پاسداران بزرگ اسلام

سید محمد جواد مهری

امام خمینی دام ظلّه

قسمت دوم

مقام علمی:

گرچه بحث درباره مقام علمی امام مانند بحث در روشنائی آفتاب
است، و این مطلبی نیست که در این زمان نیاز به گفتن و نوشتن داشته باشد ولی چون
سخن از بیوگرافی امام است و این مطالب نه برای مردم امروز که برای تاریخ نوشته می‌شود،
از این رو مختصر مطلبی در این باره می‌نویسیم:

امتیاز امام خمینی:

آنچه امام خمینی را از سایر علما و مراجع ممتاز می‌گرداند،
تخصّص و تبحّر در علوم گوناگون اسلامی است، و با اینکه امام خمینی از سال 1347
قمری- و در حالی که بیش از 27 سال نداشت- تدریس فلسفه را در حوزه علمیه قم برای
شاگردانی با استعداد و با لیاقت آغاز کرد و در بین علمای حوزه به عنوان استاد حکمت
و عرفان مشهور شده بود و همانگونه که مرحوم حاج آقا بزرگ تهرانی در کتاب «طبقات
اعلام الشیعه» خود می‌نویسد: بوی عرفان از کتاب اسرارالصلوه ایشان به مشام می‌رسد.
ولی در همان حال، آنچنان در فقه و اصول مهارت و تسلّط داشت که در هر مجلسی وارد می‌شد
و با هر گروهی از فقها به بحث می‌نشست، نظریات ارزنده و صائب فقهی و اصولی وی
برملا می‌شد و همگان در برابر این دریای دانش و بینش- با آن سنّ کم- انگشت حیرت به
دهان می‌گرفتند و با اعجاب به این نابغه والامقام می‌نگریستند.

یکی از فضلای نجف اشرف نقل می‌کرد: در یکی از مسافرتهای
امام به نجف- که برای زیارت عتبات مقدسه مشرف شده بود- یکی از آقایان علما (که
امروز در شمار مراجع بزرگ شیعه می‌باشد) تقریرات درس استاد خود، مرحوم آیت الله
میرزای نائینی «ره» را نزد امام می‌آورد تا ایشان آن را مطالعه و تصحیح نمایند.

تدریس خارج فقه و اصول:

امام در سال 1364 قمری (40 سال پیش) و همزمان با ورود مرحوم
آیت الله بروجردی به قم، تدریس خارج فقه و اصول را آغاز کرد و با تحقیق ها و پژوهش
های شگرف خود، آنچنان انقلابی فرهنگی در حوزه ایجاد نمود که در مدت زمانی کوتاه،
سیل فضلا و دانشمندان از سراسر ایران به سوی حوزه تدریس وی روانه شده و همه شاهد
بودند که شاگردان امام بیش از یک برابر و نیم شاگردان آیت الله بروجردی «ره» بودند
و این خود دلیلی است روشن و آشکار بر مهارت بی‌مانند امام در علوم آل محمد «ص».

شیوه تدریس:

شیوه تدریس امام به گونه ای بود که از تقلید و طوطی وار
تکرار کردن مبانی گذشتگان باز می‌داشت و در حالی که برای مبانی علمی و نظریه های
فقهای شیعه احترام فوق العاده ای قائل بود، همواره شاگردان را به تحقیق، دقّت نگری
و ژرف اندیشی وا می‌داشت و از آنان می‌خواست، خود با مطالعه و مباحثه و کنجکاوی،
به مبانی جدید دست یابند. از این روی می‌توان گفت، امام با این شیوه تدریس، روند
آموزش حوزه ای را تغییر داد و به سوی کمال و به اندیشی رهنمون ساخت.

جلسه اخلاق:

امام خمینی در عین حال که آنقدر به فقه اهمیّت می‌دهد، به
تزکیه و تهذیب نفس و پرورش اخلاق شاگردان، اهمیّت به سزائی قائل است و لذا در همان
دورانی که تدریس فلسفه و عرفان را برای چند شاگرد شایسته و لایق آغاز کرده بود،
جلسه اخلاق را نیز برقرار نمود و از روی کتاب «منازل السّایرین» روش تهذیب اخلاق و
تزکیه نفس را برای آنان تفسیر می‌کرد تا اینکه کم کم دامنه این درس اخلاق گسترش
یافت و هفته ای یکبار، به صورتی منظّم درآمد و نه تنها طلاب و فضلا در این جلسه-
که در مدرسه فیضیّه برقرار می‌شد- شرکت می‌کردند بلکه صدها نفر از کارگران، کسبه،
بازاریان و دانش‌پژوهان قم پیوسته به آن مجلس می‌آمدند و از آثار روحی و معنوی آن
بهره می‌بردند.

رضاخان که نمی‌توانست این درس اخلاق را مشاهده کند و می‌دانست
که امام با پرورش روان ها و بیدار کردن جان ها در پی ریشه کن نمودن نظام ظلم و ستم
در ایران است؛ درصدد تعطیل این جلسه برآمد و هنگامی که فرستاده خود را برای تعطیل
آن به خدمت امام فرستاد، با مقاومتی بی‌نظیر در برابر او چنین فرمود:

«من موظف هستم بهر نحوی که هست این جلسه را برگزار نمایم.
پلیس شخصا ً بیاید و از انعقاد آن جلوگیری بعمل آورد».

در هر صورت با کارشکنیها، فشارها و توطئه های مستمرّ عوامل
رضاخان، امام ناچار جلسه اخلاق را به مدرسه حاج ملا صادق که در منطقه ای دوردست
واقع بود؛ منتقل نمود و پس از به هلاکت رسیدن رضاخان، بار دیگر جلسه اخلاق به
مدرسه فیضیه با رونقی بیشتر و استقبالی افزونتر منتقل شد و امام با آن نفس پاک و
سخنان سازنده و آموزنده در پی رشد معنوی هر چه بیشتر مردم برآمد و در تهذیب جانها
و روانها تا آنجا کوشید که پروردگان این مکتب انسان ساز، پس از مبارزه با نفس
خویشتن، به مبارزه با ستمگران برخاستند و هر یک در جائی و مقامی به این خدمت مقدس
ادامه داده و می‌دهند که برخی در همین راه به والاترین مقام- یعنی شهادت در راه
خدا- دست یافته و دیگران در پی ادای دین خود به خالق خویشتن سر از پا نمی‌شناسند.

پانصد مجتهد صاحب نظر:

این شاگردان با فضیلتی که هر یک چون ستاره ای تابنده فضای
شهرستانها و روستاهای کشورمان و بالاتر که فضای کشورهای دیگر را نیز روشن و منوّر
می‌سازد، سندی است افتخارآمیز بر بزرگی، جلال و عظمت روح استاد والامقامشان حضرت
امام خمینی ارواحنا فداه که در طول زندگی خود از هیچ کوششی در راه تربیت اسوه های
حسنه زندگی دریغ نداشت و شخصیتهائی به جهان انسانیّت تقدیم داشت که نمونه ای از
آنان را در شخصیت حضرت آیه الله العظمی منتظری و استاد شهید آیه الله مطهری می‌توان
دید. در هر صورت، بیش از پانصد مجتهد صاحب نظر را این استاد والا مرتبه به عالم
تشیّع تقدیم نمود که هر یک خدماتی ارزنده و درخور ستایش و تقدیر به مردم ما، مکتب
ما، کشور ما، و ملت شهیدپرور ما نموده اند. خداوند به همه آنان جزای خیر و به امام
عزیزمان طول عمر و توفیق مرحمت فرماید.

نور چشم حوزه علمیه:

کتاب «آثار الحجّه» که در سال 1373 قمری (31 سال پیش) چاپ
شده است، در جلد دوم، صفحه 44 درباره امام خمینی چنین می‌نویسد:

«یکی از اساتید بزرگ و اعاظم حوزه علمیه قم حضرت حجه
الاسلام و الحکیم العلاّم والفقیه القّهام، سیدنا الاستاد آقای حاج آقا روح الله
خمینی ابن حجه الاسلام سیدالاعلام مصباح الظلام السید مصطفی الشهید الخمینی است که
امروز چشم حوزه علمیه به وجودش روشن و مورد توجه فضلا و محصلین و بسیاری از مردم
قم و طهران و سایر شهرستانها است… از زمان مرحوم حائری تا 1368 هجری دروس کفایه،
مکاسب، منظومه و اسفار را تدریس و فضلاء برجسته تربیت نموده و بخصوص در فن اخلاق و
درس آن استاد، منحصر بفرد حوزه علمیه قم بوده و حدود 8 سال در مدرسه فیضیه هفته ای
دو روز (پنجشنبه و جمعه) صدها نفر از فضلاء حوزه و غیره را از بیانات شیوا و درس
اخلاق خود مستفیض و با ذکر «الهی هب لی کمال الانقطاع الیک وانر ابصار قلوبنا
بضیاء نظرها الیک حتی تخرق ابصار القلوب حجب النور فتصل الی معدن العظمه وتصیر
ارواحنا معلّقه بعزّ قدسک» که همه روزه در اختتام درسش می‌فرمود، قلوب اهل ذوق و
تهذیب را نورانی و صفا و جلا می‌داد تا در چند سال اخیر که درس مذکور را برای پاره
ای از موانع، تعطیل و حوزه درس خارج فقه و اصول را دایر و محصلین فاضل را از
تحقیقات رشیقه و بیانات کافیه که توأم با فلسفه و حکمت است برخوردار می‌نماید و
حوزه تدریس ایشان سرآمد حوزه های دیگر و مایه بسی امیدواریها است. دارای طبعی سلیم
و روحی قوی و قلبی سالم می‌باشد. قلمش بسیار زیبا و بیانش بی‌حد رسا و جامع است».

تألیفات امام:

امام خمینی در علوم و معارف مختلف اسلامی، کتاب نوشته و
تألیفاتی دارند که بیشتر آنها چاپ شده و برخی نیز تاکنون چاپ نشده است. سیر
تألیفاتی امام از مسائل عقلیه شروع می‌شود و به اخلاق و فقه و اصول ادامه می‌یابد.
کتابهای امام از این قرار است:

1-               
کتاب مصباح الهدایه: در عرفان و مسائل عقلی است. امام هنگام تألیف این کتاب
بیش از 27 سال نداشت ولی محتوای کتاب آنقدر ژرف و عمیق است که هر چه بر آن حاشیه
نوشته و بنویسند باز هم نیاز به تدریس دارد.

2-               
شرح بر دعای سحر: دومین کتابی است که امام در مسائل عقلی نگاشته اند و سن
ایشان در آن وقت 29 سال بوده است.

3-               
اربعین حدیث: 7 حدیث آن مسائل عقلی و 33 حدیث در اخلاقیات است.

4-               
اسرارالصلاه یا معراج السالکین.

5-               
حاشیه بر نصوص الحکم قیصری.

6-               
رساله فی الطلب والإراده.

7-               
حاشیه بر مفتاح الغیب.

8-               
شرح حدیث رأس الجالوت.

9-               
شرح حدیث جنود عقل و جهل.

10-       
 آداب الصلاه.

11-       
 کشف اسرار.

12-       
 الرسائل: در دو جلد که این کتاب چند موضوع مهم
اصولی را بحث می‌کند (قاعده لاضرر و لاضرار، استصحاب، تعادل، تراجیح و…)

13-       
 کتاب البیع: درسهای فقهی امام در نجف اشرف (5
جلد).

14-       
 کتاب الطهاره: 3 جلد.

15-       
 تحریرالوسیله: دوره کامل فقه در 2 جلد.

16-       
 تهذیب الاصول: تقریرات درس اصول و فقه امام در
قم (3 جلد).

17-       
 نیل الاوطار فی بیان قاعده لاضرر و لاضرار.

18-       
 زبده الأحکام.

19-       
 مکاسب محرمه (2 جلد).

20-       
 حکومت اسلامی یا ولایت فقیه: مجموعه درسهای امام
در نجف اشرف درباره حکومت اسلامی.

21-       
 مبارزه با نفس یا جهاد اکبر- بخشی از سخنرانیهای
امام در مسائل اخلاقی که در نجف ایراد شده است.

22-       
 رساله مشتمل بر فوایدی در بعضی مسائل مشکله.

لازم به یادآوری است که امام از بیانی بسیار بلیغ و شیوا
برخوردار است و در فن نویسندگی دارای قلمی روان است. همچنین از طبع شعر و ذوق ادبی
برخوردار است که در جوانی اشعاری زیبا سروده و بیشتر آنها در عرفان و مدح اهل بیت
عصمت و طهارت «ع» است و متأسفانه بسیاری از این قصیده ها مفقود شده است. یکی از
قصائد امام در مدح امام زمان «عج» است که قصیده بسیار زیبائی است و 21 مخمّس می‌باشد.

خلاصه آنان که از یک زاویه محدود، با دیدی کوتاه به امام می‌نگرند
و هنوز نتوانسته اند او را بشناسند، بدانند که امام خمینی، گوی سبقت را در: فقه،
اصول، فلسفه، عرفان، پارسائی، تهذیب نفس، پرهیزکاری، ایمان، عبادت، ورع، ملکات
فاضله روحی، حق گوئی، حمایت از مستمندان، نبرد با گردنکشان، حرکت، قیام، نبوغ
سرشار، آینده بینی، آزادگی، صراحت بیان، سخنوری، متانت و اخلاق نیکو، از دیگران
ربوده است. و ما گرچه- عملا ً- تمام مؤمنین این جهان را احصا نکرده ایم ولی بی‌
هیچ گمان اگر در جهان شخصیتی وجود داشت که هم در علم و دانش و هم در پارسائی و
عبادت و هم در خدمت به محرومان و مستمندان (که هر یک لازم و ملزوم یکدیگرند) از
امام برتر بود، لااقل تا امروز اثری- هر چند ناچیز- از او پیدا می‌شد ولی چون چنین
شخصیتی دیده نشده است و از سوئی دیگر دارا بودن امام، آن همه ویژگیهای منحصر بفرد
و سرآمد دیگران بودن در خصوصیات یک انسان کامل، جائی برای دیگران باقی نمی‌گذارد و
ما را وا می‌دارد که بی‌محابا و بدون هیچ پروائی اعلام کنیم: بخدا پس از امام
زمان، برتر از خمینی، در این زمان کسی نیست. خداوند عمر پربرکت این امام عزیز را
طولای و ما را قدردان ایشان قرار دهد. والسلام.