نزول قرآن
در ماه مبارك رمضان قضيهاى اتفاق افتاد كه ابعاد آن قضيه و ماهيت آن قضيه در ابهام الى الابد باقى مانده است براى امثال ماها و آن نزول قرآن است. نزول قرآن بر قلب رسول اللّه در ليلة القدر، كيفيت نزول قرآن و قضيه چه بوده است و روح الامين در قلب آن حضرت قرآن را نازل كرده است و از طرفى خدا «انّا انزلناه فى ليلة القدر» اين نزول قرآن در قلب پيغمبر در ليلة القدر كيفيتش چيست؟بايد بگويم غير از خود رسول اكرم و آنهائى كه در دامن رسول اكرم بزرگ شدند و مورد عنايت خداى تبارك و تعالى، عنايات خاص او بودند، براى ديگران مطلقاً در حجاب ابهام است كه مسأله تنزل چى است، نزول در قلب چى است، روح الامين چى است، كيفيت وارد شدن روح الامين با قرآن در قلب رسول اللّه چى است، «ليلة القدر» چى است؟ اينها مسائلى است كه به نظر سطحى يك مطالب آسانى است و گاهى هم يك حرف هايى گفته شده است لكن به شما عرض كنم كيفيت نزول قرآن در ابهام باقى مانده است براى امثال ما و كيفيت نزول ملائكة اللّه در ليلة القدر و ماهيت ليلة القدر و اين دعوتى كه خداى تبارك و تعالى به حسب آن چيزى كه از رسول اكرم منقول است كه «دعيتم الى ضيافة اللّه» ضيافت چى هست و كى پذيرفته است اين ضيافت را و براى مقدمات پذيرش اين ضيافت چى هست و خود ضيافت چى هست. بايد عرض كنم كه غير از خود رسول اكرم صلى اللّه عليه و آله و سلّم كسى به اين ضيافتى كه خداى تبارك و تعالى دعوت كرده است، آنطور كه او اجابت كرده است كسى اجابت نكرده است. دعوت مراتب دارد، اجابت هم مراتب دارد. آن مرتبه اعلاء اجابت آنى است كه پس از حصول مقدمات و رياضاتى كه رسول خدا صلى اللّه عليه و آله و سلّم كشيدهاند منتهى شد به اينكه خداى تبارك و تعالى از او ضيافت كرد به نزول قرآن. قرآن آن نعمتى است كه در ضيافتى كه از رسول خدا شده است، آن نعمتى است كه در آن سفرهاى كه از ازل تا ابد پهن است پيغمبر اكرم برخوردار از آن بوده…
… آن چيزى كه انسان را به ضيافتگاه خدا راه مىدهد اين است كه غير خدا را كنار بگذارد و اين براى هر كس ميسور نيست، براى افراد انگشت شمارى كه در رأس آنها رسول اللّه است ميسور بوده. آن توجه قلبى به مبدأ نور و اعراض از ماوراى او، او را لايق كرد به ضيافة اللّه و لايق كرد براى اين كه قرآن يكمرتبه به طور بسيط در قلب او وارد بشود. ليله مباركه يكى از احتمالاتش بنيه خود رسول اكرم است كه مشكات نور اللّه است و احتمالات ديگر هم هست. مهم ادراك اين معناست كه مراتب كمالات انسان براى ورود در ضيافت خدا زياد است و بايد از مقدمات شروع بشود. مقدمات هم همانى است كه توجه به غير نداشتن و غيرى را نديدن و جز خدا نديدن و توجه به هيچ چيز غير از او نداشتن. در اينجا بايد عرض كنم كه از همه مردم اين معنا مطلوب است و اگر بخواهند در ضيافت خدا وارد بشوند به اندازه وسع خودشان بايد از دنيا اعراض كنند و قلب شان را از دنيا برگردانند… (21/3/62)
ماه مبارك رمضان كه ماه، مبارك است ممكن است براى اين باشد كه ماهى است كه ولى اعظم، يعنى رسول خدا واصل شده و بعد از وصول، ملايكه را و قرآن را نازل كرده است. به قدرت او ملايكه نازل مىشوند، به قدرت ولى اعظم است كه قرآن نازل مىشود و ملايك نازل مىشوند. ولى اعظم، به حقيقت قرآن مىرسد در ماه مبارك و شب قدر و پس از رسيدن، متنزل مىكند به وسيله ملايكه – كه همه تابع او هستند – قرآن شريف را، تا به حدى كه براى مردم بگويد. قرآن در حد ما نيست، در حد بشر نيست. قرآن سرّى است بين حق و ولى اللّه اعظم كه رسول خداست، به تبع او نازل مىشود تا مىرسد به اين جايى كه به صورت حروف و كتاب در مىآيد كه ما هم از آن استفاده ناقص مىكنيم. و اگر سرّ «ليلة القدر» و سرّ «نزول ملايكه» در شبهاى قدر – كه الآن هم براى ولى اللّه اعظم حضرت صاحب سلام اللّه عليه اين معنا امتداد دارد – سرّ اينها را ما بدانيم، همه مشكلات ما آسان مىشود. تمام مشكلاتى كه ما داريم براى اين است كه ما محجوبيم از اين كه واقعيت را آن طور كه هست و نظام هستى را به آن طورى كه تنظيم شده است، مشاهده كنيم… (22/3/64) رهنمودهاى مقام معظّم رهبرى
دنياى اسلام در پرتو بيدراى رو به گسترش اسلامى، مىتواند با اتحاد كلمه “همدلى و مهربانى ” و پايدارى در برابر دشمنان مشترك، راه روشن اما دشوار خود را با سربلندى طى كند.
… بيدارى اسلامى، به واقع=يتى انكارناپذير تبديل شده است به گونهاى كه غربىها نيز اعتراف مىكنند كه امروز در هر كشور اسلامى انتخابات حقيقى برگزار مىشود، عناصر معتقد و پايبند اسلام به عنوان منتخبان ملتها، زمام امور را در دست مىگيرند و همين امر باعث شده است غربىها با وجود ادعاى طرفدارى از دمكراسى، از برگزارى انتخابات حقيقى در كشورهاى اسلامى هراسان باشند.
… اسلام مخالف وابستگى، عقب ماندگى و سلطه پذيرى است و به همين علت دولتهاى غربى با همه امكانات و ابزارهاى سياسى – نظامى – اقتصادى و تبليغاتى به مخالفت با بيدارى اسلامى برخاستهاند.
… بر خلاف تبليغات غربىها، كسانى كه چهره تروريسم را در جهان اسلام به نمايش گذارند،در عراق جنايت مىكنند، با چهره عبوس و گرفته خود بخشى از مسلمانان را تكفير مىكنند، به نام اسلام اما به ضد اسلام و مسلمانان فعاليت مىكنند و ضمن ترويج قوم گرايى ميان شيعه و سنى نيز اختلاف مىاندازند، نماد و نمايشگر بيدارى اسلامى نيستند اما مستكبرانى كه مىخواهند اسلام را در چهره اين گروههاى دهشت افكن به مردم غرب معرفى كنند، اين واقعيت را انكار مىكنند.
… ما به وجود كسانى كه با ارايه اسلامى متحجر، چشم بسته و به دور از هر گونه آزاد فكرى، با همه دنيا و حتى مؤمنين و مسلمين مواجه مىشوند، به شدت مشكوك هستيم كه آيا اين گروهها و عناصر اصلاً وجود دارند و يا در واقع همان عوامل سرويسهاى جاسوسى اسراييل و آمريكا و انگليس هستند كه اين كارها را مىكنند و از برخى آدمهاى غافل نيز استفاده مىكنند.
… جهان اسلام با توجه به اين واقعيات بايد با “اتحاد كلمه بر محور اسلام” و پايدارى در مقابل مطامع و زياده خواهى مستكبران، منافع ملتهاى مسلمان را تأمين و حفظ كند.
… آمريكا با حمايت از صهيونيستهاى خونريز، اقدامات جنايت بار در عراق و افغانستان و فشار به ملتهاى اسلامى، در افكار عمومى مسلمانان چهرهاى كريه يافته است و دنياى اسلام مىتواند و بايد در مقابل اين قدرت زياده طلب بايستد.
(12/6/1384)
پاورقي ها: