از «پاسدار انقلاب» تا «پاسدار اسلام»

ضرورت پاسدارى از ارزش‏ها
انقلاب شكوهمند اسلامى ايران كه به رهبرى امام خمينى(قدّس سرّه)، بر جنود استبداد و استكبار غلبه يافت محصول تحول در باورهاى امّت اسلامى ايران نيز مى‏باشد و جامعه مسلمان براى تحقق عقايد اسلامى خويش، صدها هزار شهيد و جانباز تقديم نمود تا بتواند نظام طغيان‏گر و تجاوز كار حاكم را سرنگون سازد و خود سررشته نظامى را بر عهده گيرد كه در تمامى زمينه‏ها از سرچشمه‏هاى قرآنى و روايى استفاده نمايد.
امّا پيروزى نهايى، راستين و حقيقى هر انقلابى مشروط به تحول بنيادى و ريشه‏اى در نظام اخلاقى، عقيدتى و تربيتى جامعه در راستاى اهداف پاك و با اصالت انقلاب مى‏باشد. براى اين منظور بايد هدف‏هاى مقدس و ارزش‏هاى متعالى را براى جامعه و خصوص نسل جوان تبيين نمود و محتوايى منطبق بر انديشه ناب دينى با استفاده از اصولى‏ترين فنون علمى، نوين و پويا، ارائه داد، تا از اين رهگذر آحاد جامعه به هدف‏هاى معنادارى دست يابند و با درك ارزشهاى متعالى و جاويدان به گوهر اصيل خويش پى ببرند و براى شكوفايى خود و نيز در راه جلب رضاى معبود از هيچ تلاشى فرو گذار نكنند، ناگفته نماند اين حركت بايد در جامعه و فضايى صورت گيرد كه سالهاى متمادى زير چكمه استعمار فرهنگى و استبداد سياسى قرار گرفته و تمامى مراكز آموزشى، تبليغى و تعليماتى آن از خانواده تا شهرهاى بزرگ و كوچك، در روستاها و كانون‏هاى عشايرى، زخم‏هاى دردآورى را از دشنه زهرآگين اين چپاولگران فكر و انديشه تحمل نموده‏اند و سال‏ها بود كه اختناق حاكم و حاكميت ستم و جفا مانع بروز خلّاقيت‏ها، شكوفا شدن استعدادها و رشد و پويايى انسان‏ها مى‏گشت. بديهى است گام برداشتن در اين حركت عظيم، سخت محتاج همكارى انديشمندان اسلام شناس و صاحب نظران متعهد و متدينى است كه در چشمه با طراوت حوزه علميه به صفاى باطن رسيده‏اند و بصيرت و معنويت را با يكديگر توأم نموده‏اند و با استفاده از سرچشمه اصيل منابع دينى، ذهن روح خويش را به فرهنگى والا آراسته‏اند.
دست اندركاران مجله با درك چنين واقعيتى و احساس وظيفه در قبال اين ضرورت اجتناب‏ناپذير و براى بيان معارف اسلامى و گشايش روزنه‏هايى از انوار درخشان علوم قرآن و فرهنگ عترت بر روى انسانهاى تشنه انديشه اسلامى و براى ايفاى مسؤوليتى سترگ و حياتى و با بهره‏گيرى اساسى از خاستگاه انقلاب اسلامى يعنى حوزه علميه قم، مجله «پاسدار انقلاب» را در هيجده شماره تقديم امّت مسلمان نمود، استقبال پرشور علاقه‏مندان، ضمن آن كه هيأت تحريريه مجله را بسيار مسرور و شادمان نمود و شوراى نويسندگان را به راهى كه برگزيده بودند اميدوار ساخت، وظيفه افزون‏تر و سنگينى را با تمام وجودش احساس نمود و سرانجام نشريه مورد اشاره در ادامه رسالت فرهنگى و تبليغى خويش به خواست قادر متعال و با بذل عنايت شخصيت‏هاى برجسته حوزوى و برخى انديشمندان ديگر با نام «پاسدار اسلام» به راه خود، استوارتر و با توان بيشتر، ادامه داد كه به لطف خداوند استقبال شايان توجه و اعجاب برانگيز از آن، سبب گرديد كه در سومين شماره به شمارگانى در حدود يكصد هزار نسخه برسد، با وجود آن كه توزيع رايگان و اهدايى نداشت، حتى كثرت تقاضاها براى دريافت شماره‏هايى از مجلات به جايى رسيد كه مجموعه سال اول و دوم آن ناياب گرديد و به دنبال درخواست‏هاى فراوان مشتركين و مشتاقان معارف اسلامى، شماره‏هاى اوّل تا 24 مجله، به چاپ دوم رسيد. مقالات پربار در زمينه‏هاى گوناگون علوم دينى، شيوه ارائه بحث‏ها به لحاظ بكر بودن و مطرح شدن مبانى اعتقادى، اخلاقى و تربيتى با روش‏هايى نوين، روحيه انقلابى مردم و پاى بندى آنان به موازين شرعى و گشودن صفحاتى چون استفتائات از امام خمينى(ره)، خاطره‏هايى خواندنى از زندگى و سيره عملى رهبرى انقلاب اسلامى، پاسخ به نامه‏ها در خصوص مشكلات مذهبى و شرعى، مسايل روز و برخى گرفتاريهاى اجتماعى، فرهنگى، توجه به مقتضيات زمان و در نظر گرفتن نيازهاى اساسى خوانندگان در عرصه‏هاى تبليغى و فرهنگى از مواردى بود كه مجله را اين گونه پرمخاطب و با جاذبه ساخت. محورهاى محتوايى مجله‏
مجله پاسدار اسلام، از آغاز انتشار، رسالت مطبوعاتى خويش را با تمامى ابعاد و جوانب آن در نظر داشت و كوشيد تا در قلمروهاى ذيل خوراك فكرى و فرهنگى خوانندگان را فراهم نمايد:
1- منعكس نمودن آرمان‏هاى ملّت انقلابى و معرفى ارزشهاى دينى و تأكيد بر همان بيانات امام خمينى كه فرموده‏اند: «آن طورى كه در روايات و قرآن هست، آن طور (اسلام را) به مردم ارائه دهيم و همين خودش از هزارها توپ و تانك بيشتر مى تواند مؤثر باشد. آن چيزى كه با ارشاد حاصل مى‏شود، قلب مردم را بر مى‏گرداند و اين كار، اين هنر از اسلام برمى‏آيد…».(1)
2- تربيت انسان‏هاى متديّن، متفكّر و شجاع براى دفاع از ارزش‏هاى معنوى و استقلال كشور، نكته‏اى كه امام بر آن اصرار دارد: «مجله بايد در خدمت كشور باشد، جوان تربيت كند، انسان درست كند، انسان برومند، انسان متفكر درست كند تا براى مملكت مفيد باشد. اگر عكسى دارد، عكسى باشد كه تهييج كند براى اين كه مقابله با ديگران بكند. اگر مطلبى دارد، مطلبى باشد كه بسيج كند اين را براى حفظ استقلال خودش، براى حفظ مملكت خودش…» (2) «…بايد مجله راه بيندازيد كه وقتى جوان‏ها باز مى‏كنند شكل و صورت و عكس‏هاى مجله و تيترهاى مجله طورى باشد مقابل آن كه پنجاه سال ما را به نابودى كشيد، شما بايد جبران آن خرابى پنجاه سال را بكنيد…»(3)؛ «…در مقاله‏ها و نوشتارهاى خود…بايد همت بگمارند و بيشتر كار كنند تا در راه تربيت صحيح و تهذيب جامعه وضعيت همه قشرها را در نظر گرفته و راه و روش زندگى شرافتمندانه…را به ملّت بياموزند.»(4) «…بايد نشرياتمان مفيد باشد و اخلاق جامعه را اصلاح كنيم…».(5) و البته جامعه به چنين تربيت و تحولى نياز دارد چنانكه امام فرموده‏اند: «اگر تحول در نظام باشد و تحول در افراد نباشد…فردا همين افراد هستند كه مى‏خواهند اين نظام را پيش ببرند و همين افراد نظام را كج مى‏كنند. تحول در افراد و روحيه آن‏ها ميزان است…».(6)
3- متفكران و انديشمندان حوزه در مقوله‏هاى گوناگون معارف اسلامى، سخنان تازه و نكات بديعى دارند كه شايسته بود اين نوآورى‏ها با زبانى قابل فهم براى استفاده عموم، به جامعه عرضه مى‏گرديد به علاوه اگر خواهان تثبيت هويت اسلامى هستيم و مى‏خواهيم به خودباورى برسيم و روحيه ذلّت آور از خودباختگى در برابر فرهنگ‏هاى مهاجم و بيگانه را در جامعه بزدائيم، بدون شك بايد سرمايه‏هاى فكرى و علمى خود را بشناسيم و قدر و ارج آنها را باور كنيم، دانشورانى نستوه كه با حوصله و دقّت در زواياى كتابخانه‏ها و مراكز تحقيقاتى و علمى مشغول پژوهش بوده و دُرهاى ناب و گوهرهاى درخشان را از اعماق درياى حكمت، معرفت، فقاهت، تفسير و تاريخ و…استخراج مى‏كنند و به ساحل نشينان اقيانوس انديشه اسلامى عرضه مى‏نمايند.
4- معرفى ابعاد ناشناخته‏اى از مسايل عقيدتى و ارزشى، ناگفته نماند كه حقايق ناب و بخصوص ارزشهاى شيعه و فرهنگ اهل‏بيت(ع) در طول قرون و اعصار در محاق محروميت و مظلوميت بسر مى‏برد آن مسايلى كه عمق و محتواى برنامه‏هاى اسلامى بود نه تنها پياده نگرديد بلكه براى مردم گفته نشد و ملت‏ها را از آن‏ها بى‏خبر گذاشتند و دشمنان كوشيدند جنبه‏هايى از اسلام را كه به جوامع و امّت‏ها حيات و پويايى مى‏دهد و آنان را بيدار مى‏نمايد و نسبت به فجايع جهان آگاه مى‏كند در حجاب نگه دارند و نگذارند اين مكتب رهايى بخش و حامى محرومان صالح و مخالف مستبدان و مستكبران، معرفى بشود كه ضرورت داشت چنين امور ناشناخته تبيين گردد، همان نكته‏اى كه امام خمينى(قدس سره) بر آن پافشارى نموده‏اند: «من اميدوارم همه عزيزان ما توفيق پيدا كنند كه اين پرده‏هايى كه قدرتمندان بر روى اسلام كشيده‏اند و حقايق اسلام را در ستره (پوشش) نگه داشته‏اند با دست علماى اسلام و مبلّغان اسلام عرضه بشود…»(7)
5 – پرده برداشتن از روى مقاصد شوم دشمنان و افشاى توطئه‏هاى آنان و خنثى كردن تحركات استكبارى با شيوه‏هاى گوناگون، امام خمينى توصيه مى‏نمايند: «مابايد در كارهايى كه دشمنان ما مى‏كنند دقت كنيم و تحليل كنيم ببينيم كه آنها به چه زياد اهمّيت مى‏دهند و انگشت روى چه حيثيتى از مسلمين مى‏گذارند و بفهميم آنچه كه آن‏ها بر آن اصرار دارند همانى است كه براى مسلمين و براى بشر بد است، ما از گفتار و كردار آن‏ها بايد كشف كنيم كه اينها چه مى‏خواهند و ما چه بايد بكنيم؟»(8)
6- حضور مستمر و فعّال در خط مقدّم نبرد تبليغاتى بر عليه بوق‏هاى خبرى تبليغى استكبار جهانى: از همان روزهاى نخستين پيروزى انقلاب اسلامى، دشمنان،رويارويى خود را با اين حركت الهى و اسلامى در برخوردهاى فيزيكى و فرهنگى پى‏گرفتند و تمامى تلاش آن‏ها در گذشته و حال اين بوده است تا سنگربانان انديشه اسلامى، دروازه‏ها را بر روى خصم بگشايند و بلكه شرايط را به گونه‏اى جلوه مى‏دهند كه مردم از ورود بيگانگان نه تنها ناراحت نشوند بلكه خرسند گردند!
آنها و اعوان و انصارشان براى نيل به اين مقصد نامبارك و شوم در پى ترويج فرهنگ مهاجم و تضعيف فرهنگ اصيل و هويت راستين هستند و مصرّند مردم را از فرهنگ خود منفور ساخته و در برابر آداب و رسوم اجانب، شيفتگى پيدا كنند، و با به كارگيرى رنگين نامه‏هاى گوناگون، استفاده از شبكه‏هاى تلويزيونى، ماهواره‏اى، اينترنت و باايجاد تسهيلات و تنوع بخشيدن به مجلات و نشريات قصد دارند به راحتى اهداف خطرناك و مخرّب خود را در جاى جاى جهان خصوص كشورهاى اسلامى و بويژه جمهورى اسلامى ايران دنبال كنند. در برابر اين هجوم سيل‏آسا و توفان بنيان‏كن و نقشه‏هاى مزوّرانه براى تضعيف مبانى اعتقادى مردم و دور ساختن آنان از احكام و شريعت اسلامى ؛ دست اندركاران مجله بر آن شدند تا سلاح قلم را بر دوش گيرند و در اين عرصه، جبهه‏اى بر عليه تحركات ايذايى دشمن در جنبه‏هاى فرهنگى و تبليغى بگشايند و با بهره‏مندى از محصولات فكرى حوزويان؛ مدافعان فرهنگ تشيع را براى رويارويى با دشمن در بعد فرهنگى، آموزشى و تربيتى مهيّاتر سازند.
7- آشنايى با مسايل جهان اسلام: مجموعه مسلمانان جهان كه در كشورهاى اسلامى و سرزمين‏هاى داراى اقليت مسلمان زندگى مى‏كنند رقمى حدود يك و نيم ميليارد نفر را تشكيل مى‏دهند كه با وجود قرار گرفتن در موقعيت‏هاى استراتژيك و حساس و آبراهه‏هاى مهم و حياتى، برخوردارى از ذخائر سرشار و منابع و معادن غنى، با نقشه‏هاى استكبارى و سلطه گرى برخى حكام جور پيشه و محافظه كار داراى مشكلات فراوان اقتصادى، سياسى، فرهنگى و ارتباطى هستند در ميان معضلات گوناگون مسلمانان، موضوع فلسطين، لبنان، افغانستان،عراق، كشمير، بوسنى هرزگوين و…در دهه‏هاى اخير زخم‏هاى خونچكانى را براى دنياى اسلام پديد آورده‏اند. مجله پاسدار اسلام كوشيده است در اين زمينه‏ها با توجه به آخرين اطلاعات و شيوه‏هاى مبتنى بر مبانى جغرافياى سياسى مقالاتى ارائه نمايد و نيز در حد توان خوانندگان را با دشوارى‏ها و مسايل جهان اسلام آشنا كند.
8 – ايجاد اميد و حفظ آرامش در جامعه: مجله پاسدار اسلام از آغاز انتشار، در صدد آن بوده است كه روح اميدوارى را در جامعه بدمد، براى امنيت روانى تلاش كند و در جهت رسيدن كشور به آرامش لازم گام بردارد، و اين مهم در راستاى عملى نمودن رهنمودهاى امام خمينى است كه فرموده‏اند: «آنهايى كه اهل قلم اند…آنهايى كه صالح‏اند…در صدد اين باشند كه اميد بدهند به اين جامعه، اين مردم احتياج به اميد دارند ديگران اينها را نااميد مى‏كنند…»(9) «…ما الان در ايران احتياج به آرامش داريم،…بايد آرامش اين مملكت را حفظ كنيم.»(10)
البته تلاش پاسدار اسلام اين بوده است كه ضمن حفظ امنيت و آرامش روانى ، مردم را متوجه اين واقعيت بكند كه دشمنان بيرونى و درونى دارند، منشأ ضعف‏ها در كجاست و در مواقعى با انتقادهاى سازنده و تذكرات اصلاحى مسؤولين را متوجه مسايلى ساخته است كه غفلت از آن به سود جامعه نمى‏باشد. چنانچه امام تأكيد مى‏فرمايند: «بايد مسايل را گفت و هم آرامش را حفظ كرد، هم مطالب را مردم بدانند و هم آرامش را بايد حفظ كنند»(11)
اگر در جايى پاسدار اسلام از دردها و مشكلات سخن گفته است، در صدد علاج آنها هم برآمده و ريشه‏هاى ضعف‏ها، لطمه‏ها و صدمه‏ها را نيز تا حدودى روشن كرده است.
9- دفاع از انقلاب اسلامى: مجله پاسدار اسلام مولود انقلاب اسلامى است، تجربه‏هاى شخصيت‏هاى متدين، مبارز و انقلابى، استعدادهاى مقاوم و با صلابت، بر آن گرديد كه اساس استوارى را پايه‏گذارى نمايد كه زيربناى فكرى و ارزشى مردم انقلابى را تقويت كند به گونه‏اى كه خواننده با مطالعه مطالب آن به رشدى برسد كه در برابر جامعه و نظام و انقلاب بى تفاوت نماند و احساس مسؤوليت كند و چنان عمل نمايد كه ساختمان و انسجام آحاد مردم كه سلاح اصلى و رمز واقعى پيروزى است مستحكم‏تر شود. البته قضاوت نهايى با خوانندگان است كه آيا اين مجله در ادعاى خود كه مى‏خواهد زمينه و كشتزارى براى استعدادهاى نسل انقلابى باشد صادق است يا خير؟
علاوه بر اين سياست كلى حاكم بر مجله، سرمقاله و نوشته‏هاى متعددى به مناسبت‏هاى تقويمى تهيه و تدوين گرديده است تا ضمن آنها ابعاد انقلاب اسلامى، رمز پيروزى آن، نقش رهبرى انقلاب، توطئه‏هاى دشمنان در جهت نابودى اين بارقه الهى و…روشن شود، جريان‏هاى انحرافى و التقاطى از دامن پاك انقلاب زدوده گردند، تهاجم گسترده استكبار بر عليه اين نهضت تا حدودى خنثى گردد و مردم تحت محور رهبرى با اتحاد و تفاهم، دژى آسيب‏ناپذير تشكيل دهند. همچنين به خوانندگان گوشزد شود در مقابل نارسايى‏ها، كمبودها و كاستى‏ها مقاومت نمايند و اين كه لطمه خوردن و زحمت ديدن براى رسيدن به اهداف اسلامى ارزشمند است و نيز براى تقويت معنويت و باورهاى خود تلاش كنند و خويشتن را به خدا متصل نمايند تا امور مادى، آنان را از مقاصد اصلى بازندارد.
10 – امام خمينى (قدس سره) فروغ پرتابش و خورشيد درخشنده‏اى است كه با تكيه بر ايمان و پارسايى و برخوردارى از صلابت و استوارى، جهان را از خواب غفلت بيدار نمود و جوامع اسلامى را متوجه توطئه‏هاى استكبارى در عرصه‏هاى گوناگون فرهنگى،سياسى و اقتصادى ساخت و مسلمانان را به سوى هويتى اصيل، جاويدان و رشددهنده كه منبعث از ارزشهاى قرآنى و روايى است فراخواند. آن روح قدسى انقلابى را بنيانگذارى و رهبرى نمود كه همچون درختى پربار در بوستان تشيّع به شكوفايى رسيد. حركتى كه تمامى معادلات ابرقدرتها را بر هم ريخت و نقشه‏هاى حيله گرانه آنان را براى گسترش استثمار و استبداد در جهان افشاء ساخت و ايران را از زير يوغ ستم رهانيد. آشنايى با سيره و سخن چنين شخصيت برجسته از برنامه اصلى مجله پاسدار اسلام بوده و هست. تهيه و تدوين مطالبى تحت عنوان «امام خمينى ثابت و استوار از آغاز تا كنون» با توجه به مسايل تاريخى و موضوعات گوناگون فرهنگى و تبليغى، درج خاطراتى از خاندان امام خمينى، ذكر نكاتى از سيره عملى، فضيلتها و مكارم اخلاقى ايشان توسط دانشورانى كه با امام ارتباطى نزديك و تنگاتنگ داشته و شاهد زندگى فردى و اجتماعى ايشان بوده‏اند، حجم قابل توجهى از مندرجات مجله را به خود اختصاص داده كه مورد استقبال فراوان خوانندگان در سطوح مختلف قرار گرفته است.
11 – مبارزه با خرافات و برخى آداب و رسوم موهن: شكى نيست كه حماسه عاشورا و برپايى مراسم سوگوارى براى خامس آل عبا و ساير سنت‏هاى مذهبى در پيروزى انقلاب اسلامى بسيار اثر گذار بود. آموزش‏هاى مذهبى ماه رمضان، درهم فشرده شدن مجالس دينى در اين ماه مبارك، حضور سرشار مفاهيم سياسى و تكاليف دينى در تعاليم وعّاظ و منابر، پيوستگى ابعاد مقاومت و بيدادگرى‏ها و شهادت‏ها در معابر و خيابان‏ها و در مساجد و محفل‏هاى دينى در مردم شورى بزرگ ايجاد كرد و به مبارزات آنان استوارى و پايدارى داد.
عاشوراى حسينى (ع) با قيام خمينى(ره) شكل ديگرى گرفت و محتواى واقعى آن كه روزگارى دراز از مسير خود جدا شده بود، بدان بازگشت، نوحه‏هاى سينه‏زنى با مبارزات ضداستبدادى توأم گرديد، از حسين زمان و يزيد وقت سخن گفته شد و مرثيه‏سرايى و مصيبت‏خوانى در خدمت حماسه قرار گرفت و سرانجام عاشوارى سال 1399 ه. ق بنياد ستم را متزلزل ساخت و بدين سان بارديگر خون بر شمشير غلبه يافت. امّا رسوخ برخى موهومات و رسم‏هاى خرافى به مراسم عزادارى‏هاى محرم، آن‏ها را دچار تحريف و خدشه ساخته بود و ضرورت داشت كه دست اندركاران فرهنگى به گلستان عاشورا گام نهند و ضمن برخوردارى از رايحه معطّر آن، آفت‏ها را از ميان بردارند و فرمايش امام خمينى را عملى سازند كه مدام تأكيد مى‏نمودند عزادارى به شيوه سنتى برقرار بماند امّا پيرايش و پالايش شود، دست اندركاران مجله پاسدار اسلام با استناد به احاديث معتبر و بهره‏مندى از پرتو انديشه‏هاى پرورش يافتگان مكتب اهل بيت و حوزه علميه با نگارش مقالاتى براى زدودن تحريفات و خرافات از اين گونه مراسم گام برداشتند زيرا بر اين باور بوده و هستند كه بايد محافل و مجالسى كه به نام فروغ‏هاى فروزان آسمان امامت و فداكارى‏هاى عاشورائيان برگزار مى‏شود از شرح مقاصد اصلى و هدف‏هاى عالى، تهى نباشد و هيچگاه در جهت ضد آن هدف‏ها حركت نكند. مجالس حسينى بايد روح مقاومت، فداكارى، دفاع از مظلومان، اجراى عدالت، نفى هرگونه تبعيض و شكاف اقتصادى – اجتماعى را ترويج نمايد نه آن كه مروّج ذلّت پذيرى و خداى ناكرده مبلّغ امور وهن‏انگيز و غير اصولى و مغاير با مقاصد مقدس ائمه هدى باشد و برخى نابرابرى‏ها و بدى و زشتى‏ها را با طرح مسئله جبر، توجيه نمايد. تلاش براى بهبود كمّى و كيفى مجله‏
دست‏اندركاران مجله از آغاز انتشار اين نشريه تاكنون در صدد آن بودند كه از طُرُق گوناگون بر بهبود كمى و كيفى و ارتقاى محتوايى و شكلى مجله بيفزايند، تلاش‏هايى كه در اين راستا صورت گرفته‏است، عبارتند از:
1- نظرخواهى از خوانندگان و مشتركين مجله در مورد كيفيت مطالب، سطح موضوعات و تنوع آنها و اولويت بندى درباره مقالات به لحاظ موضوعى و مولّفان آنها و نيز استفاده از پيشنهادات اصلاحى و ارشادى مشتركين و مشترى‏هاى دائمى مجله.
2- مشورت با اساتيد، محققان و نويسندگان حوزه و بكار گرفتن نقطه نظرات دانشوران در تدوين مطالب و ارائه مقالات و رعايت ضرورت‏ها و توجه به مسايل اساسى و بنيادى.
3- تحريريه مجله بر حسب رسالتى كه براى خود قائل بوده‏اند ضمن سعى در بالابردن دانش آگاهى‏هاى خوانندگان، كوشيده‏اند مقالات و مطالب را به زبانى ساده، آسان فهم و در عين حال شيوا و دور از لغزش هاى ادبى و خطاهاى چاپى عرضه نمايند تا بر مذاق خوانندگان ناگوار نيايد، به علاوه حفظ متانت و وزانت مجلّه اصلى استوار بوده كه رعايت آن براى دست اندركاران، در رأس ديگر امور بوده است. حتى در مطالبى تحت عنوان گفته‏ها و نوشته‏ها كه ظاهرى تفنّنى و تفريحى دارد از ذكر نكات افسانه‏اى، غيربرهانى، ابهام برانگيز و مغاير آيات و روايات اجتناب گرديده است.
4- تنوع بخشيدن به مطالب به دليل گوناگونى مخاطبين و اين كه مجله براى عموم مردم و تمامى اقشار انتشار مى‏يابد، نياز سنجى و در نظر گرفتن مقتضيات زمان نيز مورد توجه بوده است.
5 – استقبال از انتقادات خوانندگان، صاحب نظران و ساير افراد.
6 – برگزارى جلسات با حضور مديرمسؤول و سردبير محترم، اعضاى هيأت تحريريه و نويسندگان به منظور بررسى نيازهاى خوانندگان، چگونگى عرضه مطالب، اولويت بندى موضوعات و تقسيم كار بين مؤلفان.
7- برقرارى ارتباط با برخى مراكز پژوهشى، تبليغى و دفتر ساير مجلات دينى و احياناً استفاده از تجارب و نتايج پژوهشى و محصولات فكرى و علمى آنان.
8 – مستند نمودن مطالب، مراجعه به منابع دست اول، ارجاعات درست و پى‏نوشتهاى معتبر، پيروى از شيوه‏هاى نوين نگارش و زبان فارسى. نقد و بررسى و ارزيابى‏
ماهنامه پاسدار اسلام كه اكنون در آستانه سال بيست و چهارم قرار دارد و شماره 277 آن را ملاحظه مى‏نمائيد، اگرچه با دشوارى‏ها، فرازها و نشيب‏هاى گوناگون مواجه بوده است موجب خوشوقتى است كه در تعدادى از مراكز فرهنگى وابسته به حوزه، دانشگاه،مراكز علمى و فرهنگى و كانون‏هاى اطلاع رسانى آرشيو گرديده و در شبكه‏هاى رايانه‏اى و برخى سايت‏هاى مربوط به معارف اسلامى و علوم دينى مقالات و مطالب آن معرفى و موضوع بندى شده و احياناً براى آنها آگاهى‏هاى توصيفى و چكيده خلاصه نگارى تدوين گرديده است. مركز اطلاع رسانى پژوهشكده باقرالعلوم سازمان تبليغات اسلامى، پايگاه اطلاع رسانى اسلامى(پارسا)، مركز پژوهش‏هاى اسلامى صدا و سيما، خانه پژوهش قم، مركز اطلاع رسانى دفتر تبليغات اسلامى، مركز اطلاع رسانى كامپيوترى علوم اسلامى، مركز تحقيقات فرهنگيان استان قم، و… از آن جمله هستند.
در عين حال مسؤولين اين مجله ادعا ندارند كه در تهيه مطالب از نظر كيفى و قالب عرضه آنها از خطا و اشتباه مصون هستند و كارى كه مى‏كنند عارى از كاستى است و مؤيد اين ادعا جلساتى است كه با حضور عده‏اى از نويسندگان و محققان همكار مجله برگزار شده و طى آنها محتواى مجله و چگونگى ارائه موضوعات توسط آنان به نقد كشيده شده است.
به علاوه پاسدار اسلام از نقدهاى منطقى، اصولى، دردمندانه، دلسوزانه با آغوش باز استقبال كرده و در حد توان نظرات اصلاحى را كاربردى نموده است، البته ناگفته نماند كه حساب خرده‏گيران و عيب‏جويان كه تا تلاشى را مى‏بينند به ملامت و مذمت آن مى‏پردازند و در صدد مخدوش كردن روند كارها هستند از منتقدين راستين جدا است.
بديهى است انتقاد كنندگان نيز در صورتى حق دارند، مضامين و ساختار مطالب مجله را نقد كنند كه از فنون و علوم موضوع مورد نقد مايه‏اى و بهره‏اى داشته باشند و درباره نوشتارى كه در خصوص دانش اسلامى و معارف دينى عرضه مى‏گردد از مطالعات كافى برخوردار بوده، واقعيت و دشوارى‏ها را در نظر گيرند و يا عينى گرا باشند و لمس جنبه‏هاى كار را در نظر گيرند در غير اين صورت نقد جز سخنى بازارى و نكته‏اى براى عرض اندام و خودى نشان دادن و خرده‏گيرى دور از خردمندى نخواهد بود.
نقد محتوايى و ساختارى شناخت و بصيرت مى‏خواهد، رأيى كه شناساى راستين مطرح مى‏كند البته اعتبار دارد زيرا او به غوغاى جناح بازى و جنجال نااهلان كارى ندارد، آنچه برايش حائز اهميت است سعى مداوم در كشف و ادراك خوبى‏ها و نقاط قوت و امور مثبت و تأثير گذار است و براى رسيدن به چنين مقصودى به كاستى‏ها، عيب‏ها و نارسايى‏ها هم توجه دارد، اگر اشكالى در كار مى‏بيند ريشه‏هاى آن را باز مى‏شناسد و آن را بيش از آن‏چه هست جلوه نمى‏دهد در ارائه نظرات و پيشنهادات صرفاً نقص و كاستى نمى‏جويد بلكه به كمال، زيبايى و جلوه‏هاى جالب نظر دارد و تا نقدى عيب‏پوش و خالى از عقده‏ها، غرض‏ها و گرايش‏هاى فردى، حزبى و گروهى، در ميان نيايد نمى‏توان توقع داشت كه در تقويت و غناى مطالب مجله و ظهور موفقيت‏هاى آموزنده و ارزنده، مؤثر واقع گردد و محتواى مجله را پرمايه سازد و بر بهبود ساختارى آن بيفزايد. ماهم با سعدى هم سخن هستيم كه مى‏گويد: «متكلم را تا كسى عيب نگيرد سخنش صلاح نپذيرد».(12)
اما سودمندى آن در صورتى است كه تلاش فكرى نويسندگان و دست اندركاران را اصلاح كند و به سوى رشد و كمال سامان دهد و مجلّه را به سوى سيرى عالى‏تر، مؤثرتر، نافذتر و پربارتر سوق دهد لحن نقد سالم: محصول سلامت نفس و نيّت صادق ناقد است:
دلايل قوى بايد و معنوى‏

نه رگهاى گردن به حجّت قوى(13)
در عين حال هيأت تحريريه مجله پاسدار اسلام قبول دارد كه:
1- مجله تا رسيدن به هدف‏هاى مطلوب و والا فاصله دارد و بايد بكوشد اين فاصله را كم كند.
2- در تشخيص نيازهاى فكرى، معنوى، فرهنگى جامعه و تهيه مطالب بر اساس آنها بايد اهتمام افزون‏ترى نشان دهد.
3- ابهامات و شبهه هايى را كه برخى روشنفكران مطرح مى‏كنند بايد دقيقاً بررسى نمايد و با پيروى از جدال احسن كه قرآن بر آن تأكيد دارد و به قصد ايجاد فضاى زلال و سالم و تنوير افكار عمومى به دفع اين ناگوارى‏ها بپردازد و خوانندگان را با برهان و استدلال از راهرو ترديد به بوستان ايمان برساند.
4- در معرفى مجله از طريق رسانه‏هاى جمعى، نشريات و مطبوعات تا حدودى كوتاهى شده است.
5 – براى پاسخگوئى به مسائل نسل جوان كه درصد مهمى از افراد جامعه را تشكيل مى‏دهند در وهله نخست بايد

مسايل تربيتى با ديدگاهى قرآنى و روايى مدّ نظر قرار گيرد. اصولاً در اين مجله جاى مطالبى كه بعد پرورشى و تربيتى داشته باشند و براى نسل جوان مفيد باشند خالى است، در مرحله بعد مطالبى بايد عرضه گردد كه براى اين قشر از جامعه جذاب، شيوا، در عين حال آموزنده باشد اگرچه پاسدار اسلام با ترسيم زندگى علماى وارسته نمونه‏هاى عينى از ويژگى‏هاى اخلاقى، تنديس زهد و تقوا و مبارزه را ارائه مى‏دهد ولى اين برنامه استمرار ندارد و گاهى به بوته فراموشى سپرده مى‏شود.
6- يكى از محورهايى كه در مجله براى خوانندگان جاذبه داشت، پاسخ به سؤالات و نيز استفتائات بود كه اكنون جاى خالى آن كاملاً احساس مى‏گردد و بايد در جهت احياى اين نهج‏ناب گام‏هايى برداشته شود.
7 – مجله بايد صفحه يا صفحاتى را به معرفى كتابهاى مفيد، سالم و آموزنده و نيز نقد كتابهاى مورد تأمل اختصاص دهد و به مسؤولين فرهنگى و تبليغى در خصوص انتشار برخى كتابهاى مسئله دار، تذكر دهد.
8 – اگرچه روى آوردن به مباحث تقويمى و فصلى و مصرفى در شأن مجله نمى‏باشد امّا به بهانه رويدادهاى هر ماه مى‏توان تحليل جالبى با تكيه بر مسايل فرهنگى، اخلاقى و تربيتى ارائه داد.
9 – رنگين نمودن مجله و تنوع بخشيدن به ظاهر آن در حد متعادل مناسب است و اگر محتوايى مفيد در قالبى زيبا ارائه شود طالب افزون‏ترى خواهد داشت، امّا هيأت تحريريه اعتقاد ندارد كه گرايش به اين سمت و سو بايد هدف مجله شود و متمركز نمودن كارها براين جنبه، به محتوا خسارت وارد مى‏كند به علاوه نمى‏توان گفت: مجلّه‏هايى كه معمولاً پرخواننده هستند صرفاً به دليل تنوع در رنگ و ظاهر آنهاست بلكه كم نيستند افرادى كه كمتر به اين امور توجه دارند، به علاوه برخى نشريات به بهانه جذب خواننده به امورى روى مى‏آورند كه يا خنثى بوده و يا احياناً با مبانى و ارزشهاى اعتقادى در تباين است و مجله پاسدار اسلام با چنين نگرشى به شدت مخالف است و مجلّه با اهداف و رسالت آن چنين شيوه‏اى در تضاد مى‏باشد.
10- احتمالاً براى عده‏اى امكان دارد اين سؤال پيش بيايد كه به دليل فاصله گرفتن مجله از سالهاى نخستين انتشار به لحاظ شمارگان و تعداد مشتركين سير نزولى داشته است، امّا اين واقعيت را در مسايل ديگرى كه ارتباطى با تلاش هيأت تحريريه هم ندارد بايد جستجو نمود، يكى آنكه در وضع كنونى ديگر آن حال و هواى اوايل انقلاب و دوران دفاع مقدّس بر جامعه حاكم نمى‏باشد. نيروهاى معتقد به انقلاب كه در آن زمان صفى واحد را در برابر دشمنان داخلى و خارجى و خط نفاق و سازش و ارتجاع تشكيل مى‏دادند، در وضع فعلى از هم پراكنده شده‏اند و ديدگاههايى احياناً متفاوت و حتى متعارض پيدا كرده‏اند. به علاوه در آن سال‏ها شخصيت‏هاى برجسته حوزه كه عده‏اى از آن‏ها در سطح مرجعيت مردم به شمار مى‏روند، با مجله همكارى داشتند و بطور مرتب و مستمر مقاله ارائه مى‏دادند كه در شماره‏هاى اخير چنين وضعى به مجله حاكم نيست، همچنين تعداد مجلاتى كه در مورد معارف اسلامى و مسايل كلامى و اعتقادى مطالبى مى‏نويسند بسيار زياد شده و در برخى موضوعات، مجلات، كاملاً تخصصى انتشار مى‏يابند كه خوانندگان بسيارى به آنها رويكرد نشان مى‏دهند، از آن گذشته مجله پاسدار اسلام قصد ندارد در فضايى ژورناليستى وارد شود و تمايل دارد رسالت اصلى خودرا كه نشر معارف قرآن و اهل بيت(ع) است، همچنان ادامه دهد و البته به نوآورى‏ها و شيوه‏هاى جديد و مسايل روزمرّه هم توجه داشته باشد.
11- اگرچه توقف در مسايل سياسى – اجتماعى، مجله پاسدار اسلام را از هدف اصيل خود دور مى‏نمايد ولى شايسته است مقتضيات زمان، مباحثى كه در سطح جهان اسلام مطرح مى‏گردد، و نيز برنامه‏هاى فرهنگى و تبليغى كه به نحوى از سوى محافل استكبارى سامان داده مى‏شود، از نظر نويسندگان اين مجله فاصله نگيرد، مسايلى چون جهانى شدن، تساهل و تسامح، تكثرگرايى دينى، جدايى دين از علم و نيز انفكاك بين ديانت و سياست از طرف جناح مهاجم داخلى و خارجى به شكلى گسترده در مطبوعات، كتابها، شبكه‏هاى اطلاع رسانى مورد توجه قرار مى‏گيرد كه بايد متناسب با آنها ديدگاههاى اسلامى تبيين و تشريح گردد و به ايرادها و سؤال‏ها و ابهام‏ها در اين باره پاسخ مستدل، منطقى، اصولى و مستند داده شود.
12- اگرچه مجله قصد ندارد به سوى مطالب كاملاً فنى و تخصصى سوق داده شود و معمولاً مخاطب آن عموم جامعه است و مردم دوست دارند تمامى مسايل اسلامى را بطور يكجا در اين نشريه مطالعه كنند امّا اين بدان معنا نيست كه هركدام از مقالات نبايد مبتنى بر معيارهاى علمى و حكمت‏هاى اسلامى تهيه شوند.
13 – در هنگام پرداختن به مسايل قشرى خاص نبايد ساير اقشار و مسايل و مشكلات آنان فراموش شوند. به عنوان نمونه روى آوردن افراطى به مسايلى درباره جوانان معادل غفلت از مسايل خانواده، مناسبات اجتماعى و فرهنگى خواهد بود. بنابراين نوعى اعتدال و همه جانبه نگرى و ژرف كاوى در پرداختن به موضوعات بايد مراعات گردد. پاورقي ها:پى‏نوشت‏ها: – 1. صحيفه نور، ج 18، ص 243. 2. همان، ج 8، ص 24. 3. همان، ج 15، ص 38 – 37. 4. همان، ج 19، ص 109. 5. همان، ج 14، ص 249. 6. در جستجوى راه از كلام امام، دفتر دهم، ص 105. 7. همان، دفتر 22، ص 258 – 257. 8. همان، ص 239. 9. صحيفه نور، ج 14، ص 23. 10. همان، ج 12، ص 209. 11. همان، ص 210. 12. گلستان سعدى، باب هشتم. 13. كليات سعدى، چاپ تهران، ص 302.