پاسخ به شبهات تاريخي اشغال فلسطين

آيا
كشتار 6 ميليون يهودي صحت دارد؟!

مجيد صفاتاج

سئوال: آيا ادعاي صهيونيستها مبني بر كشتار000/000/6
يهودي در جنگ جهاني دوم صحت دارد؟          
مقامات اشغالگر آمريكايي بعد از جنگ بررسي‌هايي را در آلمان شروع كردند تا
ببينند رقم حقيقي كساني كه در اردوگاه‌ها جان باخته بودند دقيقاً چند نفر است.
مطابق گزارشي كه اينها در سال 1951 چاپ كردند، كل رقم كساني كه در اردوگاه‌ها طي
تمام اين مدت از دست رفته بودند حدود 2/1 ميليون نفر بود كه شامل كولي‌ها،
اوكرايني‌ها، يهوديان و همه مليت‌هاي ديگر، يعني همه کسانی می‌شد كه در اردوگاه‌ها
به مرگ طبيعي مرده بودند.

بنابراين در بالاترين سطح ممكن، تعداد يهوديان جان‌باخته
را نمي‌توان بيش از 500 تا 600 هزار نفر دانست. اما در مقايسه با اين، ملل مسيحي
تلفات بمراتب بيشتري را متحمل شدند. تعداد قربانيان جنگ ملت كوچك مجارستان كه كل جمعيت
آن شايد از تعداد يهوديان امروز بيشتر نباشد ـ چه آنهايي كه در بمباران‌هاي هوايي
مردند و چه کسانی که در اردوگاه‌هاي مرگ سيبري از گرسنگي جان باختند و يا يخ زدند
ـ حداقل به رقم يك ميليون نفر مي‌رسيد.  سه
ميليون و ششصد هزار نفر از سربازان آلماني در عمليات جنگي‌اي كه توسط يهود بر رايش
تحميل شد، جان باختند. يك ميليون و دويست هزار نفر ديگر از كساني كه منشأ آلماني
داشتند، در پايان جنگ قتل‌عام شدند. يك ميليون و چهارصد هزار نفر از آلماني‌ها هم
در زندان‌ها، اردوگاه‌هاي اسراي جنگي و اردوگاه‌هاي توقيف و نگهداري متفقين و
روسية شوروي جان باختند و يا به قتل رسيدند.(1)

در مورد تعداد رقم شش ميليون يهودي، تجديدنظرطلبان
تاريخي معتقدند كه اين رقم را صهيونيست‌ها اختراع كرده‌اند و اگر چه جنگ جهاني دوم
تبعات بسياري براي مردم همه كشورهاي درگير جنگ از جمله يهوديان داشت، اما به هيچ
روي قتل‌عام يهوديان در چنين مقياس وسيعي و با امكانات سال‌هاي 47 ـ 1943 امكان‌پذير
نيست. آنها در باره شمار كشته‌شدگان يهودي كه از سوي صهيونيست‌ها ارائه شده است،
معتقدند از يك سو رقم «شش ميليون» براي قربانيان يهودي در طول جنگ جهاني دوم، عددي
از پيش تدارك ديده شده يا به عبارتي «عددي نمادين» است و از سوي ديگر آمار و ارقام
ارائه ‌شده تنها براساس شهادت شفاهي (و تنها در يك مورد شهادت كتبي از متهمان
دادرسي‌هاي نورنبرگ ‍‍[به نام «ويلهم هوتل»(2)] كه سپس به عنوان شاهد
در جايگاه شهود دعوت شدند، تهيه شده است.(3)   

روژه گارودي، انديشمند مسلمان فرانسوي نيز كه رقم شش
ميليون يهودي را تا سال 1971 واقعي مي‌پنداشت، در اين‌ باره چنين مي‌گويد: در
اينجا مي‌خواهم بازگو كنم كه چگونه به غيرواقعي بودن رقم شش ميليون قرباني پي
بردم، چون من هم تا سال 1971 آن را واقعي مي‌دانستم. آقاي «ناحوم گلدمن»(4)،
رئيس كنگره جهاني يهود، يكي از دوستان من است و حتي در خانه‌اش در بيت‌المقدس
ميهمان او بوده‌ام. يك روز در پاريس برايم تعريف ‌كرد كه چگونه به خاطر قربانيان
يهود توانسته است غرامت سنگيني از رئيس جمهور آدنور(5) بگيرد. آقاي
ناحوم گلدمن گفت: «من رقم رسمي شش ميليون را تعيين كردم».(6)

مارك وبر مورخ و رئيس موسسه بازنگري تاريخي نيز مي‌گويد:
«براي اثبات ادعاي بي‌وقفه و مكرر كشتار شش ميليون يهودي، هيچ مدرك دقيقي وجود
ندارد، با اين حال واضح است كه رقم ميليون‌ها يهودي از جمله زندانيان آشويتس و
ساير به اصطلاح اردوگاه‌هاي مرگ طي جنگ جهاني دوم بتنهايي مي‌تواند به بروز
ترديدهايي در خصوص داستان كشتار منجر شود. براساس برآورد دقيق باسلرناخريشتن(7)،
يكي از روزنامه‌هاي مهم كشور بي‌طرف سوئيس در ژوئن 1946، اين امكان وجود ندارد كه
طي جنگ جهاني دوم و تحت حكومت آلمان بيش از 5/1 ميليون يهودي اروپايي جان خود را
از دست داده باشند.»(8)

ديويد ايرونيگ، مورخ تجديدنظرطلب انگليسي نيز در كتاب
خويش به نام «نورنبرگ آخرين نبرد» در خصوص آمار قربانيان هولوكاست به نكات جالبي
اشاره مي‌كند. وي در اين كتاب مي‌نويسد: «برخي از سران صهيونيست از اوايل ژوئن
1945 توانستند به‌‌رغم آشفتگي‌هاي آن زمان كه عمداً هرگونه آمارگيري را غيرممكن مي‌ساخت،
شمار دقيق قربانيان ـ يعني رقم شش ميليون نفر ـ را اعلام می‌كنند.»(9)

نكته قابل توجه دیگری که دروغ بودن ماجراي هولوكاست
را اثبات مي‌كند، آمار جمعيت يهوديان قبل و بعد از جنگ جهاني است. سالنامه‌هاي
آمريكا قبل از جنگ، در سال 1939 آمار يهودي‌ها را اعلام كرده است. همين سالنامه‌ها
كه توسط سالنامه‌هاي آمريكا قبل و بعد از جنگ اعلام شده، تغيير پيدا نكرده است.(10)

آمار ديگري نيز وجود دارد و آن اينكه در كل اروپا در
زمان جنگ سه ميليون و يكصد و بيست هزار يهودي ساكن بودند. نكته اينجاست كه اين شش
ميليون از كجا آمدند و چگونه دو برابر ‍[جمعيت] يهوديان ساكن در اروپا در جنگ كشته
مي‌شوند؟ نكته جالب توجه ديگر هم اين كه از 600 هزار يهودي كه در آلمان ساكن بودند،
400 هزار نفر به دستور هيتلر از آلمان اخراج شدند و اين مسئله قبل از جنگ اتفاق
افتاد، يعني در آلمان، تنها 200 هزار يهودي ساكن بودند. نكته‌ مهم اين است كه آمار
يهودي‌ها در قبل و بعد از جنگ تغيير پيدا نكرده است.»(11)

با توجه به واقعيت‌هاي تاريخي كه در مورد آنها شرح
داده شد، دلايل متعددي در باره دروغ بودن ماجراي هولوكاست قابل ارائه است كه برخي
از آنها عبارتند از:

1ـ اگر فرض كنيم كه سوزاندن يهوديان اتفاق افتاده
باشد، بايد گفت اين تنها اتفاقي نيست كه طي آن تعداد زيادي انسان با هم مي‌ميرند و
اين حوادث حتي در قرن بيستم هم بسيار اتفاق افتاده است.

2ـ هيچ كوره آدم‌سوزي يا اتاق گازي وجود نداشته است و
دليل آن هم اين است كه آيا امكان دارد از سوزاندن شش ميليون انسان كه در طول دو يا
سه سال انجام شده، هيچ مدرك تاريخي يا جغرافيايي، هيچ عكس يا نقشه‌اي يا هيچ نشانه‌ای
در محل مورد ادعا به جا نمانده باشد؟

اين امر بقدري واضح است كه حتي در بعضي از موارد
مرخان صهيونيست هم مجبور به اقرار آن شده‌اند. از جمله در دهه 1980 يكي از يهوديان
به نام پرفسور آرنو ماير(12) اقرار كرد: «منابع موجود براي تحقيق در
مورد اتاق‌هاي گاز، كم و غيرقابل اعتمادند».

اين اقرار روشن مي‌كند كه اگر مداركي وجود داشت، او
مجبور به بيان اين موضوع نمي‌شد.

علاوه بر اينها اظهارات تمام كساني كه در نزديكي آن
اردوگاه‌ها (كه ادعا مي‌شود هولوكاست در آنها صورت گرفته) زندگي می‌كرداند و حتي
نجات‌يافتگان همان اردوگاه‌ها، صحت هولوكاست را رد كرده‌اند، اما این مدارک ناديده
گرفته مي‌شوند.

اسناد باقيمانده از جنگ جهاني دوم، نه تنها هولوكاست
را تأييد نمي‌كنند، بلكه بروشني آن را رد مي‌كنند! از جمله عكس‌هاي هوايي‌ای كه از
آن دوران باقي‌ مانده‌اند، مدارك خوبي براي فقدان كوره‌هاي آدم‌سوزي هستند.

3ـ اطلاعات آماري نشان مي‌دهند كه رقم شش ميليون،
حدود 500 برابر يهوديان كشته شده در آن زمان است!

4ـ جنگ جهاني دوم يك جنگ خانمانسوز براي تمام بشريت و
نه تنها براي يهوديان بود كه شايد 2% جمعيت آن را تشكيل مي‌دادند.

5ـ هيچ سندي مبتني بر اين امر كه هيتلر قصد نسل‌كشي
يهوديان را داشته است، وجود ندارد.

يكي از مورخین صهیونیست، یعنی پروفسور مایر در سال
1988 اظهار داشت كه بيشتر يهوديان در بين سال‌هاي 1942و1945 (همان سال‌هايي كه
صهيونيست‌ها مدعي هولوكاست هستند) بر اثر امراض طبيعي مرده‌اند تا بلاهاي غير طبيعي!

ايروينگ پس از يك كار شش ساله روي اسناد سري شوروي
سابق، اولين بيوگرافي كاملاً مستند هيتلر را با نام جنگ هيتلرمنتشر کرد كه جنجال
فراواني را به پا کرد و او را به دادگاه كشاند. ايروينگ در كتاب جنگ هيتلر مدعي
است كه اصولاً در دوران جنگ هيچ نوع كشتار يهوديان (هولوكاست) در كار نبوده است.
ايروينگ نشان داد كه مهم‌ترين اسناد جنگ دوم جهاني، همه بطور مرموزي مفقود شده‌اند.
بسياري از يادداشت‌هاي روزانه سران آلمان و ايتاليا كه تا مدتي پيش در آرشيوهاي
شوروي سابق و آلمان و ساير كشورهاي اروپايي موجود بود، به سرقت رفته، پنهان يا
معدوم شده‌اند. او همچنین به يادداشت‌هاي روزانه موسوليني اشاره می‌کند كه زماني
موجود بود و اكنون وجود ندارد.(13) 

 

پي نوشت ها:

1ـ لوئيس مارشالكو، فاتحين جهاني (جنايتكاران
حقيقي جنگ)
ترجمه دكتر عبدالرحيم گواهي (تهران: مؤسسه فرهنگي انتشاراتي تبيان،
1377) صص182-183.

2-
Hoettl

3ـ نشريه رويداد و گزارش صهيونيسم
(تجديدنظرطلب)، شماره 6-50، ص 20.

4-
Nahum Goldman

5ـ سياستمدار آلماني و باني حزب مسيحي
دموكرات آلمان. وي بين سال‌هاي 1949 تا 1963 صدر اعظم آلمان بود.

6ـ روژه گارودي، محاكمه آزادي (در مهد آزادي)،
(تهران: مؤسسه فرهنگي انديشه معاصر، 1377) صص57- 56.

7 –
Baseler Nacherichten

8ـ مارك وبر، اعتبار از دست رفته هولوكاست،
مؤسسه بازنگري تاريخي htt://www.ihr.com

9- David Ivring, Nuremberg, The las Battle,
focal point, London 1996. P,p61 

10ـ محمدتقي تقي‌پور، گفت‌وگو با روزنامه كيهان،
«هولوكاست دروغ مقدس غرب»، 6 دي 1384، شماره 18416، ص12.

11ـ محمدتقي تقي‌پور، گفت‌وگو با روزنامه كيهان،
«هولوكاست دروغ مقدس غرب»، 6 دي 1384، شماره 18416، ص12.

12-
Arno mayer

13ـ عبدالله شهبازي، «مكتب تاريخي واقعي و
افسانه هولوكاست.» http://www.Shahbazi.org