گناهان بزرگ و كوچك‏

«إن تجتنبوا كبائر ما تنهون عنه نكفّر عنكم سيّئاتكم و ندخلكم مدخلا كريما» (سوره نساء – آيه 31)
اگر از گناهان بزرگى كه شما را از آن نهى كرده‏اند دورى كنيد، ما از ديگر گناهانتان مى گذريم و شما را در جايگاهى نيكو و مقامى والا قرار خواهيم داد.

دورى از گناهان بزرگ كفاره گناهان كوچك است. چه لطفى از اين بالا تر و چه نعمتى از اين ارزشمند تر.
كبائر: جمع كبيره است به معناى گناهان بزرگ.
در اين زمينه ميان مفسرين اختلاف است كه مقصود از كبائر چيست؟ برخى گويند: كبيره گناهى است كه شارع مقدس براى ارتكاب آن حدّ قرار داده است. و برخى بر اين عقيده‏اند كه مقصود از كبيره گناهى است كه پى آمدش تهديد شديد قرآن يا سنت است. يعنى در مواردى كه قرآن يا حديث به شدت آن را نهى كرده و صاحبش را تهديد مى‏كند جزء كبائر حساب مى‏شود مانند آن حديث كه مى‏گويد كليد تمام گناهان خمر است يا آن كه مثلا گويد مؤمن ممكن است زنا كند، ممكن است دزدى كند ولى مؤمن هرگز دروغ نمى‏گويد.
و برخى آنها را به هفت گناه بزرگ معنى كرده‏اند كه در اصطلاح حديث به آنها ” موبقات ” گفته مى‏شود. و موبقات عبارتند از: 1- شرك به خدا 2- سحر 3- قتل نفس محترمه 4 – خوردن ربا و مال يتيم 5 – فرار از جنگ در حال جهاد 6 – تهمت زنا به زنهاى پاكدامن.
و در روايتى كه كافى از امام رضا عليه السلام نقل كرده، حضرت بر اين هفت گناه، گناهان ديگرى افزوده است از جمله: نا أميدى از رحمت خدا – عقوق والدين – زنا – منع زكات – شهادت زور – شرب خمر – ترك نماز – شكستن پيمان و قطع رحم. برخى ديگر غيبت و لواط را نيز بر آن افزوده‏اند.
ولى در مقابل مى‏بينيم محقق بزرگ عالم تشيع شيخ مفيد أعلى الله مقامه معتقد است كه همه گناهان جزء كبائرند زيرا همه شركت دارند در يك امر خطرناك و آن مخالفت امر خدا و سرپيچى از فرمان الهى است و اطلاق بزرگ و كوچك بر آنها اضافى است يعنى گاهى يك معصيت، ممكن است بزرگ شمرده شود و همان معصيت نسبت به معصيتى ديگر، كوچك. مثلاً ممكن است يك بوسه نسبت به زنا كوچك شمرده شود ولى همين گناه نسبت به نگاهِ به شهوت، كوچك حساب مى‏شود.
به هر حال بديهى است كه نوع گناه با نيت و قصد انسان فرق مى‏كند مثلا اگر اصرار روى گناه نداشته باشد فرق دارد تا كسى كه گناه مى‏كند و هيچ اهميت نمى‏دهد. وانگهى دنيا با آن همه مغريات ممكن نيست به دون گناه بگذرد جز براى معصومين كه خداوند آنها را پاك قرار داده و از هر نيت گناهى در امان نگه داشته است ولى انسانها قطعا در محيطهاى آلوده به اين ميكربهاى خطرناك گاهى آلوده مى‏شوند، با اين تفاوت كه يك نفر پس از آلوده شدن، در پى پاك شدن است و ديگرى همچنان در اين آلودگيها و منجلاب‏ها فرو مى‏رود تا غرق شود و امكان علاج برايش نماند.
حال نكته‏اى كه در اين آيه وجود دارد اين است كه خداوند كبائر را به طور كلى ذكر كرده و مصاديقش را بيان ننموده است. شايد سرّش اين باشد كه آنها را پنهان كند تا انسان با ايمان به هر گناهى برخورد كرد آن را بزرگ بشمرد و از آن دورى جويد مانند شب قدر را كه خداوند در طول ماه رمضان پنهان كرده تا مؤمنين هر شب ماه مبارك را احيا بدارند شايد به فضيلت شب قدر برسند.
به هر حال ضمن اينكه آيه، بشارتى است بزرگ و لطفى است بى كران براى بندگان، هشدارى است هميشگى براى ما كه پيوسته از نزديك شدن به گناهان بپرهيزيم و چنانچه مفيد مى‏فرمايد هر گناهى كه مخالفت امر مولا است بزرگ است و كيفرى سخت در پى دارد. از طرفى ديگر انسان‏ها را در حال اميد نگه مى‏دارد كه مأيوس از رحمت و آمرزش پروردگار نگردند و در حال خوف و رجاء بمانند كه اين حالت، انسان را به كمال نزديك مى‏سازد و به رحمت خدا نزديكتر.
در روايتى از رسول اكرم صلى الله عليه و آله و سلم نقل شده كه فرمود: ” الكبائر سبع: الاشراك بالله و قتل النفس التى حرّم الله، و قذف المحصنة و أكل مال اليتيم، و الربا، و الفرار من الزحف، و عقوق الوالدين ” در اين روايت كه صاحب منهج الصادقين در تفسيرش نقل كرده رسول اكرم صلى الله عليه و آله و سلم هفت گناه بزرگ را شرك، قتل نفس محترمه، و تهمت به زن پاكدامن، و خوردن مال يتيم، ربا، فرار از جنگ و عقوق والدين شمرده است.
پس از ذكر اين هفت گناه حضرت ادامه مى‏دهد: ” فمن لقى الله سبحانه و هو بري‏ءٌ منهنّ، كان معى فى بحبوحة جنة مصاريعها من ذهب ” اگر كسى از اين هفت گناه دورى گزيند، در برترين جايگاه‏هاى بهشت همراه من باشد، بهشتى كه درهايش زرين است.
در روايت جامعى كه حضرت عبد العظيم حسنى به سند خود از امام كاظم عليه السلام نقل مى‏كند كه روزى عمرو بن عبيد نزد امام صادق عليه السلام آمد و پس از سلام آيه ” الذين يجتنبون كبائر الاثم ” را تلاوت كرد و خاموش شد. حضرت فرمود: مى‏خواهى كبائر را از زبان خدا ( قرآن ) برايت بيان كنم: عرض كرد: آرى.
حضرت فرمود: اكبر كبائر شرك است كه مى‏فرمايد: ” انّ الله لا يغفر أن يُشرك به و يغفر ما دون ذلك لمن يشاء “و فرمود: ” انّه من يشرك بالله فقد حرم الله عليه الجنة و مأواه النار و ما للظالمين من أنصار ” و پس از آن، يأس و نوميدى از رحمت خدا است كه مى‏فرمايد: ” و لا تيأسوا من روح الله انه لا ييأس من روح الله الا القوم الكافرون ” و ديگر ايمن بودن از مكر و عقوبت خدا است كه مى‏فرمايد: ” و لا يأمن مكر اللّه الّا القوم الخاسرون ” و ديگرى عقوق والدين است كه خداوند به زبان عيسى بن مريم عاقّ را جبار و شقى نام برده است ” و برّاً بوالدتى و لم يحعلنى جبارا شقيا ” و از آن پس قتل انسانى است به ناحق: ” و من يقتل مؤمنا متعمدا فجزاؤه جهنم خالدا فيها ” و قذف محصنات است ” انّ الذين يرمون المحصنات المؤمنات الغافلات لعنوا فى الدنيا و الآخرة و لهم عذاب عظيم ” و خوردن مال يتيم است كه فرمود: ” ان الذين يأكلون أموال اليتامى ظلما انما يأكلون فى بطونهم ناراً و سيصلون سعيرا ” و فرار از نبرد در هنگام جهاد است ” و من يولهم يومئذ دبره الّا متحرفا لقتال أو متحيزا إلى فئة فقد باء بغضب من الله و مأواه جهنم و بئس المصير ” و خوردن ربا است ” الذين يأكلون الربا لا يقومون الّا كما يقوم الذي يتخبطه الشيطان من المس و فرمود: ” فإن لم تفعلوا فأذنوا بحرب من الله و رسوله “… و اين روايت مفصل است و در مجمع البيان نقل شده است كه راوى گويد: پس از تمام شدن سخنان امام، عمرو به شدت و با صداى بلند گريست و با گريه از منزل امام خارج شد.
خداوند ما را موفق گرداند كه از هر نوع نافرمانى دورى جوئيم آمين رب العالمين.
پاورقي ها: