انتقال یهودیان به فلسطین از چه زمانی و چرا شروع شد؟

پاسخ به شبهات تاریخی اشغال فلسطین

 

مجید صفاتاج

 

اشاره:

انتقال یهودیان جهان به فلسطین و اسکان آنها در مناطق اشغالی فلسطین، جولان، کرانه غربی رود اردن و نوار غزه از جمله سیاست‌های این رژیم در راستای یهودی کردن فلسطین و دیگر سرزمین‏های اشغالی عربی است. این سیاست‏ها از آغاز حاکمیت صهیونیسم و تأسیس اسرائیل بر این سرزمین، همواره  ‏مد نظر رژیم صهیونیستی بوده و در حفظ امنیت، تقویت و تحکیم سلطه صهیونیسم بر سرزمین‏های اشغالی و در نهایت یهودی کردن فلسطین، تأثیر به‌سزایی داشته است. مقاله حاضر به چگونگی و چرایی انتقال یهودیان و این سیاست سلطه‌گرانه صهیونیستی پرداخته است.

 

سیاست انتقال یهودیان به فلسطین به دنبال مهاجرت عده‏ای از یهودیان اروپا به این سرزمین و زمزمه‏ تشکیل دولت یهود در آنجا در اواخر قرن نوزدهم میلادی در میان صهیونیست‏ها مطرح شد و سپس در سال ۱۸۹۷ با برگزاری اولین کنگره صهیونیسم در شهر بال سوئیس و اعلام تشکیل دولت و تعیین سرزمین برای یهودیان جهان و انتقال یهودیان به این سرزمین عملاً رشد سریعی پیدا کرد و به‌تدریج بافت جمعیتی فلسطین دستخوش تغییر و تحول شد.

توجه بیش از حد صهیونیست‏ها به تسریع در انتقال یهودیان جهان به فلسطین، بدون شک ریشه‏های تاریخی چندین ساله دارد که به اختصار به آنها اشاره می‏شود.

مورخ یهودی معاصر، ترلاکور، تاریخ رسمی انتقال یهودیان به فلسطین را سال ۱۸۸۱، یعنی سال کوچ عده‌ای از جوانان یهودی روسیه به فلسطین می‌داند‌ و می‌نویسد که قبل از آن، انتقال یهودیان به سبب امتناع آنان از مشارکت عملی در اسکان و عدم همکاری در طرح‌های مستعمره‏نشین سابق ممکن نبوده است(۱)

فرانسه در زمینه‏ انتقال اولیه یهودیان به فلسطین نقش زیادی داشت. دعوت ناپلئون بناپارت از یهودیان برای کوچ به فلسطین، اولین دعوت رسمی از جانب رهبر یک دولت بزرگ غربی در این زمینه بود. این دعوت بی‌تردید طرحی استعماری بود که با مصالح و سیاست‏های دولت‏های استعمارگر غربی، آن هم در هنگامی‌که دولت عثمانی ضعیف شده و مرد بیمار لقب گرفته بود، سازگاری داشت. سیاست انگلیس در این زمان فشار بر حکومت عثمانی به منظور کسب اجازه برای انتقال یهودیان به فلسطین و تحت‏الحمایه قرار دادن آنها بود. هرتزل، رئیس جنبش صهیونیسم  بر اجرای این سیاست استعماری تأکید داشت و در کتاب خود، دولت یهود، نوشت:

«افرادی که تحمل ممالک متبوع خود را ندارند، بهتر است در منطقه وسیعی که برای یک ملت بزرگ کافی باشد، اجتماع کنند.»

او برای نیل به این مقصود، پیشنهاد تشکیل آژانس یهود را داد و در تاریخ بیست و سوم آوریل ۱۸۹۶ در یکی از مصاحبه‏هایش در سفارت انگلیس در وین  اظهار داشت:

«اگر ترکیه در آینده تقسیم شود، دولتی که در فلسطین برپا می‏شود، سدی در مقابل دیگر دولت‏های منطقه خواهد بود.» (۲)

لذا این آژانس از همان ابتدای فعالیت خود به شیوه‏های گوناگونی سعی داشت سلطان عبدالحمید، حاکم عثمانی را برای موافقت کوچ یهودیان به فلسطین تطمیع و ترغیب کند. پس از مرگ او یکی از رهبران صهیونیسم به نام هربرت ساموئیل(۲) پیشنهاد کرد که:

«یک دولت یهودی تحت نظارت انگلستان در فلسطین تشکیل شود و حدود ۳ الی ۴ میلیون یهودی ساکن اروپا به این سرزمین مهاجرت کنند.»(۴)

او برای انتقال یهودیان به فلسطین و یهودی کردن این سرزمین، برنامه‏های ویژه‏ای را اجرا و شرایط و اوضاع سیاسی و اقتصادی و اداری را به گونه‏ای برنامه‏ریزی کرد که زمینه تشکیل دولت صهیونیسم فراهم شود. او با آگاهی کامل از خطر محدودیت جمعیت یهودیان(۵) در فلسطین در مقابل عرب‏ها، به منظور تغییر بافت جمعیتی و اجرای سیاست توازن جمعیت در مناطق اشغالی، با کمک استعمار پیر انگلیس دروازه‏های فلسطین را به یهودیان باز گذاشت و آنان را به مهاجرت به فلسطین تشویق کرد و بدین ترتیب سیل مهاجرت یهودیان اروپا به فلسطین شروع شد. در نتیجه، صدها خانوار عرب مجبور به ترک زمین‏ها و خانه‌های خود شدند و جای خود را به هزاران یهودی مهاجر دادند.

بر اثر سیاست استعماری و تجاوزکارانه صهیونیست‏ها، در ده سال اول حکومت قیمومیت (۱۹۱۸ـ۱۹۲۸)، حدود ۱۰۲ هزار یهودی وارد فلسطین شدند. از سال ۱۹۴۸ نیز کار انتقال یهودیان جهان به این سرزمین و اسکان آنها‏ به جای مسلمانان، شتاب بیشتری گرفت، به‌طوری که جمعیت یهودیان از ۷۰۰,۶۵ تن درسال ۱۹۴۸ به بیش از سه میلیون تن در سال ۱۹۷۳ رسید، یعنی ظرف ۲۵ سال حدود ۵/۲ میلیون تن بر جمعیت یهودیان فلسطین اشغالی افزوده شد.

کوچ یهودیان به فلسطین که با رؤیای اقامت در سرزمین موعود انجام ‏شد، کار احداث شهرک‏سازی یهودیان و تأسیس اسراییل و تثبیت و قوام آن را تسهیل کرد و عامل بسیار مهمی در ثبات و پایداری رژیم صهیونیستی گردید. از گفته‏های بن گوریون، یکی از رهبران برجسته صهیونیسم و اولین رئیس دولت اسراییل می‏توان این نکته را به‌روشنی دریافت. او در مقابل پارلمان ایستاد و گفت:

«مهاجرت دسته‏جمعی یهود، تأسیس دولت اسراییل را امکان‏پذیر کرد و به برکت همین مهاجرت است که اسرائیل پایدار می‌ماند.» (۶)

گلدامایر نخست‌وزیر رژیم صهیونیستی نیز اظهار داشت:

«چگونه می‏توانیم بدون مهاجرت، دولتی داشته باشیم.»(۷)

یکی از مسئولان آژانس یهود نیز در این زمینه اعلام کرد:

«اگر چشمه مهاجرت خشکیده شود، حتی اگر پیمان صلح با همسایگان ببندیم، نمی‏توانیم دولت یهود را حفظ کنیم. عرب‏ها ما را خواهند بلعید و اثری از ما باقی نخواهد ماند.»(۸)

اظهارات صهیونیست‏های مذکور و اقدامات سریع دستگاه حاکم اسراییل در زمینه انتقال یهودیان به فلسطین از درک خطر محدود بودن شمار آنها درمقابل جمعیت عرب‏ها ناشی می‏شود، زیرا طبق آمارهای موجود، جمعیت مسلمانان در سرزمین‏های اشغالی هر سال بیشتر شده است که به‌طور گسترده‏ای خطر بر هم زدن توازن جمعیت به نفع مسلمانان را مضاعف می‏کند.

پروفسور رابرت باکی از دانشگاه عبری قدس در تحقیقی در ۱۹۸۶ این موضوع را مطرح و آکادمی یهود نیز آن را تأیید کرد. او در بررسی خود می‌نویسد:

«ملت یهود رو به اضمحلال است و با فرا رسیدن سال ۲۰۲۵ حدود ۳۱ درصد از فرزندانش را از دست خواهد داد.»(۹)

همچنین وی در کتاب «اسرائیل در حوالی قرن بیست و یکم» که در فوریه ۱۹۸۴م منتشر شد، در مورد ساکنان اسرائیل در آغاز قرن آینده اعلام کرد:

«سن نسل‏های اسرائیل در آینده به سمت پیری تغییر خواهد کرد و در جوانان کاهش چشمگیری رخ خواهد داد.»(۱۰)

مطالب مزبور که کاهش جمعیت یهودیان در مقابل مسلمانان در فلسطین را نشان می‌دهد، رهبران رژیم صهیونیستی را برآن داشت که بیش از پیش به انتقال یهودیان به فلسطین اشغالی توجه کنند؛ لذا آنان سعی کردند به هر نحو ممکن، با کمک امریکا و تبانی برخی از کشورها و ایجاد جاذبه برای یهودیان جهان، مجدداً زمینه‏ مهاجرت گسترده یهودیان را از نقاط گوناگون دنیا، به‌ویژه جمهوری‏های تازه استقلال یافته شوروی پیشین و اروپای شرقی و برخی از کشورهای افریقایی و امریکای لاتین به فلسطین اشغالی فراهم سازند.

انتقال یهودیان به سرزمین‏های اشغالی فلسطین جزء تفکیک‏ناپذیری از نقشه استراتژیک سیاسی نظامی اسرائیل در یهودی‏سازی فلسطین و الحاق دیگر سرزمین‏ها به این کشور و اساس و پایه‏ای برای ایجاد شهرک‏های یهودی‏نشین و استیلا بر سرزمین‏های عربی است. در واقع مهاجرت یهودیان به این سرزمین همچون خونی است که در پیکر رژیم صهیونیستی تزریق می‏شود، لذا این رژیم بدون مهاجرت و انتقال یهودیان به سرزمین‏های اشغالی نمی‏تواند به حیات سیاسی و نظامی خود ادامه دهد و به همین دلیل است که به‌طرز گسترده‏ای دست به احداث شهرک‏های یهودی‏نشین زده است تا هم زمینه‏ اسکان یهودیان مهاجر را فراهم سازد و هم به اهداف توسعه‏طلبانه‏ خود نایل آید.

 

منابع:

۱ –  قهوجى، حبیب، الاستراتیجیه الاستیطان الصهیونى فى فلسطین، (بیروت: دارالفکر العربی، ۱۹۷۸)، ص ۴۷٫

۲ – صفاتاج، مجید، روزنامه ابرار، “انتقال و اسکان یهودیان در فلسطین”، ۲۳/۲/۱۳۷۱ ش، شماره ۱۰۱۵، ص ۸٫

۳ – اولین رئیس حکومت قیمومیت انگلیس در فلسطین.

۴ – اکرم زعیتر، سرگذشت فلسطین یا کارنامه سیاه استعمار، علی اکبر هاشمی رفسنجانی، (تهران: دفتر تبلیغات اسلامی حوزه علمیه قم، ۱۳۶۲)، ص۹۵٫

۵ – در سال ۱۹۱۸م، از مجموع کل جمعیت فلسطین، جمعیت یهودیان از ۶ درصد تجاوز نمى‏کرد.

۶ –  روزنامه مصرى الاهرام، مورخ ۲۵/۳/۱۹۸۸م.

۷ – همان

۸ – همان

۹ – روزنامه اسرائیلى “عل همشار”، مورخ ۲۷/۶/۱۹۸۶م.

۱۰ – مؤسسه فالبر، “اسرائیل على مشارف القرن ۲۱”، قدس، ۱۹۸۴م.

 

 

 

سوتیترها:

 

۱٫

فرانسه در زمینه‏ انتقال اولیه یهودیان به فلسطین نقش زیادی داشت. دعوت ناپلئون بناپارت از یهودیان برای کوچ به فلسطین، اولین دعوت رسمی از جانب رهبر یک دولت بزرگ غربی در این زمینه بود. این دعوت بی‌تردید طرحی استعماری بود که با مصالح و سیاست‏های دولت‏های استعمارگر غربی، آن هم در هنگامی‌که دولت عثمانی ضعیف شده و مرد بیمار لقب گرفته بود، سازگاری داشت.

 

۲٫

 

اقدامات سریع دستگاه حاکم اسراییل در زمینه انتقال یهودیان به فلسطین از درک خطر محدود بودن شمار آنها درمقابل جمعیت عرب‏ها ناشی می‏شود، زیرا طبق آمارهای موجود، جمعیت مسلمانان در سرزمین‏های اشغالی هر سال بیشتر شده است که به‌طور گسترده‏ای خطر بر هم زدن توازن جمعیت به نفع مسلمانان را مضاعف می‏کند.

 

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *