از سياست تا ديانت

ارتباط با آمريكا

محمد صالح

التفات داريد كه برخي از سياسيون و
مسئولان (قديم و جديد) به شكل ناهنجاري طرفدار مذاكره با شيطان بزرگ (يا به‌قول
آنها ايالات متحده!) و همچنین برقراري رابطه با آن بوده و هستند! اين جماعت خود را
محصور در «شعب ابي‌طالب» دانسته و تنها راه خروج از محاصره را تسليم در برابر
ابوسفيان و مشركان مكه (همان آمريكا و جهان استكبار) مي‌دانند! (هر چند كه ساكنان
شعب ابي‌طالب گرسنگي و تشنگي و محاصره را تحمل كردند تا تسليم ابوسفيان و مشركان
نشوند!) در پاسخ به اين پرسش كه چرا برخي از سياسيون و مسئولان مملكتي طرفدار
مذاكره با آمريكا شده و براي برقراري رابطه با آمريكا له‌له مي‌زنند نظريات مختلفي
مطرح شده كه به جدي‌ترين آنها اشاره مي‌كنيم:

1. برخي از پژوهشگران معتقدند كام بعضي‌ها
را در كودكي با خاكِ واشنگتن و آب «مي‌سي‌سي‌پي» برداشته‌اند! از این‌رو اين عده
در آمريكاخواهي تقصير چنداني ندارند!

2. عده‌اي ديگر از محققان كثرت سفر به
ينگه‌دنيا و نشست‌و‌برخاست فراوان با آمريكايي‌جماعت را دليل اين عشق و علاقۀ يك‌جانبه
دانسته‌اند! (به‌هر‌حال وقتي كسي يا كساني هرسال در يك وقت معین با خَدَم‌و‌حشم و
اهل‌و‌عيال براي حداقل يك هفته به نيويورك برود، خاك آنجا دامنگيرش خواهد شد و
آنچه نبايد بشود، مي‌شود و طرف بدون آنكه خودش متوجه باشد، 180 درجه عوض می‌شود و
از يك دشمن آمريكا به عاشق رابطه با آمريكا تغيير جهت مي‌دهد!)

3. گروهي ديگر وجاهت مَنظرِ نسوان سياستمدار
آمريكايي (مثلاً خانم‌هاي وزيرخارجۀ آمريكا به ترتيب آلبرايت، رايس و كلينتون) را
رهزن دين و ايمان برخي از سياستمداران خودي و عامل عشق آنها به رابطه با آمريكا
دانسته‌اند! طبيعتاً در چنين مواردي براي پيشگيري از اين عشق‌هاي زودگذر و خياباني
به سياستمداران دلباخته و از عقل خالي‌شده خودي، غمض بصر را توصيه کرده و براي اين
جماعت از خداي متعال به قاعدۀ يكي‌دو دانه گندم عقل مسئلت می‌کنیم!

 

r جمع‌بندي:

غير از موارد سه‌گانۀ بالا، امكان ندارد
فرد مسلمان، شيعه، اثني‌عشريه و مؤمن به انقلاب و امام و نظام پيدا كرد كه به قدر
ارزني در دلش هواي مذاكره با رابطه آمريكا (آن هم در شرايط فعلي كه اوج خصومت و
نفرت آمريكايي‌ها از ماست) باشد!

 

مَركَب جهنم

امام باقر(ع) می‌فرماید: تكبر مركبي
راهوار به‌سوي جهنم است!

در تفسير اين حديث شريف (آن هم در حوزۀ
سياست) خوشبختانه چيزي كه فراوان است، مصاديق خارجي و داخلي است!

1. مثلاً در آن اوايل انقلاب، يك
سيدابوالحسني[بنی‌صدر] بود كه خيلي از خودش متشكر بود تا آنجا كه در يك سخنراني 54‌بار
از كلمۀ «من» استفاده كرد (كه به سخنراني 54‌مني مشهور شد!) و بالاخره سر از پاريس
درآورد، چون خودش را مساوي قانون و نظام و حق و عدل و همۀ امور ديگر مي‌دانست و
خيال مي‌كرد بقيه بيكارند و صبح تا شب نشسته‌اند و براي كاستن از عظمت «من» زور مي‌زنند
و توطئه مي‌كنند! در يك كلام متكبر بود!

2. در همين اواخر هم يك عزيزي پيدا شد و
البته به جاي «من» از «ما» استفاده مي‌كرد! اما به همان سبك و سياق «ابوالحسني»اش!
اين عزيز هم تصور مي‌كرد محور مملكت است و شد آنچه نبايد مي‌شد! چون تكبر ورزيد!

3. در ميان مسئولان ما هم پيدا مي‌شوند
كساني كه از ميان مركب‌هاي راهوار جهنم «تكبر» را برگزيده‌اند! مثلاً مسئولي كه در
اداره‌اش از آسانسور اختصاصي استفاده مي‌كند! يا مسئولي كه از «در اختصاصي» به محل
كار رفت‌و‌آمد مي‌كند! (باورتان مي‌شود كه در يكي از سازمان‌هاي بزرگ مملكتي  پنج درِ ورود و خروج وجود دارد كه يكي‌ از آنها
به‌صورت اختصاصي براي رياست محترم تعريف شده و جز ايشان احدي حق اياب‌و‌ذهاب از آن
را ندارد!!!) چرا؟ چون نبايد چشم هر كارمندي به رياست محترم بيفتد! خوشمزه‌اش هم
اينجاست كه يكي از مسئولان محترم براي اتاقش با هزينۀ 16‌ميليون تومان (چند سال
پيش كه 16 ميليون تومان معادل 18 هزار دلار بود!) يك دستشويي اختصاصي ساخت مبادا
كه جناب ايشان از دستشويي بقیۀ كارمندان بهره‌برداري كنند! چرا؟ چون تكبر اجازه
نمي‌داد كه زيردستان شاهد عزيمت آقاي رئيس به دستشويي باشند!

 

r نكتۀ علمي

الف) آنهايي كه خود را از بقيه انقلابي‌تر
و بزرگ‌تر و باسوادتر و ديندارتر و مهم‌تر و برتر مي‌دانند، متكبرند!

ب) آنهايي كه مثل گروه «الف» هستند، اما
پُز تواضع مي‌دهند،‌ متكبرتر از دستۀ «الف» هستند!

ج) آنهايي كه مثل گروه «ب» هستند و بيش
از حد خودشان را خاك و خُلي مي‌كنند، متكبرترين‌ها به‌شمار مي‌آيند!

 

سَرِ گردنۀ سيما

هيچ فكر كرده‌ايد چرا بیشتر فيلم‌ها و
مجموعه‌هاي نمايشي كه از شبكه‌هاي سيما پخش مي‌شوند، مروج سبك زندگي غيرديني يا
ضدديني‌اند؟

تاكنون از خود پرسيده‌ايد كه چرا در
بيشتر فيلم‌ها و مجموعه‌هاي نمايشي توليدشده در سيماي جمهوري اسلامي، هيچ نشاني از
دين و مذهب و انقلاب و نظام نيست؟

آيا به ذهنتان خطور نكرده كه چرا در اغلب
موارد دين و مذهب در مجموعه‌هاي نمايشي و تله‌فيلم‌هاي سيما در حد يك تعارف و به‌صورت
اجباري و زوركي و لايتچسبك[نچسب] حضور دارد؟ مثلاً چادر سر‌كردن فلان خانم بازيگري
كه از فرط آرايش و ارتباط صميمانه با جنس مخالف در فيلم يا سريال دست‌كمي از فلان
بازيگر فاسق سينماي آمريكا ندارد!

آيا برايتان سؤال نبوده كه چرا هرچه فيلم
و سريال مثلاً مذهبي يا ارزشي از سيما پخش مي‌شود يك‌جوري (بلكه چند‌جور!) دچار
مشكل است و لنگ مي‌زند؟ مثلاً فيلم جبهه‌اي مي‌سازند و در خط مقدمش دختر و پسر به
تبادل دل‌و‌قلوه مشغولند! دربارۀ خانواده شهدا فيلم مي‌سازند، دختر شهيد با فلان
پسر مشغول روابط بصري و كلامي است! دربارۀ بزرگان تاريخي فيلم مي‌سازند آنها هم
دغدغه‌هاي عشقي و جنسي دارند! (از غياث‌الدين جمشيد كاشاني گرفته تا شيخ بهايي و
عباس‌ميرزا و…)

اصلاً متوجه شده‌ايد ديني كه در بيشتر مجموعه‌هاي
نمايشي و فيلم‌هاي توليدي سيما به‌چشم مي‌آيد ديني سكولار و حتي لائيك است؟ و عين
مسيحيت كاتوليك بي‌خاصيت و دكوري و اضافي است؟

ـ چون فلان مسئولي كه بايد فيلمنامه‌هاي
سيما را تأييد كند و مجوز ساخت بدهد، خودش دين را و نظام را و انقلاب را نفهميده!
(و شايد هم فهميده و معاند است! ما كه اصل را بر نفهميدن گذاشته‌ايم)؛ چون همين
آقا برداشته و يك فيلمنامه‌اي نوشته كه داستان آن شرح روابط نامشروع مردان دو
خانواده با زنان همان خانواده‌ها به‌صورت ضربدري است. (ببخشيد! يعني مرد خانوادۀ
اول با زن خانوادۀ دوم رابطه دارد و مرد خانوادۀ دوم با دختر خانوادۀ اول!) به‌وفور
در آن مشروب‌خواري مي‌شود و قصاص را به‌عنوان جنايت و آدم‌كشي معرفي كرده و انجام
آن را موجب عذاب وجدان عنوان مي‌كند! توقع داريد (و داريم) كه از زيردست چنين
موجودي چه نوع فيلم و سريالي بيرون بيايد؟

 

نوبرانه‌هاي ارشاد

احتمالاً مستحضر هستيد كه وزارت ارشاد يك
سازمان سينمايي دارد كه اين سازمان سينمايي در چند سال اخير كمر همت بسته تا سينما
را به‌صورت اساسي ارشاد كند؛ البته به صورتي كاملاً ديني! اما نه دين اسلام! بلكه
دين مهر و محبت جهاني، دين عشق به آحاد بشر، دين دوستي بين‌المللي، ديني كه در آن
مردم به مسلمان يا كافر، مؤمن يا فاسق تقسيم‌بندي نشوند! ديني كه فردوسي و شاهنامه‌اش
را عامل بقاي توحيد و عدالت‌خواهي در دنياي امروز معرفي مي‌كند! ديني كه به
پيامبران اولالعزم ايراد مي‌گيرد و… ! در همين راستا تعدادي از عوامل و دست‌اندركاران
سينما هم با استقبال از اين رويۀ وزارت ارشاد و سازمان سينمايي آن، خود را در مسير
ارشادات آن قرار داده و شمع و پروانه و بلبل و گل كنار هم جمع آمده‌اند! پس
بنابراین به منظور بي‌بهره نماندن جماعت از بركات اين عده از سينماگران، گوشه‌هايي
از فرمايشات و آرای سوگلي‌هاي سينمايي وزارت ارشاد تقديم مي‌شود:

1. يك كارگردان سينما (كه فيلمش اخيراً
روي پرده آمده) فرموده است: پيام فيلم من آن است كه اگر خانواده‌ها كمتر مشروب
بخورند دچار مشكل نمي‌شوند!

2. يك كارگردان ديگر سينما اخيراً در روز
روشن و در برابر وزارت ارشاد با كفش نماز جماعت خوانده است!

3. گروهي ديگر از كارگردانان و تهيه‌كنندگان
سينما در حركتي خودجوش و بي‌نياز از وضو در برابر وزارت ارشاد نماز جماعت برپا
كردند!

4. يك تهيه‌كنندۀ سينما هم بيان کرده است:
فيلم من مادر هستم (كه سراسر بي‌حجابي، شرب خمر، روابط نامشروع، بارداري از رابطه
نامشروع، سقط‌جنين، اختلاط ميان نامحرمان، توهين به اسلام، ايجاد نفرت به احكام
الهي و… است) فيلمي اخلاقي است!

5. كارگردان ديگري راه خوشبختي زن‌هاي
شوهرداري كه از زندگي خانوادگي‌شان ناراضي هستند را ارتباط با مردان ديگر عنوان كرده
و اصرار ورزيده كه مخالفان اين نظر ارزش وقت‌گذاشتن ندارند! (لازم به یاد‌آوری است
كه فيلم اين كارگردان كه حاوي دستورالعمل چگونگي برقراري رابطۀ زنان شوهردار با
مردان نامحرم است در بهمن‌ماه سال گذشته از دست مسئولان وزارت ارشاد جايزه گرفت!)

6. كارگردان ديگر عنوان داشته كه اكثريت
جامعه تمايل به زندگي ديني ندارند و از این‌رو سينما هم بايد از قيد و بندي كه
اقليت ديندار جامعه به آن تحميل مي‌كنند رها شود!

 

r نكتۀ جالب و جدي

آيا مي‌دانيد كه براساس مقررات سازمان
سينمايي وزارت ارشاد، نمايش صحنه‌هاي كشيدن سيگار در فيلم‌ها ممنوع است، اما نمايش
شرب خمر، تماس بدني زن و مرد نامحرم و بي‌حجابي، تبادل الفاظ ركيك و فحش‌هاي چاروداري
و چاله‌ميداني ممنوعيتي نداشته و آزاد است؟

در صورتي كه احساس مي‌كنيد در اين نوشته
مبالغه شده است، لطفاً بعضي از فيلم‌هايي كه در جشنوارۀ سينمايي فجر سال گذشته و
با مجوز و حمايت وزارت ارشاد به‌نمايش درآمده (مثلاً: خصوصي، گشت ارشاد، من مادر
هستم، برف روي كاج و…) را تماشا بفرماييد!

 

كدام تحريم؟

آيا شما هم از آن دسته‌اي هستيد كه فكر
مي‌كنيد مشكلات اقتصادي فعلي نتيجۀ تحريم‌هاست و بايد تن به تسليم و سازش و مذاكره
و رابطه بدهيم تا از وضع فعلي خلاص شويم؟ اگر هستيد لطفاً به پرسش‌های زير پاسخ
دهيد:

1. آيا خبر داريد كه وزير بهداشت فرموده‌اند
بانك مركزي در تخصيص ارز جهت واردات دارو تعلل ورزيده و با جان بيماران شوخي کرده
است؟ حال آنكه همين بانك مركزي براي واردات مواد آرايشي ارز دولتي تخصيص داده است؟

2. آيا مطلع هستيد كه در 5 ماه نخست
امسال 15 خودرو لوكس خارجي با ارز دولتي وارد شده و به گفتۀ رياست محترم ستاد
مبارزه با قاچاق كالا و ارز، در اين واردات 160 ميليارد تومان اختلاس و غيره صورت
گرفته است؟

3. آيا در جريان هستيد كه همين امسال يك
روزنامۀ تمام رنگي با پول بيت‌المال برای بهره‌برداري تبليغاتي انتخاباتي يك فرد
خيلي زلال و بي‌نهايت مؤمن و دوستدار صلح و عشق جهاني راه‌اندازي شده است؟

4. آيا خبر داريد كه سازمان سينمايي
وزارت ارشاد برای ساخت فيلم زندگي يك دختر بي‌حجاب مبلغ 8 ميليارد تومان كنار
گذاشته است؟

5. آيا مي‌دانيد امسال بيش از 30 بازيگر
دختر و پسر كارگردان سينما و… با خرج بيت‌المال و بدون نوبت، به حج تمتع اعزام
شده‌اند؟

r به نظر شما تحريم موجبات فشار اقتصادي بر مردم را فراهم
آورده يا … !!!