دانستنيهايى از قرآن‏

پايان يك انتظار
«الذين يتّبعون النبى الامّى الّذى يجدونه مكتوباً عندهم فى التوراة و الانجيل يأمرهم بالمعروف و ينها هم عن المنكر و يحلّ لهم الطيبات و يحرّم عليهم الخبائث و يضع عنهم إصرهم والأغلال التى كانت عليهم فالّذين آمنوا به وعززوه و نصروه واتبعوا النور الذى انزل معه اولئك هم المفلحون».
(سوره اعراف – آيه 157)
آنها كه پيامبر امّى را پيروى مى‏نمايند، مشخصات و ويژگيهاى او را در توراة و انجيل (كتابهاى آسمانى پيشين) كه در اختيار دارند مى‏يابند، همانا آنان را به نيكيها و معروف دعوت مى‏نمايد و از زشتيها، پليديها و منكرات باز مى‏دارد، و آنچه را پاكيزه و مطبوع است حلال و آنچه را مايه تنفر و نامطبوع است حرام مى‏شمارد، و بارهاى سنگين و سهمگين و غل و زنجيرهائى را كه بر پاى فكر و انديشه آنان بسته شده از آنها بر مى‏گيرد، پس كسانى كه به او ايمان آورده و مقامش را ارج نهند و او را در اجرا و انجام رسالتش يارى رسانند و از نور آشكار (قرآن) كه بر او نازل گرديده پيروى كنند، همانا آنان رستگارانند.

بطور كلى شخصيت و شهرت مردان بزرگ تاريخ، در جريان فراز و نشيب‏هاى فراوان زندگى شكل مى‏گيرد و به مقياس اثرشان براى جامعه انسانى از معروفيت و محبوبيت عمومى برخوردار مى‏شوند و هرچند كه اثر آنها براى اجتماع بشر بيشتر و مؤثّرتر باشد داراى شخصيّت و شهرت برتر و بيشترى خواهند شد، تا آنجا كه ممكن است آوازه شهرت و شعاع شخصيت آنان از مرزهاى جغرافيائى و بلكه از محدوده عصر زندگيشان فراتر رفته و به چهره هميشه و همه كس آشناى جهانى تبديل گردند و تاريخ از اين قبيل مردان، فراوان بخود ديده است، ولى آنچه كه كاملاً استثنائى و بى‏نظير است، شخصيت والاى انسانى است كه قرنها قبل از ميلادش، تولد يافته و در كتابهاى آسمانى و در ميان جامعه‏هاى مذهبى مطرح بوده است، چرا كه اسلام به وجود مبارك او تماميّت و كمال مى‏يافت و بشارت به آمدن او به مفهوم پيروزى خط نبوت و تلاش مداوم همه پيامبرانى بود كه در طول تاريخ يكى پس از ديگرى آمدند و بسيارى از آنان در جريان مبارزه مستمرشان با قدرتهاى طاغوتى به شهادت نائل گرديدند، و چنين بشارتى آنان و پيروانشان را به پيروزى نهائى اسلام و سرانجام شكست بار شرك و كفر جهانى، اميد و اطمينان بيشتر مى‏بخشيد و در نتيجه آنها را در ادامه مبارزه و جهاد مقدسى كه براى اعلاى كلمه «اللّه» در پيش داشتند، مصمّم‏تر و قاطع‏تر مى‏ساخت، و از سوئى زمينه پذيرش هرگونه ادعاى خاتميّت را براى فرصت طلبان از ميان مى‏برد، و از اين رو آن چنان چهره كامل و مشخصى از شخصيت او براى امت‏هاى پيشين، بوسيله وحى و پيامبران به تصوير كشده شد كه به تعبير قرآن كريم «يعرفونه كما يعرفون ابناءهم» او را همچون فرزندان خويش مى‏شناختند و آيه 157 سوره اعراف در همين رابطه است.پس گرچه به صورت ظاهر نور پرفروغ حضرت محمد بن عبداللّه صلى اللّه عليه و آله در سپيده دم هفدهم ربيع المولود ظاهر شد ولى نور وجودش سالها قبل از آفرينش هر موجودى، خلق شده بود. امام صادق عليه السلام از اجدادش از حضرت امير سلام اللّه عليهم اجمعين نقل مى‏كند كه فرمود:
«انّ اللّه تبارك و تعالى خلق نور محمّد صلى اللّه عليه و آله قبل أن يخلق السّموات و الارض و العرش و الكرسى و اللّوح و القلم و الجنّة و النّار و قبل ان يخلق آدم و نوحاً و ابراهيم و اسماعيل و اسحاق و يعقوب و موسى و عيسى و داود و سليمان…و قبل ان يخلق الانبياء كلّهم» – همانا خداى تبارك و تعالى نور محمد صلى‏اللّه عليه و آله را قبل از آفرينش آسمانها و زمين و عرش و كرسى و لوح و قلم و بهشت و دوزخ و پيش از خلقت آدم و نوح و ابراهيم و اسماعيل و اسحاق و يعقوب و موسى و عيسى و داود و سليمان و…و پيش از خلقت جميع پيامبران آفريد.
در ساعت ولادت پيامبر عظيم الشأن اسلام صلى اللّه عليه و آله آيات عجيب و شگفت انگيزى در عالم رخ داد: آتشكده پارس كه هزارسال روشن بود، به خاموشى گرائيد، چهارده كنگره از ايوان انوشيروان فرو ريخت، درياچه ساوه خشكيد، بتها در سراسر جهان سرنگون شدند، شهابها در آسمان فراوان شدند، كاهنان گمراه كننده ناكام گشتند و…
روز ولادت سرور همه آفريدگان خداوند، خاتم پيامبران و سرّ آفرينش و عظيم‏ترين انسان عالم امكان، رسول گرامى خداوند و بنده شايسته‏اش، محمد بن عبداللّه صلى‏اللّه عليه و آله و ششمين اختر تابناك ولايت و امامت حضرت امام جعفر صادق عليه‏السلام را به محضر فرزند عزيز و احيا كننده دينش، خاتم الاوصياء حجة بن الحسن العسكرى ارواحنا لتراب مقدمه الفداء و عموم مسلمين و شيعيان جهان بويژه مقام معظم رهبرى و ملت برومند ايران، تبريك و تهنيت عرض نموده از خداى بزرگ مسئلت داريم ما را توفيق دهد كه راه و رسم آن بزرگواران را در تمام زمينه‏هاى اجتماعى، سياسى، اقتصادى و فكرى زندگى دنبال نمائيم و پيروان راستينى برايشان باشيم.

پاورقي ها: