پاسداران بزرگ اسلام

حاج شیخ عبدالکریم حایری بنیانگزار حوزه علمیه قم

سید محمد جواد مهری

این بار سخن از رادمهری بزرگ است که ارزنده ترین خدمت را در زمان خود به اسلام
و روحانیت نموده است و خبر غیبی امامان معصوم «ع» را در مورد قم، تحقق عینی بخشیده
است و سنتی را احیاء کرده است، که تا قیام قیامت، نام نامیش در تمام اوساط علمی به
بزرگی و عظمت برده می شود چرا که آن بزرگوار، بنیانگزار حوزه علمیه پربار قم می
باشد. از این رو، هر چه این حوزه دانشجوی دینی بپروراند و هر چه در گوشه گوشه
مدرسه هایش از علوم آل محمد بحثی به میان آید، در اجر و مزد آنان، بی هیچ گمان،
این مرد فراز پایه سهیم است.

بیوگرافی آیت الله حایری

آیت الله حاج شیخ عبدالکریم حایری فرزند مرحوم محمد جعفر مهرجردی در سال 1276
در میبد یزد چشم به دنیا گشود. پدر وی کشاورزی پرهیزکار و پارسا بود . حاج شیخ،
مقدمات و سطوح را نزد علمای معاصر خود در یزد فرا گرفت، از آن پس برای ادامۀ
تحصیل، راهی عتبات مقدسه شد و از محضر اساتید بزرگی همچون سید محمد فشارکی
اصفهانی، میرزای شیرازی، شیخ فضل الله نوری و میرزا ابراهیم محلاتی در حوزه علمیه
سامرا به فراگیری فقه و اصول پرداخت . و پس از مهاجرت مرحوم آیت الله فشارکی به
نجف اشرف، با استاد خود به نجف آمد و از محضر وی بالاترین بهره ها را برد تا اینکه
آن بزرگوار به دیار ابدیت پیوست، حاج شیخ در مجلس درس آخوند خراسانی«ره» حضور یافت
و مدتی از محضر پرفیض ایشان نیز بهرمند شد.

پس از چندی، ـ با اینکه مرحوم آخوند نیز رهبری شیعیان را به عهده داشت ـ به
کربلا مشرف می شود و در آنجا حوزه تدریس بر قرار می کند و به پرورش و تربیت طلاب و
دانش پژوهان می پردازد.

هجرت به اراک و قم

در سال 1332 هجری قمری بنا به دعوتی که از ایشان شده بود، به اراک مهاجرت کرده
و در آن جا حوزه ای بنیانگذاشتند و مدت 8 سال در آنجا به پرورش فضلا و طلاب
پرداختند. در فاصله این مدت، برای زیارت حضرت معصومه«ع»، سفری به قم می کنند که در
همین مسافرت، بحث از ماندن ایشان و تاسیس حوزه قم به میان می آید ولی برای ایشان
تا اندازه ای مشکل می نمود که حوزه را از اراک انتقال دهند ولی با اصرار علما و از
جمله مرحوم آیت الله بافقی که ایشان را به روایتهای امامان تذکر می دهند و اینکه
در آخر الزمان، قم مرکز علم و دانش خواهد شد و چه بهتر که توسط شما انجام گیرد،
ایشان موافقت می کنند ولی برای اطمینان خاطر، بنا را بر استخاره می گذراند، این
قسمت از آیه می آید: « … و اتونی باهلکم اجمعین» خود و تمام خانواده و فامیل به
اینجا بیائید. آیه را که برای مردم تلاوت می کنند، موج شادی و خرسندی در بین آنان
پیدا می شود، و به انتظار آن روز فرخنده می نشینند.

تاسیس حوزه علمیه قم

در سال 1340 هجری قمری، رسما حوزه علمیه قم، توسط آیت الله حایری در شرایطی
بسیار سخت تاسیس می شود . در زمان آن بزرگوار، حوادث و رویدادهای مهمی در حوزه رخ
می داد، که اگر الطاف خداوند و پشتکار و همت والای ایشان نبود، بی هیچ گمان  نشان و اثری از آن نمی ماند . شاید امروز که ما
تاریخ آن زمان را می خوانیم، به عمق فاجعه هائی که رضاشاه برای انحلال حوزه بوجود
آورد پی نبریم ولی آنان که با چشم خود شاهد آن جنایتها بودند، می دانند چه دوران
سختی بر اسلام و روحانیت گذشت و حاج شیخ در آن دوران دوران خفقان، با استقامت، هوشیاری،
پایداری و خون دل، حوزه را حفظ کردند که امروز آثار آن خدمتهای بسیار ارزنده را
همگان می بینند.

خوانندگان عزیز همواره از زبان امام بزرگوارمان، اوضاع آن زمان را شنیده اند
که طلبه ها از ترس مامورین مجبور بودند هر روز صبح از مدرسه بیرون آمده درس و بحث
را در خارج از شهر بگذرانند و آخر شب برای استراحت به مدرسه باز گردند. با چنین
وضعیتی طلاب زندگی کردند و حوزه را احیا نمودند. اعلان اتحاد شکل از سوی حکومت
وقت؛ چیزی جز نبرد با مکتب امام صادق «ع» نبود، که هر چند گاه یکبار به مدرسه ها
یورش می بردند و عمامه ها را از سر طلاب برداشته و چه اهانتها که نمی کردند و بدون
شک تمام اینها، قلب مبارک حاج شیخ را جریحه دار می کرد ولی چون، حوزه جدید التاسیس
بود، چاره ای جز صبر و تحمل نداشت.

کشف حجاب

چندی از توطئه اتحاد شکل نمی گذشت، که برنامه کشف حجاب و اهانت به نوامیس
مسلمین از طرف مزدوران رضا خانی به اجراء درآمد.

نوشته اند: هنگامی که آیت الله حایری از این توطئه بسیار خطرناک آگاه شدند،
بقدری برآشفتند که با اضطراب و نگرانی فزون از حد، اشاره به رگهای گلوی خود می
کنند و می فرمایند:

« تا پای جان باید ایستاد و من هم می ایستم! ناموس است، حجاب است، ضروری دین و
قرآن است.»

آن بزرگوار برای اتمام حجت ـ با اینکه از پستی و رذالت فوق العاده رضاخان آگاه
بودند ـ ناچار تلگرافی برای او می فرستند که با ملاحظه آن ، در آن دوران سکون و
سکوت مرگبار، بسیار شدید و قاطع می نماید:

« … بنده با اینکه تا کنون در هیچکاری دخالت نداشتم، اکنون می شنوم اقدام به
کارهائی می شود که مخالفت صریح با طریقه جعفریه و قانون اسلام دارد، که دیگر
خودداری و تحمل برایم مشکل است.» الاحقر عبدالکریم الحایری

علاقه به اهل بیت

هر چه شناخت انسان، بیشتر باشد علاقه اش بیشتر است. آری! هر چه معرفت و شناخت
ما نسبت به اهل بیت پیامبر علیهم السلام زیادتر شود، بدون شک ، محبت و ارادت ما
بیشتر خواهد شد ولی رسیدن به مقام والای شناخت برای کمتر کسی میسر است، و مرحوم
حاج شیخ از جمله کسانی بود که بقدری به اهل بیت عشق می ورزید که با ذکر نام امام
حسین، اشک از دیدگانش جاری می شد. بالاتر اینکه همیشه قبل از شروع درس، دستور داده
بود، چند دقیقه روضه بخوانند و پس از آن به منبر رفته، مشغول تدریس می شد. گاهی در
ایام عاشورا خود آن مرحوم، میان عزاداران می رفت و مرثیه می خواند .

از جمله عزاداریهائی که ایشان در ایران بنا نهادند، عزاداری فاطمیه در ماه
جمادی الثانی بود که قبل از ایشان در ایران رسم نبود، و ایشان این سنت حسنه را
رایج کرده و همواره در ایام فاطمیه دوم، توسط ایشان مجلس روضه خوانی در مدرسه
فیضیه بر قرار می شد.

خدمات ارزنده آیت الله حایری

آیت الله حاج شیخ عبدالکریم حایری، نه تنها به طلاب و حوزه علمیه رسیدگی می
کرد بلکه همواره در فکر بینوایان و مستمندان بود و از احوال آنان جویا می شد و به
افراد ناتوان و نادار شهریه می داد و شبهای عید به فقرا عیدانه می داد.

یکی از سالهائی که قحطی آمده بود، و فقرا در سختی زیاد به سر می بردند،
دارالاطعامی را تاسیس کرد که فقرا را مرتب اطعام می کرد و از بی نوائی می رهانید.

از جمله خدمات ارزنده ایشان اینکه مریضخانه ای برای بهداشت بیچارگان و فقرا
تاسیس کرد و مرحوم سیدالاطباء کهکی را برای معالجه بیماران برگزید. پس از چندی که
پولی توسط برخی اهل خیر جمع شده بود، به پیشنهاد حاج شیخ، به ساختن بیمارستان
فاطمی مشغول شدند و کلنگ اول را خود ایشان با دست مبارکش بر زمین زد.

از آثار دیگر ایشان، ساختن قبرستان نو در کنار رودخانه بود. و همچنین به علت
خرابی ساختمان دو مدرسه فیضیه و دارالشفاء به تعمیر این دو مدرسه علمیه پرداخت، و
کتابخانه مدرسه فیضیه را نیز بنیانگذاشت.

جالب اینجا است که بدانیم این بزرگمردی که آن همه خدمات شایان و قابل تقدیر را
در زمان حیات خویش انجام داد، پس از وفات، تمام اثاثیه او به 1500 تومان نمی رسید
و از سوئی دیگر مبالغی مدیون بود که با وجود آن همه پول سهم امام که توسط ایشان
پرداخت می شد، حاضر نبود، دیون خود را از بیت المال بپردازد . و هنگامی که
طلبکاران از این مطلب آگاه شدند، تمام دیون خود را به آن بزرگوار بخشیدند.

شاگردان آیة الله حایری

بی گمان، برجسته ترین و مهم ترین خدمات آن فقیه معظم، تاسیس حوزه علمیه قم و
تربیت شاگردانی والا مقام است که برخی از آنان، از جزو مجتهدان نامی معاصر و یکی
از آنها افتخار عالم تشیع، سرور سروران زمان، حضرت امام خمینی روحی فداه می باشند
که همواره امام، ایشان را به نام « شیخ ما» یا « استاد ما» یاد می کنند.

در هر صورت، شاگردان برجسته ایشان از 80 تن متجاوزند که ما تنها چند نفر از
آنان را نام می بریم گر چه همین بس که گفته شود، امام بزرگوار یکی از شاگردان
ایشان است و خود واحد کالالف است ولی در هر حال علمای زیادی از محضر پر فیض او استفاده
کرده اند که بیشتر آنها مجتهدین نام آور می باشند؛ نام برخی از آنان را در اینجا
یاد آور می شویم:

1 ـ حاج آقا روح الله کمالوند.

2 ـ سید ابوالحسن رفیعی .

3 ـ آخوند ملاعلی همدانی .

4 ـ سید محمد رضا گلپایگانی .

5 ـ سید یحیی یزدی .

6 ـ سید شهاب الدین نجفی مرعشی .

7 ـ سید احمد لواسانی .

8 ـ سید احمد زنجانی .

9 ـ سید صدر الدین صدر.

10 ـ سید محمد حجّت.

11 ـ میرزا هاشم آملی .

12 ـ سید محمد داماد یزدی .

13 ـ فاضل لنکرانی .

14 ـ سید مهدی انگجی.

15 ـ سید محمد حسن مدرسی .

وفات آیة الله حایری :

حضرت آیة الله حایری پس از خدمات ارزنده و آثار باقیه ای که از خود بجای
گذاشتند، و تحمل آن همه رنجها، سختی ها، ناملایمات و مصایب توانفرسا، دچار ضعف و
کسالت شده و سرانجام، در شب هفدهم ذی القعده 1355 هجری قمری با 83 سال عمر، در قم
به خدای خودپیوست . مردم قم با شنیدن این خبر تاسف انگیز، شیون کنان به خیابانها
ریختند و با گریه و زاری جنازه آن بزرگمرد پارسا را ـ پس از تشییع ـ در جوار حضرت
معصومه علیها سلام به خاک سپردند.