نخستین عید غدیرشیعیان درصنعا

روح‌الله نجابت

عید غدیر امسال برای شیعیان یمن که ایتام آل محمد«ص» نامیده می‌شوند رنگ و بوی دیگری داشت. آنان که سال‌ها از جانب دولت مرکزی در رنج و فشار و محرومیت قرار داشتند، امروز به جایی رسیده‌اند که در ۱۸ذی‌الحجه و ایام عید ولایت با داشتن دست ‌برتر در معادلات سیاسی یمن برای نخستین‌بار در «صنعا» پایتخت یمن به مناسبت عید غدیر خم به صورت علنی جشن برپا کردند. آنان این بار با سردادن فریادهای لبیک یا‌علی(ع) در کنار شعار همیشگی خود، یعنی «الله اکبر، مرگ برآمریکا، مرگ بر اسرائیل، لعنت ‌بر یهود و اسلام پیروز است» نشان دادند که دل در گرو امیرالمومنین(ع) دارند.

برگزاری جشن عید غدیر امسال در یمن که تا پیش از این صرفاً در صعده، یعنی پایگاه سنتی شیعیان زیدی در شمال یمن به‌ صورت علنی بر پا می‌شد نشان داد که جنبش انصارالله به عنوان هسته مرکزی حرکت نوین شیعیان ‌یمن، شکل جدیدی از مناسبات سیاسی اجتماعی را در این کشور فقیر، اما با ثروت‌های خدادادی فراوان طرح‌ریزی کرده‌ است.

نکته قابل اعتنا این‌است که جایگاه فعلی جنبش ‌انصارالله مرهون تلاش‌های چند دهه‌ اخیر شیعیان است. میوه‌ امروز حرکت آزادمردان یمن، حاصل بذری ‌است که با خون دل خوردن‌ها و خون‌های به ناحق ریخته‌ شیعیان آبیاری شده ‌است.

انصارالله و نقش آن در معادلات سیاسی پس از سقوط علی‌عبدالله صالح

انصارالله که تا پیش از سال ۲۰۱۱ عملاً در معادلات سیاسی اجتماعی یمن به رسمیت شناخته نمی‌شد و  بخش عمده‌ای از تمرکز خود را  بر تربیت جوانان مبتنی بر آموزه‌های اسلام قرار داده بود، در هنگامه‌ بیداری‌اسلامی در یمن به‌قدری فراگیر شد که یکی از ارکان اصلی سقوط علی‌عبدالله صالح و سرنگونی هیمنه‌ پوشالی رژیم او را تشکیل داد.

امروز دیگر جایگاه جنبش‌انصارالله در مناسبات سیاسی‌ اجتماعی یمن در کنار دیگر بازیگران تعریف نمی‌شود، زیرا روند اتفاقات یمن از سال ۲۰۱۱ تا ۲۰۱۴ به گونه‌ای رقم‌خورد که در حال حاضر عبدالملک الحوثی، رهبر جنبش انصارالله حرف اول و آخر را در یمن می‌زند. یاران عبدالملک در پایتخت قدرت‌نمایی می‌کنند، با موضع‌گیری او نخست‌وزیر مشروعیت پیدا می‌کند و یا مجبور به کناره‌گیری می‌شود و در هرجای کشور که انصارالله در قالب کمیته‌های مردمی حضور پیدا کند، امنیت و آرامش مردم تامین می‌شود.

بیداریاسلامی۲۰۱۱ و تحولاتاخیر۲۰۱۴(انقلاب اول و انقلاب دوم)

پس از جنگ‌های شش‌گانه دولت با شیعیان صعده که از سال ۲۰۰۴ تا اوائل سال ۲۰۱۰ به طول انجامید، با فراگیر شدن امواج بیداری ‌اسلامی در سال ۲۰۱۱، سقوط علی‌عبدالله صالح و خلع او از مقام ریاست، اتفاق مهمی در تاریخ یمن پس از وحدت بود.

هرچند که سرنگونی صالح، آن هم پس از ۲۱ سال حکومت بر یمن متحد گام بزرگی برای تحقق مطالبات مردمی و در راس آن جنبش انصارالله بود، اما با سقوط صالح عملاً تغییر معناداری در نظام سیاسی یمن رخ ‌نداد و صرفاً عبدربه منصور هادی، معاون صالح جایگزین او گردید.

در فاصله سال‌های سقوط علی‌عبدالله صالح تا پیش از اتفاقات اخیر یمن سه دوره گفت‌و‌گوی ملی در یمن شکل گرفت که نه تنها نتیجه‌ خاصی در بر نداشت، بلکه به‌رغم حضور جنبش انصارالله در این گفت‌و‌گو‌ها و صبر و همراهی آنان، دولت به هیچ عنوان مطالبات آنان را در نظر نگرفت و گفت‌و‌گوها به سمتی پیش‌رفت که شیعیان به حاشیه رانده شدند.

عبد‌ربه منصور هادی فضای گفت‌و‌گوهای ملی یمن را به گونه‌ای پیش می‌برد که نتیجه آن افزایش قدرت عمل جریانات تکفیری و در عین ‌حال محدودیت‌های جدی‌تر برای شیعیان و به رسمیت نشناختن مطالبات جنبش انصارالله در معادلات سیاسی یمن بود. با این اوصاف و پس از صبر و انتظار جنبش انصارالله برای اصلاح امور و عدم حصول نتیجه؛ پس‌ از یک دوره‌ فترت درجریان انقلاب یمن، نهایتاً دور جدید حرکت شیعیان از آگوست ۲۰۱۴ و پس‌از سخنان مهم سید‌عبدالملک الحوثی آغاز شد.

در دور جدید انقلاب، هنر انصارالله این‌ است که توانسته با دردست گرفتن پرچم مطالبات اقتصادی و سیاسی عموم مردم یمن، در کشوری که مناسبات فرو ملی از جمله ارتباطات قبیله‌ای وعشیره‌ای بر همه ‌چیز اولویت دارد، حرکت مردم را از سطح طایفی و مذهبی به سطح ملی ارتقا دهد. انصارالله با اعلام اینکه به دنبال سهم‌خواهی از دولت ‌آتی نیست و فقط در صدد بهبود اوضاع جاری و بحران اقتصادی موجود در یمن است، توانسته حرکتی فراگیر را علیه دولت سازماندهی کند؛ هر چند که اصل و اساس جنبش آنها مبتنی بر آموزه‌های اسلامی و انقلابی‌ و اولویت آن همچنان استکبارستیزی، برقراری شریعت و اعتلای اسلام در یمن است.

بلافاصله پس از سخنرانی عبدالملک الحوثی، مردم یمن به‌ویژه شیعیان برای تحقق مطالبات سیاسی اقتصادی مبتنی بر اعتقاداتشان به خیابان‌ها آمدند و دامنه‌ حرکت خود را در اکثر مناطق، به‌ویژه پایتخت یمن گستراندند.

از نظر انصارالله وضعیت کنونی یمن با دولت فعلی در همه زمینه‌ها با شکست رو به ‌رو شده است، متناسب با همین نگاه است که آنان تا کنون درصدد سقوط کشور نبوده‌اند و صرفاً خواستار سقوط دولت فاسد هستند. ریشه این دیدگاه را در وهله اول باید در دینی نبودن اقدامات دولت و در وهله بعد باید در تشدید فشارهای مذهبی، اجتماعی و اقتصادی علیه شیعیان حوثی از سوی دولت، حذف یارانه سوخت، افزایش فقر و بیکاری در یمن و وخیم شدن وضعیت اقتصادی دانست.
مطالبات اعلامی حوثی‌ها در تجمعات و اعتراضاتشان در روزهای ابتدایی در مواردی چون حضور وزرای همسو در کابینه جدید، تعدیل افزایش قیمت سوخت و بازنگری در تقسیمات جدید یمن به ایالت‌های شش‌گانه خلاصه می‌شد.
اما اکنون آنچه که اتفاق افتاده به‌نوعی فراتر از این خواسته‌هاست. حوثی‌ها خواهان سهم بیشتری در دولت، پارلمان و همچنین بازنگری در سیاست اقلیم‌های خودمختار هستند. عبدربه منصور هادی  درصدد برآمده است تا با شیخوخیت و گفت‌و‌گو موضوع را خاتمه بخشد، امری که انصارالله از آن سرباز نزد، اما با توجه تجربیات گذشته، مسیر اعتراضات مردمی را نیز دنبال کرد تا رئیس‌جمهور همگام با سیاست‌ها، جبهه‌ عربی مسیر حرکت مردمی را منحرف نکند.

در مجموع باید گفت معرفی نخست وزیر مورد پذیرش انصارالله و تشکیل کابینه جدید با حضور برخی نیروهای مورد تایید این جنبش، شاید التیام‌بخش زخم‌هایی باشد که در چند ماه گذشته بر پیکره یمن وارد شده‌اند، اما آغازی است بر حرکت شیعیان انقلابی این کشور برای رقم زدن فصل جدیدی در حرکت نیروهای مقاومت در شبه جزیره عربستان.

 

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *