ميلاد امانتدار وحى
من اين روز مبارك را بر تمام مسلمين و بر ملت شريف ايران و… تبريك عرض مىكنم. اين روز، روزى است كه على ابن ابيطالب سلام اللّه عليه كه باب وحى و امانتدار وحى بود متولد شد و اين روزى است كه قرآن كريم و سنت رسول اكرم به ولادت اين مولود بزرگ مفسّر پيدا كرد و پشتوانه وحى و پشتوانه اسلام بوجود اين مبارك مولود قوى شد كه اتمام بعثت به وجود اين مولود بزرگ شد و بايد بگوئيم فتح باب وحى و تفسير وحى و ادامه وحى به وجود مقدس اين سرور. و من اين روز را كه هم روز بعثت است و هم روز ولايت است و هم روز نبوّت است و هم روز امامت است، به همه آقايان و همه ملت تبريك عرض مىكنم. (28/2/60)
ما با كدام مؤونه و با چه سرمايهاى مىخواهيم درباره شخصيت على ابن ابيطالب، از حقيقت ناشناخته او صحبت كنيم؟ اصلاً على (ع) يك بشر ملكى و دنيايى است كه ملكيان از او سخن گويند يا يك موجود ملكوتى است كه ملكوتيان او را اندازهگيرى كنند؟ اهل عرفان درباره او جز با سطح عرفانى خود و فلاسفه و الهيون جز با علوم محدوده خود با چه ابزارى مىخواهند به معرفى او بنشينند؟ تا چه حد او را شناختهاند تا ما مهجوران را آگاه كنند؟ دانشمندان و اهل فضيلت و عارفان و اهل فلسفه با همه فضايل و با همه دانش ارجمندشان، آنچه از آن جلوه تام حق دريافت كردهاند، در حجاب وجود خود و در آينه محدود نفسانيت ارجمندشان، آنچه از آن جلوه تام حق دريافت كردهاند، در حجاب وجود خود و در آينه محدود نفسانيت خويش است و مولا غير از آن است. پس اولى آن است كه از اين وادى بگذريم و بگوئيم على بن ابيطالب فقط بنده خدا بود و اين بزرگترين شاخصه اوست كه مىتوان از آن ياد كرد، و پرورش يافته و تربيت شده پيامبر عظيم الشأن است و اين از بزرگترين افتخارات اوست. كدام شخصيت مىتواند ادعا كند عبداللّه است و از همه عبوديتها بريده است. جز انبياء عظام و اولياء معظم كه على(ع)، آن عبد وارسته از غير و پيوسته به دوست كه حجب نور و ظلمت را دريده و به تمدن و معدن عظمت رسيده است، در صف مقدم است. و كدام شخصيت است كه مىتواند ادعا كند از خردسالى تا آخر عمر رسول اكرم در دامن و پناه و تحت تربيت وحى و حامل آن بوده است جز على ابن ابيطالب كه وحى و تربيت صاحب وحى در اعماق روح و جان او ريشه دوانده. پس او بحق عبداللّه است و پرورش يافته عبداللّه اعظم.
… صلوات و سلام بى پايان به رسول اعظم كه چنين موجود الهى را در پناه خود تربيت فرمود و به كمال لايق انسانيت رسانيد. و سلام و درود بر مولاى ما كه نمونه انسان و قرآن ناطق است و تا ابد نام بزرگ او باقى است و خود الگوى انسانيت و مظهر اسم اعظم است. (27/2/60)
…نكتهاى كه در اين ولادت است اينكه ما بايد پيرو يك چنين انسان كاملى باشيم كه در همه ابعاد متخصصين براى ايشان تواضع مىكنند. در هر بعدى اگر كسى بخواهد مثل بزند، به ايشان مَثَل مىزند. در بعد زهد و علم، و در بعد رحمت به مستضعفين و مستمندان، و در بعد جنگ و شجاعت، و خلاصه در همه ابعاد به ايشان مَثَل زده مىشود. و در حقيقت يك موجود هزار بعدى است و مابايد تابع يك همچو فردى باشيم هرچند كه كسى نمىتواند حتى يك هزارم هم شبيه ايشان باشد لكن به آن اندازهاى كه مىتوانيم بايد از ايشان تبعيت كنيم، از تعهدى كه به اسلام داشت و از اينكه همه چيزش را براى اسلام داد. (6/2/62) رهنمودهاى مقام معظّم رهبرى
در آن حوادث تلخ (هفتم تير) مدعيان امروزى مبارزه با تروريسم، با لبخند تمسخرآميز از نابود شدن ملت ايران سخن مىگفتند اما هر حركت تاريخى، در طول راه با ريزشها و خزانهايى روبهروست كه اگر ريشهها و اصول اين حركت سالم باشد در كنار اين ريزشها، رويشهاى پرطراوت نيز وجود خواهد داشت كه پيشرفت نظام اسلامى و از جمله حضور پر بركت ملت در انتخابات اخير نشان مىدهد انقلاب به لطف پروردگار و همت مردم، همچنان زنده و پرنشاط و پايدار، آرمانهاى والاى خود را دنبال مىكند.
… دشمنان شما در دل خود تحقير شدند اما در زبان حاضر نيستند شكست و حقارت خود را بپذيرند با اين همه، واقعيت اين است كه حضور پرنشاط ملت در انتخابات بر روى همه توطئهها خط بطلان كشيد كه بعد از اين هم، اين حركت مقتدرانه ادامه خواهد يافت.
… هيچ ملتى بدون مجاهدت، تلاش، ابتكار و نوآورى به جايى نمىرسد و مردم و مسئولان ايران نيز بايد همواره اين موضع را مد نظر داشته باشند.
… حضور سى ميليونى ملت در 27 خرداد و شركت حدود 28 ميليون نفر در انتخابات سوم تير، نشان داد كه بر خلاف تصور اينگونه سياستمداران و تحليلگران، ملت ايران زنده، مؤمن و پايبند به مبانى انقلاب است و با همه وجود، عزت، عظمت و آرمانهاى خود را دنبال مىكند كه دنيا بايد اين منطق ملت ايران را بفهمد و با محاسبه اين واقعيات، با مردم ايران سخن بگويد.
… بعضى نامزدها و طرافدارانشان با سياه نمايى، پيشرفتهاى نظام و اقدامات دولتها را ناديده گرفتند كه اين تخريبها، از سر بى توجهى صورت مىگرفت اما برخى تخريبهاى غيرمنصفانه و ناجوانمردانه كه در مورد تعدادى از نامزدها صورت گرفت از جمله تخريب شخصيت موجه، محترم و با سابقهاى مثل آقاى هاشمى رفسنجانى از روى غفلت نبود كه مسئولان قضايى و ديگر دستگاههاى ذىربط بايد عوامل اين كارها را پيدا كنند.
… بسيارى از اين كارهاى تخريبى كار كسانى بود كه به هيچ نامزدى علاقه نداشتند و براى فتنه انگيزى اين كارها را مىكردند كه مقصرين اصلى بايد مشخص شوند و آشكار شود كه دست دشمن مطمئناً در اين تخريبها در كار بوده است.
… برخى اظهارات نيز، متأسفانه عزيزترين قشرهاى اين كشور يعنى جوانان مؤمن و بسيجى را زير سؤال برد كه اينگونه نيست و اين كارها نشان دهنده تلاش دشمن براى فتنه انگيزى است.
… دستگاه قضايى يكى از مراكزى است كه مردم براى تحقق عدالت، به شدت به آن چشم دوختهاند.
… قوه قضاييه براى پاسخ به عدالت خواهى ملت، بايد به گونهاى عمل كند كه هر مظلوم و صاحب حقى مطمئن باشد با مراجعه به دستگاه قضايى،، حقش را خواهد گرفت.
… نتيجه اين برنامهها، بايد در عمل در مردم احساس آرامش و امنيت ايجاد كند.
… هر قدر سازمانهاى بازرسى و نظارتى درون و بيرون دستگاه قضايى و صاحبنظران حوزه و دانشگاه و حقوقدانان كشور، در مورد قوه قضاييه بيشتر پيشنهاد و نظر دهند و منصفانه انتقاد كنند، دستگاه قضايى تقويت مىشود.
… اركان و پايههاى دستگاه قضايى، بسيار خوب و مستحكم است و هر قدر اين دستگاه در معرض چالش قانونى و نظارتى قرار بگيرد ورزيدهتر خواهد شد. (8/4/1384)
پاورقي ها: