عبدالله
اصفهاني
* گلگشتي در بوستان معرفت
امام صادق(ع) در روايتي فرمودهاند: بهزودي دانش [علوم و
معارف ديني] در قم آشكار و آنجا كانون علم و فضيلت ميشود. در آن ايام [در آستانة
ظهور حضرت مهدي(عج)] علم از قم به تمام جهان سرازير ميگردد و حجت خداوند بر مردم
كامل ميشود.(1)
حوزة علميه قم با حدود دوازده قرن قدمت، از زمان امام هادي(ع)
پايگاه انوار ولايت و تربيت شاگردان اهل بيت(ع) و مصداق اين آيه شریف بوده است : كلمة
طيبة كشجرةٍ طيبة اصلها ثابت و فرعها في السماء تؤتي اكلها كل حينٍ باذن ربّها.(2)
از اواخر قرن دوم زمينههاي عميق و وسيعي براي شكوفايي
فرهنگ و معارف تشيع و علوم اهل بيت در قم پديد آمد و دهها نفر از علما و شاگردان
ائمة هدي(ع) كه غالباً از آلاشعر بودند، اين شهر را به كانون دانش و انديشه تبديل
كردند.
زكريابنآدم بن عبدالله اشعري كه مرقدش در شيخان قم،
زيارتگاه شيعيان است از راويان حديث و شاگردان برجستة امام رضا(ع) بود. وقتي عليبن
مسيّب در خراسان از حضرت رضا(ع) پرسيد چون محل زندگي من دور است، احكام و معارف
ديني را از چه كسي بپرسم؟ امام جواب داد: از زكريا فرزند آدم قمي بياموز كه امين
در امور دين و دنياست.(3)
زكريا در ملاقاتي با امام هشتم عرض كرد: ميخواهم به
دلايلي از قم بيرون بروم، حضرت فرمود: چنين كاري مكن؛ زيرا بهوسيلة وجودت در قم،
بلا از اين شهر دفع ميشود چنانچه به بركت وجود امام كاظم(ع) بلا از مردم بغداد
دفع ميشود.(4)
زكريابنادريس نيز مورد اطمينان ائمه بود و همواره به
عنوان محدث و فقيهي فرزانه به ارشاد و هدايت مردم میپرداخت. پدرش ادريسبنعبدالله
نيز از فضلا و مؤلفان فقه و حديث بود.(5) اسحاقبنعبدالله نیز صحابي
امام صادق و امام كاظم(ع) از فضلاي قم است كه در انتشار معارف اهل بيت(ع) اهتمام
ميورزيد. فرزندش احمدبناسحاق عالم برجسته و فقيه نامدار قرن سوم و صحابي و وكيل
امام حسن عسکري(ع) بود و به امر آن حضرت مسجد امام قم را ساخت.(6)
عمران و عيسي فرزندان عبداللهبنسعد از راويان مشهور و
شاگردان برگزيده امام صادق بودند. آن دو راوي، در مدينه به محضر امام ششم ميرسيدند.
آن حضرت، عمران را شخصي شريف از خاندان با شرافت معرفي كرد و دربارة برادرش عيسي
فرمود: او در حيات و ممات از خاندان ماست و هنگام خداحافظي با امام، حضرت صادق(ع)
ميان ديدگان وي را بوسيد.(7)
ابراهيمبنهاشم از اصحاب امام جواد(ع) كه با حضرت امام
رضا(ع) ملاقاتهايي داشته و قريب 65هزار حديث از ائمة هدي نقل كرده، از كوفه به قم
هجرت کرد و در اين شهر به تأليف و نشر علوم آلمحمد روي آورد. فرزندش عليبنابراهيم
قمي نیز از مفسران نامدار است كه آثار متعددي در علوم قرآني، مباحث كلامي و فقهي
تأليف کرده است و مزارش در جوار مرقد محمدبنقولويه، در قم قرار دارد.(8)
سعدبنعبدالله اشعري قمي از اصحاب امام حسن عسكري(ع) و
فقيهي فرزانه و محدثي عاليقدر بود. حمزةبنقاسم،
محمدبنقولويه، عليبنحسينبنموسي بابويه و… از شاگردان اویند. وي آثاري در
اعتقادات، فقه، تاريخ و رجال تأليف کرد.(9)
ابنبابويه قمي پدر شيخ صدوق که در عصر امام يازدهم
و(دوران غيبت صغرای) امام دوازدهم ميزيست و در 329 قمری فوت کرد و در قم دفن شد،
آثاري در تفسير، فقه و كلام دارد. محمدبنحسن وليد قمي استاد شيخ صدوق و فقيهي بزرگ
و محدثي پرآوازه بعد از ابنبابويه بود.(10) جعفربنمحمد قولويه از
فقها و علماي برجستة قم در قرن چهارم، مؤلف كتاب كامل الزيارات و استاد شيخ مفيد
است.(11)
مؤلف تاريخ قم كه معاصر شيخ صدوق بوده، تعداد علماي شيعه
را در آن عصر بالغ بر 266 نفر دانسته است. شيخ عبدالجليل رازي، مؤلف كتاب النقضالفضائح
كه ردي بر كتاب فضائحالروافض محمدبنمحمود سلجوقي است، اوضاع قم را در قرن ششم
هجري چنين گزارش داده است: مدارس ديني قم، وسايل و امكانات كافي و علما، مدرسان و
مفسران بزرگی دارد و كتابخانههايي مشحون از كتب فِرَق مختلف در آن وجود دارد.(12)
وجود مدارس
فيضيه، مؤمنيه و جانيخان و نيز حضور علمايي چون ملاصدرا و دامادهايش ملامحسن فيض كاشاني
و مولا عبدالرزاق لاهيجي و نيز قاضي سعيد قمي، سيدصدرالدين رضوي قمي، مولا محمدطاهر
قمي و ديگران در عصر صفويه، بيانگر آن است كه در اين ايام، قم از حوزۀ علميهاي فعال
و تأثيرگذار برخوردار بوده است.
محمدبنابراهيم قوامي شيرازي، ملقب به صدرالمتألهين و مشهور
به ملاصدرا در شهر اصفهان به حلقة درس شيخ بهايي پيوست و به درجة اجتهاد رسيد. آنگاه
به درس بنيانگذار حوزة فلسفي اصفهان، ميرداماد رفت. بعد از خاتمة تحصيل به زادگاهش
شيراز بازگشت و در آنجا به تدريس معرفت و حكمت پرداخت، اما تنگنظران در پي آزارش برآمدند.
پس عازم قم شد و در كهک اقامت گزيد و حدود 15 سال به عبادت، تفكر و تحقيقات فلسفي و
عرفاني گذرانيد. سرانجام فلسفهاي را بنيان نهاد كه رسماً «حكمت متعاليه» ناميده شد
و این شيوۀ ابتكاري را در كتاب اسفار اربعه شرح داد.(13)
از بزرگانی که از قم برخاستند و با مجاهدت های فراوان در
آسیای جنب شرقی به تبلیغ اسلام پرداختند میتوان از شیخ احمد قمی نام برد. با مجاهدتهای
فراوان وی بود که تعداد مسلمانان روزبهروز افزايش يافت و حاكم وقت، مسلمانان را
بهعنوان يك اقليت بهرسميت شناخت. مرقد شيخاحمد در كالج تربيتمعلم شهر آيوتيا
نهتنها مورد احترام مسلمانان، بلكه مورد توجه ديگر ساكنان تايلند است (14).
.
در عصر قاجاريه مدرسة فيضيه بازسازي شد و توسعه يافت، مدرسة
دارالشفا ساخته و مدرسة حاجي ملاصادق واقع در گذر قاضي قم به وسیلة يكي از
كارگزاران محلي بنا شد. ميرزا ابوالقاسم گيلاني معروف به ميرزاي قمي از فقهاي قرن
سيزدهم هجري در اين دوره مرجعيت و رياست ديني شيعيان را بهعهده گرفت و در قم حوزهای
را تشكيل داد كه حوزة اصفهان را تحتالشعاع قرار داد و فضلايي چون ميرزامسيح
مجتهد استرآبادي، سيدمحمدباقر حجتالاسلام معروف به سيدشفتي، حاج محمدابراهيم
كرباسي، آقامحمدعلي هزارجريبي، آقا احمد كرمانشاهي، سيدمحمدمهدي خوانساري، ميرزا
ابوطالب قمي، ملااسدالله بروجردي، حاج ملامحمد كزازي و… در اين حوزه به شكوفايي
علمي و فرهنگي رسيدند.(15)
آيتالله ميرزامحمد فيض (1370ـ1292 قمری) با تدريس، تأليف
و تربيت شاگردان قدمهاي استواري براي گسترش حوزة علمية قم برداشت. بعد از رحلت
ميرزاي قمي (در 1231) حوزه قم دوران فترت
را طي ميكرد و مرحوم فيض در سال 1340 قمری براي احيا و توسعه حوزه قم از آيتالله
حائري كه در اراك مشغول تدريس و فيضرساني به طلاب بود، براي پيگيري اين امر مهم
دعوت كرد.
با ورود آیتالله
حائری به قم حوزه اين شهر بهسرعت ارتقاي كمّي و كيفي گستردهای پیدا کرد. به همين
دليل وی را مؤسس حوزة علميه قم میشناسند.(16)
بعد از رحلت آيتالله حائري در 17 ذيالقعده 1355 قمری/
1315 شمسی، حوزة قم بهوسیلة آيات ثلاث (سيدمحمدحجت كوهكمرهاي، سيدمحمدتقي
خوانساري و سيدصدرالدين صدر) اداره ميشد و آنان برای تداوم شكوه اين حوزه، از آيتالله
بروجردي دعوت كردند که به اين شهر بيايد و در پرتو توجهات ويژة ايشان، حوزة علميه
قم رونق فوقالعادهای يافت و در عصر زعامت اين مرجع بلندپايه، يعني از 1324 تا
1340 شمسی، اين تشكيلات بهصورت يك كانون مهم علمي و فرهنگي و دانشگاه فقه جعفري
در جهان اسلام و دنياي تشيع مطرح شد. با رحلت آيتالله بروجردي در فروردين 1340 ش
(13 شوال 1380 هجري) مراجعي چون آيات عظام امام خميني(ره)، گلپايگاني، مرعشي نجفي
و… زمام امور حوزه را عهدهدار شدند و از اين زمان حوزه قم بهشكلي جديتری با
طلايهداری امام خميني رسماً وارئ میدان مبارزه گردید.
نخستین رويارويي سياسي و علني ميان امام خميني و رژيم
پهلوي در خصوص تصويب لايحة انجمنهاي ايالتي و ولايتي بود و با اهتمام فوقالعاده
ایشان و مراجع عظام قم و حمايت همهجانبه مردم، اين لايحه كه در مهر 1341ش به
تصويب دولت اسدالله علم رسيده بود، در آذر همان سال لغو شد.(17) قيام
15 خرداد 1342 كه از شهر قم شکل گرفت، طليعهاي مبارك براي انقلاب اسلامي ايران
بود. قيام قم در 19 دي 1356ش امواج خروشان خود را با اربعينهاي پياپي در شهرهاي
ديگر، گسترش داد و نهضت امام خميني را فراگير کرد و بدينگونه زمينههاي پيروزي
انقلاب اسلامي مهيا شد.(18)
در حوزة علميه قم، علما و حكمايي چون ميرزاعلياكبر حكمي
يزدي، علامهميرزاابوالحسن رفيعي قزويني، آيتالله ميرزامحمدعلي شاهآبادي،
علامه سيدمحمدحسين طباطبايي و عدة كثيري از دانشمندان ديگر، چشمههايي از حكمت و
عرفان ناب را جاري کردند و به شكوفايي انديشة كارواني از بزرگان معاصر اهتمام
ورزيدند. اين حوزه بعد از پيروزي انقلاب اسلامي ضمن اينكه خوراك فكري و فرهنگي
نظام جمهوري اسلامي را تأمين ميكند در تربيت شخصيتهاي بلندپايه، فقهاي نامدار،
ائمه جمعه و جماعت و مبلغان و مروجان نواحي گوناگون كشور، از خود كارنامهاي
درخشان به يادگار نهاده است.
در قم حدود 150 مؤسسة علمي، آموزشي، پژوهشي و ترويجي در
زمينههاي گوناگون علوم و معارف اسلامي و دانش آل محمد(ص) فعاليت دارند و يافتهها
و بررسيهاي تحقيقاتي آنان و نيز توليدات فكري اين كانونها مورد استفاده دانشپژوهان
در ايران و جهان اسلام قرار ميگيرد، شايسته است اين مراكز با يكديگر هماهنگيهاي
لازم را داشته باشند و چنان برنامهريزي كنند تا از دوبارهكاري، كارهاي موازي و
سطحيگري پرهيز شود.
كانونهاي یادشده به نقشة جامع آموزشي و پژوهشي نياز
دارند تا بتوانند محصولات خود را منسجمتر و با هدف هدايتگري و ارشاد عرضه كنند.
بهعلاوه فعالان عرصههاي اين پژوهش غير از آنكه بايد به مباحث اساسي در اينباره
مسلط باشند، ضرورت دارد به مباني مكاتب و نحلههاي معاصر اشراف داشته باشند تا
بتوانند آنها را نقد و ارزيابي كنند، به پرسشها و شُبههها پاسخ دهند و نارساييها،
انحرافات و بدعتهاي مکاتب و عرفانهاي كاذب را بهدرستي پاسخ گويند. پژوهشهاي
دينبنيان، موقعي مفيد، سازنده و ارزنده است كه وسيلهاي باشد در راه هدفي عالي
يعني هدايت انسانها و انتشار معارف ناب قرآني و روايي. جهان امروز تشنۀ شنيدن
حقايق اسلامي است و اكنون به مبلغاني دانشور، فرزانه و كارآمد نياز دارد كه
بتوانند با زبان مقصد، پيام زبان مبدأ را به علاقهمندان انتقال دهند. بهموازات
اين برنامهها، راهاندازي يك شبكة تلويزيوني بينالمللي ضرورتي اجتنابناپذير
است، علاوهبر اينكه سايتهاي گوناگون و دیگر ابزارهاي رسانهاي كه وسيلة انتقال
پيام هستند بايد بهصورت جدي و با بهرهمندي از امكانات پيشرفتهتر و نرمافزارهاي
مطمئنتر و پرهيز از تشريفات و تجملات و زوايد بازدارنده براي معرفي تعاليم اسلامي
و فرهنگ اهل بيت در عرصههاي ارتباطي و فرهنگي گام نهند.
* ضرورت صيانت از شرافت و قداست قم
چنانچه اشاره كرديم، قم در پرتو سخنان ائمة هدي و بارگاه
مطهر حضرت فاطمة معصومه(س) قداستي ويژه دارد. مردم اين ديار هم بيش از ديگر نقاط
در صيانت از فرهنگ اهل بيت(ع) تلاش كرده و در اين راه از اموال، امكانات و حتي جان
خويش گذشتهاند. به همين دليل در برخي روايات، اهالي اين ديار ميزاني براي ديگر
مردمان بهحساب آمدهاند.
امام صادق(ع) فرمودهاند: خداوند بهوسيلة قم بر تمامي
شهرها و توسط اهالي اين ديار، حجت را بر جن و انس از شرق و غرب عالم تمام کرد،
خداوند هرگز اهل قم را فرو نميگذارد تا دچار ضعف و محروميت شوند، بلكه آنها را
تأييد میکند و به ايشان توفيق ميدهد. بهزودي زماني فرا برسد كه شهر قم و ساكنان
آن، بر مردمان حجت باشند.(19)
مردمان قم بايد بيش از ديگر نقاط بر سيره و سنت پيشوايان
دين تأسي جويند و محبت خويش را نسبتبه اين خاندان، با معرفت و بصيرت و كردار
درست، نيت خالصانه و رفتار پسنديده توأم کنند. مناسبات اجتماعي، روابط افراد،
رفتارهاي جمعي ساكنان اين شهر نبايد با ارزشهاي ديني فاصله داشته باشد يا خدايناكرده،
در تعارض قرار گيرد. آنان چنان بايد به پالايش روح و روان و دل و ذهن بپردازند كه
وجود خويش را به نور تقوا، ايمان و درستي و راستي بيارايند و به پايهاي از فضيلت
و معنويت برسند كه اسوهاي براي ديگر خلايق باشند و مسافران، زائران، گردشگران و
افرادي كه از اين ديار بازديد بهعمل ميآورند، وقتي مردمانش را مشاهده ميكنند،
اخوت ايماني، عدالت قرآني، اعتدال ديني، كرامتهاي اخلاقي و رفتارهاي شايسته يك
انسان پيرو اهل بيت را در ذهن خويش تداعي کنند. نيرنگ و فريب، شكاف عميق اجتماعي،
مترفان غافل و مسرفان خاطي و فضاهاي تجملاتي و تشريفاتي، در اين شهر يا ديده نميشود
يا از نوادر است. خانههاي محرومان و بينوايان با منازل افراد متمول و ثروتمند
تفاوت آنچناني ندارد و از كلبههاي گِلي، زاغهها و كوخها در آن خبري نیست.
مردم در خيرات و خوبيها و حسنات با يكديگر تعاون و همياري
دارند و در رسيدگي به مشكلات افراد مستضعف و رنجديده، بلازده و دردمند، اهل
فداكاري و ايثارند و البته اين ويژگيها مختص كساني است كه با اهل بيت پيوندي
ناگسستني دارند و در خانة آلمحمد و در جوار بارگاه كريمة اهل بيت زندگي ميكنند.
نميتوان اين واقعيت محتوم و مسلم را در نظر داشت كه قم
پايگاه انقلاب جهاني حضرت مهدي(عج) و كانون قيام عليه ستم و تجاوز است و صدها ستارة
فروزان فضيلت و كرامت در آسمان اين شهر مشغول نورافشاني هستند و از فروغ عالمتاب
حضرت فاطمة معصومه(س) بهره دارد و درعینحال با آسايش و آرامش زيست و احساس تعهد
و مسئوليت نكرد. در منابع روايي هم تأكيد بر قداست قم و پيوستگي مردمش بر خاندان
طهارت با شروط و قيودي همراه است، چنانكه امام صادق(ع) فرمودهاند: خاك قم قداست
دارد و مردمش به ما خاندان تعلق دارند و ما نيز از آنان هستيم، دژخيمان قصد آزار
آنان نميكنند، جز اينكه به كيفر خود نزديك ميشوند. اين وضع تا زماني ادامه دارد
كه آنان خيانت پيشه نکنند، ولي زماني كه به خيانت روي آورند، خداوند زورگويان زشتكردار
را برايشان مسلط میکند.(20)
حضرت امام كاظم(ع) نيز در بياني گوهرین فرمودهاند: قم
قرارگاه آلمحمد و سكونتگاه متابعان آنان است، ولي گروهي از جوانان اين قلمرو بهدليل
سرپيچي از توصيههاي پدران (عدم رعايت موازين اخلاقي و فراموش كردن احترام بزرگترها)
و استهزا و تحقير بزرگسالان و سالخوردگان، دچار هلاكت شوند، با اين وصف خداوند،
شرارت دشمنان را از آنان دور كرده و هرگونه بدي را كه متوجه اين ديار شده باشد،
دفع ميكند.(21)
مردماني كه بهخصوص از ديگر شهرها به قم ميآيند و اين
قلمرو را بهعنوان محل اقامت خويش برميگزينند بايد متوجه اين موضوع باشند كه اين
شهر كانون فضيلت و ايمان است و مردمانش با ايمان، شجاعت و بصيرتي كه داشتهاند به
خنثيكردن فتنهها و توطئههاي ظالمان اقدام كرده و با هرگونه قيام اسلامي همراه
بودهاند و در نهضت امام خميني، دفاع مقدس و عرصههاي ديگر، در صفوف مقدم قرار
داشتهاند، پاسداري از ارزشهايي كه شهيدان براي صيانت از آنها، از جان خويش گذشتهاند
و جانبازان و آزادگان بر سر آن پايداري کردهاند با اخلاص، راستي و اعمال درست و
خلق و خوي اسلامي ديگر اقشار محقق ميشود.
در مسائل شهري، شبكههاي ارتباطي، توسعة شهركها، احداث
بناها و عمران و آباداني قم ضمن اينكه رعايت شئون یک شهر مقدس ضرورت دارد، بايد آنگونه
برنامهريزي كرد كه ميراث هنري و معماري و جلوههاي جالب اماكن عبادتي و زيارتي قم
تحتالشعاع ساختوسازهاي سرطاني جديد قرار نگيرد و فضاهايي كه مشاهده آنها انسانها
را به ياد فضيلت، ذكر، دعا و توسلات مياندازد در حاشيه قرار نگيرند، ناديدهگرفتن
معرفت بصري اهل شهر، زائران و مسافران جفاي كمي نیست.
همچنین در برنامهريزي شهري و توسعه قم، توجه به امنيت
رواني و اجتماعي، سهولت ارتباطات، پرهيز از آلودگيهاي جوي و صوتي، حقالناس چون
معابر و مسيرهاي پرتردد مردم، ضرورتي اجتنابناپذير است.
رعايت تعادل و توازن اجتماعي در تقسيم امكانات شهري، پاركها
و مراكز تفريحي خود نشانهاي از عدالتمحوري و قسطخواهي است كه از اهداف اساسي
فرستادگان الهي و اولياي خداوند است، براي اينكه راه رشد معنوي و شكوفايي ايماني
مردم هموار شود و آنان براي يك زندگي توأم با سعادت راستين در دنيا و آخرت مهيا
شوند، لازم است فرهنگ استفاده درست از امكانات و تسهيلات در جامعه ترويج شود و
توجه داشت که هرگونه اقدامي برای تجملگرايي، اسراف و زيادهخواهي، مردم را از اين
مسير نوراني باز ميدارد. گسترش روزافزون پاساژها و ساختمانهاي مجلل و عرضه
كالاهاي غيرمفيد، غفلتآور و برانگيزندۀ چشموهمچشميها و حسادتورزيها با زهد
و قناعت و مناعت طبع، قابل جمع نیست. در آباداني قم محور اساسي افزودن بر شكوه
ظاهري و باطني مساجد، مدارس ديني، امامزادهها، حسينيهها، مراكز علمي و فرهنگي و
كانونهايي است كه براي حل مشكلات تربيتي، اخلاقي و اجتماعي مردم، بنا شدهاند.
رعايت نظافت شهر از سوي مردم و مسئولان، رسيدگي اصولي به محلات شهري، ميادين و
خيابانها و كاستن از بار ترافيك شهري، تعريض معابر، ايجاد فضاي سبز، بهوجودآوردن
محيط زيستی با طراوت و توأم با نشاط نهتنها از ضروريات شهر است، بلكه لازمة شكوه
اين امالقراي جهان تشيع است و بر صلابت و جاذبههاي آن ميافزايد.
پینوشتها:
- بحارالانوار، ج 60، ص 231.
- سورة ابراهيم، آيات 25 و 26.
- قاموس الرجال، ج 4، ص 187؛ معجم رجال الحديث، ج 7، ص 273.
- بحارالانوار، ج 49، ص 278.
- بهجة الآمال، ج 4، ص 203.
- قاموس الرجال، ج 1، ص 262؛ اعيان الشيعه، ج 2، ص 478.
- بحارالانوار، ج 47، ص 336؛ الاختصاص، شیخ مفيد، ص 195.
- معجم رجال الحديث، ج اول، صص 177 و 191؛ قاموس الرجال، ج اول، ص 225؛ تفسير عليبنابراهيم قمي، ج اول، مقدمه، صص 14ـ10؛ بهجة الآمال، ج 5، ص 354.
- تنقح المقال، ج 2، ص 18.
- مناقب آل ابيطالب، ج 4، ص 425.
- اعيان الشيعه، ج 4، ص 15.
12. النقض، ص 164.
13. بنگريد به كتاب الاسفار الاربعه، جلد اول، مقدمه كتاب.
14. ستارگان حرم، ج 14، مقاله هفتم، صص 151ـ128؛ تايلند
سرزمين طلايي، محمد تمهيدي، صص 54 و 189.
15. اعيان الشيعه، ج 2، صص 412ـ411؛ روضات الجنات، ج 5، ص
369؛ گنجينۀ آثار قم، ج اول، ص 312؛ الكرام البرره، ج اول، ص 52؛ گلشن ابرار، ج
اول، صص 308و307.
16. مؤسس حوزه، صص 44 و 45؛ گلشن ابرار، ج 2، ص 557؛
خورشيد حوزههاي علميه، ص 65.
17. تاريخ سياسي معاصر ايران، سيدجلالالدين مدني، ج اول،
صص 377ـ375؛ پژوهشي پيرامون انقلاب اسلامي، حميد دهقان، ص 175؛ بررسي و تحليلي از
نهضت امام خميني، ج اول، صص 17ـ15.
18. قيام قم حماسه مقاومت و فداكاري، مجلة پاسدار اسلام، ش
277، صص 39ـ37.
19. بحارالانوار، ج 60، ص 231.
20. همان، ص 218؛ سفينة البحار، ج 2، ص
447.
21. بحارالانوار، همان، ص 214.
سوتیتر
1: قيام 15 خرداد 1342 كه از شهر قم
شکل گرفت، طليعهاي مبارك براي انقلاب اسلامي ايران بود
2: امام صادق(ع) فرمودهاند: خداوند
بهوسيلة قم بر تمامي شهرها و توسط اهالي اين ديار، حجت را بر جن و انس از شرق و
غرب عالم تمام کرد، خداوند هرگز اهل قم را فرو نميگذارد تا دچار ضعف و محروميت
شوند
3: مردمان قم بايد بيش از
ديگر نقاط بر سيره و سنت پيشوايان دين تأسي جويند و محبت خويش را نسبتبه اين
خاندان، با معرفت و بصيرت و كردار درست، نيت خالصانه و رفتار پسنديده توأم کنند