انتقادها و پیشنهادها اعتدال و میانه روی در تمام ابعاد زندگی

در شماره گذشته در رابطه با تبلیغات ضد معرفی مطالبی داشتیم. ممکن است از آن سخن کسی نتیجه بگیرد که ما طرفدار فرهنگ مصرفی و جامعه مصرفی هستیم! برای رفع توهم، لازم به توضیح است همچنانکه از عنوان بحث پیداست، ما طرفدار حد وسط و راه میانه ایم که نه به سوی افراط کشیده شود و نه به سوی تفریط و قرآن و احادیث نیز ما را به همان سو دعوت می کنند. اعتدال و میانه روی باید در همۀ ابعاد زندگی فردی و اجتماعی ملاحظه شود. و در این رابطه نکته دیگری را باید متذکر شد که منظور ما این نیست که در همۀ شرایط باید همه وسائل رفاه ولو در حد معمول برای افراد فراهم شود بلکه منظور این است که حدّ و مرز مصرفی بودن و غیره مورد توجه قرار گیرد، مخصوصاً مسئولین اجرائی و قانونگذاری باید دقت بیشتری کنند و تحت تأثیر شعار و فریاد قرار نگیرند!
البته نباید فراموش کنیم که ما اکنون گرفتار یک جنگ ناخواسته هستیم. دین، کشور، حیثیت و شرافت ملی ما در خطر است و باید برای حمایت ازآنها از جان خود دریغ نداشته باشیم تا چه رسد به نان و تا چه رسد به رفاه. هیچ چیز برای کشور ما اکنون ضروری تر از تهیه گلوله نیست. و ننگ است برای ما که در چنین شرایطی که جوانان عزیز و شرافتمند ما در جبهه های جنگ حق علیه باطل چنان از خود گذشتگی و ایثار و فداکاری نشان می دهند، شکایت از کمبود لوازم آسایشی و آرایشی و وسائل تفریح و مانند آن داشته باشیم!
ملتی که در حال جنگ است رنگ مو می خواهد چه کند؟! گفته می شود که انقلابیون الجزایر
در سالهای جنگ و مبارزه این قدر سختی معیشت را تحمل کردند که گاهی می شد روزهای متوالی تنها جیره ای که به چریکها می رسید به مقدار یک کف دست برنج خام بود که در دهان می گذاشتند و با همان انرژی مختصر می جنگیدند بلکه باید از سربازان صدر اسلام درس بگیریم که در دوران جنگ ـ که همۀ دورانشان جنگ و ستیز با باطل بود ـ بسیاری از شبانه روز به یک عدد خرما اکتفا می کردند.
می گویند در دوران جنگ جهانی دوم ملت انگلستان که خود را مورد هجوم ظالمانۀ هیتلر می دید چنان وارد صحنه شدند که دسته دسته مردم ظرفهای مسی خود را برای ساختن گلوله به کارخانه های تسلیحاتی تقدیم می کردند.
واضح است که ملت مسلمان و متعهد و انقلابی رشادت و پایمردی و ایثار و گذشت خویش را در این زمینه به نحو اعجاب برانگیزی ثابت کرده است ولی روی سخن با کسانی است که در چنین وضعی شکایت از کمبود آنهم مواد غیر ضروری و رفاهی دارند.
رفاه غیر از تن پروری است
در عین حال بحث ما از نظر فرهنگی این است که در شرایط عادی، اسلام با تهیه لوازم رفاهی برای مردم نه تنها مخالف نیست که برآن تأکید دارد. ولی تا حدودی که موجب تن پروری و تنبلی افراد جامعه نشود. اما اگر رفاه به حدی شد که افراد جامعه را از فکر خدا و آخرت ومعنویت و نوع دوستی و سایر کمالات انسانی باز داشت، ضد ارزش می شود و باید از آن جلوگیری کرد. در این زمینه به سخنی از مولی امیرالمؤمنین علیه السلام توجه کنیم که هم به مسألۀ افراط و تفریط در امر مصرف اشاره شده است و هم به تأثیر هدف و انگیزه در مصرف و هم به اختلاف افراد و مقامات در این جهت:
علاءبن زیاد حارثی از اصحاب امیرالمؤمنین «ع» بیمار شد. حضرت به عیادتش تشریف بردند، وقتی بزرگی خانه را مشاهده کردند به او فرمودند:«چه می کنی با گشادی و فراخی این خانه در دنیا و تو به آن در آخرت نیازمندتری!. آری، اگر بخواهی می توانی از همین خانۀ بزرگ به آخرت برسی. درآن از مهمانان پذیرائی نمائی، و به ارحام خود نیکی کنی، و هر حقی را در رابطه با آن ادا کنی، اگر چنین کنی به وسیلۀ همین خانۀ مجلل به آخرت خواهی رسید.
علاء گفت: یا امیرالمؤمنین شکایت می کنم نزد شما از برادرم عاصم!
فرمود: او را چه شده است؟
پاسخ داد: عبائی به خود پیچیده و از دنیا کناره گرفته است!
فرمود: بیاوریدش.
عاصم آمد.
حضرت فرمود: ای دشمنک جان خود! شیطان تو را گمراه کرده است! آیا زن و فرزند خویش را رحم نمی کنی؟ آیا خیال می کنی خداوند که خوشیهائی را برای تو حلال کرده است، نمی خواهد که از آن استفاده کنی! تو کوچکتر از آنی که خداوند با تو چنین رفتاری کند!
عاصم گفت: یا امیرالمؤمنین این شمائید که چنین لباس خشن بر تن دارید و خوراک نامرغوب می خورید.
فرمود: وای برتو، من چون تو نیستم خداوند بر امامان به حق، واجب فرموده که مانند ضعفای جامعه زندگی کنند تا تسلیت و آرامش برای مستمندان باشد.
همان گونه که اشاره شد، از این حدیث شریف چند جهت استفاده می شود:
۱ـ رفاه و وسعت در زندگی اگر به هدف خودنمائی یا دنیاپرستی باشد مذموم است ولی در حد معقول اگر برای پذیرائی از مهمان و آسایش خانواده و مانند آن باشد وسیلۀ سعادت آخرت است.
۲ـ انسان نباید از خوشیهای مشروع دنیا به طور کلی کناره گیری کند، زهد در اسلام به این معنی نیست. در رابطه با زهد اسلامی و تفسیر آن آیه الله شهید مطهری سخنان جالبی در گفتار بیست و یکم از کتاب (مجموعۀ گفتارها) دارند، مراجعه شود.
۳ـ رهبران جامعه اسلامی باید به گونه ای زندگی کنند که مایه آرامش و تسلی خاطر مستمندان و بیچارگان باشد، نه این که با خودنمائی و نمایش زندگی پر زرق و برق خویش سبب هیجان و ناراحتی آنها شوند.
بنابراین وسائل رفاهی به خودی خود چیزهای بدی نیست که با مارک کالای مصرفی، آنها را تحریم کنیم! بعضی از کالاها وسائل تزیینی است، چه آنها که در خانه و اتومبیل و مانند آن به کار برده می شود و چه آنها که در آرایش زن و مرد مورد استفاده می گیرد. اینگونه چیزها نیز نباید بطور کلی منع شود. البته باید در اینجا اعتراف کنیم که متاسفانه جامعه ایرانی سخت پای بند جهات تزیینی است ـ مخصوصاً در رابطه با تزیینات منزل و باید تا حدودی جلو گسترش آن گرفته شود ـ مکرر برخورد کرده ایم که افراد به جهات رفاهی آن اندازه اهمیت نمی دهند که به جهات تزیینی، مثلا وسیلۀ حرارتی شوفاژ در منازل هم از نظر رفاهی و هم از نظر بهداشتی شک نیست که بسیار وسیلۀ خوبی است ولی اکثر خانه ها از آن استفاده نمی کنند ولی در همان خانه ها از کاغذ دیواری و لامپهای تزیینی و لوستر و دکور و سنگهای گران قیمت و مبلمان و چیزهای دیگر استفاده شده است. منظور ما از بیان این مطلب فقط تذکر این نکته است که جامعه ما به جهات تزیینی بیش از جهات رفاهی توجه دارد و این یک پدیده نامطلوبی است. و اگر تبلیغات ضد مصرفی در این مورد باشد بسیار بجا است. ولی در همین زمینه نیز باید نکته ای را تذکر داد که بعضی از امور تزیینی از نظر شرعی مطلوب است. بطور کلی زینت تا حدودی که دنیاپرستی شمرده نشود اشکالی ندارد. خداوند در قرآن کریم می فرماید «قُل مَن حَرَّمَ زینهاللهِ الَّتی أَخرَجَ لِعِبَادِهِ وَالطَّیِّبَاتِ مِنَ الرِّزق…»
ـ بگو چه کسی زینتهای الهی را که خداوند برای بندگان خویش آفریده و روزیهای خوب و خوش را حرام کرده است؟! ولی نباید در آن افراط شود.
بعضی از زینتها که تبلیغات ضد مصرفی بیشتر آن را به عنوان کالای مصرفی نام می برند، زینتهای بانوان است. ولی اتفاقاً آرایش زن برای شوهر خویش نه تنها جایزاست که مستحب است و بلکه اندازۀ متعارف آن شاید واجب باشد. طلاهائی که زن برای آرایش خویش مورد استفاده قرار می دهد نه خمس به آن تعلق می گیرد و نه زکات. در عین حال باید توجه داشت که همه اینها اولاً برای شرایط عادی است و ثانیا باید به اندازه باشد، نه افراط و نه تفریط.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *