ویژگی‌های حکومت حضرت مهدی«عج»

در آستان امامان

آیت‌الله سید احمد خاتمی

در زیارت جامعه کبیره، زائر خطاب به امامان می‌گوید: «مُرتَقِبٌ لِدَولَتِکُم: چشم انتظار حکومت شما هستم.» پیش از این قانون اساسی حکومت مهدوی را بررسی کردیم و اینک ویژگی‌های حکومت مهدوی«عج» را بر می‌شمریم:

در روایات ویژگی‌های بسیاری برای حکومت حضرت مهدی«عج» ذکر شده‌اند؛ برخی از مهم‌ترین ویژگی‌ها عبارتند از:

۱ـ حکومت عدل و قسط

«واژه عدل» هم شامل عدالت فردی است هم شامل عدالت اجتماعی. در روایاتی که نوید حکومت حضرت مهدی«عج» داده شده، واژه عدل و قسط با هم و در برخی روایات تنها واژه عدل آمده است. در برخی از روایات نیز بر ویژگی عدالت اجتماعی در حکومت حضرت تکیه شده است.

 

عدل در حکومت حضرت مهدی«عج»

در دعای افتتاح می‌خوانیم: «اَللّـهُمَّ وَصَلِّ عَلى وَلِىِّ اَمرِکَ الْقائِمِ الْمُؤَمَّلِ وَالْعَدلِ الْمُنتَظَر: خداوندا! به ولی امر خود که قیام‌کننده … و عدل مورد انتظار همه است درود فرست. »

در روایتی حضرت علی«ع» از پیامبر اکرم«ص» نقل می‌کنند که: «لَو لَم یَبقَ مِنَ الدَّهْرِ إِلاَّ یَوم لَبَعَثَ اللهُ رَجُلاً مِن أهْلِ بَیتِی ، یَملَؤُهَا عَدلاً کَمَا مُلِئَتْ جَوراً: اگر از روزگار جز یک روز نمانده باشد، خداوند مردی را از خاندان مرا برمی‌انگیزد تا زمین را از عدل و داد پر کند همان گونه از ستم پر شده باشد.»(۱)

در روایت دیگر فرمود: «یخرج فی آخرالزمان رجل من ولدی اسمه کاسمی، وکنیته ککنیتی، یملأ الأرض عدلا کما مُلئت(۲) در آخرالزمان مردی از فرزندانم قیام می‌کند که نامش مانند نام من و کنیه‌اش مانند کنیه من است، زمین را از عدالت پر می‌کند همان‌گونه که از ظلم پر شده باشد.»

حضرت علی«ع» به امام حسین«ع» فرمودند: «التاسع من ولدک یا حسین هو القائم بالحق المظهر للدین و الباسط للعدل؛(۳) ای حسین! نهمین فرزندت قائم به حق و حاکم کننده دین و گستراننده عدالت است.» روایات در این زمینه فراوانند.(۴)

 

معنی عدالت در عصر حضرت مهدی«عج»

روشن است که عدل مفهوم گسترده‌ای دارد و شامل عدالت فردی هم هست؛ یعنی انسان‌ها نیز با کار گسترده فرهنگی در عصر حضرت ساخته می‌شوند و این زیربنای عدالت اجتماعی را فراهم می‌کند. امام خمینی در تفسیر عدالت موعود در عصر حضرت مهدی«عج» می‌فرمایند: «… و عدالت را در تمام دنیا اجرا خواهد کرد، آن‌هم نه این عدالتی که مردم عادی می‌فهمند که فقط قضیه رفاه مردم باشد، بلکه عدالت در تمام مراتب انسانی. انسان اگر انحراف عملی، روحی و عقلی پیدا کند، بازگرداندن او از این انحرافات به معنای ایجاد عدالت است. اگر اخلاق انسان منحرف شد، چنانچه به اعتدال برگردد، عدالت در او تحقق پیدا کرده است. اگر در عقائد انسان انحراف و کجی‌هایی پیدا شود، بر گرداندن آن عقائد به عقیده صحیح و صراط مستقیم،  ایجاد عدالت است.

برای  هیچ‌‌کس این قدرت وجود نداشته و فقط برای حضرت مهدی موعود ممکن است که عدالت را در تمام عالم گسترش بدهد و معنایی را که همه انبیا آرزو داشتند و موفق نشدند به دست این بزرگوار اجرا شود…(۵)

 

«قسط» در حکومت حضرت مهدی«عج»

گروه دوم روایات تکیه بر اجرای «قسط» در کنار «عدل» دارند. پیامبر اکرم«ص» می‌فرمایند: « فَیَمْلَأَ الْأَرضَ قِسْطاً وَ عَدْلًا کَمَا مُلِئَت جَوراً وَ ظُلْماً»(۶) که مقصود تنها عدالت اقتصادی نیست.

ابوهلال عسکری متخصص فروق لغوی می‌گوید: «قسط حصه و نصیبی است که در تقسیم آن عدالت رعایت شده باشد، اما هنگامی که «قسط» به‌تنهایی به کار می‌رود به معنای رعایت عدالت در موردی است که قابل تقسیط و سهم‌بندی باشد چه در امور مالی و چه در امور حقوقی. بنابراین هم قسط در امور اقتصادی به کار رفته و هم در امور حقوقی دیگر، اما در امور اقتصادی مانند «… وَأَوفُوا الْکَیلَ وَالْمِیزَانَ بِالْقِسط:(۷) است، پیمانه و وزن را با رعایت عدالت بپردازید.» و نیز: «وَأَقِیمُوا الْوَزْنَ بِالْقِسْطِ وَلَا تُخْسِرُوا الْمِیزَانَ(۸) حق وزن را به عدالت ادا کنید و کم مفروشید.»

و گاه قسط به‌تنهایی به معنای عدالت اجتماعی است که بخشی از آن عدالت اقتصادی است: «لَقَدْ أَرْسَلْنا رُسُلَنا بِالْبَیِّناتِ وَ أَنْزَلْنا مَعَهُمُ الْکِتابَ وَ الْمیزانَ لِیَقُومَ النَّاسُ بِالْقِسط؛(۹) ما پیامبران خود را با دلایل استوار برانگیختیم و با آنان کتاب و وسیله سنجش حق و باطل فرو فرستادیم تا مردم قسط و عدالت را به پا دارند.»

بدیهی است که تنها عدالت اقتصادی منظور نظر انبیا و اولیای الهی نبوده، بلکه منظور اجرای عدالت در همه عرصه‌های اجتماعی بوده است. هدف نهایی انبیا آشتی دادن مردم با  خداوند بوده است: «…دَاعِیًا إِلَی اللَّـهِ بِإِذْنِهِ وَ سِرَ‌اجًا مُّنِیرً‌ا…».(۱۰) برای رسیدن به این هدف باید عدالت اجتماعی محقق گردد. و نیز «ادْعُوهُمْ لِآَبَائِهِمْ هُوَ أَقْسَط…؛(۱۱) آنان را با نام پدرانشان صدا کنید، این‌کار به عدالت نزدیک‌تر است.»

 

عدالت اجتماعی در عصر ظهور

با این تفسیر از قسط، بشریت در زمان ظهور حضرت شاهد اجرای عدالت اجتماعی به‌طور کامل خواهد بود. این عدالت شامل نیکوکاران و بدکاران می‌شود. در روایتی از حضرت امام باقر«ع» رسیده است «… اِذَا قَامَ قَائِمُنَا فَإِنَّهُ یَقْسِمُ بِالسَّوِیَّهِ وَ یَعْدِلُ فِی خَلْقِ الرَّحْمَنِ الْبَرِّ مِنْهُمْ وَ الْفَاجِر: (۱۲) وقتی قائم ما قیام کند، او یکسان تقسیم می‌کند و میان آفریدگان خدای رحمان و نیک و بدشان عدالت می‌ورزد.»

در عصر ظهور حضرت، ظلمی نخواهد بود. امام رضا«ع» فرمودند: «… وَ وَضَعَ مِیزَانَ الْعَدلِ بَینَ النَّاسِ فَلَا یظْلِمُ أَحَدٌ أَحَداً؛(۱۳) ترازوی عدل را میان مردم می‌نهد تا کسی به کسی ستم نکند.(۱۳)

گستره عدالت اجتماعی حضرت چنان است که به دل خانه‌هایشان هم راه می‌یابد. امام صادق«ع» فرمودند: «… اَمّا وَاللّهِ لَیَدخُلَنَّ عَلَیهِم عَدلَهُ جَوفَ بُیُوتِهِم کَما یَدخُلُ الحَرُّ وَ القَرُّ…؛(۱۴) به خدا سوگند عدالت او چنان در دل خانه‌هایشان راه می‌یابد که گرما و سرما.»

در سایه این عدالت هیچ انسانی در قید بندگی و بردگی نمی‌ماند،(۱۵) حقوق به یغما رفته انسان‌ها به آنها بازمی‌گردد،(۱۶) بندهای پیدا و ناپیدای بندگی از سر و گردن انسان‌ها باز می‌شوند،(۱۷) کارگزاران ظلم و بیداد مورد بازخواست قرار می‌گیرند، قاضیان و حاکمان کژرفتار از مسئولیت خود عزل می‌شوند و زمین از هرنوع خیانت پاک می‌شود،(۱۸) گردن‌کشان و مستکبران درهم کوبیده و محرومان و مستضعفان در استرجاع حق خویش کامیاب می‌شوند. دیگر ناله هیچ مظلومی در گلو خفه و اشک و آه هیچ دلسوخته‌ای بلند نمی‌شود، هیچ انسانی گرسنه سر بر بالین نمی‌گذارد و هیچ محرومی با کینه و دغدغه ناامنی روزگار سپری نمی‌کند.

 

۲ـ امنیت در حکومت حضرت مهدی«عج»

دومین ویژگی حکومت مهدوی«عج» گسترش امنیت است. تحقق امنیت، زیرساخت اساسی پیشرفت در عرصه‌های فرهنگی، اقتصادی، صنعتی و… است. قرآن کریم اولین ویژگی یک جامعه مطلوب را «امنیت» می‌داند: « وَضَرَبَ اللَّهُ مَثَلًا قَرْیَهً کَانَتْ آمِنَهً مُطْمَئِنَّهً یَأْتِیهَا رِزْقُهَا رَغَدًا مِنْ کُلِّ مَکَانٍ…؛(۱۹) و خداوند مثلی زده است. منطقه آبادی که امن و آرام و مطمئن بود و همواره روزیش از هر جا می‌رسید.»

در این آیه شریفه سه ویژگی برای یک جامعه مطلوب ذکر شده است: امنیت، آرامش، اقتصاد آباد. تا امنیت نباشد کسی آرامش ندارد و تا این دو نباشند، کسی علاقمند به تولید و سر و سامان دادن به وضع اقتصادی نمی‌شود. بنابراین، «امنیت» زیربنای یک جامعه‌ آباد است، ابعاد گوناگون «امنیت» اعم از امنیت جانی، مالی، آبرویی، اخلاقی، حقوقی، امنیت اجتماعی و خانوادگی… در روایتی در تفسیر این آیه شریفه آمده است: «وَعَدَ اللَّهُ الَّذِینَ آمَنُوا مِنکُم وَعَمِلُوا الصَّالِحَاتِ لَیَسْتَخلِفَنَّهُم فِی‌الْأَرضِ کَمَا استَخلَفَ الَّذِین مِن قَبلِهِم وَلَیُمَکِّنَنَّ لَهُمْ دِینَهُمُ الَّذِی ارتَضَى لَهُم وَلَیُبَدِّلَنَّهُم مِّن بَعدِ خَوفِهِم‌أَمنًا..؛(۲۰) خداوند به کسانی از شما که ایمان می‌آورند و کارهای شایسته انجام می‌دهند وعده داده است که آنان را حکمران روی زمین خواهد کرد همان‌‌گونه که به پیشینیان آنها خلافت روی زمین را بخشید و دینی را که برای آنها پسندید، پابرجا خواهد ساخت و ترسشان را به امنیت تبدیل خواهد کرد.»

آیه «نَزَّلتُ فی القائِم و اَصحابِه»در مورد حضرت مهدی«عج» و اصحاب اوست.(۲۱)

از روایات استفاده می‌شود که این امنیت، امنیتی بی‌بدیل است که تا آن روز بشریت شاهد آن نبوده است تا جایی که درندگان در کنار چهارپایان زیست مسالمت‌آمیز دارند!

در روایتی از حضرت امیرمؤمنان علی«ع» روایت شده است: «ولو قد قام قائمنا لا نزلت السماء قطرها و لاخرجت الارض نباتها و لذهبت الشحنا و من قلوب العباد و اصطلحت السباع و البهائم؛(۲۲) و اگر قائم ما قیام کند،آسمان بارانش را فرو می‌فرستد و زمین گیاهانش را بیرون می‌آورد و دشمنی از دل‌های بندگان می‌رود و درندگان و چهارپایان با هم در صلح و صفا خواهند بود.»

امنیت در عصر حضرت به‌گونه‌ای است که: «حتی تمشی المرأه بین العراق الی الشام لا تصنع قدمیها الا علی النبات و علی رأسها زینتها لا یهیجها سبع و لا تخافه؛(۲۳) تا آنجا که زن از عراق تا شام می‌رود و پایش را جز روی سبزه نمی‌نهد و زینتش بر سرش هست؛ نه درنده‌ای او را می‌ترساند و نه او از آن می‌ترسد.»

امام صادق«ع» فرمودند: «أَمَا تُحِبُّ أَن یَظْهَرَ الْعَدْلُ وَ یَأْمَنَ السُّبُلُ وَ یُنْصَفَ الْمَظْلُومُ»: (۲۴) آیا دوست نداری که عدالت آشکار شود و راه‌ها ایمن گردند و با مظلوم انصاف ورزند…».

 

۳ـ گسترش فرهنگ در حکومت حضرت مهدی«عج»

فرهنگ به معنای مجموعه بینش‌ها و ارزش‌ها و دانش‌ها در عصر حضرت گسترش قابل ملاحظه‌ای خواهد یافت. با ظهور حضرت همان‌ طور که ظلم و ستم جای خود را به عدل و داد می‌دهد، جهل و نابخردی و نادانی هم جای خود را به علم و عقل خواهد داد و جهان از نور عقل و علم آکنده می‌گردد. امام باقر«ع» فرمودند:

«اذا قام قائمنا و صنع الله یده علی رؤس العباد فجمع بها عقولهم وکملت به اصلاحهم؛(۲۵) هنگامی که قائم ما قیام کند، خداوند دستش را بر سر بندگان می‌نهد، عقل‌های ایشان را با آن جمع می‌کند و خردهایشان با او کامل می‌شود.»

در عصر ظهور رهروان راه حضرت به‌طور فعال به صحنه می‌آیند و فرهنگ دینی را با آموزه‌های قرآنی گسترش می‌دهند. حضرت علی«ع» فرمودند: «کانی انظر الی شیعتنا بمسجد الکوفه قد ضربوا الغساطیط یعلمون الناس القرآن کما انزل؛(۲۶) گویی شیعیانمان را در مسجد کوفه می‌نگرم که خیمه‌هایی را برپا کرده و قرآن را مطابق آنچه نازل شده است به مردم می‌آموزند.»

در حکومت حضرت مهدی«عج» مساجد کانون نشر فرهنگ دین خواهند بود، از این رو گسترش مساجد در حکومت مهدوی از راه‌های گسترش فرهنگ دینی است. از امام صادق«ع» روایت شده است: «اذا قام قائم آل محمد بنی فی ظهر الکوفه مسجدا له الف باب…؛(۲۷) هنگامی که قائم خاندان محمد قیام کند، در پشت کوفه مسجدی با هزار در می‌سازد.»

در حکومت مهدوی به فرهنگ نیز به اندازه عدالت و امنیت بها داده می‌شود که: «یَعبُدُونَنِی لَا یُشرِکُونَ بِی شَیْئًا» : (۲۸) آن‌چنان که تنها مرا می‌پرستند و چیزی را شریک من نخواهند ساخت.

 

۴ـ زندگی آبرومندانه

سه نوع زندگی داریم:

۱ـ زندگی فقیرانه که این زندگی را اسلام برای پیروانش نمی‌خواهد و پیامبر گرامی اسلام«ص» فرمودند: «کادَ الفَقرُ اَن یَکُونَ کُفرا؛(۲۹) نزدیک است که فقر به کفر بینجامد.»

در روایت دیگری از آن حضرت آمده است: « اَللهُمَّ إِنِّی أَعُوذُ بِکَ مِنَ الْکُفْر و َالْفَقْر. فَقالَ رَجُلُ الیَعدِلان؟ قالَ نَعَم؛(۳۰) بار خدایا! من از کفر و فقر به تو پناه می‌برم، مردی عرض کرد آیا این دو با هم برابرند، فرمود آری.»

و البته مقصود از آنچه پیامبر«ص» فرموده‌اند که: «الْفَقْرُ فَخْرِی وَ بِهِ أَفْتَخِر»،  فقر مادی نیست و اگر هم باشد، مراد آن است که من به عنوان رهبر جامعه افتخار می‌کنم که در معیشت در پایین‌ترین سطح جامعه که فقرا هستند، هستم که این به‌حق مایه افتخار است.(۳۱)

۲ـ زندگی تجملاتی مطلوب دین نیست و علاوه بر آنکه زمینه‌ساز غفلت است، جامعه را به سمت مصرف‌زدگی و دنیاپرستی می‌برد. پیامبر«ص» فرمودند: «اِن مَا قَلَّ وَکَفَى خَیْرٌ مِمَّا کَثُرَ وَأَلْهَى…»؛(۳۲) آنچه کم باشد و کافی، بهتر است از آنچه بسیار باشد و غفلت‌زا.

۳ـ زندگی آبرومندانه که روایات نام آن را «کفاف» گذاشته‌اند مقداری از دارایی است که به اندازه نیاز باشد؛ نه کمتر و نه بیشتر، نه فقیرانه، نه تجملاتی. نبی‌اکرم«ص» فرمودند: « طُوبَى لِمَنْ هُدِیَ لِلإِسْلامِ وَکَانَ عَیْشُهُ کَفَافًا؛(۲۳) خوشا به حال کسی که اسلام آورد و روزیش به اندازه نیازش باشد.»

ونیز:« اَللّهُمَّ ارزُقْ مُحَمّداً وَآلَ مُحَمّد وَ َمْن اَحَبَّ مُحَمّداً و آلَ مُحَمَّد الْعَفافَ والکَفاف…(۳۴) خدایا محمد و آل‌محمد و دوستان محمد و آل‌محمد را عفاف (پاکدامنی) و کفاف روزی کن.

کانون این نوع زندگی عصر ظهور است. در این عصر «فقر» رخت برمی‌بندد. در روایات فراوان رفاه در عصر حضرت چنین ترسیم شده است. مردم به چنان نعمت و برخورداری و رفاهی دست می‌یابند که در هیچ زمانی دست نیافته باشند. آسمان مکرر بر آنان ببارد (کنایه از وفور مواهب طبیعی) و زمین چیزی از روییدنی‌های خود را پنهان نسازد.

سخن از کثرت مال، وفور نعمت‌ها، باران‌های پیاپی، سبکباری و رهایی از بارهای سنگین زندگی، آسودگی از رنج طلب کردن و نیافتن، ادای قرض مقروضین و ادای دین تمام صاحبان دین، بی‌نیازی تمام انسان‌ها، عمران و آبادی تمامی عرصه خاک، سرسبزی تمام سطح زمین، آشکار شدن معادن و گنج‌ها و… است.(۳۵)

 

پی‌نوشت‌ها:

۱ـ بحارالانوار، ج ۵۱، ص ۱۰۲٫

۲ـ‌ عقدالدرر، ص ۳۲٫

۳ـ کمال‌الدین، ص ۳۰۴٫

۴- دانشنامه امام مهدی«عج» برپایه قرآن، حدیث و تاریخ جلد نهم از ص ۱۷۰ تا ص ۲۲۴

۵ـ سیمای معصومین در اندیشه امام خمینی«ره»، صص ۲۸۹ و ۲۹۰ (از مجموعه تبیان)

۶ـ منتخب الاثر، ص ۱۴۷٫

۷ـ الفروق اللغویه «ماده قسط».

۸ـ انعام، ۱۵۲٫

۹ـ الرحمن، ۹،

۱۰ـ حدید، ۲۵٫

۱۱ـ احزاب، ۴۶٫

۱۲ـ احزاب، ۵٫

۱۳ـ علل‌الشرایع، ص ۱۶۱٫

۱۴ـ کمال‌الدین، ص ۳۷۱٫

۱۵ـ الغیبه نعمانی، ص ۲۹۶٫

۱۶ـ بحارالانوار، ج ۵۲، ص ۲۳۵٫

۱۷ـ بحارالانوار، ۶/۲۲۴٫

۱۸ـ بحارالانوار، ج ۵۱، ص ۵۷٫

۱۹ـ بحارالانوار، ج ۵۱، ص ۱۲۰٫

۲۰ـ نحل، ۱۱۲٫

۲۱ـ نور، ۵۵٫

۲۲ـ بحارالانوار، ج ۵۱، ۵۸٫

۲۳ـ الخصال، صص ۶۱۱ و ۶۲۶٫

۲۴ـ همان.

۲۵ـ بحارالانوار، ج ۵۲، ص ۱۴۴٫

۲۶ـ کمال‌الدین، ص ۶۷۵٫

۲۷ـ الغیبه نعمانی، ص ۳۱۷٫

۲۸ـ الارث، ۲/۳۸۰٫

۲۹ـ نور، ۵۵٫

۳۰ـ اصول کافی، ج ۲، ص ۳۰۷٫

۰۳۱ـ میزان الحکمه «فقر».

۳۲ـ برای تفصیل بحث در این زمینه ر.ک بحارالانوار، ج ۷۲، ص ۳۱٫

۳۳ـ اصول کافی، ج ۲، «باب الکفاف».

۳۴ـ ر.ک، بحارالانوار، ج ۵۱، ص ۷۸، ۸۸/۱۲۳ و دانشنامه امام مهدی«عج»، ج ۹، از ص ۳۴۷ تا ص ۳۷۱٫

۳۵ـ همان.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *