
چه خوب است پس از گذشت مدتها از اين حادثه دردناك، مرورى بر پيامهاى ماندگار آن داشته باشيم و اين درسها را براى هميشه در خاطرمان ثبت كرده و راهگشاى آيندهمان قرار دهيم انشاء اللّه.
1- «اذا زلزلت الارض زلزالها»(2) اولين پيام، هشدار به كسانى است كه روز قيامت و حساب و كتاب آن را انكار مىكنند؛ وقتى در مدتى اندك، در يك نقطه از زمين، زلزلهاى تمام شهر را به يكباره و در عرض چند ثانيه خراب و ويران كرد، آيا جايى براى ترديد و انكار نسبت به زلزله قيامت مىماند؟!
2- «اينما تكونوا يدرككم الموت و لو كنتم فى بروج مشيّدة»(3)
در اين حادثه اسف بار تمام ساختمانها تخريب شد مگر برخى ساختمانهايى كه محكم ساخته شده بود و حتى ساختمانهاى محكم نيز خراب شد و تقدير الهى به سراغ همه رفت!! اما اگر قلب انسانها مملو از نور ايمان و محكم به اعتقاد صحيح باشد، با هيچ حادثهاى متزلزل نخواهد شد.
3- تصاوير زلزله حكايت از اين داشت كه هر كس در آن لحظه، در هر حالتى بوده، به همان حالت از دنيا رفته و حتى شدت زلزله اجازه نداده است كه افراد خواب، بيدار شوند و مادر بيدار، طفل خود را در آغوش گيرد و يا سجده كنندگان از سجده برخيزند.«فاعتبروا يا اولى الابصار»(4)
4- كسانى كه مال و ثروت و مقام داشتند هم، به يكباره زير خروارها خاك، به ديدار حق شتافتند و اين درسى است براى آنها كه به مال و ثروت و مقام مىبالند و آن را موجب تفاخر مىدانند.«اعلموا انما الحيوة الدنيا لعب و لهو و زينة و تفاخر بينكم و تكاثر فى الاموال و الاولاد»(5)
5 – انسانهاى صالحى بودند كه در اين حادثه جان سالم به در بردند؛ همانطور كه بسيارى نيز به ديدار معبود شتافتند. آنهايى كه قلبشان پر از نور ايمان بود، اعمال صالح انجام داده بودند و تكاليف الهى را بنحو احسن بجاى آورده بودند با كسانى كه اينگونه نبودند به يك صورت دفن شدند، ولى قرآن جايگاه گروه اول را بهشت برين و همنشين مقربين درگاه الهى ذكر مىكند و مىفرمايد: «فاما الذين آمنوا و عملوا الصالحات فهم فى روضة يحبرون»(6)
6- آنهايى كه بدنبال مال و ثروت و مكنت و مقام بودند، با آنهايى كه به دنبال كسب علم و دانش و ايمان و انجام كارهاى خير بودند، به يك نحو رفتند. اما ثروت و مقام در يك لحظه از بين رفت و صاحبان آن هيچچيز با خود نبردند بخلاف گروه دوم. چرا كه آنچه در قيامت به كار مىآيد قلب سليم و عمل صالح است. «يوم لاينفع مال و لا بنون الا من اتى اللّه بقلب سليم»(7)
7- «و ما تدرى نفس باىّ ارضٍ تموت»(8) بعضى از كسانى كه تقدير بر بسته شدن دفتر عمرشان بود در آن شب به بم رفتند و بسيارى كه تقدير بر باقى بودن عمرشان بود به هر نحو از شهر خارج شدند و يا از زير سقفها به بيرون رانده شدند و يا با وسايلى ساده و كم اهمّيت در زير آوارها زنده ماندند!!
8 – اگر تقدير الهى بر ادامه زندگى فردى قرار بگيرد پيرزن 90 ساله و نيز كودك چندماهه را بعد از چند روز زنده از زير خروارها خاك نجات مىدهد، و در غير اينصورت، حتى كسانى كه به زور و بازوى خود مطمئن هستند نيز نمىتوانند از تقدير الهى فرار كنند. «و لكل امّة اجل فاذا جاء اجلهم لا يستأخرون ساعه و لايستقدمون»(9)
9- «و ما تدرى نفس ماذا تكسب غدا»(10) آيا مردم بم كه شب در خانههاى خود آرميدند، تصور مىكردند كه ديگر برنخواهند خاست ،و امشب آخرين شب عمرشان است؛ و آيا ما به ادامه حتى چند لحظه ديگر از زندگى خود مطمئن هستيم؟! هر لحظه احتمال مرگ براى انسان وجود دارد، پس بايد آماده شد؟!
10- يكى ديگر از درسهاى اين حادثه اين است كه فرمايش گهربار رسول گرامى اسلام(صلى اللّه عليه و آله) را كه مىفرمايند: «حاسبوا انفسكم قبل ان تحاسبوا»(11)، نصبالعين قرار داده و هر شب قدرى به حساب اعمال و رفتار و كردار خود فكر كرده و حقوق ديگران را ادا كنيم كه به هيچوجه حقالناس بخشيده نمىشود. ممكن است بخوابيم و ديگر فرصتى براى اين كار نيابيم!!
11- اگرچه اين حادثه دردناك بود، اما صبر بازماندگان بر اين مصيبت امتحان بزرگى بود كه قطعاً اجر و پاداش فراوان و بشارت الهى را در پى خواهد داشت كه قرآن مىفرمايد: «و بشر الصابرين الذين اذا اصابتهم مصيبه…»(12)
12- امتحان ديگر ايثار مردم از جان و مال و خون خود براى كمك به آسيب ديدگان بود، آنهايى كه در اين امتحان موفق شدند، اجر دنيوى و اخروى نصيبشان خواهد شد. قرآن اينچنين مىفرمايد: «و يؤثرون على انفسهم و لو كان بهم خصاصه و من يوق شحّ نفسه فاولئك هم المفلحون»(13)
13- بعضى از افراد به محض اطلاع از اين خبر، خود را به بم رساندند تا مرحمى بر دل مصيبت ديدگان و بازماندگان حادثه باشند كه اميرالمؤمنين(عليه السلام) مىفرمايد: «و من كفّارات الذنوب العظام اغاثة الملهوف و التنفيس عن المكروب»(14)
14- عدهاى نيز به عيادت مجروحان حادثه رفتند و از آنها دلجويى كردند كه امام على(عليه السلام) مىفرمايد: «احسن الحسنات عيادة المريض و أمرنا رسول اللّه (صلى اللّه عليه و آله) عيادة المريض»(15)
15- و عدهاى ديگر در اين حادثه، وقت خود را وقف كردند، تا مردم را براى كمك به مصيبت زدگان تشويق كنند. كه رسول خدا (صلى اللّه عليه و آله) مىفرمايد: «من مشى فى حاجة أخيه ساعة من ليل أو نهار قضاها أو لم يقضها كان خير له من اعتكاف شهرين»(16)
16- برخى نيز با اعلام آمادگى براى برعهده گرفتن سرپستى كودكانى كه در اين حادثه يتيم شدهاند، توشهاى براى آخرت خود ذخيره نمودند كه اميرالمؤمنين (عليه السلام) در آخرين لحظات عمر مباركشان اينچنين وصيت نمودند: «اللّه اللّه فى الايتام فلا تغبّوا افواههم و لا يضيعوا بحضرتكم»(17)
و همچنين از وجود مقدس رسول گرامى اسلام (صلّى اللّه عليه و آله) روايت شده كه: «احب بيوتكم الى اللّه بيت فيه يتيم مكرّم»(18)
17- با دقت در آيات قرآن به اين نكته مىرسيم كه جدا از عوامل طبيعى و فيزيكى زلزله، بايد به عوامل اعتقادى، اخلاقى و اجتماعى آن نيز توجه كنيم و ببينيم كدام رفتار و چه اخلاقى باعث مىشود اينگونه مصيبتها بر يك جامعه وارد آيد. قرآن مىفرمايد: «و ما اصابكم من مصيبة فبما كسبت ايديكم و يعفوا عن كثير»(19)
18- ايمان به تقدير الهى چه در مصيبتها و چه در شادىها انسان را از تكبّر و فخر فروشى نسبت به ديگران باز مىدارد، چون كه مىداند آنچه اتفاق افتاده است خواست خدا بوده و بنابراين نبايد براى داشتههاى خود، زياد خوشحال و مغرور باشد و در مقابل آنچه از دست مىدهد نگرانى شديد و دلتنگى و افسردگى نشان دهد. «ما أصاب من مصيبة فى الارض و لا فى انفسكم الّا فى كتاب من قبل أن نبرأها…لكيلا تأسوا على مافاتكم و لاتفرحوا بما آتيكم و اللّه لا يحب كل مختال فخور»(20)
19- در اين حادثه، حساب مسئولينى نيز كه به وظيفه خود عمل كردند، از آنان كه احياناً خدمتگذارى را با مسائل سياسى و هياهوى انتخاباتى، جابجا كردند، مشخص گرديد! و به فرموده اميرالمؤمنين (عليه السلام) «فى تقلّب الاحوال علم جواهر الرجال»(21)
20- و يك بار ديگر مردم، خدمتگذاران حقيقى و دلسوز خويش را باز شناختند، و جلوههاى مردمى حكومت اسلامى را با حضور مكرّر و بى تكلّف مقام معظم رهبرى در كنار مصيبت ديدگان، به جهانيان نشان داده شد.
خلاصه آنكه آزمونى الهى برگزار شد و همگان چه مصيبت ديدگان و چه مردم مناطق ديگر و چه مسئولين، مورد امتحان و آزمايش قرار گرفتند. اميد آنكه درسهاى اين حادثه را بياموزيم و تجربهها و عبرتهاى آن را چراغ آينده خويش سازيم؛ چرا كه هر كس امر تجربه شدهاى را دوباره به تجربه بنشيند، نتيجه آن جز پشيمانى نخواهد بود. «من جرّب المجرّب حلّت به النّدامه». پاورقي ها:پىنوشتها: – 1. سوره بقره، آيه 155. 2. سوره زلزله آيه 1 «هنگامى كه زمين شديداً به لرزه درآيد.» 3. سوره نساء، آيه 78«هر جا باشيد مرگ شما را در مىيابد ؛ هر چند در برجهاى محكم باشيد». 4. سوره حشر، آيه 2 «پس اى هوشياران عالم از اين حادثه پند و عبرت گيريد.» 5. سوره حديد، آيه 20 «بدانيد زندگى دنيا تنها بازى و سرگرمى و تجمل پرستى و فخر فروشى در ميان شما و افزونطلبى در اموال و فرزندان است، همانند بارانى كه محصولش كشاورزان را در شگفتى فرو مىبرد، سپس خشك مىشود به گونهاى كه آن را زرد رنگ مىبينى، سپس تبديل به كاه مىشود…» 6. سوره روم، آيه 15،«آنان كه ايمان آورده و عمل صالح انجام دادند در باغى از بهشت شاد و مسرور خواهند بود.». 7. سوره شعراء، آيه 88، 89،«روزى كه مال و فرزندان سودى نمىبخشد، مگر كسى كه با قلب سليم به پيشگاه خدا آيد.». 8. سوره لقمان، آيه 34،«هيچ كس نمىداند كه به كدام سرزمين مرگش فرا مىرسد.» 9. سوره اعراف، آيه 34،«و براى هر قوم و جمعيتى زمان و سرآمد معينى است و هنگامى كه سرآمد آنها فرا رسد، نه ساعتى از آن تأخير مىكند و نه بر آن پيشى مىگيرد.» 10. سوره لقمان، آيه 34،«و هيچ كس نمىداند كه فردا چه خواهد كرد.» 11. بحارالانوار، ج 7، چاپ بيروت، ص 73 «به حساب (اعمال) خودتان برسيد قبل از اينكه (روز قيامت) به حسابتان برسند.» 12. سوره بقره، آيه 156 و 155،«و بشارت باد بر صبر كنندگان، آن كسانى كه چون به حادثه سخت و ناگوار دچار مىشوند (صبورى پيشه مىكنند).» 13. سوره حشر، آيه 9،«كسانى كه ايثار كرده و ديگران را بر خود مقدم مىدارند، هر چند خودشان بسيار نيازمند باشند، و كسانى كه از بخل و حرص خويش باز داشته شدهاند، رستگارانند.» 14. نهج البلاغه، حكمت 24« از كفاره گناهان بزرگ، به فرياد مردم رسيدن و آرام كردن مصيبت ديدگان است.» 15. الحكم الزاهره، ج 2، ص 322، «بهترين حسنات عيادت مريض است و اين كار مورد امر و سفارش است.» 16. همان، ص 321، «رسول خدا(صلى اللّه عليه و آله) مىفرمايد:«كسى كه ساعتى از شب و روز را براى برآوردن حاجت برادر مؤمنش قرار دهد (و وقتش را صرف حاجت او كند) خواه بتواند آن نياز را بر طرف كند يا نتواند، (اين صرف وقت) از اعتكاف دو ماه بهتر است.» 17. نهج البلاغه، نامه 47، «خدا را خدا را درباره يتيمان، نكند آنان گاهى سير و گاهى گرسنه بمانند و حقوقشان ضايع گردد.» 18. الحكم الزاهره، ص 324، «بهترين خانههاى شما نزد خدا، خانهاى است كه در آن يتيمى گرامى داشته (و سرپرستى) شود.» 19. سوره شورى، آيه 30،«و آنچه از رنج و مصيبتها به شما مىرسد همه بواسطه اعمال خود شماست، در حالىكه خدا بسيارى از شما را مورد بخشش خود قرار مىدهد.» 20. سوره حديد، آيه 22 و 23،«هيچ رنج و مصيبتى نيست كه در زمين (از قحطى و آفت و بلاهاى طبيعى) يا از نفستان به شما برسد مگر اينكه در لوح محفوظ ثبت شده است… هرگز بر آنچه كه از دست شما رفته است دلتنگ نشويد و بر آنچه كه به شما مىرسد شاد نشويد كه خدا هيچ متكبر و افتخار كننده خودستايى را دوست ندارد.». 21. نهج البلاغه، حكمت 217، «در دگرگونى روزگار، گوهر شخصيت مردان شناخته مىشود.»