ره آورد حكومت مهدوى ع

بشريّت از نظر صنعتى و تكنولوژى و وسايل ارتباطى، و ارتباط جمعى به اوج خود رسيده است اما دغدغه‏ها و نگرانى‏هاى جدّى را گريبانگير است كه هر يك مى‏تواند به نابودى انسان‏ها منجر شود.
نگرانى از بى خبرى در عصر ماهواره و اينترنت… با اين كه خبر رسانى از طريق مجلات و روزنامه‏ها و ماهواره‏ها و اينترنت و… به سرعت فوق تصوّر رسيده ولى واقعيت امر اين است كه سيطره قدرتهاى جهانى و صهيونيسم بين المللى بر رسانه‏هاى عمومى باعث شده است كه واقعيات آنچنان كه هست به سمع و ديد آنها نرسند، و بر عكس امور غير واقعى به صورت قطعى و متواتر جلوه نمايند، اگر كوچكترين دقتى درباره تبليغ بمب هسته‏اى داشتن عراق در دوران صدام كه بهانه حمله آمريكا به عراق شد، و يا داستان «بن لادن» و القاعده و… و خطر آن براى جهان غرب و صدها مورد از اين نمونه كه سيطره تبليغى غرب آن را به سازمان ملل و خيلى از كشورها باوراند، داشته باشيم به اين مسئله پى مى‏بريم. و همين طور در ناحيه هستى‏شناسى، انسان‏شناسى، علوم پزشكى و صدها علم ديگر بشر با جهل‏هاى فراوان روبرو است كه خود باعث مشكلات و نگرانى‏هاى فراوانى شده است.
نگرانى ديگر كه بشريت را تا لبه نابودى كشانده وجود بمب‏هاى هسته‏اى است كه صدها بار مى‏تواند زمين را به نابودى كشاند، هرچند سيطره رسانه‏اى جهانى تلاش مى‏كند اين خطر را متوجه كشورهاى خاصى كه از بمب هسته‏اى برخوردار نيستند نمايند ولى واقعيت غير از آن است، گاه خود آنها نيز اين مسئله را اعتراف مى‏كنند كه تنها ذرّاد خانه اتمى آمريكا يا روسيه براى نابودى دهها بار زمين كافى است.
نگرانى سوّم وضعيّت اقتصادى جهان است كه تورّم به صورت جهانى فراگير درآمده و هر روز برآمار گرسنگان، بيكاران، و خيابان نشينان در همه كشورها افزوده مى‏شود، و اگر در كنار ندارى و فقر آلودگى هواى شهرها و گرم شدن زمين را بر اثر گازهاى گلخانه‏اى سوراخ شدن لايه ازون و نابودى جنگلها و پيشرفت بيابانها و وجود سيلها و زلزله‏ها، و كمبود بارندگى در بسيارى از نقاط جهان… .
در نظر بگيريم حيات و زندگى ثروتمندان نيز در مخاطره افتاده و هر روز اين نگرانى بيشتر مى‏شود.
نگرانى چهارم كه بشريت از آن به شدّت رنج مى‏برد، و با همه پيشرفتهاى صنعتى، زندگى براى آنها به صورت زندانى وحشتناك در آمده عدم امنيّت جهانى است، امروزه با وجود ابرقدرتها امنيّت كشورها به شدت به خطر افتاده و قدرت يك قطبى جهان يعنى غرب به سركردگى آمريكا با كوچكترين بهانه هر كشورى را كه بخواهد مورد هجوم و اشغال قرار مى‏دهد، و در درون كشورها و دولت‏ها نيز امنيّت جانى، قضائى، مالى به شدت كاهش يافته و در شرف نابودى قرار گرفته است. از همه مهمتر عدم آرامش روانى است كه وجود فساد و بى بندوبارى، فيلمهاى مبتذل، دين زدايى و دين گريزى، روان انسان را براى او به صورت جهنمى در آورده كه مجبور است براى فرار از آن به اعتياد و خوردن شراب، خوردن قرصهاى روانگردان و يا خودكشى و… روى آورد.
جاى اين مسئله مطرح است كه انتظار آمدن حضرت مهدى(ع) با توجه به اينكه هر روز نگرانى‏ها بيشتر و بيشتر مى‏شود و خطرها چند برابر مى‏گردد، چگونه مى‏تواند اين مشكلات را حل كند تا چه حد مى‏تواند اين عقيده به باور واقعيت نزديك باشد؟ آنچه پيش رو داريد نگاهى است به ره آورد حكومت مهدوى (ع) و اين كه چگونه نگرانى‏ها و معضلات و مشكلات در آن زمان حل خواهد شد. الف – رشد عقلانى و جسمانى بشر
شكى نيست كه علوم مختلف پيشرفت شگرفى داشته و علوم عقلى نيز در هر مكتبى مخصوصاً اسلام پيشرفتهايى داشته، امّا با همه اين‏ها آن رشد عقلانى درخور بشر هنوز پديد نيامده است، يكى از تحوّلات عظيمى كه در دوران مهدويت پيش خواهد آمد، و خود باعث تحوّلات عظيم ديگر نيز خواهد شد رشد عقلانى انسانها است. يقيناً مراد از رشد عقلانى، همان عقلى كه «عبد به الرّحمن و اكتسب به الجنان ؛خدا به وسيله آن عبادت مى‏شود و بهشت به چنگ مى‏آيد عقلى كه معيار تشخيص حق و باطل است، با اين عقل بسيارى از تحيّرهاى فكرى و خطوط التقاطى قابل تشخيص و درك خواهد بود.
امام باقر(ع) فرمود: «اذا قام قائمنا وضع يدهُ على رُئوس الْعباد فجمع به عقولهم و كمُلت به احلامُهُم ؛(1) هنگامى كه قائم ما قيام كند، دستش را بر سر بندگان گذارد و عقول آنها را با آن جمع كند و افكارشان با آن تكميل شود.»
در روايت ديگر مى‏خوانيم امام على (ع) فرمود: «(مهدى) دست بر سر بندگان خداوند گذارد پس هيچ مؤمنى باقى نمى‏ماند جز آنكه قلبش محكم‏تر از پاره‏هاى آهن گردد و خداوند به او نيز قدرت چهل مرد را عنايت فرمايد.»(2)
اين كه در روايات يكى از دلائل غيبت را امتحان مردم دانسته «همانا آن آزمايشى از جانب خدا است كه خداوند خلق خود را به آن وسيله مى‏آزمايد»(3) شايد يكى از رازهايش اين باشد كه مردم از نظر ظرفيّت، لياقت چنان رشد عقلانى را پيدا نمايند.
نكته مهم اين است كه اين رشد عقلانى به وسعت و گستردگى تمام بندگان «العباد» است و همچون مكتب‏هاى فلسفى و عقلانى و يا ورود در مراكز علمى اختصاص به گروهى از مردم نخواهد داشت، قطعاً مشكلاتى كه از ناحيه كمبود عقل‏ها متوجه بشر شده است با اين رشد عقلانى برطرف خواهد شد.
اما اين رشد عقلانى چگونه به وجود خواهد آمد، براى ما روشن نيست ولى به اين مقدار روشن است كه اين كرامت كه منسوب به دست با كرامت آن حضرت است با عنايت الهى تحقق مى‏يابد و كرم بى نهايت خداوندى پشتوانه اين كرامت خواهد بود. ب – پيشرفت شگرف علوم
از تحوّلات عظيم و غير قابل دركى كه در زمان ظهور حضرت مهدى به وقوع خواهد پيوست و مشكلات عديده‏اى از بشر را مى‏تواند حل كند پيشرفت علوم مختلف است. البته قابل انكار نيست كه بشريّت با تلاشهاى فراوان به پيشرفت‏هاى زيادى دست يافته ولى با اين حال در هر بخشى از پيشرفت‏ها با زيانها و مشكلات جدّى روبرو است، خيلى از داروهاى پيشرفته زيانهايى نيز در پى داشته و دارد، و بسيارى از وسائل پيشرفته ارتباطى مضرّاتى براى جسم و جان بشر دارد، خلاصه در تمام بخشها هر پيشرفتى همراه با برخى مضرّات بوده و هست، راز اين قضيه هم اين است كه علم بشر محدود است، و در واقع گوشه‏اى را كشف كرده و گوشه‏هاى فراوانى از آن براى او مجهول و نامعلوم است.
امام صادق (ع) فرمود: «علم و دانش بيست و هفت حرف (شعبه و شاخه) است. تمام آنچه پيامبران الهى (براى مردم) آوردند، دو حرف بيش نبود و مردم تا كنون جز دو حرف را نشناخته‏اند، اما هنگامى كه قائم ما قيام كند، بيست و پنج حرف ديگر را آشكار و در ميان مردم منتشر مى‏سازد و دو حرف را به آن ضميمه مى‏كند تا بيست و هفت حرف كامل و منتشر گردد.»(4)
اطلاق اين حديث تمام پيشرفتهاى بشرى تا قبل از ظهور را مى‏گيرد و هر آنچه پيشرفت حاصل شود همان دو حرف خواهد بود، اما اين پيشرفت در زمان دولت حق، و ظهور حضرت مهدى به دوازده برابر رشد و پيشرفت خواهد كرد، راستى پيشرفت شگرفى است كه در عرصه تمامى علوم پيش خواهد آمد و با اين پيشرفتها هم بسيارى از مشكلات را رفع خواهد نمود، و هم از آن جهت كه وسيع و همه جانبه است و ريشه گرفته از منبع لايزال الهى است زيانها و ضررهايى را نيز در پى نخواهد داشت.
و با اين پيشرفت بخش مهمى از نگرانيهاى بشر رفع خواهد شد، و دانش و آگاهى وسيع تمام عرصه‏هاى بشرى را زير بال خواهد گرفت. نمونه هايى از پيشرفت‏ها
1- پيشرفت وسائل ارتباطى: امام صادق (ع) فرمود: «انّ قائمنا اذا قام مدّاللّهُ لشيعتنا فى اسماعهم و ابصارهم حتّى لايكون بينهم و بين القائم بريدٌ يكلّمُهُم فيسمعون و ينظرون اليه و هو فى مكانه؛(5) هنگامى كه قائم ما قيام كند خداوند آنچنان گوشها و چشمهاى شيعيان ما را تقويت مى‏كند كه ميان آنها و حضرت قائم(ع) واسطه‏اى نخواهد بود.او با آنها سخن مى‏گويد و آنان سخن او را مى‏شنوند و او را مى‏بينند، در حالى كه او در مكان خودش مى‏باشد(و آنها در نقاط ديگر).»(6)
در حديث ديگرى مى‏خوانيم «در زمان حضرت قائم (ع) يك انسان مؤمن در حالى كه در مشرق است برادر دينى خود را كه در مغرب است مى‏بيند، همچون كسى كه در غرب عالم است برادرش را در شرق زمين مى‏بيند.»(7)
و در حديث ديگرى آن حضرت فرمود: «هنگامى كه امور به دست حضرت صاحب الامر(ع) برسد، خداى تبارك و تعالى هر زمين پستى را براى او بالا مى‏برد، و هر زمين بلندى را پايين مى‏آورد تا اين كه همه جهان همانند كف دست برايش آشكار شود.آيا كدام يك از شما در كف دست او تار مويى باشد آن را نمى‏بيند.»(8)
2- ابر سركش: امام باقر(ع) فرمود: «ذوالقرنين ميان دو ابر مخيّر شد: يكى ابر رام وديگرى ابر ناآرام، و او ابر رام را براى خود برگزيد و ابر ناآرام را براى صاحب شما نگه داشت.
گفته شد: ابر ناآرام چيست؟ فرمود: ابرى كه با رعد و برق و غرّش باشد، كه صاحب شما سوار بر آن خواهد شد. آرى! صاحب شما سوار ابر مى‏شود، همه اسبابهاو ابزارها را زير پا مى‏گذارد، اسبابهاى هفت آسمان و هفت زمين را.»(9) ج – ريشه كنى ظلم و ظالمان
طبق حديث معروف و متواتر «يملأ الارض قسطاً و عدلاً بعد ما ملئت ظلماً و جوراً؛(10) زمين را پراز عدل و داد مى‏كند چنان كه پر از ظلم و ستم شده است.» آن حضرت زمانى ظهور خواهد كرد كه ظلم و ستم فراگير و ستمگران و ظالمان برزمين سيطره پيدا نموده‏اند از بزرگترين دستاورد حكومت مهدوى آن است كه در آن دوران، دوران ستم سوزى و ريشه كنى ظلم و ستم و نابودى ستمگران خواهد بود، اين ره آورد نتايج گرانبها و ارزشمندى براى بشريت خواهد داشت، هم از زجرها و عذاب‏هاى ستم راحت مى‏شوند، و هم از خطر اسلحه‏هاى پيشرفته و خطرناك همچون بمب هسته‏اى و گازهاى كشنده و… در راحتى و امنيّت قرار خواهند گرفت و از اين جهت نيز بشر آسوده و آرام خواهد شد. در اين زمينه رواياتى وجود دارد كه به نمونه‏هايى اشاره مى‏شود.
1- خداوند در شب معراج خطاب به پيامبراكرم (ص) فرمود: «و لاطهّرن الارض بآخرهم من اعدائى و لاملّكنّه مشارق الارض و مغاربها… و يجمع الخلق على توحيدى ؛(11) و زمين را به وسيله او از دشمنانم پاك مى‏سازم و شرق و غرب جهان را به او تمليك مى‏نمايم… و همه مخلوقات را بر توحيد من گرد آورد.»
2- پيامبر اكرم (ص) فرمود: «ابشّركم بالمهدىّ يملأ الارض قسطاً و عدلاً كما ملئت جوراً و ظلماً يرضى عنه ساكن السّماء و ساكن الارض؛(12) شما را به مهدى (ع) مژده دهم كه او زمين را پراز عدل و داد مى‏كند همان طورى كه پراز ظلم و ستم شده است ساكنان آسمان و زمين از او خشنود مى‏شوند.»
3- بساط گناه برچيده مى‏شود، امام باقر(ع) فرمود: «انّ الدّنيالا تذْهب حتّى يبعث اللّه عزّو جلّ رجلاً منّا اهل الْبيت يعملُ بكتاب اللّه لايرى فيكُم منكراً الّا انكرهُ؛(13) دنيا به پايان نمى‏رسد تا اين كه خداى تعالى مردى از خاندان مرا برانگيزد كه به كتاب خدا (قرآن) عمل كند، و درميان شما كار زشتى را نبيند جز آنكه جلوگيرى نمايد.»
4- خونى به ناحق ريخته نمى‏شود، ابوسعيد خدرى از پيامبراكرم (ص) روايت كرده است كه فرمود: «تاْوى اليه اُمّته كما تاْوى النّحلُ الى يعسوبها يملأ الارض عدلاً كما ملئت جوراً، حتّى يكون النّاسُ على مثل امرهم الاوّل لا يوْقظُ نائماً و لا يهريق دماً؛(14) امت‏هاى اسلامى به سوى او پناه مى‏برند، آنچنان كه زنبوران عسل به سوى ملكه خود پناه مى‏برند، عدالت را در سراسر گيتى مى‏گستراند همچنان كه پر از ستم شده تا جايى كه صفا و صميميّت صدر اسلام را به آنها باز مى‏گرداند، خفته‏اى را بيهوده بيدار نمى‏كند (آسايش كسى را بر هم نمى‏زند) و خونى را (به ناحق) نمى‏ريزد.» د – پيشرفتهاى اقتصادى
واقعيت امر اين است كه منابع اقتصادى و كشاورزى و نعمت‏هاى خدادادى به قدرى وجود دارد كه زندگى بشر را به راحتى تأمين كند بشر براثر گرسنگى و فقر و ندارى گرفتار نابودى نشود، ولى تصاحب ثروتها توسط عده‏اى خاص، و تسلط قدرتها بر جهان، وصرف بودجه‏هاى سنگين براى امور نظامى و تسليحاتى همين طور هزينه‏هاى سرسام آور و دستگاههاى تبليغاتى و امور وابسته به آنها، و هزينه‏هايى كه صرف رقابت‏هاى ناروا در اين صحنه‏ها و امثال آن شده است، و هزينه‏هايى كه صرف تجملات و تزيينات ناروا مى‏شود باعث تورّم جهانى، و فقر و گرسنگى و عقب ماندگى كشورهاى جهان سوم شده است.
با ظهور مهدى و نابودى قَدَرْ قدرتها تمام بودجه‏هاى سنگين امور نظامى، و تبليغاتى و تهاجم فرهنگى و تجملات و… صرف زندگى تمام بشريت خواهد شد و خارج شدن ثروت از دست عده‏اى خاص و توزيع عادلانه آن بين همه مردم باعث وفور نعمت‏ها و خود كفائى جامعه واحد جهانى در دوران حكومت عدل جهانى خواهد شد. انفاق بى حدّ
پيامبر اكرم (ص) فرمود: «انّ فى امّتى المهدى… فيجى ءُ اليه الرّجل فيقول يا مهدى اعطنى قال فيحشى له فى ثوبه ما استطاع ان يحملهُ؛(15) مهدى از امت من است… مردى به محضر او مى‏آيد و مى‏گويد: اى مهدى! به من چيزى ببخش! پس آن حضرت به اندازه‏اى كه آن مرد بتواند بردارد و حمل كند (ثروت و مال) در دامان او مى‏ريزد.»
در آن دوران تمام ثروتها در نزد مردى گرد مى‏آيد كه به حال همه بشريت دلسوز است و ذره‏اى در فكر جمع مال و ثروت نيست و هرگز در زندگى او اسراف و تجمّلات ناروا وجود ندارد، لذا همه بشريت بهره‏مندند و برخوردار.
امام باقر(ع) فرمود: «اذا ظهر القائمُ… يجتمع… اليه اموال اهل الدّنيا كلّها من بطْن الارض و ظهرها فيقال للنّاس تعالوا الى ما قطعتم فيه الارحام و سفكتم فيه الدّم… فيعطى عطاء لم يعطه احدٌ قبلهُ؛(16) هنگامى كه قائم قيام كند… مال همه اهل دنيا از درون و بيرون زمين نزد آن حضرت گرد مى‏آيد. پس به مردم گفته مى‏شود كه به سوى چيزى (مالى) بياييد كه صله ارحام را در آن ترك كرديد(و به بستگان كمك مالى نكرديد) و خون ناحق در راه آن (جمع مال) ريختيد… پس عطا و بخششى مى‏كند كه هيچ كس (حتى امامان قبلى) پيش از او چنين عطايى نكرده است.» گنج‏ها در اختيار مهدى (ع)
قطعاً چنان عطاهايى منبع با بركت لازم دارد، يكى از منابع در آمد آن حضرت، گنجهاى بى شمار زمين است كه آن روز در اختيار آن حضرت قرار مى‏گيرد. در اين باره روايات فراوان داريم كه به برخى از آنها اشاره مى‏شود.
1- پيامبر اكرم (ص) فرمود: «و يُخرجُ له الارضُ افلاذ كبدها؛(17) زمين به بركت وجود او پاره جگر را آشكار مى‏سازد.»
2- ستونهاى طلا و نقره: در روايت ديگرى از رسول خدا(ص) درباره زمان ظهور حضرت مهدى مى‏خوانيم «و تُلقى الارض افلاذ كَبِدها؛ زمين پاره‏هاى جگرش را بيرون مى‏ريزد.»
ابن عباس پرسيد، پاره‏هاى جگر زمين چيست؟
رسول اكرم (ص) فرمود: «امثالُ الاُسطوانة من الذّهب و الفضّة؛(18) ستونهاى از طلا و نقره است.
در حديث ديگرى فرمود: «يستخرجُ الكُنوز، يفتح مدائن الشّرك ؛(19) گنجها را بيرون مى‏آورد و شهرك‏هاى شرك را فتح مى‏كند.»
3- تمام گنجها با بركاتش: على (ع) در اين زمينه فرمود: «و تظهرُ له الكنوزُ ؛ تمام گنجها(ى عالم) براى او آشكار مى‏شود.»
و بركات نيز بر آن افزوده مى‏شود. امام صادق (ع) فرمود: «تُظهرالارض كنوزها و تُبْدى بركاتها؛ زمين تمام گنجينه‏هاى خود را آشكار مى‏سازد و بركاتش را بيرون مى‏فرستد.»
بر اثر وجود بابركت آن حضرت و پاك شدن زمين از لوث وجود ناپاكان، بارانهاى مناسب و موسمى به صورت متناوب فرو خواهد آمد، و بر اثر اين بارندگيهاى متناوب وضعيت كشاورزى رونق بالايى گرفته و زمين سرسبز و آباد خواهد شد، اين آبادى، هم فقرزداست و هم باعث پاكيزگى هواى زمين از آلودگى خواهد گشت و از طرف ديگر با تدبير آن حضرت جلوى صنايع و گازهاى سمّى و گلخانه‏اى كه عامل آلودگى هوا هستند گرفته مى‏شود. در روايات تعبيرات زيبايى از آمدن بارانهاى متناسب و مفيد و آبادانى زمين و سرسبزى شگرف آن به ميان آمده است كه به نمونه‏هايى اشاره مى‏شود.
در مورد نزول باران به اين روايات برخورديم:
1- نزول بركت از آسمان، ابونعيم از رسول خدا (ص) نقل كرده است كه آن حضرت فرمود: «يخرج رجلٌ من اهل بيتى و يعمل بسنّتى و ينزّلُ اللّه له البركة من السّماء؛(20) مردى از اهل بيت من قيام مى‏كند و طبق سنت من رفتار مى‏نمايد و خداوند بركت را براى او از آسمان نازل مى‏كند.»
2- ابوسعيد خدرى از پيامبر(ص) نقل كرده است كه حضرت فرمود: «يخرجُ اُمّتى المهدى، يسقيه اللّهُ الغيث، تخرج الارض نباتها و يعطى المال صحاحاً، و تكثرُ الما شيّة، و تعظُمُ الامّةُ؛(21) در پايان روزگار امّت من، مهدى (ع) خروج مى‏كند، خداوند در زمان او زمين را با باران رحمتش سيراب مى‏نمايد و زمين گياهانش را مى‏روياند او ثروت را به طور مساوى بين مردم تقسيم مى‏كند، در آن زمان چهارپايان فراوان شود(و دامدارى رونق يابد) و امت بسيار بزرگ و با عظمت گردد.»
3- زيادى باران و وفور نعمت: پيامبر اكرم(ص) فرمود: «تنعّم اُمّتى فى زمن المهدىّ نعمةً لم يتنعّموا مثلها قطُّ، يرسل السّماءُ عليهم مدراراً و لاتدعُ الارض شيئاً من نباتها الّا اخرجته و المال يومئذٍ كدوس يقوم الرّجلُ يقولُ: يامهدى! اعطنى فيقول خذ؛(22) امّت من در زمان مهدى (ع) آنچنان از نعمت الهى بهره‏مند مى‏شوند كه هرگز نظير آن ديده نشده است، آسمان باران رحمتش را سيل آسا بر آنها فرو مى‏ريزد، زمين چيزى از گياهانش را باقى نمى‏گذارد جز اين كه آن را مى‏روياند. در آن روز ثروت بر روى هم انباشته مى‏شود، هر كسى كه بيايد و بگويد: اى مهدى! به من عطا كن، مى‏فرمايد: بگير.»
محمد بن سنان با سندش از امام صادق(ع) نقل مى‏كند كه حضرت فرمود: «توصلوا و تبارّوا و تراحموا فوالّذى فلق الحبّة و برء النسمة لياْتينّ عليكم وقتٌ لا يجدُ احدكم لديناره و درهم موضعاً؛(23) صله رحم به جاى آوريد و با همديگر نيكى و مهربانى كنيد كه سوگند به خدايى كه دانه را شكافت و انسان را آفريد روزى فرا مى‏رسد كه يك نفر از شما نتواند محلى را پيدا كند براى مصرف درهم و دينارش.»
على (ع) فرمود: «اگر قائم ما قيام كند، آسمان بارانش را نازل مى‏كند و زمين گياهان خويش را بيرون نمايد، پرندگان و چهارپايان در آشتى به سر برند تا آنجا كه زنى از عراق به شام مى‏رود هر جا پا مى‏گذارد سرسبز است، و در حالى كه زينت او برسرش مى‏باشد، هيچ درنده‏اى مزاحم او نمى‏شود.»(24)
و در جاى ديگر فرمود: «يخرج فى آخر اُمّتى المهدى يسقيه اللّه الغيث و تخرجُ الارض نباتها و تكثرُ الماشية و تعظمُ الاُمّةُ؛(25) در پايان امّت من مهدى خروج مى‏كند، خداوند براى او باران مى‏فرستد و زمين گياه خويش را بيرون مى‏كند… و گلّه‏ها فراوان شده و امّت (اسلام) بزرگ خواهد شد. مجموعه اين عوامل باعث مى‏شود در دوران ظهور حضرت مهدى (ع) آنچنان زندگى با رونق و بانشاط به وجود آيد كه در هيچ زمانى چنان زندگى ديده نشده است. جالب اين است كه در اين زمينه روايت بسيار زيبايى در منابع اهل سنت آمده كه بخوبى چنان زندگى را به تصوير كشيده است.
ابن شيبه از رسول خدا نقل كرده است كه آن حضرت فرمود: «يكون فى اُمّتى المهدى تعيش اُمّتى فى زمانه عيشاً لم تعشهُ قبل ذلك ؛(26) در بين امّت من مهدى خواهد بود آن چنان امتم در زمان او (با وضعيت مناسب روحى و اقتصادى) زندگى مى‏كنند كه قبل از آن چنان زندگى اى نداشته‏اند.»
آنچنان زندگى به وجود خواهد آمد كه تمام هستى از حكومت او اعلام رضايت مى‏كنند حتى پرندگان هوا.
پيامبر اكرم(ص) فرمود: «المهدىُّ رجلٌ من ولدى… يرضى فى خلافته اهل الارض و اهل السّماءِ و الطّيرُ فى الجوّ؛(27) مهدى مردى است از فرزندان من… در دوران خلافت او اهل زمين و آسمان و پرندگان هوا رضايت دارند»و در روايتى حذيفه يمانى از پيامبر نقل كرده كه فرمود: «يفرح به اهل السّماء و اهل الارض و الطّير و الوحوش و الحيتان فى البحر؛(28) ساكنان آسمان، مردم روى زمين، پرندگان هوا، درندگان صحرا، و ماهيان دريا همه و همه از او خشنود مى‏شوند.»
حتى مردگان و رفتگان از دنيا در عالم برزخ از بركت وجود حضرت مهدى (ع) و وضعيتى كه پيش آمده شاد و خوشحال مى‏گردند «مرده‏اى (از مؤمنان) باقى نماند، مگر آنكه خوشحالى (قيام مهدى) برقلب او وارد مى‏شود در حالى كه در قبر و عالم برزخ مى‏باشد، همديگر در قبرهايشان زيارت مى‏كنند و بشارت قيام مهدى را به همديگر مى‏دهند»(29) ه – امنيت همه جانبه
از ديگر دستاوردهاى حكومت مهدوى امنيّت فراگير و همه جانبه است كه مهمترين دغدغه بشريت در عصر كنونى شمرده مى‏شود. به وجود آمدن امنيت همه جانبه در منابع دينى هم به صورت كلى به عنوان دست آورد حكومت مهدوى شمرده شده است و هم به صورت خاص و موردى تبيين و مشخص شده است.
اما به صورت كلى به اين موارد برمى خوريم.
1- قرآن كريم مى‏فرمايد: «وعد الله الّذين آمنوا منكم و عملوا الصّالحات ليستخلفنّهُم فى الارض كما استخلف الّذين من قبلكم و ليمكّننّ لهم دينهم الّذى ارتضى لهم و ليُبدّلنّهم من بعد خوفهم امناً يعبُدُوننى لا يشركون بى شيئاً و من كفر بعد ذلك فاولئك هم الفاسقون؛(30) خداوند به كسانى از شما كه ايمان آورده و كارهايى شايسته انجام داده‏اند وعده مى‏دهد كه قطعاً آنان راحكمران روى زمين خواهد كرد، همان گونه كه به پيشينيان آنها خلافت روى زمين را بخشيد و اين آيينى را كه براى آنان پسنديده، پابرجا و ريشه دار خواهد ساخت و ترسشان را به امنيّت و آرامش (همه جانبه) مبدّل مى‏كند (آنچنان) كه تنها مرا مى‏پرستند و چيزى را شريك من نخواهند ساخت، و كسانى كه پس از آن كافر شوند آنها فاسقانند.»
از مرحوم طبرسى نقل شده است كه اهل بيت فرموده‏اند «انّها فى المهدىّ من آل محمدّ؛(31) اين آيه درباره مهدى آل محمّد مى‏باشد.»
و از تفسير روح المعانى از امام سجاد(ع) نقل شده است كه «آنها به خدا سوگند، شيعيان هستند خداوند اين كار را براى آنها به دست مردى از ما انجام مى‏دهد كه «مهدى» اين امّت است، زمين را پراز عدل و داد مى‏كند، آن گونه كه از ظلم و جور پر شده باشد، و هم او است كه پيامبر(ص) در حق وى فرمود: اگر عمر دنيا جز يك روز باقى نماند خداوند آن روز را آن قدر طولانى مى‏كند تا مردى از دودمان من كه نامش نام من است حاكم برزمين شود، و صفحه زمين را پر از عدل و داد مى‏كند آن گونه كه از ظلم و جور پر شده باشد.»(32)
روايات فوق اوّلاً تأييد مى‏كند كه آيه ى فوق مربوط به حضرت مهدى است و آن امنيّت همه جانبه مربوط به دوران حكومت او مى‏شود و ره آورد ظهور است.
ثانياً خود برقرارى عدالت همه جانبه از عوامل اصلى برقرارى امنيّت همگانى و همه جانبه است.
و در دعاى افتتاح با اشاره به همين آيه مى‏خوانيم «و صلّ على ولىّ امرك القائم المؤمّل و العدل المنتظر… الّلهمّ اجعلهُ الدّاعى الى كتابك، و القائم بدينك، استخلفْهُ فى الارض كمااستخلفت الّذين من قبله مكّن له دينه الّذى ارتضيته له، ابدله من بعد خوفه امناً يعبدك لا يشرك بك شيئاً؛(33) و درود بفرست بر ولىّ امرت، قيام كننده تمنّا شده، و عدل انتظار رفته، خدايا او را دعوت كننده به كتابت و برپا دارنده دينت قرار بده، و جانشين گردان او را در زمين چنان كه كسانى قبل از او را جانشين قرار دادى، و ريشه دار گردان براى او دينى را كه پسنديده‏اى و ترس او را به امنيت تبديل گردان تا تو را بپرستد و چيزى را با تو شريك قرار ندهد.»
اما به صورت موردى و جزئى نيز به اقسام امنيت اشاره شده كه به نمونه‏هايى مى‏پردازيم: 1- امنيّت قضائى:
امام صادق (ع) فرمود: «اذا قائم القائم حكم بالعدل و ارتفع فى ايامه الجور…؛(34) هنگامى كه قائم ما قيام كند به عدالت حكم مى‏كند و در دوران او ستم برداشته مى‏شود.»
امام صادق (ع) فرمود: «هنگامى كه قائم قيام كند براى هر كشورى از كشورهاى جهان فرمانروايى مى‏فرستد و (به او) مى‏گويد: دستور العمل تو در كف دست تو مى‏باشد هرگاه حادثه‏اى براى تو روى دهد كه حكم آن را نفهمى و ندانى چگونه در مورد آن داورى كنى، به كف دستت نگاه كن و به آنچه در آن است عمل كن »(35) درك واقعى روايت فوق براى ما مشكل است اين قدر مسلّم است كه دستورات دقيق قضائى بدون هيچ گونه اشتباه و خطائى در دسترس حاكمان و قضات قرار مى‏گيرد.
امنيت قضائى تا آنجا توسعه مى‏يابد كه زنان در منزل نيز بين فرزندان و در حق شوهران داورى‏هايى مى‏كنند كه براساس كتاب الهى است. امام باقر(ع) فرمود: «در زمان او آن قدر به شما دانش و حكمت داده مى‏شود كه زن خانه دار در خانه خود با كتاب خدا و سنت پيامبر داورى مى‏كند»(36)
اين نهايت پيشرفت در امر داورى است كه در امور جزئى زندگى روزمره كه نياز به داورى است نيز بر اساس كتاب و سنت حكم مى‏شود. 2- امنيّت راهها
ناامنى راهها از جهات مختلف (تصادفات، راهزنها، خطرهاى ديگر…) از دغدغه‏هاى ديگرى است كه در دوران ظهور مهدى تبديل به آرامش و امنيّت مى‏شود.
امام صادق(ع) فرمود: «اذا قام القائم… امنت به السّبل؛(37) هر گاه قائم ما قيام كند… راهها امن مى‏گردد.»
در روايت ديگرى مى‏خوانيم كه امام باقر (ع) فرمود: «و وسّع الطريق الاعظم و كسر كلّ جناح خارج فى الطّريق، و ابطل الكنف و الميازيبٍ الى الطّرقات، و لا يترك بدعةً الّا ازالها و لا سنّةً الّا اقامها؛(38) راههاى اصلى را توسعه، بالكن هايى كه به داخل راهها آمده از بين مى‏برد، ناودانهايى را كه به كوچه مى‏ريزد برمى دارد، هيچ بدعتى نميماند مگر اين كه آن را از بين مى‏برد، و هيچ سنّت نيكى نميماند جز اين كه آن را برپا مى‏دارد.»
و همچنين على (ع) فرمود: «اگر قائم ما قيام كند… پرندگان و چهارپايان در آشتى به سر برند و تا آنجا كه زنى از عراق به شام مى‏رود و هر جا پا مى‏گذارد سرسبز است و در حالى كه زينت او بر سرش مى‏باشد هيچ (انسان) و درنده‏اى مزاحم او نمى‏شود.»(39)
در روايات فوق كوچكترين ناامنى طريق و راهها، همچون وجود ناودانهاو بالكن‏ها نيز مورد توجّه قرار گرفته، كه در آن زمان حتى از اين ناحيه نيز نگرانى در كار نخواهد بود. 3-4-5 – امنيت مالى، جانى، ناموسى و…
در روايت طولانى از اميرمؤمنان على(ع) چنين نقل شده است: «حضرت مهدى (ع) فرمان روايان خود را به تمام كشورها مى‏فرستد تا عدالت را در بين مردم پياده كنند (در آن زمان) گرگ و گوسفند در يك مكان مى‏چرند، كودكان با مارها و عقربها بازى مى‏كنند و هيچ آسيبى به آنها نمى‏رسد. شرّ و بدى از بين مى‏رود و خير و خوبى ميماند. انسان يك مدّ مى‏كارد و 700 مدّ حاصل برداشت مى‏كند چنان كه قرآن كريم مى‏فرمايد:«همانند يك دانه كه از آنها هفت خوشه برويد در هر خوشه‏اى صد دانه داشته باشد، و خداوند به هر كس كه بخواهد بيشتر هم عطا مى‏فرمايد.»(40)
ربا برداشته مى‏شود، زنا برداشته مى‏شود، شرابخوارى از بين مى‏رود، ريا و خودنمايى از بين مى‏رود، مردم به اطاعت و عبادت رو مى‏آورند. دين و آيين رونق مى‏يابد. نمازها با جماعت خوانده مى‏شود، عمرها طولانى مى‏شود، امانتها رعايت مى‏شود، درختان پرثمر مى‏شود، بركتها بسيار زياد مى‏گردد، اشرار به هلاك مى‏رسند، از دشمنان اهل بيت كسى باقى نميماند.»(41)
در روايت فوق هم به امنيّت مالى اشاره شده مانند از بين رفتن ربا خوارى و خيانت‏هاى مالى، و همين طور كم محصولى، و هم امنيّت جانى، مانند سالم ماندن از شروران، چون اشرارى باقى نميماند و سالم ماندن از گزندگان و درندگان و در نتيجه عمرها طولانى مى‏شود و همين طور به امنيت ناموسى اشاره دارد كه در آن زمان بساط بى عفتى برچيده مى‏شود و از همه مهمتر امنيت دينى و معنوى كاملى برقرار مى‏شود. و عدالت فراگير
با پيشرفت علم و دانش و رشد عقلانى بشريت، و بهبودى اوضاع اقتصادى جهان در تمام بخش‏ها، و برقرارى امنيّت جامعه، بشر طعم شيرين عدالت همه جانبه را خواهد چشيد، و در آن دوران خواهد فهميد كه عدالت فراگير واقعى يعنى چه؟ در اين زمينه روايات فراوانى وجود دارد كه فقط به نمونه‏هايى اشاره مى‏شود. 1- عدالت فقرزدا
احمدحنبل در كتاب مسند خود از پيغمبر اكرم (ص) نقل مى‏كند كه فرمود: «ابشّركم بالمهدىّ يبعثُ فى امّتى على اختلاف من النّاس و زلازل، فيملأ الارض قسطاً و عدلاً كما ملئت جوراً و ظلماً يرضى عنه ساكن السّماء و الارض، يقسّم المال صحاحاً؛ شما را به ظهور مهدى بشارت مى‏دهم، او در ميان امت من برانگيخته مى‏شود، ظهور وى پس از اختلاف زياد و تزلزل و عدم امنيت خواهد بود (پس از ظهور) زمين را پر از عدل و داد مى‏كند، همان گونه كه پراز ظلم و جور شده است. ساكنان آسمانها و زمين از او راضى مى‏شوند و اموال را به طور صحيح تقسيم مى‏كند.
فقال له رجلٌ :ما صحاحاً؟ قال: بالسّويّة بين النّاس قال: و يملأ اللّه قلوب امة محمّد (ص) غنىً و يسعهم عدله حتّى يأمر منادياًفيقول من له فى مال حاجةً فما يقوم من النّاس الّا رجلٌ فيقول: ائت السّادن يعنى الخازن فقل له: انّ المهدى يأمرك ان تعطينى مالاً؛ پس مردى پرسيد معنى صحيح چيست؟ فرمود: مال را به طور مساوى در ميان مردم تقسيم مى‏نمايد سپس فرمود: خداوند دلهاى پيروان محمّد(ص) را پراز بى نيازى مى‏كند، و عدالت مهدى همه جا را فرا مى‏گيرد تا آنجا كه دستور مى‏دهد كسى با صداى بلند اعلام كند: هر كس نيازى مالى دارد برخيزد هيچ كس اظهار نمى‏نمايد جز يك نفر، امام دستور مى‏دهد نزد خزانه دار برود و به او بگويد: مهدى (ع) به تو فرمان مى‏دهد كه مالى در اختيار من قراردهى.
فيقول له: احثّ حتّى اذا جعله فى حجرة و ابرزه ندم فيقول كنت اجثع امّة محمدً(ص) نفساً او عجز عنّى ما وسعهم قال: فيردّه فلا يقبل منه فيقال له: انّا لا نأخذ شيئاً اعطيناه؛ پس خزينه دار مى‏گويد: بگير و دامن او را پر مى‏كند چون در اختيار او قرار مى‏گيرد پشيمان مى‏شود كه چرا آزمند و حريص شده است. لذا مال را بر مى‏گرداند، ولى خزينه دار نمى‏پذيرد و مى‏گويد: ما آنچه را كه بخشيديم پس نمى‏گيريم.»(42)
نكته در خور دقت در روايت فوق كه خيلى از مشكلات را حل مى‏كند اين است كه امّت پيامبر و مردم در آن زمان از نظر روحى و روانى به حالت استغنا و بى نيازى مى‏رسند و از آز و حرص پاك مى‏گردند اين عامل، هم عدالت فراگير را در پى دارد، و هم بهبودى وضعيت اقتصادى جامعه را بدنبال دارد، و هم ضامن بقاء و ماندگارى امنيّت همه جانبه است.
2- مسلم بن حجاج نيشابورى در كتاب «صحيح» خود از ابوسعيد خدرى و جابربن عبدالله نقل مى‏كند كه پيامبراكرم (ص) فرمود: «يكون فى آخر الزّمان خليفة يقسّم المال و لايعدّهُ؛(43) در آخر الزّمان خليفه‏اى مى‏آيد كه مال را بى حساب (بين همه) تقسيم مى‏كند.»
در منابع شيعه احاديث فراوان در اين باب داريم كه به برخى موارد اشاره مى‏شود:
3- على(ع) مى‏فرمايد: «الا و فى غد و سيأتى غدٌ بما لا تعرفون يأخُذُ الوالى من غيرها عمّالها و على مساوئى اعمالها، و تخرج له الارض افاليذ كبدها و تلقى اليه سلماً مقاليدها فيريكهم كيف عدلُ السّيرة، و يحيى ميّت الكتاب و السّنّة؛(44) آگاه باشيد! فردايى كه شما را از آن هيچ شناختى نيست زمامدارى حاكميت پيدا مى‏كند كه غير از خاندان حكومت امروزى است (او مهدى است) و عمّال و كارگزاران حكومت‏ها را بر اعمال بدشان كيفر خواهد داد. زمين ميوه‏هاى دل خود را براى او بيرون مى‏ريزد، و كليدهايش را به او مى‏سپارد. او روش عادلانه در حكومت حق را به شما مى‏نماياند و كتاب (خدا) و سنت (پيامبر(ص)) را زنده مى‏كند»

4- امام باقر (ع) فرمود: «اذا قام قائم اهل البيت، قسّم بالسّويّة، و عدل فى الرّعّيه فمن اطاعه فقد اطاع اللّه، و من عصاهُ فقد عصى اللّه؛(45) هنگامى كه قائم اهل بيت قيام كند، مال را به طور مساوى تقسيم مى‏كند و در ميان رعيت به عدالت رفتار مى‏نمايد پس هر كس كه از او فرمان بردارى كند از خدا فرمان بردارى كرده، و هركس كه او را نافرمانى كند خدا را نافرمانى كرده است، و در ادامه فرمود :زمين را پر از عدل و داد و روشنايى مى‏كند چنان كه پر از ظلم و جور و شرّ شده بود»
5- امام صادق (ع) فرمود: «و اذا قائم القائم حكم بالعدل و ارتفع فى ايّامه الجور؛(46) زمانى كه قائم قيام كند، به عدالت حكم او حكومت مى‏كند، و در دوران (حكومت) او ستم (از روى زمين) برداشته مى‏شود.»
با عدالت فراگير و از بين رفتن ستم اساسى‏ترين مشكل بشرى كه تبعيض‏ها و بى عدالتى‏ها و نابرابرى مى‏باشد از بين خواهد رفت، و در آن روزگار است كه بشر روى خوش ديده و طعم شيرينى عدالت را خواهد چشيد. ه – آزادى كامل و واقعى
از ديرينه‏ترين آرزوها و خواسته‏هاى بشرى در طول تاريخ آزادى واقعى داشتن و آزاد زيستن بوده، در راه به دست آوردن اين نعمت خدادادى تلاش و انقلاب‏ها نموده اما هرگز آن آزادى واقعى نصيب بشر نگشته است چرا كه بسيارى آن را به آزادى جنسى و حيوانى تعبير نمودند و انسان را در حد يك حيوان بى بندو بار سقوط دادند، و مدعيان آزادى و دمكراسى نيز از آزادى آن معانى را مد نظر داشته و دارند كه به نفع خودآنهاست و منافع آنها را تأمين مى‏كند، در مهد به اصطلاح آزادى يعنى فرانسه، انسان آزاد هر كار خلاف انسانى انجام دهد، و حتى همجنس بازى آزاد و قانونى است ولى پوشيدن روسرى و داشتن حجاب كه انتخابى است براى حفظ عفت و نجابت آزاد نيست و همين طور كشورهاى ديگر كه انسان عار دارد از آنها نام ببرد، در يك كلام انسان امروز نه آزادى فكرى دارد و نه آزادى معنوى، نه آزادى انتخاب دارد، و نه آزادى ابراز و بيان، از همه بدتر اسير خواستهاى مختلف حيوانى خويش گشته است. به اين جهت نياز است كه منجى واقعى بشر بيايد تا انسان را واقعاً آزاد كند و از هر جهت انرژى خفته انسانها آزاد گردد تا بتواند به سمت بى نهايت به پرواز در آيد و هيچ كس نتواند مانع او شود.
يكى از بزرگترين ره آوردهاى ظهور مهدى(ع) و حكومت مهدوى، تحقق آرزوى ديرينه بشر، آزادى واقعى و كامل است در اين باب امير مؤمنان على (ع) مى‏فرمايد: «الا و انّ من ادركها منّا يسرى فيها بسراجٍ منيرٍ، و يحذو فيها على مثال الصّالحين ليحلّ فيها ربقاًو يعتق فيها رقّاً، و يصدع شعباً و يشعب صدعاً؛(47) بدانيد آن كس از ما (حضرت مهدى (ع)) كه فتنه‏هاى آينده را در يابد با چراغى روشنگر در آن گام مى‏نهد و بر همان سيره و روش پيامبر(ص) و امامان (ع) رفتار مى‏كند تا گره‏ها (و بندها) را بگشايد، بردگان و ملّت‏هاى اسير را آزاد سازد، جمعيّت‏هاى گمراه و ستمگر را پراكنده و حق جويان پراكنده را جمع آورى مى‏كند.» برآورده شدن آرزوها
ره آورد ديگرى كه در روايات به آن اشاره شده است و در واقع جمع بندى تمامى دست آوردهاست برآورده شدن تمامى آرزوهاى منطقى بشرى در آن دوران است. على (ع) مى‏فرمود: «و اراكم ما كنتم تأملون؛(48) در (دوران مهدى (ع)) است كه نشان مى‏دهد آنچه را آرزو داشتيد(و به آرزوهاى خود خواهيد رسيد).»
اهم آرزوهاى واقعى بشر همان است كه در مجموع مقاله به آن اشاره و در روايتى به مجموع آنها اشاره شده كه به عنوان حسن ختام تمامى آن را منعكس مى‏كنيم.
شيخ مفيد و مرحوم مجلسى با اسناد خود از امام صادق (ع) نقل كرده‏اند كه آن حضرت فرمود: «اذا قائم القائم حكم بالعدل، و ارتفع فى ايّامه الجورُ، و امنت به السّبلُ و اخرجت الارض بركاتها؛ هنگامى كه (حضرت) قائم (ع) قيام كند، به عدالت حكم و حكومت مى‏كند، و در دوران حكومت او (در روى كره زمين) ظلم برچيده مى‏شود، و راهها امن مى‏گردد. زمين بركات خود را خارج مى‏سازد. «و ردّ كلّ حقّ الى اهله و لم يبق اهل دينٍ حتّى يظهروا الاسلام و يعترفوا بالايمان، اما سمعت اللّه سبحانه يقول «وله اسلم من فى السّموات و الارض طوعاً و كرهاً و اليه يرجعون»(49) هر حقّى به صاحب حق بر مى‏گردد و هيچ پيرو دينى در روى زمين باقى نمى‏ماندمگر اين كه دين اسلام را مى‏پذيرد و ايمان مى‏آورد آيا نشنيده‏اى كه خداوند سبحان مى‏فرمايد: «هر كس در آسمانها و زمين است خواه ناخواه در برابر او تسليم هستند و همه به سوى او باز مى‏گردند» «و حكم بين النّاس بحكم داود و حكم محمّد(ص) فحينئذٍ. تظهر الارض كنوزها و تبدى بركاتها و لا يجد الرّجل منكم يومئذٍ موضعاً لصدقته و لا لبرّه، لشمول الغنى جميع المؤمنين» و او (مهدى(ع)) در ميان مردم به حكم حضرت داود(ع) و حكم حضرت محمد(ص) حكومت مى‏كند. پس در اين هنگام است كه زمين گنجينه‏هاى خود را آشكار مى‏سازد، و بركتهايش را بيرون مى‏فرستد ديگر انسان براى صدقه و بخشش محلى پيدا نمى‏كند، زيرا بى نيازى همه مؤمنان را در برمى گيرد.
ثم قال: انّ دولتنا آخر الدّول و لم يبق اهل بيتٍ لهم دولةٌ الّا ملكوا قبلنا لئلّا يقولوا اذا رأوا سيرتنا، اذا ملكنا سرنا بمثل سيرة هؤلاء و هو قول اللّه تعالى: «و الْعاقبةُ للْمتّقين»(50) سپس فرمود: دولت ما در پايان همه دولتها خواهد بود. و هيچ خاندانى كه بخواهند به حكومت برسند باقى نخواهند ماند مگر اين كه پيش از ما حكومت خواهند نمود. و اين بدان جهت است كه وقتى راه و روش ما را ديدند، نگويند: اگر ما هم به حكومت مى‏رسيديم مانند اين‏ها به عدالت رفتار مى‏كرديم و اين است معناى سخن خداى تعالى كه فرمود: «سرانجام كار از آن پروا پيشه‏گان است»
اى دل نخور اندوه و غم سرها به سامان مى‏رسد

با يك جهان شور و شعف آن جان جانان مى‏رسد
ويرانگر كاخ ستم باجيش ايمان مى‏رسد

احياگر دين خدا حامى قرآن مى‏رسد
چشم انتظاران را بگو يوسف زكنعان مى‏رسد

اى دل شب هجران‏ها آخر به پايان مى‏رسد پاورقي ها:پى‏نوشت‏ها: – 1- بحار الانوار، محمد باقر مجلسى، ج 52، ص 336، ح‏71، ص 328. 2- كمال الدين شيخ صدوق، قم، جامعه مدرسين، 1405، ص 653. 3- علل الشرايع، ج 1، ص 244، و كتاب الغيبه، شيخ طوسى، ص 166 و… . 4- موسوعة احاديث المهدى، كورانى، قم، مؤسسه المعارف الاسلاميه، 1411، ج 4، ص 53 – متن حديث چنين است. 5- كلمه بريد شامل: پست، تلگراف، تلفن، تلويزيون و رايانه و… مى‏شود. 6- بحارالانوار، ج 52، ص 336،ج‏72، كافى، ج 8، ص 241. 7- منتخب الأثر، ص 483، حديث 3، حق اليقين شبّر، ص 229، ح 1 . 8- بشارة الاسلام، ص 243. 9- بحارالانوار، ج 52، ص 321. 10- غيبت شيخ طوسى، ص 204، اعلام الورى، ص 425. 11- بحار الانوار، ج 52 ،ص 312. 12- فصول المهمة، ص 297، مسند احمد، ج 3، ص 37. 13- كافى، ج 8، حديث 597، بشارة الاسلام، ص 246. 14- منتخب الأثر، فصل 7، ص 478، باب 7، حديث 2. 15- سنن ترمندى، بيروت، دارالفكر، 1408 ه. ق، ج 4، ص 439 ، حديث 2232. 16- بحارالانوار، ج 52، ص 390، ذيل روايت 212. 17- منتخب الأثر، فصل 2، باب 1، ص 168، حديث 78. 18- مستدرك حاكم، ج 4، ص‏559. 19- بحارالانوار. 20- عقدالدرر، مقدسى شافعى. 21- منتخب الأثر، فصل 7، ص‏473، باب 4، ح 1، مستدرك حاكم، ج 4، ص‏588. 22- عقدالدرر، باب 7، ص 195، الفتن، نعيم بن حمّاد، ص 253، حديث 992. 23- غيبت نعمانى، ص 150، باب 10، حديث 8. 24- بحار الانوار، ج 10، ص 104، حديث 1. 25- حديث 38700، ميزان الحكمه، ج 1، ص 187، حديث 1245. 26- الكتاب المصنف، ابن ابى شيبه، بيروت، دارالكتب العلمية، ج 7، حديث 19484، رك: بحار الانوار، ج 51، ص 78. 27- عقد الدرر، مقدّسى شافعى، قم جمكران اول، 1416ق، باب 3، ص 34، منتخب الأثر، ج 2، ص 136. 28- منتخب الأثر، فصل 7، ص 472، باب 3، حديث 3، الحاوى للفتاوى، ج 2، ص 82. 29- كمال الدين، شيخ صدوق، مؤسسه النشرالاسلامى، ص 653، منتخب الأثر، ج 2، ص 139، حديث 506. 30- سوره نور، آيه 55. 31- مجمع البيان، ج 7، ص 152، به نقل از تفسير نمونه، چاپ بيست و ششم، ج 14، ص 568. 32- در كتاب منتخب الأثر، لطف الله صافى ص 123، حديث به اين مضمون از منابع مختلف اسلامى مخصوصاً از منابع سنّت نقل شده است، به ص 247 به بعد آن مراجعه شود. 33- مفاتيح الجنان، دعاى افتتاح، ص 360. 34- بحار الانوار، ج 52، ص 338، حديث 83، ارشاد مفيد، ص 364. 35- بحار الانوار، ج 52، ص 365، حديث 144، غيبت نعمانى، ص 319، باب 21، حديث 8. 36- «و تؤتون الحكمة فى زمانه حتّى انّ المرأة لتقضى فى بيتها بكتاب اللّه و سنّة رسوله» بحار الانوار، ج 52، ص 352، حديث 106. 37- بحار الانوار، ج 52، ص 338، حديث 83. 38- همان، ج 52، ص 339، حديث 84، وارشاد مفيد، ج 2، ص 385. 39- كنزالعمال، 38700 و ميزان الحكمه، ج 1، ص 187، ح‏1245. 40- سوره بقره، آيه‏261. 41- عقدرالدرر، ص 211، باب 7. 42- مسند احمد حنبل، ج 3، ص 38. 43- صحيح مسلم، ج 2، ص 672، كتاب الفتن و اشراط الساعه، حديث 67. 44- نهج البلاغه، محمد دشتى، ص 182، خطبه 138. 45- غيبت نعمانى، باب 13، ح 26، ص 342. 46- بحارالانوار، ج 52، ص 338، حديث 83. 47- خطبه 150، ص 194، نهج البلاغه، محمد دشتى. 48- همان، ص 186. 49- سوره اعراف، آيه 128. 50- بحار الانوار، ج 52، ص 338، حديث 83، ارشاد مفيد، ج 2، ص 364.