مصائب دنیاطلبی

حضرت آیت‌الله
حسین مظاهری

در این بحث درباره یکی
دیگر از عوامل سقوط که از سایر عوامل خطرناک‌تر است، سخن خواهیم گفت
که همانا دلبستگی به زرق و برق دنیا و مشغول شدن بدان است.

امام حسین«سلام‌الله
عليه» می­فرمایند: «النَّاسُ عَبِيدُ الدُّنيَا وَ الدِّينُ لَعِقٌ عَلَى ألسِنَتِهِم
يَحُوطُونَهُ مَا دَرَّت مَعَايِشُهُم فَإِذَا مُحِّصُوا بِالبَلَاءِ قَلَّ
الدَّيَّانُون‏»(۱)

بنابر تعبير نوراني آن
حضرت، مردم بندۀ دنیا هستند. تا وقتي در معرض امتحان قرار نگرفته‌اند، ممکن است
مردود نشوند. امّا کمتر کسي مي‌تواند در امتحان، موفق گردد.

دنیا به معنای عام، عبارت
از ثروت، شهوت و ریاست است و اگر کسي با یکی از این ‌سه عامل امتحان شود، سربلندي
او در امتحان مشکل است. اگر انسان دلبستگی به دنیا پیدا کرد، معلوم نیست بتواند در
امتحان‌ها نمره بیاورد، حتي اگر از نظر علمي و معنوي، بلندمرتبه باشد. ولي اگر
انسان تابع و پيرو امیرالمؤمنین«سلام‌الله عليه» باشد، در سخت‌ترين امتحانات نيز
پيروز مي‌شود، چنانکه آن امام بزرگوار فرمودند:

«وَ اللَّهِ لَو
أُعْطِيتُ الأَقَالِيمَ السَّبعَةَ بِمَا تَحتَ أَفلَاكِهَا عَلَى أَن أَعصِيَ
اللَّهَ فِي نَملَةٍ أَسلُبُهَا جُلْبَ شَعِيرَةٍ مَا فَعَلتُه‏»(۲)

به خدا قسم اگر عالم هستی
را یک طرف قرار دهند و به من بگویند که به یک مورچه ظلم کن و پوست جو را بی‌جا از
دهان مورچه بگیر، نمی­کنم. یعنی عالم هستی اصلاً و ابداً در مقابل ظلم به مورچه،
نزد آن امام بزرگوار ارزش ندارد.

همه و به خصوص شيعيان
بايد چنین باشند، امّا متأسفانه بسياري از افراد، در مقابل مال دنیا، خود را گم می­کنند.

«كَلاَّ إِنَّ الإِنسانَ
لَيَطغى‏، أَن رَآهُ استَغنى‏»(۳)

وقتي انسان با پول يا
رياست، احساس بي‌نيازي کند، سرکش می­شود يا اگر کسي خود را نساخته باشد، در هنگام
تحريک غریزۀ جنسی، مردود مي‌شود. امّا آنکه توانسته است خود را بسازد، در مواضع
حسّاس، امداد الهي او را نجات مي‌بخشد. قرآن کريم، از زبان حضرت یوسف«عليه‌السّلام»
که توانست در امتحان الهي سربلند شود، مي‌فرمايد:

«وَإِلاَّ تَصرِف عَنِّي
كَيدَهُنَّ أَصبُ إِلَيهِنَّ وَأَكُن مِّنَ الجَاهِلِينَ»(۴)

يعني اگر خداوند در صحنه­ها
به فریاد من نرسیده بود و مرا کمک نکرده بود، به آن زنان تمایل پیدا می­کردم و
مردود مي‌شدم.

 

فريب دنيا و خسران دنيا و
آخرت

قرآن کريم تعبير«مَتاعُ
الحَياةِ الدُّنيا»(۵) را براي دنیاي به معنای عام به کار مي‌برد و به
بشريّت هشدار مي‌دهد که مراقب فريب دنيا و زندگي دنيوي باشند که موجب سقوط و تباهي
آنان خواهد شد.

«فَلَا تَغُرَّنَّكُمُ
الحَيَاةُ الدُّنيَا وَ لَا يَغُرَّنَّكُم بِاللَّهِ الْغَرُورُ»(۶)

قرآن کريم در اين آيۀ
شريفه، زنگ خطر براي مواظبت از فريب دنيا را در کنار زنگ خطر براي مراقبت از فريب
شيطان که ذاتاً فريبنده است، بيان مي‌فرمايد و اين طرز بيان، حاکي از نقش مؤثر
دنياطلبي در سقوط انسان به درّۀ شقاوت و بدبختي است و ضرورت پرهيز از تمايل و
دلبستگي به دنياي فاني را آشکار مي‌سازد.

بنابراين انسان بايد با
مبارزه و با تحمّل سختي‌هاي فراوان، به جايگاهي برسد که صفت قناعت پیدا کند و
دلبستگی به دنیا نداشته باشد؛ به گونه‌اي که دنیای حرام، نتواند او را فریب دهد.
سير مختصري در تاريخ گواه اين واقعيّت است که متأسفانه اکثريت قريب به اتفاق آدميان
در اثر دلبستگي به دنيا، در امتحانات الهي مردود شده و موجبات خسران دنيا و آخرت
را براي خود و حتي ديگران فراهم کرده‌اند.

 

مصايب ناشي از دنياطلبي

پيامبر اکرم«صلي‌الله‌عليه‌و‌آله‌وسلّم»
می­فرمایند: «مَن أَصبَحَ وَ الدُّنيَا أَكبَرُ هَمِّهِ فَلَيسَ مِنَ اللَّهِ فِي
شَيءٍ وَ أَلْزَمَ قَلبَهُ أَربَعَ خِصَالٍ هَمّاً لَا يَنقَطِعُ عَنهُ أَبَداً وَ
شُغُلًا لَا يَنفَرِجُ مِنهُ أَبَداً وَ فَقراً لَا يَبلُغُ غِنَاهُ أَبَداً وَ
أَمَلًا لَا يَبلُغُ مُنتَهَاهُ أَبَدا»(۷)

عبارت «فَليسَ مِن الله
في شي‏ء»، در قرآن کريم يک مرتبه و براي کساني که با اجانب ارتباط دارند استفاده
شده و در روايات نيز بسيار کم استعمال شده است و به اين معناست که خداي تعالي
اعتنا به شخص مورد نظر ندارد و از تحت ولایت الهي خارج مي‌گردد. به عبارت روشن‌تر،
پروردگار عالم رشتۀ ولایت خود را از این شخص قطع مي‌کند.

بر اساس اين حديث نوراني،
اگر کسی همّ و غمش دنیا باشد و دلبستگی به آن داشته باشد، اول مصیبتش این است که
خداوند به او اعتنا نمي‌کند و دست عنایت خود را از روی سر او بر مي‌دارد و بدا به
حال کسی که دست عنایت خداوند روی سر او نیست و حق تعالي او را به خودش واگذاشته
است. به قول یکی از بزرگان: اگر دنياطلبي هیچ مصيبتي به جز اين نداشت، بس بود که
بفهمیم مذموم و مضر است و علاوه بر اينکه خسران دنیا و  آخرت را به همراه دارد، مانع بزرگي براي سعادت
و رستگاري است.

اما این روایت شریف می­فرماید
علاوه بر این، در دل شخص دنياطلب، چهار خصلت پديد مي‌آيد:

خصلت اوّل: «هَمّاً لَا
یَنقَطِعُ عَنهُ أبَداً»، يعني دل او پر از غم و غصه و دلهره و اضطراب خاطر و
نگرانی مي‌شود. اکنون جامعۀ ما چنین است. بسياري از مردم شبانه‌روز خود را همراه
با غم، غصه و نگرانی سپري مي‌کنند تا از دنيا بروند.

کمتر کسي پیدا می­شود که
غم و غصه و اضطراب خاطر و نگرانی نداشته باشد، مگر اينکه از اولیاء الله باشد؛
کساني که از گذشته غم و از آینده ترس ندارند و زندگی آنان منهای غم و غصه و اضطراب
خاطر و نگرانی است. خوشا به حال آن کسانی که این حالت را دارند. «أَلا إِنَّ أَولِياءَ
اللَّهِ لا خَوفٌ عَلَيهِم وَ لا هُم يَحزَنُونَ»(۸)

خصلت دوّم: «شُغلاً لَا
یَنفَرِجُ مِنهُ أبداً»، يعني دل او مشغول به دنيا است و ماديّات آن را برده است.
به جای اینکه مشغول معنویات و رابطه با خدا باشد، حتي در نماز خود نيز به فکر دنیا
و ماديّات است. شبانه روز مشغول دنيا است؛ بیداری او به امور دنیوي مي‌گذرد و
هنگام خواب نيز خواب دنیا را می­بیند. چنين کسي به جاي زندگي، به مرگ تدريجي مبتلا
مي‌گردد.

خصلت سوّم: «فَقراً لَا
یَبلُغُ غِنَاهُ أبَداً»، يعني هميشه محتاج است. ممکن است ثروت و امکانات داشته
باشد، اما صددرصد محتاج است. الان جامعۀ ما در احتياج کامل به سر مي‌برد و حتي
بسياري از متموّلين خود را با چک و سفته محتاج کرده‌اند. در روایات آمده است که
برخي، دنیا را مثل آب دریا می­بینند و هرچه از آن بنوشند، تشنه‌تر می­شوند. افراد
دنياطلب که هم و غم آنان دنیاست و همه وقت به فکر دنیا هستند، چنين محتاج مي‌شوند.
افراد بسياري وجود دارند که از امکانات خوبي برخوردارند، اما دل آنان محتاج است.
گويا فقر و احتياج، در عمق ذات آنان نهفته است.

این روایت شریف می­فرماید
افرادی که دلبستگی به دنیا دارند، معلوم است که نمی­توانند استکمال کنند و ساقط می­شوند.
زيرا دل چنين کساني محتاج به دنیاست و در حالي که از نظر پول و امکانات و از حيث
خوراک، پوشاک، مسکن و ازدواج در رفاه کامل به سر مي‌برند، اما مثلاً محتاج ارضاي
غریزۀ جنسی هستند. چشم‌چراني مي‌کنند و همواره به فکر شهوت و اميال جنسي بوده و از
فکر همسر و زندگي خويش غافل هستند. 

خصلت چهارم: «أمَلاً لَا
یَبلُغُ مُنتَهَاهُ أبَداً»، يعني آمال و آرزوهاي بي‌جا، سراسر وجود انسان دنياطلب
را تسخير مي‌کند. به اندازه‌اي راجع به آرزوهاي دور و دراز تخيّل مي‌کند که گويا
قرار است هزار سال در این دنیا زندگي گند و فکر هزار سال دیگر را هم می­کند. ممکن
است فردا بمیرد، اما چه افکاری و چه آمال و آرزویی دارد که مصیبت بزرگی برای دل او
شده است. افراد دنیاپرست و ریاست‌طلب و یا کساني که شهوت جنسی آنها را برده است،
اسير آمال و آرزوهاي خود هستند و راه گريزي هم ندارند، مگر اينکه دست از دنياپرستي
بردارند.

 

دنياطلبي، موجب سلطه
بيگانگان  

روایت ديگري از پيامبر
اکرم «صلي‌الله‌عليه‌و‌آله‌وسلّم» در برخي کتب معتبر اهل سنّت نقل شده است که
فرمودند:

قال رسول الله: «يوشَك
الأمم أن تَداعَى عَلَيكُم كَمَا تَداعى الاكلَة إلَى قصَعتهَا. فَقالَ قَائِل :
وَمن قِلّة نَحنُ يَومَئذ؟ قَال: بَل أنتُم يَومئذ كَثير، وَ لكِنَّكُم غُثاءً
كَغُثاءِ السّيل، وَ لينزعنّ الله مِن صُدور عَدوِّكم المَهابَة مِنكُم وَ
ليقذِفَنّ الله فِي قُلوبِكم الوَهن. فَقال قَائِل: يا رسول الله، وَ مَا الوَهن؟
قَال: حُبّ الدُّنيَا وَ كرَاهِيَةُ المَوت.»(۹)

رسول اکرم فرمودند: زماني
فرا مي‌رسد که دشمن بيگانه نظير گرسنه‌اي که به ظرف غذا حمله مي‌کند، بر مسلمانان
هجوم مي‌آورد. مسلمانان با تعجب پرسيدند: آيا علّت اين استثمار، کم بودن تعداد
مسلمانان است؟ فرمودند: خير، بلکه آنان بسيارند، امّا چون مسلمان واقعي نيستند و
به اصطلاح پوشالي و توخالي هستند، بيگانگان بر آنان مسلّط مي‌شوند و همۀ امکانات
آنان را به يغما مي‌برند. نظير اکنون که استکبار جهانی برای بلعیدن عالم اسلام به
بيش از يک ميليارد مسلمان هجوم آورده است و علاوه بر تسلّط بر مسلمانان، در صدد
اين است که همه استثمار شوند و نوکر اجانب باشند.

 سپس فرمودند: در چنين زماني، ابهّت مسلمانان از
دل کفّار و اجانب می‌رود و وهن در دل مسلمانان ریخته می‌شود. از ايشان سؤال شد که
وهن چيست؟ فرمودند:«حُبّ الدُّنيَا وَ كرَاهِيَه المَوت»

يعني دنياطلبي، حبّ دنيا
و دلبستگي به ماديّات موجب مي‌شود که از مرگ بترسند و زير بار شهادت نروند. آنگاه
اجانب و  استثمارگرها بر آنان مسلّط مي‌شوند،
ذخاير و امکانات آنان را مي‌برند و اجازۀ استقلال به آنان نمي‌دهند. افزون بر اين،
فرهنگ غربي آنان را احاطه مي‌کند و منجر به نابودي آنان مي‌شود.

 

راهکار رهايي از
دنياطلبي 

راهکار رهايي از دنياطلبي
و مصايب ناشي از آن، بازگشت به قناعت و زهد و بازگشت به دنياي حلال و مورد تأييد
اسلام است. اسلام عزيز نمي‌فرمايد که دنيا را فراموش کنيد، بلکه دلبستگي به دنيا و
پرداختن به دنياي حرام را مذمّت فرموده و در عوض، مسلمانان را براي تلاش در راستاي
آبادي دنياي حلال، سفارش مي‌فرمايد.

«وَ ابتَغِ فيما آتاكَ
اللَّهُ الدَّارَ الآخِرَةَ وَ لا تَنسَ نَصيبَكَ مِنَ الدُّنيا»(۱۰)

قرآن کريم می­فرماید:
مسلمان بايد به صورت توأمان به فکر آبادي دنيا و آخرت خود باشد. يعني همین‌طور که
براي سعادت و رفاه اخروي تلاش مي‌کند، بايد جهت تأمين خوراک، پوشاک، مسکن و ازدواج
خود و اطرافيان و حتي جامعه، سعي وافري داشته باشد تا جامعۀ اسلامی محتاج نباشد.

 

 

پي‌نوشت‌ها

1. بحارالانوار، ج 44، ص 382.

2. نهج‏البلاغه، خطبه 224.

3. علق، 7-6.

4. يوسف، 33.

5. قصص، 61.

6. لقمان، 33.

7. مجموعة ورام، ج 1، ص 130.

8. يونس، 62.

9. سنن ابي داوود، ج 2، ص 313.

10. قصص.

 

 

سوتیترها:

1ـ شیعه امیرالمؤمنین«ع» باید
چنین باشد: «وَ اللَّهِ لَو اُعطِیتُ الاَقالِیمَ السَّبعَةَ بِمَا تَحتَ اَفلاَکِهَا
عَلَی اَن اَعصِیَ اللّهَ فِی نَملَةٍ اَسلُبَهَا جُلبَ شَعِیَرةٍ مَا فَعَلتُ: به
خدا قسم عالم هستی یک طرف باشد و به من بگویند به یک مورچه ظلم بکن و پوست جويی را
بی‌جا از دهان مورچه بگیر، این کار را نمی‌کنم»؛ یعنی عالم هستی اصلاً و ابداً در مقابل
ظلم به یک مورچه پیش من ارزش ندارد.

 

2ـ جامعه اسلامی نباید محتاج
باشد. جامعه اسلامی همان‌طور که به فکر آخرتش هست، باید به فکر دنیایش هم باشد. پس
چه چیزی بد است؟ این دنیای حرام و دلبستگی به آن است که بد است و انسان را به سمت جهنم
می‌کشاند. درنهایت هم اگر همّ و غم انسان دنیا باشد، عامل سقوط برای او دنیاطلبی و
دنیاپرستی است.