(۷) تیر حرکتی شتابان در روند انقلاب اسلامی

حادثه هفتم تیر، مانند دیگر حوادث و رویدادهای انقلاب اسلامی، دارای دو ویژگی است، که شاید در این حادثه نمایان تر و روشن تر باشد.
۱- ویژگی زیان بار:
این ویژگی منفی، که در لحظاتی زیان بار و برای همیشه دردناک و اندوهگین می باشد، همان از دست رفتن و شهادت هفتاد و سه درخت پر بار انقلاب است که بدون شک وجود آن ها ـ آن هم در آن فترت تاریخی که عناصر پلید و دست نشانده در پی نابودی انقلاب بودند ـ برای راهنمائی مردم و جلوگیری از نفوذ شیطان صفتان و بازسازی اندیشه های طاغوت زده و تربیت میوه های نورسیده اسلام، بسیار مفید و لازم بود، و در یک لحظه سیاه توسط دشمنان انسانیت در خون مقدس خود غلطیدند و آن فاجعه بی نظیر به وجود آمد.
گرچه آن عزیزان برای رسیدن به مراد، با خون خود وضو گرفتند و رستگارانه با لبخند به لقای خدای خود شتافتند و از آن دردها، رنج ها، تهمت ها ، ناسزاها، دوروئی ها و سختی ها راحت شدند و برای همیشه از دیدن آن چهره های غلط انداز چندش آور که همچون آفت به شاخ و برگ های انقلابمان چسبیده بودند، رهائی یافتند، ولی در هر صورت، پیدایش دوباره چهره هائی مصمم، متعهد، کوشا و دانشمند چون بهشتی و محمد منتظری و دیگر یارانشان برای جهان، بسیار مشکل و شاید محال باشد.
از سوئی دیگر، چون چندان زمانی بر انقلاب اسلامی نگذشته بود، چنین پیش آمد ناگواری برای ملت ستمدیده ای که تازه از چنگال خونین آمریکا رهائی یافته و از زیر چتر خون باران پهلوی و عمالش بیرون آمده بود، غیر منتظره بود امام با آن روح قوی و استوار خویش، با چند کلمه تمام نگرانی هائی که به نظر می رسید گریبانگیر انقلاب شاید شده باشد، زدود و با دم مسیحائیش دوباره، نیرو و توان را به روان های ملول بازگرداند و به مردم فهماند که این پیش آمد غیر منتظره نبوده است، و آنان را دعوت به صبر و بردباری نمود و از آن ها خواست برای هر پیشامدی هر قدر سنگین، در راه خدا و برای رسیدن به آرمان امام حسین (ع) باید تحمل کنند و خلاصه: همه باید خود را آماده فداکاری و جانبازی در مسلخ عشق بنمایند.
۲- ویژگی مثبت:
یکی از اشتباه های دشمنان ما ـ که همچنان ادامه می دهند ـ این است که می پندارند با انفجارها، کشتن ها و جنگ می توانند ملت انقلاب کرده ای را که همچون کوه استوار و پابر جا است، به زانو در آورند.
طرد عوامل خود فروخته
این اشتباه بزرگ آنان را واداشت که توسط چند عامل خود فروخته حسود، آن همه حادثه و از همه فجیعتر و هولناک تر فاجعه هفتم تیر را به وجود آورند و برای چند صباحی ـ به خیال خود ـ خوش بگذرانند ولی چقدر این اندیشه اشتباه به در آمد هنگامی که دیدند، یک پارچه ایران به صدا در آمد: دشمن در چه فکریه / ایران پر از بهشتیه. مشت های فشرده شده، این بار محکم تر و مصمم تر به هوا بلند شد و به سوی دشمنان آن چنان نشانه رفت که دیگر از نفس کشیدن در ایران هم ناامید شدند، و به ناچار در ریخت و لباس زنان، با قیافه هائی مبدل از ایران رانده شدند و این از نتایج بسیار مثبت و سازنده فاجعه هفتم تیر بود.
آبدیده شدن ملت
یکی دیگر از آن نتایج مثبت، همین آبدیده شدن و بردبار شدن ملت بود. شاید هر چقدر هم آیات تواصی به صبر و تواصی به حق خوانده می شد و هر چه شعار کوبنده داده می شد، چون از حد زبان نگذشته بود، آن قدر مؤثر نمی شد که این فاجعه تأثیر گذاشت. البته ملت ما سختی ها و مصیبت های زیادی در این چند سال قبل از انقلاب دیده بود ولی باز هم چنان نبود که همه را به حرکت و گذشت وادارد. روزی که این حادثه رخ داد، صد و هشتاد درجه، قدرت تحمل بالاتر رفت و روح فداکاری در مردم به صورتی اعجاب انگیز پرورش داده شد. البته در ساعت های اولیه حادثه، سنگینی و هول آن به قدری زیاد بود که در برخی چهره ها، تا اندازه ای یأس و نومیدی دیده می شد، اما ساعت هائی نگذشته بود که آن سخنان نیرو بخش امام، یأس ها را به امید و ضعف ها را به قوت تبدیل نمود، به گونه ای که دیگر برای همیشه واکسینه شدند و تندباد حوادث دگر بار نخواهد توانست، کوه های عزم و تصمیم آنان را به لرزه در آورد و آن ها را از ادامه راه پر پیچ و خم پیروزی تا نهایت باز دارد.
بیداری اغفال شدگان
همچنین، از نتایج مثبت و ارزنده این شهادت ها، توجه گسترده طیف اغفال شده ملت بود به سوی روحانیت و اسلام. ما همه شاهد بودیم که تبلیغات مسموم و پلید روزنامه های عوامل خود فروخته از قبیل «انقلاب اسلام»! و «میزان» روحیه های بسیاری از مردم معمولی را چنان تغییر داده بود که خیال می کردند بهشتی و بهشتی ها برای ریاست و جاه و مقام تلاش می کنند! و از این رو چه فحش ها و تهمت ها و ناسزاها که نمی داند و چه کمک ها به ملی گرایان و وابستگان آمریکائی که نمی کردند. و گرچه با بحث کردن، ممکن بود بسیاری از آنان به سوی حق بازگردند ولی مگر امکان داشت با تک تک افراد بحث و گفتگو کرد. این بود که فاجعه ۷ تیر به اندازه ده سال تبلیغ مستمر و سازنده و مفید تأثیر داشت، و ما خود دیدیم، در روز تشییع پیکرهای پاک آن عزیزان، بیشتر این افرادی که از آن طیف اغفال شده بودند، با شور و حماسه ای بی نظیر شرکت کردند و از گذشته خود پشیمان شدند و دانستند که تبلیغات معاویه ها چیزی جز مسخ حقایق نبوده است وعلی (ع) را که می گفتند نماز نمی خواند! چطور در محراب مسجد و در حال نماز کشته می شود؟! و بهشتی و یارانش که به زعم باطل آنان از سوی ابرقدرت ها تغذیه می شوند، چگونه در حین انجام وظیفه الهی، به دست عوامل مزدور ابرقدرت ها، مظلومانه به شهادت می رسند.
چگونه ممکن بود، در ظرف چند لحظه ۳۰ میلیون دیده، بر مظلومیت آیت الله شهید بهشتی و یارانش اشک بریزد، نه تنها اشک زاری که اشک انتقام از دشمنان، اشکی که می بایست سیل شود و به راه افتد و ایران را از هر عنصر ناپاکی پاک سازد و کشور امام زمان (ع) را از دشمنانش تخلیه کند؟ آری اگر چنین رویدادهای ناخواسته ای نبود، چنان حرکت های خواسته ای پیدا نمی شد. همواره جنبش ها زائیده ستمگری ها بوده است و در انقلاب ما این علت و معلول، به صورت محسوس و ملموسی نمایان بود.
هفتاد و دو مظلوم و یک مظلوم
امام لقب شهید مظلوم را بر آیت الله شهید بهشتی گذاشت و به حق لقب به جائی بود، و گرچه او در زندگی مظلوم زیست که در شهادتش نیز مظلوم بود، و اینچنین بودند یاران باوفایش که همراه او به شهادت رسیدند. با اینکه شهید بهشتی و شهید محمد منتظری دو الگوی بارز از شهدای هفتم تیر هستند و هر گاه نامی از این حادثه به میان می آید، از این دو شخصیت محبوب و بی نظیر به عنوان اسوه سایر شهیدان یاد می شود ولی در حقیقت تمام آن هفتاد و چند شهید مظلومند زیرا اگر هر یک به تنهائی شهید شده بود، بیشتر می درخشید و بیشتر از او تجلیل به عمل می امد و مردم قدر او را بهتر می دانستند، حتی خود شهید بهشتی و شهید محمد منتظری نیز از این بابت مستثنی نیستند چرا که اگر هر یک از این دو بزرگوار به تنهائی شهید شده بود، شخصیتش نمایان تر می شد و باید اعتراف کرد هنوز زود است مردم ما این دو چهره تابناک را بشناسند.
از این رو این شهیدان، چه در زندگی و چه پس از شهادت مظلوم هستند و قدر آنان برای همگان ناشناخته است، لذا چه بهتر اگر صدا و سیما و مطبوعات برنامه هائی گسترده¬تر در معرفی و تجلیل از تک تک این افراد برجسته به عمل آورند و یاد آنان را همواره گرامی بدارند.
درود بر روح و روان این شهیدان زنده ای که زندگی آنان خدمت و مرگشان افتخار و نامشان جاوید و یادشان یادآور قیام لله است. درود بر شهید مظلوم آیت الله بهشتی، جاودانه مردی که همچون حمزه سید الشهدا در راه انقلاب نوپای اسلامی با دشمنان دیو سیرت مبارزه کرد و مرگش آنان را از ایران راند. درود بر شهید محمد منتظری، پیکارگری که در راه هدف سر از پا نمی شناخت و همچون شمعی برای اسلام سوخت و در راه الله جان باخت. درود بر تمام شهیدان هفتم تیر از امروز تا روز موعود.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *