برخى از مصاديق اتحاد ملى و انسجام اسلامى در قرآن

برخى از مصاديق اتحاد ملى و انسجام اسلامى در قرآن‏ شهرام مهدوى مطلق‏ مقدمه: نامگذارى سال 86 از سوى مقام معظم رهبرى به نام اتحاد ملى وانسجام اسلامى فرصت مغتنمى است تا امت اسلام خصوصاً ايران اسلامى به واكاوى اين واژه‏هاى پر معنا بپردازد و راههاى اجرائى كردن اين معانى پر محتوا را درابعاد و موضوعات متعدد بررسى و بكار گيرد. نام گذارى سالها توسط مقام معظم رهبرى هر يك درايت و دورانديشى خاص خود را دارد كه اين بينش و بصيرت فقط در ولايت جمع شده است و دقيقاً اين نام گذارى‏ها بر اساس استراتژى بلند مدت جمهور اسلامى و سناريوهاى دشمنان اين نظام انجام مى‏گيرد. نيم نگاهى به سالهاى گذشته و حوادث قبل و بعد از آن به خوبى ما را به اين دورانديشى رهبر فرزانه انقلاب رهنمون مى سازد و به خوبى متوجه خيرات و بركات ونتايج اين نام گذاريها خواهيم شد. هر يك از نام گذاريهاى سنوات گذشته خود به تنهايى يك راهبرد بلند مدت جمهورى اسلامى و حتى جهان اسلام است و هر كدام هم دقيقاً در زمان و مكان خود انجام شده است و جالب‏تر آنكه اين نام گذاريها هيچ‏گاه زمان مصرف ندارند و مجموعه واژه‏هايى را كه براى نام گذارى‏ها به كار گرفته‏اند، اگر كنار هم قرار دهيم آن گاه به فلسفه و حكمت اين دورانديشى‏ها بهتر پى مى بريم و بهتر مى توانيم جايگاه ولايت را درك نماييم و مى توان به آسمانى بودن اين نام گذاريها و ريشه قرآنى آنها و سرچشمه اين دورانديشى پى برد. سناريوهاى نظام سلطه را در اواخر سال گذشته پس از نااميدى و يأس آنها در هجمه به ثقل امت اسلام يعنى پيامبر اعظم (ص)؛ كه در صدد ايجاد اختلاف و چند دستگى در دنياى اسلام و حتى كشور ايران بودند، را به ياد داريم كه از يك طرف با سفر به كشورهاى اسلامى و اتخاذ مواضع ضد ايرانى درصدد به هم زدن روابط كشورهاى اسلامى با جمهورى اسلامى ايران بودند و با طرح موارد اختلاف انگيز فرقه هاى اسلامى خصوصاً شيعه و سنى و هتك حرمت حرمين شريفين و حمله بر تجمعات سنى با هدف راه اندازى جنگ مذاهب اسلامى و از طرف ديگر مطرح كردن ادعاهاى مرزى در كشورهاى اسلامى همسايه و همچنين دامن زدن به اختلافات قومى در همه كشورهاى اسلامى خصوصاً ايران اسلامى و حتى مطرح كردن و بزرگ نمودن اختلافات جاريه مذاهب اسلامى و انگشت گذاشتن روى موارد ضعف اختلاف بين علماى شيعه و سنى و به همراه اين اقدامات عملى، راه اندازى جنگ روانى و امپرياليسم خبرى در راستاى ايجاد تفرقه و تشتت بين امت اسلام و هزاران ترفند ديگر، همه و همه درصدد بودند تا سال 86 را سال تفرقه و از هم گسيختگى و جدائى ملت ها و دولت هاى اسلامى و سال اختلافات قومى و حزبى و گروهى در ايران قرار دهند و از رهگذر اين سناريو اقدامات و توطئه‏هاى شوم خود را كه سالهاى سال براى آن بر نامه‏ريزى كرده بودند، يكباره به فازهاى اجرائى ببرند . اما به قول شاعر: مدعى خواست كه آيد به تماشا گه راز دست غيب آمد و بر سينه نامحرم زد زهى خيال باطل، امتى كه كشتيبان آن ولايت است، هميشه آگاهتر از زمان اقدام مى نمايد و در واقع پيام نوروزى رهبر انقلاب و اعلام استراتژى اتحاد ملى و انسجام اسلامى همه آن پيش بينى ها و نقشه‏هاى استكبارى را در نقطه خاموش و بلاى جان خودشان كرد. اما در اين راستا وظيفه همه امت اسلامى خصوصاً ايران اسلامى است تا انگاره‏هاى اتحاد ملى و انسجام اسلامى را از تمام زوايا مورد بررسى قرار داده و راه‏هاى تحقق عينى اتحاد و انسجام را عرضه نمايد و صرف برگزارى همايش‏ها و فراخوان مقالات اگرچه در نوع خود گام مهمى است اما به تنهايى نمى تواند در اين خصوص راهگشا باشد. بلكه بايد تمام ايده ها و راهكارهاى اتحاد ملى و انسجام اسلامى را در عمل بكار بگيريم و يكى از منابع استخراج راه‏هاى اتحاد ملى و انسجام اسلامى متون دينى خصوصاً قرآن مى‏باشد كه اين نوشتار در حد مقدورات و بضاعت خويش به مصداق آب دريا را اگر نتوان چشيد در اين خصوص مصداقهايى را از قرآن بيان مى نمايد تا شايد گامى هرچند كوچك در اين راستا داشته باشد. به راستى اگر بخواهيم مفهوم اتحاد و انسجام اسلامى را در قرآن و يا ساير متون دينى رديابى و ريشه يابى نماييم به مفسرانى بزرگ نياز است كه سالها در قرآن و ساير متون دينى تدبر و تفكر داشته باشند كه اين حقير نه چنين توفيقى و نه چنين ادعائى داشته‏ام. اما همانگونه كه در مقدمه ذكر آن رفت، آب دريا را اگر نتوان چشيد، هم به قدر تشنگى بايد چشيد و لذا از اين لحاظ و با همين نگرش و با مطالعه ترجمه بعضى از آيات كلام وحى و همچنين مطالعه شرح آيات خصوصاً تفسير آيت اللّه مكارم شيرازى، آيات متعددى را كه در راستاى اتحاد و انسجام انسانها در راه خدا و عليه كفر و نفاق و يا آياتى را كه به همبستگى و وحدت در امت اسلامى و پرهيز از تفرقه و پراكندگى امت ها هشدار داده‏اند؛ يادآورى و به شرح مختصرى از آنها در حد بضاعت خويش پرداخته ايم در واقع توصيه عمومى قرآن دعوت به اتحاد و انسجام اسلامى و انسانى است. درقرآن بعد از نام خداوند دومين آيه «الحمد لله رب العالمين»(1) از بارزترين آيات الهى است كه خواهان وحدت همه مخلوقات است و آن هم حول يك رب و آفريدگار است. «سپاس و ستايش خدايى كه پروردگار جهانيان است» يكى از موارد اختلاف در جوامع بشرى و آئين و دين‏ها و مذهب‏ها، تعدد خدايان و پرستشهاى غير الهى و رب النوعهاى ساختگى است و در اين آيه همه مخلوقات و همه انسانها را به يك نقطه واحد كه آفريدگار جهان است متوجه ساخته است و اين عاليترين مفهوم اتحاد و انسجام است كه در آيات بعدى سوره اين مفهوم زيباتر مى شود در آنجا كه مى فرمايد: «مالك يوم الدين، اياك نعبد و اياك نستعين»(2) و همه بايد از آن خداى واحد كه مالك همه چيز است پرستش كنند و كمك بخواهند و پرستش و كمك غير از آن همان تفرقه و پراكندگى و از هم گسيختگى است. بنابراين يكى از مصداقهاى اتحاد در قرآن پرستش خداى يكتا و تنها يارى خواستن از اوست. در اول سوره توحيد «قل هو الله احد»(3) نيز تأكيد بر يگانگى ذات مقدس پروردگار است و در اين تأكيد نيز به اين نكته كه همه چيز در آفرينش از يك ذات مقدس هستند تصريح دارد كه به قول سعدى: بنى آدم اعضاى يكديگرند كه در آفرينش زيك گوهرند اين آيات كه هر مسلمان در شبانه روز 17 مرتبه آنها را تكرار مى‏كند و از ذكرهاى واجب در نمازهاى يوميه مى‏باشند ؛ بلندترين فرياد اتحاد ملى و انسجام اسلامى است و انسجام اسلامى همان لبيك به نداى رب العالمين و قل هو الله احد است . در قران آمده است كه «ان اللّه يحب الذين يقاتلون فى سبيله صفّاً كانهم بنيان مرصوص»(4) خداوند كسانى را كه در راه او در صفى آهنين (بنائى) پيكار مى كنند دوست مى‏دارد. در اين آيه آنچه كه موجب رضاى خداوند متعال است يكپارچه و منظم و محكم بودن و آن هم در راه خدا بودن است و مى دانيم كه در عرف هر چيزى راكه در يك خط واحد قرار دارند صف مى‏گويند و هر چيز محكمى را مرصوص مى گويند و لذا هر وقتى كه اين دو مفهوم در راه خدا بكار گرفته شوند، آنچنان زيباست كه موجبات خشنودى خدا را فراهم مى كند كه بالاترين مرتبه ايمان و عمل صالح است. لذا اتحاد ملى و انسجام اسلامى در كشور ما هم اگر در راه خدا باشد كه هست خشنودى و يارى خداوند منان را به همراه دارد و نظام اسلامى ما كه اكنون پس از يأس و خيانت همه مدعيان كذايى حقوق بشر در دفاع از جنبش‏هاى حق طلبانه؛ اميد بخش مظلومان جهان و خاصه مسلمانان جهان است با يكپارچگى و اتحاد داخلى خويش مى تواند زمينه ساز انسجام اسلامى هم باشد كه در نهايت بنيان مرصوص را بوجود خواهد آورد و نقطه مركزى اين بنيان مرصوص اتحاد ملى در ايران اسلامى خواهد بود. از ديگر نمادهاى عينى اتحاد در قرآن كه نه فقط در شرح آن مى توان نتيجه‏گيرى كرد كه كلام صريح و مؤكد قرآن مى‏باشد اين است كه مى فرمايد: «واعتصموا بحبل الله جميعاً و لا تفرقوا و …»(5) همگى به ريسمان الهى (قرآن و اسلام و هر گونه وسيله ارتباط با خدا) چنگ زنيد و پراكنده نشويد و نعمت خدا را بر خود بياد آريد كه چگونه دشمن همديگر بوديد و او در ميان دلهاى شما الفت ايجاد كرد و به بركت نعمت او برادر شديد و … بعضى تفرقه ها و اختلافات بر اثر سناريويهاى دشمنان دانا مى‏باشد كه در قرآن هم به آنها اشاره شده است و لذا دشمنان تابلودار و دانا و آگاه امت اسلام كه هيچ گاه از دشمنى با اسلام و اسلام خواهان دست بردار نبوده و نيستند و انتظارى هم از آنها نيست كه با ما متحد و برادر شوند. چرا كه تا ظلم هست عدالت و اتحاد با ظالم محلى از اعراب ندارد. پيام اتحاد ملى و انسجام اسلامى بايد آويزه گوش همه دينداران و مسلمانان باشد و در خصوص آيه فوق آنچنان كه مفسران نوشته‏اند اين آيه خطاب به اختلافات و تفرقه هايى بود كه توسط دوستان نادان و تعصبهاى جاهلانه بوجود آمد و امروز هم پيام دلسوزانه و معجزه گونه رهبر انقلاب مبنى بر فرمان به اتحاد ملى و انسجام اسلامى نه خطاب به بيگانگان كه قبل هر چيز هشدارى جدى به دوستان نادان و يا احياناً تعصبهاى ناصواب اعم از قومى، طايفه‏اى، حزبى، گروهى، منطقه‏اى در درون كشور ايران و فراتر از آن تعصبهاى جاهلانه مذهبى در بين ساير مسلمانان است. به عنوان مثال مفسران در شان نزول آيه فوق نوشته اند (كه اين آيه زمانى بر قلب پيامبر اسلام نازل شد كه دو نفر از مسلمانان قبيله اوس و خزرج كه هر دو تاى آنان هم از افراد مؤمن وشاخص بودند بر اثر تعصب‏هايى كاملاً جاهلانه و ناصواب بين آنها نزاع بوجود آمد و علت آن هم اين بود كه يكى مى گفت حنظله (غسيل الملائكه) و خزيمة بن ثابت (ذوالشهادتين) از طايفه ماست و ديگرى هم مى‏گفت: ابوزيد و زيدبن ثابت و … از طايفه ما هستند.(6) و بر اثر اين تعصبات خشك چنان بين آنان نزاع در گرفت كه نزديك بود بر اثر جنگ طايفه‏اى زمين از خون آنان رنگين شود وقتى خبر به پيامبر رسيد، آن حضرت با تدبير خاص خود آن وضع خطرناك را پايان داد و آيات «و اعتصموا بحبل الله تا آخر» در اين جا بر پيامبر نازل شد و به صورت يك حكم عمومى همه مسلمانان را با بيانى رسا و مؤثر دعوت به اتحاد نمود، در اين آيه ضمن دعوت و حكم خداوند به مسلمانان براى اتحاد و انسجام ؛ مبارزه با هر گونه تفرقه و شرك هم تأكيد شده و راهكار اتحاد را هم چنگ زدن به ريسمان الهى دانسته است و لاغير. اينكه چه چيزى ريسمان الهى است مفسران موارد متعددى را هم ذكر نموده‏اند، پرواضح است كه ريسمان الهى همان چيزى است كه در شرايط عادى در فطرت پاك انسان نهفته است و موارد عينى آن هم قرآن و پيامبران و امامان و جانشينان آنان مى باشد راستى اگر امروز همه مسلمانان قرآن را آن طور كه شايسته است عامل و پيرو باشند چه اختلافى با هم دارند؟ راستى اگر همه احزاب و گروههاى اسلامى و ايرانى، قرآن و ولايت را محور قرار دهند چه اختلافى با هم دارند؟ و چه اختلافى بين آنها باقى مى‏ماند؟ و امروزه هم سرچشمه پراكندگى‏ها و اختلافات ناشى از دورشدن و رها كردن ريسمان الهى و چنگ انداختن به هوا و هوس و منافع شخصى و گروهى است. حضرت امام خمينى (ره) در فرازى قريب به مضمون مى‏فرمايد: اگر همه انبياء الهى در يكجا جمع شوند هيچ اختلافى با هم ندارند و اين همان چنگ زدن به ريسمان الهى است و ترجمان اتحاد و انسجام است . هشدار ديگر آيه اين است كه تنها در پرتو اسلام و ايمان است كه دلها با هم گره مى خورند و با هم متحد مى شوند و دشمنان ديروز برادران امروز مى شوند و اين اتحاد با توجه به ذات بشرى و خودخواهى بشر فقط و فقط در صورت توجه به اسلام و ايمان به خدا امكان پذير است و به غير از ايمان هيچ عاملى نمى تواند بطور جاودانه مركز اتحاد و انسجام باشد و تمام ائتلاف هايى ظاهرى موقتى بوده و بعد از مدتى از هم مى پاشد و ما امروز به وضوح شاهد از هم پاشى ائتلاف هاى بشرى هستيم. پيامبر اسلام در اين خصوص مى فرمايد «افراد با ايمان نسبت به يكديگر همانند اجزاى يك ساختمانند كه هر جزئى از آن جزء ديگر را محكم نگه مى دارد و در دوستى و نيكى به يكديگر همچو اجزاى يك پيكر است كه اگر بعضى از آن رنجور شود، اعضاى ديگر نيز آرامش نخواهند داشت»(7) چو عضوى بدرد آورد روزگار دگر عضوها را نماند قرار در آيات ديگر سوره آل عمران آمده است «و لا تكونوا كالذين تفرقوا و اختلفوا من بعد ما جائهم البينات»(8) و مانند كسانى نباشيد كه پراكنده شدند و اختلاف كردند (آنهم) پس از آنكه نشانه‏هاى روشن به آنها رسيد و آنها عذاب عظيمى دارند. آرى هرچه در قرآن بيشترتدبر نماييم، بيشتر به اوج و عظمت پيام نوروزى رهبر معظم انقلاب پى مى بريم و اگر به اين پيام الهى خداى نكرده كم توجهى شود، عذاب عظيمى در انتظار ماست. اين آيات هشدار و اتمام حجتى است براى همه كسانيكه باور دارند وعده الهى تحقق پذير خواهد بود. اين آيه مجدداً بحث اتحاد و انسجام و يكپارچگى امت اسلام و دورى و پرهيز از تفرقه و اختلاف و پراكندگى را گوشزد مى كند و مى دانيم كه در قرآن موضوعى كه روى آن اصرار و تأكيد و تكرار شده از مهم‏ترين موضوعات مبتلابه جامعه اسلامى است كه سرنوشت مسلمانان به آن گره خورده است. در اين آيه به صراحت بيان شده است مانند كسانيكه با دلايل روشن الهى پراكنده شدند و اختلاف ورزيدند نباشيد كه عذاب دردناك و عظيمى در انتظار اختلافها و اختلاف افكنان است. اين آيه با اين هشدار، مسلمانان را دعوت به اتحاد كرده است و به آنها گوشزد مى نمايد كه اگر راه اختلاف و تفرقه را پيش گيرند، دچار عذابهايى مى‏شوند كه بعضى از اين عذابها در تاريخ بارها تكرار شده است و اگر مسلمانان به اين اشتباه گرفتار شوند عذابهاى سختى را براى خود خريده‏اند و در حقيقت مسلمانان بايد تاريخ پيشينيان و سرنوشت دردناك آنها را مورد مطالعه قرار دهند تا با اتحاد لازم از عذابهاى پيش رو مصون بمانند. زيرا هر جا كه قرآن در بيم دادن از چيزى زياد اصرار نموده است بنا به تعبير مفسران هشدار به وقوع آن مى‏باشد و اين موضوع بارها در قرآن بارها تذكر داده شده است وعلاوه برآن پيامبر اسلام در فرازهاى متعددى به صراحت به مسلمانان خبر داده بود كه: «قوم يهود بعد از موسى 71 فرقه شدند و مسيحيان 72 فرقه و امت من بعد از من 73 فرقه خواهند شد»(9) كه در خصوص اعداد به اعتقاد بعضى از مفسران اشاره به كثرت مى‏باشد و نه عين اين اعداد . در ميان اين همه فرقه ها در هر كدام از اديان هميشه يك فرقه بر حق بودند و بقيه بر باطل بوده‏اند و اين پيش بينى پيامبر اسلام و هشدار قرآن و عذاب آن براى ما مسلمانان دقيقاً بعد از رحلت پيامبر اسلام آنچنان نمايان شد كه ما دورانى را به تاريكى آن دوران و عذابى را دردناك‏تر از آن دوران تاكنون نديده‏ايم. آرى فرقه گرايى و اختلاف انگيزى و تعصبات جاهلانه و عدم تمسك به قرآن و چنگ زدن به منافع شخصى و گروهى و پيروى از هوا و هوسهاى خويش آنچنان جامعه اسلامى را دچار تفرقه كرد و آنچنان تخم نفاق و كينه در ميان مسلمانان پراكنده شد كه بعد از رحلت پيامبر اسلام مسلمانان همديگر را تكفير مى كردند و اختلاف به جائى رسيد كه مسلمانان ريختن خون همديگر را مباح مى دانستند و نتيجه آن هم اگرچه در آخرت به مراتب سخت‏تر از دنيا خواهد بود اما در همين دنيا ؛ چه عذابى دردناك تر ازاينكه در فاصله چند روز بعد از رحلت پيامبر فاطمه زهرا(س) بين در و ديوار مجروح شود، چه عذابى بالاتر از اينكه در جامعه اسلامى ، على (ع) مظهر عدالت خداوند و نور چشم پيامبر در واقع نماد عينى اسلام و قرآن در قفس خانه گرفتار شود و شمشير آلوده به نفاق و تفرقه و اختلاف در عزيزترين لحظه شب و روز، عزيزترين بنده خدا على (ع) را آن هم نه از جلو كه از پشت سر مورد هجمه قرار دهد و فرق مباركش را بشكافد و بشريت را به سوگ ابدى بنشاند. همين نفاق و اختلاف و دودستگى و تعصب جاهلانه و بى‏بصيرتى امت اسلام بود كه در طول تاريخ بزرگترين مصيبت‏ها را براى مسلمانان و بزرگترين مشقت‏ها را براى خاندان پيامبر رقم زد، و همين چند دستگى و چنگ انداختن به منافع شخص و گروه بود كه در سقيفه تصميم گرفت و اسلام ناب محمدى را قرنها در مظلوميت نشاند. همين عدم اتحاد ملى و انسجام اسلامى بود كه به تابوت امام حسن مجتبى (ع) سنگ مى زد، همين پراكندگى امت اسلام بود كه گوشواره از گوش اسلام بريد و حسين بن على‏ها را به مسلخ كربلا برد، همين عدم اتحاد ملى و انسجام اسلامى بود كه زينب و فرزندان خردسال آل الله را به اسارت برد و همين عدم اتحاد و انسجام اسلامى بود كه گوساله‏هاى زرين سامرى مى ساختند و مى پرستيدند، امروزه نيز همين كم رنگى و بى توجهى به اتحاد ملى و انسجام اسلامى كشورهاى اسلامى است كه غربيها بويژه آمريكا و اسرائيل در منطقه خاورميانه لنگر انداخته و عروسكهاى خيمه شب بازى دارند ، همين عدم توجه به اشتراكات مهم اسلامى و تأكيد جاهلانه و متحجرانه بر برخى اختلافات جزيى بوده و هست كه بوجود آورنده استعمار در اشكال مختلف در كشورهاى اسلامى است و قرنها قداره بندان بى منطقى را بر ممالك اسلامى حاكم كرد. اگر نگوييم بى‏اعتقادى بلكه بى‏توجهى به اصول اوليه و مشترك اسلامى؛ امروزه بلاى خانمانسوز اشغالگرى را در كشورهاى اسلامى رقم زده است و زنان و كودكان بى‏دفاع و بى‏پناه فلسطين ، عراق و افغانستان و …. بزرگترين قربانيان عدم اتحاد ملى و انسجام اسلامى هستند . اخراج زنان و دختران محجبه مسلمان از مراكز آموزشى و بعضاطً علمى در نظام‏هاى لائيك، بى‏ادبى سلمان رشدى مرتد كه انشاء اللّه بدست امت حزب اللّه به سزاى اعمالش خواهد رسيد، جسارت بعضى روزنامه هاى قلم به مزد سازمانهاى جاسوسى يهودى، حرف زدن از محور شرارت و شروع جنگهاى صليبى توسط سران استكبار ، اراجيف گويى‏هاى رسانه‏هاى مزدور عليه مسلمانان ، مظلوميت قبله اول مسلمانان در چنبره دولت تروريست و اشغالگر صهيونيسم و … همه و همه ناشى از خلاء اتحاد مليو انسجام اسلامى در كشورهاى اسلامى است. در عوض همانگونه كه امام راحل تأكيد داشتند رمز پيروزى ملت مسلمان ايران كه يكباره خواب خوش تمام دنياى كفر را به هم ريخت و حكومت ظلم را از ايران اسلامى برچيد؛ وحدت كلمه و اتحاد ملى و انسجام حول محور اسلام و قرآن و ارزشهاى اسلامى و انسانى بود. و در واقع نه تنها پيروزى ملت مسلمان ايران كه رمز پيروزى مسلمانان در طول تاريخ اتحاد و عامل شكست آنان هم تفرقه و اختلاف بوده است و هر ملتى كه اساس قدرت و اركان آن با تيشه‏هاى اختلاف در هم كوبيده شود هرگز روى سعادت را نخواهد ديد و سرزمين آن براى هميشه جولانگاه بيگانگان و قلمرو حكومت جباران خواهد بود و در حال حاضر تنها درمان و چاره ملت‏هاى مسلمان خصوصاً عراق، فلسطين، افغانستان و … اتحاد ملى و انسجام اسلامى است و گرنه براى هميشه روى سعادت و امنيت را به خود نخواهند ديد چرا كه اين وعده قرآن است كه كسانيكه با ادله روشن در دين اختلاف كنند به عذاب دردناك گرفتار خواهند شد و چه عذابى بالاتر از اين مصيبت‏ها. در ادامه آيه 105 و آيه 106 سوره آل عمران اشاره مى شود كه چگونه تفرقه و نفاق موجب روسياهى و چگونه اسلام و اتحاد و ايمان و صميميت موجب روسفيدى است و اين روسياهى اهل نفاق و روسفيدى اهل اتحاد هم در دنيا مى‏باشد و هم در آخرت كه به مراتب عينى‏تر و تجسم يافته‏تر مى‏باشد. در آيات ديگر قرآن نيز به اين حقيقت اشاره‏هاى زيادى شده است خصوصاً اينكه هر گروه به آنچه خود مى پسندند ، دل خوش كرده اند «من الذين فَرقوا دينهم و كانوا شيعا كُلُ حزب بمالديهم فرحون»(10) از كسانى نباشيد كه دين خود را پراكنده ساختند و به دسته ها و گروه ها تقسيم شدند و به اوهام و عقيده و خيالات فاسد خود دلشاد هستند و جاى تعجب هم در همين نكته است كه با تمام تضادها و اختلافات عينى كه با هم دارند، هر كدام به دار و دسته خود شاد و خوشال هستند و گمانى هم بر اينكه بر باطل هستند نمى كنند و قابل توجه اينكه در اين فراز قرآنى از تفرقه افكنان به عنوان مشركان نام مى برد. كه در حقيقت از نشانه‏هاى عينى شرك، پراكندگى و تفرقه مى باشد و به خصوص اينكه شرك همراه خودخواهى و خود برتر بينى باشد. لذا مى توان چنين نتيجه گرفت كه هر جا تفرقه و جدايى است نوعى شرك حاكم است و منجر به ناتوانى و زبونى خواهد شد. در فراز ديگرى از قرآن مى خوانيم «يا اهل الكتاب لا تغلوا فى دينكم و لا تقولوا على الله الا الحق انما المسيح عيسى بن مريم رسول الله و … ولا تقولوا ثلاثه انتهوا خيرا لكم انما الله اله واحد …»(11) اى اهل كتاب در دين خود غلو نكنيد و درباره خدا غير حق نگوييد، … نگوئيد كه خداوند سه گانه است از اين سخن خود دارى كنيد كه به سود شما نيست …»( اين گفتار شرك است). در اين آيه هم غلو (همان زياده روى و افراط و تفريط)نهى شده است و هم از اهل كتاب خواسته شده كه مسئله تثليث را مطرح نكنند، زيرا كه تثليث يكى از علت‏هاى اصلى و اساسى مسيحيت در انحراف از توحيد و تفرقه و نفاق بين آنهاست از طرف ديگر افراط و تفريط در دين نيز از مصداقهاى اختلاف و تفرقه است كه از آن نهى شده است و زياده روى حتى در مورد دين و مذهب گاهى سبب نفاق مى شود و بايد بين زياده روى و دفاع از حق به طور جداگانه اقدام شود تا بعضى مواقع دفاع از حقانيت به يك سوژه اختلاف انگيز تبديل نشود، در هر حال زياده روى يكى از معايب بزرگ در اتحاد و انسجام است. در سوره مائده هم آمده است كه «اى كسانيكه ايمان آورده‏ايد يهود و نصارى را تكيه گاه خود قرار ندهيد، زيرا آنها تكيه گاه يكديگرند و كسانى از شما كه به آنها تكيه كنند از آنها هستند و خداوند جمعيت ستمكار را هدايت نمى كند»(12) اين آيه نيز حكمى است براى اتحاد ملى و انسجام اسلامى مسلمانان با همديگر و پرهيز از اتكاء و اتحاد با يهود و نصارى تا بدانند كه تنها در سايه اتحاد و انسجام گروه ها و ملت‏هاى اسلامى است كه مى توان به نصرت و وعده خداوند اميدوار بود و اگر كسى از مسلمانان با يهوديان و كفار، اتحاد و ائتلاف و يا تكيه‏اى داشته باشد از خود آنهاست. راستى نمى دانيم بعضى از سران كشورهاى اسلامى كه با سران كفر به پيمانهاى نظامى، اقتصادى سياسى دلخوش كرده‏اند و يا عده‏اى ديگر از سران مسلمانان كه در كنفرانس‏هاى مشركان شركت دارند و اميد بسته‏اند، حتى ترجمه ساده و روان اين آيات الهى را هم نمى خوانند؟ امروزه آنچه در بعضى از كشورهاى اسلامى رخ مى دهد و منجر به اختلاف وترور و… مى شود نوعى زياده روى و كم بصيرتى و افراط و تفريط در دين و… است. در حقيقت پيمانهاى بعضى مسلمانان با سران كفر على رغم اين تأكيدات و صراحتهاى قرآن، درد بى درمان جامعه اسلامى است كه جز خنده بر آن دردى نيست؟ در آيه ديگر قرآن «ان الذين فرقوا دينهم و كانوا شيعا لست منهم فى شى‏ء انما امرهم الى الله ثم ينبئهم بما كانوا يفعلون»(13) اين قضيه جالب تر هم مى شود كه خود قرآن خطاب به پيامبر مى فرمايد كسانيكه آئين خود را پراكنده ساختند و به دسته جات گوناگون تقسيم شدند، هيچگونه ارتباطى با آن نداري از آنها چشم پوش كه به درد تو نمى خورند و از دست آنان غمگين مباش كه كار آنها با خداست و به عاقبت آنچه انجام مى‏دهند آگاهشان مى‏گرداند. در پى تكرار دستورات قرآن مبنى بر اتحاد و انسجام اسلامى در اين آيه خداوند مى‏فرمايد كه كسانيكه آئين و مذهب خود را پراكنده نمودند و به دسته‏هاى مختلف و متضاد تقسيم شدند و نافرمانى مى نمايند، ديگر از آنها چشم بپوش زيرا كه اينگونه افراد ديگر به درد شما (به درد اسلام و مسلمين) نمى خورند و حساب آنها با خداوند است و خداوند از كارهاى آنان آگاه است و آنها را به عذاب گرفتار خواهد كرد و از نتيجه كارهاى خود؛ آگاهشان خواهد ساخت. آرى هر كسى كه از صراط مستقيم الهى روى گردان شد و با افكار و ايده‏هاى انحرافى سبب تفرقه شود ديگر به درد جامعه اسلامى نخواهد خورد زيرا مكتب اسلام مكتب توحيد و صراط مستقيم است و راه راست همواره يكى بيش نيست و آنان كه صراطهاى مستقيم را به زعم خود ترويج مى كنند از اين دسته هستند كه بايد از آنها نااميد شد و حساب آنها با خداست. در ادامه اين همه تذكر و هشدار قرآن به اهل ايمان خطاب مى‏نمايد كه «ايها الذين آمنوا استجيبوا لله و للرسول اذا دعاكم لمايحييكم…»(14)اى اهل ايمان چون خدا و رسول شما را به ايمان دعوت كنند اجابت كنيد تا به حيات ابدى رسيد و بدانيد كه خدا در ميان شخص و قلب او حايل است و همه به سوى او محشور خواهيد شد. در اين آيه اتحاد و انسجام اهل ايمان به گونه‏اى ديگر بيان شده است كه اگر مسلمانان به دستورات خدا و رسول الله عمل نمايند و در واقع به همان حبل الله چنگ زنند به حيات ابدى خواهند رسيد كه همانا سربلندى و سرافرازى در دنيا و آخرت مى‏باشد و در هر صورت همه مخلوقات در روز محشر اجتماع خواهند كرد. در جاى ديگر نيز به بعضى ائتلافهاى ناميمون مسلمانان و يا اتحادهاى منافقانه كه براى رضاى خدا نمى‏باشد نيز اشاره شده است از آن جمله «و الذين اتخذوا مسجداً ضراراً و كفرا و تفريقاً بين المؤمنين و …»(15) آن مردم منافقى كه مسجدى براى زيان به اسلام بر پا كردند و مقصودشان كفر و عناد و تفرقه بين مسلمانان و مساعدت با دشمنان ديرينه خدا و رسول بود و با اين همه قسم‏هاى مؤكّد ياد مى‏كنند كه جز قصد خير و توسعه اسلام را نداريم خدا گواهى مى دهد كه محققاً دروغ مى گويند. آرى اتحاد و انسجام در صورتى باعث نجات است و يارى خداوند را به همراه دارد كه خالصانه در راه خدا باشد و در حقيقت بر صراط مستقيم باشد نه بر صراطهاى ديگر و حتى ساختن مسجد با اتحاد و انسجام در صراطهاى ديگر غير خدا مورد لعن واقع شده است و نمونه آن مسجد ضرار است كه به صراحت به آن اشاره شده است. اين نكته‏اى بسيار مهم مى باشد كه تمام اتحادها و انسجام ها بايد در راه خدا و كمك به اسلام باشد و حتى تجمعات ما در ساختن مساجد و در خود مساجد و نمازهاى جماعت و اقدامات دسته جمعى همه و همه بايد در صراط مستقيم باشد و امروزه اگر مساجد با شكوهى كه در كشورهاى اسلامى است مركز كانونهاى تجمع خداجويان باشد طولى نخواهد كشيد كه بساط تمام اين استكبارها برچيده خواهد شد و نمونه بارز آن همين مساجد ايران اسلامى است كه مراكز ثقل تجمعات دينى و مبارزاتى عليه حكومتهاى ظالم بود و سرانجام نيز به پيروزى رسيدند. در آيه 36 سوره توبه نيزخداوند به پيكار دسته جمعى با مشركان حكم داده است و چنين بيان مى دارد كه «… و قاتلوا المشركين كافه كما يقاتلونكم و اعلموا ان الله مع المتقين» و متفقاً همه با مشركان پيكار كنيد چنانچه مشركان نيز همه متفقاً با شما پيكار مى كنند به اين مضمون كه مشركان با وجود تمام تضادها و تفاوتهايى كه با هم دارند در هنگام جنگ عليه مسلمين با هم متحد مى‏شوند. از تمام اتحادها و ائتلاف‏هاى مشركان در طول تاريخ اسلام عليه مسلمانان كه بگذريم در عصر حاضر به وضوح مى بينيم در لشكركشى آمريكا عليه افغانستان و عراق تمام سران غربى على رغم تمام تضادهايى كه در اصل و ريشه با هم دارند حتى با تمام اختلافات ايدئولوژيك؛ با هم ائتلاف مى نمايند و جنگ صليبى راه مى‏اندازند و فقط با مسلمانان كار دارند و اينها در بحث كشورهاى غير مسلمان ائتلاف آنچنانى ندارند و اين وعده قرآن است كه مشركان با هم عليه مسلمانان متحد مى شوند و پيكار مى كنند، اما نمى دانيم چرا اين طرف قضيه محقق نمى شود و متأسفانه كشورهاى اسلامى على رغم تمام اشتراكاتى كه در اصل و ريشه و ايدئولوژيك با هم دارند و اينكه همه آنها يك دين واحد دارند، تاكنون به يك ائتلاف عملى دست نيافته‏اند اگرچه بحمدالله با نداهاى رهبر كبير انقلاب اسلامى حضرت امام(ره) و اكنون هم هدايتهاى پيامبر گونه رهبر معظم انقلاب؛ اتحاد و ائتلاف بسيار مناسبى بين ملت‏هاى اسلامى است كه روز قدس و مناسك حج خصوصا مراسم برائت از مشركان و… از نمونه هاى بارز آن است و در حقيقت تمام ملت هاى مسلمان در مواضع ضد استكبارى و بيدارى اسلامى هم نوا و متحد شده‏اند، اما هنوز كه هنوز است بعضى از سران و دولت‏هاى اسلامى غافل از اين موضوع و بى‏تفاوت از احكام قرآن بعضاً با سران شرك هم پيمان مى‏شوند كه اين مصيبتى است بزرگ بر پيكره امت اسلامى، كه اميدواريم با بيدارى ملت‏هاى اسلامى خصوصاً در سال اتحاد ملى و انسجام اسلامى و با اتحاد ملى ايران اسلامى اين دولت ها از خواب غفلت بيدار و همراه مردم به تقويت اتحاد و انسجام اسلامى همت گمارند. و امروزه حضور تانك‏هاى صهيونيستى و تفنگداران يهودى در كوچه و خيابانهاى كشورهاى اسلامى و له شدن كودكان مسلمان زير شنى اين تانك‏ها، ناشى از اين غفلت دولت‏هاى اسلامى است. در آيات 44 تا 47 سوره مباركه توبه نيز آياتى است كه در نهايت مسلمانان را به اين امر رهنمون مى سازند كه از ورود كسانيكه در دلشان شك وترديد وجود دارد ، در سپاه و اردوگاه خود بپرهيزيد، زيرا آنها اگر همراه شما به ميدان بروند چيزى جز اضطراب و ترديد به شما كمك نمى كنند و اين ها افرادى هستند كه به فتنه انگيزى و تفرقه و اختلاف مى پردازند و عدم همراهى از سوى چنين افرادى نه تنها مايه تأسف نيست كه جاى بسى خوشحالى دارد زيرا وجودشان نه تنها به اتحاد و انسجام كمكى نمى كند بلكه مخل اتحاد و انسجام است و سرچشمه بسيارى از مشكلات هستند و در واقع به مسلمانان اين درس را مى دهد كه هيچ‏گاه به فكر افزايش سياهى لشكر و كميت و تعداد نباشند، بلكه به فكر اين باشند كه افراد مخلص، معتقد قوى ايمان انتخاب كنند هرچند كه نفراتشان كم باشد و اين حرف امروز و فرداى ما مسلمانان نيز خواهد بود. نتيجه: اتحاد ملى و انسجام اسلامى كه فرمان نوروزى ولى امر مسلمين جهان حضرت آيت الله العظمى خامنه‏اى «حفظه الله تعالى» در سال 86 مى باشد از جنبه‏هاى گوناگون قابل تحليل و بررسى است يكى از اين جنبه‏ها، قرآن است كه با نيم نگاهى به صفحات نورانى قرآن مجيد به وضوح به قرآنى بودن اين فرمان پى مى بريم و اين رهنمودى است جامع و كامل براى رشد اعتلاى هرچه بيشتر امت اسلامى و راه ميان برى است براى تشكيل امت واحده اسلامى و هشدارى است به تمام دولت و ملت‏هاى اسلامى كه يكبار ديگر تاريخ اسلام و سرگذشت پيشينيان را مورد مطالعه و مداقه قرار دهند تا از عبرتهاى تاريخ درس بگيرند و از اختلاف و تفرقه در بين ملل اسلامى با هر تفكر و سليقه‏اى جلوگيرى و بر نقاط اشتراك كه خيلى بيشتر از موارد اختلاف است تأكيد نموده و حول اشتراكات اسلامى خويش متحد شوند و در دفاع از كيان اسلام به تشكيل امت واحد اسلامى مبادرت نمايند و از طرف ديگر در بحث اتحاد ملى فرمانى است براى عموم مردم ايران خصوصاً احزاب، گروه ها، اقوام و اقشار مختلف كه ضمن احترام به تمام سليقه ها و اختلاف نظرها و روشهاى مرسوم يكديگر، وحدت كلمه ي خود را كه راز و رمز پيروزى آنان بوده و هست را حفظ و در تقويت بيش از پيش آن بكوشند و هشيار باشند كه امروز محور اتحاد جهان اسلام، همين اتحاد ملى امت حزب الله در ايران است و در هر صورت چه در كشور ايران و چه در كشورهاى اسلامى غفلت از اتحاد، عذاب دردناكى را در پى خواهد داشت كه در قرآن وعده داده شده است. 2- آنچه در اين نوشتار تحت عنوان اتحاد و انسجام در قرآن آمده است تنها يك نكته از آن معنا بود و سراسر قرآن پيام به وحدت مسلمانان و توحيد است كه همانگونه در مقدمه هم گفتيم اين نوشتار هم به قدر تشنگى بود و خود حديث مفصل خوان از اين مجمل و در واقع دفتر ما به پايان آمد و لكن حكايت همچنان باقى است. 3- مى توان چنين نتيجه گرفت كه پيامبر اسلام با اتحاد و تمسك به قرآن و چنگ زدن به ريسمان الهى توانست از قبايل پراكنده عرب كه تا آن زمان جزو هيچ تمدنى نبودند، جامعه‏اى منظم، فشرده و متدين بسازد و در حقيقت راز و رمز موفقيتهاى مسلمين در طول تاريخ اتحاد و انسجام بود و علل شكست ها، مصيبت ها و چالش‏هاى دنياى اسلام نيز اختلاف و تفرقه بوده است و نمونه بارز نتايج مصيبت بار تفرقه در بين مسلمانان را بعد از رحلت پيامبر اسلام مى توان به وضوع مشاهده نمود و در ثانى اين وعده قرآن است كه اگر مسلمانان با هم متحد و منسجم نباشند دچار عذاب دردناكى خواهند شد، لذا جامعه اسلامى بايد اتحاد ملى و انسجام اسلامى را به عنوان يك استراتژى بلند مدت و جاودانه در رأس هرم برنامه ريزيهاى خود قرار دهد و بر اين اساس حركت نمايد چرا كه بر اساس نص صريح قرآن راز سعادت جاودانه مسلمانان در اتحاد است. 4- از اين تحقيق مى توان چنين نتيجه گرفت كه بسيارى از نارسايى ها و عقب افتادگى و حتى ناامنى‏هاى جهان اسلام در اثر بى تفاوتى و غفلت از احكام قرآن خصوصاً در مسئله اتحاد ملى و انسجام اسلامى است و تنها راه حل بسيارى از مشكلات كنونى جهان اسلام اتحاد ملى و انسجام اسلامى است كه اگر چنين نشود اين مشكلات برچيدنى نيستند. 5 – نتيجه‏نهايى اينكه (انّ هذا امتكم امة واحده و انا ربّكم فاعبدون)(16) به پايان دفترى بردم مسيرى گشته آغازم‏ پى‏نوشت‏ها: 1. سوره حمد،آيه 2. 2. سوره حمد،آيات 4و5. 3. سوره توحيد،آيه 1. 4. سوره صف،آيه 4. 5. سوره آل عمران،آيه 103. 6. شرح آيه فوق آيت الله مكارم شيرازى. 7. همان. 8. سوره آل عمران، آيات 105 و 106. 9. شرح آيه 105، سوره آل عمران. 10. سوره روم،آيه 32. 11. سوره نساء،آيه 171. 12. سوره مائده،آيه 51. 13. سوره انعام،آيه 159. 14. همان،آيه 24. 15. سوره توبه،آيه 107. 16. سوره انبياء،آيه 92.