شرایط تلاوت

هدایت در قران

قران کریم، رسول خدا را اینچنین معرفی کرده است «یَتلوا عَلَیهِم ایاتِهِ
ویُزَکیهِم ویُعَلِمُهُم ُالکِتابَ وَالحِکمَه »که این سه امر (تلاوت،تزکیه وتعلیم
)جز شئون رسالت است وقبل از اینکه پیامبر مأموریت پیدا کند به این سه امر، ابتدا درباره
خود حضرت اجرا شد . آیات الهی برایشان خوانده شد وخداوند او را به کتاب و حکمت عالم
کرد واو را تطهیر وتزکیه نمود، آنگاه قران فرمود :همین اموری را که خداوند درباره
شما اجرا کرد،شما درباره مردم اجرا کنید، با این تفاوت که مردم نه مانند شما قدرت
فیض یابی دارند ونه می توانند مستقیما با فرشتگان یا بالاتر از فرشتگان تماس حاصل
کنند. بنابراین خداوند مسئله تلاوت قران وتعلیم وتزکیه نسبت به پیامبرش را به عهده
گرفت آنگاه اورا با این صفات معرفی کرد وبه او دستور داد که آیات الهی را بر مردم
تلاوت کن همانگونه که من بر تو تلاوت کردم .مردم را به حکمت وعلم آگاه نما همانطور
که من تو را چنین نمودم .مردم را تطهیر وتزکیه کن همانگونه که من تورا تطهیر
وتزکیه نمودم ؛البته با این تفاوت که رسول خدا (ص)مقاماتی را در هر سه امر داشت که
مخصوص به خود آن حضرت بود ودیگران به این درجات نرسیدند ونمی‌رسند.

درباره تلاوت قران،به انسآنها دستور داد که تا آنجا که برای شما امکان پذیر
ومیسور است، قران بخوانید «فَاقرَوا ما تَیَسَر َمِنَ القُرانِ »[1]

این وحی الهی چگونه بر پیامبر خوانده شد؟

در قران می فرماید :ما قران را به حق بر تو تلاوت کردیم «تِلکَ آیاتُ الله
ِنَتلُوها عَلَیکَ بِالحَقِ»[2]که در
اینجا تلاوت مصاحب با حق است یعنی پوششی جز حقیقت ندارد وهیچ بطلانی در حریم آن
راه ندارد.

چگونه تلاوت حق می‌شود ؟

تلاوت در صورتی حق است که :

1ـ امر تلاوت شده حق باشد.

2 ـ تلاوت کننده درست تلاوت کند.

3ـ تلاوت شونده درست تلقی نماید.

اگر یکی از این ارکان سه گانه همراه حق نباشد، این تلاوت حق نیست یعنی اگر
مطلب حق نباشد یا گوینده حق نگوید یا شنونده در شنیدن وسماع این حق،تخلف کند این
تلاوت حق نیست .

ودر مورد تلاوت حق تعالی، معلوم است که چیزی جز حق وجود ندارد. «واللهُ یَقُول
ُالحَقَّ وهوَ یَهدِی السَبِیلَ »[3] ورکن
دوم نیز حق است زیرا آنکه پیک را می اورد امین است ودر امانتش هیچگاه خیانت راه
ندارد «مُطاعٍ ثُمَ اَمِین »[4]  فرمانده ملائکه (جبرئیل) امین وحی است .وتمام
فرشتگان مقرب درگاه خداوندی،سفیران خوب وبا کرامتند«…سفرةکرام بررة»[5]این
رساننده ها وسفیران امین اند و بارّند؛حق را می شنوند وحق را می آورند.

ورکن سوم نیز پیامبر معصوم ومطهری است که جز حق نمی شنود .واین پیامبر گرامی،
بر شما مردم کتابی را تلاوت می کند که هیچ گاه در آن غلط واشتباه وتناقض راه ندارد،بلکه
مطهر است .در اول سورۀ مبارکه بینه می فرماید« لَمْ يَكُنِ الَّذِينَ كَفَرُوا
مِنْ أَهْلِ الْكِتَابِ وَالْمُشْرِكِينَ مُنفَكِّينَ حَتَّى تَأْتِيَهُمُ
الْبَيِّنَةُ »[6]کافران از
اهل کتاب ومشرکان دست بردار نبودند تا اینکه بیّنه ودلیل روشن به سوی آنها آمد.

 

بیّنه کیست؟

بیّنه همان پیامبری است که از سوی خداوند مبعوث شده که کتب پاک ومنزه را بر
مردم تلاوت کند. در دومین آیه از سوره بینه می خوانیم« رَسُولٌ مِّنَ اللَّهتْلُو صُحُفًا مُّطَهَّرَةً »[7]پیامبری
از سوی خداوند است که بر آنها صحف واوراقی مطهر از کتب آسمانی (قران )تلاوت می کند
.این کتاب مطهر است چون در آن جحد،تناقض،سخن بی دلیل وسخن یاوه که همه اینها رجس
ورجزند،وجود ندارد واینها از حرم امن قران به دورند. لذا قران مطهر است .واین صحف
مطهر محتوا واحکامی دارد که قیم مردم است وبر آنها حکومت میکند «فِیها کُتُبُ
قَیِمَهُ»[8]

مردم باید در تحت قیومیّت حکم الهی باشند، پس این صحف واین سور وآیات قیّم
مردمندورسول الله (ص)قیم مردم را به مردم ابلاغ می کند .واین کتب قیّمه نه تنها از
زبان مطهر رسول الله تا به گوش مردم برسد مطهر است بلکه از غیب تا به گوش رسول
اکرم (ص) نیز برسد مطهر ومکرم است .در سوره «عبس »می فرماید : «فی صُحُفٍ
مُکََرَمَه، مَرفُوعَه ٍمُطَهَرَةٍ»[9] انقدر
این آیات بلند است که به دست کسی نمی رسد ؛ نه خوب فهمیدنش میسور است ؛نه مانند آن
آوردن امکان دارد.این کتاب مرفوع است ودر دسترس کسی نیست که انسان بتواند مانند
اورا بیاورد ودر آن تحریف نماید  وضمناً از
تمام آلودگیها نیز پاک و منزه ومطهر است .وحاملان این وحی نیز امین وکریم وبارّند «بأیدی
سفرة کرام بررة».

 

تلاوت به حق

بنابراین، از ما خواسته شده است که قران را «بالحق »تلاوت کنیم .در قران،گروهی
از مؤمنین ادیان گذشته را که می ستاید، چنین می فرماید: «اََلَذِینَ اتَینا هُمُ
الکِتابَ یَتلُونَهُ حَقَ تِلاوَتِهِ »آنان که کتاب را به آنها رساندیم،آن را
تلاوت به حق می کنند .

حق تلاوت کدام است؟

حق تلاوت در سوره انفال بیان شده است،آنجا که درباره مسلمانان می فرماید« اِذا
تُلِیَت عَلَیهِم آیاتُه ُزادَتهُم ِایماناً » هنگامی که آیات خداوند بر آنها
تلاوت می شود،بر ایمانشان می افزاید . این تلاوت به حق است که بر ایمان مؤمنان می
افزاید نه آن تلاوتی که به حق نباشد که در روایت است «رُبَ تالٍ لِلقُرانِ
وَالقُرانُ یَلعَنُهُ » بسا کسی که قران را مي خواند و قرآن او را نفرین می کند .

بنابراین،اگر خداوند این سه صفت وسه سمت را برای پیامبر سلام (ص)تبیین کرد،با
خود آن حضرت هم همانگونه رفتار نمود، نخست تلاوت بالحق بر او نمود،سپس اورا مأموریت
داد که : تو هم  این صحف مطهره را بر مردم
تلاوت کن .اورا علم ودانش داد «وَعَلَمَکَ ما لَم تَکُن تَعلَم » آنگاه از او
خواست که مردم را نیز با علم وحکمت آشنا سازد «ویَُعَلِمُهُم ُالکِتاب َوالحِکمَة»آن
حضرت را بر اساس آیه تطهیر وتزکیه،مزکی نمود آنگاه فرمود : توهم مزکی مردم باش
.آنجا که در سوره نور بیان فرموده که اگر فضل خدا نبود، هیچ کس مزکی نمی شد، ناظر
به همین است .«لَولا فَضلُ اللهِ عَلَیکُم وَرَحمَتُه ُما زَکی مِنکُم مِن اَحَدٍ
اَبَدا».اگر فضل وعنایت الهی نبود،احدی به مرحله نمو وتزکیه جان نمی رسید .

نه تنها تزکیه از جانب خداوند است بلکه تمام کمالات از ناحیه خدای متعال می
باشد وآنچنان نیست که انسانی ادعا کند، کمالی از خود دارد بلکه هر چه هست از فضل
وعنایت او است .ولی بعضی ها تدریجی وبعضی دفعی وبعضی کم وبعضی زیاد، از این فیوضات
الهیه بهرمند می شوند .

طهارت شنونده

همانگونه که بیان شد، سفیران الهی وفرشتگان برگزیده الهی، صحف مطهره را بر
پیامبر مطهر تلاوت می کنند .در مقام تلاوت هم آن انسانی توفیق تلاوت صحیح می یابد
که طاهر باشد ؛ لذا گفته اند«طَهِرُوا اَفواهَکُم فَآنها طُرُقُ القُرانِ » دهآنهایتان
را پاک نگهدارید که اینها راه های قران اند .یعنی اینطور نیست که انسان در روز هر
چه از دهانش بیرون آمد بتواند بگوید، انگاه شب توفیق خواندن قران با تلاوت حق پیدا
کندزیرا قران صحیفه مطهره است وباید از یک مجرائی پاک بگذرد .پس وقتی دهان انسان
شایسته عبور ومرور قران است که پاک باشد .

چگونه دهان پاک باشد ؟

1ـ حرف بد وسخن یاوه از آن بیرون نیاید .

2ـ غذای حرام وارد دهان نشود .

آری تلاوت قران باید از دهانی پاک بگذرد وگرنه آب صاف در یک نهر آلوده بالاخره
دست خورده والوده خواهد شد .

اگر قران از دهان ناپاک بیرون اید،مصداق«ویل للمصلین»براو صادق خواهد بود.

اینکه در قران می فرماید«لاتقربوا الصلوة وانتم سکاری»[10]مستانه
وارد نماز نشوید،یعنی بفهمید چه می گویید.البته انسان اگر هم نفهمدچه می
گوید،نمازش صحیح است ولی یااصلا مقبول نیست ویا به قبولی کامل نمی رسد چون صرف
تلاوت وصرف قرائت مطلوب نیست،«حتی تعلموا ما تقولون»مطرح است.پس اگر چنانچه انسان
نداند چه می گوید،او تنها نیتی کرده وبا تکبیر وارد شده وبا تسلیم از نماز خارج می
شود،این نماز مُسقط تکلیف هست،ولی قرب اهل تقوی نصیبش نمی شود چون بالاخره مستی
جوانی یا سکر مقام و جاه و یا سکر دنیا را دارد.واین هنر نیست که انسان حداکثرکوشش
او این باشد که خودرا از عذاب نجات دهد
،چه اینکه خداوند بسیاری از افرادرا مانند بچه ها،دیوانه ها،ومستضعفین فکری که
دسترسی به مسائل نداشته اند،درروز قیامت نمی سوزاند واز عذاب رهایشان می سازد.

از این روی، روشن است که ان قربی برای اهل تقوا هست،برای این شخص که نمی داند
چه می گوید وبا که حرف میزند،نیست.

 اولین گام در تطهیر این است که انسان
غرور وخودخواهیش را در هم شکند که زمینه طهارت را فراهم کند .ملاحظه میکنید قران
می فرماید :ما باران را فرستادیم برای اینکه پاک کند، گاهی هم می فرماید در هنگام
نماز خواندن اگر آب نصیبتان نشد، با خاک تیمم کنید، خدا می خواهد پاکتان کند .این
انسانی که صورتش را خاک مالی کرده وغرور خود را شکسته است،خدا می خواهد پاکش کند ؛
این دیگر تطهیر ظاهری نیست .

 

راه های تلاوت

در آن روایت که نقل شد،فرمود :دهانهایتان را پاک کنید که اینها از راههای قران
اند .البته گوش وچشم وسایر اعضا نیز راههای قرآن است .آن گوشی که غیبت را شنیده
ودم برنیاورده،آن گوشی که صدای ترانه شهوت انگیز را از زبان زن بیگانه ای شنیده
وآن گوشی که هزاران ناروا وتهمت وافترا شنیده وهیچ مخالفتی نکرده، چگونه میتواند
آیات الهی را بشنود ؟!

از رسول اکرم (ص)نقل شده که می فرماید «اُعطُوا العَینِ حَقَها»حق چشم را ادا
کنید .عرض کردند : حق چشم چیست یا رسول الله ؟فرمود «اَلنَظَرُالیَ المُصحَف» نگاه
کردن به قران زیرا تلاوت قران از روی قران،طبق حدیث،عبادت است .اگر چشم پاک نباشد،توفیق
نظر به قران پیدا نمی کند .اعین خائنه که عمری تحت ولایت شیطان قرار دارند، توفیق
نظر به مصحف پیدا نمی کنند .

آن دستی که ناپاک است به سوی قران نباید دراز شود «لا یَمَسَهُ اِلّا
المُطَّهَرون».

از این نتیجه می گیریم که طهارت در تلاوت وحتی شنیدن قران نیز شرط است، یعنی
اگر گوشی سخنان باطل را شنیده وتطهیر نشده است، آیات الهی که بر آن می گذرد، نمی
تواند آنها را بشنود« َفِي آذَانِهِمْ وَقْرًا »[11] 

کدام گوش، سخنان الهی را می‌پذیرد؟

«وَتَعیَها اُذُن واعِیَه»[12] آن
گوشی می تواند تذکرها ویاداوریهای پیامبران را بشنود وآیات الهی را بپذیرد که وعاء
باشد .بعضی گوشها معبرند، هر سخنی را می پذیرند، این گوش وعاء نیست واذن واعیه نمی
باشد .اگر گوش را پرده ای نا محسوس نپوشاند وواعیه باشد،می تواند آیات را درک کند.

بعضی از پرده ها وحجابها محسوس نیست بلکه خود محجوب است

.« وَإِذَا قَرَأْتَ الْقُرآنَ جَعَلْنَا
بَيْنَكَ وَبَيْنَ الَّذِينَ لاَ يُؤْمِنُونَ بِالآخِرَةِ حِجَابًا مَّسْتُورًا »[13]مستور
به معنای ساتر نيست که بعضی ادبای پیروادبیات جاهلی گفته اندبلکه خود آن حجاب
مستور وغیر محسوس است .

وقتی از
حضرت امیر (ع) یا امام هشتم (ع)(که از هر دو بزرگوار نقل شده )می پرسند :چرا توفیق
شب زنده داری نداریم ؟می فرماید :گناه روزنمی گذارد،شب برخیزی وعبادت کنی .اینجا
خود گناه،حجاب است ولی این حجاب مشهود نیست مانند دیوار بلکه مستور است .اگر چنین
حجابی در گوش بود،راه عبور قران از آن بسته شده وواعیه نمی باشد .پس بکوشیم که
این  حجاب را از چشم وگوش ودهان  خود بزدائیم تا راههای قران پاک باشد وآیات
الهی در ما تأثیر گذارد.  

 

*نتیجۀ بحث :

نتیجۀ بحث این بود که : سه سمت وسه امر برای رسول الله (ص)به نحو اتم واحسن

انجام پذیرفت آیات الهی بر او بالحق تلاوت شد وخداوند اورا عالم کرد وتزکیه
وتطهیر نمود، آنگاه فرمود تو هم اینچنین بر مردم تلاوت کن وآنها را به حکمت وعلم
تعلیم نما وقلوبشان را از ناپاکی به دور دار تا هر کس به اندازه خودش چه در مقام
تلاوت وچه در مقام تعلیم وتزکیه که هر سه با هم در ارتباط اند،فیض الهی را دریافت
نماید.

 



[1]
– سوره مزمل،‌آيه 20.