عزتبخشي، نوردهي و شفابخشي
حجت
الاسلام سيد جواد حسيني
الف) عزت و نفوذناپذيري
عزيز يعني نفوذناپذير و «ارضٌ عزيزة» يعني زميني كه آب در آن نفوذ
نكند. خداوند، خود عزيز است و قرآن نيز عزيز است؛ چنان
كه ميخوانيم: «ان الذين كفروا بالذكر لمّا جاءهم و انه لكتب عزيز»؛(1) البته كساني كه به اين قرآني كه برايشان آمده است،
كافر شدند [نيز بر ما پوشيده نيستند] و به يقين اين كتابي شكستناپذير است.
يكي از خصوصيات عالي امام حسين(ع) ذلتناپذيري و نستوهي
اوست. او فرياد زد: «واله اعطيكم بيدي اعطاء الذليل و
لا افرُّ فرار العبيد»(2) به خدا سوگند! نه
به شما دست ذلت ميدهم و نه همچون بردگان فرار خواهم كرد.
آن حضرت در روز عاشورا نيز در جواب درخواست ابنزياد براي
تسليمشدن فرمود: «هيهات منا الذلة»؛(3) ذلت از ما دور است.
ابن أبي الحديد ميگويد: «بزرگ و پيشواي ستمناپذيران جهان
كه درس غيرت و برگزيدن مرگ در ساية شمشيرها را بر ذلت و خواري به مردم جهان داد،
حسين بن علي(ع) بود. بر او و يارانش امان عرضه كردن،د؛ ولي آنان تن به ذلت
ندادند.»(4)
در اينباره شاعر عرب، چه زيبا ميگويد:
قد غيّرَ الطَّعنُ مِنهُم كُلَّ جارِحَةٍ
اِلّا المكارم في امنٍ مِنَ الغَيْرِ(5)
یعنی ضربهها [ي نيزه و شمشير]، تمام بدن آنان را دگرگون
ساخت، ولي عظمت روحي و بزرگواري آنان را هرگز دستخوش تغيير نكرد.
ب) شفاعت
قرآن چون باعث هدايت انسانهاي فراواني شده است، در آخرت
نیز نقش شفيع را ايفا ميكند؛ به اين سبب رسول اكرم(ص)فرمود: «نِعْمَ الشّفيعُ الْقرآن لِصاحبِهِ يَوْمَ الْقيامة»؛(6) قرآن برای کسی که همراهیاش کند، در
قیامت بهترين شفاعتكننده است. علي(ع) نیز فرمود: «وَاَعْلَموا اَنَّهُ شافِعُ مُشَفَّعٌ… وَ اَنَّهُ مَنْ شَفَعَ لَهُ
الْقُرآن يَومَ الْقيامةِ شُفِّعَ فِيهِ»(7)
بدانيد قرآن شفاعتگر شفاعتپذير است و كسي كه قرآن براي او در روز قيامت شفاعت
كند، قطعاً شفاعتش پذيرفته ميشود.
امام حسين(ع) نيز چون بعد از نهضت عاشورا، عامل هدايت
انسانهاي بيشماري شده است، حق شفاعت دارد؛ گذشته از اینكه به عنوان وارث و وصي بهحق
پيامبر اكرم(ص)، حق شفاعت دارد.
به اين سبب در زيارت عاشورا از خداوند چنين ميخواهيم: «و ارزقني شفاعة الحسين يوم الورود»(8) و [خدايا] شفاعت حسين(ع) را در روز قيامت روزي من کن.
در اينباره در زيارتنامة مطلقه آن حضرت ميخوانيم: «و اِنّي اَستشفِعُ بِكَ الي الله ربي و ربِّكَ مِن جميعِ
ذنوبي»(9) من بهوسيلة تو از تمام
گناهانم نزد پروردگارم و پروردگارت طلب شفاعت ميكنم. در بخش ديگر ميخوانيم: «فَكُنْ لي يا سَيدي! سكناً و شفيعاً و كُنْ بي رَحيماً و
كُنْ لِي مُنجياً يَومَ لا تنفعُ الشَّفاعةُ عندهُ الا لِمَنِ ارْتضي يومَ لا
تنفعُ شفاعةُ الشّافعينَ، وَ يومَ يقولُ اهلُ الضَّلالةِ ما لنا مِنْ شافعينَ وَلا
صديقٍ حميمٍ»(10) پس اي آقاي من!
آرامبخش و شفاعتكننده و رحمكننده و نجاتدهندهام باش در روزي كه شفاعت نزد او
منفعت نميدهد، مگر براي كسي كه رضايت دهد؛ روزي كه شفاعت شفاعتگران نفع ندهد؛
روزي كه اهل گمراهي ميگويد: ما نه شفیعی داریم و نه دوست دلسوزی.
ج) نوربودن
قرآن نور است و هر كس از فرامين اين كتاب الهي پيروي و به
آن عمل كند، نوراني خواهد شد: «قد جاءكم مِنَ
اللهِ نورٌ و كَتِبَ مُبينٌ * يهدي بِهِ اللهُ مَنِ اتَّبَعَ رِضوانَهُ سُبُلَ
السَّلَمِ و يُخْرِجُهُم مِنَ الظُّلُماتِ إلي النُّور بِإِذنِهِ»(11) از جانب خدا، نور و كتاب روشنگري براي
شما آمده است که خداوند به بركت آن، كساني را كه خشنودي او را دنبال كنند، به راههاي
سلامت هدايت ميكند و به فرمان خود، آنها را از تاريكيها به نور ميبرد.
در زيارتنامة امام حسين(ع) ميخوانيم: «كُنتَ نوراً في الْاَصْلابِ الشّامِخَةِ و نوراً في ظلمات
الارضِ، و نوراً في الْهواءِ، و نوراً في السّمواتِ الْعُلي، كُنتَ فيها نوراً
ساطعاً لايطغي»(12) تو نوري در صلبهاي
والا و نوري در تاريكيهاي زمين و نوري در فضا و نوري در آسمانهاي بالا بودي؛ نور
روشني كه خاموشي ندارد.
هالهاي بر چهره از نور خدا دارد، حسين
جلوهاي از پنج تن آلعبا دارد، حسين
چنانكه اطاعت و پيروي از قرآن باعث نورانيت انسان ميشود،
زيارت و پيروي از امام حسين(ع) نيز نورانيت ميآورد؛ از اينرو حضرت صادق(ع) فرمود:
«مَنْ سَرَّهُ اَنْ يَكونَ علي مَوائدَ
نُورٍ يَوْمَ الْقيامةِ فَلْيَكَُنْ مِنْ زُوّارِ الْحُسَينِ بْنِ عَليٍّ»(13) هر كس دوست دارد روز قيامت در كنار سفرههاي
نور [الهي] بنشيند بايد از زائران حسين بن علي «عليهماالسلام» باشد.
د) مهيمنبودن
قرآن بر كتب آسماني پيشين «هيمنه» و احاطه دارد. آنچه از
مطالب و معارف بلند و عميق در كتب قبلي آمده است، بهصورت كاملتر و پيشرفتهتر در
قرآن نيز گرد آمده است، ضمن اینکه مطالبی بیش از آنها نيز دارد: «وَ انزَلنا إِليكَ الْكَتِابَ بِالحقِ مُصدِّقاً لِمَا
بَيْنَ يديْهِ مِنَ الْكَتِابَ و مُهَيْمِناً عَلَيهِ فَاحْكُم بَيْنَهُم بِما
أَنزَلَ اللهُ»؛(14)و اين كتاب
[قرآن] را بهحق بر تو نازل كرديم، در حالي كه مؤید كتب پيشين و حافظ و نگاهبان [و
محيط بر] آنهاست. پس طبق احكامي كه خدا نازل كرده است، در ميان آنها حكم كن.
مرحوم علامه ميگويد: «مهيمن از مادة «هيمنه» گرفته شده و
بهطوريكه از موارد استعمال آن برميآيد، معناي هيمنۀ چيزي بر چيز ديگر، اين است
كه آن شيء مهيمن، بر آن شيء ديگر، تسلط [داشته] باشد؛ البته هر تسلطي را هيمنه نميگويند،
بلكه هيمنه، تسلط در حفظ و مراقبت آن شيء و تسلط در انواع تصرف در آن است و حال،
قرآن كه خداي تعالي در اين آيه در مقام توصيف آن است، نسبتبه دیگر كتب آسماني،
همين حال است؛ چون خداي تعالي در جاي ديگر قرآن فرموده است كه قرآن «تِبياناً لِكلِّ شَيءٍ» (بيانگر هر چيزي) است. آري، قرآن از کتابهای آسماني است كه جنبة
زيربنا دارد و قابل تغيير نيست گرفته و فروع قابل نسخ را نسخ كرده… و پارهاي
ديگر را تكميل کرده است.»(15)
امام حسين(ع) نيز وارث تمامي پيامبران و علوم كتب آسماني
گذشتگان، نزد او موجود است. در زيارتنامههاي آن حضرت، مكرر به اين جملات برميخوريم:
«السلام عليك يا سفير الله و ابن سفيره،
السلام عليك يا خازن الكتاب المسطور، السلام عليك يا وارث التورات و الانجيل و
الزبور»(16) سلام بر تو اي نماينده
و سفير خدا و فرزند سفير خدا! سلام بر تو اي مخزندار كتاب نوشتهشده! سلام بر تو
اي وارث تورات و انجيل و زبور.
در جاي ديگر ميخوانيم: «اللهم صل علي الحسين بن علي عبدِكَ وابن اخي رسولك و الدليل علي من بعثت
برسالاتك و ديّانِ الدّينِ بِعدلك و فصل قضائك بين خلقك، والمهيمن علي ذلك كله»(17) خدايا! درود و سلام فرست بر حسين فرزند
علي بندهات و پسر برادر رسولت و راهنمای هر كسي كه به رسالت مبعوث کردي، و برپا
دارندة عادلانة دين و بيانكنندة داوري تو در بين خلق و احاطه و سلطه دارنده بر همة
آنها.
آمر به معروف و ناهي از منكر
قرآن كريم بارها و بارها به معروف فرمان داده و از منكر نهي
كرده است. از اينرو، علي(ع) در نهجالبلاغه در وصف قرآن ميفرمايد: «فَالْقرآن آمرٌ و زاجِرٌ و صامِتٌ ناطقٌ حُجَّةُ اللهِ علي
خَلقِهِ»(18) قرآن فرمانده و
بازدارنده و ساكتي گويا و حجت خدا بر مخلوقات است.
امام حسين(ع) نيز به عنوان پيشواي مردم، عمر شريفش را در
راه امر به معروف و نهي از منكر سپري كرد و بهشدت آن را دوست ميداشت و يكي از
بزرگترين اهداف قيام خود را اقامه امر به معروف و نهي از منكر دانست.
در وصيت خود به برادرش محمد حنفيه با صراحت اعلام داشت: «انّما خَرَجْتُ لِطَلَبِ الْاِصلاحِ في اُمَّةِ جدّي اُريدَ
اَنْ آمر بالمعروفِ و اَنهي عَنِ المنكرِ و اَسيرُ بِسِيرةَ جَدّي و اَبِي عَلّي
بْنِ ابيطالبٍ»(19) من تنها به
انگيزة اصلاح در امت جدم بهپا خاستم. ميخواهم امر به معروف و نهي از منكر و به
روش جد و پدرم عليبن ابيطالب رفتار كنم.
حضرت مسلم بن عقيل، سفير امام حسين(ع) نيز در جواب ابنزياد
كه او را متهم به فتنهانگيزي كرد، فرمود: «ما لهذا آتَيْتُ و لَكِنَّكُمْ اَظْهَرْتُمُ المنكرَ، و دَفَنْتُمُ
الْمعروفَ… فَاَتَيْناهُمْ لِنَأمُرَهُمْ بِالْمَعْروفِ و نَنْهاهُمْ عَنِ
المنكرِ»(20) من براي اين [چيزهایی
که ميگويي به كوفه] نيامدم، بلكه شما منكر را ظاهر، و معروف را دفن كردهايد… .
پس ما (من و حسين(ع) و…) آمدهايم تا مردم را به معروف امر و از منكر نهي كنيم.
در زيارت وارث هم ميخوانيم: «اشهدُ انَّكَ قد اَقمْتَ الصَّلوة و آتيْتَ الزكاةَ و اَمَرْتَ
بِالمعروفِ و نَهَيْتَ عَنِ المنكر»(21)
شهادت ميدهم كه تو نماز را بهپا داشتي و زكات دادی و امر به معروف و نهي از منكر
کردی».
ه) جاودانگی
همانگونه كه قرآن كريم معجزة جاويدان و ماندگار الهي است که
براي تمام تاريخ و همه بشر نازل شده و هيچگاه كهنه نميشود، امام حسين(ع) نيز
شهيد جاويد و ماندگاري است كه هرگز ياد او و اهداف و قيام او نهتنها فراموش
نخواهد شد، بلكه هر روز زندهتر هم ميشود.
امام صادق(ع) در پاسخ به این پرسش که چرا قرآن بر اثر نشر
و گذشت زمان تازهتر میشود، فرمود: «ما بالُ
الْقرآنُ لا يَزدادُ عَلَي النشر و الَّدرسِ الّا غَضاضةً فقال ان الله تبارك و
تعالي لم يجعلْهُ لِزمانٍ دونَ زمانٍ و لا لناسٍ دون ناسٍ فهوَ في كلِّ زمانٍ
جديدٌ و عِندَ كلِّ قَوْمٍ غَضٌّ اِلَي يَوْمِ الْقيامةِ»(22) خداوند تعالي قرآن را براي زمان خاص قرار نداده و
براي مردم خاص نفرستاده است؛ پس در هر زمان، جديد و نزد هر گروهي تازه است تا روز
قيامت.
دربارة امام حسين(ع) نيز ميخوانيم: «لا يَدْرُسُ اَثَرُهُ و لا يُمْحَي رَسْمُهُ»(23) اثرش كهنه و رسمش محو نميشود. پيامبر
اكرم(ص) فرموده است: «اِنَّ لِقَتلِ الْحُسَيْنِ حَرارةٌ
في قُلوبِ الْمؤمنينَ لا تَبْرُدُ ابداً»(24)
از شهادت امام حسين(ع) حرارت [و عشقي] در دلهاي مؤمنان است كه هيچگاه سرد نميشود.
هرگز نميرد آنكه دلش زنده شد به عشق
ثبت است بر جريده عالم دوام ما
و) مباركبودن
قرآن كريم، كتاب مباركي است: «كِتَابٌ أنزَلْناهُ إلَيْكَ مُبَارَكٌ لِّيَدَّبَّرُوا»؛(25) اين كتاب مباركي است كه بهسوي تو نازل
كرديم تا در آيات آن تدبر كنند. اين تعبير در سه آية ديگر نيز آمده است.
شهادت سالار شهيدان نيز براي عالم اسلام، بهويژه تشيع،
عامل بركات فراوان شده است. پيامبر اكرم(ص) فرمود: «اللهمَّ فَبارِكْ لي في قَتْلِهِ»(26)
خدايا! شهادت او را براي من مبارك فرما. حضرت ادامه ميدهد: «و لا تُبارِك في قاتِلِه»؛ خدايا! در قاتلش بركت قرار مده.
به يقين، شهادت امام حسين(ع) منشأ بركات بسياري براي اسلام
شده است. انقلاب حضرت اباعبداله(ع) عامل بسياري از انقلابها، شهادتطلبيها،
آگاهيها و ظلمستيزيها در طول تاريخ در عالم اسلام و حتي در غير عالم اسلام
(همچون هندوستان و…) شده است. درحالیکه هيچ اثري از بنياميه و قاتلان حضرت
ديده نميشود.
ز) شفادادن
دربارة قرآن ميخوانيم: «و نُنزِلُ من القرآنِ ما هو شِفاءٌ و رحمةٌ لِلمؤمنين»؛(27) و از قرآن شفا و رحمت براي مؤمنان نازل
ميكنيم.
مرحوم علامه در اينباره ميگويد: «اگر قرآن را شفا ناميده
با در نظر داشتن اينكه شفا بايد حتماً مسبوق به مرضي باشد، خود افاده ميكند كه دلهاي
بشر احوال و كيفياتي دارد كه اگر قرآن را با آن احوال مقايسه كنيم خواهيم ديد كه
همان نسبتي را دارد كه يك داوري معالج با مرض دارد. اين معنا از اينكه دين حق را
فطري دانسته نيز استفاده ميشود.»(28)
همچنین این آیه نیز مؤید ویژگی شفادهندگی قرآن است: «اِنَّ هذ الْقرآن هو حبلُ الله… و الشِّفاءُ النافِعُ»(29) یعنی اين قرآن، ريسمان الهي و شفادهندة
مفيدی است.
حضرت علي(ع) فرموده است: «و لا لِاَحَدٍ قَبلَ القرآنِ مِنْ غنيً فَاسْتَشْفُوهُ مِنْ
اَدْوائِكُمْ وَاسْتعينُوا بِهِ عَلَي لَأوائِكم فَاِنَّ فِيهِ دَوَاءٌ مِنْ
اَكْبَرِ الدّائِ و هُو الْكُفْرُ و النِّفاقُ و الْغَيُّ وَ الضَّلالُ»(30) پيش از قرآن براي كسي بينيازي نيست. پس
آن را وسيلة شفاي دردهاي خود قرار دهيد و با آن در سختيها كمك بگيريد. بهراستي
در آن (قرآن) دواي بزرگترين دردها مانند كفر، نفاق، سركشي و گمراهي است.
حضرت در جاي ديگر فرمود: «فيهِ شِفاءُ الْمُستشْفي و كِفايَةُ الْمكْتفي»(31)شفاي درمانخواهان و بسندة بينيازیطلبان در قرآن
است.
خداوند در تربت امام حسين(ع) نيز شفا قرار داده است. امام
موسي بن جعفر(ع) ميفرمايد: «لا تأخذُوا
مِنْ تُربتي شَيئاً لِتَبَرَّكُوا بِهِ، فَانَّ كُلَّ تُربَةٍ لَنا مُحَرَّمَةٌ
اِلّا تَرْبَةُ جَدّي الْحسين بن عليّ «عليهما السلام» فَاِنَّ الله عَزَّ و جَلَّ
جَعَلَها شِفاءً لِشيعَتِنا و اَولِيائِنا»(32)
از تربت من چيزي براي تبرّك برنداريد؛ زيرا [خوردن] همة تربتها جز تربت جدم امام
حسين (ع) برايمان حرام است. پس خداي عزيز و جليل آن را براي شيعيان و دوستان ما
شفا قرار داده است.
در جاي ديگر ميخوانيم: «طينُ قَبْرِ الْحُسينِ شِفاءٌ مِنْ كُلِّ داءٍ»(33) خاك قبر حسين، شفاي هر دردي است.
پينوشتها:
1. سورة فصلت، 41.
2. ارشاد، شيخ مفيد، (اول، تهران: اسلاميه،
1380 ش)، ص 450.
3. احتجاج، طبرسي، (سوم، قم: اسوه، 1424 ق)،
ج 2، ص 99.
4. شرح نهجالبلاغه، ابن أبي الحديد، (قم:
دارالكتب العلمية)، ج 3، ص 249.
5. عاشورا، ريشهها…، ص 27.
6. كنز العمال، مقتي هندي، مؤسسة الرسالة، ج 1، ص 540، نهجالفصاحة، جمله 633، والمصنّف، ابن أبي
شيبه، ج 7، ص 171.
7. مستدرك الوسائل، ميرزاحسين نوري، ج 4، ص
239.
8. مفاتيح الجنان، زيارت عاشورا.
9. بحارالانوار، ج 98، ص 182.
10. همان، ص 183.
11. سورة مائده، 15 و 16.
12. بحارالانوار، ج 98، ص 178، و كامل
الزيارات، ص 230.
13. بحارالانوار، ج 98، ص 72 ، ح 19، و وسائل
الشيعه، حر عاملي، پیشین، ج 10، ص 330، ح 38.
14. سورة مائده، 48.
15. تفسير الميزان، علامه طباطبايي، ترجمه
موسوي همداني، (قم: جامعه المدرسين)، ج 5، ص 71.
16. بحارالانوار، ج 98، ص 336، ح 1 و مفاتيحالجنان،
ص 801.
17. همان، ص 180.
18. همان، ج 89، ص 20، باب 1، فضل القرآن.
19ـ همان، ج 44، ص 328 و فتوح، ج 5، ص 33.
20ـ فتوح، همان، ج 5، ص 101 و لهوف، ص 71.
21ـ مفاتيح الجنان، زيارت وارث.
22ـ بحارالانوار، ج 2، ص 280، باب 33 و سفينة البحار، شيخ عباس قمي، ج
2، ص 413.
23ـ مقتل، مقرّم، بيروت، دارالكتاب، ص 397.
24ـ مستدرك الوسائل، ميرزا حسين نوري، ج 10،
ص 318، باب 49.
25ـ سورة صاد، 29.
26ـ بحارالانوار، ج 44، ص 247، باب 30.
27ـ سورة اسرا، 82.
28ـ الميزان، ج 13، ص 252.
29ـ بحارالانوار، ج 89، ص 17، باب 1.
30ـ مستدرك الوسائل، ج 4، ص 239؛ اعلامالدين،
ص 105 و نهجالبلاغه، ترجمه محمد دشتي، ص 332.
31ـ نهجالبلاغه، ترجمه محمد دشتي، خ 151، ف
28.
32ـ بحارالانوار، ج 98، ص 118، وسائلالشيعه،
حر عاملي، ج 10، ص 414، ح 2.
33ـ من لا يحضره الفقيه، صدوق، ج 2، ص 446.
سوتیترها:
1: چنانكه اطاعت و پيروي از قرآن باعث نورانيت انسان ميشود،
زيارت و پيروي از امام حسين(ع) نيز نورانيت ميآورد
2: پس اي آقاي
من! آرامبخش و شفاعتكننده و رحمكننده و نجاتدهندهام باش در روزي كه شفاعت نزد
او منفعت نميدهد، مگر براي كسي كه رضايت دهد؛ روزي كه شفاعت شفاعتگران نفع ندهد