جنگ سوم غزه – آغاز سقوط رژیم صهیونیستی

حسین رویوران

رژیم صهیونیستی برای سومین بار در مدت ۶ سال اخیر نوار محاصره شده غزه را مورد تهاجم سنگین نظامی قرار داد، به این امید که این بار با بهره‌گیری از شرایط وتحولات سیاسی جدید منطقه، مقاومت را به زانو درآورد، ولی به‌رغم گذشت پنجاه روز از جنگ، یک بار دیگر دچار اشتباهات محاسباتی شد وسومین شکست پی‌ در پی را در کارنامه خود به ثبت رساند و در مقابل جامعه مقاوم غزه با پایداری ومقاومت بی‌نظیر وصبر و ثبات پیروزی بزرگ و ارزشمندی را به ارمغان آوردند .

با آغاز موج بیداری‌اسلامی، رژیم عربستان سعودی با همکاری امارات و اردن وکویت جبهه جدیدی بر ضد جریان اخوان المسلمین در سطح منطقه تشکیل دادند واین تلاش‌ها در مصر با کودتای نظامی به فرماندهی ژنرال عبدالفتاح‌السیسی موفق به سرنگونی دولت منتخب مردم و بازگشت نظامیان به قدرت گردید. در روزِ پس از کودتا، عربستان سعودی وامارات وکویت دوازده میلیارد دلار به کودتاگران کمک کردند و رژیم صهیونیستی با مشاهده این تحولات تصور کرد که زمان مناسب برای حمله به غزه وریشه کن کردن مقاومت تحت عنوان سرکوب حماس که به عنوان بخشی از اخوان به شمار می‌آید فراهم شده است. این رژیم تصور می‌کرد که اگر در این شرایط دست به چنین اقدامی بزند از حمایت منطقه‌ای ـ  به‌ویژه از سوی محور عربستان ـ برخوردار خواهد شد.

در این فرایند، مصر کاملاً از حمله نظامی رژیم صهیونیستی حمایت کرد و حتی در جریان گفتگوهای آتش‌بس که در قاهره جریان داشت تلاش کرد تا مقاومت بدون گرفتن هر‌گونه امتیازی با آتش‌بس موافقت کند. عربستان سعودی نیز در برابر تجاوز رژیم صهیونیستی کاملاً سکوت کرد تا این که نتانیاهو به صورت ضمنی به حمایت دولت‌های عربی از این رژیم اشاره کرد و این رابطه پنهان را گنج استراتژیک بر شمرد. آنگاه عربستان در روز بیست وششم جنگ از ترس واکنش‌های احتمالی مردم خود، بدون آن که به جنایات گسترده رژیم صهیونیستی هیچ‌گونه اشاره‌ای بکند، بیانیه داد که از مردم غزه حمایت می‌کند. این پیروزی نتیجه طبیعی تلاش مقاومت در مدیریت جنگ و ابتکار و نوآوری در شیوه عملیات جنگی آنهاست. رون‌ملشتاین کارشناس نظامی جنگ رژیم صهیونیستی می‌گوید:

«حماس پیروز اصلی این جنگ است، زیرا اسرائیل در مدیریت خردمندانه صحنه‌ جنگ دچار ایستایی شده، در حالی‌که مقاومت مدل جنگ نا‌متقارن را تکامل بخشیده است».

رژیم صهیونیستی در جنگ سوم غزه همانند سه جنگ قبلی در لبنان و غزه، به خانه‌های مردم، مساجد، مدارس و بیمارستان‌ها حمله کرد و مردم غیرنظامی را هدف آتش خود قرار ‌داد. در این راهبرد هیچ تغییری جز تشدید حجم آتش در این جنگ صورت نگرفت. در حالی‌که مقاومت فلسطین در غزه از حالت دفاع به حالت هجوم تغییر وضعیت داد و در چارچوب عملیات زمینی، با ایجاد ده‌ها تونل به داخل سرزمین‌های اشغالی نفوذ کرد و عملیات سنگینی را بر ضد دشمن انجام داد. مقاومت در این جنگ به چند عملیات دریایی نیز دست زد و برد موشک‌های خود را نسبت به جنگ‌های قبلی چند برابر کرد.

این ابتکارات مقاومت برای اولین بار، پدیده جنگ‌زدگان را در جامعه صهیونیستی پدید آورد و در حالی‌که در همه شهرهای بزرگ و کوچک، پناهگاه‌ها در دسترس افراد قرار داشت و در جنگ‌های گذشته مردم با وجود پناهگاه‌ها نیازی به جابه‌جایی نداشتند،  در جنگ اخیر غزه، چریک‌های مقاومت پس از چند عملیات نفوذ و حمله به شهرک‌های صهیونیستی نزدیک به غزه، چنان ترس و وحشتی را در دل صهیونیست‌ها پدید آوردند که رژیم صهیونیستی ناچار شد بیش از سیصد هزار صهیونیست مقیم در نوار ده کیلومتری اطراف غزه را تخلیه کند وآنها را در جای دیگر اسکان دهد.

همچنین زمانی که رژیم صهیونیستی تصمیم گرفت حمله زمینی را بر ضد نوار غزه آغاز کند، مجاهدان فلسطینی از طریق تونل‌ها به ستاد  فرماندهی واحدهای مهاجم دسترسی پیدا کردند و آنها را مورد حمله قرار دادند. در این عملیات به مقر فرماندهی تیپ ویژه گولانی حمله شد و فرمانده آن، ژنرال غسان به همراه پانزده نفر دیگر به قتل رسیدند. زمانی‌که تیپ ایگوز نیز ازجای دیگری قصد حمله داشت، به‌رغم همه احتیاط‌ها، مورد حمله قرار گرفت و فرمانده این تیپ نیز مجروح و روانه بیمارستان شد. این حملات چنان ترس ورعبی را در دل نیروهای زمینی رژیم صهیونیستی پدید آورد که از هرگونه پیشروی خود‌داری کردند ودر طول پنجاه روز جنگ تنها ۲۰۰ متر در داخل نوار غزه پیشروی داشتند.

موفقیت مقاومت در این درگیری، ادامه جنگ و پایان آن را به کابوسی برای این رژیم تبدیل کرد و فرماندهان اسرائیلی دریافتند که اگر جنگ ادامه یابد، این رژیم برای جنگ فرسایشی آمادگی ندارد وارتش آن تنها برای جنگ‌های برق آسا وسریع تربیت شده است. از سوی دیگر اگر به جنگ پایان می‌دادند می‌بایستی پاسخگوی مردم خود می‌بودند.

بسیاری از تحلیلگران بر این باورند که آتش بس، پایان بحران امنیتی در طرف فلسطینی‌است و جامعه غزه پس از آن  باید با کمک جهان اسلام وآزادگان جهان به بازسازی و التیام زخم‌های خود بپردازد، در حالی که با اعلام آتش بس در سرزمین‌های اشغالی، بحران‌های متعدد اقتصادی وسیاسی آغاز خواهد شد. تعطیلی چرخه اقتصادی، اکثر شرکت‌های تولیدی را با بحران مواجه کرده است و کارفرمایان بدون کمک دولت قادر به پرداخت حقوق کارگران در مدت جنگ نیستند. این اقدام میزان کسری بودجه دولت را افزایش خواهد داد.

در ابعاد سیاسی بسیاری از اعضای کنیست (پارلمان) رژیم صهیونیستی خواهان تشکیل گروه‌های تحقیق و تفحص برای بررسی عملکرد سازمان‌های امنیتی و نظامی و حتی سیاسی شده‌اند. این نمایندگان می‌گویند سازما‌نهای امنیتی به‌ویژه شن‌بیت وامان باید پاسخ بدهند که چگونه مقاومت ده‌ها کیلومتر تونل در غزه حفر کرده است بی آن که این سازمان‌ها به‌رغم صرف بودجه‌های هنگفت و داشتن صدها جاسوس به آن پی ‌ببرند. همچنین ارتش باید پاسخ بدهد که بر اساس کدام جمع‌بندی‌، آمادگی خود را به مسئولان سیاسی برای آغاز جنگ اعلام کرده است؟ اگر ارتش از شروع حمله، شکست را پیش‌بینی می‌کرد، چرا دست به حمله زد و اگر شکست را پیش‌بینی نمی‌کرد، چرا در جنگ شکست خورد و اساساً چرا ارتش تصور دقیقی از توان عملیاتی مقاومت ندارد؟ این نمایندگان می‌پرسند چرا باید مقاومت در ظرف پنجاه روز خواسته خود را بر شهروندان صهیونیستی تحمیل وفرودگاه بن‌گوریون ومسافرت‌ها را تعطیل کند وپنج میلیون نفر را زیر آتش قرار دهد وآنان را هرگاه که بخواهد روانه پناهگاه‌ها سازد؟

این شرایط خفت‌بار از نگاه نمایندگان مجلس این رژیم نتیجه تصمیمات نابخردانه مسئولان سیاسی است که هیچ تصوری از توان حریف ندارند. اگر اولمرت، نخست وزیر سابق به خاطر جنگ ۳۳ روزه سال ۲۰۰۶ بر ضد حزب‌الله و پس از انتشار گزارش وینوگراد ناچار به استعفا شد و برای همیشه از سیاست کناره گیری کرد، به نظر می‌رسد آینده دردناک‌تر وتاریک‌تری در انتظار نتانیاهو، نخست وزیر کنونی رژیم صهیونیستی است، زیرا او در این جنگ نه تنها شکست نظامی را تجربه کرد، بلکه پایگاه اجتماعی رژیم صهیونیستی در غرب به‌شدت آسیب دید، به‌طوری که در اکثر کشور‌های غربی که در طول شش دهه گذشته حامی رژیم صهیونیستی بوده‌اند، تظاهرات گسترده‌ای صورت گرفتند. حتی در انگلیس یک وزیر به عنوان اعتراض استعفا داد وکشورهای انگلیس‌، فرانسه وامریکا شاهد گسترده‌ترین تجمع‌های اعتراضی در یک دهه اخیر بودند که رژیم‌های حاکم بر آنان را در ادامه حمایت از این رژیم کودک‌کش با چالش مواجه خواهد کرد.

 

 

سوتیتر:

 

۱

رژیم صهیونیستی در جنگ سوم غزه همانند سه جنگ قبلی در لبنان و غزه، به خانه‌های مردم، مساجد، مدارس و بیمارستان‌ها حمله کرد و مردم غیرنظامی را هدف آتش خود قرار ‌داد. در این راهبرد هیچ تغییری جز تشدید حجم آتش در این جنگ صورت نگرفت. در حالی‌که مقاومت فلسطین در غزه از حالت دفاع به حالت هجوم تغییر وضعیت داد

 

 

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *