بيپرده
با تاريخ / اردیبهشت و خرداد 1358
لغو قانون کاپیتولاسیون
سيد روحالله امينآبادي
اردیبهشت
ماه 58 در حالی شروع شد که گروهک تروریستی فرقان ابتدا در سوم اردیبهشت سرلشگر قرنی
که در مبارزه با ضد انقلاب دارای سابقهای درخشان بود به شهادت رساند و سپس در شب
یازدهم اردیبهشت آیتالله مطهری را ترور کرد. این ترورها در خرداد ماه 58 نیز
ادامه یافت ولی این بار فرقان در ترور حجتالاسلام هاشمی در روز 4 خرداد ناکام
ماند.
در پی انتشار
مقاله آیتالله خلخالی در روزنامه اطلاعات و انتقاد از تشکیل حزبی با نام حزب جمهوری
اسلامی خلق مسلمان، هواداران آیتالله شریعتمداری با تجمع در تعدادی از خیابانها به
این مقاله اعتراض کردند. هر چند حزب خلق مسلمان پشت سر آیتالله شریعتمداری خود را
پنهان کرده بود، ولی حمایتهای این مرجع تقلید که هواداران بسیاری در آن مقطع تاریخی
و پیش از آنکه واقعیتها هویدا شود در میان مردم آذربایجان داشت از خلق مسلمان آتشی
را شعلهور ساخت که چند ماه بعد و در جریان رفراندوم قانون اساسی زبانه زد و اگر نبود
رهبریهای امام، انقلاب را با بحران بسیار بزرگی مواجه میساخت.
علاوه بر
حزب خلق مسلمان که در آذربایجان بساط فتنه را پهن کرده بود، خلق عرب نیز در خرمشهر
به دنبال فتنهانگیزی بود. فتنهانگیزی خلق عرب نیز با مداخلات دولت عراق در ایران
همراه بود، این مداخلات در خرداد ماه 58 به بمباران برخی از مناطق و روستاهای مرزی
ایران منتهی شد.
ششمین روز اردیبهشت، مسعود رجوی و موسی خیابانی از
سران مجاهدین خلق با رهبر انقلاب دیدار و گفتوگو کردند. امام خمینی بعد از پیروزی
انقلاب اسلامی همواره در سخنرانیهای عمومی خود به شدت از مجاهدین خلق و سایر گروههای
چپگرا انتقاد کرده و آنها را به کنایه چپهای آمریکایی مینامیدند. از این رو بود
که مجاهدین خلق به دنبال دیدار با امام و گفتوگو با ایشان بودند تا بلافاصله با انتشار
گسترده خبر مربوط به آن در روزنامهها افکارعمومی را فریب دهند، نقشهای که با کممحلی
و بیاعتنایی امام خمینی نقش بر آب شد.
دهمین روز
اردیبهشت ماه سال 58 با دستور امام خمینی رابطه سیاسی ایران و مصر قطع شد. امام خمینی
در نامهای خطاب به ابراهیم یزدی وزیر وقت امورخارجه تأکید کردند: با در نظر گرفتن
پيمان خائنانه مصر و اسرائيل و اطاعت بيچون و چراي
دولت مصر از امريكا و صهيونيسم، دولت موقت جمهوري اسلامي ايران قطع روابط ديپلماتيك
خود را با دولت مصر بنمايد.
23 اردیبهشت
ماه با پیشنهاد هیئت وزیران شورای عالی انقلاب لغو قانون کاپیتولاسیون را تصویب کرد.
این قانون در مهرماه سال 43 به تصویب مجلس شورای ملی رژیم طاغوت رسیده بود که با واکنش
شدید امام خمینی در آن زمان مواجه شده بود.
آیتالله
صادق خلخالی رئیس دادگاه انقلاب 23 اردیبهشت در یک کنفرانس مطبوعاتی با حضور خبرنگاران
داخلی و خارجی اعلام کرد حکم اعدام شاه را صادر کرده است. این حکم اعتراضهای زیادی
را در برخی کشورهای به اصطلاح حامی حقوق بشر برانگیخت. چند روز بعد از اعتراضهای برخی
کشورها به خصوص آمریکا، امام خمینی طی سخنانی اظهار داشتند: ما هر نخستوزيري كه در آن عصر [منصوب] شده، اگر پيدا كنيم ـ مثل شريف
امامي، مثل بختيار ـ محكوم به قتلاند اينها. بختيار خودش اقرار كرد كه به امر من قتل
واقع شد. اينها عامل قتلاند به اينطور كه وادار كردند به قتل عام. جمعيت اينها مفسدند؛
اينها فاسدند. ما براي حقوق بشر اين كار را داريم انجام ميدهيم.
به دنبال
انتشار یک خبر جعلی و دروغ به نقل از امام خمینی در روزنامه آیندگان، دفتر امام خمینی
در اطلاعیهای تأکید کرد: آنچه روزنامه آیندگان درباره عوامل دستاندرکار شهادت استاد
آیتالله مطهری نوشته است دروغ محض است و امام فرمودهاند که این روزنامه را از این
پس هرگز نمیخوانم.
شهادت
قرنی و آیتالله مطهری
اردیبهشت
ماه 58، گروهک تروریستی منافقین در دو عملیات مجزا سرلشگر قرنی و آیتالله مطهری
را به شهادت رساند.
مقارن
ظهر سومین روز اردیبهشت ماه سال 58 سرلشگر قرنی اولین رئیس ستاد ارتش اسلامی ایران
در خیابان پهلوی سابق مورد هدف گلوله قرار گرفت و بعد از انتقال به بیمارستان مهر
به شهادت رسید.
قرنی در
سالهای ۳۴ تا ۳۶ در سمتهای ریاست رکن ۲ ستاد ارتش و معاونت ستاد ارتش انجام وظیفه
کرده بود و ۲۲ سال پیش به علت فعالیتهای ضدرژیم مورد تعقیب قرار گرفت و به ۳ سال زندان
محکوم شد. پس از پیروزی انقلاب سرلشگر قرنی به ریاست ستادکل ارتش جمهوری اسلامی ایران
منصوب شد و چندی بعد و پس از حوادث کردستان از کار برکنار شد.(1)
سرلشگر محمدولي
قرني اولين رئيس ستاد مشترك ارتش جمهوري اسلامي ايران در ششم فروردين 1358 به دستور
مهندس بازرگان نخستوزير، بركنار شد.
دليل عزل نيز قاطعيت وي در برخورد با ضدانقلاب در
كردستان بود. عدم تمكين از دستورات وزير كشور، يكي از علل بركناري قرني بود. وي در
مبارزه با تجزيهطلبان كردستان، خود را مطيع امام خميني خوانده و اظهار داشته بود فقط
از ایشان دستور ميگيرد.(2)
سرسختي قرني
در مقابل فتنهگران ضدانقلاب در كردستان اتهام اصلي وي بود. اما گروه فرقان به عنوان
«نماد زور» او را ترور كرد و به گروههاي ضدانقلاب كه دائماً در نشريات خود، قرني
را سرزنش ميكردند، آرامش بخشيد. سرلشگر قرني از سوي گروههاي چپ به ويژه چريكهاي
فدايي خلق به همكاري با رژيم پهلوي در وقايع سال 1332 متهم شده بود، این در حالی است
که شهید قرنی مدتها در طول رژیم طاغوت زندانی بود.
در شامگاه
روز سهشنبه ۱۱ اردیبهشت ۱۳۵۸ نیز آیتالله مرتضی مطهری از چهرههای برجسته انقلابی
و رئیس شورای انقلاب ترور و به شهادت رسید.
این حادثه
در ساعت ده و نیم شب هنگام خروج آیتالله مطهری از خانه یدالله سحابی مشاور نخستوزیر
در خیابان فخرآباد تهران رخ داد. آیتالله مطهری که به همراه حاج تلخانی رئیس کمیته
اتاق بازرگانی بعد از یک گفتوگوی خصوصی با یدالله سحابی از خانه خارج شده بود، هنگام
سوار شدن بر اتومبیل حاج تلخانی هدف یک گلوله قرار گرفت و به شدت مجروح شد.
با بلند
شدن صدای گلوله یدالله سحابی و ساکنان خانه و چند نفر از همسایگان به کمک آمدند و او
را به بیمارستان طرفه رساندند. به دنبال انتقال مطهری به بیمارستان، پزشکان تلاش خود
را برای نجات جان ایشان آغاز کردند، اما این تلاش به جایی نرسید و استاد مطهری ساعت
۲۴ روز ۱۱ اردیبهشت به شهادت رسید.
به
دنبال شهادت آیتالله مطهری، رهبر انقلاب در پیامی این فاجعه بزرگ را تسلیت گفتند.
در بخشی
از پیام امام خمینی آمده است: تسليت در شهادت شخصيتي كه عمر شريف و ارزنده خود را در
راه اهداف مقدس اسلام صرف كرد و با كجرويها و انحرافات مبارزه سرسختانه كرد، تسليت
در شهادت مردي كه در اسلامشناسي و فنون مختلفه اسلام و قرآن
كريم كمنظير بود. من فرزند بسيار عزيزي را از دست دادم و در سوگ او
نشستم كه از شخصيتهايي بود كه حاصل عمرم محسوب ميشد.(3)
شهید
مطهری ظهر 11 اردیبهشت چه گفت؟!
شاید
آخرین سخنان آیتالله شهید مطهری در روزی که به شهادت رسید و در خاطرهها ثبت شده
جالب باشد.
علی
مطهری فرزند آیتالله شهید مطهری میگوید: ظهر همان شبی که مطهری ترور شد، سر سفره
ناهار من بودم و آقای لاریجانی و پدر که صحبت بازرگان شد و من گفتم مهندس بازرگان در
مصاحبه آخر خود، حرفها و کنایههایی به امام میزدند که پدر گفت خودت شنیدی یا دیگران؟
گفتم خودم شنیدم. سپس پدر مکثی کردند و گفتند امام هم از دست وی خیلی راضی نیست و ما
تصمیم داریم ظرف همین دو، سه روزه او را برکنار کنیم و یک دولت انقلابی روی کار بیاوریم.
حتی مطهری هم ناامید شده بود،
ولی
در کل انتخاب بازرگان به شرط حضور مطهری درست بود.(4)
ترور
ناکام هاشمی
خردادماه
سال 58 نیز حجتالاسلام هاشمی رفسنجانی توسط گروه فرقان ترور شد، ولی جان سالم به
در برد. امام خمینی رهبر انقلاب در پیامی به مناسبت ترور ناکام هاشمی
رفسنجانی اظهار داشتند: مرحوم مدرس كه به امر رضاخان ترور شد، از بيمارستان پيام داد:
«به رضاخان بگوييد من زنده هستم». مدرس حالا هم زنده است. مردان تاريخ تا آخر زنده
هستند. بدخواهان بايد بدانند هاشمي زنده است چون نهضت زنده است.(5)
فتنه
خلق عرب و خلق مسلمان
آیتالله
خلخالی در مقالهای با عنوان «بهانهها را از دست خائنان باید گرفت» که در روزنامه
اطلاعات، 2 اردیبهشت 58 منتشر شد، به تأسیس حزب جمهوری اسلامی خلق مسلمان و تفاوت آن
با جمهوری اسلامی مورد نظر امام خمینی پرداخته و با اشاره به سخن مشهور امام مبنی بر
اینکه جمهوری اسلامی نه یک کلمه بیش و نه یک کلمه کم پرسیده بود حزب جمهوری اسلامی
خلق مسلمان چه تفاوتی از لحاظ شکل و محتوی با جمهوری اسلامی مدنظر امام خمینی دارد؟
در پی
انتشار مقاله آیتالله خلخالی در روزنامه اطلاعات و انتقاد از تشکیل حزبی با نام
حزب جمهوری اسلامی خلق مسلمان هواداران آیتالله شریعتمداری با تجمع در تعدادی از
خیابانها به این مقاله اعتراض کردند.(6)
امام
خمینی نیز در واکنش به این تجمعات در جمع اعضای سازمانهای مختلف دولتی فرمودند: «نباید
چاپ مقالهاي در یك روزنامه باعث و باني تحریكاتي
در جامعه شود؛ چرا كه [با] وحدت بود كه توانستیم بر دشمنان پیروز شویم و هیچ مسئلهاي نباید باعث شود كه این وحدت كلمه از میان برود، كه به نفع
دشمنان ماست.»(7)
هر چند
حزب خلق مسلمان پشت سر آیتالله شریعتمداری خود را پنهان کرده بود، ولی حمایتهای
این مرجع تقلید که هواداران بسیاری در آن مقطع تاریخی و پیش از آنکه واقعیتها
هویدا شود در میان مردم آذربایجان داشت از خلق مسلمان آتشی را شعلهور ساخت که چند
ماه بعد و در جریان رفراندوم قانون اساسی زبانه زد و اگر نبود رهبریهای امام،
انقلاب را با بحران بسیار بزرگی مواجه میساخت.
علاوه
بر حزب خلق مسلمان که در آذربایجان بساط فتنه را پهن کرده بود خلق عرب نیز در
خرمشهر به دنبال فتنهانگیزی بود.
در
اعتراض به فتنه این گروه بود که صبح روز 7 اردیبهشت دهها هزار نفر از مردم عربزبان
خوزستان در خیابانهای خرمشهر تظاهرات کرده و تجزیهطلبی را محکوم کردند.
تظاهراتکنندگان
که تصاویر امام خمینی را در دست داشتند شعار میدادند: خلقهای عرب و فارس
برادرند، مرگ بر تجزیهطلبان، خوزستان جزو لاینفک ایران است و…(8)
هنگام پیروزی
انقلاب اسلامی در بهمن 57 دو جریان سیاسی در خرمشهر فعال بودند، یکی جریان قومی که
برای خودمختاری خوزستان تلاش میکرد و از حمایت حزب بعث عراق برخوردار بود و دیگری
جریان مذهبی همسو با امام خمینی و روحانیت.
جریان نخست
به رهبری آیتالله شیخ محمدطاهر آل شبیر خاقانی متشکل از عربزبانان خوزستان بود و
جریان دوم هم عربزبانان و هم فارسیزبانان خوزستان را دربرمیگرفت. پس از پیروزی انقلاب
و از همگسیختن وحدتی که علیه شاه بین نیروهای سیاسی با گرایشهای مختلف شکل گرفته
بود، آیتالله خاقانی به تدریج از نیروهای مذهبی فاصله گرفت و به جریان قومی نزدیک
شد. این امر به نوبه خود شکاف میان دو جریان قومی و مذهبی را عمیق کرد و موجب بروز
جنگ داخلی کوتاهمدتی در خرمشهر در ماههای خرداد و تیر ماه 1358 شد. هر چند این بحران
مهار شد ولی رژیم عراق از آن برای زمینهچینی جنگ تحمیلی که 8 سال طول کشید حداکثر
سوءاستفاده را کرد.(9)
12
خرداد همین سال بود که به دنبال تشدید جنجالهای سازمان خلق عرب در خرمشهر و برخی
شهرهای استان خوزستان نیروهای ارتش و سپاه پاسداران برای تأمین نظم و امنیت در
خرمشهر و آبادان مستقر شدند.
درگیری
های مرزی ایران با عراق
همزمان
با درگیریهای داخلی در استان خوزستان که ذکر آن رفت، عراق نیز مداخله خود در خاک
ایران را به شدت آغاز کرده بود.
17
خرداد ماه همین سال بود که هواپیماهای جنگنده عراق به حریم هوایی چند روستای اطراف
پاوه حمله کردند، این حمله به شهادت و زخمی شدن تعدادی از ساکنان منطقه انجامید.
دیدار
سران منافقین با امام
ششمین
روز اردیبهشت، مسعود رجوی و موسی خیابانی از سران مجاهدین خلق با رهبر انقلاب
دیدار و گفتوگو کردند.
امام
خمینی بعد از پیروزی انقلاب اسلامی همواره در سخنرانیهای عمومی خود به شدت از
مجاهدین خلق و سایر گروههای چپگرا انتقاد کرده و آنها را به کنایه چپهای
آمریکایی مینامیدند. از این رو بود که مجاهدین خلق به دنبال دیدار با امام و گفتوگو
با ایشان بودند تا بلافاصله با انتشار گسترده خبر مربوط به آن در روزنامهها
افکارعمومی را فریب دهند، نقشهای که با کممحلی و بیاعتنایی امام خمینی نقش بر
آب شد.
این
دیدار در مجموع 15دقیقه بیشتر طول نکشید(10) و آنچه که از این دیدار در
روزنامهها منتشر شد، تنها یک جمله از امام خمینی بود که ایشان خطاب به مسعود رجوی
و موسی خیابانی فرمودند: «اسلام بیش از هر چیزي به آزادي عنایت دارد و در اسلام خلاف
آزادي نیست؛ الاّ در چیزهایي كه مخالف با عفت عمومي است.»(11)
به نظر
میرسد منافقین خود متن و حاشیه خبر مربوط به دیدار سران این گروهک با امام خمینی
را تنظیم و در اختیار روزنامهها قرار داده بودند، چرا که در اخبار منتشر شده جز
سخنان کوتاهی از مسعود رجوی و نیز امام خمینی گزارش دیگری دیده نمیشد.
اما آيا
ديدار مهم و تاريخي امام و مجاهدين محدود به همين بود؟ از مجموعه گزارشهايي كه خود
اعضاي مجاهدين خلق از آن جلسه ارائه كردهاند برميآيد كه امام اتفاقاً به مهمترين
معضلات مجاهدين اشاره كرده و البته براي خروج از آنها راهحل ارائه كرده است. امام
اول از همه به مسئله تغيير ايدئولوژي سازمان مجاهدين خلق در سال 1354 اشاره ميكند
و در حقيقت به رخ سازمان ميكشد، اما بلافاصله ميافزايند: «به من گفته بودند اينها
اينطور هستند، اين تيپ هستند و من گفتم كه اگر اشتباهي شده و اگر مسئلهاي به وجود
آمده مربوط به گذشته است. به هر جهت شما جوانيد، الان انقلاب شده و مردم ما متحول شدهاند.
شما هم ميتوانيد اشكالاتتان را برطرف كنيد.»
امام در
ادامه با توجه به سوابق چپگرايانه سازمان و نيز خطري كه از ناحيه ماركسيستهاي غيرمذهبي
جمهوري اسلامي را تهديد ميكرد، به مجاهدين توصيه ميكنند كه به تبليغ عليه ماركسيسم
بپردازند و به خصوص در كارخانهها كارگران را از چپگرا شدن دور كنند. موسي خياباني
در گزارشي از آن ديدار مينويسد: «(امام) در لفافه خواست تا مبارزه عليه ماركسيستها
را بردوش ما بگذارد.»(12)
قطع
روابط دیپلماتیک میان ایران و مصر
دهمین
روز اردیبهشت ماه سال 58 با دستور امام خمینی رابطه سیاسی ایران و مصر قطع شد.
امام
خمینی در نامهای خطاب به ابراهیم یزدی وزیر وقت امورخارجه تأکید کردند: «با در نظر
گرفتن پيمان خائنانه مصر و اسرائيل و اطاعت بيچون و چراي
دولت مصر از امريكا و صهيونيسم، دولت موقت جمهوري اسلامي ايران قطع روابط ديپلماتيك
خود را با دولت مصر بنمايد.»(13)
به
دنبال قطع روابط ایران با مصر، سادات نیز دیپلماتهای خود را از تهران فراخواند.
ایران
هفدهمین کشوری بود که پس از امضای قرارداد مصر و اسرائیل موسوم به کمپ دیوید روابط
خود را با مصر قطع میکرد.(14)
لغو
قرار داد کاپیتولاسیون
23
اردیبهشت ماه با پیشنهاد هیئت وزیران شورای عالی انقلاب، لغو قانون کاپیتولاسیون
را تصویب کرد.
این
قانون در مهرماه سال 43 به تصویب مجلس شورای ملی رژیم طاغوت رسیده بود که با واکنش
شدید امام خمینی در آن زمان مواجه شده بود.
وزارت
خارجه در این زمینه با انتشار اطلاعیهای تأکید کرد: بنا به پیشنهاد هیئت وزیران،
دولت موقت جمهوری اسلامی ایران و تصویب شورای انقلاب اسلامی، قانون مصوب 21 مهرماه
سال 43 راجع به استفاده مستشاران نظامی آمریکا در ایران از مصونیتها و فعالیتهای
قرارداد وین [کاپیتولاسیون] از تاریخ 23 اردیبهشت 58 لغو گردید.(15)
ملی شدن
کلیه بانکهای ملی
کلبه
بانکها با تصویب شورای انقلاب از 17 خرداد ماه 58 ملی شدند. مهندس بازرگان
نخستوزیر طی پیامی در این زمینه تأکید کرد: از آنجایی که بانکهای خصوصی وضع
نامساعد زیانباری پیدا کرده بودند دولت لازم دانست برای حفظ حقوق و سرمایههای ملی
و به منظور تضمین پساندازهای مردم و جلوگیری از اتلاف سپردهها مدیریت کلیه بانکهای
خصوصی را برعهده گیرد.(16)
بدین
وسیله شورای انقلاب اسلامی تمام بانکهای کشور را ملی اعلام کرد و در پی آن مدیریت
بانکهای خصوصی در اختیار دولت قرار گرفت.
صدور
حکم اعدام شاه توسط آیتالله خلخالی
آیتالله
صادق خلخالی رئیس دادگاه انقلاب 23 اردیبهشت در یک کنفرانس مطبوعاتی با حضور
خبرنگاران داخلی و خارجی اعلام کرد حکم اعدام شاه را صادر کرده است.
وی با
قرائت آیه 33 از سوره مائده سخن خود را آغاز کرده و گفت: این آیه الگوی دادگاههای
انقلاب است و به استناد همین آیه عدهای از تبهکاران را ملت ایران دستگیر و در
دادگاههای انقلابی محاکمه کرده و حکم اعدام آنها صادر شده است.
این حکم
اعتراضهای زیادی را در برخی کشورهای به اصطلاح حامی حقوق بشر برانگیخت.
سنای
آمریکا چند روز بعد به اتفاق آرا، اعدام سران رژیم سابق در ایران را به اتفاق آرا
محکوم و خاطر نشان ساخت اگر این اعدامها ادامه یابد ممکن است به روابط دوستانه[!]
آمریکا و ایران لطمه شدید وارد آید.
در
قطعنامه سنای آمریکا همچنین از صدور حکم اعدام شاه که اکنون به همراه خانواده در
باهاما زندگی میکند به شدت انتقاد شده است.
قطعنامه
مصوب سنای آمریکا را سناتور یاکوب جاویتس به کمیته امور خارجی سنا پیشنهاد کرده
بود. این قطعنامه نخست در این کمیته و چند ساعت پس از آن در سنای آمریکا به تصویب
رسید.(17)
هر چند
نحوه بیان و برخورد آیتالله خلخالی شایسته انتقاد بود، اما اصل حکم اعدام شاه جای
تردیدی نداشت و جنایتهایی که توسط شاه و همچنین تحت امر او صورت گرفته بود جایی
برای شبهه در مجازات اعدام شاه نداشت.
چند روز
بعد از اعتراضهای برخی کشورها به خصوص آمریکا، امام خمینی طی سخنانی اظهار
داشتند: این هويدا پانزده سال، يا سيزده سال تقريباً نخستوزير بود
و تمام جنايات گردن نخستوزير است. ما هر نخستوزيري كه در آن عصر [منصوب] شده، اگر پيدا كنيم ـ مثل شريف
امامي، مثل بختيار ـ محكوم به قتلاند اينها. بختيار خودش اقرار كرد كه به امر من قتل
واقع شد. اينها عامل قتلاند به اينطور كه وادار كردند به قتل عام. جمعيت اينها مفسدند؛
اينها فاسدند. ما براي حقوق بشر اين كار را داريم انجام ميدهيم و اين
جمعيتي كه صدا بلند ميكنند كه حقوق بشر، حقوق بشر، اينها
عمال استعمارند. اصلِ اين جمعيتهايي كه در امريكا، يا در جاهاي ديگر، درست شده است
به عنوان جمعيت «حقوق بشر»، جمعيت كذا و كذا، اينها را ـ همه ـ آنها درست كردهاند براي اينكه حقوق بشر را ضايع كنند.
امام
خمینی در مورد شاه نیز اظهار داشتند: حالا هم كه حكمي صادر نشده براي قتل محمدرضا،
لكن صادر ميشود. اگر ما پيدايش بكنيم، بايد كشته
بشود. اينهايي كه ميگويند حقوق بشر حالا صدايشان درآمده
و اظهار تأسف ميكنند!(18)
امام
خمینی همچنین طی سخنان دیگری با کنایهای به سنای آمریکا که تهدید کرده بود در
صورت عدم توقف اعدام سران رژیم سابق در روابط بین دو کشور خلل ایجاد میشود اظهار
داشتند: دولت امريكا ما را [تهديد] كرده بود كه اگر چنانچه اين اعدامها ادامه پيدا
بكند، در روابط ايران با امريكا يك قدري خطر ميافتد، اي
الهي كه به خطر بيفتد! ما روابط با امريكا را ميخواهيم چه
بكنيم. روابط ما با امريكا روابط يك مظلوم با يك ظالم است؛ روابط يك غارت شده با يك
غارتگر است. ما ميخواهيم چه كنيم. آنها ميل دارند كه…
كه با ما روابط داشته باشند؛ ما چه احتياجي به امريكا داريم.(19)
امام:
دیگر روزنامه آیندگان نمیخوانم
به
دنبال انتشار یک خبر جعلی و دروغ به نقل از امام خمینی در روزنامه آیندگان، دفتر
امام خمینی در اطلاعیهای تأکید کرد: آنچه روزنامه آیندگان درباره عوامل دستاندرکار
شهادت استاد آیتالله مطهری نوشته است دروغ محض است.
در
ادامه این اطلاعیه با اشاره به مشی روزنامه آیندگان آمده بود: این روزنامه از اول
انقلاب تاکنون همیشه نقشی انحرافی و برخلاف مصلحت ملت مسلمان داشته است و مورد تأیید
مسلمانان متدین و انقلابی نبوده و نیست.
در بخش
دیگری از این اطلاعیه میخوانیم: امام فرمودهاند که این روزنامه را از این پس
هرگز نمیخوانم و مطالب مندرج در آن هرگز مورد تأییدشان نیست و حساب هیئت تحریریه
این روزنامه از کارکنان مسلمان و معتقد آن جدا است.(20)
پس از
این هشدار، روزنامه آیندگان و در اعتراض به واکنش امام خمینی در 4 صفحه و با سه
صفحه سفید منتشر شد!
انجمن
موسوم به دفاع از آزادی مطبوعات نیز در اعلامیهای از سازمانها و گروهها و شخصیتهای
آزادیخواه دعوت کرد هر چه زودتر گردهم آیند و نمایندگانی برای طرح مشکل مطبوعات
به محضر آیتالله خمینی بفرستند.(21)
گروهی
از روحانیون کشور با انتشار بیانیهای به روزنامه آیندگان شدیداً اعتراض کردند.(22)
پینوشتها
۱ـ کیهان و
اطلاعات، 3 اردیبهشت 1358، ص 1.
۲ـ رک علي كردي،
گروه فرقان، تهران: مركز اسناد انقلاب اسلامي، 1387، ص 107.
۳ـ صحیفه امام،
جلد 7، ص 17۸.
۴ـ علی مطهری: میزان
حرفشنوی بازرگان از شهید مطهری بیش از امام بود، خبرآنلاین، 16 بهمن 1389.
۵ـ صحیفه امام،
جلد 7، صفحه 495.
۶ـ اطلاعات، 4
اردیبهشت 1358، ص 2.
۷ـ صحیفه امام،
جلد 7، ص 116.
۸ـ
اطلاعات، 8 اردیبهشت 1358، صفحه 8، هنگام پیروزی انقلاب اسلامی در بهمن 57 دو جریان
سیاسی در خرمشهر فعال بودند، یکی جریان قومی که برای خودمختاری خوزستان تلاش میکرد
و از حمایت حزب بعث عراق برخوردار بود و دیگری جریان مذهبی همسو با امام خمینی و روحانیت.
جریان نخست به رهبری آیتالله شیخ محمدطاهر آل شبیر خاقانی متشکل از عربزبانان خوزستان
بود و جریان دوم هم عربزبانان و هم فارسیزبانان خوزستان را دربرمیگرفت. پس از پیروزی
انقلاب و از همگسیختن وحدتی که علیه شاه بین نیروهای سیاسی با گرایشهای مختلف شکل
گرفته بود، آیتالله خاقانی به تدریج از نیروهای مذهبی فاصله گرفت و به جریان قومی
نزدیک شد. این امر به نوبه خود شکاف میان دو جریان قومی و مذهبی را عمیق کرد و موجب
بروز جنگ داخلی کوتاه مدتی در خرمشهر در ماههای خرداد و تیر ماه 1358شد. هر چند این
بحران مهار شد ولی رژیم عراق از آن برای زمینهچینی جنگ تحمیلی که 8 سال طول کشید حداکثر
سوءاستفاده را کرد. رک: ردپای تفرقه، شهاب سلیمی، روزنامه جام جم، 5 خرداد 90، ویژهنامه
ایام.
۹ـ رک ردپای تفرقه،
شهاب سلیمی، روزنامه جام جم، 5 خرداد 90، ویژه نامه ایام.
۱۰ـ
امام خميني«ره» به روايت محافظش، خبرگزاری فارس، 01/04/138.
۱۱ـ صحیفه امام،
جلد 7، صفحه 139 وروزنامه اطلاعات، 8 اردیبهشت 1358، ص 2.
۱۲ـ رک. چگونه مجاهدین
منافقین شدند، رضا خجسته رحیمی، شهروند امروز، 10 تیر 1387.
۱۳ـ صحیفه
امام، جلد 7، ص 168.
۱۴ـ اطلاعات،
12 اردیبهشت 1358، ص 8.
۱۵ـ اطلاعات،
24 اردیبهشت 1358، ص 2.
۱۶ـ بامداد، 19
خرداد 1358، صفحه 3.
۱۷ـ اطلاعات،
29 اردیبهشت 1358، ص 8.
۱۸ـ
صحیفه امام، جلد 7، ص 306، چندی پیش یکی از سایتهای منتسب به سران فتنه به نقل از
آیتالله سیدمحمد موسوی بجنوردی نوشت: «در ایام حضور امام در نوفل لوشاتو من شبها
در پاریس میخوابیدم. یکبار در آنجا بودم که دیدم هفتهنامه عربی السفیر(چاپ پاریس)
مصاحبهای با امام انجام داده که در آن، از ایشان سؤال میشود اگر شما پیروز شدید،
عقوبت شاه چیست؟ امام هم پاسخ داده بودند: حبس ابد؛ من خیلی تعجب کرده بودم که کسی
که اینقدر جنایت کرده چطور باید به حبس ابد محکوم شود؟ روز بعد برای اقامه نماز مغرب
و عشاء به نوفل لوشاتو رفتم و در اندرون خدمت امام رسیدم؛ در این مورد از ایشان سؤال
کردم و فرمودند «ما که به چشم ندیدیم شاه کسی را کشته باشد؛ اما ایشان آمر به قتل بود.
زیرا کیفر آمر به قتل حبس ابد است.» این خاطرهگویی آیتالله موسوی بجنوردی با نص
صریح بیانات امام خمینی در تعارض است به ویژه اینکه امام خمینی علاوه بر موردی که
بدان اشاره شد در موارد دیگری نیز نظر خود را در مورد «اعدام شاه» بیان کرده
بودند، از جمله امام خمینی ۲۸ بهمن ۱۳۵۷در دیدار با گروه پژوهشهای ملی و اجتماعی با
اشاره به این نکته که هیچ کشوری حاضر به پذیرش شاه نیست فرموده بودند: «شما دیدید كه
اولي كه این نهضت پیش آمد، امریكا با آن شدت دنبال اینكه خیر، من چه خواهم كرد! چه
خواهم كرد! و دیگران، انگلستان هم همینطور… بعد كه ملت پافشاري كرد، كم كم اینها
یكي یكي عقب زدند. به قدري عقب زدند كه الآن این محمدرضا در رباط است! حالا نميدانم كجاست. كسي راهش نميدهد! ممالك
یكي یكي ميآیند ميگویند ما
نميتوانیم تو را حفظت كنیم! به اینجا رسید كه راهش نميدهند! انشاءاللّه
راهش ندهند… ما خودمان راهش ميدهیم! بگذار بیاید و در یك محكمۀ عدلي
محاكمه بشود و اموال مردم را بدهد. اول هم كه آمد نباید بكشند او را، باید اموال را
از او بگیرند؛ اموال مردم را بدهد. بعد هم اگر مجازات قتل است، مجازاتش كنید و هست
حتماً!» (رک صحیفه امام، جلد ۶، صفحه ۱۷۲)
۱۹ـ صحیفه
امام، جلد 7، ص 353.
۲۰ـ اطلاعات،
24 اردیبهشت 1358، ص 2.
۲۱ـ اطلاعات، 22
اردیبهشت 1358، ص 2.
۲۲ـ اطلاعات،
24 اردیبهشت 1358، ص 2.
سوتيتر :
1-
اردیبهشت
ماه 58 در حالی شروع شد که گروهک تروریستی فرقان ابتدا در سوم اردیبهشت سرلشگر
قرنی که در مبارزه با ضد انقلاب دارای سابقهای درخشان بود به شهادت رساند و سپس
در شب یازدهم اردیبهشت آیتالله مطهری را ترور کرد.
2-
امام خمینی بعد از پیروزی انقلاب اسلامی همواره در
سخنرانیهای عمومی خود به شدت از مجاهدین خلق و سایر گروههای چپگرا انتقاد کرده و
آنها را به کنایه چپهای آمریکایی مینامیدند. از این رو بود که مجاهدین خلق به دنبال
دیدار با امام و گفتوگو با ایشان بودند تا بلافاصله با انتشار گسترده خبر مربوط به
آن در روزنامهها افکارعمومی را فریب دهند، نقشهای که با کممحلی و بیاعتنایی امام
خمینی نقش بر آب شد.