در راه ریشه کن ساختن فقر

اقتصاد اسلامي

آيت الله حسين نوري

در راه ريشه کن ساخان فقر فاجعه بزرگ بشريت

1-               
اوضاع اتيوپيي و آفريقا

2-               
ريشۀ اين دردها کجا است

3-               
آفريقا و استعمار

4-               
ده ها کشور آفريقا زير چکمه استعمارگران

 هم‌اکنون که این قلم بر این سطور
جاری می‌گردد، فریاد جانگداز فقر و گرسنگی از یک قسمت نسبتاً وسیعی از جهان بگوش
می‌رسد.

فریادی که دلهای بیدار را تکان می‌دهد و وجدانهای حسّاس را بیدارتر می‌سازد.

فریادی که از حلقومهای ضعیف و پیکرهای فرسوده و نحیف و در حقیقت از یک مشت
استخوانی که تازیانه فقر آن را درهم کوبیده است برمی‌خیزد.

فریادی که انعکاسی از محرومیت‌ها و مظلومیّت‌ها و تظاهری از دردها و رنجها و
بیماریها و گرفتاریهای بی‌پایان است فریاد دلخراشی که تجسّمی است از آنچه بر
کشورهای استعمار زده آفریقا گذشته و می‌گذرد.

فریادی که طنین رنج و مظلومیّت مردم قحطی زده «اتیوپی» است یعنی کشوری که در
زمانی نه چندان دور خود را از چاله به چاه افکند و خویشتن را از آغوش فقر زائیده
کاپیتالیسم و امپریالیسم به دامن فقر رقت‌بار کمونیستی انداخت و از ریگ داغ به آتش
پناه برد!

کشور «اتیوپی» یکی از کشورهای آفریقائی است که در خاور آفریقا واقع شده و از
شمال و باختر به سودان و از خاور به دریای سرخ «سومالی» و سومالی فرانسه و از جنوب
به «کنیا» محدود می‌گردد و مساحت آن 900/221/1 کیلومتر مربع است. و جمعیت آن
تقریباً به 30 میلیون بالغ می‌گردد.

و آفریقا یکی از قطعات پنجگانه عالم است که بوسیله «جبل طارق» از اروپا و
بوسیله «کانال سوئز» از آسیا جدا می‌شود.

حدود آن از شمال دریای مدیترانه از شمال شرقی دریای سرخ از مغرب و جنوب
اقیانوس هند و وسعت آن در حدود 25/3 میلیون کیلومتر مربع یعنی در حدود 3 برابر
اروپا است و تقریباً 400 میلیون جمعیت دارد.

قارّه آفریقا از لحاظ امکانات طبیعی و اقتصادی دارای مواهب و منابع بسیاری
است. این قارّه دارای دریاچه‌های متعددی است که مشهورترین آنها: «تانا»، «آلبرت»،
«تانکانیکا»، «نیاسا»، «چاد»، و نکامی و بزرگترین آنها دریاچه «ویکتوریا» است که
مساحت آن به 100/68 کیلومتر مربع بالغ می‌شود و دارای رودخانه‌هائی مانند «نیجر»
کنگو و زامبر و طولانی‌ترین آنها رودخانه «نیل» است که دارای طول 450/6 کیلومتر
است.

در این قاره از جهت معادن، معدن طلا، الماس، آهن، زغال‌سنگ و نمک و غیره وجود
دارد و از لحاظ میوه میوه‌هائی از قبیل، خرما، انجیر، عنّاب و زیتون و غیره در آن
فراوان است و محصولاتی از قبیل نیشکر، گندم و برنج در آن بعمل می‌آید و جنگل‌های
فراوان نیز در آن موجود است.

ولی هم‌اکنون این قارّه با این همه استعداد و مواهب و امکانات با سیه‌روزی و
فقر و گرفتاریها و انبوه دردها و مشکلات مواجه گردیده است.

و اکنون آفریقا بالاترین رقم وام را در جهان می‌گیرد این میزان وام حتی دو
برابر وامی است که آسیا دریافت می‌دارد.

قارّه‌ای که خود روزی صادر کننده مواد غذائی بود هم‌اکنون باید سالیانه مقادیر
زیادی مواد غذائی به جهت نجات از گرسنگی میلیونها قحطی زده وارد کند.

افزایش بیکاری در شهرها و روستاها سیر صعودی دارد و بموازات این افزایش تعداد
پناهندگانی که اجباراً به علّت بی‌ثباتی اوضاع به کشورهای دیگر پناهنده می‌شوند و
ناچار به ترک دیار خود اقدام می‌کنند افزایش می‌یابد.

اگر وضع به همین ترتیب پیش برود آینده خطرناک‌تری در انتظار این قاره است.

هر چند هم اکنون سیل کمک‌ها از بسیاری از نقاط جهان بسوی «اتیوپی» سرازیر شده
امّا اینگونه کمک‌ها جوابگوی آنچه در قاره آفریقا می‌گذرد نمی‌تواند باشد زیرا
قحطی و گرسنگی فقط در «اتیوپی» بیداد نمی‌کند بلکه «اتیوپی» به اضافه 30 کشور دیگر
آفریقائی در شرائط دهشتناک و قحطی بسر می‌برند «چاد» بعنوان مثال به همین درد
مبتلا است و حتی از این نظر در شرائطی هولناک‌تر بسر می‌برد «موزامبیک» و دهها
کشور دیگر سرنوشتی مشابه دارند.

و نیز باید توجه داشت که ارسال کمک هر چند به «اتیوپی» عملی است ضروری امّا
این اقدام تنها نیمی از مسائل را بیشتر حل نمی‌نماید امراض گوناگون و ضایعات ناشی
از فقر مشکلاتی هستند که تنها ارسال نان و آب آن را برطرف نمی‌کند.

مشکلات اتیوپی بسیار رقت‌بار است، تنها در یکی از شهرهای آن بنام «باتی» در
هفته گذشته 25 هزار قحطی ‌زده بر رویهم انباشته شدند و در یک اردوگاهی در 200
کیلومتری این شهر همین صحنه با 9 هزار نفر بوجود آمد.

خانه‌های آنها حفره‌هائی است که در اعماق زمین حفر کرده‌اند تا از سرما و گرما
در این دخمه‌ها محفوظ باشند.

تازیانه‌های باد خشک و سوزان بر بدن‌های برهنه آنها می‌خورد و در هر گوشه و
کناری مردمی را می‌بینی که در غاری خزیده و چشم بدریافت کمک دوخته و بانتظار مرگ
می‌باشند.

از این مناظر بسیار فراوان است از یکنفر که سه فرزندش را قحطی به هلاکت رسانده
بود پرسیده شد در اردوگاه شما تاکنون چند نفر مرده‌اند جواب داد تعداد مردگان در
شمارش نمی‌آید.

در این کشور در حدود 6 میلیون نفر در قحطی بسر می‌برند و صلیب سرخ جهانی
برآورد کرده است امسال یک میلیون نفر از آنها قطعاً خواهند مرد.

ولی باز باید دانست که این ضایعات و بلاها تنها دامنگیر اتیوپی نیست بلکه در
حدود 30 کشور از 50 کشور آفریقا کمبود مواد غذائی دارند و بدون تغییر در مشی سیاسی
و اقتصادی یکی بعد از دیگری دچار همان مصیبتی خواهند شد که اتیوپی دچار آنست.

برآورد شده است که در منطقه آفریقا 15 میلیون نفر در معرض نابودی ناشی از
کمبود غذا وجود دارند بعنوان نمونه تنها در موزامبیک 20 هزار نفر تاکنون به همین
علت مرده‌اند در نواحی جنوب آفریقا هزاران نفر از روستائیان به بوته‌های بیابان
برای سدّ جوع رو می‌آورند، دهقانی می‌گفت مردم این نقطه نوعاً چشمشان را از دست
داده‌اند و کورمال کورمال راه می‌روند.

در موریتانی بیش از 80 درصد زمینهای زارعی بدون زراعت افتاده و مانده و اهالی
برای یافتن غذا به سوی شهرها هجوم می‌آورند.

 

ریشه این دردها و گرفتاریها کجا است؟

لازم است در اینجا این سؤال مطرح شود که ریشه این دردها از کجا است و مقصّر
کیست؟ آیا طبیعت مقصّر است؟

پاسخ مسلماً منفی است زیرا چنانکه شرح داده شد آفریقا از لحاظ امکانات طبیعی و
مواهب خلقت کمبود ندارد و اگر از این مواهب و منابع استفاده صحیح بعمل می‌آمد
قطعاً‌ مردم این قارّه دچار فقر و نکبت نمی‌شدند.

آیا خشکسالی تقصیر دارد؟

درست است خشکسالی سطح وسیعی از این قاره را فرا گرفته و تلفات زیادی به
محصولات غذائی وارد کرده است ولی این موضوع نیز با درایت و هشیاری و آینده‌نگری‌ای
که اگر سران و دول آفریقا می‌داشتند قابل پیشگیری بود.

اگر سران با سوءِ مدیریت سرمایه‌های ملی و مواهب خداداد را بر باد نمی‌دادند و
از روی نادانی با تکیه و پیوند به قدرتهای خارجی به نبرد و ستیز علیه یکدیگر بر
نمی‌خواستند مردم آفریقا در نکبت فرو نمی‌رفتند و اوضاع آنها آن‌قدر فلاکت بار نمی‌شد.

بهای سنگینی که آفریقا پرداخته است برای این بوده است که سران دول آفریقا با
تکیه به قدرتهای استکباری بجان هم افتاده‌اند و ثروتهای خود را در راه خریدن
سلاحهای جنگی و پر کردن جیب استعمارگران بر باد داده‌اند مثلاً در کشور «اتیوپی»
تعداد 21 پیاده نظام و 3 واحد مکانیزه همراه با بیش از 100 هواپیمای جنگی و تعداد
بسیاری مستشار شوروی و دیگر کشورهای بلوک شرق وجود دارد.

در گذشته تمام گناهان را به گردن عوامل خارجی یعنی تنها امپریالیسم و کمونیسم
می‌انداختند امّا اکنون مردم آفریقا کم‌کم بیدار شده و فهمیده‌اند که بدبختیها
ناشی از نادانی و جاه‌طلبی بیشتر سران آفریقا است که تسلیم استعمار شده و دست در
دست قدرتهای استکباری نهاده‌اند.

آفریقا و استعمار

 فاجعه آفریقا ریشه کهنه‌ای دارد ده‌ها
سال قبل قدرتهای بزرگ و استعمارگر، این سرزمین را بخاطر منابع گرانبهایش با عناوین
فریبنده‌ای از قبیل آزادی، پیشرفت و ترقّی غارت و مردمش را استعمار کردند تاریخ غم‌انگیز
این سرزمین زرخیز و غارت زده و مردم با صداقت و استعمار زده و استثمار شده آن در
این مقاله نمی‌گنجد ولی برای اینکه یک بینش اجمالی و دورنمائی از این قاره‌ای که
قرنها میدان تاخت و تاز مستکبران و استعمارگران بوده است و سلطه‌های گوناگون چه بر
سر این قاره آورده است داشته باشیم این فهرست را مطالعه می‌کنیم:

 

الف- کشورهائی که زیر چکمه انگلستان این پیر استعمار بوده‌اند:
 1- سیرالئون 2- لیبریا.

 3- تانزانیا 4- سودان.

5- رودزیا 6- زامبیا.

7- گانا 8- کنیا.

9- نیجریه با جمعیت 80 میلیونی این کشور پرجمعیت‌ترین کشور آفریقا است. 10-
اوگاندا.

11- موریس 12- بولسوانا.

13- گامبیا  14- لزوتو.

15- مالاوی 16- آفریقای جنوبی

17- ساحل طلائی 18- لوگوس.

19- زنگبار 20- آفریقای شرقی

21- کاب 22- باستولاند.

23- سکوترا 24- سانت هیلین.

25- اسانسیون 26- تریستان.

27- اورانج  28- بویر.

29- نتال 30- مصر.

ب- کشورهای آفریقائی که زیر چکمه فرانسه بوده‌اند:

 1- تونس 2- الجزائر.

3- سنگال 4- گینا.

5- جزیره ماداگاسکار 6- مایوت.

7- کومور 8- چاد.

9- داهومی 10- گابون.

11- توگو 12- ولتای علیا.

13- موریتانی 14- مالی.

15- نیجر 16- آفریقای مرکزی.

17- مراکش 18- کنگوبرازاویل.

ج- کشورهای آفریقائی که زیر چکمه پرتغال بوده‌اند:

1- گینه پرتغال 2- آنگولا.

3- موزامبیک 4- آفریقای شرقی.

5- جزائر خلیج گینه 6- رأس اخضر

7- مایر.

د- کشورهای آفریقائی که زیر چکمه آلمان بوده‌اند.

1- توغان 2- آفریقای شرقی.

3- کمرون

هـ- کشورهای آفریقائی که زیر چکمه ایتالیا بوده‌اند.

1-                       
لیبی 2- اریتره.

  وبالاخره «کنگو» مدتی زیر چنگال
استعمار بلژیک «وکناریا» و «خلیج گینه» تحت استعمار اسپانیا بود.

باید توجه داشت، به این ترتیب که ذکر گردید دولت‌های استعمار، «آفریقا» را
لقمه لقمه کرده بودند تا هضم آن برای آنها آسان‌تر صورت بگیرد و گاهی هم بر سر یک
لقمه باهم به نزاع و نبرد می‌پرداختند تا نصیب یکی از آنان می‌گردید و گاهی هم دست
بدست می‌گشت مثلاً آفریقای جنوبی که 22 میلیون نفر جمعیت دارد در قرن 17 ميلادي به
تصرف «پرتغال» درآمد و بعد از مدتی «هلند» آن را متصرف شد و از اوائل قرن نوزدهم
انگلستان برای تصرف آن وارد میدان شد و بالاخره تمام خاک آن را به تصرف خود درآورد
و در سال 1910 ظاهراً مستقل گردید.

و در دهه‌های 1950 و 1960 هنگامی که این استعمارگران مجبور شدند ظاهراً از
آفریقا بیرون بروند زمینه‌هائی برای اختلافات در میان آنها بجا گذاشتند و بعلاوه
سلطه‌های خود را نیز از راه‌های مختلف اعمال می‌کنند که نتیجه این سیاست‌های
شیطانی 12 جنگ و 70 کودتا فقط در 25 ساله اخیر و بعلاوه فقر و گرسنگی است.

 ساده‌اندیشی است اگر فکر کنیم که
آمریکا، انگلستان، فرانسه شوروی و اسرائیل که خروارها سلاح جنگی و تجهیزات نظامی
به این کشورها فروخته و می‌فروشند در فکر خیر و صلاح‌اندیشی این کشورها هستند.

در اینجا لازم است از مردم مسلمان متعهد ایران که بموازات کمک‌های شایانی که
به جبهه جنگ اسلام علیه کفر، حق علیه باطل، نور در برابر ظلمت و مستضعفین در برابر
استکبار با نیرو و نفر انجام می‌دهند و با حضور در تمام صحنه‌ها انقلاب شکوهمند
اسلامی را قوت می‌بخشند، گامهای مثبت و مؤثری نیز در راه کمک به قحطی زدگان اتیوپی
برداشتند تشکر و قدردانی کنیم و از خداوند متعال توفیق ریشه کن ساختن فقر جهانی
مسألت نمائیم.[1]

 



[1] .در تنظیم این مقاله از دائرة المعارف فریدوجدی، ج1، ص 410
و کیهان 27/9/63 که مطالبی از مجلات هرالدتریبون، تایم نیوز و یک ذکر کرده بود و
از کتابهای جغرافیا و کتابهای مربوط به استعمار آفریقا استفاده شده است.