بصیرت و آگاهی در سیره حضرت فاطمه«سلام‌‌الله علیها»

اسماعیل نساجی‌زواره

مقدمه

قلمرو مسلمین همیشه از سوی فرصت‌طلبان و صاحبان قدرت در معرض خطرات و تهدیدات قرار گرفته است. شبهه‌افکنی و آمیختن حق و باطل، پنهان‌ترین حربه‌ در دست دشمنانی است که همواره درصدد زدن ضربه‌ای جبران‌ناپذ بر پیکر جامعه اسلامی هستند؛ لذا بررسی سیره معصومین«ع» در راستای حفظ ارزش‌های اصیل اسلامی از مواردی است که علاوه بر هدایت و نجات انسان‌ها، نقش قابل تأملی را در حفظ آرمان‌های جامعه مسلمین ایفا می‌کند. از این رو آن بزرگواران در طول حیات خویش حضور در صحنه را مسئولیتی مهم از جانب خدای سبحان می‌دانستند.

با غروب غمبار خورشید فروزان رسالت در ۲۸ صفر سال دهم هجری، سیاهی غصب امامت و غبار غربت، خردورزان را آزار می‌داد، به گونه‌ای که کمتر کسی یارای حضور در صحنه اعتقادی و دفاع در عرصه سیاسی را در خود می‌دید، اما در این میان بانوی بزرگ اسلام، حضرت فاطمه«س» برتر از هزاران مرد قدرتمند، بیرق بصیرت و آگاهی و علم پیکار با سران ظلم و غصب و غارت را بر دوش گرفت تا هدایت نبوی و سعادت علوی را پاس بدارد و ندای حق را به گوش آیندگان برساند.

زهرای اطهر«س» در برابر جریاناتی که بعد از رحلت رسول مکرم اسلام«ص» به وجود آمدند، ساکت ننشست و آگاهانه و واقع‌بینانه دست به مبارزه سیاسی زد و با سخنرانی‌های افشاگرانه خود به بیان ماهیت غاصبان خلافت پرداخت.

گرچه دوران حیات ریحانه محمدی پس از ارتحال پیامبر اکرم«ص» بسیار کوتاه بود، اما خط‌مشی سیاسی آن حضرت در طول حیات نشان می‌دهد که در سیره خود با تعابیری حکیمانه همگان را به بصیرت، آگاهی، شناخت فتنه‌ها و گرفتار نشدن در دام دشمنان دین دعوت می‌فرمود.

دفاع از حریم امامت و ولایت

حضرت فاطمه«س» در راه اثبات امامت و تبیین اصل ولایت از هیچ کوششی فروگذار نکرد و به منظور تحقق این هدف الهی سعی کرد با بیان خطبه‌های غرّا و استفاده از منطق و استدلال، وصایت جانشینان پیامبر«ص» را به اثبات برساند و مردم را با جایگاه رفیع امامت آشنا نماید.

زهرای مرضیه«س» عنایت ویژه‌ای به موضوع دفاع از امامت و ولایت علی«ع» داشت و به عنوان یک وظیفه اجتماعی در قالب‌های مختلف، بر آن اهتمام و جدیت می‌ورزید.

صدیقه طاهر«س» حرکت و هدایت انسان‌ها را بدون امام، سکون و زمامداری باطل نااهلان را باعث دور ماندن مردم از مسیر «صراط مستقیم» می‌دانست.

ایشان کتاب فضائل علی«ع» را در پنج محور بنیادین گشود تا فردا و فرداها همگان با مطالعه گفتار گرانسنگ وی به حقایق هستی پی ببرند و راه را از بیراهه‌ها تشخیص دهند.

در فصل نخست، علی«ع» را در برابر خداوند عبدی مخلص معرفی کرد که بسیاری از شب‌ها از شوق عبادت و ترس فراوان بر روی خاک نخلستان مدهوش می‌شد.(۱)

در فصل دوم، او را نسبت به رسول خدا ‌سنجید و ‌فرمود: علی«ع» بهترین جانشین پیامبر«ص» و دوست بی‌نظیر رسول خداست.

در فصل سوم، سخن از امامت و ولایت امیرمؤمنان«ع» به میان ‌آورد و او را امامی ربانی و الهی معرفی ‌کرد که فقط و فقط او لیاقت رهبری امت اسلام را دارد. وی مولای متقیان را نخستین مسلمان و دین‌باور می‌دانست، از این رو، وظیفه‌ای سنگین و خطیر برای خویش نسبت به امام«ع» برمی‌شمرد و آن توصیف صفات و برکات بی‌پایان همسرش تا واپسین لحظات زندگی بود.(۲)

در فصل چهارم، هدایت و رهبری امام علی«ع» را چنان تأثیرگذار می‌دید که برای تحقق امامت و خلافت آن بزرگوار خود را آماده فداکاری کرد.

در فصل پنجم، مقام بلند شیعیان علی«ع» را بیان و با بصیرت و اعتقاد قلبی، سخن پدر را بازگو ‌کرد و علی«ع» و شیعیان او را اهل بهشت ‌دانست.(۳)

زهرای مرضیه«س» مقام و موقعیت امام علی«ع» را خوب شناخته و از توانایی‌های ذاتی و شایستگی‌های ایشان به‌خوبی مطلع بود. دیدگاه‌های پیامبر اکرم«ص» را نسبت به امام«ع» شنیده بود و بدان ایمان و اعتقادی راسخ داشت و صلاح و مصلحت جامعه نوپای اسلام را در رهبری و امامت حضرت علی«ع» می‌دانست.

آن بانوی بزرگوار در برابر یکی از نادانان مدینه که خفاش‌صفت در برابر آفتاب وجود امام علی«ع» زبان به سرزنش گشود، چنین فرمود: «علی امام ربانی و مرکز توجه همه عارفان و خداپرستان و نقطه دایره امامت و پدر حسن و حسین دو دسته‌گل پیامبر و دو سرور جوانان اهل بهشت است.»(۴)

جناح پیروز سقیفه پس از بیعت گرفتن از برخی از اصحاب به سراغ علی«ع» آمدند تا در اسرع وقت از آن بزرگوار بیعت بگیرند و سند مشروعیت حکومت خود را به امضا برسانند. آنان می‌دانستند که علی«ع» به خاطر حفظ اسلام و پیشگیری از تفرقه و اختلاف به جنگ متوسل نخواهد شد و بیعت او باب مخالفت سایر بنی‌هاشم و حامیان اهل بیت«ع» را مسدود خواهد کرد و در نتیجه پایه خلافت‌شان مستحکم خواهد شد. از این رو، آن امام همام را تحت فشار سختی قرار دادند و در نخستین روزهای رحلت پیامبر«ص» زشت‌ترین برخوردها را با آن حضرت کردند و تا سر حد کشتنش پیش رفتند.(۵)

آنان درصدد بودند به هر طریق ممکن، ولو به قیمت کشتن، مولای متقیان را به پذیرش حاکمیت خود وادار کنند، اما با مقاومت شدید حضرت زهرا«س» مواجه شدند. طبق نقل مسعودی تا صدیقه طاهره«س» در قید حیات بود، آنان نتوانستند از علی«ع» بیعت بگیرند. بنی‌هاشم نیز پس از شهادت زهرای اطهر«س» بیعت کردند.(۶)

آن حضرت تا آخرین روز شهادتش همواره با قطع رابطه و ابراز ناراحتی و اندوه، افکارعمومی را متوجه مسئله سقیفه و غصب خلافت ‌کرد و نگذاشت این مهم به فراموشی سپرده شود.

زنان مهاجر و انصار برای عذرخواهی به عیادت آن بزرگوار آمدند، ولی حضرت فاطمه«س» نه تنها از آنان تشکر نکرد، بلکه در جواب احوالپرسی آنان فرمود: «آگاه باشید این حکومتی را که پدید آوردند، تازه آبستن شده است. پس صبر کنید تا ببینید چه نتیجه‌ای به بار می‌آورد. آنگاه از آن به جای شیر، خون‌تازه و سم کشنده بدوشید! اینجاست کسانی که به راه باطل رفته‌اند، زیانکار می‌شوند و آیندگان عاقبت آنچه را که گذشتگان تأسیس کردند، خواهند دید. از بابت دنیای خود خوش و قلباً از فتنه‌هایی که خواهند آمد مطمئن باشید. بشارت باد بر شما شمشیرهای برنده‌ای که به دنبال آن می‌آید و قدرت متجاوزی که ظلم و تعدی را روا می‌دارد و جمعیت شما را درو می‌کند (همه را قتل‌عام می‌کند) پس حسرت و اندوه بر شما باد!  به کدامین سوی می‌روید؟…»(۷)

 

بیان فضائل امام علی«ع»

کوثر آفرینش در سیره انسان‌ساز خود در موارد لازم سابقه طولانی و فضایل بی‌شمار اولین فروغ امامت را به مردم گوشزد می‌کرد و با تمام وجود معتقد و معترف به فضایل علی«ع» بود.

روزی نبی مکرم اسلام«ص» در یک جلسه خانوادگی به ارزش‌های حضرت علی«ع» اشاره و شدت محبت و ارادت قلبی خود را نسبت به دامادش برای دختر خویش فاطمه«س» اظهار کردند. صدیقه کبری«س» فرمود: «سوگند به خدایی که تو را به رسالت برگزید و تو را هدایت و به وسیله تو امت اسلامی را هدایت کرد، من به ارزش‌ها و فضایل همسرم علی«ع» معترف و معتقد بوده‌ام.»(۸)

آن بانوی پاکدامن و گرامی در بخشی از خطبه معروف خود در مسجد مدینه در باره سابقه درخشان علی«ع» می‌فرماید: «پس از بعثت رسول خدا«ص» هرگاه مشرکان آتش جنگ برافروختند، خداوند آن را خاموش کرد و هرگاه شیطان سر بر ‌داشت یا مشرکی حمله ‌کرد، رسول خدا«ص» برادرش علی«ع» را در کام سختی‌ها و شعله‌ها ‌انداخت و آن امام بر جای نمی‌نشست مگر اینکه مخالفان را شکست می‌داد. او رنج‌ها را برای خدا تحمل و در راه تحقق امر الهی تلاش کرد و از سرزنش سرزنش‌کننده بیم به خود راه نداد؛ در حالی که مردم در رفاه و آسایش زندگی آرمیده بودند.»(۹)

 

اعتراض به سکوت مردم

دخت گرامی رسول خدا«ص» می‌دید که با خروج رهبری از محور خود چه بسا ممکن است امور مهم دیگر نیز دچار این آفت شوند و هر نوع سکوتی در واقع مهر تأییدی بر کارهای نارواست، بدین جهت در مواردی مخالفت خود را با اعتراض و انتقاد و شکوه به اثبات می‌رساند.

فرازهایی از خطبه بانوی نمونه اسلام در مسجد مدینه گواهی گویا و شاهدی زنده بر این مطلب است. زهرای اطهر«س» با دلی پر خون از حوادث ناگوار پیش آمده، با زبان شکوه و اعتراض خطاب به انصار فرمود: «ای انجمن بزرگان! ای بازوان ملت! ای حافظان اسلام! این غفلت و سستی در مورد حق من چیست؟ چرا در برابر دادخواهی من سهل‌انگاری می‌کنید؟»(۱۰)

 

افشای ستم و خیانت

از همان لحظه‌های اول اعلام امامت امیرالمؤمنین«ع» در غدیر خم و تحقق بیعت عمومی برای ولایت، حضرت زهرا«س» از پیمان‌شکنی و دورویی مخالفان غدیر آگاهی کامل داشت. در اوج فتنه‌ها افشاگری عالمانه حضرت زهرا«س» بود که مانند تیغ، بند بند دام‌های گسترده دشمن را برید و با افشای چهره زشت جریان فتنه، مردم را از افتادن در دام گمراهی مصون ‌داشت.

پس از وفات رسول خدا«ص»، دختر طلحه خدمت حضرت فاطمه«س» رسید و علت گریه‌ها و ناله‌های جانکاه آن حضرت را جویا شد. فاطمه«س» در پاسخ فرمود: «ای دختر طلحه! آیا از مصیبت و رویداد تلخی می‌پرسی که در همه جا انتشار یافته است؟ از پست‌ترین قبایل عرب، ابوبکربن ابی قحافه و از حیله‌بازترین قبایل عرب، عمر بن خطاب، بر علی«ع» ستم روا داشتند. پرچم مسابقه را برافراشتند تا بر علی«ع» پیشی گیرند و چون موفق نشدند، بغض و کینه جانشین بر حق پیامبر«ص» را در دل گرفتند، اما پنهان کردند. وقتی رسول خدا«ص» رحلت فرمود، آن بغض‌ها و کینه‌ها را به زبان آوردند و بر مرکب آرزو سوار شدند و ستم‌ها روا داشتند.(۱۱)

 

ملامت وجدان‌های خفته

پس از ستم دنیاپرستان و سکوت و بی‌تفاوتی خودپرستان ترسو و ایجاد انحراف در امت اسلامی، حضرت زهرا«س» به افشای خیانت خیانتکاران پرداخت و وجدان‌های خفته آنان را با شلاق ملامت بیدار کرد و خطاب به آنان فرمود: «وای بر شما! چه زود به خدا و پیامبرش در باره ما اهل‌بیت«ع» خیانت کردید! در صورتی که رسول گرامی اسلام«ص» به شما سفارش فرمود از ما پیروی کنید. ای گروه مهاجرین و انصار! خدا و دختر پیامبرتان را یاری کنید. شما با رسول خدا«ص» بیعت کردید که همان‌ گونه که از خود و فرزندان خودتان دفاع می‌کنید، از پیامبر و فرزندانش هم دفاع کنید. پس بر بیعت خود با رسول خدا«ص» استوار بمانید.»(۱۲)

 

دشمن‌شناسی

صدیقه کبری«س» نخستین معیار دشمن‌شناسی را دشمنی و مخالفت با اهل‌بیت رسول خدا«ص» معرفی می‌کند و با صراحت بسیار می‌فرماید: «هر کس با ما دشمنی کند با خداوند ستیز نموده است و آن کسی که با ما مخالفت کند با پروردگار رو در رو شده است و بر مخالف ما عذاب دردناک و مجازات شدید الهی در دنیا و آخرت واجب می‌گردد.»(۱۳)

زهرای اطهر«س» با ارائه تدبیری خردمندانه، عرصه ستم‌ستیزی و میدان مبارزه با دشمن را فراتر از زمان و مکان گسترش داد تا تمام افراد از ارزش دوستی‌های الهی و زشتی دشمنی‌های شیطانی تا روز رستاخیز آگاهی یابند؛ از این رو در وصیتش به امیرمؤمنان«ع» فرمود: «وصیت می‌کنم که هیچ‌ یک از آنان که به من ظلم و حق مرا غصب کردند، نباید در تشیع جنازه من شرکت کنند زیرا آنان دشمن من و دشمن رسول خدا«ص» هستند. اجازه مده فردی از آنان و پیروانشان بر من نماز بخوانند و مرا شبانه و آن هنگام که چشم‌ها آرام گرفته و دیده‌ها به خواب فرورفته‌اند، دفن کن.»(۱۴)

این وصیت ضربه سهمگینی بر پیکر دشمنان امامت و ولایت وارد ساخت؛ ضربه‌ای که تا قیام قیامت استمرار خواهد داشت و سندی زنده و ماندگار بر محکومیت حکومت خلفا و غیرعادلانه بودن آن از منظر زهرای مرضیه«س» به شمار می‌آید.

 

بیان فلسفه احکام

معصومین«ع» با علم و بصیرت کامل نسبت به مصالح و مفاسد امور، دستوراتی را برای پویایی و بالندگی انسان‌ها به نام واجبات، محرمات و… آورده‌اند.

روشن است که برای انسانی که از هر جهت محدود و ناقص است، درک فلسفه احکام بسیار مشکل است، اما معصومین«ع» که به حقایق امور آگاهی کامل دارند، از مصالح و مفاسد احکام اسلامی اطلاع داشتند و آنها را بیان می‌کردند.

بانوی بزرگ اسلام حضرت زهرا«س» در خطبه خود به فلسفه برخی از احکام چنین اشاره کرده است: «خداوند ایمان را وسیله زدودن شرک از دل‌های شما، نماز را موجب پاکی از تکبر، زکات را دستمایه تزکیه و افزایش روزی، روزه را سبب تصفیه دل‌ها از زنگار ناپاکی‌ها و حج را موجب استحکام دین قرار داد. همچنین عدالت را عامل شوکت و عظمت، اطاعت از خاندان رسالت را باعث اتحاد، جهاد را موجب عزت، نیکی به پدر و مادر را برای امان از خشم خداوند، قصاص را سبب بقای زندگانی، نهی از شراب‌خواری را جهت پاک‌سازی پلیدی‌ها و پرهیز از افتراء و تهمت را برای دور شدن از لعنت قرار داد.»(۱۵)

 

تبیین معارف الهی

از مهم‌ترین رسالت‌های آن حضرت«س» در جامعه آن روز، تبیین آگاهانه معارف الهی بود. عبدالله بن مسعود از صحابه پیامبر اکرم«ص» می‌گوید: «مردی نزد حضرت فاطمه«س» آمد و عرض کرد آیا رسول خدا«ص» چیزی نزد شما گذاشته است که من از آن بهره‌مند شوم؟ آن حضرت به خدمتگزار منزل فرمود که برود و دستمالی ابریشمی را بیاورد. او هر چه به دنبال آن گشت پیدا نکرد. حضرت زهرا«س» فرمود: حتماً آن را پیدا کن. خدمتگزار پس از جست‌وجو آن را پیدا کرد. در آن صحیفه‌ای وجود داشت که بر آن چنین نوشته شده بود: پیامبر اکرم«ص» فرمودند کسی که همسایه‌اش از شرّ او در امان نباشد، مؤمن نیست. کسی که به خدا و روز قیامت ایمان دارد یا سخن نیکو بگوید، یا سکوت کند؛ زیرا خداوند انسان‌های بردبار و نیکوکار را دوست دارد. همانا حیا از ایمان است و ایمان در بهشت جای دارد و ناسزاگویی نشانه بی‌حیایی است و آدم بی‌حیا در آتش است.»(۱۶)

 

پاسخ به مسائل

از وظایف مهمی که پیشوایان معصوم«ع» به عهده داشتند، تلاش و کوشش و استفاده از دانش گسترده خویش در راه بالا بردن فرهنگ جامعه و دفع شبهات و پاسخ به مسائل بود.

حضرت زهرا«س» در این زمینه با تمام توان، مسئولیت بزرگ خود را انجام و  از موضوعات ساده گرفته تا پیچیده‌ترین مسائل را پاسخ می‌داد.

نقل می‌شود که روزی بانویی خدمت آن حضرت«س» رسید و عرض کرد: مادر پیر و ناتوانی دارم که در نماز بسیار اشتباه می‌کند. مرا فرستاده است تا از شما بپرسم که چگونه نماز بخواند؟ حضرت فرمود: هر چه می‌خواهی بپرس. آن زن سئوالات خود را مطرح کرد تا به ده سؤال رسید و فاطمه«س» با روی گشاده جواب می‌داد. زن از پرسش زیاد خود شرمنده شد و گفت: شما را بیش از این زحمت نمی‌دهم. حضرت زهرا«س» فرمود: باز هم بپرس. آنگاه برای تقویت روحیه وی، پاداش ارزشمند کسانی را که به مردم معارف دینی را می‌آموزند بیان فرمود، سپس ادامه داد:  از رسول خدا«ص» شنیدم که در روز قیامت دانشمندان اسلام در پیشگاه الهی حاضر می‌شوند و به اندازه علم و تلاشی که در راه آموزش و هدایت مردم به کار گرفته‌اند، از خدای خویش پاداش دریافت می‌کنند.(۱۷)

امام علی«ع» ‌فرمود: «در محضر رسول خدا بودیم که آن حضرت فرمود بهترین چیز برای زنان چیست؟ هیچ‌ کس نتوانست پاسخ درست بدهد. من نزد فاطمه«س» آمدم و موضوع را با او در میان گذاشتم، فاطمه«س» گفت: من می‌دانم. سپس فرمود: بهترین چیز برای زن این است که بیگانگان او را نبینند و او نیز آنان را نبیند. من نزد پیامبر«ص» بازگشتم و جواب را گفتم. پیامبر«ص» فرمود: چه کسی این مطلب را به تو گفت؟ عرض کردم: فاطمه«س». رسول خدا«ص» فرمود: فاطمه پاره تن من است. همان  طور که من از علوم و معارف الهی در حد بالا آگاهی دارم، فاطمه«س» هم این چنین است و مقام علمی او خیلی بالاست.(۱۸)

 

عمل به قرآن

پس از رحلت پیامبر«ص» جریان سقیفه با تظاهر به پاسداری از قرآن و با شعار « حَسْبُنا کتاب الله: کتاب خدا ما را بس است» به اغفال مردم پرداختند و در نتیجه بازار تفسیر به رأی و تغییر احکام الهی با تفسیرهای دروغین رونق گرفت. در این میان تنها یادگار پیامبر«ص» بود که وقتی دید دستاوردهای رسالت پدرش به فراموشی سپرده می‌شوند و به یغما می‌روند، با استدلال‌های محکم و قرآنی، مدعیان دروغین تفسیر قرآن را رسوا کرد. آن حضرت بدین طریق می‌خواست از شکاف به وجود آمده که تمدن و سعادت امت اسلامی را به مخاطره انداخته بود جلوگیری نماید؛ لذا مردم را به قرائت قرآن توصیه می‌کرد و می‌فرمود: «از دنیای شما سه چیز نزد من محبوب است: تلاوت قرآن، نگاه به چهره رسول خدا«ص» و انفاق در راه خدا.»(۱۹)

آن بانوی بزرگوار با بیان فضایل تلاوت قرآن، مردم را به قرائت این کتاب آسمانی دعوت می‌کرد و می‌فرمود: «کسی که سوره‌های حدید، واقعه و الرحمن را تلاوت کند، در آسمان و زمین اهل بهشت خوانده می‌شود.»(۲۰)

پرسش به سئوالات قرآنی و شرعی مردم از دیگر خدمات فاطمه زهرا«س» به قرآن بود. زندگی آن حضرت به قرآن عینیت می‌بخشید و در مکتب قرآن شاگردان زیادی را تربیت کرد. یک نمونه از شاگردان تربیت‌ شده او «فضه» است. این زن بزرگ که خادم حضرت فاطمه«س» بود، تا ۲۰ سال پس از درگذشت فاطمه«س» با زبان قرآن سخن می‌گفت.(۲۱)

فاطمه زهرا«س» بانویی است که در شأن او ده‌ها آیه و سوره نازل شده و اکثر محدثان آنها را در کتب روایی خود آورده‌اند و شأن و عظمت ایشان بر هیچ مسلمان منصفی پوشیده نیست. خدمات ارزنده آن بانو به قرآن کریم در کتب تاریخی و روایی ذکر شده و یا به علل مختلف از میان رفته است.(۲۲)

با وجود تألیفات، تحقیقات و سخنرانی‌های بسیار هنوز تصویر درستی از زندگانی آن حضرت«س» در اذهان وجود ندارد و متأسفانه اطلاع ما از سیره این بانوی گرامی اسلام به گریه‌های ممتد و طولانی ایشان پس از مرگ پدر، مکان قبر و غصب فدک محدود می‌شود و ما هنوز نتوانسته‌ایم از بصیرت، مبارزات، حیات سیاسی و اجتماعی ایشان شناخت عمیقی داشته باشیم، اما می‌توان گفت فاطمه زهرا«س» با آگاهی و بصیرت‌آفرینی خود توانست به بشریت ثابت کند که تنها راه سعادت و رستگاری در جهان، پیروی از قرآن و عترت است.

 

پی‌نوشت‌ها

۱ـ ثواب الاعمال و عقاب الاعمال، شیخ صدوق، ص ۱۱۶.

۲ـ مناقب ابن‌شهر آشوب، ج ۳، ص ۳۳۰.

۳ـ مناقب خوارزمی، ص ۶۷.

۴ـ ریاحین الشریعه، ذبیح‌الله محلاتی، ج ۱، ص ۹۳.

۵ـ الامامه و السیاسه، ابن قتیبه دینوری، ج ۱، ص ۳۱.

۶ـ مروج الذهب، علی بن حسین مسعودی، ج ۲، ص ۳۰۸.

۷ـ بحارالانوار، علامه مجلسی، ج ۴۳، ص ۱۶۰.

۸ـ مناقب ابن شهر آشوب، ج ۳، ص ۳۳۰.

۹ـ شرح نهج‌البلاغه، ابن ابی‌الحدید معتزلی، ج ۱۶، ص ۲۰۶.

۱۰ـ احتجاج طبرسی، ج ۱، ص ۲۶۹.

۱۱ـ ماهنامه مبلغان، شماره ۱۴۰، جمادی الثانی ۱۴۳۲ هـ ق، ص ۹۶ـ۹۵.

۱۲ـ بحارالانوار، ج ۲۹، ص ۱۸۹.

۱۳- مستدرک الوسایل، میرزاحسین نوری، ج ۷، ص ۲۹۱.

۱۴- فرهنگ سخنان فاطمه«س»، محمد دشتی، ص ۳۳۰.

۱۵- نک: احتجاج طبرسی، ج ۲، ص ۲۶۳ـ۲۶۱.

۱۶- مستدرک الوسایل، ج ۱۲، ص ۸۱.

۱۷- بحارالانوار، ج ۲، ص ۳.

۱۸- همان، ج ۴۳، ص ۵۴.

۱۹- نهج الحیاه، محمد دشتی، ص ۲۷۱.

۲۰- کنزالعمال، متقی هندی، ج ۱، ص ۵۸۲.

۲۱- ریاحین الشریعه، ج ۱، ص ۵۸۲.

۲۲- فصلنامه فرهنگ کوثر، شماره ۷۶، پاییز ۱۳۸۶، ص ۳۰.

 

 

سوتیترها:

۱٫

حضرت فاطمه«س» در راه اثبات امامت و تبیین اصل ولایت از هیچ کوششی فروگذار نکرد و به منظور تحقق این هدف الهی سعی کرد با بیان خطبه‌های غرّا و استفاده از منطق و استدلال، وصایت جانشینان پیامبر«ص» را به اثبات برساند و مردم را با جایگاه رفیع امامت آشنا نماید.

 

۲٫

پرسش به سئوالات قرآنی و شرعی مردم از دیگر خدمات فاطمه زهرا به قرآن بود. زندگی آن حضرت به قرآن عینیت می‌بخشید و در مکتب قرآن شاگردان زیادی را تربیت کرد. یک نمونه از شاگردان تربیت‌شده او «فضه» است.

 

 

 

 

 

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *