به سوی سبک زندگی اسلامی (۳)

 

حجت‌الاسلام‌والمسلمین محمدتقی رهبر

مبانی نظری بحث

برای انتخاب سبک زندگی نخست باید زندگی را معنا کرد، هدف و چرایی زندگی را به آزمون نهاد، ابعاد حیات و زندگی انسان، ماهیت و جایگاه او در نظام آفرینش را بازشناسی و آنگاه سبک زیستن را براساس تفکر و برداشت از زندگی انتخاب کرد.

این یک بحث فلسفی و معرفتی است که بدون آن سخن گفتن از زندگی و سبک آن، نامفهوم است، زیرا اگر انسان را تنها در بعد مادی و حیات حیوانی یعنی گوشت و پوست و استخوان و نیازهای جسمانی و غرائز حیوانی که محصول نگرش مادی و ماده‌گرایی است، خلاصه کنیم، حیات او تفاوت چندانی با دیگر حیوانات ندارد و بحث از سبک زندگی وی قشری و سطحی و بی‌حاصل است.

اما اگر به انسان براساس آموزه‌های دینی و به عنوان «خلیفه‌الله» و حامل بار امانت میثاق و مظهریت اسماء و صفات ربانی بنگریم که فطرت انسانی و پیام آسمانی و فلسفه الهی بیانگر آنهاست، سبک زندگی در ابعاد مختلف حیات انسان به گونه دیگری معنا پیدا می‌کند. جای آن دارد که بر اساس اصول پذیرفته شده مکتب و آیین، از سنت‌ها و الگوها و بایست‌ها و نبایست‌ها سخن بگوئیم و زندگی انسان را بر اساس آنها پی نهیم و راه و روش‌ها را انتخاب کنیم.

 

نگرشی به ابعاد حیات

پدیده حیات یکی از اسرار پیچیده خلقت و راز بزرگ آفرینش و جلوه‌ای از حیات مبدأ لایزال است که: «هُوَ الْحَیُّ الْقَیُّومُ». حیات در عالم ممکنات و به‌ویژه انسان ابعاد گوناگون دارد. به تعبیر برخی ژرف‌نگران، هر موجودی از آن جهت که پرتوی از ذات واجب‌الوجود «حیّ» است، از مرتبه‌ای از حیات برخوردار است و از این منظر هر ذره‌ای از موجودات از نوعی از حیات بهره دارد و جهان یک سامانه زنده است، هر چند با تفاوت مراتب زندگی.

و اما انسان که اعجوبه خلقت است، دارای مراتبی از حیات مادی و معنوی، از حیات مادی، نباتی و حیوانی گرفته تا حیات روحانی، عرفانی، اخلاقی و اعتقادی و ماوراء ماده است که هر یک در انسان‌شناسی جایگاه ویژه‌ای دارند.

در قرآن کریم واژه حیات و مشتقات و ویژگی‌های خاص آن طی ده‌ها آیه آمده است که به اختصار عبارتند از:

الف) جلوه‌های حیات در کره خاک: « اعْلَمُوا أَنَّ اللَّهَ یُحْیِی الْأَرْضَ بَعْدَ مَوْتِهَا ؛(۱) بدانید که خدا زمین را بعد از مرگش زنده می‌کند».

این حیات همان جنب و جوش طبیعت بهاری است که پس از مرگ زمستانی پدیدار می‌شود و رویش گیاهان و بارور شدن درختان را به همراه می‌آورد.

در آیه دیگر می‌فرماید:

« وَآیَهٌ لَّهُمُ الْأَرْضُ الْمَیْتَهُ أَحْیَیْنَاهَا وَأَخْرَجْنَا مِنْهَا حَبًّا فَمِنْهُ یَأْکُلُونَ ؛(۲) یکی از نشانه‌های خداوند، زمین مرده است که آن را زنده می‌کنیم و محصولاتی را پدید می‌آوریم که از آن تغذیه می‌کنید».

ب) حیات جانداران: که شامل انسان و سایر موجودات زنده و مرحله بالاتری از حیات است. قرآن در این باره می‌فرماید:

« کَیْفَ تَکْفُرُونَ بِاللَّهِ وَکُنتُمْ أَمْوَاتاً فَأَحْیَاکُمْ ثُمَّ یُمِیتُکُمْ ثُمَّ یُحْیِیکُمْ ثُمَّ إِلَیْهِ تُرْجَعُون؛(۳) چگونه به خدا کفر می‌ورزید حال آنکه مرده بودید و او شما را زنده کرد و سپس می‌میراند و آنگاه زنده می‌کند و سپس به سوی او بازگشت می‌کنید».

ج) حیات مادی و حیات معنوی: حیات ظاهر و حیات باطن از موارد دیگر حیات آدمی است که قرآن کریم بدان پرداخته است:

« یَعْلَمُونَ ظَاهِرًا مِّنَ الْحَیَاهِ الدُّنْیَا وَهُمْ عَنِ الْآخِرَهِ هُمْ غَافِلُونَ ؛(۴) آنها ظاهری از زندگی را می‌بینند و از زندگی دیگر (آخرت) غافل‌اند.

و نیز آیه کریمه دیگر که زندگی آرمانی را در آخرت ارائه نموده می‌فرماید:

« الْمَالُ وَالْبَنُونَ زِینَهُ الْحَیَاهِ الدُّنْیَا وَالْبَاقِیَاتُ الصَّالِحَاتُ خَیْرٌ عِندَ رَبِّکَ ثَوَابًا وَخَیْرٌ أَمَلًا ؛(۵) اموال و فرزندان زیور زندگی دنیا هستند، اما آنچه شایسته و ماندگار است نزد خدا پاداش بهتری دارد و آرمان والاتری است».

قرآن کریم در آیات عدیده‌ای به بیان زندگی مادی و معنوی انسان پرداخته و ویژگی‌ها و ماهیت هر یک را بیان کرده و آدمیان را از این زندگی تنگ مادی به حیات گسترده و ماندگار معنوی فراخوانده و در انتخاب راه و روش زندگی و خط مشی درست یاری ‌رسانده  و از فریفتگی به زرق و برق دنیا برحذر داشته است تا بدانند چه سبکی را برای کدامین هدف حیات برگزینند. از جمله می‌فرماید:

« اعْلَمُوا أَنَّمَا الْحَیَاهُ الدُّنْیَا لَعِبٌ وَلَهْوٌ وَزِینَهٌ وَتَفَاخُرٌ بَیْنَکُمْ وَتَکَاثُرٌ فِی الْأَمْوَالِ وَالْأَوْلَادِ کَمَثَلِ غَیْثٍ أَعْجَبَ الْکُفَّارَ نَبَاتُهُ ثُمَّ یَهِیجُ فَتَرَاهُ مُصْفَرًّا ثُمَّ یَکُونُ حُطَامًا وَفِی الْآخِرَهِ عَذَابٌ شَدِیدٌ وَمَغْفِرَهٌ مِّنَ اللَّهِ وَرِضْوَانٌ وَمَا الْحَیَاهُ الدُّنْیَا إِلَّا مَتَاعُ الْغُرُور؛(۶) بدانید که زندگی دنیا بازی و سرگرمی و زیور و فخرفروشی به یکدیگر و افزون‌طلبی اموال و فرزندان است، همانند بارانی که کشاورزان را شادمان کند و گیاهان را برویاند و سپس آنها پژمرده و زرد شوند و سپس به صورت کاه درآیند و در آخرت (برای دنیاپرستان) عذابی سخت در پی آورد (و برای مؤمنان) آمرزش خدا و خشنودی او را و این زندگانی دنیا جز کالای فریبنده‌ای نیست».

بنابراین از نظر قرآن کریم و نگرش الهی، جلوه‌های زندگی دنیا جز کالای فریب نیستند که آدمیان را به لهو و لعب و زر و زیور و غرور و غفلت و زراندوزی و فخرفروشی می‌کشانند و نتیجه آن غفلت از آخرت و از دست دادن حقیقت حیات انسانی است و دستاورد آن همین بی‌عدالتی‌ها و لجام‌گسیختگی‌هائی است که در رفتار انسان‌ها مشاهده می‌کنیم که گروه‌هایی از جامعه بشری را با تلخکامی و محرومیت روبه‌رو می‌سازند و حقیقت حیات را که همانا معنویت و آرمان ابدی و الهی است از یادشان می‌برد.

از این رو قرآن کریم در آیات بسیار بر این مطلب تأکید می‌ورزد که حیات واقعی همانا زندگی آخرت است که بسیاری از آن غفلت ورزیده‌اند: «مَا هَذِهِ الْحَیَاهُ الدُّنْیَا إِلَّا لَهْوٌ وَلَعِبٌ وَإِنَّ الدَّارَ الْآخِرَهَ لَهِیَ الْحَیَوَانُ لَوْ کَانُوا یَعْلَمُونَ؛(۷) این زندگی دنیوی جز سرگرمی و بازی نیست و سرای آخرت تنها زندگی واقعی است اگر می‌دانستند».

البته این را همه کس نمی‌فهمد الا صاحبدلان و بندگان خاص. امیرالمؤمنین«ع» در وصف اولیاء خدا می‌فرمایند: «ا «إنَّ أولیاء الله هُمُ الّذین نظرُوا إلی باطن الدُّنیا إذَا نظر الناس إلی ظاهرها و اشتَغَلوُا بِآجِلِهَا اِذَا اشّتَغَلَ النّاسُ بِعَاجِلِها فاماتوا مِنها ما خَشوا ان یُمیتهِم و تَرکوا مِنها ما عَلموا اِنه سِیتَرکُم؛(۸) اولیاء خدا کسانی هستند که به باطن دنیا می‌نگرند آنگاه که مردم به ظاهر آن می‌نگرند و به آینده می‌اندیشند آنگاه که مردم به حال می‌اندیشند. آنان هر آنچه را که از آن بیم دارند و می‌ترسند که آنان را به کشتن بدهد سرکوب می‌کنند و می‌میرانند، چیزی را می‌دانند آنها را ترک می‌کند و از آن چشم می‌پوشند».

رسالت‌های آسمانی و سفیران الهی آمدند تا بشریت را به حقیقت حیات توبه دهند، با مبدأ و معاد آشنا سازند، آنها را از سقوط در ورطه حیوانیت و بهمیت و سبعیت و خور و خواب و شهوات لجام گسیخته که خصلت جانوران و بهائم است برهانند و در حقیقت آنان را زنده کنند و راه و رسم زندگی انسانی را به آنان بیاموزند.

قرآن کریم می‌فرماید:

« یَا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُواْ اسْتَجِیبُواْ لِلّهِ وَلِلرَّسُولِ إِذَا دَعَاکُم لِمَا یُحْیِیکُمْ ؛(۹) ای کسانی که ایمان آورده‌اید، خدا و پیامبر را اجابت کنید آنگاه که شما را به چیزی دعوت کنند که شما را زنده کند».

بنابراین آداب و احکام شریعت، معیار سبک زندگی اسلامی است. این آداب شامل احکام عبادی، اخلاقی و تربیتی و عملی و اوامر و نواهی آموزه‌های فردی و خانوادگی اجتماعی است که از سوی آفریدگار جهان و انسان برای بشر نازل شده، تضمین کننده سعادت بشرند و تخلف از آنها منشأ شقاوت و تیره‌روزی است.

نکته شایان ذکر این است که سیاست‌گذاری در سبک زندگی را نمی‌توان به دست هر کسی داد. دستورالعمل یک کارخانه ماشین‌سازی را خود آن کارخانه باید بدهد و اگر جز این باشد، کار آن ماشین با مشکل روبه‌رو می‌شود.

انسان آفریده پروردگار است و هم او می‌داند مصلحت و سعادت و کمال این موجود چیست. « أَلَا یَعْلَمُ مَنْ خَلَقَ وَهُوَ اللَّطِیفُ الْخَبِیرُ».(۱۰)

احکام و تعالیم دین تشریفاتی نیستند، بلکه براساس مصالح انسان آورده شده‌اند. تجربه نیز نشان داده است که هرگاه انسان در چهارچوب شریعت حرکت کند، از آرامش و سلامت و سعادت برخوردار خواهد بود، در حالی که انحراف از این مسیر منشأ نابسامانی‌هاست، لذا مسلمانان از آن روزی که سبک زندگی اسلامی را نادیده گرفتند و به امیال نفسانی خود عمل کردند و یا به سبک‌های صادراتی از سوی بیگانگان یا حاکمان بی‌کفایت دچار شدند، دستخوش نابسامانی شدند که نشانه‌های آن را در فرهنگ و سیاست و اقتصاد و فرد و خانواده شاهدیم.

نفوذ فرهنگ بیگانه، بحران‌های زندگی، شیوع مفاسد اخلاقی، اختلافات طبقاتی، دروغگویی، بی‌اعتمادی، تنش‌های خانوادگی و افزایش طلاق، شکاف فقر و غنا، مفاسد اقتصادی، رانت‌خواری، رشوه، حکم به ناحق و نظایر آن را باید در انحراف از فرهنگ اسلامی و استحاله تدریجی و ضعف تربیتی و الگوهای ناشایست جستجو کرد که اگر به این منوال بگذرد معلوم نیست در آینده چه خواهد شد!

دغدغه رهبر معظم در پیشینه سبک زندگی در اینجا این است که به فرهنگ‌سازی به سبک اسلامی نیاز مبرم داریم. این امر تلاش همه دلسوزان به ویژه دست‌اندرکاران امور فرهنگی، رسانه‌ای، حوزوی و دانشگاهی و تبلیغی را می‌طلبد.

دنباله بحث را در شماره بعد پی خواهیم گرفت.

 

پی‌نوشت‌ها

۱ـ حدید، ۱۷.

۲ـ یس، ۳۳.

۳ـ بقره، ۲۸.

۴ـ روم، ۷.

۵ـ کهف، ۴۶.

۶ـ حدید، ۲۰.

۷ـ عنکبوت، ۶۴.

۸ـ کلمات قصار، نهج‌البلاغه، شماره ۴۳۲.

۹ـ انفال، ۲۴.

۱۰ـ ملک، ۱۴.

 

 

سوتیترها

۱٫

 

اگر به انسان براساس آموزه‌های دینی و به عنوان «خلیفه‌الله» و حامل بار امانت میثاق و مظهریت اسماء و صفات ربانی بنگریم که فطرت انسانی و پیام آسمانی و فلسفه الهی بیانگر آنهاست، سبک زندگی در ابعاد مختلف حیات انسان به گونه دیگری معنا پیدا می‌کند.

 

۲٫

نفوذ فرهنگ بیگانه، بحران‌های زندگی، شیوع مفاسد اخلاقی، اختلافات طبقاتی، دروغگویی، بی‌اعتمادی، تنش‌های خانوادگی و افزایش طلاق، شکاف فقر و غنا، مفاسد اقتصادی، رانت‌خواری، رشوه، حکم به ناحق و نظایر آن را باید در انحراف از فرهنگ اسلامی و استحاله تدریجی و ضعف تربیتی و الگوهای ناشایست جستجو کرد.

 

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *