منتشره از سوى مركز پژوهشهاى راهبردى دانشگاه تلآويو درباره شكستهاى جنگ دوم لبنان براى اسراييل
حزب اللّه بر اين اساس كه توانست 33 روز سرپا بايستد و در روز آخر جنگ بيش از 200 موشك كاتيوشا پرتاب كند، خود را پيروز جنگ اعلام نمود. پس از پايان جنگ وضع اسراييل بهتر نشد. تهديد در شمال و موشكها همچنان موجود است. جنگ ثابت كرد كه مىتوان شمال را براى مدت طولانى فلج كند. در حقيقت شكافهاى موجود ميان مراكز تصميمگيرى و توانمندىهاى ارتش اسراييل ثابت شد. ارتش اسراييل 130 هزار گلوله شليك كرد و 10 هزار حمله هوايى انجام داد و در آن آنقدر از بمب استفاده كرد كه مهمات تقريباً به حد قرمز رسيد و مىبايست كمبود از داخل و خارج اسراييل جبران مىشد. در اين ميان نبرد زمينى هيچ تأثيرى بر روند جنگ نگذاشت. حتى كشته شدن نيروهاى حزب اللّه نتوانست مانع از شليك موشكهاى كاتيوشا شده و تصميمگيرىهاى رهبران اين حزب را تحت تأثير قرار دهد. اسرائيل در پايان اين جنگ فرسوده شده بود.
برخى منابع از اولمرت نقل مىكنند كه گفت: از 21 روز اين جنگ 20 روز آن بيهوده بود. كسى نمىدانست كه 1 روز ديگر نيز فقط ناكامى و شكست را به همراه دارد. وزرا، افسران و تحليلگران و در حقيقت همه به جز اولمرت، پرتز و حالوتس بر اين امر اتفاق نظر داشتند كه اسراييل پس از 14 ژوئيه موفقيتى بسيار اندك به دست آورد كه بهاى آن هرگز متناسب نبود. موفقيتهايى كه اولمرت از آن سخن مىگويد. مربوط به روزهاى اول و پيش از وارد شدن خسارت به ارتش اسراييل و بروز بحران عميق در آن است كه رفع پيامدها و عوارض آن مدتهاى مديد به طول مىانجامد.
در اين ميان «رون تيره» از مقامات سابق واحد اطلاعات نيروى هوايى اسراييل با اشاره به استفاده بى رويه از زور توسط ارتش اسراييل و تلاش اين ارتش براى اجراى شيوه جنگ عراق در لبنان اينگونه نوشت: درست است كه فهرست شكستها در جنگ دوم لبنان طولانى است اما ريشه آن در ديدگاه نادرست اسراييل در زمينه ايجاد و استفاده از قدرت و زور نهفته است. اشتباه اول آن است كه در سالهاى اخير تمام آموزشها و راهبردها بر اساس مقابله با تهديد ايران و فلسطينىها صورت گرفت و به ساير جنبهها توجهى صورت نگرفت.
دومين اشتباه آن است كه اينگونه فرض شد كه در صورت بروز چنين جنگى اسراييل فقط بايد مانع از هدف قرار گرفتن مرزها شود و سومين اشتباه آن بود كه بايد به جاى انهدام توانمندىهاى دشمن، وى را زمين گير كرد امرى كه در جنگ عراق توسط نيروهاى آمريكايى به مرحله اجرا درآمد. بدين سبب در جنگ دوم لبنان مقاومت اسراييل دچار اين توهم شدند كه مىتوانند با كمترين درگيرى با دشمن و با بهايى اندك همه چيز را به نفع خود پايان دهند.
همين امر باعث شد ارتش در اين جنگ فقط به خط آتش انديشيده و از امكانات لازم براى تحقق پيروزىهايى كه در گذشته به دست آورد، استفاده نكند. و موجب عدم موفقيت ارتش اسراييل در تحت فشار قرار دادن حزب اللّه شد به گونهاى كه اين حزب در يك روز بيش از 200 فروند موشك كاتيوشا شليك كرد و افراد حزب اللّه خسارات و تلفات سنگينى به ارتش وارد كردند علاوه بر آنكه جنگ هيچ تأثيرى بر اراده سياسى حزب نگذاشت و نيروهايش در اكثر درگيرىها عقب نشينى نكردند. درست است كه حزب اللّه آتش بس را ترجيح داد اما به باور خودش و طرفهاى منطقهاى پيروز شد زيرا چند صد رزمنده حزب اللّه در برابر 4 لشكر ايستاده و ضربات مهلكى به ارتش اسراييل وارد ساختند. آنهايى كه اخبار جنگ را پيگيرى مىكردند، مىدانند كه ارتش اسراييل ديگر آن ارتش سابق نيست و سرباز اسراييلى و غربى در برابر موانعى كه در جنگ پديد مىآيد، ضعيف بوده و با دشوارى مواجه مىشود. خبر بد از جنگ لبنان آن بود كه شكست خورديم.
«نوعام اووير» پژوهشگر اسراييلى نيز با اشاره به نوع برخوردهاى نيروهاى هوايى با موشكهاى كوتاه و دوربرد حزب اللّه نوشت: به رغم موفقيت نيروى هوايى در جنگ، اين موفقيتها بسيار محدود بود و مانع از شليك موشكهاى حزب اللّه نشد و قدرت اين حزب را تحت تأثير قرار نداد. اين جنگ براى كسانى كه قبل از جنگ فكر مىكردند نيروهاى هوايى مىتواند به تنهايى تهديد موشكى بر ضد اسراييل را از ميان بردارد نشان داد كه به سختى در اشتباهند. جنگ ثابت نمود كه مقابله با موشك نه در هوا بلكه بر روى زمين ميسر مىباشد و اسراييل همچنان در معرض موشكهاى كوتاه برد از سوى لبنان يا نوار غزه و چه بسا كرانه باخترى قرار دارد. درست است كه نيروى هوايى امكان مقابله با چنين موشكهايى را دارد با اين حال نمىتواند و نبايد تنها و اصلىترين بازيگر و نقش آفرين در اين زمينه باشد.
پاورقي ها: