نقش نيايش در سلامت و آرامش روان

نقش نيايش در سلامت و آرامش روان‏ اسماعيل نسّاجى زواره‏ يكى از مهم‏ترين مسائل دين مبين اسلام توجه به بهداشت جسمانى و روانى است. از ديدگاه آموزه‏هاى دينى هيچ انسانى حق ندارد كه با انجام كارهاى زيان آور و روى آوردن به امور ناشايست، به سلامت جسم و روان خود آسيب وارد كند و يا خود را در معرض هلاكت و نابودى قرار دهد. قرآن كريم در اين زمينه مى‏فرمايد: «…لاتلقوا بايديكم الى التّهلكة…؛(1) با دستان خود، خويشتن را به هلاكت نيندازيد…». نظر به اين كه مسئله سلامتى و بيمارى هم براى فرد و هم براى جامعه از اهم موضوعات بوده، لذا هميشه بشر به دنبال كشف علل و عوامل پيدايش بيمارى و راه‏هاى پيش‏گيرى از آن بوده است. هم چنين كشف و تبيين علل بيمارى فقط مخصوص انسان‏هاى عادى نبوده، بلكه اولياى الهى هم ساير انسان‏ها را به رعايت و حفظ بهداشت جسم و روان سفارش نموده و به منظور شناسايى و راه‏هاى پيشگيرى از ابتلا به انواع بيمارى‏هاى جسمى و روانى راهكارهايى را پيشنهاد داده‏اند. يكى از اين راهبردها بهره‏گيرى از دعا و نيايش است كه در اين نوشتار به بيان اهميت و تأثير آن در سلامت روان و آثار روان شناختى‏اش خواهيم پرداخت. اميد است كه مورد توجه و عنايت نيايشگران واقعى قرار گيرد. اهميت و جايگاه نيايش‏ يكى از مهم‏ترين آموزه‏هاى تربيتى مكتب حيات بخش اسلام دعا و نيايش است. دعا همان خواست قلبى است كه با زبان درخواست مى‏شود و در واقع رفتارى است كه طى آن فرد مستقيماً با خداوند ارتباط برقرار كرده و به راز و نياز مى‏پردازد. دعا وسيله تقرّب انسان به خداست. خداوند در قرآن كريم مى‏فرمايد: «…ادعونى استجب لكم…؛(2) مرا بخوانيد تا شما را اجابت كنم.» هيچ انسانى نيست كه گرفتارى و مشكلات در زندگى نداشته باشد. بلاهاى روحى همه انسان‏ها را تهديد مى‏كند و ارتباط با خدا دردها را زايل مى‏كند و باعث آرامش زندگى مى‏شود. امام صادق(ع) مى‏فرمايد: «دعا كن، زيرا شفاى همه دردهاست.»(3) انسان در دعا با خداى خود مناجات مى‏كند و از مشكلاتى كه زندگى‏اش را نگران كرده به او پناه مى‏برد. نيايش احساس مذهبى افراد را تقويت نموده و رابطه بين انسان با خداى خويش را مستحكم مى‏سازد. انسان وقتى از دارنده تمام كمالات چيزى را طلب مى‏كند و با او ارتباط برقرار مى‏نمايد، احساس لذت و سرور مى‏كند و به عكس وقتى از غير خدا چيزى درخواست مى‏كند، احساس ذلّت و خوارى مى‏كند. اين احساس عزّت و لذّت بر سلامت روان تأثير مى‏گذارد. راز و نياز از جمله راه‏هاى معنوى – عاطفى يارى جستن از قدرت بى‏نهايت خداوند است، زيرا در انسان اين گرايش وجود دارد كه در سختى و فشار به قدرت و تكيه‏گاهى رو مى‏آورد و چه قدرت و تكيه‏گاهى اصيل‏تر و قابل اعتمادتر از قدرت لايزال الهى كه پناهگاه انسان واقع شود؟! يكى از روان شناسان مى‏گويد: «امروزه يكى از علوم، يعنى روان پزشكى همان چيزهايى را تعليم مى‏دهد كه پيامبران تعليم مى‏دادند، زيرا روان پزشكان دريافته‏اند كه دعا، نماز و داشتن يك ايمان محكم به دين، نگرانى، تشويش، هيجان و ترس را كه موجب بيش‏تر ناراحتى‏هاى ماست، برطرف مى‏كند.»(4) بنابراين راز و نياز علاوه بر اين كه غم و اندوه را زايل مى‏كند، باعث اطمينان قلب و قدرت روحى مى‏شود، زيرا انسان در نهايت به ويژه در وقت اضطراب غالباً با حضور قلب و خلوص نيّت رو به سوى خدا مى‏آورد و با او درد دل مى‏كند، عقده‏هاى خويش را بيرون مى‏ريزد و اسرار خود را كه در نهان گاهش هست، به زبان مى‏آورد و تنها از او راه چاره و گريز را طلب مى‏نمايد و با آه و ناله تقاضاى كمك مى‏كند، به ديگر سخن وقتى نيايشگر از ژرفاى دل دست به دعا بر مى‏دارد، نوعى شادابى و بهجت و انبساط در درون خود احساس مى‏كند كه حاضر نيست با هيچ بهايى آن را از دست بدهد. دكتر آلكسيس كارل مى‏گويد: «دعا محكم‏ترين و بالاترين حلّال مشكلات است، تأثير دعا واقعاً شگفت‏انگيز است قدرت دعا و نيايش نشانه آزاد شدن انرژى است، همان طور كه به كمك تكنيك‏هاى علمى انرژى اتمى را آزاد مى‏كنند، با استفاده از قدرت دعا و از طريق شگردهاى علمى مى‏توان انرژى معنوى را آزاد ساخت. آثار اين قدرت انرژى‏زا بر بسيارى از مردم آشكار است.»(5) آثار روان شناختى نيايش‏ نيايش از نظر روان شناختى آثار متعددى در روح و روان آدمى دارد كه در ادامه اين نوشتار به بيان برخى از شاخصه‏هاى آن خواهيم پرداخت. 1- رهايى از تنهايى و بيگانگى: نيايش انسان را از انزواى درونى بيرون مى‏آورد و به جمع پيوند مى‏دهد. در حقيقت هم نشين شايسته‏اى است كه تنهايى و غربت را به انس و الفت تبديل مى‏كند. شخصى كه در حال دعا و نيايش است، نه تنها خود را بيگانه نمى‏بيند، بلكه با چشم دل مى‏فهمد كه در آن حالات عرفانى، مجموعه جهان هستى با او همنوا هستند، زيرا قرآن كريم مى‏فرمايد: «…و ان من شى‏ءٍ الّا يسبّح بحمده ولكن لاتفقهون تسبيحهم…(6)؛ هر موجودى تسبيح و حمد خدا را مى‏گويد ولى شما تسبيح آن‏ها را نمى‏فهميد.» 2- روشن دلى: دومين اثر از آثار نيايش روشن دلى است. انسان همين كه به حكم ارتباط با معبود خويش جهان را به نور حق و حقيقت روشن ديد، همين روشنى فضاى روح او را روشن مى‏كند و در حكم چراغى مى‏گردد كه در درونش روشن شده باشد. چنين فردى به خوبى مشكلات را مى‏بيند و در پرتو عنايات خداوند متعال به حل مشكلات مى‏پردازد و كم‏تر دچار اضطراب مى‏شود. 3- كاهش ناراحتى‏ها: زندگى بشر آكنده از شيرينى‏ها و تلخى‏ها، آسايش و رنج، پيروزى و شكست مى‏باشد، لذا بشر موظّف است با طبيعت دست و پنجه نرم كند تا بتواند تلخى‏ها را به شيرينى و شكست‏ها را به پيروزى تبديل كند. نيايش و ارتباط با معبود در انسان نيروى مقاومت مى‏آفريند و تلخى‏ها را قابل تحمّل مى‏گرداند، به طورى كه لذّت زندگى در دوره پيرى براى مردم خداپرست و مؤمن از دوره جوانى بيش‏تر مى‏شود و قيافه مرگ در چشم فرد با ايمان انتقال از دنياى فانى به دنياى باقى و از جهانى كوچك‏تر به جهانى بزرگ‏تر است. از اين رو چنين فردى نگرانى‏ها و اضطراب خويش را از مرگ با كوشش در كارهاى نيك كه در زبان دين «عمل صالح» ناميده مى‏شود، بر طرف مى‏سازد و از نزديك شدن مرگ دچار اضطراب نمى‏شود. 4- اميد و نشاط: هر انسانى كه بخواهد با روانى شاداب و روحيه‏اى بالا با مشكلات زندگى مواجه شود و با اميد و اطمينان، زندگى خويش را ادامه دهد، بايد به نيايش پناه برد. راز و نياز با خداوند به انسان اميد و توان مى‏دهد! فرد احساس مى‏كند كه به پناهگاه مطمئن متّكى است و بدين سان احساس نشاط و توانمندى مى‏كند و اگر اين ارتباط با آن منبع عظمت و رحمت قطع باشد، احساس دلتنگى و نگرانى در او ايجاد مى‏شود و به بيمارى‏هاى روانى گرفتار مى‏شود. به اين حقيقت بسيارى از روان شناسان و روان كاوان اشاره كرده‏اند و ايمان به خدا را اساس و پايه پيش‏گيرى و معالجه بيمارى‏هاى روانى مى‏دانند.(7) 5 – پرورش تمركز ذهن: اضطراب فكرى و تنش‏هاى روانى از بيمارى‏هاى مهلكى است كه بشريّت قرن حاضر را تهديد مى‏كند. روان كاوان و دانشمندان مى‏كوشند تا راه‏هاى كاهش بار فكرى انسان‏ها را پيش بينى كنند و به فكر و روان او استراحت دهند و او را از دگرگونى‏هاى روحى نجات دهند. مهار اين پراكندگى‏هاى فكرى و تنش‏هاى درونى شرط نخست دست‏يابى به نبوغ، درايت و فهم مسائل است. به همين دليل سعى مى‏شود مكان هايى كه براى مطالعه و تحقيق در نظر گرفته مى‏شود از آرام‏ترين، مطبوع‏ترين و دل انگيزترين مكان‏ها باشد تا امكان تمركز ذهن و رفع نگرانى را فراهم آورد. نيايش و پرستش اگر با شرايط باطنى و ظاهرى انجام شود نه تنها ذهن را در مدار تمركز مى‏نهد، بلكه درون را نورانيّت و صفا مى‏بخشد و اگر انسان حضور قلب و توجّه در نيايش را به خوبى درك كرده باشد، توان آن را پيدا مى‏كند كه در يك لحظه تمام قواى ذهنى را متوجه يك چيز بكند و آن پروردگارش مى‏باشد. 6- برخوردارى از لذّات معنوى: يكى ديگر از آثار دعا و نيايش برخوردارى از يك سلسله لذّت‏هاست كه «لذّات معنوى» ناميده مى‏شود. انسان دو گونه لذّت دارد: يك نوع لذّت‏هايى كه به يكى از حواسّ انسان تعلّق دارد و در اثر برقرارى ارتباط ميان يك عضو با جهان خارج حاصل مى‏شود، مانند لذّتى كه چشم از ديدن و گوش از راه شنيدن و دهان از راه چشيدن مى‏برد. نوع ديگر لذّت‏هايى است كه با عمق روح و جان آدمى مربوط است و به هيچ عضو خاصّى مربوط نيست، مانند لذّتى كه انسان از راه احساس و خدمت يا از احترام مى‏برد كه نه به عضو خاصّى تعلّق دارد و نه تحت تأثير مستقيم يك عامل مادى خارجى است. لذّات معنوى از لذّات مادى هم قوى‏تر هستند و هم پايدارتر و لذّت و نيايش و دعا براى كسانى كه قدر آن را مى‏دانند از اين گونه لذّات است. 7- بر طرف كننده تكبّر: انسان ذاتاً خواهان كمال و سعادت دنيوى و اخروى است و سعادت و كمال وى در گرو پرستش خدا و اطاعت از اوست، زيرا ممكن الوجود زمانى به كمال مى‏رسد كه به واجب الوجود بپيوندد و نيايش، اين اكسير عظيم، عبارت است از: تلاش و جلوه‏هاى معنوى اشرف مخلوقات در پيشگاه خالق اكبر. در پرستش و نيايش گفتارها و كردارها براى تواضع و خشوع در مقابل حضرت حق تعالى است و با ياد او آرام و استوار است. امام سجّاد(ع) مى‏فرمايد: «خدايا! دل‏هاى ما را به ياد خود و زبان هايمان را به سپاس خود و اندام‏هايمان را به طاعت خود مشغول گردان.»(8) 8 – بازيابى خود هنگامى كه انسان به مادّيات و لذّت‏هاى حاصل از آن مشغول باشد و همواره در جهت ثروت اندوزى و جاه‏طلبى و بى‏بند و بارى گام بردارد، به تدريج خدا را كه مبدأ آفرينش موجودات است، فراموش كرده كه اين امر منجر به فراموشى خود واقعى مى‏شود. قرآن كريم در اين زمينه مى‏فرمايد: «ولاتكونوا كالّذين نسوا اللّه فانساهم انفسهم؛(9) و مانند كسانى نباشيد كه خدا را فراموش كردند و خداوند نفوس آنان را از يادشان برد.» بنابراين انسان با نيايش و ياد خدا، خودِ واقعى خويش را كه از عالم ربوبى است، باز مى‏يابد و هرچه توجه او به خدا بيش‏تر مى‏شود، به همان نسبت با خود آشنا مى‏گردد و به خويشتن جانى تازه و آرامشى ويژه مى‏بخشد. 9- خروج از غفلت: آخرين پيامد و اثر نيايش كه در اين نوشتار بدان اشاره مى‏شود، «خروج از غفلت»است. طبيعت زندگى دنيا غفلت زاست، گاهى انسان را چنان به خود مشغول مى‏سازد كه همه چيز را فراموش مى‏كند حتّى خويشتن را. دعا و نيايش فرصت خوبى براى بازنگرى در اعمال و باز يافتن خويش و نجات از چنگال اهريمن عفلت را فراهم مى‏سازد. نيايش انسان را متوجه معاد و روز جزا مى‏كند و باعث خروج انسان از غفلت و بى‏توجهى مى‏شود. سوره حمد را «سورة الدعاء» ناميده‏اند، زيرا وقتى انسان در هر روز در نماز چندين بار مى‏گويد: «اهدنا الصّراط المستقيم»(10)به ياد راه مستقيم كه راه اولياء و هدايت يافتگان است مى‏افتد و سعى مى‏كند با اعمال و كردار خويش از مسير صراط مستقيم نلغزد تا به مقام قرب الهى برسد و سعادت آخرت نصيب وى شود. والسلام… پى‏نوشت‏ها: 1. سوره بقره، آيه 195. 2. سوره غافر، آيه 60. 3. ميزان الحكمه، محمد محمدى رى شهرى، ج 3، ص 284. 4. تفسير نمونه، ناصر مكارم شيرازى، ج 1، ص 642. 5. حسن راشدى، نمازشناسى، ج 2، ص 67. 6. سوره اسراء، آيه 44. 7. روان‏شناسى يكتاپرستى، مهدى پروا، ص 86. 8. صحيفه سجاديه، ترجمه على نقى فيض الاسلام، دعاى يازدهم، ص 90. 9. سوره حشر، آيه 19. 10. سوره حمد، آيه 6.