اصول، اهداف، روش‌ها و فنون تربیت دینی

دكتر مرضيه مختاري‌پور

چگونه تربیت دینی کودکان را آغاز کنیم و مسائل
دینی را برا ی آنان بازگو کنیم؟ اصولاً از نظر اسلام تربيت از گهواره آغاز مي‌شود
و در خانواده شكل مي‌گيرد. مقدمات و پايه‌گذاري آن از مرحله تشكيل جنين و حتي قبل
از آن است، ولي آنچه كه صورت رسمي دارد از لحظة تولد است و با خواندن اذان و اقامه
در دو گوش كودك شروع مي‌شود. پيش از اينكه دربارة مقاصد و محتوا و شيوه‌ها و فنون
تربيت مذهبي كودكان سخن بگوييم ضروري است از سه اصل مهمي كه براي تربيت ديني لازم
است سخن به‌ميان آوريم.

اصول تربیت دینی بدين قرارند:

1.     آگاهي و معرفت: ما مدعي نيستيم كه كودك قادر به درك همة
مسائل و جوانب مربوط به مذهب باشد يا آنچه را كه مي‌گوييم دريابد، ولي اين نكته
بايد مورد نظر باشد كه به ميزان توانايي درك مطالب و فهم او مسائل را به او تزريق
كنيم و به حساب اينكه او خردسال است و هنوز وقت بسياري براي متدين‌شدن دارد در اين
كار تعلـل نكنيم.

2.      شور و احساس: طفل
مي‌بايست كم‌و‌بيش با جماعات و اجتماعات مذهبي آشنا شود. در مراسم مذهبي، دعاهاي
دسته‌جمعي، سرودها و مراثي و در عبادت‌هاي جمعي مانند نمازهاي جمعه و جماعت شركت
كند و كم‌و‌بيش هيجانات، شادي‌ها، اشك‌ها و آه و ناله‌ها را ببيند. اين امر در
برانگيختن عواطف و شور مذهبي طفل مؤثر است. همچنين نقل داستان‌هاي مذهبي نيز در
اين امر مفيد است.

3.      رفتار و عمل: نقش
عمل و رفتار بيش از منطق و گفتار در تربيت مؤثر است. دل‌ها از طريق عمل  متوجه حقيقت‌ها مي‌شوند و عادات مذهبي پديد مي‌آيند
و ميل به طاعت و عبادت در فرد شكل مي‌گيرد. اين روش تعليم پيامبر بود كه به مردم
مي‌فرمود: ببينيد من چگونه عمل مي‌كنم شما هم همان كار را بكنيد. در چگونگي تربيت
ديني كودكان مي‌بايست نقاط و مقاصدي روشن باشد و مربي بداند كه مي‌خواهد چه مسيري
را تعقيب كند، مي‌خواهد به چه اهدافي برسد؟ چه چيزهايي را مي‌خواهد به كودك
بياموزد؟

 

 

اهداف
تربیت دینی

مقصد كلي، مذهبي بار‌آوردن كودك است؛ به‌گونه‌اي
كه به تعاليم مذهب مؤمن و معتقد و برنامه‌هاي آن را عامل باشد. هدف اين است كه
كودك ما اسلام را به‌عنوان مكتبي سازنده و حيات‌بخش بپذيرد و تعاليم آن را به‌صورت
افكاري اصيل و هيجان‌انگيز در خود پذيرا شود. زندگي حال و آينده خود را براساس
فلسفه‌اي كه مذهب معين مي‌كند رنگ و صورت دهد و در ايجاد و محيط مورد تأييد مذهب
كه محيطي پاك و به‌دور از هرگونه بدآموزي است كوشش و تلاش كند. در اين مرحله سه‌ گونه هدف در رابطه با دين براي فرزندان
پيش مي‌آيد:

1. رشد، گسترش و تقويت حس مذهبي و علاقه‌مندي
به دين
: نكتة در خور توجه در اين زمينه آن است كه
فرزندان در اين سنين، به‌دلیل غرور نوجواني، گاه از طرح همه پرسش‌های خويش پرهيز
دارند و همچنين به‌دليل رشد عقلانيت و قوه استدلالشان به هر پاسخي راضي نمي‌شوند؛ از
این‌رو بر ما است كه مستقيم و غيرمستقيم، آنان را به سخن آورده و سپس پرسش‌هايشان
را مستدل و منطقي و در حد فهم و دركشان پاسخ دهيم. از سوي ديگر در دوران بلوغ
همزمان با بيدار‌شدن دیگر غرايز و نيازهاي رواني، وجدان ديني و اخلاقي نيز در درون
نوجوان بيدار و فعال مي‌شود و او را به تفكر دربارة معنويات و حقايق ديني وا مي‌دارد.
به همين سبب يكي از نيازهاي اصيل نوجوانان در اين سن، نيازها و انگيزه‌هاي ديني و الهي
آنهاست. از اين‌رو دانشمندان دورة نوجواني را دورة شكل‌گيري اعتقادات مي‌دانند. در
اين سنين نوجوان با كنجكاوي و خواست دروني به‌دنبال دست‌يافتن به هويت ايدئولوژيك
(عقيدتي) است؛ به‌نحوي كه بتواند در پرتو آن به «فلسفة زندگيِ» روشني دست يابد. پرسش‌های
زيادي كه در اين دوران در خصوص مسائل فكري و اعتقادي براي نوجوان مطرح مي‌شود و او
در پيِ يافتن پاسخ اين پرسش‌ها به جست‌وجو مي‌پردازد همه برخاسته از اين انگيزة
دروني است. آنچه مهم است اين است كه نبايد نوجوان را در راه حل‌و‌فصل مسائل فكري و
يافتن پاسخ برای پرسش‌هاي اساسي تنها گذاشت و با معرفي كتاب‌هاي مناسب و بحث و گفت‌وگو
با او ذهنش را نسبت به مسائل روشن کرد. مناسب‌ترين افراد براي اين كار مهم، معلمان
و مربيان مدارس هستند.

2. آموزش
قرآن
: در روايات از آموزش قرائت قرآن به‌عنوان يكي
از وظايف والدين در تربيت فرزندان‌شان ياد شده است. بر همين اساس، امام علي (ع) به
معلمي كه «بسم الله الرحمن الرحيم» را به فرزندان خردسالش آموخته بود، به گنجايش
دهان استاد، طلا و جواهر هديه داد. امام حسن عسكري (ع) نيز در روايتي ثواب آموزش
قرآن به فرزندان را تشكيل‌دهندة بخش بزرگي از نامة اعمال والدين مي‌شمارد.

3. آشناسازي
با مفاهيم و معارف اسلامي:
افزون بر قرائت قرآن، بايد معاني،
مفاهيم، داستان‌ها و مثل‌هاي قرآن را به كودكانمان بياموزيم و در كنار آن با
روايات و احاديث معصومان (ع) آشنايشان کنیم و براي لحظه‌لحظة زندگي، الگويي عملي
در مقابل چشمانشان قرار دهيم. امام علي (ع) در اين‌باره چنين توصيه مي‌كند: «از
دانش ما به كودكان‌ خود بياموزيد كه خداوند بدين‌وسيله منافعي به ايشان رساند.»(1)

امام صادق (ع) نيز به شيعيان خويش سفارش
مي‌كند كه نونهالان خود را پيش از آنكه افكار و انديشه‌هاي انحرافي، گمراهشان کند،
با احاديث اهل بيت (ع) آشنا کنند. مهم‌ترين موضوعاتي كه فرزندان بايد با آنها آشنا
باشند را مي‌توان بدين‌ترتيب فهرست كرد:

·       
خداشناسي:
معرفي خدا و صفات او، عدالت و حكمت الهي در آفرينش جهان و توضيح دربارة بلاها و
امتحانات؛

·       
راهنماشناسي:
شناخت پيامبران و فلسفة نبوت و آشنايي با امامان و كاركردهاي امامت؛

·       
معادشناسي:
رستاخيز، حسابرسي، برزخ، قبر، كيفر و پاداش؛

·       
انسان‌شناسي:
رابطة انسان با خدا و جهان هستي، نظارت خدا بر انسان، خلافت انسان در زمين.

4.      محبت
به پيامبر (ص) و اهل بيت
(ع): وظايف والدين
تنها به آموزش برخي مفاهيم و ايجاد پاره‌اي از نگرش‌ها محدود نمي‌شود، بلكه بر
آنهاست كه برخي گرايش‌هاي مثبت را به فرزندان خود القا كنند و در جان‌هايشان رسوخ
دهند. محبت به خوب‌ها و خوبي‌ها و نفرت از بدها و بدي‌ها، ايمن‌سازي قوي و مؤثري
در مقابل هرگونه زشتي و گناه بوده، محركي به‌سوي كمال و ترقي معنوي به‌شمار مي‌رود.
محبت به معصومان (ع) آنان را به حقايقي عيني و الگوهايي عملي مبدل کرده، امكان
همانندسازي با آنها را فراهم مي‌آورد. پيامبر اعظم (ص) در روايتي مي‌فرمايد:
«فرزندان خود را بر دوست داشتن پيامبرتان و محبت به اهل بيت او تربيت کنید.»(2)

 

ابزار و فنون تربیت دینی

وسايل و ابزار تربيت در اين راه بسيار و برخي
از آنها عبارت‌اند از:

داستان‌ها: منظور داستان‌هاي مربوط به
پيشينيان مذهب است كه بیان آن ضمن افزایش سطح فكر و معرفت كودكان سبب ايجاد عُلقه
(دلبستگي) و تلاش براي همانندي هم خواهد بود.

محافل و مجامع: قرار‌دادن كودك در جوّ
مذهبي مثل مساجد و محافل، جلسات مذهبي، اجتماعات سالم ديني در رشد و پرورش ديني
آنها بسيار مؤثر است. 

رفتارهاي مذهبي جمعي: برگزاري نماز جماعت، تربيت
گروه سرودهاي مذهبي، عبادت‌هاي جمعي، آوازهاي مذهبي به‌صورت گروهي در تربيت مذهبي
كودكان بسيار مؤثر است و موجباتي را براي رشد مذهبي، صفا و اخلاص فراهم مي‌آورد.

ارائة الگو: خانواده
الگوهاي مناسبي را براي نوجوان خود فراهم کنند. ميزان حضور خانواده در اجتماع نيز
در اين نکته اهميت بسزايي دارد. امام صادق عليه السلام در اين‌باره مي‌فرمايد:
«كونوا دعاه الناس باعمالكم و لاتكونوا دعاه الناس بالسنتكم» با كردار و رفتار
مردم را به خوبي‌ها و نيكي‌ها دعوت كنيد نه با زبان‌هاي خود.(3)

وجود الگوي عملي در مسائل ديني و اخلاقي
ضروري است. قرآن كريم در اين زمينه در سورة احزاب آیة 21 مي‌فرمايد: «لقد كان لكم
في رسول الله اسوه حسنه» همانا رسول خدا براي شما اسوه و الگوي خوبي است. بايد به
تناسب سن و فهم و درك و بصيرت در نوجوانان، همان بصيرتي را به‌وجود آورد كه اسلام
ما را به آن دعوت مي‌كند.(4)

 

آسیب‌شناسی تربیت دینی

به نظر می‏رسد در آسیب‏شناسی تربیت دینی،
مهم‏تر از هر چیز، آسیب‌شناسی مبانی نظری تربیت دینی در نظام آموزشی کشور، باید
بررسی شود. به‌هر‌حال، سیاست‌گذاری‏ها و برنامه‏ریزی‏ها، بر مبانی نظری پذیرفته‌ شده
در بین سیاست‌گذاران و برنامه‏ریزان مبتنی هستند و تا هنگامی که نگرش آنان دربارة
تربیت اسلامی دچار کاستی و نارسایی باشد، نمی‏توان انتظار داشت که سیاست‏ها و
برنامه‏ها، متقن و نتیجه‌بخش شوند؛ به‌خصوص در عرصة آموزش و پرورش که در سلسلة
طولی عوامل مؤثر، نقش عوامل مباشر، کمتر از سیاست‌گذاران، برنامه‌ریزان و مدیران
ارشد نیست، وجود آسیب و کاستی در مبانی نظری و بینش مدیران میانی و خرد، دبیران،
معلمان، مربیان، کارشناسان و به‌ویژه اولیای دانش‌آموزان نیز تأثیری اساسی و تعیین‌کننده
در انحراف و تحریف تربیت دینی دانش‌آموزان خواهد داشت.(5)

برخی از مهم‏ترین آسیب‏ها و کاستی‏هایی که از
بدفهمی، کج‌فهمی یا عدم درک صحیح و جامع شاخص‏های تربیت دینی ناشی می‏شود و
متأسفانه در برخوردها، شیوه‏ها و ساز‌و‌کارهای تربیتی حاکم بر آموزش و پرورش دیده
می‌شود، به قرار زیر است:

1. ظاهربینی: توجه بیش از حد به ظواهر امور و غفلت از حقایق و واقعیاتی
که در شکل‌گیری تربیت دینی و اخلاقی دانش‌آموزان جریان دارد و نیز تقدس‌مآبی‏های
جاهلانه و مُضر و گاه ریاکارانه.

2. رفتارگرایی محض یا معنی‌گرایی صرف: افراط و تفریط در توازن و
تعادل بین ابعاد معنوی و درونی تربیت دينی و جنبه‏های رفتاری و عملی آن و خروج از
حد اعتدال در اهمیت‌دادن به هرکدام از این دو جنبه و رعایت‌نکردن شاخص‏های دقیق
دینی در این عرصه.

3. نگرش تک‌ساحتی: بی‌توجهی و ذوابعاد‌بودن (چند‌بعدی‌بودن) تربیت
دینی و اهتمام به یک جنبة خاص براساس سلیقه‏های شخصی، شرایط زودگذر اجتماعی و گاه
به‌طور ناخودآگاه به انگیزة گریز از دشواری‏ها و تحمل هزینه‏های معنوی جامع‌نگری
در تربیت دینی که غالباً از کاستی‏های معرفتی ناشی می‏شود.

4. پراکنده‌نگری و عدم نگرش سیستمی و ارگانیک: فقدان معرفتی اندام‌واره
نسبت به شاخص‏های تربیت دینی و ارتباط متقابل این شاخص‏ها و پیوند «اکمال متقابل»
بین این معیارها و نیز عدم توجه به رابطه ارگانیک در شیوه‏ها و راهکارهای تحقق و
تسری تربیت دینی در دانش‌آموزان.

5. سنت‌زدگی: خلط معرفتی بین آداب و رسوم و سنن و عادت‏های محلی، قومی و
ملی با شاخص‏ها و معیارهای تربیت دینی و تأکید بر قالب‏ها یا روش‏های سنتی محض به‌عنوان
قالب‏ها و روش‏های دینی و القای آنچه ارتباطی به دین ندارد، به‌نام دین.

6. تجددزدگی: عدول و فاصله‌گرفتن از شاخص‏های تربیت دینی و تسلیم و ساده‌اندیشی
در مواجهه با القائات و آموزه‏های مدرنیته‌ و غربی و نبود استواری و ثبات قدم در
تحقق ارزش‏ها و شاخص‏های تربیت دینی به‌خاطر مصون ماندن از برچسب تعصب یا سنتی
بودن و… که غالباً از عدم درک عمیق و صحیح شاخص‏های تربیت دینی ناشی می‏شود.

7.‌ شتاب‌زدگی: انتظار کسب نتایج سریع و فوری از تلاش‏ها و اقدامات
تربیتی، بی‌توجه به ویژگی‏ها، خصوصیات طبیعی در دوره‏های سنی نوجوانی و جوانی و به‌کارگیری
شیوه‏ها و روش‏های منتهی به آثار سریع، ولی زودگذر که ناشی از عدم درک عمیق از
هدف‏ها و شاخص‏های تربیت دینی است.

8. گفتار‌درمانی: جایگزینی «آموزش‏ها و تبلیغات تربیتی» به‌جای
«تربیت» و به‌کار‌گرفتن روش سهل و بی‌دردسر سخنرانی و توصیه و موعظه‏های غیرمتکی
به عمل و رفتار صحیح تربیتی و غفلت از جنبة تکوینی و حقیقی تربیت و آثار عمیق و
اجتناب‌ناپذیر رفتارها و برخوردهای مجموعه عوامل آموزشی و پرورشی در محیط‌های علمی
و تربیتی.

9. برخوردهای بخش‌نامه‏ای: جزم‌گرایی اداری و تشکیلاتی و صدور نسخه‏های
یکسان و مشابه برای محیط‌ها و شرایط کاملاً متفاوت و نیز سلب اختیار و عدم اعتماد
به عوامل مباشر در امر تربیت دينی و انتظار حل مشکلات از این طریق که خود ناشی از
عدم درک عمیق از شاخص‏ها و راهکارهای تربیت دینی است.(6)

 

نتیجه‌گیری

باید به خانواد‌ه به‌عنوان نخستن مد‌رسة
كود‌ك اهميت فوق‌العاد‌ه‌ای د‌اد‌ و محيطي فراهم آورد‌ تا خانواد‌ه با د‌قت، صبر،
آگاهي و عشق د‌ر تربيت كود‌كان بكوشد‌. د‌ر غير اين‌صورت عوارض غيرقابل جبراني د‌ر
شخصيت كود‌كان به‌وجود‌ خواهد‌ آمد‌ و علاوه‌بر شخص، جامعه نيز متضرر خواهد‌ شد‌. خانواد‌ه‌ها
نبايد‌ با ساد‌ه‌اند‌يشي وظيفه تربيت كود‌كان را به عهد‌ه سازمان‌هاي تربيتي محول
كنند‌ و مسئوليت خود‌ را تنها د‌ر مهيا‌كرد‌ن امكانات ماد‌ي بد‌انند؛ زيرا مراكز
تربيتي علي‌رغم نقش مهمي كه برعهد‌ه د‌ارند‌، هرگز قاد‌ر نيستند‌ به‌جاي والد‌ين و
محيط خانواد‌ه اين نقش را ايفا كنند‌. به‌علاوه وقتي كود‌ك وارد‌ مد‌رسه شد‌، د‌يگر
بسياري از خصوصيات رواني و شخصيتي او شكل گرفته و هستة اصلي شخصيت او ساخته شد‌ه
است و مد‌رسه تنها مي‌تواند‌ به‌عنوان تقويت‌كنند‌ه يا تثبيت‌كنند‌ة الگوهاي
شخصيتي او عمل كند‌. بعد‌ از ورود‌ كود‌ك به مد‌رسه بايد‌ د‌ر زمينة مسائل آموزشي
و تربيتي بين خانه و مد‌رسه نيز هماهنگي و همكاري لازم وجود‌ د‌اشته باشد‌.
مسئولان مد‌رسه بايد‌ خانواد‌ه‌ها را د‌ر روند‌ تربيت‌پذيري د‌انش‌آموزان سهيم کنند
و آنان را نسبت به آتية فرزند‌انشان ترغيب كنند‌. همچنين والد‌ين را به‌عنوان نيروهاي
مثبت و جزئی جد‌ايي‌ناپذير از برنامه‌هاي مد‌رسه قبول د‌اشته باشند‌ و آنها را به‌عنوان
عضو گروه آموزشي پذيرا باشند‌؛ زیرا آنها مي‌توانند‌ تكميل‌كنند‌ة خد‌مات آموزش و
حامي د‌ست‌اند‌ركاران مد‌رسه د‌ر مسائل تربيتي به‌حساب آيند‌.

تربیت دینی کودکان در دورة خردسالی تنها
با ایجاد احساسی خوشایند نسبت‌به مسائل دینی که تنها با مشاهدة اجرای منظم احکام و
آداب دینی از سوی اعضای خانواده حاصل می‌شود، در مراحل بعدی به‌وسیلة ایجاد حس
تقلید در کودک، موجب عادت به ‌انجام فرایض دینی و نهادینه‌شدن خواهد بود.

تشویق و نوازش والدین در هنگام انجام
فرایض دینی کودک سبب افزایش انگیزه و میل او به انجام فرایض خواهد شد. از طرفی
خوشایند‌کردن اجرای احکام برای کودکان، تضمین‌‌کنندة آیندة‌ روشن تربیتی آنها
خواهد بود. البته بیان این مطلب ضروری است که شیوة والدین باید منطبق بر روش آزاد‌منشانه
و مبتنی‌بر محبت دوسویه و احترام متقابل بین والدین و فرزندان ‌باشد.

از دیگر چالش‌های مهم که می‌توان به آن
اشاره کرد، سلطة تربیت رسانه‌ای (به‌معنای تحت نفوذ قرار‌گرفتن فعالیت‌های خانه و
جامعه به‌‌وسیلة رسانه‌ها و رایانه‌ها) است که ناآگاهانه و تحمیلی به‌ عنوان زیان‌بارترین
تغییر در زندگی می‌شود. وسایل ارتباط جمعی به‌‌طور عام و تلویزیون به‌طور خاص به‌دلیل
ارائة برنامه‌های متنوع و جذاب، کودکان و نوجوان و حتی بزرگسالان را به‌‌سوی خود
می‌کشاند و به رفتار آنها جهت می‌دهند و این تأثیرگذاری گاهی به‌گونه‌ای است که تغییرات
ناخواسته‌ای بر تربیت کودک و نگرش‌های دینی او موجب می‌شود.

شاید بتوان گفت که اگر خانواده با
اقدامات ماهرانة خود زمینة تقویت مهارت‌های دینی فرزندان را فراهم آورد، در آینده آنها
تنها تحت ‌تأثیر مشاهدات منطبق بر اصول دینی حرکت می‌کنند و در صورت لزوم دست به اصلاح تفکرات و اطلاعات
دریافتی ناصحیح از رسانه‌ها خواهند زد؛ بنابراین خانواده‌ها در مواجهه با چالش‌های
جدی  در عصر تقویت معنویت در نهاد خانواده
به ترمیم و تقویت پیوندهای درون خانواده و به ‌تبع آن افزایش قدرت تحلیل مسائل پیش
روی فرزندان منجر خواهد شد تا بتوانند مشاهدات خود را به نقد کشیده و اصلاح کنند.

 

پي‌نوشت‌ها:

1. آمدي، 1337، غررالحكم و دررالكلم.

2. امامی، 1388.

3. کلینی، 1365، الکافی، ج 2، ص 78.

 4. امامی، 1388.

5. ذوعلم، 1390.

6. ذوعلم،1390.

منابع:

قرآن
کریم

–        
آمدي، ع، (1337)، غررالحكم و
دررالكلم، مجموعه كلمات قصار حضرت مولي الموالي الامام ابوالحسن اميرالمومنين علي
بن ابي‌طالب، مترجم: محمدعلي الانصاري‌القمي، تهران.

–        
امامی،
اکرم (1388)، «مديريت ديني و تربيت ديني دانش‌آموزان»، روزنامة رسالت، برگرفته
از سایت: www.pajooheh.com.

–        
بهرام‌پور،
ابوالفضل، تفسیر سورة هل اتی.

–        
ترکمندی، حمیدرضا، (1390)، اهمیت تربیت در خانواده از دیدگاه قرآن و روایات، سایت
زیبا‌وب: http://persianblog.com.

–        
زارعیان، حسن، (1390)، انسان و خانواده؛
نقش خانواده در تربيت فرد، برگرفته از سایت: www.tebyan.net.

–        
ذوعلم، علی، (1390)، شاخص‌های تربیت دینی از نگاه قرآن کریم.

–        
سيد‌رضي، ب. ا، (1374)، ترجمه
و شرح نهج‌البلاغه، خطبه‌ها، نامه‌ها و سخنان كوتاه اميرالومنين (ع)، مترجم: فيض‌الاسلام،
مجلد 1 تا 6.

–        
کریمی، عبدالعظیم،
تربیت چه‌چیزی نیست.

–        
کلینی، محمدبن‌یعقوب،
(1365)، الکافی، تهران: دارالکتب الاسلامیه، ج ۱، ص ۱۸۴، ج ۸، صص ۱۹۶و ۲۷۵.

–        
مجیدی،
غلامحسین،‌ (1379)، نهج‌الفصاحه، قم: مؤسسه انصاریان، چاپ اول، ج ۲، ص ۷۰۴.

–        
واحدی، حامد، (1390)، خانواده و
عملکرد آن در تربیت دینی، تضاد شیوه‌های تربیتی خانواده، برگرفته از سایت: www.bazyab.ir.

–        
محمدي ري‌شهري، م، (1377)،
ميزان‌الحكمه همراه با ترجمة فارسي، مترجم: حميدرضا شيخي، قم: دارالحديث.

–        
يثربي كاشاني، م، (1384)،
سيري در رسالة حقوق امام سجاد (ع)، سلسله‌گفتارهاي حضرت آيت‌اله ميرسيدمحمد يثربی،
تنظيم: قاسم نصيرزاده، قم: فرهنگ آفتاب.

 

سوتیتر

1: وظايف والدين تنها به آموزش برخي مفاهيم و ايجاد پاره‌اي از
نگرش‌ها محدود نمي‌شود، بلكه بر آنهاست كه برخي گرايش‌هاي مثبت را به فرزندان خود
القا كنند و در جان‌هايشان رسوخ دهند

سوتیتر 2: خانواد‌ه‌ها نبايد‌ با ساد‌ه‌اند‌يشي وظيفه تربيت كود‌كان
را به عهد‌ه سازمان‌هاي تربيتي محول كنند‌ و مسئوليت خود‌ را تنها د‌ر مهيا‌كرد‌ن
امكانات ماد‌ي بد‌انند