انتخابات دوره نهم رياست جمهورى از ويژگى و شگفتى خاصى برخوردار بود و درسها و عبرتهائى را همراه داشت.
1- تعدّد غير معمول نامزدها و رقابت بسيار شديد و فعاليتهاى تبليغاتى بسيار سنگين و تنشهاى غير منتظره ميان برخى هواداران آنها كه به شكسته شدن مرز اخلاق در پارهاى موارد انجاميد كه اين در گذشته سابقه نداشته است. از اين تجربه تلخ بايد بهره گرفت و براى دورههاى بعدى فكرى كرد كه اولاً هزينههاى تبليغاتى تحت كنترل درآيد و از ولخرجى و ريخت و پاشها و اسراف و تبذيرها كه منابع آن هم معلوم نيست! جلوگيرى شود، تبليغات ضابطهمند گردد و منابع آن مشخص شود. ثانياً براى تخلفات و تخريبها در قانون جريمه پيش بينى شود و متخلفان تحت پيگرد قانونى قرار گيرند. چرا كه اگر اين روند ادامه يابد، آن هم از سوى كسانى كه در درون نظاماند، بازتاب آن بدبينى و سلب اعتماد از سوى مردم خواهد شد و اين خسارت بزرگى است براى نظام و كشور و انقلاب كه پايمال شدن ارزشها را بدست خودىها شاهد باشند و رقابت بر سر تصاحب قدرت همه چيز را تحت الشعاع قرار دهد آنگونه كه در كشورهاى غربى و لائيك و… و همين جا بايد به بىتوجهى به ارزشهاى اسلامى در برخى تبليغات و مصاحبهها استناد كرد كه قابل چشم پوشى نيست. كسانى بودند كه براى جلب آراء در جلساتى نشستند و حرفهائى زدند كه در شأن آنها و نظام نبود و برخى هواداران آنها به ابتذال و اباحيگرى دست زدند كه عامل تنفر جامعه و مردم ديندار گرديد و در سرنوشت انتخابات تأثير گذاشت.
2- مطلب بعدى، حضور مردم در پاى صندوقهاى رأى كه در شرائط كنونى حقاً چشمگير و ستودنى بود. حضور گسترده سى ميليونى مردم در دو نوبت و فاصله يك هفته چيزى شبيه معجزه بود كه از آگاهى و نشاط و تعهد ملت در قبال سرنوشت كشور و حاكميت آن حكايت دارد. اين حضور باشكوه در هيچ يك از كشورهاى جهان ديده و شنيده نشده و از دست آوردهاى منحصر به فرد انقلاب اسلامى است كه بايد آن را پاس داشت و بالاترين تقدير و بيشترين تشكر را از ملت نمود كه در همه صحنههاى حساس و سرنوشت ساز حاضرند و هر چند نارضايتىهائى دارند ولى آنجا كه پاى ارزشها و كليّت نظام و سرنوشت كشور به ميان مىآيد درنگ نمىكنند و با حضور خويش پايدارى و وفادارى خود را به نمايش مىگذارند و ثابت مىكنند مردمى هستند زنده، پويا، متعهد و حساس و مقاوم و بر مسئولان امور است كه به دنبال مردم حركت كنند و از كاروان ملت جا نمانند و گزاف نيست اگر بگوئيم اين مردماند كه مسئولان را رهبرى مىكنند و به دنبال خود مىكشانند و به نظام و ميهن اسلامى عزت مىبخشند و هميشه چنين بوده، از آغاز انقلاب تا به امروز و لذا مىبينيم كه امام راحل – قدس اللّه روحه – اين ملت را مىستود و جايگاه آنان را بزرگ مىداشت و مىفرمود: اگر اين مردم نبودند ما در زندانها و تبعيدگاهها بوديم و حال كه چنين است بر دولتمردان است تمام همّ خود را مصروف دارند، به اين ملت خدمت كنند و ناخدمتىها را جبران نمايند، به خواستههاى بحق اين مردم بىتوجّه نباشند، خود را براى ملت بخواهند نه ملت را براى خود. حضور پرشور نسل سوم
آنچه بيش از هر چيز چشم گير بود و نبايد در تحليلها كم رنگ جلوه داده شود حضور فعال و پرشور نسل جوان و نوع گزينه آنان بود. دشمنان ما در سير تحولات تاريخى و اجتماعى مترصّد فرصتى هستند كه پشت كردن مردم را به دست آوردهاى انقلاب اسلامى شاهد باشند و توطئههاى خود را با كودتاى آرام عملى سازند!
بودجههاى سنگينى كه براى استحاله فرهنگى و اجتماعى در كشور ما از سوى بيگانه بويژه شيطان بزرگ تدارك شده امروزه علنى گرديده و رسماً اعلام كردهاند كه مخالفان رژيم حاكم اسلامى را حمايت خواهند كرد. پارهاى افراد نيز در اين دام افتاده و مجرى طرحهاى آنان شدهاند.در سالهاى اخير علاوه بر بودجههاى ميلياردى كه بوسيله دشمنان خارجى در اين مسير هزينه مىشود و صدها رسانه اعم از ماهواره، راديو، تلويزيون و نشريه و اينترنت و سيدى و نوار و مزدور و جاسوس پرورى را به خدمت گرفتهاند شبكههاى مخفى و آشكار در گوشه و كنار كشور نيز دستاندر كار اين توطئهاند از جمله روزنامههاى زنجيرهاى كه هنوز هم برخى دولتمردان براى تعطيل آنها اشك تمساح مىريزند! كارگزار اين توطئهاند، اينها در انتخابات مجلس هفتم صداى خرد شدن استخوان طرحهاى شيطانى خود را شنيدند و هياهوها و جوسازىها و اعتصابها نتوانست ملت را از راه خود منحرف كند.
طى يكسال كار مجلس شوراى اسلامى اميدهائى را در دل مردم ايجاد كرد هر چند هماهنگى لازم ميان قوه مجريه و قوه مقننه نبود ولى بارقه اميدى كه مجلس هفتم در دلها برافروخت حضور مردم را در انتخابات رياست جمهورى پرشورتر كرد و به اميد آنكه دولتى روى كار آيد كه با همسوئى مجلس بتواند جامه عمل به ايدهها و آرمانهاى ملت بپوشد و در جهت حل مشكلات مردم موفقتر باشد اما دشمنان چيز ديگرى مىخواستند. آنها اميد به انتخابات رياست جمهورى بستند كه اولاً مردم را از حضور در عرصه سياسى كشور دلسرد و نااميد كنند و ديديم كه رئيس جمهور مفلوك آمريكا با اعلام حمايت از عناصر ضد انقلاب و نفوذىها و به اصطلاح اپزيسيون شخصاً وارد ماجرا شد و آن بيانيّه را داد و پياده نظام بيگانه نيز در اين شيپور دميدند اما تو دهنى خوردند و مردم پاسخ جانانهاى به آنان دادند بويژه نسل جوان و همانها كه دشمن براى آينده به آنها چشم دوخته بود. حضور جوانان عزيز ما در عرصه انتخابات و گزينه آنها آب پاكى روى دست دشمن ريخت، دوستان را اميدوار و دشمنان را مأيوس كرد. پيام اين حضور اين بود كه نسل سوم پس از 27 سال از انقلاب مىگذرد آنچنان در صحنه حاضرند كه جوانان سال 57 و سرآغاز انقلاب و اين بار حساب شدهتر و با بار فرهنگى بيشتر و ياران خمينى كبير پس از رحلت او با او و با رهبر فرزانه كنونى ميثاق وفادارى مىبندند و از انقلاب چون جان گرامى حمايت مىكنند و اين پديده مباركى است و سند افتخارى براى نسل حاضر و پاسخى است دندان شكن كه از اين ملت بزرگ قطع اميد كند و به پارهاى احزاب ورشكسته و جمعيتهاى محفل نشين كه صداى اين ملت و نسل فرهيخته ما را نشنيدند مفهوم اين آيه كريمه را بگويد كه خداوند درباره اسلام فرمود: «فان يكفر بها هؤلاء فقد وكّلنا بها قوما ليسوا بها بكافرين» اگر اينان (مشركان و منافقان) به پيام آسمانى اسلام كافر شدند ما كسانى را مىآوريم كه آنان ايمان دارند و آن را انكار نمىكنند.
جريانهاى محفل نشين كه دور منقلها مىنشينند و سياست بافى مىكنند و از درك اين ملت عاجزند در حال و هوائى كه ساخته اوهام و خيالات آنهاست سرگردانند بدانند كه ملت راه خود را يافته و مىپيمايد و كاروان طى مسير مىكند هرچند بد دلان و كج انديشان نخواهند. در هر حال حضور نسل سوم پديدهاى بود مبارك و نويدبخش كه انقلاب اسلامى ياران بىشمارى دارد و ميراث نسل اول و دوم را نسلهاى بعدى پاس مىدارند و دشمن چشم به راه عقب گرد ملت نباشد كه درياى خروشان مردمى خس و خاشاكها را به ذبالهدان تاريخ مىفرستد چنانكه اسلافشان را فرستاد. گزينه نسل سوم
گزينه اين نسل در انتخابات قابل توجه و تحليل است. در دور دوم انتخابات اكثريت مردم رئيس جمهورى را برگزيدند كه از همه نامزدها سادهتر، كم سر و صداتر و بىآلايشتر بود. اين انتخاب اتفاقى يا مصنوعى نبود بلكه نوعى همزبانى بود ميان انتخابگران با انتخاب شونده.
مردم شعارها و سخنانى را شنيدند كه بيشتر به دل آنها مىچسبيد، تبليغاتى را مىديدند كه كمخرجتر، سادهتر و كم رنگتر. مردم به بىآلايشى، سادگى و همزبانى رأى دادند. اگر جز اين بود فعاليتهاى تشكيلاتى چندان كارساز نبود. رئيس جمهور منتخب را از جنس خودشان يافتند، شعارهايش را بيشتر پسنديدند از عملكرد او در شهردارى تهران راضى بودند، تشكيلات تبليغاتى و سمپاتهاى او حزب اللّه بودند همانها كه هميشه در صحنه حاضرند، از عناصر ورشكسته منافق و ابتذال گرا در اين تشكيلات خبرى نبود، اين عوامل و نظائر آن زمينه حضور مردم بويژه تودههاى بى نام و نشان را فراهم ساخت. اين به معناى نقد و نقص رقباى انتخاباتى و شخص نامزدها نيست كه بىترديد در اين ميان چهرههائى بودند كه سرفصلهاى مبارزات و مجاهداتشان در تاريخ مىدرخشد، عالم، مجاهد، مجرب، جهان ديده و صددرصد مورد اعتماد.
پس اشكال كجاى كار بود؟ برخى سعى دارند اشكال را متوجه تخريبها كنند. كه فضاى ذهنى جامعه و ديد جوانان را منفى كرد اما نگارنده ضمن محكوم كردن تخريبها از هركجا و هر جناح و هر تشكيلاتى كه بوده است، به چيز ديگرى باور دارد كه آن را در عملكرد اطرافيان و هواداران و مدعيان همراهى با آن شخصيت محترم مىدانم. اگر تشكيلات تبليغاتى درستى بود و مصاحبهها و گفتهها آثار منفى نداشت، آن تخريبها و شب نامهها تأثير چندانى نداشت.
موضوع تخريب و دشنام نسبت به بزرگان مسئله رائجى بوده كه از اول انقلاب بلكه اول تاريخ شنيده و شاهد آن بودهايم و نشانگر مظلوميت شخصيت مورد هجوم است و نمىتواند افكار عمومى را آنقدر تحت تأثير قرار دهد. هرگاه مردم رشد يافته و آگاه و جريان شناس باشند. نگارنده معتقد است بيشترين تخريب از سوى گروه هائى بود كه مىخواستند در پرتو شخصيت مورد نظر بهرهگيرى كنند و يا كارنوال به راه انداختند و گروهى بدحجاب و ابتذال گر را به بعضى ستادها كشاندند هرچند شخصيت محترم مورد نظر نسبت به آن ناآگاه بود. در هر حال هرچه بوده گذشت اما عبرتها و آموزهها مىتواند براى بعدىها درسآموز باشد. انتظارات از دولت آينده
با توجه به آنچه در انتخابات ديديم و در شعارها شنيديم. مردم نشان دادند كه با كسى عقد اخوت نبستهاند يك روز بالا مىبرند، روز ديگر پائين مىآورند تا عملكرد دست اندركاران چه باشد. مردم به اسلام و انقلاب رأى مىدهند. به كسى كه انتظار دارند به خواستههاى آنان جامه عمل بپوشد. ناهنجاريهاى فرهنگى، اقتصادى و اجتماعى مردم را خسته كرده است، ديگر شعار و حرف براى مردم قانع كننده نيست. مردم از مسئولين عمل مىخواهند نه حرف، مردم خواهان يك تحولاند، يك انقلاب فرهنگى بدانگونه كه امام پى افكند، يك انقلاب اقتصادى كه حلقوم زراندوزان پر توقع و رانت خواران بى كفايت و فرصت طلب را بفشارد. جلو دزدىها و اختلاسها را بگيرد، حقوق پايمال شده محرومان و معلمان و پرستاران و كارمندان و يتيمان و بيوه زنان را احياء كند. مردم تشنه عدالت اند، نمىتوانند حاكميت پول و سرمايهها را در يكسو و درد و رنج را در سوئى ديگر نظارهگر باشند. مردم مىخواهند بدانند پول نفت و گاز و منابع ارزشمندشان كجا خرج مىشود؟ چرا با افزايش درآمدها گرانى و تورم همچنان بر مردم فشار مىآورد؟ مردم مىپرسند چرا در يك وزارتخانه حقوق ميليونى داده مىشود و در همين وزارتخانه حقوق كارمند زير خط فقر است. مردم نمىتوانند بيش از اين شاهد فقر و تبعيض از يكسو و مفاسد فرهنگى و اخلاقى و كشف حجاب و فحشاء و فساد از سوى ديگر باشند همان چيزى كه آبروى ما را در ديد جهانيان لكهدار كرده و هنوز هم پارهاى از مسئولان از آزادى بيشتر دم مىزنند و نمىخواهند كمترين محدوديت را بپذيرند اينها و صدها مسئله ديگر مسائل مردم و جوانان و مردان و زنان دردمند است. حاكميت بايد به اين مسائل توجه داشته باشد. هر دولتى و نظامى توانست به اين مسائل رسيدگى كند محبوب و مورد حمايت مردم است و هيچگونه توطئهاى از داخل يا خارج نمىتواند اركان آن نظام را متزلزل كند…
از اين نكته نيز نبايد غافل بود كه ورود در عرصه مبارزه با فقر و تبعيض و فساد و رانت و رشوه تبعات خاص خود را دارد، فرياد بسيارى را به نشانه اعتراض و كارشكنى و جوّ سازى بلند مىكند. اين مبارزه يك جهاد است و صبر و پايدارى خاص خود را مىطلبد و بدون ترديد حمايت الهى و پشتيبانى مردمى و توكل و شهامت رهتوشه اين جهاد است و خداوند وعده داده: «ان تنصروا اللّه ينصركم و يثبت اقدامكم» دولت آينده بايد بداند مردمى كه به شخص يا جريان و حزب خاصى رأى ندادند بلكه به يك انديشه و تفكر و آرمان و عمل رأى دادند.
و اكنون هنگام يارى است كه همه دست به دست بدهند و تجارب و توان و تخصص و انديشه خود را بكار گيرند كه دولت بتواند سربلند و موفق به ملت خدمت كند و ارزشهاى اسلام را پاسدارى نمايد و ايرانى سربلند و ملت سرافراز و كشور در عزت و عظمت پايدار بماند (انشاء اللّه).
پاورقي ها: