سناريوى ثبت نام
اخبار وزارت كشور از ثبت نام تعداد 1010 كانديداى رياست جمهورى حكايت دارد و اينكه افراد زيادى نوبت ثبت نام پيدا نكردند!! اين عدد و رقم شايد در دنيا بىسابقه باشد همچنانكه هويت بسيارى از داوطلبان و پايگاه اجتماعى آنان و ميزان سن و سواد و ساير مشخصههاى آنان نيز سابقه ندارد. سناريوى ثبت نام بدينگونه كه اتفاق افتاد با شأن و جايگاه عاليترين مقام اجرائى كشور جدّاً در تعارض است و به عبارت واضحتر اهانتآميز است. در كجاى دنيا اجازه داده مىشود يك شخص بىسواد براى احراز اين مقام ثبت نام كند و مسئولان اجرائى انتخابات تنها با گرفتن يك برگ شناسنامه و 12 عكس فرم ثبت نام را بدست هر كس از راه رسيد بدهند و چندين اداره و صدها نيرو را كه از بيت المال حقوق مىگيرند درگير اين سناريو و وقت كشى نمايند؟! در كدام گزارش از كانديداتورى رياست جمهورى كشورهاى جهان خواندهايم كه يك بيمار روانى و… در مرحله ثبت نام در كنار چهرههاى فرهيخته، شايسته و سياستمدار و مجرب بنشينند و به رقابت بپردازند؟!
هر چند مسئولان ثبت نام خلأ قانونى را در اين ماجرا مطرح ساخته و گفتهاند در اينجا هيچگونه محدوديت قانونى وجود ندارد ولى آيا در اين كشور و در اين وزارتخانه كسى نيست كه به فكر اين نقيصه قانونى باشد و راه كارى براى آن بيابد و لايحه يا طرحى به مجلس ارائه دهد و تدوين قانون كند و به اين سناريو پايان دهد؟!
بسيارى از ثبت نام كنندگان به اميد اينكه وام و تسهيلاتى بگيرند به ميدان آمده و ثبت نام و كانديداتورى را با صف تخم مرغ و شير يارانهاى اشتباه كردهاند. آثار نامطلوب اين بىقانونى
الف – همانگونه كه اشاره كرديم اين نحوه ثبت نام فلّهاى و كوپنى در شأن نظام نيست، درست مانند اين است كه جمعى عمله و كارگر صفر كيلومتر و يا دانشآموزان خود را براى استادى دانشگاه نامزد كنند اينها شأن اساتيد فرهيخته و انديشمند و مقام استادى را پائين مىآورند بدون اينكه بر شأن خود بيفزايند آيا در گزينش استادى دانشگاه از اين افراد بى سواد يا كم سواد و بعضاً خيالاتى و داراى مشكل روانى مدارك مىگيرند و ثبت نام مىكنند و آن را منافى با شأن استادى نمىدانند؟ پس چرا در ثبت نام رياست جمهورى اينهمه سهل انگارى و بى تفاوتى و بىعملى؟ همه مىگويند خلأ قانون داريم اما هيچكس نمىگويد مگر جبران اين خلأ قانونى چقدر كار مىبرد و چه مئونهاى لازم دارد؟!
اتلاف نيرو و بيت المال
مشكل ديگر ايجاد زحمت و دردسر و وقت كشى براى چندين اداره و هدر دادن نيروهاى مادى و انسانى. تصور كنيد ارسال 1010 پرونده براى اداره ثبت احوال و وزارت اطلاعات و قوه قضائيه و ديگر نهادها اگر بخواهد عمل شود تا گرفتن پاسخ چه مقدار نيرو هدر مىدهد كه براى بسيارى از آنها حتى صرف يك ورقه ثبت نام ارزش ندارد چيزى جز اتلاف كاغذ و گرفتن وقت مجريان نيست و از مصاديق بارز اسراف و تبذير است تا چه رسد به وقت گذارى و ارسال مراسلات به اين اداره و آن نهاد تا برسد شوراى نگهبان و در اين ميان هزاران ساعت عمر ارزشمند مسئولان رسيدگى به پاى اين اعمال پوچ هدر مىرود بدون اينكه پشيزى بازدهى داشته باشد و مايه تأسف است كه اينهمه آدمهاى عاقل و درس خوانده همه ساله اين وضع نامطلوب را تحمّل مىكنند و چارهاى نمىانديشند؟ و با يك لايحه يا طرح به اين سناريو پايان نمىدهند؟! خوراك تبليغاتى براى بيگانه
بعد ديگر اين سناريو فراهم ساختن خوراك تبليغاتى براى رسانههاى بيگانه و جوسازى بر ضد نظام و مديريت كشور تا شوراى نگهبان است. در ميان اين كانديداها كسانى هستند كه فاقد شرائط لازم و مصرح در قانون اساسى مىباشند و عنوان رجال سياسى نه از نظر فكرى و نه از جهات ديگر بر آنان صدق نمىكند نه درك سياسى دارند و نه تدبير و نه صلاحيت و حسن شهرت و بعضاً مشكل قانونى دارند و خود مىدانند كه رد صلاحيت خواهند شد با اين حال با ثبت نام و اعلام حضور ايجاد مشكل مىكنند تا نظام را در بنبست قرار دهند و هنگامى كه رد صلاحيت شدند به بيگانگان آمار بدهند و جوّ سازى كنند كه شوراى نگهبان به صورت گسترده عده زيادى را رد صلاحيت كرده است! هدف اينها اين است كه با شانتاژ سياسى و جوّ سازى به دشمنان ميهن اسلامى خدمت كنند و انگ خشونت و ضد دموكراسى به نظام بزنند در حالى كه اينها اگر به همان كشورهاى بيگانه كه دوستشان دارند بنگرند و ملاكهاى آنها را در تصدى پستهاى كليدى مانند نمايندگى مجلس يا رياست جمهورى ببينند، از نظام اسلامى طلبكارى نمىكنند. بعضى از اينها عناصرى هستند كه نظام را قبول ندارند و با كمال پرروئى پست وكالت و وزارت و رياست جمهورى آن را مطالبه مىكنند! اينها به اين نكته نمىانديشند كه حاكميت بر اين مردم براى كسانى مشروعيت دارد كه مانند همين مردم فكر كنند(البته اكثريت جامعه نه چند هزار دگرانديش ورشكسته سياسى يا خود فروخته و واداده). عرصه آزمايش اصولگرائى
از ثبت نام بگذريم به اصل موضوع بپردازيم به هر حال جمعى از افراد با صلاحيت كه در صدر اين جدول قرار دارند اينها از شايستگى احراز پست رياست جمهورى برخوردارند و چون بيش از يك نفر بالاخره احراز اين مسئوليت را نخواهد نمود رقابت امر طبيعى است اما رقابت در فرهنگ ما قواعد خود را دارد، تصدى يك پست و مقام هرگاه با مسئوليت و انجام تكليف همراه باشد همدلى و همنوائى را حاكم خواهد ساخت. آزمايشى است حساس كه انقلابى گرى و اصول گرائى را محك مىزند. سخن با اصول گرايان است و آنانكه امروزه در جامعه پايگاهى دارند و در شوراهاى اسلامى و انتخابات مجلس اعتماد مردم را بدست آوردند و اين اعتماد ارزان بدست نيامده كه ارزان از دست دهيم. مردم تجربههاى تلخى از عملكرد گذشته برخى جريانهاى سياسى دارند جريانى كه مىخواست پستهاى كليدى كشور را در دست داشته باشد و زير پوشش اصلاحطلبى هرچه مىخواهند بكنند اما مردم آنها را كنار گذاشتند چرا كه آنان را در جهت مصالح خود نديدند. اين تجربه بايد براى نيروهاى اصولگرا درسآموز باشد مراقب باشند ناخواسته به دامى نيفتند كه ديگران افتادند دام انحصارطلبى و جناح بازى و خود محورى.
مردم با كسى خويشاوندى ندارند به راحتى كسانى را بالا مىبرند و به راحتى پائين مىآورند و بهتر است اين را به سنت الهى پيوند بزنيم كه مىفرمايد: «انّ اللّه لايغيّر ما بقوم حتى يغيّروا ما بانفسهم» خداوند سرنوشت ملتى را دگرگون نمىكند مگر آنكه راه و روش خود را دگرگون سازند. وجدان عمومى نيز با اين سنت خداوندى پيوند خورده و اين خدا است كه دلهاى مردم را به سوى افراد توجه مىدهد يا از آنها رويگردان مىسازد. بنابراين نبايد غرور ما را بگيرد و در انجام وظيفه غفلت كنيم. يكى از اين عرصههاى آزمايش همين انتخابات رياست جمهورى است و رقابت كانديداها و فعاليت هواداران آنها كه احتمال تنش و تخريب دور از تصور نيست و اميدواريم چنين نباشد. و نيروهاى خودى و اصولگرا و همه وفاداران به نظام از اين مرحله سخت سربلند عبور كنند و حضور حداكثرى با نتيجه مطلوب محقق گردد و دولت آينده تشكيل شود به نوعى كه همسوى با آرمانهاى انقلاب و خط مشى امام و رهبرى و رضاى خداوند و مصلحت مردم شريف ما باشد به مسئوليت خود بپردازد. اما فرصت طلبان
در جريان انتخابات حتى در جبهه اصولگرايان احتمال وجود مواردى هست كه برخى فرصت طلبان برآنند تا در دولت آينده جاى پائى براى خود فراهم كنند و آنانكه در آزمايش مسئوليت غش و خلل داشتند بار ديگر در دستگاههاى حاكمه نفوذ كنند و تجارب تلخ گذشته تكرار شود. دغدغه اصولگرايان در اين مورد كم نيست. آنها بيم آن دارند كه دولت آينده به دست نااهلان بيفتد لذا تذكر اين نكته مهم است كه كانالهاى نفوذىها رصد شود و زمينه سوء استفاده منتفى گردد. آنچه اجتنابناپذير است اينكه نبايد اجازه داد دولت آينده به دست ليبرالها، سكولارها، فرصت طلبها و رانت خواران بيفتد و اين همان سفارش امام راحل است كه فرمود: چه در ميان شما باشم يا نباشم اجازه ندهيد انقلاب به دست نامحرمان بيفتد. اين مسئوليت امروز ما است كه تمام هم خود را مصروف داريم حريم انقلاب حفظ و حراست شود كه هميشه لطمهها از سوى نفوذىها متوجه شده و اين انتخابات يكى از حساسترين آنهاست. شرائطى است كه شيطان بزرگ به نحو آشكار مخالفان نظام را مورد حمايت قرار داده و آنان را به كمكهاى مالى و تبليغاتى دلگرم ساخته و غفلت و سهل انگارى ما مجالى براى اجراى اين توطئه خواهد بود. لذا توصيه ما به كانديداهاى اصولگر و هوادارانشان اين است كه اين گذرگاه حساس را لحاظ نموده و در صورت موفقيت در احراز پست رياست جمهورى وزيران و همكاران خود را از كسانى برگزينند كه به سرنوشت اسلام و امت و مصالح جامعه فكر مىكنند. و تجربه خوبى از گذشته دارند. شرائط كنونى كشور بسيار حساس است از يكسو شرائط خارجى و خط نشان هائى كه بيگانه براى ما مىكشد كه صلابت و قاطعيت و تدبير است كه مىتواند از اين گذرگاه خطير عبور كند و كشتى ميهن را سالم به ساحل رساند، كوتاه آمدن در برابر بيگانگان و تسليم خواستههاى آنان شدن ضربههاى سهمگين بيشترى را دنبال دارد كه بايد از آن پرهيز شود و دولت آينده حتماً از آن غافل نخواهد بود.
مسائل داخلى نيز بسيار پيچيده و حساس است. ضربههاى گوناگونى وارد بر فرهنگ جامعه و اخلاق نسل جوان از سوى بيگانه و با همدستى ستون پنجم و تساهل و تسامح مسئولان وارد آمده دولت آينده بايد براى جبران اين خسارتها كمرببندد و خاكريزهاى ويران شده عفاف و حجاب و اخلاق و فرهنگ را در فضاى جامعه و دانشگاه و رسانهها و محيطهاى ديگر بازسازى كند و فرصت را از مروّجان فساد بگيرد و رئيس جمهور آينده از هم اكنون بايد به اين مسئوليت بينديشد و براى آينده برنامه داشته باشد.
در مسائل اقتصادى و معيشتى نيز مشكل كم نيست، بيكارى و سردرگمى جوانان و فشارهاى اقتصادى امنيت اجتماعى را تهديد مىكند و با خطر جدى روبرو مىسازد و اين در حالى است كه سوءاستفاده و رانت خوارى و مفاسد مالى كابوس براى كشور پديد آورده و دولت آينده و ساير نهادهاى مسئول براى برخورد با اين معضلات جدى باشند و برنامه ريزى كنند.
پاورقي ها: