تسلیحات شیمیائی

قسمت دوم

دکتر مهدی باریکانی

 

زماني که انگلیس بیشتر گازهای سمی به غنیمت گرفته شده از جنگ جهانی دوم و
تولید شده اش را در دهه ی 1950از بین برد(البته اگر راست باشد؟!)،فرانسه،آمریکا و
شوروی به تولید خود ادامه دادند،تولیدات آمریکا نیز ظاهراً در سال1969متوقف گردید
و پس از آن هم علائم مشخصه ای از تولیدات شوروی در دست نیست،مجتمع گازهای مخرب
اعصاب فرانسه در تولوس در طول سال های 1965تا1974مشغول تولید بوده است.مشخصاً این
سه کشور از کشورهایی هستند که از مرحله ی تولید سم ها و گاز های مخرب اعصاب عبور
کرده اند، پیش بینی می شود فرانسه صدها تن گاز مخرب اعصاب داشته باشد،از میزان ذخيره
اين گازهای سمی و کارخانه های آن در شوروی اطلاعي دردست نیست،براساس تخمینات
آمریکا،میزان این ذخیره ها بین سی هزار تا هفتصد هزار تن می باشدکه شامل فوسژن،گاز
خردل،هیدروژن سیانید،و گازهای مخرب اعصاب(nerve gas) تابون و سومان است.ظاهراً از میان ذخیره ی گازهای سمی امریکا
اطلاعات بیشتری در دست است، که رقمی در حدود چهل و دو هزار تن می باشدکه حدود نصف
این رقم گاز خردل است که باقی مانده از تولیدات سال1940و یا نتیجه ی تولید سال های
1952تا1959است،نصفه ی دیگر شامل گاز های مخرب اعصاب در دو فرم مختلف یکی سرین(بیش
از هفتاد درصد)که در سال های 1952تا1959تولید شده است و دیگر وی ـ ایکس(VX)که در سال های 1961تا1967تولید
گردیده است.بیش از نصف ميزان ذخیره ها در مخزن های یک تنی و نصف دیگر در داخل سلاح
ها قرار داده شده اند.  بیشتر از نود درصد
این گازها در انبار ها و اسلحه خانه های آمریکا از جمله انبار توال در یوتا (Tooele Army Dept. Vtah)       ،پین بلافPine Bluff)) در ارکانزاس و یوماتیلا (Umatilla) در ارگون(Oregon)انبار شده‌اندو بقیه در خارج از
امریکا قرار دارند که از دو انبار شناخته شده ی آنها یکی در جزیره ی جنستون (jOHNSTON)در اقیانوس اطلس است که ذخیره ی
ان در حدود 5درصد کل ذخیره‌های گاز خردل،سرین و وی ـ ایکس می باشد.قابل توضیح است
که این مواد قبلاً در جزیره ی ژاپنی اکی ناوا(Okinava)انبار شده بودند ولی براثر نشست
يکي از مخازن، و مصدوم شدن چندین نفر از پرسنل مربوطه،پنتاگون دستور انتقال ان
هارا در سال1971صادر کرد.دومین انبار شناخته شده ی خارجی امریکا در المان غربی است
و حدود دو تا پنج درصد کل ذخیره های امریکا را شامل می شود گزارش شده که همه ی این
مواد در المان در یک نقطه در فیش بش(Fish bach)نزدیک پیرماسنس(Pirmassens)انبار شده است. گزارشات ديگر حاکي از اين است که در بيش از 5 نقطه
مختلف انبار شده است. قابل توجه است که آمریکا متجاوز از 30مرکز اسلحه و انبار
مهمات در المان فدرال دارد و از میان آنها،انبار های گاز های سمّی در اختیار ناتو
نبوده و مستقیما تحت نظر خود امریکا قرار دارند.

 

«کاربرد سلاح های شیمیائی»

پس از سال1945گزارش های متعددی درمورد استفاده از گازهای سمی در جنگ ها شده
است.اولین گزارش در اوایل سال1950از کره و چین بوده که در ان از سلاح های شیمیایی
به همراه سلاح های بیولوژیکی استفاده شده و عامل به کارگیرنده ی امپریالیسم
امریکابوده است.در ماه می 1951 مجدداً هواپیماهای 29ـ(B)امریکایی شهر نامپو در کره ی
شمالی را با بمب های گازی مورد حمله قرار دادند که حدود هزار نفر مصدوم شدندکه
50درصد از این افراد در اثر خفگی مردند.مجددا در ماه های جولای و اگوست،و همچنین
ژانویه ی سال بعد،هواپیماهای امریکایی شهرهای ون سن (Wonsan)و وانگ های(Hwanghai)را با گاز سمی سمپاشی کردند.

در خلال جنگ های داخلی یمن در طول سال های1963 تا 1967 بین طرفداران رژیم
سلطنتی که توسط عربستان سعوی حمایت می شدند و طرفداران جمهوری که توسط مصر حمایت
می گردیدند،ادعا شد که گازهای کشنده توسط نیروهای مصری به کار برده شده اند که بر
اثر ان عده ای از مردم و همچنین حیوانات در کیتاف در یمن شمالی در ژانویه ی 1967
بر اثر خفگی مردند.نخست وزیر وقت انگلیس این مسأله را در پارلمان ان کشور مطرح
نمود.مصر معترض موضوع شده و با دعوت از سازمان ملل جهت پیگیری مسأله در یمن عکس
العمل نشان داد.گزارشات صلیب سرخ نشان دهنده ی استفاده ی مصر از سلاح های شیمیائی
بوده است، اما سازمان ملل متحد هيچ اقدامی در این مورد به عمل نیاورد،دلیل این امر
وجود بحران عمومی در خاور میانه بود که حکومتهای زیادی به نفع خود نمی دیدند که
خود را در این جریانات شریک سازند،در این جا لازم است توضیح کوتاهی داده شود که
همانطوري که امت شهید پرور ما آگاهند همیشه اقدامات سازمان ملل تابع سیاستهای
قدرتها بوده وهیچ گاه جهت بی طرفی و هدف سازمان ملل را به مفهوم واقعی کلمه ان
رعایت نکرده اند ودر واقع این سازمان ودیگر سازمانهای بین المللی همیشه دستاویزی
جهت تحمیق ملتها ودر نتیجه غارت هر چه بیشتر آنها بوده اند .چرا که همیشه نفع مطرح
بوده ونه حق ، کما اینکه موضوع این سازمان را در قبال جنگ تحمیلی به خوبی دیده
وحرکات مذبوحانه اش را در قبال کاربرد گسترده سلاحهای مرگبار شیمیائی توسط رژیم
مزدور بعثی عراق شاهد بوده ایم سازمانی که در آن حق وتو وجود داشته باشد هیچ عقل
سلیمی  باور نخواهد کرد که بتوان در آن حقی
را احقاق نمود،نتیجه ای که ملت شهید پرور وقهرمان ما تحت رهبریهای بزرگ رهبر اسلام
وانقلاب،امام امت با تمام وجود حس کرده ودریافته‌اند باشد که در زمانی نه چندان
دور شاهد سازمان ملل اسلامی با شیم تا در آن تمام تصمیمات بر اساس قوانین مترقی
اسلام گرفته شود ونه بر اساس نفع قدرتها واین سازمان به صورت مرجعی جهت احقاق حقوق
ملتها در آید ونه به صورت جایگاهی جهت تشويق متجاوزین وجنایتکاران ،انشاءالله .

نوع مواد سمی به کار رفته در یمن هرگز مشخص نگردید اگر چه ادعا شده بود که نوع
این مواد گاز خردل بوده ومنبع تهیه آن از منابع قدیمی انبار شده انگلیس از در صحراهای
مصر بوده که در سال 1940 انبار شده بود واین انبارها توسط مصریها کشف وبیرون آورده
شده بودند .

در ده سال گذشته نیز مواردی از کاربرد سلاحهای شیمیائی گزارش شده است،در سال
1974 در لائوس به وسیله نیروهای لائوسی وویتنامی،درسال 1978در کامبوج به وسیله
نیروهای ویتنامی،در می 1978 در آنگولا به وسیله نیروی هوائی رژیم نژاد پرست
آفریقای جنوبی،درسال 1979در ویتنام به وسیله نیروهای ویتنامی وچینی بر علیه یکدیگر،در
سال 1979در افغانستان توسط نیروهای متجاوز شوروی بر علیه مجاهدین افغان،در سال
1980در اتیوپی توسط نیروهای اتیوپی بر علیه مجاهدین اریتره،از سال 1980 تا
1984توسط رژیم بعثی صهیونیستی عراق در جبهه های جنگ تحمیلی بر علیه رزمندگان اسلام،در
سال 1981 در السالوادر،در سال 1982در لبنان توسط نیروهای اسرائیلی،در سال 1982در
تایلند توسط نیروهای ویتنامی .به هر حال قابل ذکر است که گزارشات مربوط به کاربرد
سلاحهای شیمیائی در جهان بیشتر تابع روابط شرق وغرب بوده وآنجا که منافع آنها
ایجاب می کرده از کاهی کوهی می ساختند ودر جائی که منافع ایجاب نمی کرده اگر چه
کوهی مجسم بوده ولی سعی در نادیده انگاشتن آن ویا خیلی جزئی در ذکر آن داشته
اندونمونه این اعمال را ذکر کاربردسلاحهای مرگبار شیمیائی توسط رژیم مزور بعثی
صهیونیستی عراق بر علیه رزمندگان اسلام در جبهه های نبرد حق علیه باطل،امت بزرگ
وایثارگر ما شاهد بوده اند که دستگاههای ارتباط جمعی جهان که شدیدا تحت کنترل
امپریالستها وصهیونیستها هستند سعی داشتند تا از رسیدن اخبار این فجایع عظیم به گوش
ملتها جلوگیری کنند ولی شدت فاجعه در حدی بود که آنها را وادار کرد برای حفظ آبروی
نداشته خود در پیش ملتها جسته وگریخته به ذکر واقعه بپردازند وتازه به این مضمون
که این مواد در جنگ مذکور استفاده شده وهیچ حرکتی دال بر محکوم کردن عامل
بکارگیرنده این سلاحها وتأمين کننده آنها نداشته اند .اگر گاهی تبلیغاتی در جهت
استفاده از سلاحهای شیمیائی وبیولوژیکی به عمل آمده به این منظور بوده که آمریکا
آنرا دستاویزی جهت از سر گیری دوباره تولید وتهیه سلاحهای شیمیایی جهت تجهیز
نیروهای خود قرار دهد .جنگ زرگری برای توقف تولید سلاحهای شیمیائی در امریکا در
جریان بوده ودر زمان ریاست جمهوری نیکسون ظاهرا در سال 1969توقفی در تولید آنها
بوده است ولی پس از آن شواهدی دال بر تولید مجدد آنها داشته است تا اینکه در سال
1980کاملا مشخص گردید که طرح دراز مدتی در دست است تا سلاحهای شیمیائی قدیمی را با
مواد جدید وتازه تهیه شده تعویض نمایند که در این رابطه بودجه طرح جدید تولید این
گازهای سمی در زراد خانه پاین بلوف تصویب شد وسپس بودجه تهیه وسایل مورد نیازبه
تصویب رسید .در سال 1982 ریگان تقاضای بودجه جهت تهیه وتولیدگازهای مخرب اعصاب را
نمود اما توسط کنگره رد شد،مجددا در سال 1983در بودجه پیشنهادی دولت موضوع تولید
گازهای مخرب اعصاب گنجانیده شد که پس از بحث طولانی در کنگره به تصویب رسید .

قابل ذکر است که توقف تولید گازهای سمی در سال 1969 در امریکا نه به خاطر حس
انسان دوستی دولت وقت بلکه به خاطر دلایل دیگری بوده است که از جمله آنها یکي از
کشورهای عضو پیمان ناتو نسبت به ذخیره این مواد در کشور خود بي ميلي نشان می دادند،دلیل
دیگر به خاطر لایحه ضد جنگ ویتنام بوده که در واقع امریکا پس از بکارگیری انواع
سلاحها سرانجام با رسوائی تمام وشکست خورده عقب نشست ودلیل سوم به خاطر لایحه
آلودگی هوا بوده است،چون حمل ونقل این مواد فوق العاده خطرناک بوده وحوادثی در این
زمینه رخ داده بود .از جمله در مارچ 1968 به علت نشست گاز وی ایکس VX)) ازمخزن یک هواپیمای جت اف ـ4 که
جهت آزمایش در منطقه مخصوصی  در ایالت
یوتای آمریکا بارگیری شده بود گاز مذکور در اثر باد در   خارج از منطقه مشخص شده پخش گردید وسرانجام تا
فاصله 20 مایلی آن را آلوده کرد، قربانیان این حادثه هزارراس گوسفند بودند .

 

سیستم های دوگانه یا مضاعف (Binary System)

 گفته شد که حدود 50 درصد
از گاز های سمی امریکا در مخازن بزرگ نگهداری می شود و بقیه به فرم های مختلف در
داخل مهمات جاسازی شده اند.مواد شیمیائی انبار شده فاسد نمی شوند ولی اگر وسایل
نگهداری آنها سرویس نشوند پس از چند سال از بین می روند و علاوه بر آن بعضی از آنها
حالا غیر قابل استعمال شده اند چون سیستم های جدید جای آنها را گرفته اند.شاید یک
سوم مخازن امریکا در حال حاضر غیر قابل استفاده شده و زمان تعویض آنها فرا رسیده
باشد.برای فائق امدن بر مشکل تولید،نگهداری و توزیع مواد شیمیائی خطرناک مثل
گازهای مخرب اعصاب (nerve gas)،طرح به این صورت
بوده که این مواد به صورت دوماده ی شیمیائی جدا از هم که دارای سمیت کمتر بوده و
در عین حال از مخلوط شدن آنها ماده ی سمی مورد نظر به دست آید تولید شده و جدا از
یکدیگر نگهداری شوند و درواقع این مطلب ایده ی سیستم های مضاعف بوده و تحقیقات در
این زمینه در سال 1970 به نتیجه رسیده است.

سیستم های مضاعف به عنوان یک جهت جدید در سیستم سلاح های شیمیائی معرفی می
شوند چرا که در ان از نیاز به اقدامات شدید ایمنی و همچنین تکنولوژی شیمیائی بالا
کاسته خواهد شد و هر کشوری با صنایع شیمیائی پیشرفته قادر به تولید یک یا هر دو ترکیب
خواهد بود و در این حالت امکان رسیدگی و خلع سلاح شیمیائی فوق العاده مشکل خواهد
بود.

منظور از سلاح های مضاعف شیمیائی تحویل و به کارگیری همان مواد سرین، سومان و
وی ـ ایکس اما به روش دیگری است .به عنوان مثال یک گلوله ی توپ دارای دو محفظه
خواهد بود که یکی محتوی ایزوپروپانل و دیگری محتوای متیل فسفونیل دی فلوئورایدمی
باشد.یکی از این مواد در داخل گلوله و يا موشک قرار داده شده و محفظه ی دیگر به
طور جداگانه نگهداری می شود و تنها هنگام شلیک گلوله در داخل آن قرار داده می
شود،به این ترتیب امکان حمل و نقل آنها تا حدی مطمئن تر می گردد.لایه ای که دو
محفظه را از هم جدا می کند در اثر سرعت گلوله و یا خرج کمی که در ان می گذارند(و
با کمی تأخیر عمل می کند)پاره شده و محتویات هردومحفظه در حین پرتاب گلوله و هنگام
برخورد ان با هدف باهم مخلوط می شوند و در اثر انفجار گلوله گاز سمی سرین تولید و
پخش می شود و با این ترتیب خطری متوجه پرتاب کنندگان آن نخواهد شد.همه ی مواد گروه
جی (G)و گروه وی(V) را می توان به
این صورت تهیه و تولید نمود.در آمریکا حدود 15نوع از این مهمات به صورت مضاعف تهیه
شده اند که اولین آنها درمورد گلوله توپ های 155میلی متری اجرا شده است نمونه های
دیگر بمب های اسپری(Bigeye)برای
هواپیماهای اف ـ 111 وهمچنین راکت هایی است که در رأس یک گروه راکت قرار می
گیرد(مولتی راکت).پروژه تولید این راکت ها بین کشورهای امریکا،انگلیس،المان غربی و
فرانسه مشترک است.تکنولوژی تولید سیستم‌هاي مضاعف گازهای مخرب اعصاب کارخانجات
تولوس فرانسه نیزتوسعه یافته است در این صورت جای تعجب خواهد بود اگر این سیستم ها
در شوروی  توسعه نیافته باشد.

 

انواع دیگر گازهای سمی

 انچه را که تاکنون درمورد سلاح های
شیمیائی گفتیم موادی بودند که در تقسیم بندی نظامی جزء مواد مرگ اور و ضد نفرات
قرار می گرفتند اما زرادخانه های ابر جنایتکاران و امپریالیست ها انباشته از انواع
دیگر

سلاح های شیمیائی هستند که گروه های مشخص آنها عبارتند از:

1ـ مواد عاجز کننده و به سطوح اورنده.

2ـ مواد ناتوان کننده و گیج کننده.

3ـ مواد ضد 
گیاه.                                                                              

4ـ مواد آتش زا.

1- مواد عاجز کننده و به ستوه اورنده:

این دسته شامل مواردی هستند که به صورت ولی به طور موقت اثر
می کنند،گاز اشک اور نمونه ای از مواد این گروه است.(جدول شماره ی یک)این مواد
ذخیره شده و توسط نیروهای نظامی و انتظامی در سراسر جهان مورد استفاده قرار می
گیرند.اولین گاز اشک اور در سال 1918 در امریکا توسعه یافت و به نام سی ـ ان(CN) 
نامیده شد، سي – ان که به صورت ذرات ریزی در هوا پخش می شود و در غلظت کمتر
از یک هزارم گرم (یک میلی گرم)در یک متر مکعب هوا موثر است و خواص شیمیائی ان در
جزوه ی نظامی امریکا در سال 1966 شرح داده شده است.سی ـ ان (CN)به سرعت در روی قسمت فوقانی دستگاه تنفس و همچنین چشم ها اثر می کند و در عرض
چند ثانیه اشک شدیدی را از چشم ها جاری می سازد،اگر غلظت ان زیاد تر باشد بر روی
پوست نیز اثر کرده و باعث سوختگی،حساسیت خارش، مخصوصا در قسمت های مرطوب بدن می
گردد و گاهی هم ایجاد تهوع می کند .ماندن در هوایی که غلضت سی ـ ان در ان در حدود
یک گرم در یک متر مکعب هوا باشد به مدت ده دقیقه باعث مرگ خواهد شد.چندین نفر از
افراد شهرها در اثر استفاده ی غیر متعارف و نادرست سی ـ ان از مسمومیت های ناشی از
ان مرده اند.

بسیاری از دپارتمان های پلیس در انگلیس به کاربردن سی ـ اس(CS) را ترجیح می دهند.گاز اشک اوری که
در دهه ی 1950 در پورتن دون(Porton Down) انگلیس(کارخانجات شیمیایی)تولید گردید و کارسون و استوتن (Carsonandstoughton)نام گرفت. این ماده به
صورت گلوله ی توپ و یا نوار قابل شیک است و به صورت ذرات ریز غبارمانند در هوا پخش
می شود که باعث تحریک چشم،بینی،گلو شده و ایجاد درد در ناحیه ی سینه می کند.سی ـ
اس(Cs)

جزء مهممات ارتش و پلیس انگلیس می باشد و این ماده به طور متناوب در
فرانسه،لهستان،امریکا،ایرلند شمالی و همچنین در لیور پول در سال 1981 در حد اثر
مرگ اوری ان به کار برده شد. اگر چه سمیت سی ـ اس(CS) کمتر از سی ـ ان(CN) است ولی اثر ان
درروی سیستم های بدن از سی ـ ان (CN)بیشتر بوده و می تواند باعث کشتن گردد، مخصوصا اگر در یک فضای بسته پخش شده و
امکان  فرار موجود نباشد و یا اینکه افرادی
که در معرض ان قرار گرفته اند از لحاظ جسمانی ضعیف یعنی بچه،پیر و یا مریض باشند.

جدیدترین گاز اشک اور سی ـ ار (CR)می باشد که در سال 1960 در تکنیکال کالج سالفورد انگلیس کشف گردید و به وسیله
ی ارتش امریکا در سال 1972 و وزارت دفاع انگلیس در سال1973 جهت استفاده انتخاب
گردید.

 ان را می توان به صورت
نوار(کارتریج)شلیک کرد و یا چون در اب محلول است همراه ان پاشید،گفته می شود که
یکی از اثرات ان تولید تشنج در افرادی است که در معرض ان قرار می گرفتند.

 بیشترین میزان بکارگیری گازهای اشک
اور توسط ابر جنایتکار امریکا در ویتنام بوده است.این مواد نه به عنوان کنترل
شلوغی بلکه جهت بیرون کشیدن ویتکنگ ها از مخفی گاهها و تونل ها به کار می رفت، عده
ی زیادی براثر این مواد در ویتنام جان خود را از دست دادند چرا که یا در اثر خود
این مواد در مخفی گاه ها مردند ویا پس از بیرون امدند هدف سلاح های دیگر قرار
گرفته و کشته شدند.مهمات سی ـ اس به فرم های مختلف کاربردی تهیه شده اند از جمله
به صورت نارنجک دستی،گلوله های خمپاره،توپ و موشک های قابل شلیک توسط هواپیما و
هلی کوپتر.فرم نهایی سی ـ

اس به صورت پودر قابل پاشیدن در روی زمین تهیه شده و اگر کسی از ناحیه ای که
ماده ی مذکور در ان پاشیده شده عبور کند ابری از غبار این ماده به هوا برخاسته و
به شدت بر عابر اثر می گذارد.سی ـ اس در این فرم بسیار بادوام بوده و بیش از
دوهفته در محل پاشیده شده باقی نخواهد ماند     .

2ـ مواد ناتوان کننده وگیج کننده:در سال1962 ارتش امریکا ماده ی
دیگری را مورد توجه قرار داد که نام اختصاصي ان بی ـ زد(BZ)می باشد(جدول شماره ی 2)ماده ی
مذکور بر روی سلسله اعصاب اثر کرده و روی قسمت هایی از سلسله  ی اعصاب که انتقال استیل کولین را به عهده دارد
اثر کرده و فعالیت آنها را مختل می کند،اثر مخصوصی بر روی قلب و همچنین ان قسمت از
مغز که کنترل حرکت ادمی را برعهده دارد گذاشته و نتیجتاً باعث طپش شدید قلب و بی
تاب و نامنظم شدن ضربان ان و همچنین باعث گیجی در افراد می گردد.امریکا به طور
منظم میزان 50 تن از بی ـ زد را در انبار مهمات پاین بلوف ذخیره دارد و از این
ماده در سطح وسیعی در جنگ ویتنام به کار برده است.قابل ذکر است که مواد شیمیائی
موثر بر اعصاب مورد توجه خاص سازمان سیا(C.I.A)بوده و از آنها جهت گرفتن اطلاعات از بازداشت شدگان استفاده می
گردد.

3ـ مواد موثر بر گیاهان:

کنترل رشد گیاهان توسط مواد شیمیائی چیز تازه ای نیست در سال 1920 وقتی که هورمون
های گیاهی برای اولین بارتشخیص داده شد و خالص شدند ،روشن گردید که با به کاربردن
هورمون های خاصی می توان رشد گیاهان را مورد کنترل قرار داد.استفاده ی زیاد و
غیرطبیعی از این مواد در رشد طبیعی گیاهان اثر کرده و باعث کاهش ان شده و سرانجام
قدرت رویندگی خود را از دست می دهند.(جدول شماره ی 4)کاربرد نظامی این مواد در
انگلستان شروع شدو انگلیسی ها اولین کسانی بودند که آنها را مورد استفاده ی نظامی
قرار دادند.در خلال حالت اضطراری مالایان در طول سال های 1948 تا 1958 نیروهای
انگلیسی سعی کردند با به کارگیر ی ماده ی5،4،2 ـ T از رشد گیاهان در مناطق کمونیست ها جلوگیری کرده و درنتیجه
منابع غذایی ان ها را نابود سازند،ولی تنها در جنگ ویتنام که از این مواد در مقياس
وسیعی استفاده گردید .حدود 17میلیون گالن از مخلوط 4،2،ـ(D) 5،4،2 ـ (T)و پیکلورام و کالودیلیت توسط
هواپیماهای امریکایی در ویتنام فرو ریخته شدند.براساس تخمین دانشمندان امریکایی در
خلال سال های 1962تا1971 حدود ده درصد از جنگل های طبیعی،36درصد از جنگل های
مصنوعی کاشته شده،3درصد از زمین های کشاورزی، و 5درصد از مراتع و چمن زار ها مورد
اثر این مواد قرار گرفتند.استراتژی امریکا در به کارگیر ی این مواد از بین بردن زمین
های کشاورزی و نابود کردن محصولات غذایی و ایجاد قحطی و گرسنگی بوده است،به خوبی
روشن است که اگر این تنها نتیجه ی اثر پاشیدن این مواد باشد خود به تنهایی بیش از
حد لازم مرگبار است اما طولی نکشید که مشخص شد حیوان ها و انسان ها هم مستقیماً
تحت اثر این مواد قرار گرفته اند،گزارشات رسیده حکایت از مرگ و میر براثر سرطان و
نارسایی های تنفسی درمیان سکنه ی  نواحی
بمباران شده توسط این مواد، دارد.یکی از عوامل موثر در مصدوم کردن این انسان
ها،ماده ی نارنجی که مخلوطی مساوی از2،4،5-تی و2،4-دی می‌باشد بوده است که،آلوده
کننده ای قوی است و به وسیله دی اکسین که ماده ای سمی و پایدار است مانع ناراحتی
های تنفسی و همچنین سرطان می شود.دی اکسین به عنوان ناخالصی در خلال تولید2،4،5-
تي توليد می شود و اثر سمیت ان وقتی به طور کامل تشخیص داده شد که براثر انفجار
کارخانه های تولیدکننده ی این مواد در کوالیت در داربی شایر انگلستان در سال1968و
سوسو در ایتالیا در سال 1976 سکنه ی محیط اطراف ان ها تحت اثر این مواد قرار
گرفتند.

 تخمین زده می شود که حدود صدوهفتاد
کیلو دی اکسین در خلال جنگ در ویتنام لائوس و کامبوج پاشیده شده باشد لازم است
توضیح داده شود که دی اکسین از گازهای مخرب اعصاب سمی تر است و به عنوان مثال تنها
چندگرم ان کافی است تا جمعیتی به وسعت شهر لندن را از بین ببرد.

اکنون که دوازده سال از زمان پاشیدن این مواد در ویتنام می گذرد هنوز اثر آنها
برروی مناطق جنگلی باقی است.علی رغم تلاش گسترده ایی که جهت دوباره کاری این
جنگلها از سال 1977 در شهر هوشی مینه شروع شده است دانشمندان ویتنامی اظهار می
دارند که این مواد حتی در سیستم بارش باران ناحیه نیز ایجاد دگرگونی کرده اند و
علاوه بر ان فرسایش و خسارات جبران ناپذیری بر روی گیاهان منطقه وارد اورده اند.اثرات
مشابهی نیز برروی سکنه ی نواحی بمباران شده مشاهده شده و دانشمندان ویتنامی شواهدی
دال بر افزایش سرطان ریه سقط جنین های خود به خودی و نارسایی های تولدی در دست دارند.علاوه
بر همه ی اینها حدود23000کارمند امریکایی،استرالیایی،کره ایی و نیوزلندی دسته جمعی
برعلیه 5شرکت تولید کننده ی مواد شیمیائی ضد گیاه شکایت کرد و مدعی شده اند که
سلامتی آنها در اثر این مواد صدمه دیده است.

 

4ـ مواد آتش زا:

مهمات اتش زا همانند دیگر مواد جایی در زرادخانه های نظامی دارند،پروتکل 1925
ژنو به طور موثر شامل این مواد نمی گردید تا اینکه در سال 1939 مواد این گروه در
ردیف مهمات غیر مشروع و غیر انسانی مثل گاز خردل قرار گرفت.درخلال جنگ جهانی دوم
در طول سال های 1939 تا 1945 غیر قانونی بودن این مواد نادیده گرفته شد و با بمب
هایی از این نوع مناطق مختلفی مورد حمله قرار گرفت که از جمله ی آن ها در سدن توسط
انگلیس ها توکیو توسط امریکایی ها و کاونتری توسط المان ها بوده اند.این مواد از
سال 1945 جزء سلاح های استاندارد قرار گرفته اند و وحشتناک ترین و بیشترین استفاده
از این مواد در آسیای جنوب شرقی در طول سال های 1961 تا 1975 شده است در طول مدت
ده سال( 1963-1973)هواپیماهای امریکایی بیش از 388هزار تن بمب ناپالم در هند و چین
فروریختند که در رقمی درصدد ده درصد کل بمب هایی بوده که توسط امریکایی ها در
منطقه فروریخته شده است.ناپالم که یک اختراع امریکایی در سال 1930 بوده مخلوطی است
از مواد سوختنی مثل سوخت هواپیما یا پارافین و مواد سفت کننده مثل لاستیک و یا پلی
استایرین،که جهت افزایش دوام مدت سوخت به آن افزوده می شود مقداری هم فسفر جهت
بالابردن قدرت اشتغال و ایجاد حرارت بالا(1000ـ800)به مخلوط اضافه می کنند.در عمل
بمباران نواحی مورد نظر را به روغن سنگین آلوده می کنند تا امکان اشتعال هرچیز
قابل اشتعالی را که در اطراف موجود است زیاد نمایند.خاموش کردن اتش سوزی ناپالم
بسیار مشکل است و جهت مشکل تر کردن ان مواد تولید کننده ی دود زیاد مانند بنزن نیز
به مخلوط اضافه می کنند تا امکان هر تلاشی جهت خاموش کردن آن را از بین ببرند.

علاوه بر ناپالم بمب های خوشه ای منیزیم و فسفر سفید نیز در ویتنام به کار
برده شد،این بمب ها جدیدا نیز توسط صهیونیسم های جنایتکار و اشغالگران قدس درلبنان
به کار برده شدند،این مواد خود به خود در هوا مشتعل می شوند.هدف از استفاده ی این
مواد در ویتنام به منظور نابود کردن همه چیز در منطقه بوده است کاری که تنها از
ابر جنایتکاران تاریخ برمی آید،یک هنرپیشه که نقش یک کلنل امریکایی در ویتنام را
در فیلم وحی بالا(از فرانسیس فورد کوپولا)بازی می کند به طور احساسانه پس از
بمباران دهکده ی کوچک ماهیگیری در ویتنام چنین می گوید:من عاشق بوی ناپالم در صبح
زود هستم …ان بوی پیروزی می دهد…دیدند و دیدیم که پس از ریختن صد ها هزار تن
از مواد آتش زا و کشتن هزاران ویتنامی ها براثر شوک و خفگی(در اثر کاهش شدید
اکسیژن هوا پس از انفجار)و جراحات بعد از سوختگی نه تنها برای امریکا پیروزی نداشته
بلکه فضاحت و رسوائی داشته و سرانجام براثر مقاومت مردم ان سامان با خفت و خواری
عقب نشست.

در سال 1972 تعداد 99عضو شورای عمومی سازمان ملل متحد تنها رای بر اظهار تاسف
و نه مخالفت از کار برد ناپالم و دیگر بمب های آتش زا دادند و 15 کشور دیگر از
جمله فرانسه،انگلیس و امریکا حتی از این هم خوددادری نمودند.مجددا در سال
1974تعداد 98 عضو شورای عمومی سازمان ملل رای بر خودداری کردن از تولید،انبار و
کاربرد مهمات آتش زا دادند و 27کشور از جمله فرانسه و انگلیس و امریکا از دادن رای
خودداری نمودند.چرا که شرکت در این گونه محکوم کردن ها به مزاق جنایت پیشه گان
جهان سازگار نبوده و تنها در محکوم کردن مظلومان و حق جویان جهان این گروه جلو
دارند.

در پایان بار دیگر تاکید می شود که دلبستن بر اینگونه مجامع و انتظار از
جانیان جهت پشتیبانی حق امری غلط و باطل بوده است و امت دلاور و بیدار ما با تکیه
بر نیروی لایزال الهی و تمسک بر اصول عالیه ی اسلام و با هدایت رهبری آگاه که به
حق از نعمات خاص قرن ماست به پیش خواهند شتافت تا با تاییدات خداوند متعال طومار
ابرجانیان زمان را درهم پیچیده و به زباله دانی تاریخ بسپارند انشالله.

 

جدول شماره 4- مواد شيميائي ضد گياه

رده
نظامي       کد تجاري    نام شيميائي           نحوه پخش       ازکشندگي       منبع
اوليه توليد        

 

ضد گياه : 4،2- D/4،2- دي کلرو فنوکسي استيک
اسيد/بصورت مخلوط با گازوئيل يا نفت/35000-3500/ انگلستان( 2-1940)

               5،4،2- T/5،4،2- تري کلروفنوکسي استيک
اسيد/                                   
/35000-35000/ امريکا (دهه 1940)

               پيکلورام /4- امينو-
3-5-6- تري کلروپيکولينيک اسيد/                                   /                    /امريکا (دهه 1960)

ضد محصول:کاکودي ليک اسيد/ دي متيل ارسنيک اسيد       /                                     
/100000         /امريکا (دهه  

                بروماسيل     /5- برمو-3 بوتيل (نوع دوم)-6- متيل
اوراسيل/                           /                    /امريکا (دهه 1960)

ضد رويش:  مونورون  / 3- (پاراکلروفنيل)- 1، 1- دي متيل اوره
/                                       
/                   /امريکا (دهه
1960)

 

 

 

جدول شماره 5- مواد شيميائي آتش زا

 

 

رده
نظامي          3کد تجارتي            نحوه پخش  
          اثرات                  منبع
اوليه توليد

 

آتش زاها                          ناپالم               بنزين+لاستيک ياپلي استايرين     سوختگي شديد و خفگي  آمريکا(دهه 1930)

                        
فسفرسفيد          حل شده در کربن
دي سولفايد         در اثر دودهاي مضر      آلمان- فرانسه- انگلستان(1914)

                                  منيزيم                    جامد                                                                        
آلمان (1939)