پيوست فرهنگي مساجد

دکتر حسن بنیانیان

 

اشاره:

ممكن
است انتخاب اين عنوان براي بعضي از خوانندگان اين مكتوب تعجب برانگيز باشد، چون در
نگاه اصيل اسلامي، مسجد و نماز، مركز ثقل نظام فرهنگي جامعه اسلامي است و اين
نگراني وجود دارد كه طرح اين‌گونه عناوين،‌ عملاً موجب تضعيف جايگاه مسجد شود، اما
ضمن بحق دانستن اين نگراني، بايد  قضاوت نهايي
را به پس از مطالعه اين مكتوب واگذار کرد.

 

این
زمان بايد اين سئوال مهم را از عالمان ديني و مديران اجرايي كشور بپرسیم كه چرا به‌رغم
تأكيدات فراوان بر اهميت مسجد در متون دینی و آثار و بركاتي كه در طول تاريخ از
وجود مؤثر نهاد مسجد در روابط اجتماعي تجربه كرده‌ايم ـ ‌كه يكي از ده‌ها آثار و
بركات آن، نقش محوري مساجد در شكل‌گيري انقلاب اسلامي و ايجاد و حفظ نظام جمهوري
اسلامي است ـ بعد از پيروزي انقلاب اسلامي، با سياست‌ها و تصميم‌گيري‌هاي غلط
مديران اجرايي و بي‌توجهي نظام روحانيت به اين مسئله، عملاً حضور مساجد در تحولات
فرهنگي جامعه كم شد و نهادهاي مختلفي جايگزين آن گردیدند؟

الگويي
كه براي تعريف و چيستي پيوست فرهنگي مساجد انتخاب شده است، تا حد زيادي مي‌تواند
به پاسخ‌گويي عالمانه به اين سئوال كمك و زمينه بحث براي جبران اين اشتباهات را در
بين نخبگان مذهبي جامعه باز کند.

 

چيستي
پيوست فرهنگي

انديشه پيوست
فرهنگي که در تاريخ 17/9/1386 در رهنمودهاي مقام معظم رهبري خطاب به شوراي عالي
انقلاب فرهنگي مطرح شد بدین معناست که طرح­ها و سياست‌هاي مهم اجرايي در همه زمينه‌هاي
سياسي، ‌اقتصادي،‌ اجتماعي، عمراني و… بايد پيوست فرهنگي داشته باشند.‌ در جريان
بحث‌هائي تكميلي در مباحث كارشناسي، ‌اين چهارچوب مطرح شد كه در سند مطالعاتي
پيوست فرهنگي باید به پنج سؤال كليدي پاسخ داده شود:

1ـ چه فرصت‌هايي در نظام اعتقادات، ارزش‌ها و الگوهاي
رفتاري جامعه (فرهنگ) وجود دارند كه مي‌توانند براي تحقق بهتر و افزايش آثار و
بركات اجراي سياست يا طرح مربوطه به كار گرفته شوند؟

2ـ موانع فرهنگي موجود در جامعه كه مانع
اجراي موفق آن طرح يا سياست هستند و هزينه‌هاي اقتصادي، سياسي،‌اجتماعي آن را
افزايش می‌دهند، کدامند؟

3ـ اجراي اين سياست يا طرح در طول اجرا و پس
از بهره‌برداري، چه آثار و بركاتي در بهبود فرهنگ جامعه خواهد داشت و آن را چگونه مي‌توان
افزايش داد؟

4ـ در اجراي اين سياست يا طرح در طول اجرا و
پس از بهره‌برداري، احتمال ايجاد چه آثار و پيامدهاي مخرب فرهنگي وجود دارد؟و چگونه
مي‌توان آنها را حذف کرد يا كاهش داد؟

5ـ راهكارهاي عملي براي تقويت آثار مثبت و حذف پيامدهاي مخرب احتمالي
براي اين طرح يا سياست خاص چيست؟

حال اگر
به «سياست ساخت و توسعه مسجد» در جامعه اسلامي ايران در قالب پنج سئوال فوق جواب بدهيم،
در حقيقت براي اين سياست، پيوست فرهنگي تهيه كرده‌ايم و از درون همين سند پيوست
فرهنگي مي‌توانيم به اين سئوال پاسخ دهيم كه ‌آيا لازم است براي احداث و بازسازي
اساسي يك مسجد جديد نيز باید انديشه تدوين پيوست فرهنگي را دنبال کنیم يا همين سند
عام كفايت مي‌كند؟

در اين
مقاله، بطور خلاصه موضوعاتي كه در اين قالب بايد بررسي شوند مطرح مي‌سازیم تا ضمن
روشن شدن ابعاد ديگري از اهميت و كاركرد مساجد، بتوانيم به فهرستي از اقدامات مورد
نياز براي حضور هر چه بيشتر نهاد مسجد در تحولات فرهنگي جامعه برسيم.

قبل از
پاسخ به سئوالات فوق، به چند مزيت عام تدوين پيوست فرهنگي اشاره می‌شود تا علت پي
گيري موضوع مسجد در قالب عنوان پيوست فرهنگي مساجد روشن‌تر شود.

1ـ تدوين سند پيوست فرهنگي براي هر فعاليت مهم فرهنگي اجتماعي
موجی می‌گردد مفاهيم پيچيده‌اي چون فرهنگ، دين، جامعه و نسبت آنها با هم كه نزد
افراد مختلف، تعاریف متفاوتی دارند و همين امر منجر به اختلاف نظرهاي گسترده در
حوزه تصميمات اجرايي مي‌شود، به برداشت نزديك‌تر با وجوه اشتراك بيشتری تبديل شود
و بسياري از اختلاف نظرهای ابتدائی در مراحل اجرايي كاهش يابند.

2ـ تدوين سند پيوست فرهنگي، بويژه براي
فعاليت‌هايي كه در حوزه فرهنگ انجام و بطور عرفي با همان تفكرات گذشته تكرار مي‌شوند،
متناسب با شرايط زمان و مكان و با توجه به ميزان اثربخشي آنها در تحقق اهداف
فرهنگي جامعه اسلامي امروز سنجيده شوند.

3ـ در جريان تدوين سند پيوست فرهنگي، گاهي به
ظرفيت‌هاي جديد فرهنگي، ظرفيت‌هائي که به آنها اهميت کمی داده شده و گاهی به موانع
فرهنگي ناشناخته‌ای مي‌رسيم كه در شرايط معمول تصميم گيري، به آنها توجه نکرده‌ایم.

4ـ يكي ديگر از آثار مثبت تدوين پيوست فرهنگي، ‌نگاه به تحولات آينده
جامعه براي تصميم گيري است. ما در بسياري از تصميم گيري‌ها عادت كرده‌ايم با تكيه صرف
به تجربيات گذشته و بدون توجه به تحولاتي كه با آنها روبرو خواهيم شد،‌ براي آينده
تصميم بگیریم و از اين طريق، بهره وري و اثر بخشي منابع به كار رفته را كاهش می‌دهيم.

به هر
حال با توجه به اين منافع و آثار براي تدوين پيوست فرهنگي، با پاسخ گويي به سئوالات
پنج‌گانه فوق، تصويري اجمالي از سرفصل مباحث دروني پيوست فرهنگي براي مساجد ارائه می‌شود،‌
با اين اميد كه مسئولين ذيربط به فكر تدوين پيوست فرهنگي براي اين مهم باشند.

قبل از
ورود در بحث بر اين نكته تاكيد مي‌شود كه نويسنده در انتخاب مباحثي كه در قالب
پاسخ به سئوالات مطرح مي‌شوند، هيچ نوع پافشاري و اصراری ندارد و همه آنها را قابل
بحث و مناقشه مي‌داند.

سئوال:

1ـ  براي
ساخت و استمرار حضور مساجد در روابط فرهنگي، کدام فرصت‌های فرهنگی‌ای در جامعه
وجود دارند.

پاسخ‌هاي قابل مطالعه:

الف) آمادگي اعتقادي بسياري از مردم، براي
كمك به ساخت مساجد و تامين منابع براي فعاليت‌هاي جاري آن.

ب) آمادگي فرهنگي بخشي از مردم براي حضور
در مساجد براي انجام فرائض عبادي و اعتقاد بخش بيشتري از مردم به بركت داشتن
استفاده از نذورات داده شده در مسجد.

ج) زمينه اعتقادي و ذهني مردم بر اين نكته
كه مسجد بايد با پول حلال ساخته شود.

د) زمينه اعتقادي و ذهني مردم براي اين
موضوع كه براي حضور درمساجد بايد پاك و باطهارت بود و هر كس با هر شرايطي نمي‌تواند
وارد مسجد شود.

ه‍‌) زمينه اعتقادي و ذهني مردم براي اين موضوع كه وقتي در
مسجد حضور داريم، بايد مراعات بيشتري در سخن گفتن و ارتباطات اجتماعي داشته باشيم.

و) وجود اين اعتقاد و الگوي رفتاري كه
بسياري از فعاليت‌هاي كمك كننده به انجام فريضه نماز را مي‌توان در مساجد عرصه كرد،
مثل برپايي شعائر اسلامي، آموزش‌هاي ديني.

ز) وجود اين باور كه در دين الهي در كنار
عبادت نماز، عبادات ديگري وجود دارند كه محور آن كمك به ساير همنوعان است و مي‌توان
در انجام اين عبادت از فضاي مسجد استفاده كرد.

ح) وجود اين باور كه وقتي به همراه مردم
در مسجد رفت و آمد مي‌كنيم، بايد با هويت يك فرد مومن در روابط اجتماعي ظاهر شويم.

ط) وجود اين اعتقاد كه بهتر است امام
جماعت، عالم ديني و روحاني ملبس به لباس پيامبر(ص) باشد.

ي) وجود اين اعتقاد در مردم كه افرادي كه
رفت و آمد بيشتري به مسجد دارند، براي ارتباط و تعامل در روابط اجتماعي قابل
اعتمادترند.

ك) وجود اين اعتقاد در مردم كه مسجد متعلق
به خداست و روحاني مسجد نبايد وامدار هيچ فرد،‌ جریان سیاسی یا نهادي باشد.

  ل) وجود اين اعتقاد كه در مسجد است كه
مي‌توان انتظارات و انتقادات مردم را از حكومت مطرح كرد و عالم ديني حق دارد
انتظارات نظام را از مردم مطرح كند. اين اعتقاد، ريشه در وظيفه شرعي امر به معروف
و نهي از منكر دارد و در هر محل ديگري طرح شود، سوءتفاهم ايجاد مي‌كند.

همان طور
كه ملاحظه مي‌كنيد، وقتي قرار شود پيرامون ظرفيت‌هاي فرهنگي موجود در جامعه به
عنوان پشتوانه ساخت و حضور مساجد در روابط اجتماعي انديشه شود، ‌يك سلسله آثار در
ذهن تداعي مي‌شود كه ممكن است تا به حال كمتر روي آن فكر و براي توسعه و گسترش
حضور مساجد در اصلاح فرهنگ جامعه از آن بهره‌برداري كرده باشيم.

سئوال:

2– موانع فرهنگي براي ساخت و حضور مساجد
در روابط اجتماعي کدامند؟

 پاسخ‌هاي قابل مطالعه:

اين
موانع مي‌تواند در افكارعمومي جامعه، افكار و انديشه نمازگزاران، عالمان و
روحانيون،‌ مجريان و كارگزاران نظام باشد كه بطور نمونه به چند مورد آن اشاره مي‌شود:


الف) كم
توجهي به آثار و بركات مسجد در بين روحانيون

اگر اين
فرهنگ در روابط اجتماعي ما توسعه پيدا مي‌كرد كه براي تصميم گيري‌هاي مهم اجتماعي
با كمك از صاحب‌نظران متخصص، اقدام به مطالعات عميق كاربردي و مثلاً در بارۀ اين سئوال
‌كه بين ساخت مسجد و حسينيه يا مهديه، اولويت با كدام است، فکر می‌کردیم، شايد از
حاصل اين مطالعات متوجه مي‌شديم كه فاصله آثار فرهنگي يك مسجد فعال با حضور يك
عالم ديني كه با اقامه منظم نماز و انجام فعاليت‌هاي تبليغي ـ ارشادي در مسجد، آنجا
را به يك مركز فعال فرهنگي محله تبديل می‌کند با حسينيه‌ای كه در ايام محدودي از
سال فعالیت می‌کند و بيشتر از نظر تقويت احساسات پاك مذهبي نسبت به حضرت امام حسين«ع»
عملكرد دارد، بسيار زياد است، بويژه آنكه بسياري از فعاليت‌هايي را كه در حسينيه
انجام مي‌شوند، مي‌توان در مسجد با آثار ماندگارتری انجام داد.

طبیعتاً
پس از دريافت و شناخت جزئيات اين فاصله و تاثير 
و انعكاس آن در بين اقشار مذهبي جامعه، از طريق انگيزه پاك مومنين جامعه، دیگر
شاهد برپائی انواع فضاهاي تضعيف‌كننده نهاد مسجد در جامعه ـ از قبیل  فرهنگسرا،‌ خانه فرهنگ محله،‌سراي محله، كانون‌هاي
فرهنگي و هنري و.. ـ و به دنبال آن تقسيم كار به فعاليت‌هاي حزن آور و غم‌انگيز به
مسجد و فعاليت‌هاي شاد و نشاط‌آفرين به ساير اقشار نخواهیم بود و عملاً نهاد مسجد و
روحانيون فرهنگي به حاشيه رانده نمی‌شوند و ارتباط بدنه جامعه با عالمان و
روحانيون ديني که به لحاظ عملكرد فرهنگي، اجتماعي و سياسي يكي از عوامل مهم ادامه
حيات نظام جمهوري اسلامي و حفظ سلامت فرهنگي جامعه هستند، کاهش پیدا نمی‌کند.

 

ج) ضعف
نگرش سیستمی در مدیریت جامعه و فقدان فرهنگ امر به معروف و نهی از منکر نظام‌ساز در
بین نخبگان متدین

در نگرش
سیستمی، در تحلیل مسائل فردی و اجتماعی، سعی می‌شود همه عناصر تشکیل دهنده یک
انسان و جامعه همزمان مدنظر قرار گیرند. برای مثال هنگامی که در باره سلامت انسان
یا مدیریت جامعه فکر می‌شود، سلامت جسم، روح و روان انسان‌ها همزمان در نظر گرفته
می‌شوند. در نگرش سیستمی، متوجه مي‌شويم که دیگر بحث اولویت و تقدم و تأخر عوامل
معنا ندارد و باید منابع را بنحوی تخصیص داد که سلامت جسم وروح توامان تامین شود.   

با این
مقدمه کوتاه، مروری بر عملکرد 33 ساله مدیریت‌های اجرایی خواهیم داشت. همان طور که
شاهد هستیم، به برکت نظام مقدس جمهوری اسلامی در حال حاضر صدها هزار پزشک، مهندس،
کارشناس در قالب سازمان‌های مدرن در مجموعه ساختمان‌های عظیم مشغول به کارند تا با
استخراج معادن نفت، گاز و غیره، کسب درآمد و با تامین امکانات آب، برق، گاز، تلفن،
جاده، فرودگاه، بیمارستان  و غيره، نیازهای
جسمی و مادی مردم را تامین کنند تا علاوه بر كسب رضايت آنها، پاسخ‌گوئی به نیازهای
جسمی و مادی میسر گردد و نگرانی‌های روحی و روانی برای افراد بوجود نیاید

حال این
طرف سیستم را بررسی کنیم و ببینیم واقعاً چه تعداد نيروي مديريتي با استعداد، با
کدام سازماندهی، ساختمان و تجهیزات، در خدمت تامین نیازهای روحی و معنوی افراد
جامعه هستند تا بتوانند با هدایت اعتقادات، افکار و اندیشه‌ها، رفتار افراد را به
سمت تحقق اهداف فرهنگي جامعه و رشد و تعالي اخلاقي سوق دهند و رشد دو طرف در چه
مسیری است و چه سرعتی دارد؟

حاصل
بررسی‌ها نمودار ذیل و طبيعي است كه هر روز با بحران تازه‌اي در مسائل فرهنگي
جامعه روبرو باشيم.

 

 

 

 

 

 

 

 

 

اما اين
بحث بحث چه ارتباطي با امر به معروف و نهي از منكر دارد؟

پاسخ
اين است كه اگر به رفتار عالمان بزرگ و انديشمندان جامعه توجه كنيد، بعضي از اين
بزرگان وقتي منكري را در رفتار انسان‌ها ملاحظه مي‌كنند، بدون توجه به نقش ساز و كارهاي
حكومت و سازمان‌هاي اداره‌كننده جامعه به ذهنشان مي‌رسد كه بايد مستقيماً به ذهن
اين افراد دسترسي پيدا كرد و از طريق هدايت آنها، منكرات را كاهش داد.

به
موازات اين تفكر،‌ شخصيت‌هايي را مي‌بينيد كه علاوه بر تأكيد براي هدايت تك تك
افراد، ‌به ضرورت اصلاح عملكرد حكومت و سازمان‌هاي اجرايي توجه دارند و از زاويه
درك همين نقش است كه وجود ولايت فقيه و حكومت ديني را ضروري مي‌بينند. از طرفي
وقتي تاريخ تحولات جامعه شيعه را مطالعه مي‌کنیم، متوجه مي‌شويم به واسطه حضور
1400 ساله عالمان ديني در میان مردم و ارتباط فرهنگي آنان با تك‌تك افراد و تجربه
موفقشان در اين تأثيرگذاري، يك فرهنگ تحليلي ناقص در ذهن بخشي از روحانيون شكل
گرفته و بدون توجه به رشد روزافزون نفوذ حكومت‌ها و سازمان‌هاي اقتصادي،‌ سياسي و
اجتماعي در تحولات فرهنگي جامعه، همچنان احساس می‌كنند بهتر است كماكان به تربيت
افراد بپردازند. اين نگرش بسياري ازروحانيون موجب مي‌شود که در تعامل با مديران
اجرايي، بيش از آنكه در پي اصلاح عملكرد سازمان آنهاباشند،‌ به نصيحت و اصلاح
رفتار فردي مدير دلخوش باشند.

براي
مثال:  تصور فرماييد استانداري كه جديداً
منصوب شده، خدمت نماينده رهبري مي‌رسد و از ايشان مي‌خواهد كه تذكرات لازم را
بفرمايند. در اینجا دو طيف از تذكرات را مي‌توان ذكر نمود:

تذكرات
فردگرايانه:

ـ اخلاق و رفتار شما در اصلاح افراد مؤثر است، مواظبت
نماييد.

ـ سعي كنيد مراجعه‌كنندگان به شما دسترسي داشته باشند.

ـ به خدا توكل كنيد و رابطه خود را با خدا تقويت كنيد.

ـ به مديران كل و فرمانداران توصيه كنيد به مسائل بيت‌المال
اهميت دهند.

ـ شعائر اسلامي را مدنظر قرار دهيد و شخصاً در نماز جماعت
شركت كنيد.

تذكرات
جمع‌گرايانه:

ـ‌ جناب استاندار، شما در اين استان بيش از 140 سازمان
اجرايي داريد كه تحت‌تأثير و نفوذ شما هستند و عملكرد آنها در تضعيف و تقويت رابطه
مردم با حكومت تأثير دارد،. در شرايط موجود هيچ سيستمي براي كنترل و ارزيابي از
تاثير آنها نداريم. اين مشكل را حل كنيد.

ـ همچنين، ما و شما نمي‌دانيم عملكرد تربيتي آموزش و پرورش
در چه مسائلي مثبت است و در چه مسائلي منفي،. ارزيابي دقيق، نيازمند روش‌هاي علمي
جديد است. ما بايد لااقل در حد عملكرد هر شهرستان ارزيابي علمي از آثار بررسي
مدارس داشته باشيم تا مديران موفق آموزش و پرورش را تشويق كنيم.

ـ همچنين، همان طور كه خوشبختانه سرانه تخت بيمارستان،
مدرسه، تلفن، فضاي سبز در استان رشد كرده، بايد برنامه جامعی را تدارك كنيد كه در
اين چهار سال، بخشي از اشتباهات گذشته را در زمینه ساخت و گسترش فعاليت‌هاي فرهنگي
مساجد را جبران كنيم. در اين برنامه، ‌نقش دولت، شهرداري‌ها،‌ مردم، حوزه‌هاي
علميه را شفاف كنيد تا بتوانيم به طور سالانه پيشرفت خودمان را ارزيابي نماييم.

ضمناً
اين اقدامات وقتي موفق خواهند بود كه اعتقادات، انگيزه‌ها و سلامت فكري و رفتاري
مديران تحت نظر باشد و براي اصلاح آن يك برنامه جامع تهيه و بدين ترتيب، اصلاح فرد
و جامعه را در كنار هم دنبال كنيد.

آنچه در
قالب اين مثال مطرح گرديد،‌ جلوه امر به معروف و نهي از منكر نظام‌ساز است كه در
شرايط موجود جای آن در بسياري از ارتباطات عالمان ديني با مسئولين اجرايي خالي است
و چون ريشه فرهنگي 1400 ساله دارد،‌ طرح آن موجب گله‌مندي و مقاومت خواهد شد، اما
بخشي از بي‌توجهي به امر مسجد ريشه در اين‌گونه مباحث دارد.

 

د) تصمیم‌گیری
برای آینده در فضای فرهنگی گذشته

یکی از
موانع مهم فرهنگی در مسیر ساخت و حضور مؤثر فرهنگی مساجد، اندیشیدن در فضای
ارتباطات گذشته و بی‌توجهی به تحولات سریع در روابط جامعه است، براي مثال به اين
تصوير از تحولات جامعه دقت كنيد: وزارت اقتصاد و دارایی ناچار است هر روز سیستم‌های
مالیاتی خود را مدرن‌تر کند تا مالیات بیشتری بگیرد، شهرداری‌ها ناچارند برای
تامین پارک، اتوبان، پارکينگ، حمل و نقل زباله‌ها و… هر روز عوارض جدیدی را
تصویب و با روش‌های مدرن‌تر، شهروندان را مجبور به پرداخت نمایند، شرکت‌های آب،
برق، تلفن با سازوکار‌های جدید و به شیوه پلکانی دریافت‌های خود را افزایش می‌دهند.

در چنین
شرایطی هر لحظه فرهنگ نذر، وقف، پرداخت وجوهات شرعي در تنگنای بیشتری قرار می‌گیرد،
اما همچنان  نظام تبلیغات دیني می‌خواهد
برای حفظ استقلال تاریخی و فوق العاده ارزشمند خود، منابع لازم براي ساخت مساجد و
تربيت روحاني و مبلغ را از اين مسيرها تأمين نمايد. اين مصداقي است از تصميم‌گيري
براي آينده در فضاي فرهنگي گذشته، گرچه به دليل آثار فرهنگي بسيار مثبت اين نوع
منابع براي حكومت اسلامي و آفاتي كه روش‌هاي وارداتي دارند، نبايد اجازه دهيم اين
فرهنگ از بين برود و اين خود نيازمند پيوست فرهنگي است، اما اگر در قالب بحث مسجد
بخواهيم موضوع را تعقيب كنيم، باید ابتدا الگوی جدیدی از مسجد را تعریف کنیم. این
الگو باید در قالب سئوالاتی مشابه سئوالات زیر معنا پیدا کند:

1ـ یک الگوی مفهومی مناسب برای مسجد مطلوب در شرایط حال و
آینده جامعه تعريف شود، به ترتیبی که از یک طرف اصول و مبانی دینی خدشه دار نشوند
و از سوی دیگر، انعطاف لازم برای ایجاد جاذبه‌های مناسب زمان را داشته باشد، معنای
این حرف این است که:

الف) چه
تمهیداتی برای محور قرار گرفتن اصلی‌ترین رسالت مسجد یعنی تقویت رابطه افراد با
خالق در قالب انجام صحیح عبادات الهی پیش‌بینی شود؟

ب) خدمات
فرهنگی، علمی، آموزشی، تفریحی، اجتماعی، اقتصادی، سیاسی چگونه ارائه شود که معنویت
مسجد در این خدمات جاری شود، بدین معنا که چگونه مشاوره تحصیلی، خانوادگی، شغلی،
اعتقادی داده شود که از رهگذر آنها، اندیشه‌های اسلامی به فکر و ذهن مخاطبین منتقل
شود، یا چگونه فعالیت‌های هنری و تفریحی عرصه شود که باورهای دینی مخاطبین تقویت
شود؟

توجه
شود طرح اين سئوالات به ما اين هشدار را مي‌دهد كه مواظب باشيم خدمات جانبي، اصل
رسالت مسجد را به حاشيه نبرد.

پس از
پاسخ به این سئوالات، باید به سئوال بعدی پرداخت، یعنی:

ج) چه
فضاهایی با چه نوع معماری ساخته شود تا این نوع اهداف را پاسخ دهد و بیشترین تأثیر
را در القاء معنویت در محیط پیرامون خود داشته باشد.

د) منابع
برای ساخت این گونه مساجد و هزینه‌های بعدی آن، از کجا به دست آید؟ برای مثال دولت‌ها،
شهرداری‌ها، خيرين، مردم محل هر کدام باید چه بخشی از این منابع را تأمین کنند، به
ترتیبی که استقلال مساجد و روحانيون از جريان‌هاي سياسي مقطعي حفظ شود و امكان آن
را پيدا كنند كه با ارتباط برقرار كردن با همه اقشار، رابطه فكري و عاطفي اكثريت
مردم را با نظام جمهوري اسلامي تقويت نمايند.

ه‍‌) مهم‌ترین
عامل کارایی و اثربخشی مسجد چیست؟ عالم دینی باید چگونه آموزش داده شود؟ باید چه
نظام اطلاع‌رسانی‌ای برای او به وجود آید؟ چگونه باید نظارت و ارزیابی شود؟ زندگی
علمی، منابع مالی، تأمین مسکن او باید در چه چهارچوبی حل شود تا بتواند با حضور تمام
وقت، اثرگذاری فرهنگی این مسجد را گسترش دهد؟

و) چگونه
نفوذ و حضور فرهنگی این مساجد را به درون خانواده‌ها منتقل کنیم که اگر بعضی از
خانواده‌ها یا بعضی از اعضاء آنها به مسجد رفت و آمد نداشته باشند، بطور غيرمستقیم
تحت تأثیر آموزه‌های معنوی و علمی، اعتقادی مسجد قرار گیرند و به‌تدریج با مسجد
رابطه برقراركنند.

ز) بین
این مسجد و سایر نهادهای حکومتی منطقه مثل مدرسه، دانشگاه، کلانتری، بسیج،
بیمارستان، شهرداری… باید چه رابطه‌ای برقرار باشد که مسجد، حکومتی تلقی نشود،
اما چون رابطي صادق، ‌تعامل منطقي مردم و حكومت را برقرار سازد؟

همان طور
که ملاحظه می­کنید ما با يك سيستم بسيار پيچيده اجتماعي روبرو هستيم كه ضمن اهميتي
كه هر يك از عناصر سيستم دارند، بايد داده‌ها و ستاده‌های بين اين عناصر را در جهت
كارآيي كليت نهاد مسجد بررسی کرد. نمي‌توان به‌راحتي نسخه عمومي براي همه مساجد
نوشت،‌ اما مي‌توان يك سند بالادستي براي توسعه مساجد تنظيم و پيشنهاد كرد که
سازندگان هر مسجدی تلاش كنند براي مسجد خود  پيوست فرهنگي تهيه كنند تا از اين طريق، با ديدن
شرايط محيطي پيرامون مسجد و نوع كاستي‌ها و ظرفيت­هاي فكري و فرهنگي اهالي محل و
تغييراتي كه لازم است در ارائه نوع خدمات، معماري مسجد مدنظر قرار
گيرد، آثار فرهنگي مسجد را افزايش دهند.

 

سخن
پاياني

به لحاظ
محدوديت‌ها، پاسخ به سه سئوال باقي مانده به مقاله‌اي ديگر موكول شد، اما توجه شود
اگر به واسطه وجود اين پيچيدگي‌ها و مقاومت‌هايي كه در بدنه روحانيت براي تحول
وجود دارد، مسئله مديريت بالادستي مساجد رها شود يا مداخلات آن در حد گذاشتن
سمينارهاي آموزشي و بازرسي‌هاي دوره‌اي و پيگيري ساخت چند مسجد جديد… محدود گردد
و نتوانيم متناسب با جبران كم‌توجهي‌هاي گذشته و پاسخ به نياز آينده، شبكه مساجد
را همراه با حضور دائمي روحانيون فرهنگي با نفوذ معنوي به عمق خانواده‌ها جبران
كنيم، نمي‌توان اميدوار بود كه در جنگ نرم، پيروزي با جبهه حق باشد، زیرا خداوند
مسير را در روابط علت و معلولي قرار داده و به ميزاني كه جامعه منابع خود را به
رشد اخلاق و معنويت اختصاص مي‌دهد، می‌تواند منتظر نتيجه باشد.

 

سوتیترها:

 

1.

بايد اين
سئوال مهم را از عالمان ديني و مديران اجرايي كشور بپرسیم كه چرا به‌رغم تأكيدات فراوان
بر اهميت مسجد در متون دینی و آثار و بركاتي كه در طول تاريخ از جمله در انقلاب
اسلامی، از وجود مؤثر نهاد مسجد در روابط اجتماعي تجربه كرده‌ايم، بعد از پيروزي انقلاب
اسلامي، با سياست‌ها و تصميم‌گيري‌هاي غلط مديران اجرايي و بي‌توجهي نظام روحانيت به
اين مسئله، عملاً حضور مساجد در تحولات فرهنگي جامعه كم شد؟  

2.

 با احیای مساجد از طريق انگيزه پاك مومنين جامعه،
دیگر شاهد برپائی انواع فضاهاي تضعيف‌كننده نهاد مسجد، از قبیل  فرهنگسرا،‌ خانه فرهنگ محله،‌سراي محله، كانون‌هاي
فرهنگي و هنري و.. ـ و به دنبال آن تقسيم كار به فعاليت‌هاي حزن آور و غم‌انگيز به
مسجد و فعاليت‌هاي شاد و نشاط‌آفرين به ساير اقشار نخواهیم بود و عملاً نهاد مسجد و
روحانيون فرهنگي به حاشيه رانده نمی‌شوند.

3.

اگر به رفتار
عالمان بزرگ و انديشمندان جامعه توجه كنيد، بعضي از اين بزرگان وقتي منكري را در رفتار
انسان‌ها ملاحظه مي‌كنند، بدون توجه به نقش ساز و كارهاي حكومت و سازمان‌هاي اداره‌كننده
جامعه به ذهنشان مي‌رسد كه بايد مستقيماً به ذهن اين افراد دسترسي پيدا كرد و از طريق
هدايت آنها، منكرات را كاهش داد.

4.

 

اگر
نتوانیم كم‌توجهي‌هاي گذشته را ترمیم کنیم و به نيازهای آينده از طریق شبكه مساجد با
حضور دائمي روحانيون فرهنگي با نفوذ معنوي به عمق خانواده‌ها پاسخ بدهیم، نمي‌توان
اميدوار بود كه مقابله در جنگ نرم با پيروزي جبهه حق همراه باشد، زیرا خداوند مسير
را در روابط علت و معلولي قرار داده و به ميزاني كه جامعه منابع خود را به رشد اخلاق
و معنويت اختصاص مي‌دهد، می‌تواند منتظر نتيجه باشد.